eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
163.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال تعبیر خوابمون 👇🤍 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃 سلام خسته نباشید ،میخواستم بگم من متولد ۷۳هستم سه تا دختر دارم تو سن ۱۷سالگی دختر بزرگم رو بدنیا اوردم ، تو سن نوزده سالگی ناخواسته باردار شدم تو دو ماهگی بر اثر ضربه دخترم به شکمم سقط شد حالا بماند چه سختیهایی کشیدم بعد از یکسالی تصمیم به بارداری گرفتیم اما دکتر جوابم کرد که گفت تخمکهات صفر شدن باید بری بیمارستان رویان تهران ،با هزار تا بدبختی چند جلسه رفتم با آزمایش و عکس رنگی گفتن سالمی فقط فولیک اسید بخور ،اومدیم شهر خودمون بعد از یک ماه باردار شدم اما بازم سقط شد ،بردار زاده شوهرم یه دکتر معرفی کرد رفتم پیشش بعداز هفت ماه دارو خوردن (ناگفته نماند که نذر کردم رفتم مشهد،شاهزاده احمد هم رفتم تو خوزستانه)دختر دومم باردار شدم(تو سن بیست و چهار سالگی)،با بارداریهای سختی که من دارم از حالت تهوع بگیرید تا استراحت مطلق ،بعد از به دنیا اومدن دخترم یکسالش که شد بازم تصمیم به بارداری گرفتیم این دفعه گفتم یه پسر هم بیارم رفتم پیش دکتر تعیین جنسیت بعداز چند ماه مصرف دارو و رژیم غذایی باردار شدم اما بچه سومم دختر شد (تا دخترم بدنیا اومد ۲۶سالم شد) بعد از اون دیگه جلوگیری کردم نمیدونم چطور شد بعداز یک سال باردار شدم(وقتی دخترسومم بدنیا اومد دکتر بهم گفت دیگه حق نداری بچه بیاری رحمت مثل شیشه ظریف و نازک شده حداقل تا شیش سال، اخه من سزارین کردم بخاطر اینکه بچه اولم مدفوع کرد تو شکمم)با دستور دکتر رفتم سقطش کردم ، الان دوست دارم یه پسر داشته باشم نمیدونم چیکار کنم اگه یه دعایی ذکری چیزی میدونید راهنماییم کنید دوستان،،(کلا تو سال نود که ازدواج کردیم تا ۱۴۰۲همش دنبال بچه ایم،بچه دوست داریم ،دوست دارم دخترام داداش داشته باشند با توکل بخدای بزرگ و منان)ببخشید خیلی طولانی شد 🙏🙏 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام حبیبه جان. من چند سال نازایی دارم مشکلم از خودم ک تنبلی تخمدان دارم 😔 خیلی حالم بد هست دارم با گریه براتون پیام میدم دیگه کم آوردم حالم از دکتر رفته به هم میخوره چند سال کارم دکتر رفته است 😭😭دلم برای شوهرمم میسوزه ک به خاطر مشکل من نمیتوانه طعم پدر شدن بچشه😭 گاهی به خودکشی فکر میکنم ولی از عذاب اون دنیا میترسم. نمیدانم خدا چرا آنقدر سخت گرفته نه مشکلم حل می‌کنه نه میتوانم با خودکشی خودم راحت کنم 😭😭😭 مگه من چه از خدا میخوام😭😭 از دست خدا هم خسته شدم این همه زجه میزنم ناله میکنم گریه میکنم سر نماز التماس میکنم ولی هیچی 😭😭متوسل به چهارده معصوم شدم ولی اونا هم میگن برو فعلا وقتی برای تو نداریم😭😭😭 کاش میشد با خدا مثل ی نفر ک روبه روت هست حرف زد کاش خدا می‌توانست بهم بگه ک چقدر باید صبر کنم 😭😭 خسته شدم هیچکس حالم نمی‌فهمه نمیتوانه درکم کنه البته آنقدر زندگی سخت شده ک دیگه کسی وقت برای مشکل و درد یکی دیگه نداره😔دعا کنید ک بمیرم راحت شم😭😭 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام پیام خواهری که خانواده همسر رو نفرین می کنن خوندم حالم تا یک ساعت بد بود خواهر اخه نفرین چه دردت می خوره؟همسرت گفت برو ضایعات رو بگرد چرا بهش تشر نزدی تف به غیرت و شرفش بیاد واقعا نشسته تو خونه زن و بچش برن اشغال جمع کنن؟ خودت برو سر کار همه حقوقت هم نده همسرت مخفی کن ازش پس انداز کن اگر خواستی طلاق بگیری دستت پر باشه من کار ندارم که خانواده همسرت دارن بخودشون می رسن ولی همسرت تنبل هست کاری نیست کار قحط که نیست بره توالت بشوره کارگری کنه ولی زن بچه رو خار نکنه بچت چه گناهی داره بعد واسه چی خرج خانواده خودش کنه وقتی زن بچش فقیرن؟ چرا سکوت می کنی؟از چی می ترسی؟ فوقش کتک کاری کن زدنت پلیس همسایه بخصوص آمبولانس خبر کن دیه و طول درمان بگیر دادخواست نفقه بده مهرت بزار اجرا من بودم مو تو سر اون شوهرت و اون مادر و خواهرش نمی زاشتم حداقل دلم نمی سوخت یه کاری کرده بودم با تو خود ریختن و نفرین به کجا می رسی؟ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️ 🌿 شهید حاج حسین همدانی☀️ ذکر صد صلوات 🍃 و یک مرتبه حدیث کسا 🍃 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#چله_شهدا ❤️ #شهید_چهلم🌿 شهید حاج حسین همدانی☀️ ذکر صد صلوات 🍃 و یک مرتبه حدیث کسا 🍃 ᯽────❁
❤️ حسین همدانی که در سال ۱۳۳۳ دیده به جهان گشوده است، در عنفوان جوانی با تفکرات حضرت امام (ره) آشنا شد و از محضر درس مکارم اخلاق و احکام شهید محراب آیت‌الله مدنی که در همدان تبعید بودند، بهره‌ای بسزا برده است.شهید سردار سرتیپ حسین همدانی از اعضا و بنیانگذاران سپاه همدان و کردستان است و از سال 1359 در جنگ ایران و عراق شرکت داشت. وي پس از پیروزی انقلاب اسلامی پایه‌گذاری و تأسیس سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی استان همدان را آغاز و خود نیز به عنوان یکی از ارکان اصلی شورای عالی فرماندهی سپاه استان همدان، فعالیتش را آغاز کرد و با کمک همرزمان و پاسداران آن خطه، به پاکسازی عناصر طاغوت و عوامل فساد و نفاق برآمده و از آنجایی که چندین بار به دست ساواک دستگیر شده و مورد تعقیب بود، عوامل طاغوت را به خوبی می‌شناخت.   با آغاز جنگ تحمیلی، لحظه‌‌ای درنگ نکرده و راه کردستان را در پیش گرفت و از آنجا که پیش از جنگ نیز به کمک مردم محروم کردستان شتافته و با دیگر دوستان و همرزمان در آنجا نیز گروهک‌های ضدانقلاب را می‌شناخت، دیری نپایید که به صف دشمن‌ستیزان پیوست و فرماندهی عملیات‌های مطلع‌الفجر را با پیروزی کامل تجربه کرد. فرماندهی جبهه میانی سرپل ذهاب هم از دیگر گام‌‌هایی بود که در راستای مبارزه با دشمن بعثی برداشته و پس از مدتی کوتاه به همراه حاج احمد متوسلیان و شهید همت و شهید شهبازی در تشکیل و سازماندهی لشکر 27 محمد رسول الله (ص) نقش بسزایی داشت. عملیات فتح‌المبین و بیت‌المقدس آن هم با مسئولیت فرماندهی محورهای عملیاتی، تجربه‌ای نو در قالب هدایت تیپ و لشکر بوده که از فاتحان خرمشهر، سهمی را از آن خود کرد و سپس از تشکیل یگان‌های رزم سپاه به عنوان بانی و نخستین فرمانده لکشر 32 انصارالحسین (ع) استان همدان، وارد میدان نبرد علیه دشمن بعثی شد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#چله_شهدا ❤️ #شهید_چهلم🌿 شهید حاج حسین همدانی☀️ ذکر صد صلوات 🍃 و یک مرتبه حدیث کسا 🍃 ᯽────❁
دوستان عزیزم چله ی شهدا به اتمام رسید ان شالله که همگی حاجت روا بشید چه عزیزانی که چله رو انجام دادن چه اونهایی که التماس دعا داشتن❤️🤲 از هفته ی دیگه مجدد یه چله ی جدید رو شروع میکنیم به یاری خدا🌸
🌿 چه کنیم تا مجرد نمانیم؟ برای این‌که شما هم یکی از آن دخترانی نباشید که به دلایلی هنوز ازدواج نکرده‌اند اما نسبت به آن متمایل هستند، و یا خواستگاری نداشته و نمی‌دانند چطور راه را برای آمدن خواستگاران باز کنند، بهتر است مهارتها و راه‌کارهای زیر را در زندگی تان پیاده کنید، مطمئن باشید چنین پیشنهاداتی مفید و موثر خواهد بود. , -خوش اخلاق باشید و نیکو برخورد کنید. متانت، گذشت و فداکاری از مشخصه‌های یک زن سازگار و اهل زندگی است، پس آن‌گونه که احسن است رفتار کنید. -دخترانی که به لحاظ اخلاقی، اجتماعی، مهارت‌های زندگی و... شایسته هستند نسبت به دیگر دختران امتیاز داشته و خواهان بیشتری هم دارند؛ این اصل از قدیم الایام بوده و هست، پس توصیه می‌کنیم برای شکوفایی استعدادها و توانایی‌های خود تلاش کنید و با یادگیری فنون و هنرهای مختلف، مهارت‌های زندگی خود را افزایش دهید. -به طرز پوشش خود توجه کنید. باید بپذیریم دنیای امروز متفاوت از دنیای دیروز است معیارهای انتخاب دیگر چون سابق نیست. جامعه شکل و شمایل مدرن به خود گرفته است اگر چه در باطن به همان دانسته‌ها و داشته‌های قدیم خود نیز پایبند و متکی است. پس بهتر است دختران نگاه دیگری به خود داشته باشند و بدانند افراط و تفریط در این امر هرگز جایز نمی‌باشد. چه بسا برخی از دختران جوان به ظاهر پیام این جمله که اخیراً نیز در جامعه بسیار حائز اهمیت است، توجه می‌کنند و از حقیقت و پیام اصلی جمله فوق‌الذکر غافل می‌شوند و دچار افراط در این امر شده و تعریفی از شخصیت خود به ذهن مردم تزریق می‌کنند که به واقع دور از شان و افکار آنهاست و مردان نیز بنابر فطرت‌شان، هرگز خواهان چنین دخترانی نبوده و نخواهد بود؛ از سوی دیگر دخترانی نیز هستند که به واسطه افکار بسیار سنتی و یا متعصبانه خود و خانواده‌شان، تا زمان ازدواج به هیچ‌وجه به زیبایی و آراستگی خود توجه نمی‌کنند، بی‌گمان آنها نیز از این‌ور بام افتاده‌اند. لذا شما می‌توانید با تعادل و میانه‌وری و درعین حال با حفظ کرامت و شان یک زن، بسیار آراسته و شیک در انظار عمومی ظاهر شوید. -شرم و غرور کاذب را کنار بگذارید و تمایل به ازدواج خود را به خانواده و دیگران گوشزد کنید. بهتر است با افراد دلسوز، بالغ، عاقل و آگاه هم‌کلام شوید و در میان سخنان خود به طور غیر‌مستقیم به آنها بفهمانید که حاضرید با یک جوان پاک و متدین ازدواج کنید. -در مهمانی‌های خانوادگی و مراسم گوناگون حضور یابید تا دیگران شما را ببینند و از اندیشه و منش شما شناخت کافی پیدا کنند، چرا که شاید یکی از دلایل معرفی نکردن شما به کسی، عدم شناخت از شما باشد. -با شرکت در محافل مذهبی، فرهنگی، هنری و ... سعی کنید منفعل نباشید؛ توانمندی‌ها و یمالات روحی و اخلاقی خود را به دیده نمایش بگذارید. -در صورت مواجه شدن با فردی ایده‌آل، بی‌تفاوت نباشید و سرسرانه نیز عمل نکنید. از فردی آگاه و عاقل بخواهید به گونه‌ای که شان و منزلت شما زیر سوال نرود، نظر آن فرد را راجع به شما بپرسند و تمایل ازدواج او با شما را محک بزند. هرگز از رحمت خدا مایوس نشوید و با بی‌صبری راه را بی‌راه نروید. یادتان باشد که خداوند فرموده است: و آنان که وسیله نکاح نیابند باید عفت نفس پیشه کنند تا خداوند آنها را به لطف خود بی‌نیاز گرداند.( سوره نور آیه 33 ) -به خداوند متعال توکل کنید، یقینا او صلاح شما را بهتر از خودتان می‌داند. اما فراموش‌تان نشود که شما بنده هستید و می‌توانید آرزوهای بحق و حتی محال‌تان را از او بخواهید، همان‌طور که حضرت زکریا توانست در سنی که گمان نمی‌کرد فرزند‌دار شود از خداوند طلب حاجت کرد و در کمال ناباوری با وجود کهولت سن بسیار، صاحب فرزند شد. پس شما نیز همچون حضرتش از رحمت خدا ناامید نشوید و دست به دامنش شوید. - سوره طه را بسیار بخوانید و نماز جعفر طیار را برای طلب یک همسر هم‌کفو بسیار به جا آورید. - آیه «رَبّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیاتِنا قُرّةَ أَعْینٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتّقینَ إِمامًا» (سوره فرقان آیه 74) را زیاد بخوانید. - برای تعجیل در ازدواج به حضرات ائمه اطهار علیهم السلام بویژه امام جواد علیه السلام متوسل شوید. و حرف آخر این‌که؛ هرگز از رحمت خدا مایوس نشوید و با بی‌صبری راه را بی‌راه نروید. یادتان باشد که خداوند فرموده است: «وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِیاحاً حَتّی یُغْنِیَهُم اللهُ مِنْ فَضْلِهِ»؛ و آنان که وسیله نکاح نیابند باید عفت نفس پیشه کنند تا خداوند آنها را به لطف خود بی‌نیاز گرداند.( سوره نور آیه 33 ) ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام.دوستان هزیز و تشکر از حبیبه جان عزیز..امیدوارم حال دلتون خوب باشه...یه سوالی د
💜🍃 سلام در جواب خانومی که برای برادرشون نگران بودن و گفته بودند در حال شیمی درمانی هستند و هموگلوبین خونشون از ۹ بالاتر نرفته می خوام بگم که عزیزم اول توکلتون به خدا باشه و روحیتون رو حفظ کنید برادر من هم دقیقا همین مشکل رو داشت در نهایت در کنار شیمی درمانی ناچار شد به طب سنتی و اسلامی مراجعه بکنه که با با توجه به داروهای خاصی که دکتر شون در طب سنتی تجویز کردن و خداروشکر برادرم تمام داروها و دستورات طب سنتی رو انجام دادن در کنار شیمی درمانی که می شدند و خدا را شکر با این روش هموگلوبین خونشون بالا آمد خیلی سریع ... همین باعث شد که شیمی درمانی هم موفقیت آمیز باشد 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام دوست عزیزی که میخان بیاین پابوس امام رضا بسلامتی بیان روز هاهوا ی گرم هست ولی شب خوبه در ضمن امام رضای پنج نزدیک حرم هست انشاالله که بهتون تو مشهد خوش بگذره التماس دعا عزیز 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت همه اعضای محترم گروه درمورد سوال دوست عزیزی که برا بیماری شقاق دارو میخاستن هفته ای دو یا سه بار ویتامین ای رو انگشت بریزید واندازه یک بند انگشت شیاف کنید البته من هم مثل شما بواسیر دارم ویتامین ای مصرف کردم کمتر اذیت میکنه انشاالله که بهتر شین عزیزم 🌹 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 درجواب خانمی که گفته بودن ی راوی ازدواج رایگان در مشهد میخواستن این خانم هستن اینم شمارشون۰۹۱۵۱۱۸۲۷۳۶ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام قرار بر این شد که هرکسی هر پیشنهادی که برای مشکلش داده میشه، اگر جواب گرفت تو گروه ، اعلام کنه تا بقیه هم انجام دهند. من برای رزق و روزی ، به پیشنهاد یکی از اعضا سوره واقعه را شبی سه عدد و شب‌های جمعه شبی هشت عدد خواندم. البته قبل هر واقعه هم یک دعا گفته بودن که باید خوانده میشد. واقعا تاثیرش رو دیدم. ممنونم از پیشنهاد دوست عزیزم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام درمورداون خانمی که روانپزشک کودکان میخواستن اصفهان دکترشهرام حیدری خیابان شریعتی جنب بیمارستان شریعتی جنب بانک آینده 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام برا خانمی ک ازبوشهرپرسیده بودن من خودم غریبم تو بوشهر زیردوساله ساکنیم مردمش خیلی خوبن ومث همه جامذهبی وغیرمذهبی داره محله های خوبش عاشوری سنگی وبهمنی ولی شهرک هایم ک داره خوبن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در جواب اون خانم که دارو برای درمان شقاق خواستن.بهترین دارو پماد آنتی فیشر.یعنی معجزه میکنه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 خانمی که گفتن برای راحت شدن ازشر همسایه بد،توکتاب مفاتیح الجنان یک نماز دورکعتی داره برای راحت شدن از شر همسایه بد خودم خوندم نتیجه گرفتم خونشون رو فروختن رفتن😊.به امید زندگی پر از آرامش برای همه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام بر دوستان عزیز در پاسخ به سوال اون دوست عزیزی که در مورد سر رفتن سوپ جو سوال کردن دوست عزیز برای جلو گیری از سر رفتن سوپ جو یا آش جو و همینطور سر رفتن شیر و امثال اینها بهترین و آسان ترین کار این هست که از اول که مواد سوپ جو رو روی شعله گذاشتید یک قاشق یا کفگیر و یا ملاقه چوبی رو داخل قابلمه بگذارید دیگه به هیچ وجهی جو سر نمیره حتی در قابلمه رو هم می تونید روی اون بگذارید که با وجود کفگیر چوبی کمی درش باز می مونه ولی اصلا سر نمیره لعاب سوپ جو حیفه سر بره چون تمام مزه و خاصیت جو تو همون لعابش هست ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍎 علل بوی غیرطبیعی زنانه ******************** معمولا بوی غیرعادی واژن با علائم دیگری در این ناحیه مانند خارش، سوزش و ترشحات غیرطبیعی همراه است. علل بوی واژن در طی دوره قاعدگی تغییر می کند، به خصوص بلافاصله بعد از مقاربت جنسی با همسر، قابل توجه است. تعریق عادی ناحیه تناسلی نیز باعث بوی واژن می شود. اگرچه خانم ها سعی می کنند با استفاده از دوش واژینال و یا دئودورانت، بوی آن را کم کنند، ولی این فراورده ها باعث ناراحتی واژن و بروز علائمی مانند خارش و سوزش می شود. واژینوز باکتریایی (رشد بیش از حد باکتری هایی که به طور طبیعی در واژن زندگی می کنند)، شایع ترین نوع عفونت واژن است که باعث بوی نامطبوع آن می شود. تریکومونیاز (عفونت منتقله از راه تماس جنسی) نیز باعث بوی واژن می شود. عفونت های کلامیدیا و سوزاک معمولا باعث بوی واژن نمی شوند. عفونت های قارچی واژن نیز بو ندارند. به طور کلی اگر بوی واژن با سایر علائم آن مانند سوزش و خارش همراه نباشد، غیرطبیعی نیست. اگر شما در مورد بوی غیرطبیعی و یا دائمی واژن خود نگران هستید، به پزشک مراجعه کنید، به خصوص اگر سایر علائم مانند سوزش، خارش و ترشحات غیرعادی واژن را دارید علل شایع بوی غیرعادی واژن عبارتند از: - واژینوز باکتریایی - تمیز نگه نداشتن ناحیه تناسلی - عدم تعویض به موقع نوار بهداشتی کثیف موقع قاعدگی - تریکومونیاز بیماری های زیر نیز با شیوع کمتری باعث بوی غیرعادی واژن می شوند: - فیستول واژن مقعد (رکتوواژینال) : وجود منفذ غیرطبیعی بین واژن و مقعد باعث ورود مدفوع از مقعد به واژن می شود. - سرطان گردن رحم - سرطان واژن اگر شما در مورد بوی غیرطبیعی و یا دائمی واژن خود نگران هستید، به پزشک مراجعه کنید، به خصوص اگر سایر علائم مانند سوزش، خارش و ترشحات غیرعادی واژن را دارید. در ضمن برای کاهش بوی واژن می توانید کارهای زیر را انجام دهید: 1- قسمت بیرونی ناحیه تناسلی خود را بشویید. هنگام استحمام با کمی صابون، قسمت خارجی اندام تناسلی خود را کف مالی کنید و سپس با آب فراوان بشویید. توجه داشته باشید که هرگز قسمت داخلی اندام تناسلی خود را با صابون نشویید، زیرا این کار باعث خارش و عفونت واژن می شود. 2- از دوش واژینال استفاده نکنید. واژن سالم به طور طبیعی دارای تعدادی باکتری و قارچ است. اسیدیته طبیعی واژن، این باکتری ها و قارچ ها را تحت کنترل قرار می دهد تا بیماری زا نشوند. ولی استفاده از دوش واژینال این تعادل طبیعی را به هم می ریزد و باعث بیماری ناحیه واژن می شود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#داستان_زندگی_اعضا 🌸🍃 اولش خیلی بد بود اما کم کم یاد گرفتم کم کم خیلی بهتر شد، میدونی انگار تازه
🌸🍃 میثم میگفت زهره جان من دوست ندارم خانوادت اینجوری باهات برخورد میکنن بیا کمتر کنیم رفت و آمدمون رو به خونتون کم کنیم به زندگیمون برسیم. برام سخت بود اما قبول کردم و از اون روز به بعد زندگی من بهتر شد. میثم بی وقفه در تلاش بود برای شاد کردن من میخواست بهم روحیه بده یا هرچی نمیدونم ولی باعث شد به خودم بیام، روزای قشنگم شروع شد بهم خیلی کمک کرد از اون باتلاق کشیدم بیرون انقدرررررر باهام خوب بود که دیگه از زهره قبل خبری نبود بهم یه روز گفت میخوام یکاری کنم بفهمی که چقدر با ارزشی قدر خودتو بدونی و همه تلاشمو میکنم که این اتفاق بیوفته و واقعا فهمیدم که ادمی هستم که از پس هرکاری بر میام و میتونم زهره قبلو تو همون خونه جا گذاشتم راستش فهمیدم پزشکی رشته خیلی خوبیه عالیه اما من عاشق خیاطی بودم، میثم گفت کاری که دوست داری رو برو جلو خودم همه جوره پشتتم هواتو دارم خانوادم وقتی فهمیدن پشت سر هم زنگ زنگ که آبرومونو نبر اما میثم نزاشت دیگه راه ارتباطیمونو قطع کرد گفت حرف بقیه باعث میشه ارادتو از دست بدی فقط به هدفت فکر کن به چیزی که دوست داری و منم همون کارو کردم و الان یه مزون بزرگ دارم و دارم از کارم لذت میبرم و خداروشکر کارم عالیه درآمد خیلی خوبی دارم زندگیمون عالیه راضیم خیلی میثم همه جوره هوامو داشت خدا ازش راضی باشه مثل یه کوه پشتم بود و باعث شد من خود واقعیمو پیدا کنم پارسال که کرونا اومد منم کرونا گرفتم حالم زیاد خوب نبود تو اون مدت میثم زياد نمیزاشت با خانوادم رفت آمد کنم تا اینکه تو کارم پیشرفت کردم گفت الان دیگه کسی جلودارت نیست دیگه خودت هرچی صلاح میدونی. من باهاشون در ارتباط بودم اما خیلی کم و از نظر مالی حمایتشون میکردم و همه جوره هواشونو داشتم. وقتي کرونا گرفتم تا فهمیدن مامانم زنگ زد بهم فکر میکنی چی بهم گفت ؟؟ گفت زهره مامان جان الان تو کرونا گرفتی وضعیتت معلوم نیست چی میشه خطر داره خدایی نکرده اتفاقی برات بیوفته هرچی داری و نداری میرسه به اون شوهرت که غریبس بیا همه رو بزن به نام من یا بابات اینجوری خیالمونم راحت تره. من دنیا تو سرم خراب شد نمیدونی چه حالی داشتم نمیدونی اینکه مادر پدرت به فکر مردنتن به فکر اموالتن میدونی چقدر بده چه حس بديه گوشی رو قطع کردم با اون حالم فقط گریه میکردم به میثم گفتم بیا هرچی دارم بزنم به نامت اگه چیزیم شد به کسی نرسه به خانوادمم مثل قبل که کمکشون میکردم کمک کن انقدر عصبانی شد اون روز اصلا باهام حرف نزد. راستی من یه دختر ۵ ساله ام دارم گفتم هرچی شده برای تو و عسل بمونه اما باهام قهر کرد و فهمید که خانوادم باز چیزی گفتن از اون روز بهم گفت حق نداری اینجوری با این حرفا خودتو داغون کنی. از قبل رابطمو کمتر کردم تا عید که کرونا زیاد شد، ۱۵ فروردین بود که زهرا زنگ زد بهم گفت بابا حالش بده میخواد باتو حرف بزنه دلم طاقت نداد باهاش حرف زدم چقد اشک ریختم فردای اون روز بابام فوت شد رفت یه روزی ازش فرار میکردم که دیگه حرفاشو صداشو توهیناشو نشنوم اما حالا آرزوم شده یه لحظه صورتشو دوباره ببینم میدونی کرونا بهم یاد داد ادمای مهم زندگیم که دوسشون دارمو نباید بزارم کنار چون نمیدونم دیگه تا کی هستن فقط میخوام ازشون لذت ببرم حتی اگه بد باشن دیگه بدیاشون رو نمیبینم به خودم نمیگیرم همیشه میگم شاید منم مثل خواهر و برادرم یکم جلوشون سفت بودم انقدر ضعیف نمیشدم این اتفاقا نمی افتاد ‌. من خودمم تلاش نکردم برای خودم اگه میثم بهم کمک نمیکرد الان من به اینجا نمیرسیدم. فقط میدونم مقصر هم خودم بودم هم پدر مادرم دیگه هیچوقت نمیشه زمان رو برگردوند به عقب. داستان زندگیمون رو گفتم شاید به درد خیلی از پدر مادرا یا دخترایی که مثل من هستن بخوره تا بتونن از همین الان به خودشون بیان قدر لحظه لحظه با هم بودن کنار عزیزانتون رو بدونید. ❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#یک_نکته_از_هزاران 🌱 سید مجید نوجوان در سال ۱۳۴۵ برای ادامه تحصیل در دانشگاه در آزمون سه دانشکده ف
🌱 جناح مذهبی به رهبری سید مجید شریف واقفی، جناح سیاسی به ریاست محمدتقی شهرام و جناح نظامی به رهبری بهرام آرام قرار داشت. ازدواج سازمانی سیده مریم و سید مرتضی شریف واقفی خواهر و برادر سید مجید از ازدواج برادرشان اظهار بی‌اطلاعی کردند اما براساس اعترافات وحید افراخته، مسوول بخش مارکسیست سازمان منافقین، مجید اوایل دهه ۱۳۵۰ با لیلا زمردیان دختر عباسعلی و نرگس و خواهر کوچکتر یکی از دوستان مارکسیستش که در دانشگاه با او آشنا شده بود و یک سال از خودش کوچکتر بود، ازدواج کرد. وحید افراخته پس از قتل فجیع مجید و دستگیری توسط ماموران ساواک، در اعترافاتش در دادگاه پهلوی گفت: «لیلا زمردیان قبل از شهریور ۱۳۵۰ از طریق پوران بازرگان و زری عاملی با مجاهدین تماس‏‌هایی برقرار کرد. مدتی مسلح به سلاح ۳۵ / ۶ میلی‌متر بود و بعدا اسلحه از او گرفته شد. مخفی شدن او زمانی بود که رضا رضایی مخفی شده بود و در منزل منیره اشرف زاده سکونت داشت و بیرون نمی‌آمد. رضا به بهرامِ آرام گفته بود که احتیاج به زن دارد و آرام، لیلا زمردیان را به همین منظور به این منزل آورده و او را مخفی کرده بود. او رضا را پذیرفت و به اصطلاح زن او شد. لیلا که فردی مغرور و جاه طلب است، با استفاده از حربه‏ های زنانه در این مدت اطلاعات زیادی نسبت به مسائل گروهی و تشکیلاتی به دست آورد. ماموریت نوشتن اطلاعات و عکس‌برداری از آنها به وسیله مینوکس به او سپرده شد. او مدتی بعد به همراه شریف واقفی به کارگری فرستاده شد و شریف واقفی که به صورت پنهانی شروع به جمع‌آوری افراد مذهبی کرده بود، این مساله را با لیلا زمردیان در میان گذاشت. لیلا وحشت کرده بود و با نوشتن نامه‌ای جریان را به اطلاع گروه رساند سپس به گروه پیوست و تحت مسؤولیت دختری به نام N قرار گرفت و N تحت مسؤولیت شهرام قرار داشت. البته معلوم نیست لیلا این دختر را به چه نام می‌شناسد ولی به شدت از او ناراضی بود و می‌گفت: «من نمی‌خواهم تحت مسؤولیت او باشم.» لیلا زمردیان در پایان توسط مامورین عملیاتی کمیته مشترک ضد خرابکاری که به منظور شناسایی و دستگیری اعضای گروه‏های تروریستی مشغول به کار بودند، کشته شد. مامورانِ خیابان ری به هنگام گشت در حوالی میدان شاه به یک زن چادری جوان ظنین شده و چون قصد تعیین هویت او را داشتند. وی با استفاده از ازدحام جمعیت و ترافیک سنگین فرار کرد و به اخطارهای ماموران توجهی نکرد و علاوه بر آن تظاهر به داشتن اسلحه کرد. او در کوچه شترداران از ناحیه لگن خاصره و پا مورد اصابت گلوله قرار گرفت و چون از فرار ناامید شده بود با جویدن قرص سیانور خودکشی کرد و در راه بیمارستان فوت کرد. در بازرسی بدنی از او یک قطعه کارت شرکت لرد الکترونیک با مشخصات صدیقه خلقی، ملحق به عکس لیلا زمردیان، یک یادداشت حاوی تعدای قرار ملاقات گروهی، یک نشانی منزل، یک عدد قرص سمی، مبلغ ۲۶ هزار و ۹۰۰ ریال وجه نقد، سه حلقه انگشتری، یک رشته گردنبند و یک عدد ساعت اراتور زنانه مستعمل متعلق به گروه، نزد او بود.» جاسوسی از همسر سازمان در اسفند ۱۳۵۳ از طریق لیلا زمردیان که رابط سید مجید شریف واقفی با سازمان بود، متوجه مسلح بودن سید مجید شد. این مسئله از سوی سازمان قابل تحمل نبود چون او به دلیل مخالفت با تغییر ایدئولوژی از سازمان تصفیه شده بود. زمردیان در نامه‌ای اعتراف کرد از آذر ۱۳۵۳ در جریان مسلح بودن شوهرش بود اما به سازمان گزارش نداده بود. مرتضی صمدیه‌لباف از دیگر اعضای بریده از سازمان و از دوستان شریف واقفی یکی، دو بار به وحید افراخته گفته بود که دیگر به‌دلایل اعتقادی نمی‌خواهد با سازمان کار کند. این مسئله نیز شائبه ارتباط منظم مخالفان را برای هسته مرکزی سازمان تقویت کرد و بنابراین تصمیم به مذاکره اولیه با مخالفان گرفتند. در چند تماس که در فروردین ۱۳۵۴ بین وحید افراخته، به نمایندگی از سازمان با سید مجید شریف واقفی و مرتضی صمدیه‌لباف گرفته شد آنان صراحتا از قطع همکاری و جدایی‌شان از سازمان سخن گفتند. سازمان نیز تصمیم به تصفیه فیزیکی شریف‌واقفی، صمدیه‌لباف و سعید شاهسوندی گرفت. سازمان تاکید داشت بعد از ترور هر سه نفر با سیف‌الله کاظمیان، سمپات صمدیه و انباردار آنان تماس گرفته شود که «انبارک» محل نگهداری اسناد و مدارک آنان را تخلیه کنند و تحویل دهند شهادت هولناک طبق قراری که از طریق لیلا زمردیان به شریف‌واقفی ابلاغ شد، وحید افراخته و او در ساعت چهار بعدازظهر روز ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۴ در سه‌راه بوذرجمهری نو یکدیگر را ملاقات می‌کردند. قبلا محسن سید خاموشی و حسین سیاه‌کلاه در یکی از کوچه‌های خیابان ادیب‌الممالک مستقر شدند و منتظر ورود شریف‌واقفی بودند که قرار بود علامت آن را منیژه اشرف‌زاده کرمانی بدهد. طبق برنامه، لیلا بی‌آنکه از جریان ترور مطلع باشد، سید مجید را تا محل ملاقاتش با وحید همراهی کرد و از او جدا شد.