#پاسخ_اعضا 🧡
سلام ادمین محترم و دوستان هم کانالی لطفا به اعضا تذکر بدید تجویزاتشون برای دیگران موثق باشه الان دیدم کسی برای دوستی که همسرشون مشکل ضعف اسپرم دارند بیضه گوسفند تجویز میکنند که حرام الهیه نه مکروه 😐 این همه دکترای مجرب طب سنتی و اسلامی که این مشکل رو حل میکنند به راحتی وبا هزینه کم ان شاءالله به صورت طبیعی صاحب اولاد میشند . یا علی
💚💚💚💚💚
یکی از اعضای کانال پیشنهاد داده به یه خانمی که دخترخواهرش رو بزاره در حوزه علمیه قم یا مشهد، پیشنهاد ایشان رو بپذیرید پیشنهادش واقعا خوبه اونجا خوابگاهش میتونه بمونه که از لحاظ محیط، محیط معنوی و اخلاقی و افراد اونجا هم انسانهای مومنه و پاک و دینداری هستند که زمینه ساز اصلاح و رشد معنوی دخترخواهرتون خواهد شد ، البته در مدارسی که کلاس حفظ قران دارند هم میتونید ایشان رو بزارید انجا و فک کنم خوابگاه هم داشته باشند که طبعا جای بسیار خوبی برا پاک موندن و رشدش خواهد بود
💚💚💚💚💚
سلام وقت بخیر،میخواستم در مورد خانمی که پریودیشون عقب افتاده به خاطر بیماری کرونا بگم شما تا پریود شدنتون از عرق رازیانه روزی دو بار به اندازه یک فنجون یا خود دانه رازیانه رو بگیرین آسیاب کنین و دم کنین و بخورین معمولا در ارز دو سه روز بعد مصرف پریود میشین
💚💚💚💚💚
سلام برای اون عزیزی که ابروشون رو زدن
عزیزم من دوبار تا حالا این مشکل برام پیش اومده ولی سر تیک عصبی که خودم میکندم .
من با خط چشم یا ماژیک رنگ میکردم بعدش مامانم فهمید و برام لوسیون ابرو لدورا گرفت عالی بود و سر یه هفته رشد کرد.
عزیزم به مامانت راستشو بگو تا کمک کنن 😉
امیدوارم کمکت کرده باشم
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام خانمی که از سوال پرسیدن خانواده شوهرشون کلافه هستن ...به نظر من تا میتونید سوالشون رو با سوال جواب بدین ...و اگرم مجبورین جواب بدین جواب درست ندین ..اگه میپرسه چن دف فرنی به بچه ت میدی ؟ شما درجواب شون ازشون بپرسید چن دف باید بدم ؟؟اگه گفتن اون شیر قبلی تموم شد ؟؟؟درجوابشون بپرسید مگه نباید تموم شه ؟؟ خانواده شوهر من این طور بودن حتی شوهرم .همیشه سوال رو با سوال جواب میدن ...کلا عادت کنید به این روش .کم کم شروع کنید .بلاخره از رو میرن .خلاصه با سلاح خودشون باهاشون مقابله کنین .و کلا همیشه از داخل سوالشون سوال براشون دربیارین و سوال پیچشون کنین این طوری دیگه مجبور نمیشین جواب بدین ...و اگرم مجبورین جواب بدین جواب دقیق ودرست ندید و بزنینش خنده و شوخی .مثلا میگه چن دف فرنی درست کردی .بجای این که دقیق بگید ۳ بار ..با خنده و شوخی بگین چن بار خوبه
۱۰بار درست کردم یا بگید یادم نیس چن دف درست کردم ..نمیدونم ..کلا هیچ وقت جواب درست ندین ..
💚💚💚💚💚
سلام
اون خانمه که چهار ساله ازدواج کرده و خانواده شوهرش خیلی سوال پیچ میکنن رو خواستم بگم ببین خانم شما هیچ راهی نداری جز کم محلی چجوری اینجوری که اولا وقتای عادی و صحبتای معمولی و سوالای غیر بی خودی خوب تحویلشون بگیری و جواب بدی و رفتار درستی داشته باشی اما سوالای زیادی وبی جا و بی خودی رو یا نشنیده میگیری یا با جوابهای خیلی کوتاه جواب میدی اگر طرف دوباره پرسید بازم همونجور اونقدر اینجوری تکرار کن تا عادت کنن و کم کم کمتر کنن اظهار نظرها وسوالات بی خودی رو ...هر مدلم بد برخورد کردن و... شما ناامید نشو همین رویه رو درپیش بگیر تا عادت کنن
💚💚💚💚💚
سلام در جواب اون هم وطنم که از سئوالات مادر شوهر شاکی بودن
این یادمون باشه ما نمیتونیم دیگران رو متقاعد کنیم که اخلاقشون رو عوض کنن فقط مادر شوهر نیست ،،بقیه فامیل ،همسایه و،،،،،
باید روش برخورد خودتون رو عوض کنید
ببینید مهربان ولی محکم برخورد کنید اولا احترام رو حفظ کنید اما ثانیا چند بار اگر شیر نداد بگید ممنون وسریع برید ،،اگر بعد شاکی شدن بگید مادر گفتم ولی ندادین باید زود میرفتم پیش بچه ام
یادتون باشه سطح معلومات وسواد طرف مقابل چقدره همون قدر انتظار داشته باشید .
از همسرتون انتظار نداشته باشید با بی احترامی مسائل رو حل کنه وضعیت بدتر میشه وهیچ مشکلی حل نمیشه ،اگر میتونید جدا زندگی کنید ومنزل پدر شوهر نرید ولی اگر نشد روش برخورد رو عوض کنید لازم نیست هر چی میپرسن جواب بدید
💚💚💚💚💚
من از کانال خوبتون شاید براتون اتفاق بیوفتد اومدم در رابطه با اون خانومی که گفتن مادرشوهر و پدر شوهرشون هی ازشون سوال میپرسن ببین عزیزم صبر کن به خدا پناه ببر خدا خودش درستش میکنه شما فقط صبر کن نماز بخون خدا خیلی مهربونه شما هم با مادرشوهر زیاد کل کل نکن
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#تغییر_نگرش 💚
#سبک_زندگی 🌱
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پاسخ_اعضا 🧡
نظر یک اقای محترم🌱👇🏻
سلام
دست شما درد نکنه
داداش شما قراره به مردم راه کار بدی و مشکلشون رو حل کنی نه اینکه سرزنش کنی سرزنش کردن رو که همه بلدن
آقا همه اشتباه میکنن
کی اشتباه نکرده ؟
هر کس به یه نحوی اشتباه میکنه
این بدبخت هم اشتباه کرده زن دوست مرحومش رو گرفته
اولا کار غیر شرعی نکرده
ثانیا از روی دلسوزی بوده
ثالثا احمق بوده
حالا هم کار از کار گذشته و دیگه سرزنش کردن چه فایده داره ؟
شما اگر راه کاری بلدی بهش بگو اگر نه اصلا جواب نده
ماشاءالله صد تا جمله نوشتی کوبیدی تو سر بدبختش
من جای اون بودم میرفتم خودم رو مینداختم زیر تریلی هیجده چرخ له بشم برم جهنم از دست شما
ضمنا شما انصاف رو رعایت نکردی و هیچ اشاره ای به برخورد بسیار بد و غیر عاقلانه همسر و دختر این فرد نکردی
مگر هر کس پدرش زن دوم گرفت باید خودش رو بکشه ؟
تازه علت افسردگی و مرگ این دختر که فقط زن دوم پدرش نبوده بلکه شکست عشقی و جواب رد نامزدش بوده که این هم یه اشتباه دیگه از طرف دختر مرحوم بوده
مگر هر کس خواستگارش منصرف شد باید افسرده و روانی بشه و خودکشی کنه ؟
خانم این فرد هم میتونست بهتر برخورد کنه و حتی به دخترش دلگرمی بده و مشکل رو رفع و رجوع کنه ولی خانمهای ایرانی وقتی با ازدواج دوم همسرشان مواجه میشن میزنن زیر زندگی و خانواده و بچه هاشون رو نابود میکنند حکم شرعی و دستور خدا هم هیچ ارزشی براشون نداره
از شما توقع سعه صدر و برخورد منصفانه و دوری از سرزنش و تلاش در راه حل مشکلات و ابراز همدردی با خلق الله رو داریم خلق الهی که به لطف خیانت ها و خباثت های یه عده خائن مزدور آمریکایی پرست از هر طرف مردم رو محاصره کرده
ضمنا در خصوص ازدواج دوم و تعدد زوجات بحث بسیار هست که شاید یه روز به اون پرداختیم البته به شرطی که بحث تخصصی و بدور از تعصبات زنانه و ایرانی بودن ما طرح بشه و فقط حکم شرعی و دستور خدا و پیامبر لحاظ بشه
اون خانمی هم که خانواده شوهرش زیاد سئوال میپرسن راه حلش اینه که اولا مقابله به مثل کنید یعنی شما هم تا اونجا که توان دارید سئوال بپرسید
هر سئوالی حتی سئوال بیخود و بیجهت تا اونها هم به بد بودن عملشون پی ببرند و تمام کنند
اصلا اجازه ندین اونا شروع به سئوال کردن کنن شما شروع کنید و پشت سر هم بپرسین
ثانیا وقتی سئوال میپرسن یه کلمه جواب بدین یا جواب سربالا بدین
خلاصه مبارزه منفی کنید
🧡🧡🧡🧡
سلام خدمت خواهر عزیزی که خانواده مادرشوهرش زیاد سوال میپرسن جونم برات بگه یه همسایه فضول خواهرم داشت به محضی که ما (هفت تا خواهر) هر کدوم میرفتیم خیاطی آبجیم ایشون هم میومد از اول یه ریز سوال داشت انگار از قبل آماده کرده بود حتی اگه یکیمون یک کیلو اضاف میکردیم سریع متوجه میشد و سریع براش سوال بود که حتما شوهرت باهات چطوره. چقدر درآمد؟ چکار میکنه؟ با کی کار میکنه؟ با کی بیرون میرید؟ چی درست میکنید؟ ووووتا بلاخره میگفت برا همین چاق شدی🤪 تا یک روز که آمده بود خونه خواهرم دست پیش گرفت یک ریز ازش سوال پرسید یعنی اجازه نفس کشیدن بهش نداد🤗 تا خودش به رفتار زشتش پی برد و دیگه دست از سوال برداشت😎 اینهم تجربه ما بود🤩
شما هم اجازه بدید سوال های مادر شوهرت که تمام شد نوبت شما یک ریز سوال بپرس. شام چی درست کردی؟ چجوری درست کردی؟ خوشمزه بود؟ خانواده خوردن؟ دوست داشتن؟ اضاف آوردین؟ اضافش چکار کردین؟ فریزر گذاشتی چند روز بعد میخورین؟....😂😂😂😅😅😂
خلاصه با هر کی مثل خودش
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_ششم همین موقع ها بود که بابام تصمیم گرفت مارو از تهران ببره شمال میگفت اونجا جنگ نیست آرامش هس
#بخش_هفتم
یه سال دیگه هم گذشت، میدونستم سربازیش تموم شده اما بازم خبری ازش نشد
جنگ هم تموم نشده بود که برگردیم تهران
دیگه درس و مدرسه رو ول کردم و خونه نشین شدم، نه با کسی حرف میزدم، نه جایی میرفتم، حتی چند بار میخواستم فرار کنم برم تهران تا خبری از رضا بگیرم ولی پشیمون شده بودم
سال ۶۱ بود که دیگه وضعیت روحیم افتضاح شد همش گریه میکردم خودمو میزدم، از بابام میخواستم منو ببره تهران اما اون میگفت جنگه نمیشه رفت باید جنگ تموم بشه بعد.
خلاصه تو همین هیرو ویری یبار خواهرم اومد خونه یه پاکت دستش بود گرفت جلوی مامانمو گفت مامان این نامه از تهران برای ما اومده فکر کنم از طرف مادر رضاست.
من دوییدم و نامه رو گرفتم بازش کردم و خوندم
نوشته بود رضا تو جنگ شهید شده و گفته بود من دیگه نباید منتظرش باشم آخرشم نوشته بود خونشونو عوض کردن
آخ که نمیدونید چه حالی شدم نشستم روی زمین شروع کردم به خودزنی...انقدر محکم تو سر خودم میزدم که حس میکردم جمجمه سرم داره میشکنه و مامانم و خالم فقط سعی میکردن آرومم کنن
خدا اون روز رو به سر گرگ بیابون نیاره، یه شبه ده سال پیر شدم
بابام که اومد دید حالمو گفت چی شده دختر؟ چرا اینجوری تو سر و صورت خودت میزنی؟ مگه بابات مرده؟
مامانم گفت نه نامه اومده رضا شهید شده..
اصلا طاقت این حرفو نداشتم داد زدم نگو شهید شده... نشده... زندست... این نامه دروغه، من باید برم تهران خبر بگیرم
سودابه با عصبانیت گفت اگه نامه دروغه پس چرا نیومده ازت خبر بگیره؟ اون که آدرسو داره پس چرا سراغت نیومده؟
حرفاش مثل یه تیغ رو قلبم کشیده میشد، دلم میخواست کر بودمو چیزی نمیشنیدم
خلاصه یک هفته تمام مثل دیوونه ها بودم، هرچقدرم اصرار میکردم بزارن برم تهران خبر بگیرم نمیزاشتن
بعد از یک هفته بابام و مامانم تصمیم گرفتن برای اینکه حالم بهتر بشه زودتر شوهرم بدن...
مامانم با یکی از همسایه های شمال قرار خواستگاری گذاشت، وقتی فهمیدم میخوان شوهرم بدن دیگه دلو زدم به دریا و قرص برنج برداشتم تا خودکشی کنم
میخواستم بخورمشون که.....
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا 🧡
سلام ،ممنون میشم پیام منم بزارید
من دختری ۲۱ ساله ام که یه ساله ازدواج کردم ،خیلی دلم میخواد یه شغل خوب داشته باشم ولی شوهرم نمیزاره و من تا دیپلم درس خوندم و حتی پرستاری هم قبول شدم ولی نزاشت برم 😔، الان چند وقته به این فکر رسیدم که قرآن حفظ کنم و ۱ جزء رو هم حفظ کردم 😍 ،شنیدم که لیسانس الهیات میگیرن کسانی که حافظ قرآن میشن،میخواستم از دوستان بپرسم کسی رو میشناسن که حافظ قرآن هست و سرکاره،البته کار دولتی، یا اینکه من لیسانس الهیات رو که گرفتم تا دکترا بخونم آیا شغلی دارم ؟ شنیدم یه نفر اینطوری تا دکترا خونده استاد دانشگاه شده
ممنون میشم راهنمایی کنید، تنها راهی که به ذهنم رسید تا برم کار دولتی همینه
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام به ادمین عزیز ودوست های خوب گروه
زنعمو بنده چند ماه پیش داداش 30سال شون رو که 3دختر کوچک داشتن رواز دست دادن
و الان برادر بزرگ شون با دو تا بچه کوچیک هم به کرونا مبتلا شده حالشون خیلی بده و تو بیمارستان هستن اگه ایشون هم تموم کنن مادرشون و زنعموم از بین میرن
خواهش میکنم فقط یک صلوات برای بهبودیشون بفرستین🙏
🧡🧡🧡🧡🧡
سلام خسته نباشید لطفا من رو هم راهنمایی کنید من کلاس نهم هستم رشتم تجربی و هفته ی دیگه میخوام آزمون نمونه بدم بعضی از درسام رو هنوز نخوندم همین هم که میرم بخونمش اصلا حواسم به درس نیست تمرکز ندارم و زود خسته میشم دوباره روز بعد اصلا یادم نمیاد که دیروز چی خوندم نمیدونم چیکار کنم ایا دوستان راه حلی دارن تمرکز و قدرت یادگیریم زیاد بشه توروخدا کمکم کنید خیلی این امتحان برام مهمه😭
❤️❤️❤️❤️❤️
پدر من تقریبا به هیچکدوم از واجبات دینی عمل نمیکنه یعنی نه نماز میخونه،نه روزه میگیره حتی از آخوند و طلبه ها خوشش نمیاد و بد دهنه..
خیلی وقتا هم وقتی عصبانی میشه کفر میگه..مثلا همین چند وقت پیش یکی از وسیله های خونه خراب شده بود تا درستش کرد (واسه اینکه اعصابش خراب شده بود)چند تا کفر کرد که من اونموقع فهمیدم چقدر بی عرضس که نمیتونه این وسیله رو درست کنه(یا کفر میگه)
من خیلی وقتا بخاطر بابام یواشکی گریه میکنم چون من خودم عقایدم بر خلاف پدرمه(به سمت مادریم رفتم، که مذهبیم) و میدونم که اگه اینجوری ادامه بده به جهنم گرفتار میشه
خیلی نگرانشم خیلی...
همش احساس میکنم باید یه کاری براش انجام بدم تا یخورده به خودش بیاد..
ولی هرررر چی فکر میکنم میبینم بابای من ادمی نیست که من بتونم درستش کنم،چون مادرم هم خیلی تلاش کرده اما نتونسته اونو درست کنه!
خود مادرمم میگه بابات درست نمیشه ولی من واقعا این بار رو روی دوشم حس میکنم
این مشکل هر روز برام بزرگ تر میشه و بیشتر اشکمو در میاره...
واقعا آرزومه فقط یه شب ما بریم هیئت،مسجد...
بنظر شما من باید چیکار کنم؟
ایدی ادمین 👇🏻🌱
@habibam1399
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پاسخ_اعضا 🧡 نظر یک اقای محترم🌱👇🏻 سلام دست شما درد نکنه داداش شما قراره به مردم راه کار بدی و مشکل
#نظر_اعضا ✅
سلام راجب اون آقایی ک در جواب به اون خانومی که جواب سوال اون آقایی ک دخترشون مرده رو دادن و گفته بودن چرا سرزنش میکنی و فلان...
اقای محترم شما هیچوقت نمیتونین یه دختر رو درک کنین!فقط قضیه رو از دید خودتون میبینین و نمیتونین احساس ظریفه یه دختر رو درک کنین
منم خیانت پدرمو به مادرم دیدم اما بخاطر مادرم چیزی نگفتم چون دقیقا عین حرف اون خانم
مامانم بابامو از فرش رسوند به عرش و وضع مالیشو از ۰ به ۱۰۰ رسوند و قطعااا براش سخته افتادنِ همچین اتفاقی!خورد میشه داغون میشه!
من تا مدتها افسرده بودم و داداشمم ک کاملا موضوع رو میدونست با بابام صحبت نمیکرد ب خاطر من و مامانمم هربار میپرسید به طریقی دست به سرش کردم!
فقط خدا میدونه که من چی کشیدم و چقدر روحم مرد تو اون روزا!و وقتی به خودم اومدم به خاطر مامانم همه چیو فراموش کردم و به حالت طبیعی برگشتم به سختیِ زیاد و با کمک پزشک و دوستام!تو هیچوقت درک نمیکنی این اتفاق چقدر میتونه سخت باشه واسه ی دختر اقای محترم😏
بخصوص اگه رابطه یه دختر با پدرش خوب باشه و به هم دیگه وابسته باشن و علاقه شدیدی داشته باشن مثل منو پدرم.
و این دخترِ بیچاره هم عشقشو از دست داده که این اتفاق به تنهایی خودش خیلیییییی سخته و هم اینکه خیانتِ پدرشو دیده و اینجور مواقع دخترا احساس بی ارزشی میکنن.
کاشکی شما اقایون دست از این کارا بردارید یا وقتی که نمیتونید به ی نفر وفادار بمونید ازدواج نکنید!و خانما هم تن به این کارا ندن لطفا😕
به قول یه بنده خدایی اگه زن ها به یکدیگر وفا دار بودند راه خیانت مردا بسته میشد...
و خدا و پیغمبر نگفتن برو ۴ تا زن بگیر و کیفشو کن😐گفتن وقتی زنت کاملا راضی بود برو یه زن دیگه بگیر
شماها قطعا مجازات میشید سرِ این کاراتون
مثل این اقا که خدا در جواب کارش دخترشو ازش گرفت!نمیدونم چرا وقتی زندگیتون خوبه خودتونو به دردسر و بیچارگی میندازین!
درکل این حرفایی که شما زدین روشن فکری نیست و بهتره شما آقایون یکم خودتونو اصلاح کنین و از همه دید قضیه رو نگاه کنین و یکم درکتونو ببرین بالا که وقتی یه خانم از همه نظر خوبه و مشکلی نداره نباید باهاش اینکارو بکنید!
💚💚💚💚💚
سلام راجع ب اون آقایی میخوام صحبت کنم ک گفتن کار اون آقا اشتباه نبوده
فکر میکنم ایشون اصلا از عواطف و احساسات لطیف خانمها خبر ندارند
چرا همیشه فکر میکنید حق با شماست
این آقا کارش اشتباه بوده ب طور پنهانی ازدواج مجدد کردن
اگر حرف از خدا و پیغمبر میزنید
ایشون فرمودند ک با رضایت همسر اول اینکار رو انجام بدین و عدالت رو بین آنها رعایت کنید
بعد هم چرا وقتی دلتون برای خانمی میسوزه ،نمیتونید بدون چشمداشت و برای رضای خدا کمکشون کنید
حتما باید ب صورت شرعی یا غیر شرعی با ایشون در ارتباط باشید🤔
لطفا یکم دیدگاهتون رو نسبت ب خانمها و کارهایی ک ب خیال خودتون دلسوزانه انجام میدید عوض کنید .
اول رضای خدا رو در نظر داشته باشید
ب احساسات همسر و بچه هاتون توجه کنید
و دلتون اول برای زندگی خودتون بسوزه و همسری ک در همه ی مراحل زندگی پا ب پای شما اومده و ب شما اعتماد کرده.
حق یارتون.
💚💚💚💚💚
سلام در جواب اون آقایی که میگن طرف کار غیر عرف و شرع نکرده که زن دوم گرفته....
آقای محترم گاهی وقتا انصافم خوب چیزیه...ما آدما عادت کردیم هر چیزی از دستورات خدا و پیغمبر به نفعمون باشه قبول میکنیم....شما یه لحظه خودتو جای اون خانمی که متوجه شده همسرش بهش خیانت کرده بزار ....اصن درک نمیکنی چه برسه بخوای خودتو جای اون بزاری ....اگه ما فرض رو بر این بزاریم که خدا واسه زن هم ازدواج دوم و سوم میزاشت...آیا شما میتونستی قبول کنی همسرت با کس دیگه ای باشه؟!مسلمااا نهههه...
خیانت به این نیس که صیغه یا عقد نکرده باشه بعد باهم باشن و...
بلکه وقتی نفر دومی در کار هست ینی خیانت حتی اگه شما به کس دیگه ای به غیراز همسرت فکر کنی هم خیانت محسوب میشه....شما با اون دختر بیچاره ای که به امید خوشبخت شدن با شما باهاش ازدواج میکنید مگه یسری تعهد نمیدید .....پس وقتی خیانت میکنی ینی زدی زیر همه چی ینی به قولت عمل نکردی....آیا توی دین ما این عمل مورد ستایش قرار گرفته....وقتی خیانت میکنی و دل زنتو میشکنی....این کار گناه نیست....واقعااااا جای تاسف داره واسه چنین آدم هایی که این طرز فکر رو دارن
اولشم گفتم ما آدما هر چی به نفعمون باشه از دین و پیامبرا قبول میکنیم.....
ایهاالناس دین ندارید به جهنم ولی انسانیت که دارید....تو نمیخواد دلت واس کس دیگه ای بسوزه ...همین که آرامش واس زن و بچت فراهم کنی از کمک رسوندن به یه زن دیگه خیلییییی ثوابش بیشتر هست...(من طرف حسابم اون آقایی بود که گفتن کار خلاف شرع و عرف نبوده...)
موفق باشید🌹
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_هفتم یه سال دیگه هم گذشت، میدونستم سربازیش تموم شده اما بازم خبری ازش نشد جنگ هم تموم نشده بو
#بخش_هشتم
قرص برنج برداشتم تا خودکشی کنم، میخواستم بخورمشون که سودابه اومد تا دید میخوام خودمو بکشم افتاد روم تا خوردم کتکم زد، بعد رفت جریانو به مامان بابام گفت
اونا خیلی ترسیدن، بابام بهم گفت خواستگار راه نمیده ولی منم باید رفتار طبیعی داشته باشم
قبول کردم، انقدر عاشق رضا بودم که حاضر بودم تا آخر عمر با همون خاطرات کم و کوچیک زندگی کنم
دیگه از اون موقع فقط و فقط با یاد رضا سر میکردم و زندگی برام مفهومی نداشت
سال ۶۳ برای سودابه خواستگار اومد و ازدواج کرد، دیگه تو خونه تنها شده بودم
بابام گفت یه هنر یاد بگیرم تا سرم گرم باشه، منم رفتم از همسایه سودابه که خیاطی داشت، دوخت و دوز یاد گرفتم.
سودابه همون سال اول حامله شد و یه پسر زایید، انقدر التماسش کردم تا قبول کرد اسم پسرشو رضا بزاره
دیگه دین و دنیام شد پسر سودابه، صبح تا شب میاوردمش پیش خودم، انگار تو صورتش رضا رو میدیدم..
خلاصه جنگ تموم شد اما ما برنگشتیم تهران، چون تو اون همه سال از رضا خبری نشده بود منم باور کرده بودم شهید شد، فقط تو خیالم باهاش زندگی میکردم، انقدر دوستش داشتم که با وجود گذشت چندین سال فراموشش نکرده بودم
چند بار دیگه هم خواستگار برام پیدا شد ولی ردشون کردم
دیگه زندگی عادی داشتم تا سال ۷۷ که سودابه و شوهرش تصمیم گرفتن زندگیشونو ببرن تهران، ما هم که عجیب وابسته رضا بودیم دوباره تصمیم به برگشتن گرفتیم
اسباب کشی کردیم تهران، بابام خونه قبلیمونو فروخت و توی طرشت یه خونه گرفت
سودابه و شوهرشم نزدیک ما خونه اجاره کردن
با برگشتنمون به تهران دوباره حال و هوای عشق قدیمم اومد تو سرم
هنوز مجرد بودم، با خدای خودم عهد کرده بودم مجرد بمونم و در عوض تو آخرت به رضا برسم
اما خیلی دلم میخواست یبار دیگه کوچمونو ببینم، دلم میخواست اون جایی که با رضا حرف میزدم ببینم بخاطر همین یه روز بدون اینکه به بقیه بگم حرکت کردم سمت محله قدیممون
وقتی رسیدم دیدم اسم کوچه عوض شده اسمشو فامیلی رضا اینا گذاشته بودن
رفتم جلو دست کشیدم به تابلوی سر کوچه و شروع کردم به گریه کردن گفتم پس فامیلی رضای من شده اسم کوچه! پس راست میگفتن عشقم شهید شده....
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دردو_دل_اعضا ❤️
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به ادمین و همه اعضا کانال
خانمی ۴۲ساله هستم ۱۰سال میشه جدا شدم البته خداروشکر بچه ای ندارم خواستم به همه بگم موقع ازدواج هرکی هر تیپی دوست دارین ازدواج کنین به خودتون نگین درستش میکنم با برادرهمسایمون ازدواج کردم دختر تقریبا مذهبی چادری اهل واجبات اینو نه تنها بهش دوران نامزدی تکرار کردم حتی اگه نمی گفتم چون باخواهرزاده هاش دوستهای صمیمی بودم احتیاج نبود بهش بگم چون خواهرزادهاش میدونستن چه تیپ ادم هستم ومیگفتن بارها بهش گفتیم بااینکه مجرد بود و ظاهر متوسطی داشتم اما بااینکه این آقا ی بچه داشت ازدواج کردم چون فکر میکردم همینکه بازن مومن میخواد ازدواج کنه و خوب خانوادشومیشناسم کافیه البته خودش تو کرج زندگی میکرد چون پدرنداشتم ی برادر گفتم درسته بچه داره خیالم راحت خانواده خوبین طلاقی تو کارم نیست رفتم سرزندگیم عقدوعروسی یکی شد چون از گناه خوشم نمیومد مجلسی کوچکی گرفتم تموم رفتیم کرج اما اون آدمی که دوران نامزدی دیدم کلا عوض شد ازروزاول زندگی حرف شنیدم توهم میزد گفتم اشکال نداره شاید خستست اما توهماتش کم نبود روزبه روز بیشتر طوری که دست بزن پیداشد من چیزی نمی دیدم بخانوادم نگفتم می گفتم خوب میشه فهمیدم تریاک میشه اما هرچی می پرسیدم توهم مربوط به تریاک نیست اما صبر کردم ازطرفی هم بچه اش کلاس دوم بود مدام اذیت میکرد مونده بودم چکارکنم تنها راه محبت بلد بودم بچه خوب شد بعدچندماه طوری که مامان صدام میزد حتی وقتی پدرش منومیزد با پدرش دعوا میکرد اما این مرد خوب نمی شد التماسش کردم گفتم کاری به تریاکت ندارم بگو مشکلت بامن چیه گفت از حجابت خوشم نمیاد گفتم جلونامحرمه از اول گفتم گفت تو خونه تو جمع زنانه عالی اما دوستم برادرم یاتوخیابون حجاب داری قیافت فرق میکنه دوست ندارم گفتم چکارکنم میگفت باید همه جا مثل هم باشی میگفت فکرکردم میارمت کرج میتونم درستت کنم نمیدونستم چکارکنم روزبه روز بدتر ی بار رفتیم پارک تو پارک به همه گفت شما رفتین جهنم این زن فقط میره بهشت بهم گفت تا حجاب داری توخیابون دیگه بیرون نمیریم باهم انقدر کتک میزد که خسته شدم حتی دیگه خرجی خونه هم نمیدادبااینکه حقوق خوبی داشت بقیه روزشم بادوستاش بود خسته شدم بهش گفتم چادردرمیارم اما بامانتوبلندوپوشیده گفت نه میخوام قیافه خونه رو بیرون داشته باشی هرکاری کردم نمیتونستم من از روز اول بهش گفته بود حجاب جلونامحرم برام مهمه تااینکه به حدی منوزد کمرم دچار مشکل شد رفتم شهر خودم کرمانشاه به مادرم گفتم مریضم میدونستن خسیسه اما دست بزن نمی دونست دکتر رفتم فهمید چه مشکلی دارم موندم خونه مادرم قهر مادرم بهش گفت طلاقش بده منم دیگه خیلی ازش می ترسیدم مهریمو بخشیدم بشرط طلاق اما چندبار اومد دنبالم التماس کرد از طلاق خوشم نمیومد توفکربرگشت بودم تااینکه یکی از دوستام بهم خبرداد بای خانم متاهل دوست شده البته قبلا ازش خیانت دیده بودم اما می گفتم اشتباه میکنم بهش زنگ زدم قسمش دادم ی بار تو زندگی بهم دروغ نگه گفت آره قرار اون طلاق بگیره منم توروطلاق بدم باهم ازدواج کنیم گفتم پس چرا میخوای برگردم گفت اگه ظاهرت مثل این بشه تورو میخوام فهمیدم ظاهریه که من اصلا قبول ندارم جلو ی مرد داشته باشم فهمیدم برگشتنم اشتباهه طلاق گرفتم اینم بگم تو زندگی و کتکهایی که خوردم اذیتهاش ی بار بهش بی احترامی نکردم ی بار حرف بدنزدم حتی دوره طلاق هیچ عذاب وجدان نداشتم خودش روز طلاق بهم گفت چوب خدا صدا نداره ای کاش بهم بی احترامی میکردی بهش گفتم باشه ی کم ازپول مهریمو بده گفت طلاقت نمیدم منم بیخیال شدم طلاق گرفتم الان بعد این همه سال هنوز نتونستم به هیج مردی اعتماد کنم البته مادرم هم ی زن غیرتی هستش وتعصبی نمی ذاره تنها تاسرکوچه برم بازم خداروشکر خانواده خوبی دارم الان حافظ قرآنم خواهش میکنم ازدواج کردید طرف مقابل باحرف خودش بخواین نگین درستش میکنم چون ی عمر مدیون میشین التماس دعا یاعلی
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🧡 سلام ،ممنون میشم پیام منم بزارید من دختری ۲۱ ساله ام که یه ساله ازدواج کردم ،خیلی دلم
#پاسخ_اعضا ❤️
دخترم تلاوت و حفظ قرآن در ذات خودش بسیار ارزشمند و مورد سفارش پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام هست
شما اگر شروع به حفظ قرآن کنی چیزهائی بدست میاری خیلی بهتر از شاغل شدن
در واقع وارد عالم دیگه ای میشی که همه این دنیا برات حقیر و بی ارزش میشه
دخترم قرآن رو ابزاری برای کسب شغل قرار نده
قرآن رو برای رضایت پروردگار بخوان نه برای پیدا کردن شغل
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام در جواب اون شخصی که تمرکز نداشتن واسه خوندن آزمون نمونه...
من الان دوازدهم هستم و وقتی نهم بودم به خاطر دوستام که شرکت کردن منم شرکت کردم.....من درسم خوب بود و هست
واسه آزمون هم کتاب گرفتیم با دوستام بخونیم ولی من همش نا امید بودم وقت میزاشتم بخونم ولی درست درسا رو نمی خوندم و فقط،به فکر تموم کردن بودن و خیلی استرس داشتم برا همین باعث میشد نتونم تمرکز کنم
چون برا منم قبولی خیلی مهم بود و فک میکردم برا قبولی دانشگاه حتمن باید مدارس برتر باشم
ولی بعدا فهمیدم اصن مدرسه مهم نیس و خود دانش آموز مهم هس و مدارس خاص خیلی با مدارس عادی فرقی ندارن...
برا تمرکز سعی کن بری جاهای خلوت درس بخونی و توی شلوغی نباشی....اصلا استرس نداشته باش که تمرکزت رو از بین نبره ...وقتی یسری افکار اومد توی ذهنت و نتونستی کنار بذاریشون اونارو روی برگه بنویس و بگو بعد درسم بهشون فک میکنم....تا دیدی حواست پرت شد خودتو دعوا کن یا تنبیه کن و....
اگه سوالی داشتی میتونی از ادمین آیدیم رو بگیری
موفق باشی
❤️❤️❤️❤️
دختر خانمی که پدرشون واجبات دینی رو انجام نمیدن و کفر هم میکنن
اولا خداوند رو بسیار شاکر باشید که از چنین پدری چنین فرزند مومنی بوجود آمده
ثانیا به هیچ وجه امر به معروف و نهی از منکر نکنید که فایده ندارد
تنها کار و بهترین کاری که شما میتوانید انجام دهید همان دعا بدرگاه خداوند یکتاست که بعد از نماز با دل پاک و نیت خالص از خداوند بخواهید پدرتان را براه راست هدایت و عاقبت بخیر کند انشاءالله که مستجاب باشد
💚💚💚💚💚
سلام به اون خانمی که میگن باباشون واجبات رو انجام نمیده و کفر میگه بگید:
تنها نیستی. بابای منم همینه گاهی اوقات اعصابم خورد میشه بهش میگم تو که سواد نداری حرف نزن اما سریع پشیمون میشم که چرا بهش اینجوری گفتم. نمیخواد نگرانش باشی هرکسی رو تو قبر خودش میخوابونن. تو بهش بی احترامی نکن و سعی کن خودت هر روز با ایمان تر بشی.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#نظر_اعضا ❤️
سلام به همه وممنون از کانال خوبتون همش پراز تجربه س ولی منم غیر از اینکه کار اون آقا را رد میکنم خوب اون خانم هم نباید قبول میکرده همسر ایشون بشه که این اتفاقای تلخ بیفته به قول اون عزیز ما خانما وقتی پشت هم نیستیم وبرای ی شوهر اینطوری میکنیم اوضاع بهتر از این نمیشه
💚💚💚💚💚
سلام🌱
در جواب خانمی ک پدرشون کفر میگن...
تقریبا درکت میکنم عزیز دایی منم همینجورین...
سعی کن دعوا و جدل نکنی...
میتونی گاهی در قالب بحث های مذهبی باهاشون صحبت کنی با دلایل و استدلال های منطقی...
اگر هم دیدی تاثیری نداره که بیخی
لکم دینکم ولی الدین
احترامشون رو نگه دار و بحث هم نکن💚
اماااا یکی از دوستان در جواب همین خانم یه جمله گفتن که واقعااا حال منو بد کردن
خانم محترم ینی چی ک بمیره راحت شی؟؟؟؟؟؟؟
پدرشونه بدترین انسان عالم هم ک باشن ایشون بــاید احترامشونو نگه دارن
اگه واقعا ادعای مذهبی بودنتونه خدا چن جای قرآن گفته احترام ب پدر و مادر واجبه؟؟؟؟
اون پدر شاید کفر بگه شاید مڋهبی نباشه ولی برای اون خانم زحمت کشیدن
تلاش کردن کار کردن زحمت کشیدن ک این خانم ب ثمر رسیده ک الان بفرمایند بمیره راحت شی؟؟!!!
متاسفم...
امیدوارم ب خودتون بیاید...
در پناه حق💚
💚💚💚💚💚
در جواب اقایی ک گفته اون دخترخانوم مرحومه چرا واسه ازدواج مجدد پدرش خودکشی کرده و...
و از نظرش ازدواج مجدد موردی نداره
مودب خیلی نمیتونم حرف بزنم ولی امثال شما...
از خدا پیغمبرش فقط همینو از حفظ شدین ک تا ۴تا زن حلاله
همین خدا گفته از گل نازکتر ب زنت نگو
گفته مثل گل ازش مراقبت کن زنت دست تو امانته
گفته اگر خواستی زن دیگه بگیری باید عدالت ۱۰۰ درصدی رعایت شه ، ک در اصل هیچوقت این عدالت رعایت نمیشه و ب خودی خود مسئله ازدواج مجدد کنسل میشه
اگه عرضه دارین با یکی ازدواج کنین و همونو خوشبخت کنین
همون یکیو خوشبخت کنین خدا بهشتو بهتون میده نمیخواد پی بقیه ثوابا بگردین
واقعا بعضیاتون لیاقت زن پاک و نجیب ندارین ، خوشی میزنه زیر دلتون عقلتون از کار میفته
لیاقتتون همون زنا و دخترای خیابونه ک روزی با یکین نه زنای پاک و نجیبتون
💚💚💚💚💚
در تائید مطالب خانمی که ده سال قبل جدا شده
در تعالیم اسلامی همه جا تاکید بر تعقل و استفاده از عقل بوده و عقل همه جا راهگشا و مانع از بروز ضرر و زیان و آسیب های گوناگون بوده و هست
تنها جائی که عقل در درجه دوم و احساسات و عواطف اولویت اول هست مسئله ازدواج و بویژه ازدواج خانمهاست
خانمها ابتدا باید به قلب و دل و احساس خود رجوع کنند و ببینند نسبت به خواستگار خود چه احساسی دارند
آیا ایشان را بطور کامل پسندیده و قبول کرده اند ؟
آیا نسبت به او احساس خوبی دارند ؟
آیا میتوانند او را دوست بدارند ؟
بقول معروف آیا از او خوششان میآید یا نه ؟
اگر جواب همه این سئوال ها و سئوالات مشابه مثبت بود آنگاه با مراجعه به عقل و سایر آگاهی های لازم جوانب امر را بررسی کنند
همانطور که این خانم محترم اشاره کردند عدم مقبولیت اولیه مشکل ساز خواهد بود و امید به بهتر شدن شرایط یا عوض شدن خواستگار و یا دلسوزی برای او چیزی را عوض نمیکند
حتی اگر خواستگار شما عاشق دلباخته شما بوده و در ادعای خود صادق هم باشد فرقی نمیکند و بلکه عشق یکطرفه بسیار بدتر از آنست که فکرش را بکنید
💚💚💚💚💚
سلام خسته نباشید
خدمت خانمی که قصد حفظ قرآن داشتن.
ببین عزیزم شما قبل از هرچیز به معنویات این کار بسیار پسندیده فکر کن. من خودم وقتی شروع به حفظ کردم انقدر برکات زیاد و فراوان تو زندگیم دیدم که تمامی نداره. ینی من خودم قشنگ این الطاف از طرف خداوند حس میکردم و هرچی جلوتر میرفتم چیز های بهتری میدیدم.
بعداز آون هم بله شما میتونید با حفظ قرآن و دادن چندتا آزمون لیسانس علوم قرآنی بگیرید و تا دکتری هم برید. من اطراف دیدم مسانی که اینکارو کردن و بله با گرفتن مدرک دکتری میتونید استاد هم بشید ان شالله.
برای منم دعا کنید🙏🌹
💚💚💚💚💚
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_هشتم قرص برنج برداشتم تا خودکشی کنم، میخواستم بخورمشون که سودابه اومد تا دید میخوام خودمو بکشم
#بخش_نهم
چسبیدم به تابلو و تا تونستم اشک ریختم، شونه هام میلرزید و گلوم خشک شده بود
یهو یکی سلام داد، سرمو بلند کردم و دیدم رخشنده خانم همسایه قدیممونه
زود بغلش کردم خیلی از دیدن هم خوشحال شدیم، از حال و احوال مامان بابام پرسید گفتم خوبن
تعارف کرد برم خونش اما قبول نکردم گفتم باید برم خونه
واقعا هم میخواستم برگردم خونه، طاقت نداشتم برم کوچه قرارامونو ببینم قلبم درد گرفته بود
گفت دختر شما کجا رفتید؟ انگار آب شدید و رفتید تو زمین؟ مادر تو دلیو اسیر خودت کردی و رفتی؟ نگفتی چه بلایی سر اون پسر عاشق میاد؟
دیگه طاقت نیاوردم شروع کردم بلند بلند گریه کردن
گفتم اون که رفت به راه حق، منم که سوختم و جزغاله شدم منم که شب و روزم شد یه اسم و یه صدا
گفت کجا رفت مادر؟ اون که کل زندگیش خلاصه شد تو یه اتاق و یه کاغذ و خودکار..
تعجب کردم گفتم کیو میگی رخشنده خانم؟ من درباره رضا دارم حرف میزنم
اونم گفت منم رضا رو میگم دیگه مگه چندتا جوونه عاشق توی محل بود که این همه سال رو عشقش وایسه
دستشو گرفتم و گفتم یعنی چی؟ مگه رضا شهید نشده؟
گفت نه خدا نکنه جبهه رفت جانباز شد اما شهید نشد
تابلو رو نشون دادم و گفتم پس چرا اسم کوچه فامیلی اوناست؟
گفت نه دخترم سه تا داداشاش شهید شدن خودش جانباز شده
قلبم تنم مغزم همه قفل کردن... وای که چه حالی داشتم اشک امونم نمیداد فکم میلرزید
دستمو گرفت گفت خوبی صفیه جون؟
گفتم الان کجاست؟
گفت خونشونه
گفتم مطمئنی؟
گفت آره اصلا از اونجا بیرون نمیاد خیلی خواستن خونشونو بفروشن گفت نه که نه، اونجا موند تا تو پیدات بشه
محکم بوسیدمش و دوییدم سمت خونشون، میدویدم و اشک میریختم، تا رسیدم و زنگ زدم داد زدم رضا درو باز کن صفیه ام درو باز کن..
چند دقیقه بعد در باز شد و رضای من عشق همیشگی من با یه دست از بازو قطع شده جلوم وایساد...
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
وقتی بهشت عزوجل اختراع شد
حوا که لب گشود عسل اختراع شد
آهی کشید و آه دلش رفت و رفت و رفت
تا هاله ای به دور زحل اختراع شد
آدم نشسته بود، ولی واژه ای نداشت
نزدیک ظهر بود … غزل اختراع شد
آدم که سعی کرد کمی منضبط شود
مفعول و فاعلات و فعل اختراع شد
«یک دست جام باده و یک دست زلف یار»
اینگونه بود ها…! که بغل اختراع شد
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا 🧡
سلام وقتتون بخیر میشه لطفا پیاممو بزارید 🙏🌷من روی ران پام یه لکه تیره (حالت قهوه ای) هست مادرم میگه از بچگی مثل حساسیت گرما زدم بعد حالت دون دون هم روش بود ولی کم شد ولی الان حس میکنم بزرگ که شدم با کشیدگی پوستم خودش هم کشیده بیشتر شده دکتر هم رفتم گفت چیزی نیست مشکلی نداره، ولی دکتر خوب نمیشناختم، روشی نیست که کمرنگ بشه یا بره.
خیلی ممنون از کانال خوب و پاسخ ها
❤️❤️❤️❤️❤️.
سلام پسر من خیلی تپله وهمش دوست داره بخوره کسی می دونه چهچیزهایی اشتها رو کاهش می ده وچه چیزهایی واقعا چربی سوز هست ممنون می شم جواب بدین
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام وقت بخیر 🌹🌹
تورخدا حتما پی ام بزارید کانال جواب،راهنمایی دوستان خیلی خیلی نیاز دارم
من واسه یه کاری تو فاصله ده روز دوتا استخاره گرفتم (یه خانم بدون هزینه ای تو گوشی برام استخاره گرفتن)اولی خیلی خوب اومد دومی بد
دوباره بعد یه مدت استخاره گرفتم بد اومد
با یه حاج اقایی صحبت کردم گفتن واسه هرکاری لازم نیست استخاره بگیرید
حالا شما تورخدا راهنمایی کنید من چیکار کنم کارمو انجام بدم؟؟؟؟
خانم هایی ک شوهرشون طلبه هستن لطفا برام بپرسید راهنمایی کنید🌺🌺🌺این کار کل زندگیم تغییر میده
نگرانم اشفته شدم .
مرسی از همگی🌹🌹🌹
❤️❤️❤️❤️
سلام به همگی. من یه سوال برام پیش اومده اگه میشه راهنمایی کنید. من شغلم آزاده یعنی تزئینات ساختمون هست بعضی ها هستن میرن معمار و پیمانکار وکسایی که تو کار ساختمون هستن میبینن بهشون میگن صاحبخونه ها رو بفرستین پیش ما. یه جورایی کار براشون جور میکنن بعضی ها هم یه مبلغ پولی هم بهشون میدن. حالا سوال من اینه که آیا خدا ناراحت نمیشه که ما بجای اینکه از خودش درخواست کنیم بریم پیش بندهاش یا به قول دیگه خدا رو ول کنیم بریم پیش بنده خدا. بعد تکلیف این پولی که بعضیا میدن که کار براشون بیاد چیه این کار حرامه؟ رشوه حساب میشه؟ چجوریه؟ ممنون از همگی
ایدی ادمین 👇🏻🌱
@habibam1399
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
@azsargozashteha
@ranjkeshideha
@hezarrahenarafte
مجموعه کانالهای ما👆🏻❤️
لطفا همگی در هر سه کانال عضو باشید سوالات شما به صورت تصادفی در یکی از کانالها قرار میگیرد ❌❌❌❌❌❌❌❌
ادمین کانال اول 🌹: خانم حبیبه 💚
ادمین کانال دوم و سوم 🌹:خانم ستاره
از همراهیتون سپاسگذاریم 🙏🏻
#مهربانی 🌱
سلام من هفته پیش با همسرم رفته بودیم خرید، خانمم رفت داخل مغازه که مرغ و... بخره منم منتظر بودم بیاد بیرون
یه خانم میانسال که مثل مادرم بودن خیلی شیک و مرتب چادر هم پوشیده بودن رفتن داخل مغازه بعد خانمم اومد بیرون خریدها رو داد به من که نگه دارم یهو دیدم اون آقا سر اون خانم داد و بیداد میکنه که برو بیرون، اون خانم هم با چشمای اشکی به سرعت اونجا رو ترک کرد
از اون آقا پرسیدم چی شده گفتن که میگفت یه مرغ قرض بده فردا پولشو برات میارم
کل بازار با خانومم گشتیم دنبالش دوییدم همه ی خریدای خودمون رو دادیم بهش اولش قبول نکرد میگفت نیازی ندارم اما بعد از اصرار ما قبول کرد گفت الهی خیر ببینی مادرجان و با گوشه چادرش اشک چشمش رو پاک کرد
ماهم دوباره خرید کردیم
اون خانم با همون وسایل برامون ناهار درست کرد مهمون داشتن نهارو باهم بودیم
خانومم هنوزم بهشون کمک میکنه. کاش بدون هیچ توقعی به هم نوع خودمون کمک کنیم❤️
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🧡 سلام وقتتون بخیر میشه لطفا پیاممو بزارید 🙏🌷من روی ران پام یه لکه تیره (حالت قهوه ای) ه
#پاسخ_اعضا ❤️
برا اون شخصی ک در مورد استخاره سوال داشتن....
ببینید شما اگه نظرتون بر استخاره بود ک برای چی چندباره این کار رو کردید؟؟!!!
اگه میخواستید استخاره رو پیشوا و راهنما قرار بدین چرا چندین بار ؟؟؟
همون بار اول چرا جواب استخاره رو قبول نکردید؟!
از نظر من که جواب استخاره اتون همون بار اول هست ولی با این وضعیت شما
شما الان بشینید یکبار تمام جوانب مثبت و منفی کار رو بررسی کنید
با چند نفر هم مشورت کنید
(اینطور نباشید ک اینکار رو فقد برای رفع تکلیف انجام بدید و نظر اخرتون بر اساس و امید ب استخاره باشه)
اگر واقـــعا به نتیجه ای نرسیدید
اونموقه اول دو رکعت نماز بخونید و از خدا بخواین هر اتفاقی ک به صلاحتونه بیوفته
بعد بدید یک نفر مطمعن و اگاه براتون استخاره بگیرن
ب نظر من ب اون خانم مجازی اطمینان نکنید
ب هر حال ما و شما نمیدونیم که ایشون واقعا صلاحیت گرفتن استخاره رو دارن یا خیر...
با این شماره هم میتونید تماس بگیرید براتون رایگان استخاره میگیرن
025371020
امیدوارم مشکلتون حل بشه💚
💚💚💚💚💚
حاج آقا درست گفتن
استخاره وقتیه که همه سعی و کوشش خودت رو بکار ببری و تحقیقات و بررسیهای لازم رو انجام بدی و هر چه در توان داری عمل کنی ولی به حقیقت مطلب نرسی یا بین دو راه حل مختلف گیر کنی و ندونی کدام رو انجام بدی
ضمنا یا استخاره نگیرید یا اگر گرفتید عمل کنید
استخاره گرفتن هم کار هرکسی نیست استخاره گیرنده باید عالم و اهل دل و عارف باشه
💚💚💚💚💚
سلام خدمت دوست عزیزی که استخاره کردند ولی نمیدونن به اون عمل کنند یا نه
شما اگه از ته دل با کاری که میخواین انجام بدین راضی هستید میتونید یه صدقه بدید و با توکل به خدا کاری که میخواین رو انجام بدید
انشالله عاقبت بخیر باشید😊🌹
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام وقت بخیر
در جواب اون خانمی که گفتن ران شون لکه قهوه ای داره من شنیدم که روغن گل سرخ یا روغن بنفشه زیتونی (فقط یکیشون استفاده کنند) مرتب روزی چند بار بهش بزنن کم کم بهتر میشه و اگه مدت زیادی ادامه بدن ممکنه کلا بره.
من خودم امتحان کردم لکه ها خیلی کم رنگ شدن😍
امیدوارم شما هم به نتیجه برسید.🌷☘
💚💚💚💚💚
خانمی که لکه ای روی بدنشان ایجاد شده اگر از بچگی وجود داشته و درد نداره هیچ جای نگرانی نیست
بهتره بهش فکر نکنید و اون رو ندیده بگیرین
اکثر لکه ها و جوش ها و خالها و بعضی زائده های کوچک هستن که ایجاد مشکل نمیکنن یعنی درد یا عفونت ندارن و در معرض دید هم نیستن اگر کارشون نداشته باشین به همین صورت باقی هستن ولی اگر پیگیر بشین و انواع و اقسام درمانها رو روش اجرا کنید شروع میکنن به بزرگ شدن و تولید درد و احیانا عفونت و کار را به عمل جراحی میکشانند لیکن با عمل جراحی هم مداوا نمیشن بلکه نیاز به مداوای بیشتر و جراحی های متعدد پیدا میکنند و حتی ممکنه وضعیت وخیمتری پیدا کنند
💚💚💚💚💚
سلام. در جواب دوست عزیز که روی پاشون لک هست، پسر من از دوسالگی همچین لکی روی قوزک پاش پیدا شد و ما کاری نکردیم و گفتیم خودش برطرف میشه. تا این که امسال که شش ساله شده لک هم یه دایره بزرگ یه کم بزرگتر از گردو شد. از عید امسال افتادیم دنبال درمان اول که متخصص پوست پماد داد و گفت اگه خوب نشد باید از گوشتش نمونه برداری کنیم. من چهل روز مرتب پماد و زدم بدون این که ذره ای تغییر کنه.
بعد بردیمش تهران پیش استاد دانشگاه عمیوپات و طب سنتی بودن. گفتن این پماد کورتون بوده چرا استفاده کردین. ایشونم یه قرص دادن به مدت چهل روز و پماد کولیترومازول که برای قارچه.
باز هم تغییر نکرد و نتیجه رو به دکترش اطلاع دادیم. گفتن پس حتما دو روز در میون روی لک حنا بزارید ، و این کارو مادرم خدا عمر طولانی بهش بده پسرم و نگه داشت و هر چند وقت شبا موقع خواب حنا گذاشت نایلون پیچ کرد تا صبح. بعد ها هفته ای یه بار. و در طول دوماه لکه کاملا غیب شد.
الانم راهمون میافته خونه مادرم به اصرار پسرم کل کف پاشو و حتی بقیه نوه ها رو کلا حنا میزاره نایلون میپوشونه. ما هم دیگه به رنگی شدن کف پای بچه هامون اهمیت نمیدیم مهم سلامتی شونه.
اگه لک شما هم از این نوع باشه ان شاءالله با استفاده از حنا برطرف میشه.
حلال کنید طولانی شد. یا علی
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_نهم چسبیدم به تابلو و تا تونستم اشک ریختم، شونه هام میلرزید و گلوم خشک شده بود یهو یکی سلام د
#بخش_دهم
چند دقیقه بعد در باز شد و رضای من عشق همیشگی من با یه دست از بازو قطع شده جلوم وایساد
نمیدونستم خوابم یا بیدار... نمیدونستم زندم یا مرده... فقط نشستم روی زمینو شروع کردم به زار زدن
اونم همونجا وایساد گفت خودتی صفیه؟
گفتم آره منم... خودمم
گفت پس تا حالا کجا بودی؟
گفتم شمال بودم، مگه تو شهید نشده بودی؟
گفت نه سعادتتشو نداشتم
گفتم آخه مادرت نامه داده بود که شهید شدی گفته بود خونتونم عوض کردی
گفت مادرم بعد از شهید شدن اصغر دق کرد و مرد، بیا تو چایی بخوریم
گفتم الان نمیشه باید برم
اما دلم اونجا بود دلم میخواست بیشتر پیشش بمونم
گفت پس آدرستو بده بهم صفیه، من خیلی ساله منتظر توام نکنه الان بری و مثل قبل غیبت بزنه!
گفتم نه من تازه پیدات کردم
گفت یه سوال میپرسم راستشو بگو، عروسی کردی؟
گفتم نه من با خدا عهد کردم تو آخرت تورو نصیبم کنه
گفت پس آدرستو بده، دیگه نمیزارم بینمون جدایی بیفته
رضا سریع رفت تو خونه یه کاغذ آورد برام آدرسو براش نوشتم و با حال زار برگشتم خونه
تا رسیدم جریانو به مادرم گفتم، سودابه هم خونمون بود
مامانم گفت پس مادرش چرا برامون نامه فرستاده بود؟
گفتم نمیدونم شاید راضی به ازدواج ما نبوده نامه رو فرستاده که ازشون خبر نگیرم
یهو سودابه سرشو انداخت پایین و از اتاق رفت بیرون
مامانم با تعجب گفت این چش شد؟
دلت لرزید بغض گلومو گرفت، انگار قلبم فهمیده بود جریان چیه..
رفتم پیشش گفتم سودابه تو اون نامه رو از کجا آوردی؟
صورتشو برگردوند گفت پستچی آورده بود
گفتم راست میگی؟
گفت چرا باید به تو دروغ بگم؟
گفتم جون رضات قسم بخور
داد زد من جون بچمو بخاطر اون پسره قسم نمیخورم
داد زدم بهش نگو اون پسره، اینجوری صداش نکن
سریع رفت پسرشو برداشت و با حالت قهر از خونه رفت بیرون
خیلی ناراحت بودم، همش به این فکر میکردم که نکنه سودابه الکی بهمون گفته باشه و این همه سال منو بازی داده باشه..
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دردو_دل_اعضا ❤️
سلام
من همونم ک گفتم همسرم خیلی اذیتم میکنه میخواستم باهاتون درد و دل کنم ازتون راهکار بخوام شاید فرجی شد و زندگی منم روی خوش دید
۴ ساله ک عروسی کردم موقع ازدواج همسرم ۱۹ سالش بود توی عروسی خالهم منو دیده بود و عاشقم شده بود دو هفته از ازدواجمون گذشته بود ک یه بحث خیلی کوچیکی بین ما پیش اومد و همسرم زد تو گوشم و خیلی فحشم داد ما یکسال عقد بودیم و من متوجه شدم ایشون عصبیه و دست بزن داره اما چون آبرو برا خانوادمون مهم خیلی زیاد نمیتونستم ب کسی چیزی بگم بعد از عروسی متوجه شدم همسرم خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی رفیق باز هست طوری ک شبهای تعطیل اصلا تا صبح خونه نمیاد وقتی اعتراضم میکردم کتک میخوردم خلاصه این زجر دادن ادامه داشت و حتی یکبار دست منو شکوند من چند بار اومدم خونه بابام اما برگشتم نمیتونستم جدا شم و همسرم مدام بهم میگفت طلاق بگیر برو تا یکسال پیش ک شروع شد بهونه گیریهاش همسرم از یک خانواده مذهبیه و اهل نماز و روزه ولی از اثری ک از رفیقهاش گرفته بود تغییر عقیده داد من از یک خانواده روحانی و مذهبی هستم پدرم روحانیه همسرم وقتی منو میزنه میگ آخوند را باید زد و فحشهای فوق العاده زشت ک اصلا روم نمیشه ب زبون بیارم ب منو خانوادم میده خلاصه من باردار شدم و چند وقت پیش پسرم دنیا اومد اما حتی ب اونم محبت نداره و شبها تا ۷ صبح یکسره با گوشی بازی میکنه چت میکنه و اصلا نگاه ب بچهش نمیکنه جدیدا عقایدش بدتر شده و دائم از احکام اسلام بهونه میگیره اهل قلیون شده و خلاصه روز ب روز بدتر بدتر بدتر
باید بگم متاسفانه همسرم خیلی حساسه و شاید پیش خودتون بگید حتما اذیتش میکنی ک میزنتت اما من یک مورد از دعوامون را براتون میگم دو هفته پیش همسرم گفت ک میخواد با رفیقاش بره شمال منم گفتم اگ بری دلم میشکنه تازه با اونا مسافرت بودی صبر کن پاییز ک بچه یه خورده جون گرفت با هم میریم بلند شد انقدر منو زد ک چشمم آسیب دید دیروز ک دیدم ورم چشمم نمیخوابه رفتم دکتر گفت شبکیه چشم اسیب دیده و بر اثر ضربه چند تا مویرگهاش پاره شده
هزاران بار رفتم مشاوره میگ یا باید جدا شی یا اون بیاد درمان شه ک اصن وقتی میگم مشاوره میگ من بیام یکی دیگ بهم چیکار کن چیکار نکن عمرا اگ بیام از خانوادش هم کمک خواستم اما اونارم خسته کرده و ناراحتشون کرده و کاری دیگ از دسشون برنمیاد خواهش میکنم اصلا سرزنشم نکنید من دل شکستهام و نیاز دارم ب دلگرمی دادن شما ب خدا نمیتونم جدا شم واقعا شرایطش نیست اصلا نگید طلاق بگیر
اگ راهی ب ذهنتون میرسد لطفا کمکم کنید
ممنون
ایدی ادمین 👇🏻🌱
@habibam1399
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پاسخ_اعضا 🧡 نظر یک اقای محترم🌱👇🏻 سلام دست شما درد نکنه داداش شما قراره به مردم راه کار بدی و مشکل
#حرف_اعضا 🌹
سلام
منهمونخانومیهستمکهیکآقاگفتنکهچرا
سرزنشمیکنیواینا....
آقایمحترم
منتماممتنیکهنوشتموازرویعواطفواحساسات
یکزننوشتم
کهخانمهاییکهمتنمنوخوندنکاملادرکمیکنن
منچیمیگمولیشمااینجافقطازدیدهخودتون
نگاهکردینونظردادینوخیلیطلبکارانه
میگینخوباشتباهکردهبلههمهیآدمهااشتباه
میکننولیهراشتباهییکتاوانداره
شمااینجاخیلیروبحثزنهایایرانیتاکیدکردین
خوبهرکیاینمتنوبخونهفکرمیکنهفقطزنهای
ایرانیهستنکهباازدواجدومهمسرشونزندگی
شونونابودمیکنننخیرآقا،ربطیبهایرانیوغیر
ایرانیندارهآخههرزنیببینهشوهرشازدواج
مجددکردهیابههرصورتیخیانتکردهنمیشینه
نگاهکنهکهزندگیشازهمبپاشهبههرحالیهکاری
میکنهولیاینجاشمافقطروزنانایرانیتاکیدکردین
بهقولشمامنصدتاجملهنوشتم،بلهمنصدتاجمله
نوشتماماصحبتمنباتمامآقایونبودهنهفقط
ایشون
بلهافسردگیومرگایندخترفقطبهخاطرهزن
دومپدرشنبودهوشکستعشقیخورده
بههرحالتوشرایطخیلیبدیبودهوازهرطرف
تحتفشاربودهازطرفیمعاشقاونپسربودهو
اونپسرپشیمانشده
امادخترانروحیهلطیفیدارندوظریفن
مخصوصااگهتکدخترباشه،دختراباباییهستن
وابستگیخاصیبهپدرشوندارن
فقطکسیکهتجربشوداشتهمیتونهدرککنه
شمامیگین: خانمهایایرانیوقتیباازدواجدوم
همسرشانمواجهمیشنمیزننزیرزندگیوخانوادهو
بچههاشونرونابودمیکننحکمشرعیودستورخدا
همهیچارزشیبراشوننداره
اینحرفشما 👆
خوبهمونخداییکهشمامیگیهمچیندستوریداده
خودشگفتهبارضایتزناولهمچینکاریوانجام
بدینوبینزناولودومفرقنزارین
آقایمحترممناینجااصلاقصدسرزنشکردن
نداشتموندارمچونفایدهایهمندارهوکارازکار
گذشتهشمامنظورمنوبدمتوجهشدین
منخودمبهشخصهاگهداستانیتوکانالبزارن
خودمومیزارمجایشخصیتهایاصلیداستانوبعد
نظر
میدم
آقایمحترمشماهمخودتونوجایهمسراینآقا
بزارین
بهنظرمشماخودتونوجایاینآقاگذاشتینواینقدر
راحتدررابطهباازدواجدومحرفمیزنید
لطفافقطازدیدهخودتونبهماجرانگاهنکنید
بههرحالهرکسییهنظریدارهومابایدبهنظرتمام
اعضایکانالاحترامبزاریم
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا 🧡
سلام و خسته نباشید
ممنونم از کانال خوبتون
من یک مشکلی دارم که خواستم با شما در میان بگذارم شاید کمکی به من بشه
من ۴۳ ساله هستم و دوست دارم رانندگی را یاد بگیرم یعنی همیشه دوست داشتم ولی یک ترس عجیبی توی دلم هست که نمی گذاره .هر ماه و هر سال میگم ماه دیگه یا سال دیگه ولی باز هم از ترس اینکه نکنه تصادف کنم یا اصلا من استعدادش را ندارم نمی تونم برم و آموزش ببینم.
کسی هم نیست از آشناها که به من یاد بده.
خواستم بدونم راهی هست که بر ترسم غلبه کنم و رانندگی را یاد بگیرم.
ممنون از راهنمایی هاتون💖💕
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام یه سوال داشتم از اعضای کانال لطفا کسانی که تجربه دارن راهنمایی کنن درمورد بلوغ زود رس میخواستم بدونم با چه علائمی شروع میشه دخترم الان 8سالشه ولی روییدن موی نواحی حساس مثل زیر بغل ..و ...
جاهای دیگه شروع شده خواستم بدونم تو این سن رویش مو طبیعی یا علائم بلوغ زودرس واگه هست چطوری باید از بلوغ زودرس جلوگیری کرد دخترم نسبت به هم سالاش رشدش کمتره واضافه وزنم نداره اصلا شمامیدونید باید چکار کرد تااز بلوغ جلوگیری کرد الان مدتیه فکرم واقعان درگیره چکار کنم ممنونم 🌹
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام دوستان لطفا اگر خوندین راهنمایی کنید من 8 ساله ازدواج کردم و شوهرم هیچ ملکی بنامم نزده تو مهریه ام فقط 313 تا سکه دونگ خانه نزده خیلی ناراحتم بدون پشتوانه بمونم دنیا هزار اتفاق داره شوهرم ی زمین خریده هر چ گفتم بنام من نمیزنم بنظرتون چیکار کنم طلا هامو فروخت زنین و ماشین خرید طلا هم ندارم نگرانم مادرمم میگه بگو شوهرت ملک بزنه بنامت خب سر کارم نذاشت برم از طرفی بعدشم من خیلی خودمو سختی دادم تا تو خرید ملک و ماشین قناعت کردم و خرید الان خیلی ناراحت و دلخورم ازش لطفا راهنمایی کنید 😘💖💖💖💖💖
ایدی ادمین👇🏻🌱
@habibam1399
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
دعای سریع الاجابه امام صادق✅✅
🙏 👌دعای حضرت صادق علیه السلام در گرفتاریهای بزرگ
حضرت صادق علیه السلام فرمود: این دعا، دعای من است. این دعا را زیاد بخوانید، و من در بلا و گرفتاریهای بزرگ، این دعا را زیاد میخوانم:
«اللهُمَّ إِنْ كَانَتِ الْخَطَايَا وَ الذُّنُوبُ قَدْ أَخْلَقَتْ وَجْهِي عِنْدَكَ، فَلَنْ تَرْفَعَ لِي إِلَيْكَ صَوْتاً، فَإِنِّي أَسْأَلُكَ بِكَ، فَلَيْسَ كَمِثْلِكَ شَيْءٌ، وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ، يَا اللهُ يَا اللهُ يَا اللهُ يَا اللهُ يَا اللهُ!» (امالی صدوق، ص403-404)
در روایت دیگری از حضرت صادق علیه السلام، این دعا به این صورت نقل شده است:
«اللهُمَّ إِنْ كَانَتْ ذُنُوبِي قَدْ أَخْلَقَتْ وَجْهِي عِنْدَكَ، فَإِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِوَجْهِ نَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ صَلّی الله عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام» (تفسير العياشي، ج2، ص178)
پس حاجت خود را از خداوند درخواست کن.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🧡 سلام و خسته نباشید ممنونم از کانال خوبتون من یک مشکلی دارم که خواستم با شما در میان بگ
#پاسخ_اعضا ❤️
در مورد خانمی که علاقه دارن رانندگی کنن ولی میترسن
امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند از هرچیزی میترسی خودت رو بنداز توش ( مضمون حدیث )
سریعا به یه آموزشگاه رانندگی مراجعه کنید و رانندگی رو یاد بگیرید
پس از گذراندن دوره های تئوری و عملی در آزمون های مربوطه شرکت کرده گواهینامه رانندگی اخذ کنید
همون اخذ گواهینامه اعتماد بنفس خوبی به شما میده و ترس شما رو برطرف میکنه
حتی میتوانید بیش از مقدار استاندارد آموزش رانندگی ببینید تا مهارت لازم رو بدست بیارید
بعد از یاد گرفتن رانندگی خواهید دید که رانندگی کردن نه تنها ترسناک نیست بلکه امر بسیار لذت بخشی نیز هست
تاخیر نکنید به نزدیک ترین آموزشگاه رانندگی مراجعه کنید
💚💚💚💚💚
سلام خواستم در مورد اون خانمی که رانندگی رو خیلی دوست دارن یاد بگیرن عرض کنم
عزیز من ۴۶ سالمه و فکر نمی کنم کسی اندازه من فوبیای اجتماع و رانندگی رو داشته باشه من اصلا نمی تونم تو جمع صحبت کنم یا اگه کسی منو درحال انجام کاری ببینه ناخودآگاه دست وپامو گم میکنم واما با این شرایط رو خودم کار کردم وبالاخره پیارسال رفتم آموزش رانندگی واقعا میگم تو اون ۱۲ روز که آموزش دیدم هیچی جزاینکه فقط فرمون و میگرفتم ومیترسیدم واصلا کلاچ ترمز دستم نبود هیچی یاد نگرفتم .با این حال بعد از اون آموزش خیلی تمرین کردم تو خیابونای خلوت باورتون نمیشه روزای تابستون تو اون گرما.خدا خیرش بده همسر خواهرم ایشون خیلی کمکم کردن.ولی با این حال خواستم وتونستم💪 .من حتی از افسر هم ترس داشتم اما با چهار بار امتحان تونستم گواهیم رو بگیرم والانم با احتیاط تو اصلی ها میرم و دیگه همه باورشون شدوحتی خودم که خواستن توانستن ه.راستی اینم بگم که من دعای مشلول رو زیاد میخوندم برا امتحان و هم متوسل شدم به حاج آقا بهجت خیلی براشون فاتحه کبیره خوندم وازشون خواستم این ترس رو از وجودم بگیره.بازم میگم ازمن ترسو تر کسی نیست .اینم بگم این ترس رو تو دوران ابتدایی مدیر مدرسه مون تو وجودم انداخت و تمام پسرفت هامو مدیون این مدیر بی درایت هستم .من حتی بعد از دیپلم دانشگاه نرفتم چون می ترسیدم از اینکه یوقت بخوام تو جمع دختر و پسر حرفی بزنم واز اینکه تن وبدنم بلرزه جلوی پسراو خجالت بکشم قید دانشگاه و کار وغیره رو زدم .ولی تو این سن با خودم گفتم بعد ۴۰ سالگی من باید یه تحول نو در خودم ایجاد کنم .💪پس عزیزم توهم میتونی و حتما برو و زیاد تمرین کن👌👌
💚💚💚💚💚
سلام و وقت بخیر..
دوست عزیزی که ترس از رانندگی دارید
حتما با کمک یک مشاور به ترس تون غلبه کنید.
حتما اتفاقی در ناخودآگاه شما،باعث این ترس شده که باید کشف و بررسی و حل بشه..
💚💚💚💚💚
سلام وقت بخیر برا عزیزی که دوست دارن رانندگی یادبگیرن ومیترسن.عزیزم منم همینطوری بودم حتی زمانی که گواهینامه گرفتم هم اینقدر رانندگی نکردم که اصلا همه چی از یادم رفته بود مجبورشدم دوباره کلاس برم کلاس رفتم وبازهم میترسیدم تا بعد چند سال که دخترم کلاس داشت عصر بود شوهرم هم خواب وبود وروزه بود دلم نیومد بیدارش کنم یکساعت دل دل میکردم اخرش با بدبختی دلو زدم به دریا وبا کلی استرس بردمش دیگه ترسم ریخت وبرام عادی شد توصیه من به شما اینه کلاسای آموزشگاه روبرید واگه لازم بود جلسه آزاد برید اونقدری برید که عادی بشه براتون من خواهرم مربی رانندگی هستن میگه کارآموز دارم شاید تا۱۰۰جلسه هم بیان براشمایی که ترس ودلهره دارید ازتصادف فقط باید کلاس زیر نظر مربی برید هرگز به تنهایی با ماشین خودتون نرید چون اگه شما نتونی کنترل کنی کناردستی تون به هیچ وجه قادر به کنترلش نیست ولی ماشینای آموزشگاه توسط مربی کنترل میشه پس حتما اموزشگاه برید
موفق باشید
💚💚💚💚💚
سلام درجواب اون خانمی که گفته بودند از رانندگی می ترسند شما برو ثبت نام کن وتلاشت روبکن بقیه اش روبسپاربه خدا حتما خداوند کمکتون می کنه ودرمورد ترسشون که درحدیث اومده هرکه به خداوند توکل کنه نمی ترسه شما به خداوند توکل کن ترست هم می ریزه ان شاء ا...
💚💚💚💚💚
سلام.برای اون خانم یا اقایی که گفتن ۴۳ سال دارن میخواهند رانندگی یاد بگیرند اصلا نترسید شما بروید آموزش رانندگی یاد بگیرید مربی که به شما رانندگی یاد می دهد کلاج وترمز زیر پای خودش هم هست ضمن اینکه به شما یاد میده.هرجا احساس خطر کرد خودش ماشین را گنترل میکند در این ده جلسه آموزش ترس شما میریزد
من یک خانم ۵۳ ساله هستم که خودم هم درست در همین سن رانندگی یاد گرفتم درست مثل شما اول دو دل بودم که یاد میگیرم یانه وهم خیلی میترسیدم الان ده ساله که رانندگی میکنم وخیلی خوشحال هستم
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#حرف_اعضا 🌹 سلام منهمونخانومیهستمکهیکآقاگفتنکهچرا سرزنشمیکنیواینا.... آقای
#پاسخ 🌱
مطالب خانم محترمی که نوشته حقیر رو نقد کردن مطالعه کردم
بله درسته بنده هم بنظر شما و سایر اعضا کانال احترام میگذارم
چند نفر دیگه هم در مخالفت با نظر بنده مطالبی رو نوشتن که خواندم و جوابی ندادم چون فکر کردم من نظری دادم و اون بندگان خدا هم نظری داشتن و ارائه دادن
قرار نیست همه نظر من رو قبول کنند
بالآخره هر کسی نظری داره و در ارائه نظرش آزاده
کسی هم مجبور به تایید یا پیروی از نظر کسی نیست
اصلا تضارب آرا یعنی همین
و من الله التوفیق و علیه اتکال
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_دهم چند دقیقه بعد در باز شد و رضای من عشق همیشگی من با یه دست از بازو قطع شده جلوم وایساد نمی
#بخش_اخر
فردای اون روز رضا و پدرش اومدن خونمون و منو از بابام خواستگاری کردن
آخ که نمیدونید چه حالی داشتم، خوشحال بودم در عین حال غمگین بودم که اون همه سال از عشقم دور بودم...لحظه به لحظه با روحش حرف زده بودم و حالا میدیدم زندست
خلاصه بابام خیلی زود قبول کرد قرار شد هرچه زودتر عقد کنیم
روز عقدمون بهترین روز زندگیم بود تو پوست خودم نمیگنجیدم، تا حالا شده بعد از سالها به آرزوتون برسید؟
من اون روز بعد از سالها به تنها آرزوی زندگیم رسیده بودم و واقعا خوشحال بودم
وقتی رفتیم محضر رضا زیر گوشم گفت صفیه سر عقد دعا کن عمر طولانی داشته باشیم کنار هم خوشبخت باشیم
منم چشمامو بستم و از ته دل عمر طولانی کنار رضا از خدا خواستم
بعد از خونده شدن خطبه عقد، سودابه زد زیر گریه، من میدونستم وجدانش عذابش میده
وقتی اومد بغلم کرد و تبریک گفت زیر گوشش گفتم سودابه من بخشیدمت، میدونم سالها منو از عشقم دور کردی اما همونطور که خدا یبار دیگه عشقمو بهم بخشید منم تورو میبخشم
محکم بغلم کرد و گفت صفیه من پشیمونم، همون سالهای اول پشیمون شدم اما بازم نتونستم بهت بگم، من میترسیدم تو زودتر عروسی کنی و من بمونم بدون شوهر
گفتم خب چرا وقتی شوهر کردی بهم حقیقتو نگفتی؟
جوابی نداشت بده فقط گفت تو منو ببخش من اشتباه کردم
گفتم باشه میبخشمت خدا هم تورو ببخشه
بعد از اینکه محرم شدیم بابام گفت بهتره عروسی بگیریم اما من قبول نکردم دیگه طاقت نداشتم حتی یه روز ازش جدا باشم
همون روز به بابام گفتم عروسی نمیخوام و از راه محضر رفتم خونه رضا
بابام یه هفته بعد جهازمو برام فرستاد، بابای رضا هم تو خونشون یه جشن کوچیک گرفت و ما زندگیمونو شروع کردیم.
الان ۲۱ سال از عروسیمون میگذره و دوتا پسر داریم، هنوز عاشق همدیگه هستیم
رضا تو سالهایی که ازم دور بود به نویسندگی رو آورده بود و داستان اون سالهای دوریمونو نوشته بود، اما قصد چاپ کردن نداره
ما الان خوب میدونیم چقدر زمان ارزشمنده و قدر ثانیه به ثانیه عمرمونو میدونیم و سعی میکنیم خوشبخت زندگی کنیم.
از اینکه وقت گذاشتید و داستانمو خوندید ازتون متشکرم.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
هدایت شده از 💎🗝️هزار راه نرفته🗝️💎. جهت مشاهده داستان «آیدا» روی گزینه تایید کلیک کنید👇
#حرف_دل_اعضا 🧡
سلام به همگی🌸
داشتم دونه دونه حقوقا رو میخوندم.
بعضیا راضی بودن، بعضیام ناراضی بودن
بعضیا فکر میکردن کمترین حقوق دنیارو میگیرن، ّعضیا میگفتن با اینکه حقوقشون خوبه ولخرجن.
کللللاااا از بچگی آدم حسودی نبودم، از حقوق بعضیا ذوق کردم، اما خیلی دلسوزم، از حقوق بعضیام غصم گرفت و دعا کردم.
از بچگیم خیلی تو نخ مادیات نبودم😁هنوزم نیستم.
تو ازدواجمم ملاکم مادیات نبود، رفاه و آسایش بود.
رفاه و آسایش فقط و فقط پول نیست، گاهی معنیش اینه که چشمات بارونی نشه، یا حداقل از ناراحتی
راحت بخوابی
پر از دوست داشتن باشی
من خیلی وقت نیست ازدواج کردم.
خانواده خودم و همسرم مرفهن، البته نه خیلی
در حدی که دو سه تا خونه و ویلا و باغ و ماشین داشته باشن، اما همسرم دوست داشت مستقل باشه
از همون اول، هیچ پولی از پدرش دریافت نمیکرد
البته الان که در موردش حرف میزنن ذوق میکنن که پسرشون از بچگی آقا بوده.
همسرم واااقعا آقاست.
باعث شد نمازامو کامل بخونم
به خدا نزدیک بشم
هیچ وقت چیزی نبوده هوس کنمو برام نخره
مامان باباشم هیچ کمکی نباید بکنن
یعنی ناراحت میشه
آخرشم از باباش بخاطر من یه خونه قبول کرد که فعلا توش بشینیم تا بعدا که بخوایم بخریم
گاهی خوشی های قشنگ میسازه
یبار بود که بهم گفت بیا دوتایی گریه کنیم
من خیلی تعجب کردم
اما خودش شروع کرد گریه کردن
من نفهمیدم چرا
اما بعدا فهمیدم میخواسته منم محرم گریه هاش باشم
از وقتی ازدواج کردم دیدن کشتیو گذاشتم کنار
از بس که حتی تو تلوزیون به خانوما نگاه نمیکنه
آهنگامو گذاشتم کنار چون هیچ صدایی قشنگ تر از صدای خودش نیست
آخ وقتی گاهی خونه، ابیات مداحا رو میخونه دلم میره
واقعا دلم میره
یا گاهی اوقات برام شعرای عاشقانه میخونه
دلم نمیخواد با هیچ پولی این عشقو عوض کنم.
یبار نصفه شب، هوس شیرینی کردم
با پای پیاده، نزدیک دو کیلومترو دویید که برام بخره
ما دوتایی درس میخونیم، دوتایی میخندیم گریه میکنیم
بخاطر جایگاه همسرم خیلیا خیلی حرفا میزنن
همسرم طلبست
با افتخار میگم که ایشون طلبست.
از وقتی ازدواج کردم هیچی برام کم نذاشته و میدونم که نمیذاره
الان که این چالشو دیدم با خودم گفتم حتما ما با این همه خوشی حداقل هفت هشت تومن درآمد ماهیانه داریم
رفتم ازش پرسیدم
داشت درس مبخوند
پرسید چرا میپرسی.من که از اول گفتم حقوقم کمه. از کسیم کمک تمیخوام،
ازاون لبخندای پر از سوالش زد
قضیه رو گفتم
آروم دم گوشم گفت برو گوشیو نگاه کن، اول ماهه شهریه رو ریختن
با ذدق رفتم تو پیاماش
جا خوردم
واااقعا جا خوردم
عزیز من، همه ی این خوشیا رو با هشتصد تومن برام میسازه؟
کل پیاماشو زیر و رو کردم
بهش با شوخی گفتم دروغ میگی
گفت خب آره یه بخش دیگشم وسط ماه میریزن
اونم دویست تومنه
😳😳😳یعنی حقوق ما به یه تومنم نمیرسه
شروع کردم گریه کردن
نه از اینکه حقوقش کمه
از اینکه چقدر خیلی از کارهاشو ندیدم
این که دیگه باشگاه نمیره
اینکه دیگه کلاساشو با اتوبوس میره
اینکه تا حالا هیچی برا خودش نخریده
اینکه بخاطر عادت دوران مجردیم هر روز برام موز و سه تا میوه ی دیگه میگیره و خودش پوست میکنه و میزاره دهنم
خودشم میگه آشپزخونه خوردم
اینکه گوشتا همیشه سهم من بوده
اینکه یبار ازش کفش اسکیچرز سه میلیونی خواستمو گفت تا چند ماهه دیگه برام میخره و داشت و رفت حرمو با چشمای قرمز اومد
فهمیدم حقوق ماهیانه ی ما عشقییه که خدا بهمون هدیه داده
اما خودش میگه اونقدر پولش برکت داره که خودش باورش نمیشه که شهریش اینقدره
تازه کلیم برا بچه های مستضعف کمک میکنه
دیشب خییلی گریه کردم
هر جا سیل شد
زلزله شد
کرونا اوند
همسرمو دوستاش، نفرات اول کمک بودن
اون هم حوزه رو میخونه هم دانشگاه رو
اونقدر هم که براش تحصیل من مهمه ، برای هر امتحانیم کلی باهام کار میکرد
همه فکر میکردن جون متاهلم نمیتونم رتبه بیارم
اما آوردم.
تو دانشگاه عضو مجمع نخبگان شدم
چقدر بعضی حرفا برام سنگینه
چمیدونم طلبه ها دوتا زن دارن
آخوندا مفت خورن
برا خودش مهم نیست
من خوشحالم که همسر طلبم
درسته که حای به اندازه ی پول تو جیبی مجردیم درآمد نداریم
اما عاشقم
اونقدر که صبحا بیدار میشم تا دوتایی دستامون تو دست هم باشه و دعا بخونیم
یا بعضی شبا خودمو به خواب میزنم تا مناجات قشنگشو بشنوم
خیلیا بهم گفتن بابا شوهرتو بگیر هرروز شکلش بیشتر شبیه شهدا میشه
اما من خودمم دعا میکنم اگه آرزوش اینه بهش برسه
نه من، نه دنیا، لیاقت این همه مهربونیو نداریم
خلاصه که،پول، ملاک خوبی برای درآمد ماهیانتون نیست
او خندیدنا و خل بازی های عاشقونتون، ارزشمند ترین درآمد دنیاست.
برای بیشتر شدن درآمدتون دعا میکنم😊
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @hezarrahenarafte}
دعای وفاداری ، دعایی برای زن دوم
نگرفتن همسر ❌❌❌❌❌❌
( ازدواج دوم ننمودن همسر)
دعای ذیل معروف به دعای وفاداری
و محبت همسر است
فردی که نمیخواهد شوهرش همسر
دوم اختیار کند و به نحوی میخواهد
که زندگیش به اذن و اراده پروردگار
از دوام و استحکام بهتر برخوردار
باشد، و مهر و محبت شوهرش هم
نسبت به او بیشتر شود و وفاداری
بیشتر داشته باشد،
و از زنان دیگر سرد شده و به زندگی خودش توجه کند
اگر آیه شریفه
ذیل را با گلاب و زعفران در سه
برگه نوشته، اولی را به مطلوب
بنوشاند. برگه دوم را زیر یا داخل
بالش مطلوب بگذارد و برگه سوم
را با خود به همراه داشته باشد
ان شاء الله به اذن باریتعالی به
خواست خود خواهد رسید.
آیه شریفه این است:
« لا یحل لک النساء من بعد والا
ان تبدل بهن من ازواج ولو اعجبک
حسنهن الا زوجتک»
توجه شود:
اسم خودش و مادرش را هم در
ورقه بنویسد و شرایط عمومی
نوشتن دعا را رعایت کند
این مطلب ناب از یک نسخه بسیار
قدیمی تهیه شد و در اختیار شما
عزیزان قرار گرفت
❌❌❌❌❌❌
اگر زنی شوهرش به زنی دیگر رو کرده و از زن خودش سرد شده
سوره «مسد» رانوشته وبا خود داشته
باشد شوهرش میل به زن دیگری نکند.
منابع: مستدرک الوسائل
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-•