#عاشقانه ❣
سلام جانم...سلام...
گفتی هروقت دلم لبریز شد از غصه ی کسی،بهش نامه بنویسم...
گفتی همه ی حرف های دلمو برای دلش بنویسم..!
گفتی دلِ حس میکنه، بدون اینکه بفهمه..بدون اینکه بخونه..بدون اینکه بشنوه...
و حالا من،لبریزِ از توام،لبریزِ غصه ی تو...!
خوبی دلبرکم؟تو کجایی اصلا؟چند کیلومتر با من فاصله داری؟چند ساعت؟چند روز؟
اصلا حواست هست چند روز شد؟
اصلا به من فکر میکنی؟
توهم شبا قبل خواب خاطراتمونو مرور می کنی؟
توهم با دیدن کسی شبیهِ من،دلت میلرزه؟
بیخیال!..کی قراره توی یه قاره دیگه شبیه من باشه؟
کاش میشد تمام چیزی که حس میکنمو به زبون بیارم،روی کاغذ بنویسم...اما انگار،عشق متعلق به ابعاد این جهان نیست...و دلتنگی...
آخ از این دلتنگی که در هیچ کلمه ای نمی گنجه...!
شاید هم زبان فارسی کمبودِ کلمه داره..!
حتی نمیتونم همه ی این غم رو گریه کنم!
حجم این دلتنگی از اشکای من بیشتره جانم...!
هعی...منم شاعر شدم انگاری..
انقد گفتی تا منم زبون نرم و نازک پیدا کردم..
راستی!
پستی که امروز منتشر کردی رو دیدم،بازم عکسِ خودت نبود...اما کپشن از همون شعرایی بود که برام میخوندی...بقولِ خودت،حضرت حافظ!
کاش زمان برگرده عقب،بی خوابی بزنه به سرم... پیام بدم بیداری!؟
چند دقیقه بعد گوشیم زنگ بخوره،
با صدای لطیفت،حافظ بخونی..از قصه ها بگی،از شعرها...از دنیایِ رنگارنگ آرزوهات...
راستی،هنوزم شماره ی منو داری؟
چند وقت بودی که انگار،توی تمام لحظه ی عمرم رخنه کردی؟
چند وقته نیستی که انگار یه عمره نیستی!؟
جانِ من...عمرِ من..
تو کجایی؟
کجایی که من ندارمت؟
مهربانکم،
به قول مولانا:
نگفتمت مرو آنجا که آشنات منم؟
فردا کلی کار دارم،
به رسمِ سال های دور،شبت بخیر!
.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۹ مهر ۱۴۰۰
#حرف_اعضا ❣
سلام درمورد خانمی که گفتن مشکل ندارن برا بچه دارشدن باهمسرشون اما بچه دار نمیشن. عزیزم اول توکل بر خدا کن بعد یه داستانی رو میگم که حقیقت داره برا خودم پیش اومد گفتم اگه برات مقدوره توهم انجام بدی و هم همه ی خانمایی که بچه دار نمیشن وآرزوی بچه دار شدن دارن
سال ۹۴ .۹۵ بود ما با همسایه ها دعوت شدیم به یه روصه ای خونه ی یه خانم سیدی که تو شهرک طلایی اندیشه کرج زندگی میکردن که معروف بودن به سید خانم وقتی رفتیم اونجا دیدم این خانم یه گهواره گذاشتن و همسایه ها دسته دسته میان وگردو وبعصیا شون لباس نوزاد مثه جوراب عیره میارن واون خانم سید به بقیه اونارو قسمت میکرد. بعد از اینکه روضه تموم شد چون ما با دخترشون تازه آشنا شده بودیم کنجکاو شدیم ببینیم جریان از چه قراره و پرسیدیم که گردو ها جریانش چیه ؟ دخترش اینطوری گفت که من یه دختر ۱۲ ساله داشتم وبعد اون بچه دار نمیشدم و همچنین برادرشان یا یکی از اقوامشان درست یادم نیست خلاصه مادرمن شب عاشورا خواب میبینن که تو گهواره پنج تا گردو هست بده به اونایی که بچه دار نمیشن ونیت کنن دورکعت نماز به نیت آقا علی اصغر بخونن و گردو رو نصف کنن نصف خودشو بخورن نصفش رو به همسرشون بدنسر سال بچه دارشدن هر چندتا گردو نیت کردن بیارن بریزن تو گهواره برا بقیه .من اصلا به این چیزا اعتقاد نداشتنم به حالت شوخی گفتمخوب حالا سید خانم چندتاهم بده من بدم به درهمسایه ببینم جواب میده یا نه .گردو ها رو گرفتم آوردم خونه بعد چند روز همسایه بالایی مون اومد دم در چیزی میخواست یهو یادم اومد خواهر ایشون ۱۵ .۱۶ ساله
بچه دار نمیشه وهمش سقط میکنه بچه هاشو جریان و بهش گفتم و یکی از گردو ها رو دادم بهش گدشت و یه روز خونه عمه م بودم دختر عمه مم یه دختر داشت ۱۰ .۱۱ سالش بود گفتم بهش جریانو اونم گفت یکیم بده به من اونم بچه هاش سقط میشدن دادم بهش دوسه تا دیگه گردو مونده بود دستم یه دوسه ماه گدشت همسایه بالایی اومد دم در ودیدم خوشحاله گفت فلانی میشه آدرس اون سید خانم بدی خواهرم میخواد بره گردو ببره براش گفتم چی شده گفت آره خواهرم بارداره و میخواد قرصشو ادا کنه من خیلی خوشحال شدم بهش گفتم نه الان نبر بزار بچه به دنیا اومد با بچه ش بره خونه سید خانم اونم این کارو کرد .منم دیگه اعتقاد پیدا کردم به این موضوع سه تا گردو دیگه رو هم پخش کردم به بقیه در همین حین دختر عمه مم بهم زنگ زد گفت آره منم باردارم وخیلی خوشحال شدم به اونم گفتم صبر کن تا بچه به دنیا بیاد بعد گردو هارو ببر اینم بگم ازاون سه تا گردو هم که دادم به اطرافیان دوتا شون حاجتشون روا نشد همون سال اما سالهای بعد شنیدم که بچه دار شدن .حالا شماهم میتونید نیت کنید برید در خونه این سید خانم که بالا آدرسشو دادم اگه برید شهرک طلایی سر در مسجد شون از هر کی بپرسید خونه سید خانم کجاست آدرسشو بهتون میدن امیدوارم همه به آرزوی دلشون برسن وحالت روا بشن برا منو دخترام و خانوده م دعا کنید عاقبت به خیر بشیم ممنونم🥰🥰🥰🥰
یه چیزیم الان یادم اومد اینم بگم شاید خنده تون بگیره یه دونه گردو از دفعات بعدی که گرفتم ازاون خانم مونده بود دستم یه شب دیدم مهران عفوریان تو یه برنامه تلویزیونی بود در آخر برنامه ش که خیلیم بامزه برنامه اجرا کرد گفت از همه مردم میخوام برام دعا کنید بچه دار بشم منم با خودم نیت کردم گفتم اگه مهران بچه دارشدن این گردو رو با ۵ دیگه گردو میبرم خونه سید خانم باورتون نمیشه چندماه بعد مهران خبر بچه دارشدن شو تو تلویزیون اعلام کرد ومن ۶تاگردو رو بردم دادم به سید خانم 😂😂😂
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۹ مهر ۱۴۰۰
#پرسش_اعضا ❣
سلام دوستان من یه عادت بد دارم که خیلی باهاش کلنجار میرم اونم اینکه من عادت کردم به شکم بخوابم خیلی وقته که اینکار رو میکنم میگنعوارض بدی داره باعث درد کمر و گردن و...... میشه و خواب شیطان هست و باعث امراض دیگه میشه اما مننمیتونم این عادت رو ترک کنم چند شبی سعی کردمبه پهلو یا کمر بخوابم اما خیلی سختم هست و وسط راه طاقتم تموممیشه به شکم میخوابم
میخوام از دوستان بپرسم ایا راهکاری هم داره از شر این عادت بد خلاص شم یا نه ؟
ممنونم میشم اگه میتوند راهکار بدید
یاعلی .......
💚💚💚💚💚
سلام خدمت همه دوستان.من یه مشکلی داشتم شاید یه خورده مسخره بنظر بیاد.راهنماییم کنید
من ترس ششششدددید از امپول و سوزن دارم.۵ ساله که بودم دکتر امپول پلیسینی خیلی محکم بهم زد بطوری که پام نمیتونستم تکون بدم از همون موفه بشدت مینرسم اگه از مریضی بمیرمم نمیزارم برام امپول بنویسه دکتر.شما فک کنین از ۵ سالگی من فقط یه ازمایش خون دادم و دو تا واکسن زدم که هوناهم با گریه بوده.چند روز پیش رفتم واکسن کرونا بزنم اینقد کریه کردم قبلش.با اینکه وقتی زد اصصصلااصلادردی حس نکردم.میدونین من از دردش نمینرسم هرجی باشه تحمل نیکنه ادم فقط از سوووزن میترسم.از الان برا واکسن دوم اسنرس دارم.تو تلوزیون نیبینم حالم بد میشه.طاقت ندارم.براایندم نگرانم.بخوام بچه دار بشم جی کار کنم برای زایمان و... . چجوری مقابله کنم باهاش.کمک کنین
💚💚💚💚💚💚
سلام
ایا کسانی هستند تو گروه (ایرانی باشن) که بالای چهار فرزند داشته باشن😍
ایا سخت هست یا نه ؟؟میشه لطفاً یکم از خوبی هاش بگید؟؟
ممنون میشم🌹
اجرتون با سیدالشهدا
برای سلامتی ادمین و مدیر کانال صلوات🌹🌹
به ایرانی بودنم افتخار میکنم😍🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
💚💚💚💚💚💚
سلام دوستان عزیزچنددفه پیام دادم بابت مشکل هام ولی نزاشتین داخل گروه این دفه ازتون خواهش میکنم بزارین داخل گروه من امیدم روبه زندگی ازدست دادم تصمیم گرفتم حالم خوب بشه تصمیم گرفتم امسال که سال آخردبیرستانم هست سال سرنوشت سازی برام بعترین بشم ولی نمیتونم حالم بدهرچیم درس بخونم تومخم نمیره میشه دعایی ذکری چیزی تجویزکنین
ایدی ادمین👇🏻🌱
@habibam1399
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۹ مهر ۱۴۰۰
۱۰ مهر ۱۴۰۰
#پاسخ_اعضا 💚
🌺دعا به جهت بچه دار شدن
عبداللّه بن عباس روایت کند از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله که فرمودند جبرئیل گفت : یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بدان
خدایی که تو را براستی به خلق فرستاد اگر کسی را فرزند نباشد این دعا را بنویسد و بشوید و بخورد از آب آن حق تعالی اولاد
صالح به او کرامت فرماید و هر که #درد اندام باشد و #بلغم و #ناسور یا #درد و #بوي #بد دهان و #زکام و #درد #قولنج و #درد #سر و #زهر #مار و #عقرب ، این دعا او را نگاه دارد و به مراد خود برسد (ان شاء اللّه ) .
🌺 بسم اللّه الرحمن الرحیم اعوذ بکلمات اللّه التامات کلها من شر
کل شیطان و من شر السامه و من کل عین لامه و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعو الذکر و یقولون انه لمجنون
ما هو الا ذکر للعالمین کیعص حمعسق اها شراهت اذونی اصاوث آل شداي بحق لا اله الا اللّه محمد رسول اللّه بسم اللّه الشافی بسم
اللّه الکافی بسم اللّه المعافی بسم اللّه الذي لایضر مع اسمه شی ء فی الارض و لا فی السماء و هو السمیع العلیم ان یشاء یسکن فیظللن
رواکد علی ظهره ان فی ذلک لایات لکل صبار شکور انهم یکیدون کیدا و اکید کیدا فمهل الکافرین امهلهم رویدا الریح و اللّه
ورائهم محیط بل هو قرآن مجید فی لوح محفوظ بسم اللّه الرحمن الرحیم قل اعوذ برب الفلق من شر ما خلق و من شر غاسق اذا وقب
و من شر النفاثات فی العقد و من شر حاسد اذا حسد بسم اللّه الرحمن الرحیم قل اعوذ برب الناس ملک الناس اله الناس من شور
الوسواس الخناس الذي یوسوس فی صدور الناس من الجنه و الناس یرید اللّه ان یخفف عنکم و خلق الانسان ضیعفا و صل علی
محمد و آله اجمعین الان خفف اللّه عنکم و علم ان فیکم ضعفا و صل علی نبینا محمد و آله اجمعین ذلک تخفیف من ربکم و
رحمه و صلی اللّه علی خیر خلقه محمد و آله اجمعین .
برای خانمی که میخوان بچه دار بشن
اریانام
اگه جواب گرفتید از این دعا بگید
💙💙💙💙💙💙💙
سلام خدمت ادمین عزیز وخواهر گلم که نازایی دارن من کمی از طب سنتی میدونم
چند مورد مثل شما دیدم که استادم گفتن رحم این خانم سرده
یکیشون همسایه خودم بود که ۱۲سال باردار نشدن،قرار بود با کلی هزینه برن جنین هاشون رو منتقل کنن به رحم استادم نبضشون رو گرفت گفت حتی ivfهم انجام بده نمیگیره چون رحمش سرده
این خانم رفتن وسه جنین رو منتقل کردن اما هر سقط شدن ،بعد اینکه یه چند ماهی گذشت من به ایشون گفتم همه مراحل رو رفتی بیا ببین این خانم چه طور میخواد معالجه کنه انجام بده ،تا راضی شدن وباور کنید فقط با بادکش گرم یک روز درمیون زیر شکم ایشون رو گرم میکردن ،،همون لیوان انداختن قدیم ،،وماه دوم ایشون باردار شدن والان پسرش سه ساله است
همین روش رو من برا خانمی تعریف کردم که اصلا مایوس بودن از بارداری خودشون رفتن انجام دادن ،،،بعد دوسه ماه ،،گویا حامله شدن ،،پدرشون تصادف کردن ایشون رفتن بیمارستان اونجا حالشون بد میشه دکتر میگه یه آزمایش بارداری هم بگیرن ،،وقتی گفتن حامله هستی باورش نمیشده
خواهشا شما هم این روش رو انجام بده چون گفتید هیچ مورد دیگه ای نداری
خواهران دیگر هم برای درمان پلی کیستیک و تنبلی تخمدان وتنظیم پریود هم یه ماه غیر ایام پریود هر شب شیاف روغن زرد انجام بدید وصبح ها پنیرک دم کنید بخورید وطناب بزنید یه ربع ،،در صورت عدم درمان یک ماه دیگر اجرا شود ،،خودم چند نفر رو دیدم که درمان شدن و الان بچه دارند
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام خوبیدممنون سوال من راتوگروه بزاریدبه خانمی که درباره بچه دارشدن گفتن گردومیدادن شرمنده به خانم بگوییداگرشماآنجامیرویدبه نیابت من هم گردوبگیریدوبه جای من دعاکنیدچون ماراهمون دوره نمیتوانیم برویم من الان هجده سال ازدواج کردم بچه دارنشدم شمابرایم دعاکنیدخداخیرتان دهدممنون ازشما
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام عزیزم خوبید،دوستی گفتن یه سید خانم میشناسن که ازشون گردو نذری میگیرن برا بچه دار شدن تو رو خدا اگه میشه شما بهشون دسترسی دارید میشه به نیت منو چند نفر دیگه ازشون گردو بگیرید هر جا رفتم دکترا نا امیدمون کردن خودم راهم دوره نمیتونم برم پیششون😭اسمم اسماء هستش
خدا اجرتون بده ،اگر رفتید تو گروه بگید خیلی ممنون
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۱۰ مهر ۱۴۰۰
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#بخش_دهم تا اینکه یه روز گوشیم زنگ خورد، زنداییم بود گفت عزیزم میدونم که زندگی سختی داشتی و ۸ سال ب
#بخش_اخر
یکشنبه که رفتم مدارکم رو بگیرم، دیدم توی دفتر یه آقای جوون قد بلند نشسته، تا من رو دید بلند شد و سلام داد، گفت من برادر خانوم حجازیم، خواهرم گفت که شما گفتین قصد ازدواج ندارین اما میخواستم ازتون خواهش کنم اجازه بدین، بیام خواستگاری بعد اگه خوشتون نیومد، جواب منفی بدین.
تو رودربایستی قرار گرفته بودم، یه نگاه بهش انداختم و گفتم باشه. و سریع اومدم بیرون که خانوم حجازیو دیدم بهش گفتم آخه چرا این کارو با من کردین، خندید و چیزی نگفت. مدارکم رو گرفتم و اومدم خونه.
چند روزی نگذشته بود که زنگ زدن خونمون برای قرار خواستگاری. قرار شد آخر هفته بیان. تا یکساعت مونده به اومدنشون حاضر نشده بودم و داشتم درس میخوندم چون میدونستم قصدم برای ازدواج نکردن جدیه و بنابراین استرس هم نداشتم.
وقتی اومدن بعد از صحبتهای معمول، اجازه خواستن که ما توی اتاق صحبت کنیم، توی اتاق تا چند دقیقه سکوت بود تا اینکه شروع کرد و گفت مهسا خانوم میدونم شما هم مثل من از همسرتون جدا شدین و نمیدونم چطور بگم اما وقتی شما رو دیدم دیگه نتونستم بهتون فکر نکنم. من تو زندگی قبلیم خیلی اذیت شدم و الان دنبال یه احساس واقعی و آرامشم.
حدود یکساعت حرف زدیم، هر چی بیشتر میگذشت حس میکردم آدم قابل اتکایی هست. فقط بهش گفتم اگه مشکلی نداره بعد از کنکورم به این موضوع فکر کنم و چیزی به کنکور باقی نمونده بود.
روزهای باقی مونده رو هم سخت درس خوندم و روز کنکور رسید، روزی که نقطه عطف زندگیم شد.
از کنکور راضی بودم و خوب جواب داده بودم ولی باید منتظر نتیجه میموندم.
فردای روز کنکور خانوم حجازی برای جواب زنگ زد، توی این مدت گاه و بیگاه فکر کرده بودم، بهشون گفتم بهتره یه مدت رفت و آمد و همچنین رفت و آمد خونوادگی داشته باشیم تا همو بشناسیم و من تو این مدت نه تنها ازش خوشم اومد بلکه عاشقش هم شدم، تو همین رفت و آمدها جواب کنکورم هم اومد و روانشناسی قبول شده بودم، از خوشحالی داشتم بال درمیوردم ولی این خوشحالی خیلی طول نکشید چون محمدرضا فهمیده بود دارم ازدواج میکنم و همش زنگ میزد و تهدید میکرد. فکر میکردم بعد از این مدت فراموشم میکنه ولی انگار اینطور نبود.
همسر جدیدم بهم قوت قلب داد و گفت هیچ کاری نمیتونه کنه و اگه تهدیدش رو جدی کنه ما میتونیم قانونی عمل کنیم و یه بار که زنگ زده بود، حسابی از خجالتش دراومد. تنها کاری که کردیم خونمون رو عوض کردیم و بعد از مستقر شدن تو خونه جدید عقد کردیم و بعدش یه مراسم عروسی بزرگ گرفتیم. و من مجدد توی ۲۵ سالگی ازدواج کردم و الان که منتظر سومین بچه ام هستم هیچوقت پشیمون نشدم که به این مرد بله گفتم.
از محمدرضا هم خبر دارم که صاحب ۲ تا بچه شده، انگار خدا نمیخواست ما باهم دیگه بچه دار بشیم تا منم پایبند یه زندگی جهنمی نشم...
پایان.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۱۰ مهر ۱۴۰۰
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❣ سلام دوستان من یه عادت بد دارم که خیلی باهاش کلنجار میرم اونم اینکه من عادت کردم به ش
#پاسخ_اعضا 💚
سلام خدمت خانمی که درباره تعداد بالای 4 فرزند پرسیدن خواستم یگم
چند تا از فامیلای ما همه بچه زیاد دارن
یکی از عمع هام 4 تا داره
یکیشون 7 تا
یکیشون 3 تا.
یکی دیگشونم 3 تا
و عمه بزرگم هم 7 تا
عموم 5 تا
ما خودمون 3 تاییم
هیچ مشکلی هم ندارن
بچه زیاد خیلی خوبه بدرد پیری ادم نیخوره
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام،وقتتون بخیر،خواستم خدمت اون دوست عزیزی که پرسیدن ۴فرزندسخته یانه وچجوریه بگم من ۴فرزندندارم ولی اگه تواناییش روداشته باشین عالیه،اگه اختلاف سنیشون زیاد نباشه بهتره،چندتایی رودیدم ۶تابچه دارن با اختلاف سنی کم بچه هاشون خیلی شادوسرحالن،مامانشون هم باحوصله هست باهاشون بازی میکنه وسرگرمه کلا زندگی شادوباحالی دارن
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام.عزیزی که پرسیده بودن کسی هست ۴ تا بچه داشته باشه.
ما چهار تا بچه ایم اونم چهارتا خواهر.
بنظرمن خیلی خوبه درسته برا مامانم سختی داره ولی سختیش چند ساله فقط اونم برای بزرگ کردن بچه ها اینکه یکم که بزرگتر میشن دعواو... بین بچه ها.ولی خیلی خوبه وقتی بزرگ بشیم ۴ تا خاهر پشت هم کنار هم عاااالیییه هم برای مار پدر هم برای خود بچه.
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام وقتتون بخیر
من۶فرزند دارم که دوتا از بچه ها دوقلو هستن بزرگترین کلاس ششم وکوچکترینش یک سالشه
من فرزند شهید هستم که فقط یک برادر دارم همیشه از تنهایی رنج میبردم به خاطر همین تصمیم گرفتم فرزندان بیشتری داشته باشم الحمدالله همسرم مرد صبوری هستن که در خانه در حد توان کمک حال هستن ولی در مهمانی و بیرون سه پسر به عهده ایشان و دخترها هم همراه من هستن اینم بگم تا قبل از مرگ مادر خدابیامرزم ایشان خیلی کمک حال من بودن به خاطر اینکه من اذیت نشوم ایشان با ما زندگی میکردن اما یک سالی هست که فوت کردن
به هرحال چند فرزندی مشکلات خودش رو دارد ولی خب ما این زندگی اینچنینی را دوست داریم وبچه های آرومی دارم که بزرگترها به کوچکترهاشون کمک میکنن وخودمان هم عصبی نیستیم اینم بگم که دوقلوهام امسال کلاس اول هستن برای شادی روح مادرم لطفا صلوات بفرستید ممنونم
💚💚💚💚💚💚
برای ان خواهری که اسم برای پسرشان می خواهند
به نظرم اسم مرتضی ورضا خیلی خاص هست
💚💚💚💚💚💚
سلام
در مورد اون خانمی که میگفت اسم پسرم علی حسین است باردارم بازم پسره خواستن اسم بهش پیشنهاد بدن من میگم بذار
علی رضا یا امیر حسین
💚💚💚💚💚💚
سلام برای اون خانمی ک فرزند دومشون باردارن اونم پسره اسم فرزنداولشون علی حسین هست من حسینعلی یاعلی حسن رو پیشنهاد میدم
💚💚💚💚💚💚
سلام ،خدمت دوست عزیزی که میگه اسم پسرمو چی بزارم،یاعلی حسن بزار یاعلی عباس،انشاالله مثل صاحب اسمش خوشنام باشن
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۱۰ مهر ۱۴۰۰
#دردو_دل_اعضا 💚
#پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت اعضای محترم کانال 🌹
من یه مشکلی داره که میدونم اونقدر ها حاد نیست اما ذهنم رو به شدت درگیر کرده و واقعا نمیدونم چه کاری انجام بدم.
از شما خواهش میکنم اگر تجزیه به نظری دارید لطفاً دریغ نکنید. 🌹
منو و همسرم ۱۸و ۲۳ ساله هستیم. یک سال و نیم هست که ازدواج کردیم اما خونه خودمون نرفتیم.
یعنی ما شرعا وقانونا زن و شوهر هستیم و در دوران نامزی نیستیم.
همسر من خصوصیات بسیار بسیار خوب زیادی دارن، و از نظر آشنایان و فامیل فرد بسیار خوب و نسبتا کاملی هستند و من هم اینو قبول دارم.
اما بعضی جاها در زندگی مشترک مخصوصا افراد گاها اخلاق بخصوصی دارن که ممکنه باعث رنجش دیگری بشه.
همسر من اوایل ازدواج از لحاظ خرج کردن هیچی برای بنده کم نمیذاشت خیلی پیشنهاد برای خرید کردن یا حتی پول دادن به من میداد که من هم وابسته به شرایط بیشتر قبول میکردم و هربار هم با چندین روش چه کلامی و... ازشون تشکر میکردم(کلا در ارتباط با همسرم خیلی سعی میکنم خوش زبان باشم و هستم).
همسر من در این مورد خوب بودن تا اینکه بنده چندین بار متوجه شدم که مادرشون و خواهر بزرگترشون در رابطه با خرید و... برای من بهشون تذکر میدن و حرفای از قبیل اینکه تو باید به فکر آیندت باشی و اینها بهشون میزدن.(در صورتی که بنده کاملا قانعم و خرجی که همسرم برام کرده بود کاملا متناسب با جیبشون بو و ولخرجی در کار نبود). تا اینکه به یکباره همسرم کاملا عوض شدن و اون رفتارشون به کل ناپدید شد، فقط گهگاهی به کافی شاپ یا رستوران(که شاید در طی یکسال اخیر به ۵ بارم نرسه) میبردن.
حتی ایشون قبلش به من گفتن که ماهیانه مبلغی رو به کارتم میریزن تا چیزایی رو که حالا لازمم میشه تهیه کنم، (من از همون اول هم بهشون گفتم من برای بیشتر وسایل شخصیم خودم با پول توجیبی که پدرم بهم میدادن و جمع میکردم تهیشون میکردم و به کسی نمیگفتم). اما همون حرف رو هم به کلی فراموش کردن.
من با این مسئله واقعا مشکلی ندارم اما الان واقعا روم نمیشه که برای خرید بعضی چیزها که بیشتر به همسرم مربوط میشه به مادرم بگم برام تهیه کنن. پدر و مادرم برام کم نمیذارن اما منم عقل دارم و میفهمم الان در حال تهیه جهیزیه هستن و زیر بار کلی قسط و وام و... و نمیخوام بیشتر از این بهشون فشار بیاد.و از طرفی هم وقتی اینهارو به همسرم میگم میگن شما خونه باباتی(دقیقا حرفی که خودم شنیدم خواهرشون بهش گفت) و ... ولی زمانی که به من میرسه برای خیلی از مسائل...😬😬 حتی اونجا من خونه بابام نیستم و میشم همسر این آقا.
جدا از همه اینها من چندباری با ترفند های مختلف و مهربانی و غیر مستقیم و.... به همسرم گفتم که مقداری پول نیاز دارم اما هربار به نهوی شانه خالی کردند، من واقعا ازیشون پول نمیخوام ....
اما گاهی دلم میخواد یه خرید هرچند کوچیک باهم بریم.
تااینکه امروز با همسرم صحبت کردم و گفتم من فلان چیز رو برای فلان مشکلم میخوام (که ضروری بود) و میخوام سفارش بدم ایشنم گفتن هزینش چقده و من توضیح دادم و گفتم مبلغی حدود صدهزارتومان، یکم فکر کردن بعد گفتن الان که نمیشه پول ندارم گفتم چطور الان اول ماهه؟ گفتن من یک وام گرفتم نصف حقوقم میره نصف دیگشم برای وام های قبلیم میره و عملا اگه اضافه کاری نرم هیچی پول ندارم.
من اون لحظه انگار سطل آب یخ رو سرم خالی کردن چون ۱ خیلی حس بدی داشتم حس کسی که انگار ضایع شده. ۲ همسرم ۵۰ میلیون تومان وام گرفته و حرفی به من نزده و من بعد گذشت مدتها باید بفهم(درصورتی که من خودم قبلا برای یک کاری که واقعا به نفعشون بود پیشنهاد دادم وام بگیرن ولی ایشون مسخرم کردن و کلا انگار یک بچه این حرفو بهشون زده).
من اونجا واقعا ناراحت شدم اما چیزی نگفتم وسکوت کردم تا اومدیم خونه ما که خانوادگی ناهار دعوت بودن و ایشون ناهار رو که خوردن به بهانه یک سرزدن رفتن و تمام ۳ ساعت تایمی که برای استراحت کردنشون مونده بود داشتن کار مربوط به خواهرشون رو انجام میدادن و کلا نشد جز یه تایم کوتاه همو ببینیم.(این بار اولشون نیست و کلا واسه دیگران کار زیادی خیلی انجام میدن البته به قول مادرشوهرم کیه که قدر بدونه). و بعد از اومدنم به من گفتن که فردا بیام دنبالت بریم روستامون؟ و من واقعا عصبانی شدم چون خیلی وقته که ما دو نفری بیرون نرفتیم و ایشون هروقت وقت دارن راه کج میکنن به سمت روستاشون که کلا هیچی نداره و بیابونه و فقط میرن میشنن خونه مادربزرگشون( البته یک بار که من همراهشون نرفتم رفته بودن یکی از جاهای خوش آب و هوای اونجا و کباب و...😅). من با این پیشنهادشون خیلی عصبانی شدم اما بازم سکوت کردم و ایشون هم رفتن سرکار شون.
و الان من واقعا موندم چی بگم چه رفتاری داشته ب باشم چون همسرم وقتی از من ناراحت میشن ایشون از من ناراحت و طلبکار میشن که تو چرا ناراحت شدی 😅
لطفا اگه میتونید بگید من چکار کنم یا چی بگم بهش
۱۰ مهر ۱۴۰۰
#دل_نوشت ❣
چند سال پیش وقتی که یه روز صبح از خواب بیدار شدم و خودم رو تو آینه دیدم، خیلی جا خوردم.
تمام صورتم ورم کرده بود و چشمام مثل دو تا نقطه کوچک پنهون شده بودن.
بینیم کیپ شده بود و به سختی نفس میکشیدم.
همون موقع رفتم درمانگاه و دکتر وقتی معاینم کرد، گفت فلفل خوردی و بدنت حساسیت کرده احتمالا به فلفل آلرژی داری و دیگه نباید بخوری.
گفتم من خیلی ترشی فلفل دوس دارم، همیشه باید همراه همه غذاهام باشه.
دکتر گفت آدما باید بعضی وقتا از بعضی دوست داشتن ها دست بکشن!
اگه دست نکشن، بهشون آسیب میرسه...
اون روز حرف دکتر رو زیاد جدی نگرفتم و به فلفل خوردنم ادامه دادم. هر بار که میخوردم، صورتم ورم میکرد و نفس کشیدنم سخت میشد، اما لذت میبردم از خوردنش.
آخر یه شب تو خواب حالم بد شد و کارم به بیمارستان کشید و بستری شدم.
تازه اونموقع به حرف دکتر رسیدم و واسه همیشه دست از فلفل خوردن برداشتم.
امروز که دیگه تو زندگیم نیستی امروز که به جای با تو بودن، تنهایی رو انتخاب کردم به این نتیجه رسیدم که بعضی وقتا باید از بعضی آدما و دوست داشتنشون دست کشید..
چون بودنشون بهت آسیب میرسونه...
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۱۰ مهر ۱۴۰۰
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❣ سلام دوستان من یه عادت بد دارم که خیلی باهاش کلنجار میرم اونم اینکه من عادت کردم به ش
#حرف_دل_اعضا 💚
سلام به دوستی که فرموده بودن کسی تو گروه هست که بالای چهار فرزند داشته باشه
بله عزیزم من چهل سال سن دارم وپنج فرزند دارم
سه پسر ودو دختر
بچه های من ۲۱ ساله ۱۸ ساله ۱۵ ساله ۸ ساله و۶ ماهه هستن
خانواده شوهرم خواهر شوهرام وبرادر شوهرام از قدیم قدیمها بچه کم روبا کلاسی میدونن
وهیچ کس بیشتر از دوتا نداره
البته بچه های خواهر شوهر وبرادر شوهرام از من بزرگتر هستن یا هم سن من هستن
من وقتی ۱۵ سال پیش بچه سوم نخواسته باردارشدم🤔البته ببخشید خدا خواسته باردار شدم خانواده شوهرم با ما تقریبا قطع رابطه کردن وگفتن شما ابروی مارو بردید..خواهر شوهرم هر روز به من زنگ میزد میگفت به غیرتت بر نمیخوره من جای تو سردرد میگیرم.منم کلی گریه میکردن.شوهرم ناراخت میشد ولی به خانوادش نمی گفت این چه حرفیه.تا اخر گفت هر کی ناراحته با ما رفت وامد نکنه.
یادم میاد یه روز جاری بزرگم که از مادر من ده سال بزرگتر بود زنگ زد خونه مادرم اون موقع شوهرم رفته بود ماموریت ومن بچه سوم باردار بودم.منو بچه ها روپیش مادرم گذاشته بود باهم احوال پرسی کردیم
بین حرفام گفتم این بچم پسره هنوز صدای خدابیاموز تو گوشمه که بلند از پشت گوشی گفت اییییییشششششش
خواهر خوبم سرتو درد نیارم من بعد بچه سوم تا شش سال خونشون نرفتم شوهرم ازم حمایت میکرد کارهای خونه انجام میداد.با بچه ها بازی میکرد.نیازی به کسی نداشتم.تو عروسی پسر خواهر شوهرم تو تبریز مادر شوهرم زنگ زد گفت مواظب باش تو با بچه هات نیای.من کلی گریه کردم
من تو پنج سال سه تا بچه آوردم چون شوهرم میخواست وهمه جوره کمکم میکرد چه عاطفی چه جسمی و...
اون موقع سر بچه سوم ۲۵ سال داشتم وخیلی جوون بودم.با بچه هام بازی میکردم پارک میرفتیم چون شوهرم زیاد ماموریت میرفت تنها تو شهر عریب بودیم با دوستام رفت وامد میکردم جلسه میزاشتیم درس میخوندم تازه با سه تا بچه جهشی خوندم بدون اینکه شوهرم بفهمه وقتی معلم اول ابتدایی شدم شوهرم داشت شاخ در میاورد
بچه اولم که رفت اول ابتدایی خودم اولین سال تدریسم معلم پسرم شدم
شوهرم میگفت تو کی درس خوندی کو کتابات🤣🤣🤣
ولی خوب دیگه نزاشت به معلمی ادمه بدم.
بعد محقق یه موسسه شدم بعد فهمید نزاشت.بعد کارمند یه جای معتبر شدم گفت تو باید بچه بیاری بعد مرخصی زایمان بچه چهارمم نزاشت قرار داد ببیندم
البته من برا بچه ها کم نمیزاشتم بچه سومم تو سه سالگی خواندن بلد بود
دختر تو چهار سالگی ژیمناستیک کار بودپسر بزرگم تو شش سالگی بالا پله های خونه رو به کوچه وای میستاد وبچه ها رو نصیحت میکرد وهمه دورشرحمع میشدن
اخیییی نمیدونم چرا دارم سر شما رو درد میارم
بعد شش سال همون خواهر شوهرم پیعام داد بچه هارو بیارید ما ببینیم منم مخالفت کردم
پسرش چند سال بود ازدواج کرده بود وعروسش حامله میشد ولی ساک خالی
اون یکی خواهر شوهر کوچیکم که خودم شوهرش دادم وجهزیه ش دادم تو عقدش زنگ زد به شوهرم گفت تنها بیا عقد زن وبچه ت نیار اشکام مثل سیل میرفت.وحالا بچه دار نمیشد
میگفتن تو مارو نفرین کردی
ولی من نفرین نکردم فقط دلم شکست
نماز خوندم ودعا شون کردم بچه دار شدن
الان که بچه پنجمم دارم همه تو طایفه حسرت بچه های منو دارن.چون بچه هام به شدت بزله گو وشاد هستن
تو جمع طایفه شوهرم اینقدر بگو بخند میکنن همه میگن خوش بخالتون خانواده شادی دارید.همه عاشق پسر کوچیکم هستن که شش ماهشه اینقدر که خوش اخلاق وشاده
خدارو شکر خدا هیچ وقت منو تنها نگذاشت وهمیشه امام زمان عج حواسش بهم بود
مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها همیشه پشتیبانم بود.
شاید یه روز حوصله کردم وداستان زندگی پر فراز ونشیب زندگی بیست چهار سالم رو براتون فرستادم
روزهایی که با سه تا بچه کوچیک خواهر شوهرم از روی حسادت داشت برا شوهرم زن میگرفت
یا روزی که جاریم که دختر دایی اقامون بود وزمانی که من دوتا بچه داشتم داشت خواهر مطلقش رو به عقد شوهرم در میاورد.
یازمانی که خونه نداشتیم وصاحب خونه تو بارو وسایل زندگی مارو بیرون ریخت
من نذاشتم بچه ها چیزی بدونن وشاد بزرگشون کردم.
زندگی با بچه ها باعث شد همیشه شوهرم بخاطرشون تو زندگی مشترک پابتد بشه
الان که عاشقانه بچه هاشو منو دوستداره
الان که من دیکه دری طبابت خوندم ومدرک بین اللملل دارم، وتفریحی کار میکنم.
ببخشید سرتون درد اوردم
پیام دوستمون در مورد بچه دیدم وخاطراتم اول صبحی زنده شد.التماس دعا
۱۰ مهر ۱۴۰۰
#پرسش_اعضا 💚
سلام خدمت مشاوربن محترم ،،،ممنونم میشم مشکل یکی از دوستان من هم در کانال خوبتون بزارید وکمک کنید اگر کسی دچار این مشکل بود و تجربش کرده،،،یکی از دوستان زندگی خوبی داره زن خوب یه پسر خوب و سالم ،،در حد خودش خوشبخت الحمدالله ،،اما مشکل این که از درون داغون ،،از زندگیش راضی هست زن و بچشم دوست داره اما از نظر روحی در عذابه،،یه چیزی از درون بهم ریخته ش کرده خودشم نمیدونه چیه سر کتاب هم باز کردیم واسش یه چند وقت خوب بود اما دوباره اشفته هست مدام ناشکری میکنه خودشم اینو میدونه که ناشکری میکنه اما روح و روانش درگیر ،،خودشم نمیدونه چکار باید بکنه 😔😔😔لطفا اگر راهی به نظرتون میرسه کمکشون کنید 🙏سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان صلوات
💚💚💚💚💚
سلام حتما اینو بزارید فوری ممنون میشم میخاستم اگه کسی اطلاعاتی یا اینکه تجربه ای از خودش یا اطرافیانش راجب تحصیل در رشته مهندسی برق واسه پسرا داره بگه ممنون
🌺
💚💚💚💚💚💚
سلام خدمت اعضای محترم کانال ازتون خواهشی داشتم من و خانوادم مشکلی رو داریم که باید با یه وکیل مشورت کنیم توی شهر خودمون وکیل مورد نظر نیستن و بقیه ی وکیل ها هم هزینه های سرسام اوری دارن نمیتونم کل مشکل رو توی گروه بگم مفصل هست(در مورد حقوق مالی دوتا بچه هست) میخوام اگه کسی از کانال مشاوره حقوقی میده و یا میتونه یه نفر رو در حد راهنمایی کردن توی یه موضوعی کمکم کنه به ادمین محترم بگن ایدی منو ازشون بگیرن کمکم کنن .....
ممنونم میشم از کمکتون دریغ نکنین یاعلی مدد .......🍃💛🍃
💚💚💚💚💚💚
سلام من خانمی 37 ساله هستم که از بچگی آلرژی داشتم و هنوزم دارم مثلا به گردو خاک و خربزه و انگور یه برنج نمیتونم پاک کنم اونقدر عطسه میکنم که نگو دماغم همیشه کیپه حجامت آلرژی چند بار رفتم ولی فایده نداشته آیا کسی بوده که مثل من باشه و خودش رو کامل درمان کنه یا باید بسوزم و بسازم لطفا تجربه هاتون رو بگید برای خوب شدنم یه صلوات بفرستید
💚💚💚💚💚💚
سلام خدا قوت
من ۲۲ ،۲۳ سالگی هیسترکتومی شدم. بعد از سزارین
ولی تخم دونامو دارم،
الان ۶ سال میگذره
ولی از یه سال پیش ریزش مو گرفتم روزی ۵۰۰ ،۶۰۰ تار میریزه
یسری رفتم دکتر گفت طبیعی
ولی واقعا طبیعی نیست
الان احساس میکنم جلوی سرم که خودم میبینم داخل اینه کف سرم داره مشخص میشه
خیلی ناراحتم
نمیدونم عوارض همون عمل هست بخاطر اختلال هورمون یا نه
لطفا بذارید کانال اگه کسی اصلاع داره منو راهنمایی کنه 🙏🙏
ایدی ادمین👇🏻🌱
@habibam1399
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۱۰ مهر ۱۴۰۰
#عاشقانه ❣
فرض کنید دختر یک خانواده ی ثروتمندی هستید در تبریز. با یک طلبه ساده، #ازدواج میکنید و بخاطر ادامه تحصیل همین طلبه ی ساده راهی نجف میشوید. گرما و غربت شهر نجف را در نظر بگیرید، خدا به شما فرزندی میدهد. بعد این فرزند می میرد! بعد دوباره فرزند میدهد، دوباره در همان بچگی می میرد! دوباره فرزند میدهد دوباره…!!
این درحالی ست که فقر گریبان تان را گرفته. در حدی که یکی یکی، اسباب خانه را میفروشید. حتی رختخواب!
اگر دختر ثروتمندی باشید و این فقر و نداری، روال زندگی مشترکتان شود چه بر سر اعتقاد و حوصله و صبوری و اخلاقتان می آید؟؟؟
اگر قرار باشد چیز بزرگتری در ازای صبر بر فقر بگیرید چه؟؟؟نقش و جایگاه همسر علامه طباطبایی همیشه مرا به فکر فرو میبرد.
علامه درباره ایشان گفته بودن:
” من نوشتن المیزان را مدیون ایشانم” !! یا “اگر صبر حیرت انگیز همسرم نبود من نمیتوانستم ادامه ی تحصیل بدم”
صبر حیرت انگیز.. نوشتن المیزان… علامه نه تعارف داشته و نه اغراق میکند.
علامه در جایی فرموده بودند “ایشان وقتی در قم رو به حضرت معصومه سلام میدادند من جواب خانوم را میشنیدم! و همچین هنگامی که زیارت عاشورا میخواندند من جواب سلام امام حسین(ع) را میشنیدم!”
بازهم گفته بودند:"وقتی مشغول تحقیق و پژوهش بودم، با من سخن نمیگفت و سعی میکرد، شرایط آرامی برایم ایجاد کند، رشته افکارم گسسته نشود و هر ساعت در اطاق مرا باز میکرد و آرام چای را میگذاشت و میرفت. مرحوم علامه به همسر باوفایش عشق می ورزید و برایش احترام بسیاری قائل بود. پس از مرگش تا مدتها مرحوم علامه هر روز بر سر قبرش حاضر میشد و در فقدان او ناباورانه اشک میریخت و این مهر دوسویه همگان را به تعجب وا داشته بود..."
همیشه به جایگاه او حسرت میخورم!💞با خودم فکر میکنم وقتی که داشته خانه را جارو میزده، یا وقتی برای علامه چایی میریخته، میدانسته در آسمان ها انقدر معروف است؟میدانسته در پرورش یک مرد بزرگ انقدر موثر است؟ کاش کتابی از زندگی نامه اش چاپ شده بود... کاش برای ما کلاس آموزشی میگذاشت، کلاس اخلاق اخلاص..کلاس مدیریت زندگی در شرایط بحرانی. کلاس چگونه از همسر خود علامه طباطبایی بسازیم؟!!!
کلاس چگونه بدون قلم بدست گرفتن تفسیر المیزان بنویسیم؟ کلاس چگونه مهم باشیم اما مشهور نه!کلاس چگونه توانستم در اهداف والای همسرم او را در بدترین شرایط یاری دهم؟ کلاس زن بودن، زن خاص و خالص بودن...زنی که میتواند عزیز دل باشد و عزیز دل بپروراند... کلاس عالِم بودن، بدون هیاهو، بدون تبلیغ، بدون ادعا، بدون منم منم!آه...😰همه ی این ها چند واحد میشود؟چقدر واحد پاس نکرده دارم!
چقدر بعضی ها در گوشه ی خلوت و گمنامیشان، سر از آسمان و ملکوت درآورده اند! ☁️چقدر میشود انسان بود و انسان سازی کرد! چقدر میشود ساده اما متفاوت زندگی کرد!کنج سجاده و کنج اتاقی، که تو در آن رخت و لباس علامه را رفو میکرده ای برایم آرزوست...🌺🌺
استاد همیز
سلام و درود خدا بر اولیاءالله
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۱۰ مهر ۱۴۰۰
#نکته_ی_روز 🌱
آدمهاى موفق هم ترسهاى خودشون رو دارن...
آدمهاى موفق هم گاهى شک ميكنن...
آدمهاى موفق هم نگرانىهاى خودشون رو دارن...
آدمهای موفق هم بعضی از روزها خسته میشن...
آدمهای موفق هم گاهی ناامید میشن...
آدمهای موفق هم شکست میخورند...
اما دست از تلاش برنمیدارن و اجازه نميدن اين حسها متوقفشون کنه...
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۱۰ مهر ۱۴۰۰
۱۱ مهر ۱۴۰۰
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❣ سلام دوستان من یه عادت بد دارم که خیلی باهاش کلنجار میرم اونم اینکه من عادت کردم به ش
#پاسخ_اعضا 💚
سلام راجع به اون خانمی که گفتن کسی رو سراغ دارید که 4 تا بچه داشته باشه
دوست من یه خانم دکتره 52ساله هست که 5تا بچه داره یه تک دختر دوتا دختر دو قلو و دوتا پسر دو قلو
هر پنجتا بچه اش رو هم خیلی خوب تربیت کرده و همه تحصیلات عالیه دارن
خانم دکتر الان تو سن پنجاه و دو سالگی سه تا داماد و دوتا نوه داره الانم داره عروس میاره
مطبش رو هم میره کلی هم فعاله و به قول خودش فقط چند سال اول که بچه ها کوچیک بودن به کم سختش بوده ولی کم کم که بزرگ شدن کلی از وظایف خونه رو به عهده بچه ها گذاشته و هر بچه کوچیکی به کمک خواهر یا برادر بزرگترش بزرگ شدن الانم خانم دکتر هم مطبش رو میره و هم در کنار طب نوین داره طب سنتی رو هم میخونه
بسیار هم زن زبر و زرنگ و مومن و با اخلاقیه
همسرش هم دکتره
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام به همه دوستان عزیز دوست عزیزمون که دررابطه با تعداد بالای ۴ فرزند پرسیدند
من خانم ۳۴ساله هستم که ۴فرزند دارم ۲دختر و۲پسر .دختر بزرگم ۱۵ ساله و پسرم ۱۲ساله و دختر۳ساله وپسر ۶ماهه
البته تعداد فرزندان بالا سختی های خاص خودش داره ولی شیرینی لبخندشون به تمام دنیا می ارزه
من خودم ۶تا خواهریم و ۲تا برادر
خواهر بزرگم ۶تادختر داره ماشاالله هر ۶تا خواهر پشت هم هستن
یکی دیگه از خواهرام ۳تا دختر داره ۲تا پسر
خلاصه که خیلی خوبه بچه زیاد 😅
ان شاالله که همه اونایی که آرزومند فرزند هستند به حق آقا امام رضا خداوند فرزند سالم صالحی بهشون عطا کنه🙏🙏
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام برا اون خواهری که اسم برای فرزند پسرشون میخواستند.بنده اسم محمد حسن را پیشنهاد میکنم.اینجوری چهار اسم زیبای محمد. علی .حسن .وحسین را در خانه تان صدا میزنید.خودم اسم پسر بزرگم حسین بود .برا اسم پسر دوم تا هشت ماهگی با شوهرم به توافق نرسیدیم شبی که ۸/۸/۸۸شب میلاد امام رضا بود وضو گرفتم و سوره حمد خوندم ونیت کردم اسم پسرم تو خواب ببینم به خدا اسم محمدحسن اون شب خیلی زیبا و قشنگ توی خواب چند بار صدا زدم.واسم پسرم محمد حسن گذاشتیم
جالب اینکه اسم پسر همسایمون محمدحسن بود و اطرافیان ممدی صداش میزدن. فردای اون شب که این خواب و دیدم به مادرش گفتم حیف اسم محمد حسن که این جوری صداش میزنید و خوابم براش تعریف کردم دیگه از اون به بعد مامان وباباش خیلی زیبا و قشنگ محمد حسن صداش میزدن. خود من که هنوز زیبایی اسم محمد حسن با اون خوابم فراموش نمیکنم
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۱۱ مهر ۱۴۰۰
#داستان_زندگی ❣
#بخش_اول
_ این نوار قلبی و آزمایش های دیگه نشون میدن وضعیت قلب پدربزرگتون به شدت خطرناکه و هرچه زودتر باید عمل بشه!
روز پرکاریو گذرونده بودم. لحظه شماری میکردم آخرین مریض هم بره تا زودتر برم خونه و استراحت کنم.
زن جوونی که برای نشون دادن آزمایشات پدربزرگش پیشم اومده بود، با نگرانی پرسید: «حالا باید چه کاری انجام بدیم؟»
نوار قلب رو روی میز گذاشتم و گفتم: «توی این شرایط، این همراه های بیمار هستن که باید تصمیم بگیرن و به ما بگن چیکار کنیم!»
زن جوون چادرش رو روی سرش مرتب کرد و گفت: «تنها چیزی که برامون اهمیت داره سلامت پدربزرگمه. اگه تشخیص شما اینه که باید عمل بشه...»
حال و حوصله صحبتای حاشیه ای رو نداشتم. حرفش رو قطع کردم و گفتم: «عرض کردم که، پدربزگتون باید هرچه زودتر عمل بشه. یعنی حداکثر تا چند روز دیگه. این رو هم بهتون بگم که درسته من توی کلینیک این بیمارستان دولتی بیمارام رو ویزیت میکنم اما برای جراحی به این مهمی و سنگینی این بیمارستان رو توصیه نمیکنم. دستور بستری شدنش رو مینویسم. فردا صبح ببرین بیمارستان خصوصی که بیشتر اونجا هستم و کارای لازم رو انجام بدین تا پس فردا عمل بشه!»
خودم رو خوب می شناختم. هر چند تو کارم حاذق بودم و یکی از ماهرترین پزشکا و جراحای شهر، با این وجود اما خیلی پولکی بودم. به همین خاطر بیمارایی که برای ویزیت به کلینیک اون بیمارستان دولتی می اومدن رو برای انجام جراحی یا ویزیت مجدد به بیمارستان خصوصی که اونجا هم مشغول بودم، میفرستادم. دلیلشم کاملا مشخص بود؛ تو بیمارستان خصوصی پول بیشتری میگرفتم.
این بار اما تیرم به سنگ خورد. مشغول نوشتن دستورات لازم روی نسخه بودم که زن جوان پرسید: «ببخشین آقای دکتر، هزینه عملش چقدر می شه؟»
در حالیکه نوک خودکار را تند و تند روی کاغد می چرخاندم گفتم: «بیست تا بیست و پنج میلیون!»
چند ثانیه ای که گذشت، زن جوان که نگرانی از صداش می بارید گفت: «آقای دکتر، ما انقدر پول نداریم. یعنی اگه همه دار و ندار و زندگی مون رو بفروشیم نمی تونیم این پول رو جور کنیم. اگه ممکنه...»
نذاشتم حرف زن تمام شود. نسخه رو مچاله کردم و در حالیکه داشتم اونو داخل سطل زباله می انداختم گفتم: «پس از فردا پاشنه کفشاتو وربکش و بیفت دنبال نوبت گرفتن برای جراحی توی یه بیمارستان دولتی. البته تا نوبت بهتون برسه پدربزرگت چند تا کفن پوسونده. الان هم بیزحمت بلند شین برین بیرون و وقت من رو نگیرین..»
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۱۱ مهر ۱۴۰۰
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💚 سلام خدمت مشاوربن محترم ،،،ممنونم میشم مشکل یکی از دوستان من هم در کانال خوبتون بزارید
#پاسخ_اعضا 💚
سلام وقتتون بخیر باشه انشاءالله، میخواستم به اون دوستی که در مورد مهندسی برق پرسید بگم که برادرم فوق لیسانس مهندسی برق قدرت داره ولی داره تو خونه ها مثل کارگرها برق کشی میکنه یعنی کاریابی واسه برق قدرت مشکله البته بستگی به شهرتون هم داره
💛💛💛💛💛💛
سلام عزیزم اون خانمی که خودش میگه ناشکره خودش هم ناراحت هست یه کاغذ برداره واز تمام چیزهایی که شاکیه و روبروش تمام نعمتهایی که خدا بهش داده بنویسه نعمت هاروشکرگزارباشه وبقیه رو باشکرگزاری نعمت کنه یامنفی ها رومثبت کنه همین
ببخشیدمن ادبیاتم خوب نیست اگرامکان داردخودتان ویرایش کنید
💚💚💚💚💚💚
سلام بزرگواری که روح و روانش درگیره نمی دونه چشه به نظرم بشینید باهاش حرف بزنید کم کم لابه لا حرفهاش درمیاد مشکلش چیه من خودم هرزگاهی این شکلی می شم و دوستم این قد منو به حرف می کشونه تا اینکه خودم متوجه می شم دلخوریم از چیه . یا اینکه اگر کار از این حرفها گذشته با یه روانشناس یا روانپزشک خوب صحبت کنیدموفق باشید
💚💚💚💚💚💚
سلام خانم 37 ساله که از بچگی آلرژی دارن به گردو خاک و خربزه و انگور یه برنج پاک میکنه عطسه میکنه.
اکثرکرمانیافصل پسته چینی آلرژی به پسنه دارن یکی ازآشناهامون که آلرژی داشت رفته دکترخوب شده اگه شهرمحل سکونت کرمان هست آدرس کرمان خیابان جهاد، جهاد3دکتراسماعیل زاده نوبت حضوری هست هرروزه فقط پنج شنیه هانیست شماره ندارم
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
اون خانومی که گفتن 4 بچه کی داره... ما خودمون 7 تا بچه هستیم یادم هست وقتی این دوتای آخری بدنیا اومدن همه اعتراض کردن بابام الان 2ماه فوت کرده... خیلی بچه دوست ومهربون بود واقعا هیچی برای ما کم نگزاشت من بچه اول بودم هميشه از اینکه ما از همه بیشتریم ناراحت بودم... ولی حالا که بابام فوت شده می بينم چقدر خواهر برادر زیاد بودن خوبه از همه لحاظ..... چقدر برای بابام خیرات میکنیم واقعا مصداق صدقه جاریه هستیم براش..بخاطر اخلاق خوب بابام وصبر وبچه دوست بودنش وبخاطر اعتماد به نفس دادنش وشوخ طبع بودنش ما زندگی خیلی شادی داشتیم.. الان هم تو فامیل از همه شادتریم... من خودم الان 4 تا بچه دارم 3 پسر ویک دختر.. واقعا وقتی بچهها م با هم بازی میکنن لذت میبرم..... دلم ی دختر دیگه میخاد ولی دلم مثل بابام بزرگ نیست که حرف مردم برام مهم نباشه 😒😒خدا رحمتش کنه واقعا عاشق بچه بود... شادی روح همه رفتگان صلوات
❣❣❣❣❣❣❣
در جواب خواهری که گفتن نامزدشون بهشون پول نمیده...عزیزم باید بهت بگم که رک بهش بگو مگه خودت وسیله خصوصی نیاز نداری یا خودت لباس زیر نمیخوای واینکه بعد از عقد واجبه که آقا خرج همسرش را بده .چطور واسه اینکه خانوما تا سر کوچه برن باید اجازه بگیرن اما واسه خرج ومخارج میشن دختر بابای بیچاره؟عزیزم زور بگیر بچه بازی هم در نیار که رو حرفت حساب نکنه و شما رو بچه حساب کنه.قانونی باید خرج شمارو بده
نفقه زن در زمان عقد کاملا قانونی و شرعی هست و حق شما به گردن ایشون شما این مطلبو بهشون گوشزد کنید
💙💙💙💙💙💙
سلام ادمين عزیز
برای خانم ۱۸ساله که یک سال و نیمه عقد هستن،گلم شرعا وقانوناتمام مخارج زن،بعد از عقد به عهده مرد هستش و حق با شماست،اما طبق عرف جامعه تا منزل پدر هستین بارزندگی کاملا بر دوش مرد نیست ودختر هم ميتونه تمکين نکنه وباکره باشه
عزیزم این طولانی شدن دوران عقد باعث بروز اختلاف میشه و جای دخالت برای دیگران باز میشه،
اگه همسرتون آدم خوبی هستش زودتر زیر یه سقف بريد،نزار شوهرتون عادت کنه به حرف مادروخواهرش با شما رفتار کنه
وقتی زندگيتون رو شروع کردین دیگه نمیتونه بگه منزل پدرت هستي وخرجت به گردنشه
درباره ی رفتن به روستای مادربزرگ همسرت،اگه از رفتن به اونجا لذت میبره،شما هم همراهش برو وبا سياست وگفتن حوصلم تو خونه سر ميره،جای خوش آب و هوای اینجا بريم پیک نیک،ببینم آقای شوهر چکار میکنه،راضیش کن با همدیگه بیرون بريدوخوش باشید
قرار نیست همیشه رستوران و کافی شاپ بريد که
درباره ی پول وخرجي ماهانه هم هر وقت زیر یه سقف رفتين دوباره مطرح کن،و سعی کن پس انداز هم واسه خودت همیشه داشته باشي
مردا هیچ وقت بزرگ نميشن
همیشه باید با سیاست باهاشون رفتار کني
💚💚💚💚💚💚
سلام.
در مورد مشکل اون خانم ۳۷ ساله که آلرژی دارن، بگم که منم دقیقا مثل شما بودم، از ۱۲ ماه سال، حدود نه ماهش رو آلرژی داشتم آبریزش بینی و عطسه و...
بعد یه بنده خدایی یه دستور داد انجام دادم کلا خوب شدم .
الان راحت همه چی میخورم هم خربزه هم انگور هم فلفل و...
گفت هر روز صبح ناشتا یه فنجان آب گرم با یه قاشق عسل و چند قطره آبلیمو.
من حدود دوماه خوردم، مه تنها از شر آلرژی خلاص شدم، خیلی کمتر سرما میخورم.
زمستون که شروع میشه هم خودم میخورم هم به بچهها میدم.
دخترم با اینکه خیلی لاغر و ضعف بود، از وقتی اینو خورد تقریبا دیگه مریض نشد از کلاس سوم ابتدایی تا الان که کلاس دهم هست.
واقعا عالیه
۱۱ مهر ۱۴۰۰
#پرسش_اعضا ❣
سلام میشه لطف کنید این پیام من رو زود بذارید تو گروه
من و دوستم اومدیم قم وحوزه درس میخونیم.هر جا برای خونه میریم رهن واجاره زیاده،اگه کسی نزدیک به حرم جایی سراغ داره که ما بریم ممنون میشم معرفی کنن،۳۰،۴۰ متری هم باشه مشکلی نداره فقط نزدیک حرم باشه
❣❣❣❣❣❣❣
سلااام توروقران بزارش من25سالمه خاهرم18کل صورتش جوش جوشی باجای جوشای قبلی هرمیبینش ی چی بهش میگه یکی میگه اینوبخواونونخوراین کاروکن اون کارونکن
بابام پول نمیده که بره دکتر3تاخاهریم منم ازدواج نکردم شوهرنیس واسم😉😐😞اماخاهرم انقده فکروخیال میکنه اینقده به سراغ امامارفتع اماهیچکدوم جوابشونمیدن دلم واسش خیلی میسوزه امابقران هیچکاری اع دسمون برنمیاد...
حالاشدع کسی باصورت جوش جوشی شوهرکنه اصلن کسی میادسراقش اگه اونم بمون توخونه که دیه بابام اعداممون میکنه توروخدابگیدچیکارکنیم سرنمازاش فقط میگه خدایامنوببرهمین دیه خستس نمیکشه دیگه😭😭😭
❣❣❣❣❣❣❣
سلام خدمت ادمین عزیز ودوستان مدت زیادی که دستام جلو افتاب کهیر می زنه خیلی میخاره طوری که زخم. میشن الان دیگه کارش با افتابم نیست کهیرا م بیشتر شدند الان احساس میکنم صورتمم لک میزنه دکتر طب سنتی گفت شاید از کبدت باشه اگه راهنمای کنید ممنون میشم برای فرج اقا امام زمان وشفای بیماران صلوات
❣❣❣❣❣❣❣
18 سالمه ی مدت رژیم گرفتم و راضی بودم ولی صورتم هیچ تغییری نکرده از دوستان عزیز میخام ی راه خوب و موثر برای لاغری صورت بهم معرفی کنن واقعا لازم دارم.
خوشحال میشم راهنماییم کنید 😊
❣❣❣❣❣❣❣
با سلام دوستان متاهل لطفا راهنماییم کنید من ۲ساله که ازدواج کردم و توی روستا زندگی میکنم با اینکه وضعیت مالی خوبی داریم ولی هرکاری میکنم شوهرم تحت تاثیر خانوادش قبول نمی کنه که به شهر بریم چون واقعا روستا هیچ امکاناتی نداره واز نظر فرهنگی هم در سطح پایین قرار دارن درضمن من لیسانس گرفتم و خیلی علاقمند هستم که یه شغل مثل تدریس در مدارس غیر دولتی داشته باشم اما شوهرم قبول نمی کنه وهمش خانوادشو بهونه میکنه و اصلا به خواسته ی من اهمیت نمیده درحالیکه من به پیشرفت توی زندگیمون فکر میکنم نه اینکه فقط بفکر خودم باشم.لطفا راهنماییم کنید که چطوری به شوهرم بگم که راضی بشه
❣❣❣❣❣❣❣
سلام خواستم ازتون کمک بخوام
ما خانوادگی کرونا گرفتیم و چیزی که الان مشکلمه اینه که خونریزی های خیلی کم دارم و حدس میزنم عادت ماهانه نباشه چون ده روز پیش عادت بودم
15سالمه و مامانم احتمال میده بخاطر سرفه هایی هست که بخاطر علائم ویروس دارم اما من نگرانم
بعلت شرایطم نمیتونم برم متخصص زنان، لطفا راهنماییم کنید که این خونریزی ها برای چیه؟
ایدی ادمین👇🏻🌱
@habibam1399
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۱۱ مهر ۱۴۰۰
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❣ سلام میشه لطف کنید این پیام من رو زود بذارید تو گروه من و دوستم اومدیم قم وحوزه درس می
#پاسخ_اعضا 💚
سلام خدمت عزیزی که آلرژی دارند
منم تا یک ماه پیش مثل شما بودم
دیگه از عطسه و آبریزش و خارش گلو کلافه شده بودم.
قرص لوراتادین هم مصرف کردم ولی نتیجه نگرفتم.
تا این که این دفعه دکتر قرص نئوتادین و اسپری بینی رستانکس تجویز کرد.
خداروشکر حدود ۲هفته دیگه خبری از عطسه و... نیست.
شما هم مصرف کنید نیازی به نسخه پزشک نیست.
انشالله که بهبودی پیدا کنید🌹
💚💚💚💚💚💚
سلام خانمی که گفتید جلو آفتاب دستاش کهیر زده
گلم ازآفتاب نیست خودمنم کهیر زده بودم برو به دکتر
من شهر خودمون رفتم دکتر آسم وآلرژی ۷ ماه طول کشید حالا دارم خوب میشم
احتمالا از موادغذایی باشه حساسیت کردی
💚💚💚💚💚💚
سلام دوست عزیزی که حساسیت به افتاب دارن و کهیر میزنن من هم مثل شما هستم چند بارم متخصص پوست رفتم درمان میشد ولی دوباره همینجوری میشد دیگه خودم مراقبم که افتاب مستقیم به پوستم نتابه از کلاه یا نقاب استفاده میکنم و دستکش میپوشم و از پماد زینک استفاده میکنم هم میتونید به عنوان ضد افتاب استفاده کنید هم وقتی کهیر میزنید و می خاره استفاده کنید زود خوب میشه و دیگه لکشم نمی مونه
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۱۱ مهر ۱۴۰۰
#اراده 🌱
موفق ترین کارتن خواب ؛ خلیل رفعتی متولد ۱۹۷۱ ( الان ۵۰ سالشه ) در شهر تولدو ایالت اوهایو آمریکا به دنیا اومد . مادرش یهودی و لهستانی و پدرش مسلمان و فلسطینی بودن ...
خلیل به امید بازیگر شدن به لسآنجلس اومد اما وقتی موفق نشد به دام اعتیاد افتاد ، بطوریکه تمام مردم لس آنجلس اونو بعنوان کارتن خواب میشناختن !
او ۸ بار تصمیم به ترک اعتیاد گرفت اما موفق نبود حتی یکبار بخاطر زیاده روی در مصرف بیهوش شد و با شوک الکترونیکی به هوش اومد اما بار نهم در سال۲۰۰۳ بالاخره موفق شد !
خلیل بعد از ترک اعتیادش رفت دنبال کار اما خب مثل همه جای دنیا چون اعتیاد داشته بهش اعتماد نمیکردن.
اونم به سرش زد که یه کسب و کار مستقل راه بندازه.
اون رفت و یه خونه اجاره کرد و اونجارو تبدیل به کمپ ترک اعتیاد کرد و از بیمارانی که میومدن اونجا هرماه ۱۰۰۰۰ دلار میگرفت !
خلیل برای اینکه کاربران کمپش در حین ترک اعتیاد دچار ضعف نشن براشون آبمیوه با ترکیبات مختلف درست میکرد که کاملا نو آورانه بود مثل ولوورین که ترکیبی از موز ، پودر ماکا و شاه انگبین بود !
آوازه نوشیدنی های خلیل در سراسر ایالت آمریکا پیچید. اونم با همسرش در سال۲۰۱۱ آبمیوه فروشی خودشو بنام سان لایف ارگانیکس تاسیس کرد و تونست ۱۰۰ میلیون دلار در سال فروش داشته باشه !
خلیل رفعتی با یه همت بزرگ، دیگه کارتن خواب نیست و جت اختصاصی خودشو داره و همینطور یک سالن یوگا و چندین شعبه از سان لایف ارگانیکس !
ضمنا کتاب فراموش کردم بمیرم اثر خلیل رفعتی است !
فراموش کردم بمیرم ... کسی که فراموش کرد بمیرد و بعد از بارها تا سر حد مرگ رفتن سرانجام تصمیم به تغییر و زنده ماندن گرفت .
مهم شرایط فعلی نیست ، اینکه در آینده چه میخواهی مهم است .
بیایید خلیل رفعتی زندگی خود باشیم .
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۱۱ مهر ۱۴۰۰
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❣ سلام میشه لطف کنید این پیام من رو زود بذارید تو گروه من و دوستم اومدیم قم وحوزه درس می
#پاسخ_اعضا 💚
سلام در جواب اون خانمی که گفتن ۲۵ سالشون و خواهرشون ۱۸ ساله هستن و صورتشون پر از جوش هست .ببینید این جوشا خیلی طبیعی هست ما توی فامیلمون خیلیا هستن که حتی۲۰ سالشونه و جوش دوران جوانی را هنوز دارن .اسم جوش جوش دوران جوانی هست پس خیلی خیلی عادیه توی افراد مختلف هم فرق داره یکی فقط چند تا دونه میزنه یکی کل صورتش از جوشهای زیادش سرخ هست شما به خواهرتون بگید اصلا نگران نباشه به مرور زمان خوب میشه البته استفاده از لوازم آرایشی های نا مرغوب هم باعث جوش میشه.
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام
درجواب خانمایی که صورتشون جوش میزنه من هیچ چیزی رو به اندازه اب پیاز قبول ندارم ، خودم فقط ایام پریودی جوش میزنم و کارم همینه پیاز برش میزنم و روی جوش ماساژ میدم اگ جوش هم زخم باشه سوزش بیشتره اما جواب دهیش زودتره ، بعد ماساژ چند ساعت بعد مجدد اب پیاز بزنه درهمین حین اون جوش خشک میشه و تی دوروز قشنگ نابود میشه 😍ضرری نداره حتما امتحان کن انیدوارم جواب بگیری
برا ظهور آقا و حاجت روایی همه صلوات بفرستید لدفا😊
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
وای گلکی که تو صورتش جوش زده مرتب گلاب بریزید به صورتتون خیلی بهتر می شه
در مورد خواستگار چرا نیاد براشون اصل باطن اونی که برا ظاهر میاد بهتره اصلا نیاد .
دوست منم صورتش پر جوشه ولی از بس ماهه کلی خواستگار داره . ان شاءالله قسمت شماوخواهرتون بهترین ها باشه
به خواهرتون هم بگید راضی باشند به رضای خدا دوست من زندگیش همین طوری بود در اثر حزن و خسته گی با یکی ازدواج کرد که ۳ تا بچه نفهم داشت و الان طوری شد که از خونه بیرونش کردند اومدن خونه باباش نشستن
اصرار نکنید دعا کنید و توکل و صبوری
التماس دعا
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام خواستم در جواب اون خانومی که ۲۵ساله هستن و خواهرشون صورتشون جوش میزنه والا من تعریف صابون اِن جی رو شنیدم برا جوش خوبه منم صورتم مقداری جوش زده به پیشنهاد خواهرم دیروز این صابون رو گرفتم قیمت روی بسته زده ۲۰۰۰۰هزارتومن قیمتش خوبه میتونین تهیه کنید من خودم از دیروز دوبار استفاده کردم و اینکه شنیدم بزنی باعث میشه جوش بزنه بیرون بنظر من مداوم استفاده کنی نتیجه میده اما تعریفش رو شنیدم خواهرم میگه امتحانش رو پس داده...امیدوارم که سودمند واستون باشه.
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام
حرفم اون خانومیِ که گفتن صورت خواهرشون زیاد جوش میزنه و جای جوشا روصورتشه
ببینید منم صورتم فوق العاده جوش میزنه یعنی حتی کمرم و بازوهام هم جوش میزنه خب من خیلی چیز هارو بهم میگن نخور مثل چیز های چرب و تند و خیلی چیز های دیگه ولی رعایت نمیکنم متاسفانه
الان یه صابون برام گرفتن از دیجی کالا سفارش دادن برام و واقعا نتیجه گرفتم
اسمش (صابون ضد جوش و ضد لک ان جی مدل هربال) هست موقعی که من خریدم ۱۳ تومن بود الان ۱۶ تومنه تو بازار هم هست فقط حتما طبق گفتشون عمل کنید(روزی دوبار و با کف غلیظ به مدت۱ الی۲ بزار روصورتش بمون و بیشتراز ۴ الی۵ دقیقه نشه)
در کنار این صابون برام کرم ضد جوش گرفتن تاثیر داشت ولی چون رو تمام صورتم میزدم جوش های کوچیک تبدیل شد به جوش های بزرگ چرکی که اونم دیگه کرم رو کنار گذاشتم و فقط از صابون استفاده میکنم و واقعا نتیجه خیلی خوبی گرفتم ولی چون مثل صابون گوگرد هست صورت رو خشک میکنه حتما بعدش ابرسان مناسب صورتش استفاده کنه یا حتی میتونه مرطوب کننده بزنه ولی زیاد صورتشو چرب نکنه.
حتما اینم بگم که اصلا دست بهشون نزنه چون جاشون خیلی ضایع میمونه
امید وارم جوش هاش زودتر از بین برن🌸
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام خسته نباشید برای اون خانمی که گفتن خواهرش صورتش پر جوش هست بره حجامت تو طب اسلامی و برای باز شدن بخت هم هر روز سوره احزاب رو بخونن و هم بنویسن توی یه کوزه سفالی کوچیک قرار بدن بزارن تو خونه خواستگاراش زیاد میشه مجربه منم دعاشون میکنم
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۱۱ مهر ۱۴۰۰
#پرسش_اعضا 💚
با سلام.من یه دوستی دارم که یه ماهی میشه که از شوهرش طلاق گرفته.حدود ۱۰روز بعد از طلاقش تو اینستا با یه آقایی آشنا میشه و هر روز با هم چت میکنن.این آقا میدونن که دوستم تازه جدا شده ودو دختر ۱ و ۵ ساله داره یک سال هم از دوستم کوچکتره.این آقا کارآموز وکالت هست واصرار داره بعد از تموم شدن عده اگه دوستم راضی بود با هم عقدکنن.دوستم دو دله.به نظرتون اگه ازدواج کنن به صلاحه یا نه با این شرایط.ممنون از راهنمایی دوستان🌹🌹
💚💚💚💚💚💚💚
سلام ببخشیدمیشه پیام منوتوگروه بزارین من هفده سالم ک فروردین میشم ۱۸سال میخاستم یک ماه باخواهرم به امام رضادرمشهدخدمت کنیم میخاستن بدونم شرایطش چیه آیاتوسن ماهم میپذیرن برایکماه؟
ویه سوال دیگه چه کتابهایی برای اینکه توکنکورتربیت معلم قبول بشیم تاثیربیشتری داره ازتون خواهش میکنم پیامموبزارین توگروه من حیلی پیام دادم .
💚💚💚💚💚
سلام لطفاا لطفا کمکم کنید من دختر۱۵ ساله ای هستم که پاهام پرانتزیه واقعا حالم بدم اعتماد به نفسم اومده پایین چند هفته دیگه عروسی داریم واقعا خجالت میکشم برم اگر راه حلی دارید لطفا بگید زانو بندها خوبه؟ورزشی سراغ دارین؟ اگر خوبه چه نوع زانو بندی ؟
و توانایی عمل کردن ندارم؛
ممنون از نظراتتون
💚💚💚💚💚💚
سلام خسته نباشید به اعضای محترم این کانال
اگه امکانش هست برای حاجت روایی من بنده حقیر صلواتی برای تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج)بفرستید.
💚💚💚💚💚💚💚
خواهش میکنم سوال منم زودتربذارین.خسته شدم دیگه
کسی ذکریادعایانذر یاختمی برای خونه دارشدن یابرای خریدن زمین میدونه که واقعا مجرب باشه وازبزرگان نقل شده باشه وسندیت داشته باشه؟؟؟؟اجرتون بافاطمه زهرا(س)
💚💚💚💚💚💚
سلام ادمین لطفا سوال منو بزار
دوستان تو گزینش و مصاحبه ارتش چه سوالاتی پرسیده میشه
لطفا جوابمو بدین دوستان. باتشکر
ایدی ادمین👇🏻🌱
@habibam1399
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۱۱ مهر ۱۴۰۰
۱۱ مهر ۱۴۰۰
۱۲ مهر ۱۴۰۰
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💚 با سلام.من یه دوستی دارم که یه ماهی میشه که از شوهرش طلاق گرفته.حدود ۱۰روز بعد از طلاق
#پاسخ_اعضا 💚
سلام علیکم . من پیشنهاد میکنم که اگه کسی مشگل درد معده یا مشگل کبدی داره دوماه پشت سرهم عسل طبیعی خریداری کنه شب موقع خواب یک قاشق و صبح ناشتا یک قاشق غذا خوری استفاده کنه واقعا که شفا بخشه من داداشم مشگل معده داشت کلی قرص ودارو میخورد این عمل وانجام داده الان خیلی بهتره بدونه قرص ودارو . وزنداداشم هم مشگل کبد چرب داشت وکلی عذاب میکشید این دستور عمل را دوماه پشت سرهم انجام داده الان کبدش خوب شده فقط باید عسل صدرصد طبیعی باشه وهرروز وهرشب ازش استفاده بشه واقعا که عالیه .من هم خودم مشگل معده وکبد دارم الان یک هفته ای هست شروع کردم به خوردن و ادامه میدم تا دوماه کامل خوب شم شما هم استفاده کنید من بهتون قول میدم که مریضیهای معده وروده وکبد به کلی خوب میشه استفاده کردین وخوب شدین برای من هم دعا کنید که حاجت روا بشم ان شاءالله .برای ظهور اقا امام زمان صلواتی قراعت بفرمایید🌸
💚💚💚💚💚💚
سلام در رابطه با اون دوستی که گفتند خواهرشون خیلی جوش میزنه بگم سرکه انگبین و مصفای خون رو از عطاری ها تهیه کنند خوبه
ابیخم برای کبد ضرر داره و کبد چرب میشه، ممکنه به خاطر اینم باشه... به جای اب یخ از اب تنگی و یا اب ولرم استفاده کنه
💚💚💚💚💚💚
در پاسخ به اون دوستی که خواهر ۱۸ ساله شان صورت پر از جوش دارند
ژل ضد آکنه سینره ( با عصاره گیاه چای) از داروخانه بگیرید هرشب روی پوست بزنند دو سه روز طول میکشد تا اولین تاثیر را ببینید چون جوش ها را از لایه های زیرین پوست درمان میکند و دو سه روز طول میکشد تا به سطح پوست برسد و قابل مشاهده شود .
استرس و فکر و خیال جوشها را زیادتر میکند سعی کنید بهشون آرامش بدهید.
💚💚💚💚💚💚
سلام خانمی که خواهرش صورتش جوش میزنه اول از همه حجامت کنه زالو بذاره خیلی ها اینجوری جواب گرفتن باعث میشه چربی صورت کم بشه و جوش نزنه و سرخ کردنی هم نخوره یاعلی برای تعجیل در ظهور مولامون صلوات بفرسین ♥️
💚💚💚💚💚💚
سلام ادمین عزیز😊
دختر خانم ۱۵ ساله که پاهاش پرانتزی شده،مشکلش کمبود ویتامین دی و کلسیم هست. اینارو مصرف کنه، هر روز هم نیم ساعت زیر آفتاب باشه.
پسر منم پاهاش پرانتزی بود با این دو کار و توسل به امام حسین علیه السلام خوب شد!
💚💚💚💚💚💚
سلام برای دختر خانمی که پاهاشون پرانتزی بود
اون قسمت از پا رو یه کش پهن تهیه کنن موقع خواب ببندن یا زانو بند یه مدت ببندن حدود یکسال
و اینکه از روز اول سفت نبندن پا درد میگیرن کم کم سفت کنن درست میشه
البته بهتره بری دکتر ارتوپد راهنماییت میکنه
این واسه پا پرانتزی به بیرون این مدلی() دیدم جواب داده
واینکه ورزش رو پاشنه پا ده دقیقه درروز راه بره تا ساق های پا قوی بشه
💚💚💚💚💚💚
سلام در پاسخ به دوست عزیزی که از آلرژی رنج میبرند من هم در اردیبهشت و خرداد و در پاییز همین طور میشوم شب آخر شب یک عدد قرص سیتریزین میخورم فردا تا شب کمی خواب آلود هستم اما علائم آلرژی برطرف میشه موقع آلرژی
هر دو سه شب یک بار میخورم خیلی موثره.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۱۲ مهر ۱۴۰۰
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💚 با سلام.من یه دوستی دارم که یه ماهی میشه که از شوهرش طلاق گرفته.حدود ۱۰روز بعد از طلاق
#پاسخ_اعضا ❣
سلام...
درجواب بزرگواری که قصد درس خوندن برای تربیت معلم رو دارن
خب این چیزایی ک میگم فقط برای رشته انسانی مفید هستش.
من خودم از این منابع استفاده میکنم(درس اقتصاد که خیلی مهمه میکروعالیه)،ریاضی اگه متوسط هستید خیلی سبز و همچنین عربی.
من خودم برای جامعه شناسی و دینی وفنون هم میکرو گرفتم ولی فکر میکنم مشاوران وخیلی سبز بهترباشه.
از استاد های موسسه الا(استاد امینی ؛ریاضی )(استاد علیمردای وناصح زاده عربی)(استاد حسین خانی فنون)استفاده کنید عالی ان الکی هم خرج مشاور و اینا نکن(منم خودم پشت کنکوری ام و اصلا خرج الکی نکردم )🙂
اگه خواستید آیدی ام رو از مدیر کانال بگیریدروشهای خوندن رو هم بهتون میگم وجزوه هایی ک دارم هم بهتون میدم.😊
ببخشید طولانی شد.
یاعلی🌸
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام کتاب برا تربیت معلمی یا همون دانشگاه فرهنگیان
کتاب خاصی نمیگن عزیزم ک حتمی جواب بده مهم خوندن خودتون هستش من خودمم ب امید خدا دانشگاه فردوسی یا فرهنگیان میخام
اگه رشتتون انسانی هست از این کتابا استفاده کنید
مشاورم گفتن ک برای دروس تخصصی
فنون جامع خیلی سبز
ریاضی جامع خیلی سبز
جامعه شناسی جامع خیلی سبز
روانشناسی مشاوران جامع کنکور
اقتصاد اب کانون یا جامع مشاوران کنکور تفاوت زیاد نداره
زبان شهاب اناری
عربی جامع خیلی سبز
دینی جامع خیلی سبز
منطق فلسفه جامع خیلی سبز یا گاج
ادبیات عمومی میکرو طلایی گاج موضوعی
قیمت کتابا چون خیلی خیلی گرونه میتونین از دست دومای پارسال ینی چاپ ۹۸.۹۹ استفاده کنید چندان تفاوت ندارع
اگه باعث کمک بهتون شد برای منم در قبولی کنکور یه صلوات بفرستید ممنون
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام این متن رو برای اون بنده خدایی که میخواستن مصاحبه استخدامی ارتش بدن...
مصاحبه حفاظت درباره خودتون و خانواده سوال میکنن...
مصاحبه عقیدتی قرآن خوندن خیلی مهمه و سوالات دینی میپرسن
مصاحبه فرمانده هم همه سوالی از شما میپرسن که هدفتون چیه که اومدید
مراجل تقلید شما کیه...
اصول غسل، نماز، روزه
درباره تاریخ ایران و ارتش
درباره مسائل روز دنیا
آخرین صحبت های رهبری
درباره بسیج، شرایط روزه و نماز
و...... رو میپرسن
برای آمادگی بیشتری که داشته باشید
دفترچه سوالات استخدامی مصباح رو دانلود کنید یا به سايت aja.ir مراجعه کنید.....
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
خانم دیگری که گفتن توی مصاحبه چی میپرسند ،هرمصاحبه گر سوالای خاص خودش رو میپرسه ،ولی به طور کلی احکام ،سوالات سیاسی به روز یعنی اخبار ،اصول دین وفروع دین ،نماز واین جور مسائل رومیپرسن بنده شنیدم
🧡🧡🧡🧡🧡🧡
در مورد دوست عزیزی که پرسیده بودن درموردخدمت به امام رضا علیه السلام بایدبگم فعلا که استخدام برای شهرستانیها ندارن.فقط ساکنین مشهد که سابقه ۵سال حداقل سکونت در مشهد داشته باشن.
ولی میتونید به سایت خادمیاران رضوی مراجعه کنید.اطلاعات دقیق بهتون میدن
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۱۲ مهر ۱۴۰۰
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی ❣ #بخش_اول _ این نوار قلبی و آزمایش های دیگه نشون میدن وضعیت قلب پدربزرگتون به شدت خ
#بخش_دوم
زن جوان من و من کنان گفت: «ده تومنش رو میتونیم جور کنیم. تو رو خدا اگه میشه مابقیش رو یه کاری بکنین. ما تعریف شما رو زیاد شنیدیم. برای همین پدربزرگم رو اوردیم اینجا. ازتون خواهش میکنم آقای دکتر، یه لطفی در حق ما بکنین. اگه میشه دستمزد خودتون رو نگیرین یا...»
نیشخندی زدم و گفتم: «مگه من بنگاه خیریه باز کردم خانم؟ بلند شین لطفا. من کلی کار دارم!»
و بعد پرونده پزشکی پیرمرد مریض رو دست زن جوان دادم و اون بی هیچ حرفی از جاش بلند شد و رفت. بعد از رفتن زن وسایلمو داخل کیف سامسونتم گذاشتم و کتمو پوشیدم و از اتاق بیرون زدم بدون اینکه حتی بتونم تصور کنم چه چیزی تو راهروی کلینیک انتظارم رو میکشه...
از در اتاق مطبم که بیرون اومدم، تو هیاهو و همهمه و شلوغی بیمارایی که به انتظار نوبتشون برای ویزیت شدن توسط پزشکای دیگه نشسته بودن، نگاهم با یه نگاه آشنا گره خورد!
برق نگاه اون چشما برای یه لحظه وجودمو سوزوند و خاکستر کرد.
پیرمرد مهربون لبخند مهربونی به صورتم پاشید و بعد به کمک زن جوانی که چند دقیقه قبل داخل مطبم بود، از جاش بلند شد و سنگینی بدن نحیفش رو روی شونه مرد جوونی که همراهش بود انداخت و بعد هر سه، در حالیکه ناامیدی از قیافه زن و مرد می بارید، به سمت در خروجی راه افتادن. اونها آروم آروم می رفتن و من مثل برق گرفته ها، سرجام خشکم زده بود!
نمیدونم تا به حال براتون پیش اومده تو موقعیتی قرار بگیرین که خاطرات گذشته مثل برق و باد از ذهنتون بگذره؟ اون لحظه برای من این اتفاقی افتاد. نگاه اون پیرمرد منو به یاد گذشتهم انداخت؛ گذشته ای که بوی دِین ازش می اومد!
وقتی اسم «یونس رسولی»، اسمی که چند دقیقه قبل اون رو روی نسخه نوشته بودم، مثل جرقه، تند و تیز از ذهنم گذشت، یک دفعه یکه خوردم و به خودم لرزیدم.
روزگار یه بار دیگه صاحب آن نگاههای اصیل و نجیب رو، همون مردی که همسرم بهش لقب «بزرگوار» رو داده بود، سرراهم گذاشته بود!
من و همسرم هر دو از خونواده های فقیری بودیم؛ هر دوتامون تو تهران پزشکی میخوندیم. همونجا بود که به هم علاقمند شدیم و با هم ازدواج کردیم. بی پولی ناچارمون کرده بود یه خونه کوچیک تو یکی از خیابونای جنوب شهر اجاره کنیم، اون هم با پولی که دوستان و همکلاسی هامون که وضع مالیشون بهتر از ما بود و از اوضاع ما خبر داشتن، به عنوان کادوی عروسیمون داده بودن. زندگیمون علیرغم اینکه هر دو هم کار می کردیم و هم درس می خوندیم به سختی می گذشت با این وجود اما هر دو تامون امیدوار بودیم، چون به قول همسرم یه آینده ی روشن انتظارمون رو می کشید!
شب عید بود و آخرین چهارشنبه سال. تو غروب اون روز سرد و بارونی همسرم پیشنهاد کرد که: «پاشو بریم بیرون یه کمی قدم بزنیم. حال و هوای شب عید رو خیلی دوست دارم!»
دلم نیومد پیشنهاد همسرمو که همیشه بهش می گفتم: «رشته ادبیات با روحیه تو سازگارتره تا پزشکی!» رد کنم، از خونه بیرون زدیم و برای عوض شدن روحیه همسرم که تازه باردار شده بود، شروع کردیم به قدم زدن تو خیابونا. اون روزا داشتن یه ماشین، بزرگترین آرزوی من و همسرم بود. حاضر بودم دست به هر کاری بزنم و در عوض یک چارچرخه داشته باشم. اما اینو خوب میدونستم به این آرزو وقتی می توانم جامه عمل بپوشونم که فارغ التحصیل بشم و بتونم اوضاع مالیمو سرو سامون بدم...
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha}
••-••-••-••-••-••-••-••
۱۲ مهر ۱۴۰۰