#حرف_اعضا 💜🍃
سلام خانمی که گفتن چیکار کنند شوهرشون حرفشونو گوش بدن ودخترشون هم اصلا بهشون گوش نمیده وبد وبیراه بهشون میگه
خانم من شما رو ندیدم ونمیشناسم ولی پیداست خانمی هستی که زیاد کنترل گری داری وامر ونهی میکنی عزیزم چرا میخوای دیگرانو تغییر بدی چون این راه اشتباهه کسی تا اراده نکنه نمیتونه تغییر کنه شما چرا دنبال دعا وطلسم هستید پول دعا رو بده ۱۰ جلسه برو مشاوره خانواده وسعی کن خودتو تغییر بدی ببین چجور شوهر وبچه هات تغییر میکنند عادت های ۲۰ ساله وسی ساله ما با یکی دوماه تغییر نمیکنند باید اراده کنی دوره وکلاس بری وواقعا تلاش کنی واز خودت شروع کن تا اونام به مرور وکم کم تغییر کنند .بچه های شما دیگه بزرگن خودشون میدونن چیکار کنند حتی اگه راه را اشتباه بره بزار بره جلوشو نگیر بزار امتحان کنه وخودش راهشو پیدا کنه شما خودتو داغون میکنی یه مدت بهش گیر نده وکاریش نداشته باش تاییدش کن ودوستش داشته باش بدون قید وشرط دوسش داشته باش دوستان چرا همش به فکر دعا ودعا گر هستید خدا خودش بارها تو قران به تفکر اشاره میکنه ومیگه به خودتون وکارهاتون فکر کنید باید خودمونو درست کنیم دوستان فقط مشاوره برید فقط مشاوره ومشاوره را ول نکنید فقط دنبال آموزش باشید ودوره های زوجی وهمسر داری بگذرونید این ها همه از نا آگاهی ونادانیه
ما همیشه دنبال راههای ساده وراحت میگردیم ولی نمیخوایم زحمت به خودمون بدیم نمیخوایم تغییر کنیم فقط میگیم دیگران تغییر کنند وکجا دعا بگیریم دیگرانو تغییر بدیم
دوستان برای تعجیل درفرج وسلامتی امام زمان ۳ تا صلوات بفرستید التماس دعا
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام ممنون از کانال خوبتون من یک زن ۳۲ ساله هستم ۱۹ ساله ازدواج کردم ۳تا بچه دارم هر ۳ پسر هستن ۱۷ ساله ۱۲ساله و ۱سال نیم من زندگیمو خیلی دوست داشتم همسرم ۴۲ سالشه کارش آزاد ۱۵ سال احتیاد داره به تریاک خب زندگی خوبی داشتیم من زن زیاد خواهی نیستم خدایش شوهرم اگه پول داشت کم نمیزاشت ی چند بار دیدم که با اینو اون پیام میده با خانم ها من هی میگفتم نکن این کارارو ما زندگیمون خوبه خرابش نکن من زندگیمو تورو دوست دارم خرابش نکن میگفت باشه کاری نمیکنم الا یک ماه فهمیدم دوسال با یک خانم رابطه داشته رفتم خونه پدرم شکایت کردم قبلا هم رفته بودم به خاطر این کارش ولی نسفه راه برگشتم گفتم این کارو ول کن نکن ابرومون میره گفت ولش کردم ولی دروغ میگفت الا یک ماه است که فهمیدم دروع میگفته ولش نکرده رفتم خونه پدرم شکایت کردم مهرمو گزاشتم اجرا ولی همش تو فکر بچه هام بودم چون اون دوتا بزرگارو نبردم مدر شوهرم اومد دنبالم گفت بخاطر بچه هات بیا رفتم شوهرم میگه پشیمونم ولی من حالم اصلا خوب نیست هروز دارم به رابطش با زنه فکر میکنم یوقت دلم میخواد بمیرم یوقت که با بچه هام دور هم هستیم میگم خدارو شکر من همیشه خدارو شکر میکردم به خاطر زندگیم حالا هرچی که بود کم زیاد همیشه راضی بودم الا از خداهم گلگی میکنم که طچور زندگیم اینجوری شد من زنی بودم که همه به شوهرم میگفتن چکار کردی به درگاه خداکه همچین زنی خدا بهت داده نمیدونم حال این روزام خیلی بده برام دعا کنین چون میخوام زندگی کنم میخوام پیشه بچه هام باشم
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
علی بن ابیطالب ، از طرف پیغمبراكرم ، ماءمور شد به بازار برود و پیراهنی برای پیغمبر بخرد. رفت و پیراهنی به دوازده درهم خرید و آورد. رسول اكرم پرسید:این را به چه مبلغ خریدی ؟. به دوازده درهم .
این را چندان دوست ندارم ، پیراهنی ارزانتر از این می خواهم ، آیا فروشنده حاضر است پس بگیرد؟. نمی دانم یا رسول اللّه !.
برو ببین حاضر می شود پس بگیرد؟. علی پیراهن را با خود برداشت و به بازار برگشت . بفروشنده فرمود:پیغمبر خدا، پیراهنی ارزانتر از این می خواهد، آیا حاضری پول ما را بدهی و این پیراهن را پس بگیری ؟. فروشنده قبول كرد و علی پول را گرفت و نزد پیغمبر آورد. آنگاه رسول اكرم و علی با هم به طرف بازار راه افتادند؛ در بین راه چشم پیغمبر به كنیزكی افتاد كه گریه می كرد. پیغمبر نزدیك رفت و از كنیزك پرسید:چرا گریه می كنی ؟. اهل خانه به من چهار درهم دادند و مرا برای خرید به بازار فرستادند؛ نمی دانم چطور شد پولها گم شد. اكنون جراءت نمی كنم به خانه برگردم . رسول اكرم چهار درهم از آن دوازده درهم را به كنیزك داد و فرمود:هرچه می خواستی بخری بخر و به خانه برگرد. و خودش به طرف بازار رفت و جامه ای به چهار درهم خرید و پوشید. در مراجعت برهنه ای را دید، جامه را از تن كند و به او داد. دو مرتبه به بازار رفت و جامه ای دیگر به چهار درهم خرید و پوشید و به طرف خانه راه افتاد. در بین راه باز همان كنیزك را دید كه حیران و نگران و اندوهناك نشسته است ، فرمود:چرا به خانه نرفتی ؟. یا رسول اللّه ! خیلی دیر شده می ترسم مرا بزنند كه چرا این قدر دیر كردی . بیا با هم برویم ، خانه تان را به من نشان بده ، من وساطت می كنم كه مزاحم تو نشوند. رسول اكرم به اتفاق كنیزك راه افتاد همین كه به پشت در خانه رسیدند كنیزك گفت :همین خانه است رسول اكرم از پشت در با آواز بلند گفت :ای اهل خانه سلام علیكم . جوابی شنیده نشد. بار دوم سلام كرد، جوابی نیامد. سومین بار سلام كرد، جواب دادند:اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا رَسُولَ اللّهِ وَرَحْمَهُاللّهِ وَبَركاتُهُ. چرا اول جواب ندادید؟ آیا آواز ما را نمی شنیدید؟. چرا همان اول شنیدیم و تشخیص دادیم كه شمایید.
پس علت تاءخیر چه بود؟. یا رسول اللّه ! خوشمان می آمد سلام شما را مكرر بشنویم ، سلام شما برای خانه ما فیض و بركت و سلامت است . این كنیزك شما دیر كرده ، من اینجا آمدم از شما خواهش كنم او را مؤ اخذه نكنید. یا رسول اللّه ! به خاطر مقدم گرامی شما، این كنیز از همین ساعت آزاد است . پیامبر گفت :
خدا را شكر! چه دوازده درهم پربركتی بود، دو برهنه را پوشانید و یك برده را آزاد كرد.
داستان راستان/استاد مطهري
#نامه_های_آسمانی 🕊
وصیت نامه شهید مسلم خیزاب
وصیت شماره یک: اینجانب مسلم خیزاب فرزند صفرعلی وصیتنامه خویش را پیش از سفر حج عمره در کمال صحت و سلامت جسم و روح در مورخ 93/12/4 به استحضار میرساند: پس از حمد و ثنای الهی، تمامی امور زندگی دنیا و آخرت خود و خانوادهام را حق واگذار نموده و توکلم تنها بر آستان باریتعالی بوده و تسلیم امر او بوده و بر تمامی اتفاقات زندگیام راضی بوده و از اون تشکر مینمایم. 1. آرزوی دیرینهام شهادت با دشمنترین دشمنان خدا و ائمه اطهار (علیهمالسلام) و در میدان نبرد با آنها البته پس از زیارت کربلا و عتبات بوده که امیدوارم به آن برسم ولی چنانچه مشیت الهی غیرازاین بود، امیدوارم در حال عبادت و در بهترین حالات ارتباط عبد و معبود از دنیا بروم و به هر صورت وصیتنامه خود را تقدیم میدارم. 2. چنانچه از سفر حج برنگشتم؛ تمامی اموالم اعم ماشین پژو، خانهام در خیابان *، تمامی موجودیام در تمامی بانکها و تمامی حقوق و مزایای شغلیم را تمام و کمال به همسرم بدهید که او در وقار و کمال و حجاب و عزت سرآمد است و بهترین کس برای نگهداری فرزندم میباشد و هر جا که او فرمود مرا دفن کنید و اگر شهید شده بودم در گلستان شهدای اصفهان دفنم کنید و در مراسمهایم هرچه او فرمود را انجام دهید که او بهتر از هرکسی مرا و علایقم را میشناسد. ۳. راضی نیستم که هیچکس کمترین حرف و ناراحتی با همسرم بنمایند که او امینترین و مهربانترین کس نزد من است. ۴. چنانچه با همسرم هر دو دار دنیا را ترک کردیم، * پدربزرگ مادری فرزندم را بهعنوان قیم و وکیل فرزندم قرار دهید و تمامی اموال منقول و غیرمنقول مرا به او بسپارید تا او را تا سن تکلیف نگهداری کند و پس از سن تکلیف، حق با فرزندم میباشد که با چه کسی زندگی کند. ۵. اگر تنها خودم مرده بودم و پدر و مادرم اصرار بر دریافت وجه شرعی طبق قوانین اسلام را داشته و از فرزندشان طلب ارث کردند، همسرم بهحساب رسیدگی و طلب آنان بپردازد. 6. پس از مرگم وکیل و همهکاره همسرم باشد. ۷. تمامی وامها و بدهکاریهای اداریام، بیمه فوت است و با مرگ بنده سریع پیگیری کنید تا دیگر از حقوقم هیچ قسطی کسر نگردد. 8. به کسی بدهکاری ندارم ولی از همه حلالیت طلب کنید و برایم یک سال نماز و روزه بگیرید و خمس مالم را تاکنون دادهام. ۹. پدر و مادرم را برای رضای خدا بیمه نمودهام ولی عائله و نانخور من نبودهاند و از این بابت هیچ ارث ندارند و تنها به لحاظ شرعی و اسلامی میتوانند طلب ارث کنند که همسرم آنرا بپردازد. ۱۰. درازای مهریه به همسرم یک باب خانه خیابان *** و ماشین پژو و حقوقم را بخشیدهام. ۱۱. همسرم با مالی در اختیار اوست عهدهدار نگهداری و تربیت فرزندم شود. ۱۲. کفن با پول خمس داده خریدهام و در خانهدارم، مرا در همان کفن کنید و اگر امکان داشت مرا در خانه خودم بشویید و راضی نیستم افراد غیر مرتبط جنازهام را ببینند و سعی کنید اگر زحمت نبود پنجشنبه یا جمعه مرا به خاک بسپارید. به فرمانده لشکرم بگویید که شهادت دهد که هر چه آنچه در توان داشتم صرف کردم تا مایه عزت و اقتدار لشکر 14 امام حسین (علیهالسلام) باشم و شفاعت مرا در آخرت نزد حضرت سید الشهداء (علیهالسلام) بنماید. بر روی سنگقبرم بنویسید که «تشنه نابودی صهیونیستها بوده و هستم و بهترین روزم، روز نابودی صهیونیستهاست.» پدرومادر عزیزم اولاً مرا به خاطر همه بدیها و خطاهایم حلال کنید و دوما از هر چیزی که مایه ناراحتی همسر و فرزندم میشود پرهیز کنید که هر آنچه از محبت اهلبیت و دوستی آنان و علاقه به اسلام و انقلاب و رهبر عزیز دارم بهواسطه شماست. همسر عزیز و باکرامتم اولاً مرا به خاطر همه بداخلاقیها و اشتباهاتم حلال کنید و دوما سعی کنید مایه آبروی من مثل قبل باشید و همواره به یاد شهدا و خانواده آنان باشید و گوش به فرمان رهبر فرزانه انقلاب باشید و از سختیها نهراسید که خداوند همواره با ما بوده و هست و گاه تا لبه پرتگاه مرا برده و زندگی ما را در آزمونهای سخت قرار داده ولی همواره حامی ما و یاور ما بوده است. فرزند نازنینم بدان که شما را بسیار دوست میداشتم و مرا به خاطر همه کمبودهای حضوری و مادی حلال کن و امیدوارم که خدا شمارا مانند حضرت علیاکبر (ع) در پناه خودش حفظ نماید. دست از نماز و دعا و قرآن برندار تا هیچگاه محتاج خلق ضعیف نشوی و بدان خدا ما را تنها نمیگذارد و از رگ گردن به ما نزدیکتر است و ما باوجود خدا بسیار ثروتمندیم.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#احکام_دین ☀️🍃
منظور از خون نفاس
پرسش :منظور از خون نفاس چیست؟
پاسخ :زمانی که نخستین جزء بچه از شکم مادر بیرون میآید، هر خونى که زن میبیند خون «نفاس» است و زن را در این حال «نفساء» میگویند، بناتر این خونى که قبل از خارج شدن طفل میبیند نفاس نیست.
وجوب غسل نفاس بعد از عمل سزارین
پرسش :آیا زنی که بهصورت عمل سزارین زایمان میکند باید غسل نفاس انجام دهد؟
پاسخ :درصورتیکه از مجرای طبیعی خونی جاری شود (که معمولاً جاری میشود) غسل نفاس دارد.
مدت خون نفاس
پرسش :خروج خون نفاس از رحم زن تا چه مدّت طول میکشد؟
پاسخ :ممکن است خون نفاس یکلحظه بیشتر خارج نشود، ولى بیشتر از ده روز نمیشود.
عدم شرط صفات خاص در خون نفاس
پرسش :آیا لازم است خون نفاس، همانند خون حیض و استحاضه، ازنظر رنگ، سرعت، حرارت و برودت و مانند آن، شرایط خاصی داشته باشد؟
پاسخ :خون نفاس در حقیقت باقیمانده خون حیض است و معمولاً داراى صفات آن مىباشد؛ ولى بودن آن صفات در آن شرط نیست.
عدم شرطیت استمرار در خون نفاس
پرسش :آیا استمرار در خون نفاس هم شرط است؟
پاسخ :استمرار در خون نفاس شرط نیست، ولى اگر در اثناء کاملاً پاک شود، باید عبادتهای خود را انجام دهد.
عدم محاسبه شب ها در محاسبه ایّام نفاس
پرسش :آیا در ایّام نفاس فقط «روز» ملاک است، یا باید شبانه روز را ملاک قرار داد؟
پاسخ :در فرض سؤال تنها روز ملاک است.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 مهسا اون لحظه که حمید این حرف رو بهم زد دلم برای خودم سوخت گفتم برای اینکه نمیخو
#داستان_زندگی 🌸🍃
مهسا
بیتا ادامه داد :تو خیلی خوشگلی مهسا ...مگه میشه حمید حسی بهت نداشته باشه سرم رو انداختم پایین و گونه هام سرخ شد و چیزی نگفتم که بیتا یهو گفت مهسا ...یه چیزی فقط بهت بگم ... حمید خیلی روشن فکره ولی اگه بفهمه محسن بهت نزدیک شده و کار تموم شده قیدتو میزنه!...آخه هرچی باشه شوهرخواهرشه چشمام رو گرد کردم و گفتم خب ...خب چیکار کنم آخه ... اون منو صی.غه کرده که بیتا یه کلید آورد و گفت این کلید این در اتاقه هروقت خواستی بخوابی قفل کن اگه محسنم در زد داد بزن من میام! منم که اون لحظه مهر حمید به شدت به دلم نشسته بود حرفای بیتارو قبول کردم و باشه ای گفتم که بیتا گفت فردا با داداش حمیدم میخوام برم خرید ...توهم بیا یکم بیشتر صحبت کنین اون لحظه انگار دنیارو به من داده بودن لبخند پهنی روی لبم نشست و باشه ی کش داری گفتم بیتا بلند شد رفت بخوابه بااینکه بارها حمید میخواست بهم بفهمونه که نمیتونم باهاش باشم ...بیتا بهم امیدواری داده بود که باعث میشد قند توی دلم آب شه شب از خوشحالی حرفای بیتا و کادوهای حمید به چشمم خواب نمیومد گوشیم که برام گرفته بود باعث میشد یکم سرگرم شم فقط نمیدونستم اگه محسن بپرسه باید چی بگم همینجوری با گوشیم داشتم ور میرفتم که یاد مامان بابام افتادم چقدر دلم براشون تنگ شده بود گفتم چطوره یه زنگ بهشون بزنم سریع شماره ی مامانم رو گرفتم صدای غم آلود مامانم توی گوشی پیچید تا صداشو شنیدم گفتم قربونت برم مامان و مامانمم شروع به گریه کرد ازش پرسیدم میتونیم همو ببینیم یا نه که گفت بابام گفته تا وقتی مهسا عقد رسمی محسن نشه حق دیدن مارو نداره با گریه خداحافظی کردم و خودمو به سرنوشت سپردم صبح زود بیتا اومد سراغم و گفت مهسا زود آماده شو بریم منم سریع رفتم حمام و لباسای نسبتا قدیمی و کهنه ام رو پوشیدم و با لوازم ارایش بیتا یه ارایش ملیح کردم که بیتا بهم گفت خیلی خوشگل شدی! محسن از اینکه فهمید من و بیتا باهم میخوایم بریم مرکز خرید چشماش گرد شد و اگه دروغ نگم یکم ترسید !..ولی چیزی نگفت منو بیتا رفتیم بیرون و بیتا توی حیاط منو کشید کنار و گفت تو حمیدو دوس داری مگه نه؟ با خجالت سرم رو پایین انداختم و گفتم آره! گفت پس بهش بگو ...همش ابراز علاقه کن .حمید به خاطر وضعیت یکم سخت میگیره ولی اخرسر قبولت میکنه!
حمید رنگش سرخ شد متوجه خجالتش شدم ...نفس عمیقی کشید و گفت مهسا خانم شما الان یه خانوم شوهر دارین ...این حرفا درست نیست که به من بگید! منم که فکر کردم حمید به خاطر اینکه من صی..غه ی محسنم منو نمیخواد پریدم تو حرفش و گفتم چه شوهری... ما حتی بهم نزدیکم نشدیم اون برادرشوهرم سابقمه فقط! که حمید هوفی کشید و ازسرجاش بلند شد و گفت من میرم یه دوری میزنم تا بیتا بیاد برمیگردم! حمید پاشد رفت تا بیتا اومد پیشم و تند تند پرسید چی گفتی بهش اون چی گفت؟ منم از روی ناراحتی نفس عمیقی کشیدم و گفتم راستش فکر نکنم حمید حسی به من داشته باشه اخه یه جوری رفتار کرد انگار منو نمیخواد! که بیتا گفت وا ...خب چه انتظاری داشتی ... اون نمیخواد براش حرف دربیاد ...برو پیشش بگو من میتونم به خاطر تو محسنو ول کنم و کلی دیگه ابراز علاقه کن تا خام شه ! مطمعن باش اون میخوادت ولی به خاطر حرف مردم میترسه ...تو باید اونو با حرفات خامش کنی! بازم به حرفای بیتا گوش کردم و سریع از سرجام بلند شدم و گفتم خب پس تو اینجا بمون تا من برم سراغ حمید و یکم دیگه باهاش صحبت کنم بیتا لبخندی زد و گفت بدو بدو برو منم رفتم دیدم حمید کلافه داره دم در کافه راه میره و دستش رو توی موهاش میبره رفتم پیشش و گفتم حمید نگران نباش...من از روز اولی که تورو دیدم اینقدر عاشقت شدم که به خاطرت حاضرم ریسک کنم و سریع محسن رو ول کنم و باهم باشیم .. نگران حرف مردم نباش ...مهم علاقه ای هست که بهت دارم ...اینقدر دوست دارم که به هیچ مردی به جز تو نمیتونم فکر کنم ! حمید کلافه با یه صدای نسبتا بلند گفت مهسا بسه!...ساکت شو !...سریع به بیتا بگو بیاد برسونمتون خونه خسته شدم! شاید اگه حمید نمیبردم بیمارستان و واسم کادو نمیخرید و یکم مهربونی نمیکرد منم حرفای بیتارو باور نمیکردم ولی اون لحظه فقط این رفته بود توی ذهنم که حمید به خاطر حرف مردم ازم دوری میکنه و حق رو بهش میدادم! رفتم بیتارو صدا زدم و باهم رفتیم سوار ماشین حمید شدم توی همه ی طول راه اخم روی صورت حمید بود رسیدیم خونه و خواستیم خداحافظی کنیم که یهو حمید گفت زود باشین پیاده شین دیگه حوصلمو سربردین من و بیتا هم ازتر.س سریع پیاده شدیم و رفتیم داخل بیتا دیگه چیزی بهم نگفت و رفت توی اتاقش منم رفتم توی اتاقم که یهو محسن اومد توی اتاقم و گفت دلم برات تنگ شده بود مهسا ...نمیدونم چرا اینقدر زود زود دلتنگت میشم
#ادامه_دارد
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام خدمت شما و گروه خوبتون من سوالی داشتم که خیلی ازاین بابت ناراحتم من یه توده ت
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
🚫🚫سلام دوست عزیزی ک راجب شوک درمانی پرسیدن من از هرکی پرسیدم گفتن بده ولی دکترها گفتن راه درمانه برای افسردگی شدید و ده جلسه انجام دادن خیلی خوب شدن چون همیشه دادو فریاد میکردن همیشه فکر خودکشی و ده ها مشکل دیگه خداروشکر بهتر شدن ولی بعدشم زیر نظر دکتر اعصاب و روان بودن فقط بعدشم ی کم فراموشی میگیرن و وقایع عادی روزمره و خاطره های گذشته یادشون نمیاد و ممکنه اب دهنشون ی ماه بی اراده بره نترس نگران نباش از نظر تغذیه و روحیه بهشون برسید و غذاهای سرد زیاد نخورید یا خرما و ... استفاده کنید از چندتا دکتر بپرسید راهنمایی میکنن
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام...وقت بخیر ..ممنون از شما و همه عزیزان...
ما یک خونه که ارثیه پدر و مادریمون هست..شوهر خواهرم. رفته تصرف کرده و بلند نمیشه وچون خونه های قدیمیه سند دار نیست...از هر راهی اقدام کردیم خیلی به بن بست میخورین.طوری که دیگه ول کردیم...خواهش میکنم با نفس های گرمتون برای گرفتن حقمون دعا کنید🙏🙏🙏🙏
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
درجواب اون اقایی ک گفتن با برادرش زمین شریکی داشته برو شکایت کن حقش بزار کف دستش ماهم یکی ازین برادرهایی ک سرحق خودشون نیستن وطمعکارو خودخواه هستن رو داریم خدارو خوش نمیاد یکی ب پول وسرمایش نیاز داره اون یکی ککش هم نگزه براخودش بشینه راحت خدا ازین حرام خوارها نگذره ...
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام با تشکر از ادمین محترم و دوستان عزیز که زحمت میکشن پاسخ سوال هارا میدن در مورد خانمی که گفته بودن لرزش دست دارن یکی از اقوام نزدیک من هم همین مشکل را پیدا کرده بود بعد از آزمایشات زیاد متوجه شدن که پر کاری تیروئید دارن خدا را شکر بعد از چند دوره درمان مشکلشون بر طرف شد
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خدمت اون دوستی ک گفتن ذکر یا حق رو چند بار بگم برای وصول طلب فقط کافیه روزی ۱۰۸ بار بگی آداب خاصی هم نداره
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام در مورد خواهر عزیزی ک گفتن عقدساده ای داشتن و دوتا بچه ای شوهرش رو نگه داری میکنه خدا خیرت بده عزیزم باهرکی باید مثل خودش رفتار کرد همین جور که بهت تبریک نمی گم و هدیه یا دعوت یا جشن هیچی برات نمی گیرن شماهم احترامشون رو داشته باش ولی بیش از حد نه مثل خودشون باش مگه تو از اونا چی کم داری
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام به آدمین عزیزوشب بخیرمیخاستم اگه میشه پیام منو به این خانم بدین من ماله همین روستادشت مرغاب که نزدیک پرورش ماهی هست هستیم وشهربعدی بعدی قادرآباد هستش اگه خواستین من میتونم بهشون کمک کنم اگه فامیل اون شخصی که منزلشون رفتن روبگن میتونم کمکی بهشون بکنم احتمالا همین دشت مرغاب اومدین چون اولین آبادی یاهمین روستا مرغاب هست بعد ازمرغاب میشه قادرآباد ولی چون دشت مرغاب روخیلیا نمیشناسن میگن قادرآباد
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام
خدمت دوستان عزیز
خدمت دوستمون که سوال کرده بودن برای کسی که میخواهد سفر بره، بله عزیزم
سنگ را از محل رفت وآمد که هرروز از اون مسیر میرن بر دارید
ان شاالله حاجت روا بشین
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خدمت دوستان
یکی از دوستان فرموده بودن دستور قفل کردن شوهر را دوستمون نذاشتن ولی دوستمون دستور را گذاشتن ایشون ندیده بودن من با اجازه دوستمون ی بار دیگه دستور قفل کردن همسر را میذارم
زن یک قفل نو کار نکرده بر دارد روی قفل اسم شوهر و مادر شوهرش را بنویسد
بر روی کلید اسم خودش و مادرش را بنویسد
قفل را در دست چپ بگیرد
وکلید را در دست راست
111 بار ذکر یا فتاح را بگوید
بعد کلید را داخل قفل بگذارد و بگوید
افتح لی یا فتاح قلب فلان ابن فلانه و اجعله مسکنا لی
بعد از آن قفل را باز کند و بگوید
واغلق قلبه علی محبتی حتی لا یحب احد غیری
و سپس قفل را ببندد و همیشه همراه خود داشته باشد بدون این که کسی ببیند
این قفل تا زمانی که بسته باشد شوهر در تسخیر و اطاعت زن باشد و هیچ گاه مرد به زن دیگری تمایل پیدا نکند
و تا زمانی که قفل بسته باشدتمام زنان در نظرمرد سیاه باشند
سعی کنید از قفل کوچک برای این کار استفاده کنید که باید همراهتون باشه سنگین و جا گیر نباشد
سوره مزمل را هم هر روز بخوانید و خودتون هم به همسرانتان مهر بورزید
ی تعدادی از دوستان هم سوال کرده بودن برای پسر هامون هم میتونیم استفاده کنیم که دوستمون فرموده بودن نمیدونم برای سربراهی پسران اهدنا الصراط المستقیم را زیاد بگید
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
یکی از دوستان هم در مورد ذکر یا حق سوال کرده بودن هر روز 108 مرتبه بخوانید برای گرفتن طلب زمان خاصی هم نداردعزیزم
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍏
📚 #درمان_کیست_تخمدان:
👈 اکثر کیست ها بلغمی هستند، از خوردن آب یخ و خوراک های با طبیعت سرد و شنا در استخر و گرفتن دوش سرد و نشستن روی چمن ها یا سنگ یخ در ده و زندگی در محل های سرد و نمناک به وجود می آیند .
👈 #کیست_ها در فصول سرد سال ،بزرگتر می شوند .
👈 توصیه: هنگام مصرف #نوار_بهداشتی در ایام #قاعدگی, یک لایه پارچه نخی تمیز روی آن بکشید و بعد استفاده کنید .
✍ #کیست_تخمدان باعث #تنبلی_تخمدان، #ناباروری، #نازایی، #یائسگی_زودرس و... می شود⚠️
👈 درمان کیست تخمدان🔰)طول درمان ۴۰ تا ۱۲۰ روز).
1➖دمنوش گل اسطوخودوس هندی با کمی عیل طبی(صبح ناشتا).
2➖دمنوش پونه و آویشن با کمی عسل طبی(میان وعده).
3➖یک قاشق شربت خوری سیاه دانه را با 2 قاشق عسل طبی ترکیب کنید بخورید(هر شب قبل از خواب).
4➖روغن مالی با روغن های سیاهدانه یا کنجد یا زیتون و... زیر شکم تا پهلوها(به غیر از ایام قاعدگی).
5➖بادکش زیر شکم و کمر یک شب در میان ۲۱مرحله(به غیر از ایام قاعدگی).
6➖شبی یک استکان عرق رازیانه نیم ساعت قبل از شام همراه با کمی عسل طبی(به غیر از ایام قاعدگی).
👈 توجه : دخترانی که ازدواج نکرده اند از دود داروهای (اسفند ،کندر و زاج) باید استفاده کنند (دود را ۱۴روز باید به داخل رحم برسانند).
7➖استفاده از داروی ترکیبی به صورت واژینال ۱۴مرحله در ایام پاکی (زاج به اندازه یک نخود+یک قاشق مرباخوری عسل+یک قاشق چایخوری روغن زیتون اصل بودار تصفیه نشده).
8➖دمنوش گل آروانه با کمی عسل طبی قبل از نهار و شام یک فنجان .
9➖سرگین الاغ(عنبر نسارا) را روی زغال روشن بریزید و دود آن را به واژن برسانید .
❌از مصرف بیش از حد چای سبز و گیاهان دارویی که باعث چربی سوزی می شوند پرهیز کنید⚠️
📚 #درمان_افتادگی_رحم و مثانه:
🙏 لطفاً دقت بفرمایید و دستورات را دقیق انجام دهید👇
1➖بادکش گرم ناحیه زهار و سپس ماساژ با روغن های گرم و قابض مانند مخلوط روغن های بادام تلخ و روغن دارچین و روغن زنجبیل .
2➖ماساژ زیر شکم تا پهلوها .
3➖مصرف دم نوش مخلوط بابونه شیرازی وسداب وزیره و پنج انگشت و آویشن شیرازی وپونه کوهی .
❌پرهیز از غذاهای سرد و تر⚠️
❌پرهیز از مکان های سرد و مرطوب⚠️
4➖پوست خربزه خشک کرده را بکوبید وبا شکر قهوه ای مخلوط کنید و بخورید .
5➖شستشوی مهبل با آب جوشانده و صاف کرده ی مخلوط تخم ترشک و مازو هرکدام ۲۰ گرم و سعد کوفی ۱۰ گرم نیم کوب شده و مقدار کمی زاج سفید .
6➖شستشوی مهبل با آب جوشانده و صاف کرده مخلوط گلنار فارسی و فوفل و جفت بلوط و پوست انار .
7➖هر روز: آبزن با جوشانده مورد و پوست انار به نسبت مساوی(جوشانده و آب صاف کرده آن را در لگن ریخته و تا گرم است در آن بنشینید .
8➖از خوراکی هایی با طبیعت گرم، بیشتر استفاده کنید .
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا ❤️🍃
سلام خدا قوت عزیزم. لطف کردی یه پیام منو گذاشتی یکی دیگه لطف کن بزار. و اینکه بابت طولانی شدن پیامم معذرت میخوام حلالم کنید من سال 94 وقتی میخواستم عروسی کنم. موقع گرفتن جهاز. زد و پدرم ورشکست شد و هیچ پولی نداشتن برام جهاز کنن همسایه ها کمک میکردن یکی پتو میاورد یکی یه تیکه ظرف و ظروف میگرفت به عنوان کادو میآورد چون میدونستن بابام ورشکست شد. منم از ناراحتی داشتم دق میکردم که خدایا مگه با این چیزا جهازم جور میشه. خلاصه با قرض و هزار دوندگی یه کم جهاز جور کردیم مونده بود سرویس چوب و اجاق گاز و لباسشویی که هرجوری فکر کردیم دیدیم نمیتونیم تهیه کنیم. حالا یک هفته مونده به عروسی ماهنو اینا رو تهیه نکردیم خانواده شوهرم هم زبون نفهم و از اونایی که منتظر یه آتو. بودن تا زخم زبون بزنن فکر کنید من چه حالی داشتم. یه روز یکی از همسایه ها به عنوان کادو یه مقدار پول آورد به مادرم داد ماهم گفتیم چون مبلغش زیاد نبود. بریم چندتا وسیله آشپزخونه مثل دم کنی و سفره اینا بخریم. رفتیم بازار تو مغازه که اینا رو بخریم.مامانم گفت تخفیف بدین دخترم برای جهاز میخواد دستمون خالیه همینم یکی بهمون پولشو داد اومدیم براش بخریم. به خدا هنوز کالا بزرگ براش نگرفتیم یک هفته دیگه عروسیشه مادرم همینجوری چون دلش پر بود داشت میگفت. منم ناراحت بودم فروشنده گفت بخاطر همین دخترتون تو خودشه؟ مادرم گفت آره اون آقا هم گفت خب برید قسطی بخرین مادرم گفت ما که چک نداریم. اگر چک داشتیم خب میخریدیم وقتی. کادوی عروسی جم شد میدادیم شاید باورتون نشه. اون آقا همون لحظه مغازه شو به امون خدا ول کرد. بهمون گفت بریم من براتون چک میدم. تمام وسیله هارو بخرین. ما باورمون نمیشد. مارو برد یه لوازم خانگی. گفت انتخاب کنید. ماهم با خجالت اجاق گاز و لباسشویی انتخاب کردیم. اون آقا 3تا چک به تاریخ های مختلف داد. بعد گفت سرویس چوب هم هرجا میخواین انتخاب کنید بهم خبر بدین بیام اونجا چک بدم. تازه کرایه وانت هم خودش داد گفت کادوی من. ما وسیله هارو بردیم خونه. تا برسیم خونه منو مامانم یکسره گریه کردیم و خدارو شکر کردیم گفتیم خدایا تو چقد بزرگی و ما چقد بدیم که به درگاهت ناامید بودیم ولی تو از جایی که فکرشو نمیکردیم دست مون گرفتی و همه چیز برامون جور کردی و به حق اون آقا دعا کردیم. شب هم با همسرم رفتیم یه جا سرویس چوب انتخاب کردیم به این آقا زنگ زدیم. گفت خودم میام. اومد اونجا. جالب این که همش میگفت یه مبل خوب بگیرین که چندسال بتونید استفاده کنید. ماهم همینجور شرمنده میشدیم میگفت وقتی اومدین تو مغازه و گفتین برای جهاز ناراحتین. انگار یه نیرویی منو حل میداد میگفت کمکشون کن. ماهم. وقتی کادو جم شد پولشو بردیم بهش دادیم بازم 500از ما نگرفت فکر نکنید یه مرد سن بالا بود نه اتفاقاً یه جوون 30خورده ای ساله بود که خودشم تازه عروسی کرده بود. منم همیشه جهازمو نگاه میکنم یادم میاد. میگم خدایا این جوون هرچی ازت میخواد بهترین هارو نصیبش کن تا محتاج بنده هات نشه
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
وقتی كه به هارون الرشید خبر دادند كه صفوان كاروانچی ، كاروان شتر را یكجا فروخته است و بنابراین برای حمل خیمه و خرگاه خلیفه در سفر حج باید فكر دیگری كرد، سخت در شگفت ماند. در اندیشه فرو رفت كه فروختن تمام كاروان شتر، خصوصا پس از آنكه با خلیفه قرار داد بسته است كه حمل و نقل وسایل و اسباب سفر حج را به عهده بگیرد، عادی نیست ، بعید نیست فروختن شتران با موضوع قرارداد با ما بستگی داشته باشد. صفوان را طلبید و به او گفت : شنیده ام كاروان شتر را یكجا فروخته ای ؟ بلی یا امیرالمؤمنین !
چرا؟ پیر و از كار مانده شده ام ، خودم كه از عهده برنمی آیم ، بچه ها هم درست در فكر نیستند، دیدم بهتر است كه بفروشم . راستش را بگو چرا فروختی ؟ همین بود كه به عرض رساندم .
اما من می دانم چرا فروختی ؟ حتما موسی بن جعفر از موضوع قراردادی كه برای حمل و نقل اسباب و اثاث ما بستی آگاه شده و تو را از این كار منع كرده ، او به تو دستور داده شتران را بفروشی . علت تصمیم ناگهانی تو این است . هارون آنگاه با لحنی خشونت آمیز و آهنگی خشم آلود گفت : صفوان ! اگر سوابق و دوستیهای قدیم نبود، سرت را از روی تنه ات برمی داشتم . هارون خوب حدس زده بود. صفوان هرچند از نزدیكان دستگاه خلیفه به شمار می رفت و سوابق زیادی در دستگاه خلافت خصوصا با شخص خلیفه داشت . اما او از اخلاص كیشان و پیروان و شیعیان اهل بیت بود. صفوان پس از آنكه پیمان حمل و نقل اسباب سفر حج را با هارون بست ، روزی با امام موسی بن جعفر علیه السلام برخورد كرد، امام به او فرمود:صفوان همه چیز تو خوب است جز یك چیز. آن یك چیز چیست یا ابن رسول اللّه ؟! اینكه شترانت را به این مرد كرایه داده ای !.
یا ابن رسول اللّه ! من برای سفر حرامی كرایه نداده ام . هارون عازم حج است ، برای سفر حج كرایه داده ام . به علاوه خودم همراه نخواهم رفت ، بعضی از كسان و غلامان خود را همراه می فرستم . صفوان ! یك چیز از تو سؤ ال می كنم . بفرمایید یا ابن رسول اللّه !
تو شتران خود را به او كرایه داده ای كه آخر كار كرایه بگیری . او شتران تو را خواهد برد و تو هم اجرت مقرر را از او طلبكار خواهی شد، این طور نیست ؟. چرا یا ابن رسول اللّه !
آیا آن وقت تو دوست نداری كه هارون لااقل این قدر زنده بماند كه طلب تو را بدهد؟!. چرا یا ابن رسول اللّه !
هركس به هر عنوان دوست داشته باشد ستمگران باقی بمانند، جزء آنها محسوب خواهد شد. و معلوم است هركس جزء ستمگران محسوب گردد، در آتش خواهد رفت . بعد از این جریان بود كه صفوان تصمیم گرفت یكجا كاروان شتر را بفروشد، هرچند خودش حدس می زد ممكن است این كار را به قیمت جانش تمام شود.
داستان راستان/استاد مطهري
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا ❤️🍃
سلام.پسرم سربازی نمیرفت سال ۹۶ به زور فرستادیمش رفت بعداز۸ماه اومدودیگه ام نرفت البته دربین این ۸ماه یه باراومد که دوباره فرستادیمش ولی باردوم نه ماخیلی اصرارکردیم نه اون رفت به خاطر سربازیش دیگه امتحانم نمیتونه بده دیپلمشو بگیره خیلی هم علاقه به تئاتروبازیگری داره به همین دلیلم سربازیشو ول کرد😔 تجربه شما چی میگه چکارش کنم الان ۲۶سالشه ذکری نمازی دعایی که خداهرچه زودتر براش بخاد وکمکش کنه 🙏ممنون میشم برای بچه های منو همه جوونا دعاکنید اجرتون بافاطمه زهرا
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام من خانم 38ساله هستم که 11ساله ازدواج کردم و یه پسر 10ساله چیه دختر6ساله دارم من مشکلم با همسرم اینه که تو این 11سال زندگی هر وقت اشتباهی کردم در حد مرگ کتکم زد حداقل دوهفته یه بار و همیشه شوهرم عصبانی هستش بچه هامون دوست داره ولی نمیتونه باهاشون درست رفتار کنه همیشه سرشون دادو بیداد میکنه و مخصوصا پسرم حتی بیشتر وقتا پسرمو شدیداً کتک میزنه سر یه اشتباه کوچیک بچه همیشه تحقیرش میکنه بهش میگه تو کوری تو عرضه نداری دست و پاچلفتی خنگی هر چی فحش بدم هست بارش میکنه و از همه بدتر الان یک ماه میشه گیر داده به من که برو طلاق بگیر شبام جاشو از من جدا کرده و به من گفت که اصلا دوست ندارم و اصلا نمیخوام تو زندگیم باشی ازت نفرت دارم😭😭😭تو رو خدا کمکم کنید من چیکار کنم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سوال دیگه م اینه که پسرم تو درساش مخصوصا ریاضی خیلی ضعیفه ومن نمیتونم کمکش کنم چون تا پنجم ابتدایی بیشتر درس نخوندم سر از درساش در نمیارم کلاس ریاضی فرستادمش ولی خانومش میگه اصلا تعغیری نکرده من چیکار کنم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خوب هستین
واقعا ممنونم به خاطر گروهی که دارین من هر روز داستان هایی که مردم میفرستن رو میخونم
میخواستم یه سوال بپرسم دفعه پیش هم سوالمو تو گروه گذاشتین ولی کسی جواب نداد من الان ۲۰ سالمه و کلا ۴۸ کیلوام قبلا قرص گین آپ میخوردم و یکم چاق شده بودم ولی الان وزنم برگشته تورو خدا سوالمو اورژانسی بزارین اگه کسی راهکاری داره بهم بگه واقعا خسته شدم از بس بهم میگن لاغری
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام
ممنون از کانال خوبتون
دوستان من یه داداش دارم که 30سالشه حدود 12ساله که دهانش تلخ میشه تمام شهرها پیش انواع دکتر رفته است داروی اعصاب ومعده و،،،،مصرف کردولی تاثیرنداره لطفاً اگه کسی راهکاری بلده راهنماییم کنه چون شبا خواب نداره بایددویا سه باربلندشه دهانش رابشوره، متشکر 🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام برای از بین بردن افکار منفی راهکار میخواستم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام
دوستان عزیزوحبیبه خانم گرامی ترازجانم
یک سوال دارم ممنون می شم راهنمایی ام
کنیددختری۳۷ساله مجردهستم
برای سنگ کلیه رفتم دکترسونو
دکتربهم گفت کلیه هاسنگ دارن
کلیه سمت راست ورم داره
دوتاکیست شکلاتی تخمک رحم داری کسی بوده اینطوری باشه
درمان گیاهی داریانه برای ورم کلیه وکیست؟
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خوبین خسته نباشین یک لطفی بکنید این پیام من زودتر بزارید ممنون میشم دخترم ۱۸ سالش وخوابش بشدت سنگین که تا ۱۰ یا ۱۱ ظهر خوابه وبیشتر کلاسهاش در دانشگاه جامیمونه وامتحانهاش براش غیبت میخوره ترم اول دانشگاه هست الان صورتش بشدت جوش میزنه ودانهای سیاه . زیر چونه وصورتش پر مو هست والان یک پاش میخچه ویک پای دیگه یک زایده در اورده کسی اگر موردی مشابه یا دکتری که نتیجه گرفته در مشهد ممنون میشم راهنمایی کنید خیلی رو روحیش تاثیر گذاشته واین هم عکس پاهاش
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام برهمگی وممنون از زحمات ادمین صبوروحبیبه خانم عزیز
من 52سالمه ازبچگی موهای نازک وکم پشتی داشتم چندسالیه موهام پرشدم ولی بمحض اینکه ازگردنم ردمی کنند شروع می کنند به ریزش ارزوی داشتن موی بلند ازهمون بچگی بدلم مونده واینکه اقام خیلی بدش میاد مو تودست وپاباشه ناراحت میشه البته 15ساله تیرویید کم کاردارم وباقرص کنترل میشه وقبلشم همیش مشکل رو داشتم و موهام خیلی چربه لطفا راهکاری دارین ممنون میشم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام برهمگی
خانمی که فرمودن نرم افزار اذانگو تو گوگل وبازار انواعشو دارین لطفا بگین چه رنگیه یا لااقل عکسشوبذارین ممنون میشم حتماسوال خیلی ازعزیزانه
خداخیرتون بده
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزم....امیدوارم که زندگی بکامتون باشه....من پارسال موهوم رو کراتین کردم و امسال با اینکه کوتاه کردم خیلی ریزش ما داریم و همش نگرانم که یهو توغدامو نباشه...و همچنین موهوم خشک کوزه اگه راهکار تجربه شده ای دارید لطفا اشتراک بدید ...🌹💬💬
#ایدی_ادمین_پرسش_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام.پسرم سربازی نمیرفت سال ۹۶ به زور فرستادیمش رفت بعداز۸ماه اومدودیگه ام نرفت ال
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
هر روز 5 بار سوره انسان
دعای 25 صحیفه سجادیه
و همزمان توسل به یک شهید مثلا خواندن زیارت عاشورا یا توسل
نذر 40 روزه کنید
یا تا یک سال به نیت امام زمان بخوانید اثر عجیب دارد
اینو یکی از دوستان تو گروه گفته بودن
التماس دعای فراوان من ناقابل را هم دعا بفرمایید
شادی دل آقا امام زمانمون صلواتی هدیه کنید
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خدمت دوستان عزیز
خدمت دوستمون که فرمودن دختر و پسر 3 ساله با هم دوستن و خانواده ها با هم رفت و آمد ندارن .
و پسرشون گفتن نشون دست دختر کنیم و تا 5 سال دیگه ازدواج کنن و خانوادها با هم رفت و آمد نداشته باشن
آخه عزیزم این که عقلانی نیست حالا اون 3 سال به کنار الان که میخواین انگشتر دست دختر کنید باید با هم رفت و آمد داشته باشین یعنی شما نمیخواین نسبت به خانواده عروس آیندتون شناخت داشته باشید بلکه اصلا خانوادها هم را نپسندیدن
فقط دختر وپسر که مهم نیستن خانواده هم مهمه
من خودم با این که دخترم عروسی کرده با خانواده شوهرش هم تلفنی هم حضوری رفت و آمد داریم
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام دوستان عزیزم 💐💐💐در جواب اون خانم که گفتند دختر ۶ساله دارن و موهاشون کم پشته و رشد نمیکنه اول یک آزمایش خون بگو دکتر براش بنویسه کم خونی و تیروئید بعد هفته ای یکبار حنا از عطاری بگیر و با زرده تخم مرغ محلی بزار روی سرش و یک ساعت روی سرش باشه و دو سه روزی یکبارهم روغن زیتون بمال به سرش ماساژ بده خیلی عالیه التماس دعا
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خدمت دوستان
خانمی که سوال کردن در مورد بالا بودن هورمون مردانه عزیزم دارو داره
ببریدشون پیش دکتر غدد
پیش دکتر زنان نرید
هورمون مردانه اگه در خانمها بالا باشه باعث زیاد شدن موهای زائد در بدن میشه و هم باعث ناباروری چون فعالیت تخمدان ها مختل میشه
حتما پیگیری کنید
التماس دعا
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خدمت دوستان عزیز
در جواب دوستمون که ی خواستگار دکتر دارن و ایشون 5 فرزند دارن
مگه شما نمیگید ایشون ی همسر داشتن که مریض بوده بعد با ی خانم که ی دختر 5 ساله دارن هم ازدواج کردن
پس دلیلی نداره شما با ایشون رابطه پنهانی داشته باشید
آدم باید نسبت به همسر و فرزنداش تعهد داشته باشه
ایشون با وجود 2 همسر و 5 فرزند میخوان با شما هم ازدواج کنن
اون هم به صورت مخفیانه
یکم عاقل باشید عزیزم !!!
شما، شمارتونو را عوض کنید و باهاشون رابطتون را قطع کنید
عزیزم رو آشیانه دیگران آشیانه ساختن عاقبت خوبی نداره
من اینو با چشمام دیدم
بالاخره ماه پشت ابر نمیمونه
مگه قحطی شوهره که این طوری ازدواج کنی برای خودتون ارزش قائل باشین
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خانمی که خواستگار دکتر دارین اینو به اون اقای مثلا دکتر بگین که اگه شما واقعا مرد زندگی بودین زن اولتونو با بیماریش رها نمیکردین و دوباره رو سر زن بیچاره هوو نمی اوردین بعدشم که اینکارو انجام دادن و الان دوباره از شما میخوان صیغش بشین اینو بدونید که این مرد کلا شخصیت بی ارزش و تنوع طلبی داره و بازم با وجود گرفتن زن دوم تو فکر سومیه و خیانته. شما چرا فریبشو میخورید. اخه شما زنا چقدر ساده اید. چقدر هم وقیح میگه جواب منو اون دنیا چجور میخوای بدی. بهش بگو تو تو خودت جواب زن اولتو که رومریضیش درد هوو هم اضافه کردی چجور میخوای بدی بعدشم وقتی پنهانی ازدواج کنه بگوجواب روزی صدتا دروغ که میخوای بگی رو چجوری میخوای بدی. واقعا بعضی مردا چقدر وقیحن و آبروی هر چی مرده بردنکه البته خود زنا هم مقصرن که حداقل به همنوعشونم رحم نمیکنن..
تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
اون مادری که یه دعایی برای دورشدن پسرشون از دوست ناباب میخواستند.یه نفر معتمد بمن گفتند روزی ۵۰تا ایه الکرسی بخون.خوندم خدارشکر دارم جواب میگیرم.حتما بانیت بخونید
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام دوستان و حبیبه خانم عزیز
در رابطه همسر دوم میخواستم بگم که در بیشتر مواقع زن اول مقصره. دارم میبینم در اطرافیانم.
یکیش داداش خودم. زنش دوقلو هشت ماهه داره. یه دختر 12 ساله داره. در ضمن آرایشگاه هم داره. همه رو گرفتار کرده. مادر پیرش باید یکی از بچه هاشو نگه داره. دخترش هم اون یکی رو نگه داره. شبها هم داداشم، تا خانم بتونه به آرایشگاهش برسه. کارش هم در آمد آنچنانی نداره، بیشتر اصلاح و ابرو میان که هم وقت گیره هم درآمدی نسبت بقیه کارها نداره. دائم در حال غرزدنه. به کارهاش نمیرسه. همیشه خسته و کوفته هست. داداشم میگه اصلا تمکین نمیکنه. همش میگه خسته ام. میگه بهش گفتم اگر زن دوم گرفتم، مقصر خودتی. بهش میگه منکه درآمدم خوبه. تو هم آرایشگاه رو بده به مستاجر، ماهی سه چهار میلیون تومن بگیر بخور. بشین تو خونه به بچه هات برس. ولی گوش نمیده. حالا قضاوت با شما. مقصر کیه؟؟؟؟
🔴دعای جلب خواستگاران فراوان🔴
اگر دختری خواستگار ندارد و یا اینکه خواستگار می آید ولی ناگهان میرود و برنمیگردد تنها چاره ی بازگشت آن خواستگار این است که این دعا را با حضور قلب به ظرف آب پاک بخواند و در روز جمعه قبل از اذان
مغرب با آن آب غسل کند ،ان شالله خواستگار رفته باز میگردد🤲
#متن_دعا_اینجاست 👇
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
این دعا رد خور نداره ها😍👆
#دعا_درمانی 🌱
هر كس سوره مریم را بنویسد
و آن را در ظرفی شیشه ای كه
دهانه تنگ دارد گذاشته و در منزلش
بگذارد خیر خانه و روزی اش زیاد شود
و در خوابش چیزهای خوب می بیند.»
منابه:هزارویک ختم
گرفتن جواب مثبت در خواستگاری :
از پیامبر اكرم ص نقل شده:
هر كس «سوره طه »را بنویسد و
در پارچه سبزی قرار داده و به
خواستگاری برود، خواستگاری اش
رد نمی شود و حاجتش برآورده می شود
منابع : تفسیرالبرهان، ج3، ص696
اگر حاجتهای خیلی سنگین دارید و
هیچ نذری هم جواب نداده تنها بنشینید
و ۵۱۱۰ مرتبه ذکر
«یا خالق »را بگویید
منابع: اذکار
دستوری بسیار مجرب برای ازدواج
سریع دختران
اﯾﻦ دﺳﺘﻮر ﺑﺴﯿﺎرﺑﺴﯿﺎر ﻣﺠﺮب اﺳﺖ
وﯾﮑﯽ از ﻣﺮاﺟﻊ ﺗﻘﻠﯿﺪ وﺻﺎﺣﺐ ﻧﻔﺲ
ﮔﺮم ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ اﺧﺬ و ﺗﺎﺛﯿﺮﻋﺠﯿﺒﯽ
در ازدواج ﺳﺮﯾﻊ دﺧﺘﺮان دارد.
درﻣﻨﺰﻟﯽ ﮐﻪ دﺧﺘﺮدر آن ﺳﺎﮐﻦ اﺳﺖ
وﯾﺎدرﻣﻨﺰل ﯾﮑﯽ از آﺷﻨﺎﯾﺎن دﺧﺘﺮ
ﻣﺠﻠﺲ روﺿﻪ اي ﺑﺮاي ﺣﻀﺮت اﻣﺎم
ﺣﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم وﺑﻪ ﻧﯿﺖ ازدواج
دﺧﺘﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ودﺧﺘﺮي ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ازدواج
دارد ﺑﺎﯾﺪ در آن ﻣﺠﻠﺲ از ﻣﻬﻤﺎﻧﺎن
ﭘﺬﯾﺮاﯾﯽ ﮐﻨﺪ ان ﺷﺎاﷲ ﺑﻪ ﺑﺮﮐﺖ
وﺟﻮد ﻣﻘﺪس اﻣﺎم ﺣﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم
دﺧﺘﺮ ﺑﻪ زودي ازدواج ﺧﻮاﻫﺪ ﮐﺮد.
منبع:سخن بزرگان
📅 #تقویم_روز
🗓 #یکشنبه ۱۰ دی | جدی ۱۴۰۲
🗓 ۱۷ جمادی الثانی ۱۴۴۵
🗓 31 دسامبر 2023
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
📆 روزشمار:
▪️3 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
▪️12 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام
▪️13 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام
▪️15 روز تا شهادت امام هادی علیه السلام
▪️22 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما السلام
❇️ #ذکر روز #یکشنبه ۱۰۰ مرتبه : یا ذَالجَلالِ وَ اْلاِکْرام "ای صاحب جلال و بزرگواری"
❇️ #ذکر روز #یکشنبه که به اسم امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها میباشد، #موجب_فتح_و_نصرت میشود، روایت شده است که در این روز #زیارت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها خوانده شود.
❇️ #ذکر (یا #فتاح) ۴۸۹ مرتبه بعد از نماز صبح موجب #فتح_و_نصرت_یافتن میشود.
✅ برای #حجامت و #خون دادن روز مناسبی است.
✅ برای #اصلاح #سر و #صورت روز مناسبی است.
⛔️ برای گرفتن #ناخن روز مناسبی نیست.
✅ برای #ازدواج و #خواستگاری روز مناسبی است.
✅ برای #زایمان روز مناسبی است.
⛔️ برای #برش و #دوخت #لباس روز مناسبی نیست.
✅ امشب برای #مباشرت خوب است.
⛔️ برای #مسافرت رفتن روز مناسبی نیست.
🔰 زمان #استخاره : از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
🔸امروز روز خوبی است.
🔸امروز برای شروع کارها، روز مناسبی است
🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان پسندیده است.
🔸کسی که در این روز بیمار شود دیرتر بهبود یابد.
🔹کسی که امروز گم شود، زود پیدا میشود.
🔹امروز برای قرض دادن و قرض گرفتن انجام شود.
🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است.
🔹خرید و فروش و تجارت، خوب است.
🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔸کسی که در این روز متولد شود، زیبا خواهدشد. اگر خدا بخواهد.
🔸رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است.
🔸صدقه دادن خوب است.
🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « گـردن » است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد.
🔹تعبیر خواب این شب با تاخیر همراه است.
🔹مسیر رجال الغیب میان شـرق و جنوب میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بسم الله الرحمن الرحیم، السلام علیک یا رِجالُ الغیب. السلام علیک ایتها الارواح المُقَدّسه. اَغیثونی بِغَوثه و اُنظروا اِلَیَّ بِنَظره یا رُقبا یا نُقبا یا نُجبا یا ابدال یا اوتاد یا غوث یا قُطُب و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد.
🔸 #اوقات_شرعی_به_افق_تهران
🔹 اذان صبح ۵:۴۳:۳۴ طلوع آفتاب ۷:۱۳:۲۵
🔹 اذان ظهر ۱۲:۰۶:۳۵ غروب آفتاب ۱۶:۵۹:۵۲
🔹 اذان مغرب ۱۷:۲۰:۰۶ نیمه شب شرعی ۲۳:۲۱:۴۳
🌹 #ذکر_ثروتمند_شدن_تا_هفت_نسل
🌹 از پیامبر اکرم خدا(ص)روایت شده است که هرکس می خواهد رزق وروزی او زیاد شود وبه آسانی به او برسد،باید هرصبح وهر شب،سه مرتبه این دعا را بخواند،و گفته شده:این دعا به حدی نتیجه می دهد که فرزندان شخص دعا کننده هم تا هفت بطن،محتاج نمی گردند،بعون الله تعالی و دعا این است:«یا اللهُ یا اللهُ یا اللهُ،یا رَبُّ یا رَبُّ یا رَبُّ،یا حَیُّ یا قََیُّومُ،یا ذَالجَلالِ وَ الإِکرامِ،أَسئَلُکَ بِاسمِکَ العَظیمِ الأَعظَمِ،أَن تَرزُقَنی رِزقاً واسِعاً حَلالاً طَیِّباً،بِرَحمَتِکَ یا أَرحَمَ الرَّاحِمینَ»
⏰ ذات الکرسی عمود ۹:۲۸
🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی #مستجاب میشود.
🗓 #ذات_الکرسی مخصوص روز #یکشنبه است.
#چله_شهدا ❤️🍃
#شهید_سیو_پنجم🍃🌻
شهید محمد رضا کارور☀️🍃
ذکر صد صلوات و قرائت زیارت عاشورا
هدیه به روح بلند و جاودانه ی این شهید عزیز🌱
کسانی که در چله شرکت کردند لطفا تا شب انجام بدن 🙏
به امید حاجت روایی ان شالله🤲💜
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
زیارت-عاشورا-صوتی-–-فرهمند.mp3
1.95M
قرائت زیارت عاشورا ❤️
صوتی 🌱
با نوای استاد فرحمند🌸🍃
#زندگینامه 🌸🍃
زندگینامه شهید محمدرضا کارور
تاریخ تولد :۱۳۳۶
نام پدر :ابوالقاسم
تاریخ شهادت : ۴/۱۲/۱۳۶۲
محل شهادت :جزیره مجنون
مزار شهید :مفقودالجسد
محمد رضا در اسفند ماه ۱۳۳۶ درروستای درده فیروزکوه به دنیا آمد.
در کودکی در کارگاه نجاری پدر به فرا گرفتن حرفه نجاری پرداخت، اما چون روستا فاقد امکانات تحصیلی و آموزشی بود به اتفاق خانواده به شهر «ورامین» هجرت کرد.
او ایام خود را با کار و تحصیل سپری میکرد، اما از اوضاع اجتماعی پیرامون خود نیز غافل نبود.
پس ازرمدتی محمدرضا به تنهایی به شهر «ری» هجرت کرد. در آنجا روزها کار میکرد و شبها در پس دستیابی به اعلامیههای روشنگر امام خمینی (ره) و تکثیر و پخش آنها تا صبح بیدار میماند.
هنگامیکه به سن سربازی رسید عهد بست که به هیچ قیمتی حتی برای یک ساعت به رژیم طاغوت خدمت نکند.
به این دلیل مجبور به فرار از خانه و کاشانه شد. جرم او علاوه بر فرار ازخدمت سربازی، مبارزات سیاسی هم بود. محمدرضا در اغلب صحنههای سرنوشتساز که سال ۵۷ در تهران رخ میداد، حضوری فعال داشت و در عین حال با ادامه تحصیل موفق به اخذ دیپلم ریاضی شد.
پس از شروع جنگ تحمیلی به عضویت سپاه در آمد و در جبهه مسئولیتهای متعددی را عهدهدار شد.
ا ز جمله فرماندهی گردان مقداد، مسئولیت طرح و برنامه تیپ ۲۷ حضرت محمدرسول الله (ص)، عزیمت به لبنان به همراه شهید همت و حاج احمد متوسلیان و فرماندهی گردان مالک.
سرانجام محمدرضا پس از رشادتها و حماسه آفرینیهای بسیار در تاریخ ۴/۱۲/۱۳۶۲ در عملیات خیبر به شهادت رسید و پیکر پاکش هنوز میهمان جزیره مجنون است
بازی دراز ( از خاطرات شهید محمد رضا کارور )🌸🍃
یکی از همرزمانش برایم تعریف کرد؛ «بچّهها محاصره شده بودند و راه به جایی نداشتند. ارتباط هم قطع شده بود. نیروهای پشتیبانی، نمیتوانستند کمک برسانند. همه تشنه و گرسنه بودند. «کارور» هرچه تلاش کرد و خودش را به آب و آتش زد تا بتواند لااقل کمی آب برای رفع تشنگی نیروهایش تهیّه کند، موفّق نشد و کوشش او، بیثمر ماند. هرکس در گوشهای نشسته بود. در همین لحظه، بچّهها «کارور» را دیدند که با قدمهای استوار، به طرف «تپّههای بازی دراز» میرود. تیمّم کرد و روی یکی از تپّهها ایستاد. «تکبیره الاحرام» را با صدای بلند گفت و شروع کرد به نماز خواندن. مدّتی طول کشید تا به رکوع رفت و چند دقیقهای طول کشید تا سر از رکوع برداشت و به خاک افتاد. نمازش که تمام شد، دستهایش را بالای سرش برد و چشمهایش را بست. نمیدانم با چه حالی، با چه اخلاصی، چگونه دعا کرد که در همان لحظه، صدای «الله اکبر» و فریاد شادی بچّهها به گوش رسید. باران، نم نم شروع به باریدن کرد.»
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پاسخ_اعضا ❤️🍃 هر روز 5 بار سوره انسان دعای 25 صحیفه سجادیه و همزمان توسل به یک شهید مثلا خواندن
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
باسلام
درمورد خانمی که گفتند 27 ساله هستند وهمیشه خسته هستند.
1_شاید شما تیروئید داشته باشید.
2_شاید هم کم خونی داشته باشند، روزی 14 عدد بادام بخور. کشمش. انجیر. خرما. زیتون. تازه زایمان کردی، انرژیت تموم شده
3_اگر کبد چرب داری. بذر خار مریم از عطاری بگیر آسیاب کن. روزی یه قاشق بخورتا یکماه. بیست روز صبر کن، دوباره بخور. بعد سونو بده، کبدت از گرید 3 به صفر میرسه. مجربه. امتحان شده است. قیمتش هم زیاد نیست.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
با سلام
خانمی که گفتند 12 ساله با مادر شوهر زندگی میکنند و هیچ مشکلی ندارند و به تازگی کاغذ دعا تو لباس پیدا کردند، اول اینکه دلت رو صاف کن، انشاالله که چیزی نیست، بعد هم کاغذ رو با گلاب بشور و به آب بده بره. اگر بدترین جادو ها هم باشه، باطل میشه.
همیشه تو خونه ات گلاب بپاش. گلاب بخورید همگی. صورتتون رو با گلاب بشورید. طبق روایات گلاب پانصد سال نوری، جن کافر و سحر رو فراری میده.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
باسلام
درمورد خانمی که گفتند مادرشون ده سال پیش، پیش دعانویس رفتند. والان به همه شک دارند، میخواستم بگم که سوره های قرآن رو روی آب بخونید وبدید مادرتون بخوره. سوره ی جن رو باگلاب و زعفرون بنویسید، بشورید. آبش رو تو کل خونه. لباسها. راهرو، پارکینگ، ماشین، همه جا بپاشید. به مادرتون هم بدید بخوره، تو چایی.
سوره ی بقره رو با صدای بلند تو خونه بذارید.
یه قرآن کوچک و حرز امام جواد رو روی کاغذ بنویسید. چسب بزنید. بزارید تو کیف کوچولو ها. همیشه همراه مادرتون باشه.
گلاب. سرکه بپاشید توی خونه.
سعی کنید مادرتون رو به زیارت ببرید.
صدقه بدهید انشاالله حال مادرتون خوب میشه.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
باسلام
در مورد خانمی که گفتند که خواستگار دکتر داشتند که زن مریض و دو تا بچه داشته. بعد از چند سال الان 5 تا بچه داره. میگه بیا پنهانی صیغه کنیم. خواهر من این دکتر خیلی خوش اشتها تشریف دارند. عجبا. چی فکر کرده این آقای دکتر!!!بعد از دوتا زن و دوجین بچه، میگه عاشقته!!؟؟ میگه میسپارم به قیامت!!!! بهش بگو برو گم شو مرتیکه ی هوسباز.
خواهرم این دکتر واسه ی تو شوهر نمیشه. اونم پنهانی، بعد از یه مدت ولت میکنه و میره. خدا میدونه تا به حال چند تا زن پنهونی داشته. ولش کن.
به خدا بسپار، انشاالله بخت خوبی نصیبت میشه. بیخودی خودتو بدبخت نکن.
به فکر عاقبت کارت باش. با یه مشاور یا برادرت مشورت کن. مطمئن باش که مخالفند. عقل سلیم میگه که از این رابطه ها دوری کن.
موفق باشی گلم
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام وقتتون بخیر به اون خانم بگین برا درمان توهم شوک درمانی انجام نده
من برا پدرمم انجام دادیم نه تنها خوب نبود بلکه بدتر هم شد
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام در جواب خانمی که میگفتن خواهرم وضعش از ما بهتره ولی ظرف و اینا نمیخره و مهمان براش میاد ظرف های من رو میبره خانم بنظرم یه یکی دو بار بیاد بهش ندین با زبان خوش باهاش حرف بزنید بگین خواهرم تو که خدا رو شکر وضعت از من بهتره اگه هم زمان برای هر دو تامون مهمون اومد میخوام چیکار کنی برای خودت ظرف بخر بعدش شاید شوهر شما راضی نباشه شما ظرف ب خواهرتون بدین ببخشید که زیاد شد
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام . دوست عزیزی که برای کسادی مغازه گله دارن . منم شاغلم .فروشگاه کالای خواب دارم خداروشکر خیلی کم پیش اومده که فروش نداشته باشم .کاری که خودم انجام میدم .هرروز صبح با پای راست وارد مغازه میشم . دعا و ذکر که خوندم یه دفترچه دارم شکرگذاری هرروز مینویسم . بابت فروش و سلامتی ..... . و یه کاسه برکت از گوگل سرچ کنین .تو خونه انجام بدین . مطمئن باشین فروشتون زیاد میشه .در پناه خدا
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام عزیز خانومی گفتن مادرشون درد معده دارن و دارویی اثربخش نیست دم نوش ریشه شیرین بیان را جایگزین چای کنند نا آشتا هم قبل خواب هر وعده ی استکان بزرگ نوش کنند مصرف سردیجات و خامخوری را کم وعدهای غذاییشونم سبک تا مدتی که خودشون متوجه بهبودیشون میشن چند سال پیش تجربه خودم هستش مامان آرزو🌺
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
خانومی گفتن ناخونای دست یا پای پسرش سیاه شده عسل طبیعی را توش زردچوبه اصل باشه بریزین مخلوط کنین کامل روش و دور ناخناش و با این مواد قالب بگیرین و با پارچه دورش بپیچین و گره بزنین بمونه هر شب هم عوضش کنین عسل ضد عفونته و زردچوبه هم ضد التهاب و هم خونه مردگی را لیس زده و می کشه و درست میشه اگه وضعیتش خیلی خرابه که به دکتر نشونش بدین خدای نکرده مشکلی پیش نیاد 🌸
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خانومی گفتن بچشون یبوست گرفته البته این راه کار که می گم واس بزرگترها هم کاربرد داره نا آشتا یه لیوان آب جوشیده و کمی ولرم شده توش یک یا دو قاشق بزرگ روغن زیتون بریزین هم بزنید و سر بکشید اگه نیاز دیدین قبل خواب هم تکرار همین کار 👌
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 مهسا بیتا ادامه داد :تو خیلی خوشگلی مهسا ...مگه میشه حمید حسی بهت نداشته باشه س
#داستان_زندگی 🌸🍃
مهسا
نم که انگار یهو بد..نم گُر گرفت اخمی کردم و گفتم از من فاصله بگیر ..تویی که جلوی بیتا جرئت نمیکنی بگی منو میخوای الان تازه یاد دلتنگیت افتادی؟ محسن گفت عشقم درک کن به خاطر خودت میگم ...بزار دور از چشم بیتا یه عشق قشنگ رو تجربه کنیم ! منم که شاید اگه حرفای بیتا نبود یکم با محسن راه میومدم تا جایگاه خودمو توی اون خونه پیدا کنم به خاطر حمید محسن رو پس زدم و گفتم سریع از اتاقم برو بیرون تا بیتارو صدا نزدم! محسن پوزخندی زد و گفت مردم ارزوی شوهری مثل منو دارن که ۱۳ سال ازشون کوچیک تر باشه و اینقدر خوشتیپ باشه ...تو قدر نمیدونی! چیزی نگفتم و محسن از اتاقم رفت بیرون که یهو دیدم گوشیم داره زنگ میخوره دیدم حمیده ضربان قلبم بالا رفت با خودم گفتم حتما حمید هم میخواد بهم بگه دوست دارم و بی تو نمیتونم سریع و بدون صبر کردن گوشی رو جواب دادم که صدای پرجذبه ی حمید گوشم رو نوازش کرد گفت سلام مهسا خانم خوب هستید! منم از خدا خواسته گفتم مگه میشه شما به من زنگ بزنین و خوب نباشم ! که حمید بدون توجه به حرفم گفت فردا صبح اماده باشید یه آدرس میفرستم بیاین! منم فکر کردم حمید میخواد بهم ابراز علاقه کنه سریعا قبول کردم و گوشی رو قطع کردم بی صبرانه منتظر فردا بودم با خودم میگفتم یعنی حمید چه حرفای قشنگی میخواد تحویلم بده ! با رویا بافی اون روزم رو گذروندم و فردا رسید زود اماده شدم و یه ارایش ملایم کردم که از خونه بزنم بیرون که یهو محسن گفت مهسا کجا به سلامتی؟ یه لحظه قلبم وایساد که مبادا محسن نزاره من با حمید برم بیرون منم گفتم حق ندارم از این خونه پام رو بزارم بیرون؟ محسن گفت میتونی ولی اگه فرار کنی چی؟ ابروهام رو بالا انداختم و پوزخندی زدم و گفتم شناسنامه ام اینجاست چجوری میخوام فرار کنم آخه ؟!...اگه دوستم داشتی ازادم میزاشتی...میخوام برم بیرون یه نفسی تازه کنم ...یکم از خفقان این خونه خلاص شم ! محسنم وقتی این حرفامو شنید راضی شد و گفت برو گفتم خب یکم بهم پول بده لازم میشه اونم به طور عجیبی بهم پول داد و رفتم بیرون سریع یه تاکسی گرفتم و ادرس رو بهش دادم
دل تو دلم نبود تا زودتر برسم و حمید رو ببینم با خودم میگفتم یعنی امروز میخواد از علاقه ی قلبیش بهم بگه توی ذهن کوچیکم حرفای عاشقانه رو مرور میکردم و میگفتم کاش حمید امروز دستم رو بگیره و اینارو بهم بگه اینقدر رویا بافتم و خیالبافی کردم که اصلا نفهمیدم کی به اون آدرسی که حمید بهم داده بود رسیدم سریع از تاکسی پیاده شدم و موهام رو جمع و جور کردم و رفتم داخل کافه اطراف رو نگاه کردم تا حمید رو پیدا کنم که یهو دیدمش لبخند روی لبام نشست و سریع به سمتش رفتم و سلام کش داری کردم چشمام ذوق داشتن لبام میخندیدن همه ی اینا نشونه ی عشق کورکورانه ی من به حمید بود حمید سرش رو انداخت و زیرلب سلامی گفت و بهم اشاره کرد که بشینم سریع نشستم و بهش زل زدم خواستم شروع به حرف زدن کنم که یهو یه مرد غریبه اومد سمت میزمون و یه لبخند بهم زد و سلام کرد حمیدم یه لبخند ساختگی زد و گفت عه اومدی منصور ...بفرما بشین از اینکه حمید اون مرد رو میشناخت و بهش تعارف کرد تعجب کردم اونم فوری نشست و سریع با من گرم گرفت و گفت خوب هستید مهسا خانم؟... تعریف شمارو زیاد شنیدم! اون لحظه هنگ بودم و گفتم زنده باشین بد نیستم اونموقع نمیدونستم که قضیه از چه قراره به خاطر همین فقط سکوت کردم مرده حدودا ۴۰ساله میخورد موهاش جوگندمی بود و چشم قهوه ای و قد متوسط و یکم شکم داشت ولی اونقدر بد نبود که بخوای بگی بد اندام بود در کل یه مرد معمولی ولی باشخصیت بود ما همینجوری نشسته بودیم و من هنگ بودم و نمیدونستم قضیه از چه قراره که حمید یهو گوشیش رو برداشت و گفت من برم بیرون یه تماس بگیرم میام .شما هم بیشتر اشنا شین با خودم گفتم من چرا باید با این مرد بیشتر اشنا شم که یهو پیشنهاد حمید اومد توی ذهنم مغزم سوت کشید با خودم میگفتم بیتا که میگفت حمید منو دوس داره پس چرا میخواد منو با منصور اشنا کنه؟ همینجوری مشغول فکر کردن بودم که یهو منصور گفت مهسا خانم نمیخواین چیزی بگید؟! اخم کردم و گفتم چی بگم ؟ منصور درجواب اخم من با خوش اخلاقی خندید و گفت ماشالله شما خیلی پرابهت هستین درعین زیبایی! _
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍏
📚#رفع_افتادگی_سینه:
👈 سه روش برای #درمان_افتادگی_سینه هاو جهت سفت کردن پوست شل شده بعد از زایمان یا لاغری🔰
🩱برای #بالا_بردن_سینه ها، ماسک تهیه شده از خیار و زرده تخم مرغ مفید است، خیار دارای خواص طبیعی برای درمان پوست و زرده تخم مرغ دارای سطح بالایی از پروتئین و ویتامین ها است که می تواند به درمان #افتادگی_سینه کمک کند .
🩱خیار کوچکی را در یک مخلوط کن پوره کنید و بایک عدد زرده تخم مرغ ویک قاشق چای خوری کره مخلوط و خمیر درست کنید وحداقل 30 دقیقه بر روی سینه ها مالش دهید، سپس با آب سرد بشویید .
🩱شنبلیله اغلب برای تقویت سینه استفاده می شو، چون شنبلیله دارای ویتامین ها وآنتی اکسیدان ها است که پوست سینه را صاف و سفت می کند .
🩱مخلوط 1/4 فنجان پودر شنبلیله را با آب مخلوط کنید تا خمیری درست شود، با این خمیر سینه را به مدت چند دقیقه ماساژ دهید، سپس با آب گرم بشوئید.
🩱یک ماسک پستان با 1/2 فنجان ماست و 10 قطره روغن شنبلیله و ویتامین E و 1 عددسفید تخم مرغ درست کنید، مواد تشکیل دهنده را تا زمانی که یک خمیر صاف درست شود مخلوط کنید، آن خمیر را بر روی سینه خود مالش دهید، حدود 30 دقیقه بماند.سپس با آب سردبشوئید .
🩱ماساژ سینه با روغن جوانه گندم یک روش بسیار عالی برای سفت کردن سینه است .
🩱روغن جوانه گندم غنی ازآنتی اکسیدان ها و اسیدهای چرب است که می تواند سینه را تقویت کند .
🩱مقداری روغن جوانه گندم را بر روی کف دست خود بمالید تا گرم شود سپس با کف دست با حرکات رو به بالا، حدود 15 دقیقه ماساژ دهید تا جریان خون افزایش یابد و سلول ها ترمیم یابند .
🩱همچنین می توانید به جای روغن جوانه گندم از روغن بادام یا روغن آوکادو یا روغن جوجوبا و یا روغن زیتون استفاده کنید .
➖➖➖➖➖➖➖➖
📚جهت #سلامت_سینه_بانوان:
👈 رفع تودهی سینهها در زنان : از نمک و آرد ضمادی درست کنید وبه قطر یک سانتیمتر روی پارچه ای تمیزپهن کنیدو روی سینه هاقراردهید وسوتین ببندید وحداقل چهارده روز( هرصبح وشب عوض کنید) این ضماد حتی تودههای سرطانی را از بین میبرد👌
✍ هربار بعد از شستن، روغن مالی با بابونه توصیه میشود، پس از روغن مالی یک ساعت بماند وپس از شستن آن روغن، دوباره دارورا روی آن قراردهید .
👈 رفع افتادگی سینهها : باخاک رُس نرم ومقداری، شیر خمیری بسازید وشب تا صبح به مدت دوازده ساعت روی سینهها ببندند وسوتین بپوشید واین کار راتانتیجه کامل ادامه دهید .
👈 کوچک کردن سینه ها : مالیدن روغن لاغری مثل روغن فلفل، روغن سیر، روغن اسفند، روغن کندر، روغن زیره مفیداست،(روزی دو یاسه مرتبه).
👈 بزرگ کردن سینهها : هرروز مصرف جوشانده رازیانه ایرانی و سپس بادکش کردن سینهها و روزی سه مرتبه مالش باروغن خراطین اصل، نتیجه بخش است .
❌ نکته: 👈 کم خونی و تنظیم نبودن عادت ماهانه، وضعیت سینهها را تغییر می دهند .
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
آقای عبداللّه چایچی از قول مرحوم حجه الاسلام دكتر محمّد هادی امینی فرزند علاّمه امینی رحمه الله نقل می كند: وقتی پدرم را دفن كردیم مرحوم علاّمه بحرالعلوم آمد و به من تسلیت گفت و معانقه نمود. سپس فرمود: من در این فكر بودم ببینم مولا امیرالمؤمنین علیه السلام چه مرحمتی در مقابل زحمات و خدمات مرحوم امینی می نمایند. در عالم خواب دیدم : حوضی است آقا امیرالمؤمنان علیه السلام بر لب آن ایستاده اند. افراد می آیند و مولا از آن حوض آب به آنها می دهند. گفتند: این حوض كوثر است . در این حال آقای امینی به نزدیك حوض رسید حضرت ظرف را گذاشتند، آستینها را بالا زده و دستان مباركشان را پر از آب كردند و به علامه آب خورانیدند و خطاب به او فرمودند:( بَیّضَ اللّه وَجهك كما بَیَّضت وجهی) پروردگار رو سفید كند تو را كما اینكه مرا رو سفید كردی. مولا در این عبارت دو حقیقت را بیان كردند. علامه نسبت به حضرات معصومین علیهم السلام بسیار ادب داشت . وقتی وارد حرم مطّهر حضرت امیر علیه السلام می شد از پایین به بالای سر نمی رفت . روبروی حضرت می ایستاد و گریه شدیدی می نمود. خود ایشان به من فرمودند: از آن وقتی كه در نجف هستم از سمت بالای سر حرم نرفته ام . از پایین وارد شده و از همان سمت خارج می شدند. (اِنّما یَخشی اللّهَ مِن عِبادِهِ العُلَماءُ) همانا تنها مردمان عالِم خداترسند.
داستانهايي از علما/عليرضا حاتمي
🍃🔹🍃🔹🍃🔹🍃
آقای عبداللّه چایچی از قول مرحوم حجه الاسلام دكتر محمّد هادی امینی فرزند علاّمه امینی رحمه الله نقل می كند: وقتی پدرم را دفن كردیم مرحوم علاّمه بحرالعلوم آمد و به من تسلیت گفت و معانقه نمود. سپس فرمود: من در این فكر بودم ببینم مولا امیرالمؤمنین علیه السلام چه مرحمتی در مقابل زحمات و خدمات مرحوم امینی می نمایند. در عالم خواب دیدم : حوضی است آقا امیرالمؤمنان علیه السلام بر لب آن ایستاده اند. افراد می آیند و مولا از آن حوض آب به آنها می دهند. گفتند: این حوض كوثر است . در این حال آقای امینی به نزدیك حوض رسید حضرت ظرف را گذاشتند، آستینها را بالا زده و دستان مباركشان را پر از آب كردند و به علامه آب خورانیدند و خطاب به او فرمودند:( بَیّضَ اللّه وَجهك كما بَیَّضت وجهی) پروردگار رو سفید كند تو را كما اینكه مرا رو سفید كردی. مولا در این عبارت دو حقیقت را بیان كردند. علامه نسبت به حضرات معصومین علیهم السلام بسیار ادب داشت . وقتی وارد حرم مطّهر حضرت امیر علیه السلام می شد از پایین به بالای سر نمی رفت . روبروی حضرت می ایستاد و گریه شدیدی می نمود. خود ایشان به من فرمودند: از آن وقتی كه در نجف هستم از سمت بالای سر حرم نرفته ام . از پایین وارد شده و از همان سمت خارج می شدند. (اِنّما یَخشی اللّهَ مِن عِبادِهِ العُلَماءُ) همانا تنها مردمان عالِم خداترسند.
داستانهايي از علما/عليرضا حاتمي
🔹🍃🔹🍃🔹🍃🔹
لیث بن سعد می گوید: روزی پیامبر (ص) نماز جماعت می خواند و جمعی به او اقتدا كرده بودند، حسین (ع) كه كودك بود، در همان نزدیكی ها بود، وقتی كه رسول خدا (ص) به سجده می رفت ، حسین (ع) می آمد و به پشت پیامبر (ص) سوار می شد و پاهایش را حركت می داد، می گفت حل حل (كه شتر را با تكرار این واژه می رانند) هنگامی كه رسول خدا (ص) می خواست ، سر از سجده بردارد، حسین (ع) را می گرفت و آرام به زمین می گذاشت و بلند می شد، و وقتی كه به سجده می رفت ، باز حسین می آمد و بر پشت رسول خدا (ص) سوار می شد و پاهایش را حركت می داد و می گفت : حل حل . این موضوع تا آخر نماز تكرار شد، یك نفر یهودی این منظره را می دید، به عنوان اعتراض ، نزد رسول خدا (ص) آمد و گفت : ای محمد! شما با كودكان به گونه ای رفتار می كنید، كه ما این گونه رفتار نمی كنیم . پیامبر (ص) فرمود: اگر شما به خدا و رسولش ایمان داشته باشید، به كودكان ، مهربانی می كنید و با مهر و نوازش به آنها رفتار می نمائید. یهودی از این دستور مهرانگیز تربیتی اسلام و بلند نظری پیامبر (ص) مجذوب اسلام شد و هماندم قبول اسلام كرد، و به صف مسلمین پیوست.
داستان دوستان/ محمد محمدي اشتهاردي
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا 💜🍃
سلام گاهی یادمون رفته محبت های دیگران رو ،گاهی هم کلا یادمون رفته باید بخندیم و کمتر غصه گذشته و فکر آینده رو کنیم .دیدم دوستان از ادمای مهربون گفتن
منم میخوام براتون بگم
راستش من مهربونی زیاد دیدم خداروشکر. تواین زمونه ای که فکر میکردم مگه آدم مهربون هم وجود داره؟!چندتا شو براتون میگم ،یه بار منو همسرم و دوتا بچه هام داشتیم با ماشین خودمون میرفتیم زیارت امام رضا ع نزدیک سبزوار توی بِرّ و بیابون سر ظهر تو تابستون یهویی صدای وحشتناکی پیچید توی ماشین من چنان ترسیدم که فقط چشامو بستم و حَضرت عباسو صدا میکردم یدفعه پشت سرمو نگاه کردم دیدم یه ماشین خیلی گنده فکر کنم ترانزیت بود داره باسرعت میاد و متاسفانه لاستیک ماشین ما ترکیده بود و با سرعت زیاد داشت وسط جاده متوقف میشد بچه هام همو بغل کرده بودن و خیلی ترسیده بودن 😧 اینایی که گفتم در چند ثانیه شاید اتفاق افتاد و اون ماشین یهویی از کنار ما رد شد خدارحم کرد جاده خالی بود ،و همسرم تونست ماشینو کنار جاده متوقف کنه ،بعدش دیگه پیاده شدیم و بااون حال بدمون نشستیم کنار جاده هیچ ماشینی ازاونجا عبور نمیکرد خیلی گرم بودپیش خودم گفتم امام رضا ما زائر توییم خودت کمکمون کن چند دقیقه بعدش یه ماشین سمند اومد رد شد بعد دوباره دنده عقب اومد نگه داشت و ماشین مارو بروکسل کرد و اونجاها تو،یه روستا یه مکانیک خوب میشناخت مارو برد پیشش ماشینمون تعمیر کردن و خیلی ام اصرار کرد که بیایید سبزوار منزل ما بعدش میرید مشهد ولی ما تشکر کردیم و به راهمون ادامه دادیم شمارشو داد بهمون که حتما بریم خونشون ولی همسرم از توی حرم امام رضا بهش زنگ زد و گفت من اینجا از آقا خواستم که واسطه بشه و هرچی از خدا میخوای بهت بده خیلی به ما لطف کردی .دیگه چند وقت بعد شوهرم گفت شمارش خودبخود از گوشیم پاک شده امیدوارم هرجاهست بهترین رو خداوند نصیبش کنه 🤲 و یکی دیگه هم اینکه خداوند لطفش شامل حالم شده و بااینکه شهر غربت زندگی میکنم دوستان خیلی مهربان و بی ریایی برام قرار داده که گاهی از خواهر برام مهربونتر بودن و خیلی جاها غمخوارم بودن خیلی جاها کمک حالم و...البته منم درحد توانم سعی کردم جبران کنم ولی اخلاقم طوریه که اگر کسی ذره ای بهم محبت کنه هزاران بار ازش تشکر میکنم و سعی میکنم حتما بهترشو جبران کنم ،و خیلی خیلی مهربونی های دیگه که اگر بگم یه کتاب میشه
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 🌸🍃
(
سلام ،این عکس رو که اینجا گزاشتم عکس دست یکی از دوستان هست که اینجا گزاشتم تا هرکسی بنا به تجربه بتونه راهی رو پیشنهاد بده تا گره گشای این مشکل باشه،داستان از اونجا شروع شد که چند وقت پیش بدون هیچ علائمی این دست شروع به زخم شدن و بیرون ریختن عفونت کرد که با پیگیری هایی که شد معلوم شد در اثر نیش یک حشره به این روز افتاده حالا با مصرف داروهایی برای مهار عفونت هنوز هیچ تغییری ایجاد نشده،اگه کسی اینجا تجربه ای داره یا پزشکی رو میشناسه که میتونه این زخم رو بهتر کنه خدا ازش راضی باشه واقعا کسی که اینجا مشکلی رو میزاره برای دیدن یه عده و تجربه نیست اینو بدونید واقعا به بن بست خورده که دنبال راهکاره،اگه کسی شناختی از داروهای گیاهی یا پزشک ماهر یا تجربه مشابهی داره به حد توان راهنمایی بده
#ایدی_ادمین_پرسش_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
29.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای باران
دعای نوزدهم صحیفه سجادیه
بخوانیم
با اضطرار بخوانیم تا خداوند عنایت کند.
خدا چشم های اشکبار را بی پاسخ نمی گذارد. 😭
دنبال علت نگردید. علت العلل و رافع حاجات خود خداوند است.
#احکام_دین ☀️🍃
وظیفه زنانى که در حیض عادت مرتب ندارند و پس از حمل یک ماه خون مى بینند
پرسش :چنانچه زنی که عادت ماهانه مرتب ندارد، بعد از زایمان یک ماه یا بیشتر خون ببیند وظیفه ی او چیست؟
پاسخ :در فرض سؤال ده روز اوّل نفاس است و ده روز دوم استحاضه و بعد از آن اگر نشانه هاى حیض را داشته باشد، حیض وگرنه آن هم استحاضه است.
شامل نشدن جفت به عنوان اجزاء جنین
پرسش :آیا برای محاسبه نفاس، جفت به عنوان آخرین جزء بچه محسوب می شود؟
پاسخ :آخرین جزء بچه شامل جفت نمىشود.
وظیفه زن در صورت شک در کامل بودن جنین سقط شده
پرسش :چنانچه زنی که سقطجنین کرده، شک داشته باشد که جنین کامل بوده یا نه؛ وظیفهی او چیست؟
پاسخ :هرگاه شک کند جنین سقط شده اگر میماند انسان میشد یا نه خونى که از او خارج میشود خون نفاس نیست و لازم نیست جستجو کند.
حرمت انجام عبادات مشروط به طهارت برای نفساء
پرسش :انجام عباداتی که طهارت در آن شرط میباشد مانند نماز و روزه، برای زن نفساء چه حکمی دارد؟
پاسخ :تمام عبادتهایی که با وضو یا غسل یا تیمّم انجام میشود، مانند نماز و روزه و طواف خانه خدا، برای زن نفساء حرام میباشد؛ ولى بهجا آوردن عباداتى که طهارت در آن شرط نیست مانند نماز میّت مانعى ندارد.
حکم نزدیکی در حال نفاس
پرسش :نزدیکی باهمسر در حال نفاس چه حکمی دارد؟
پاسخ :نزدیکی کردن با زن در حال نفاس حرام است، اما بعد از نفاس اگر زن در استحاضه قلیله باشد مانعی ندارد ولی در استحاضه کثیره باید قبل از نزدیکی، غسل روزانه را انجام داده باشد.
استحباب پرداخت کفاره برای نزدیکی در نفاس
پرسش :با توجه به حرمت نزدیکی با زن در ایام نفاس، این کار کفاره هم دارد؟
پاسخ :چنانچه در ایام نفاس نزدیکی صورت بگیرد علاوه بر اینکه زن و مرد مرتکب گناه شدهاند، بهتر است مرد کفاره بدهد (اختصاص به مرد دارد) و کفّاره آن، در ثلث اوّل روزهاى حیض، یک مثقال طلاى سکهدار، یا قیمت آن است (مثقال شرعى ۱۸ نخود مىباشد) و اگر در ثلث دوم باشد نیم مثقال و اگر در ثلث سوم باشد یکچهارم مثقال است. بناتر این، اگر ایّام عادتش روز باشد دو روز اوّل یک مثقال، دو روز وسط نیم مثقال و دو روز آخر یکچهارم مثقال شرعی کفّاره دارد.
چگونگی مصرف کفّاره نزدیکی در نفاس
پرسش :کفارهی نزدیکی در نفاس را به چه کسی میتوان داد؟ پرداخت آن به سادات چه حکمی دارد؟
پاسخ :کفارهی نزدیکی در نفاس را باید به فقراء و نیازمندان بدهند و با توجه به مستحب بودن آن، میتوان به سادات یا واجب النفقه نیز پرداخت نمود.
چگونگی محاسبه طلا در کفاره ی نزدیکی در نفاس
پرسش :چنانچه مرد بخواهد کفاره ی نزدیکی در نفاس را به قیمت طلا بدهد، چگونه قیمت آن را محاسبه نماید؟
پاسخ :هرگاه بخواهد قیمت طلا را بپردازد باید به قیمت روزى که مى پردازد حساب کند. برای اطلاع از قیمت دقیق آن می توانید به زرگرها مراجعه نمایید.
#نکات_سلامتی 🍏
💐 طب اسلامی در محضر شریف امیر المومنین علیه السلام .
🔰 وقتی سر سفره ی غذا نشستید ، مانند بندگان بنشینید و قطعا نباید یک پای خود را روی پای دیگرش بیندازد و چهار زانو بنشیند ، زیرا خدا چند نشستن را دوست ندارد و با هر کس این گونه بنشیند ، دشمن می باشد.
🔰 شام پیامبران ، پس از عشا می باشد و شام خوردن را ترک نکنید ، زیرا شام نخوردن ، باعث از بین رفتن جسم می شود.
🔰 تب ، پیام آور مرگ و زندان خدا در روی زمین است ، که خدا هر کدام از بندگان را که بخواهد در زندانی می کند ، وهمان تب گناهان را می ریزد ، همان گونه که کرک از کوهان شتر میریزد.
🔰 همه دردها از درون جسم است ، مگر زخم و تب که این دو از بیرون وارد جسم می شوند.
🔰 حرارت تب را با گل بنفشه و آب سرد کم کنید ؛ زیرا حرارت آن از گرمای دوزخ است.
🔰 مسلمان تا زمانی که بیماری بر سلامتی اش غلبه نکند ، به درمان نمی پردازد.
🔰 دعا قضا و قدر قطعی را بر می گرداند ، پس آن را به عنوان اسلحه خود قرار بدهید.
🔰 از کسالت و تنبلی پرهیز کنید ، که هر کس تنبلی کند ، حق خدا متعال را نمی پردازد.
🔰 بوی بد متعفن بدن را با آب پاکیزه بر طرف کنید.
🔰 خودتان را بررسی کنید که خداوند متعال بندگان کثیف را دوست ندارد ، زیرا هر کس کنار او می نشیند ، از کثافت او روی گردان می شود.
🔰 بیماران خود را با صدقه درمان کنید.
🔰 غصه نیمی از پیری است.
🔰 هر کس پدر و مادرش را ناراحت کند در واقع عاق آنها شده است.
#همسرداری 🌿
بعضی از ماها، البته فقط بعضی هامون، نمیدونم چرا اینقدر بد اخلاقیم؟؟؟؟😒😒
میدونی چرا شوهرت بعد از کار دیر میاد خونه؟!😔
👈چون حوصله غر زدن و اخم تو رو نداره!😊
👈میدونی چرا شوهرت بد دهن میشه و سگرمه هاش همیشه تو همه؟؟
چون انرژی مثبت از صورت خندان تو نمیگیره!😒
👈میدونی چرا همش سردرد میشی و باید واسه خوابیدنم قرص ارام بخش بخوری؟؟؟😢
چون به جای لبخند همیشه اخم تو صورتته!!!😏
قبول نداری بیا یه ازمایش با هم انجام بدیم.👇👇👇
از همین الان فقط ده دقیقه اخم کن! غیر ممکنه سردرد نشی!!
👈حالا یه دقیقه با صدای بلند بخند ( نترس کسی بهت نمیگه دیوونه!) حالا ببین چه انرژی مثبتی وجودت رو میگیره.😉😃👌
پس از امروز تصمیم بگیر خوش اخلاق بشی.💃💃
لبخند اجباری شد
بخند تا دنیا بهت بخنده
میشه!!!تمرین کن.☺️☺️
خانما دنیا خیلی کوچیکتر و بی ارزش تر از اونه که بخوایی واسش غصه بخوری.☺️😍😊😃