#چله_سوره_حشر ❤️
#روز_پانزدهم 🌱
قرائت سوره ی حشر و صد بار ذکر استغفرالله ربی و اتوب الیه 🍃
به نیت سلامتی و تعجیل در فرج 🤲
و بخت گشایی جوانان 🤲
Parhizgar059.mp3
1.31M
ترتیل سوره حشر با صدای استاد پرهیزگار🌻🍃
6 ـ پدید آوردن دین جدید و گمراه
نمودن مردم
یکی از گناهان بزرگی که توبه و
استغفار در مورد آن پذیرفته نیست ،
ایجاد آیین جدید و گذاردن بدعت در
دین خدا و گمراه نمودن مردم از راه
و روش توحید و ولایت است . چنین
گناهی را با استغفار و عذرخواهی
از پروردگار نمی توان جبران کرد ،
بلکه چنین شخصی زمانی می تواند
از گناه خویش استغفار و توبه کند که
بطلان دین اختراعی خود را برای مردم
بازگو کرده ، بدعت هایی را که در دین
خدا گذارده است از بین ببرد و مردمی
را که گمراه ساخته به دین خدا و صراط
مستقیم باز گرداند .
ابابصیر گوید : امام صادق (ع) فرمودند :
در زمان های گذشته ، مردی دنبال دنیا
رفت ، خواست که از راه حلال آن را
به دست آورد ، ولی نتوانست . از راه
حرام و نامشروع در جستجوی دنیا
برآمد ، باز هم نتوانست ، شیطان نزد
او آمد و گفت : می خواهی تو را به
چیزی راهنمایی کنم که بدان وسیله
دنیای فراوان و پیروان زیادی پیدا کنی ؟
گفت : آری .
شیطان گفت : دینی اختراع کن و
مردم را به سوی آن فرا بخوان .
آن شخص چنین کرد ، مردم نیز
دعوتش را پذیرفتند و از او پیروی کردند
و از این راه به دنیای خوب و ثروت
انبوهی دست یافت .
بعد از مدّتی فکر عمیقی کرد و با
خود گفت : این چه کاری بود که
من کردم ؟ دینی اختراع کردم و مردم
را به سوی آن فرا خواندم
( و گمراه ساختم ) برای خویش توبه
و باز گشتی نمی بینم ، جز این که
نزد کسانی بروم که به دین خود
دعوتشان کردم و آن ها را از این دین
باطل خویش برگردانم .
یکی یکی پیش مریدان و پیروانش رفت ،
به آن ها گوشزد کرد که آنچه من ، شما
را به سویش فرا خواندم باطل است و
این آیین بدعتی بود که من از پیش
خود ساختم .
پیروانش در جواب گفتند : تو دروغ
می گویی ، آنچه به ما گفته ای حقّ
است ، تو در دین خویش به تردید
افتاده ای و از آن برگشته ای .
وقتی این جواب را از آن ها شنید ،
غل و زنجیری تهیه کرد و به گردن خود
آویخت و آن را با میخی محکم کرد و
گفت :
زنجیر را از گردنم باز نمی کنم تا خدا
توبه ام را بپذیرد .
خداوند به پیامبر آن زمان وحی فرمود :
به فلانی بگو :
وَ عِزَّتی ، لَوْ دَعَوتَنی حَتّی یَنْقَطِعَ أَوْصالُکَ
مَااسْتَجَبْتُ لَکَ حَتّی تَرُدَّ مَنْ ماتَ عَلی ما
دَعَوْتَه إِلَیْه فَیَرْجِعُ عَنْهُ .
به عزّتم سوگند ، اگر آن قدر مرا بخوانی
و ناله بزنی که بند بندت از هم جدا
گردد ، دعایت را مستجاب نمی کنم ،
مگر آن که کسانی را که به آیین تو
مرده اند و گمراهشان ساخته ای
( از حقیقت کارت با خبر سازی و )
از آیین باطل خویش برگردانی و آن ها
هم بپذیرند و باز گردند . (1)
بی شک ، چنین کاری برای او ممکن
نبود ، پس راهی برای توبه او هم باقی
نمانده بود .
در همین راستا امام رضا (ع) حدیثی
را از پدران گرامیش ، از رسول خدا
(صلی الله علیه وآله وسلم) نقل
می کنند که فرمودند :
إِنَّ اللهَ غافِرُ کُلِّ ذَنْب إِلاّ مَنْ أَحْدَثَ دیناً .
(2)
خداوند هر گناهی را می بخشد مگر
کسی که دین تازه ای اختراع کند .
منابع:
1 ـ وسائل الشّیعه ، ج 16 ، ص 54 .
2 ـ وسائل الشّیعه ، ج 16 ، ص 55 .
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خدمت دوستان عزیزم ببخشید پسرم ۱۰سالشه انحراف چشم داره چندباردکتربردم گفتم باید
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام به مامانی که میگن دختر کلاس دومشون نه میخونه ونه مینویسه مادر عزیز اگه قرار بود همه چی با ذکر و دعا حل بشه که زندگی معنا نداشت شما با اول خودتون آرامشتونو داشته باشین آروم کنارش بشینید و با تشویق بخواین که بنویسه بهش بگین که اگه زود تموم کنه شما آخر درسشو کمک میکنین و مثلا دو خط آخر و مینویسین بعد چند وقت براش جایزه تعیین کنین که اگه بخونه و بنویسه حتما یه جایزه میدید بهش مثلا وسایل یا بیرون رفتن پارک یا هر چیزی که خودتون صلاح بدونید به خاطر اینکه بد عادت نشه از سالهای بعد هم جایزه بدید ولی فاصله رو زیاد کنید که کم کم درس خوندش بدون جایزه میشه مطمئن باشین اگه وقت بزارید با حوصله و بدون عصبانیت حتما نتیجه میگیرید و در مورد درس خوندن هم خودتون بشینید کنارش با لبخند و بهش بگین بیا باهم بخونیم من از شما میپرسم شما هم از من بپرس همه ی این روشها یه مدته بعد خودش کم کم میره سراغ درس پسر من کلاس پنجم از امسال خودش میره سر درسش همیشه باهم میخوندیم و مینوشتیم😂
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام در جواب مادری که گفتن بچه ی یک سال و ۸ ماهشون حرف نمیزنه خب عزیزم چرا توقعات ما اینهمه زیاد شده وقتی داره چند کلمه رو تلفظ میکنه یعنی خدا رو شکر مشکلی نداره و کم کم به حرف میفته عزیزان لطفا کمی صبور باشیم
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام به حبیبه خانم واعضا گروه، براخانمی که لاک ریخته روفرشش از اسپری مو(تاف) استفاده کنه پاک پاک میشه
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام وقت بخیر.در جواب اون خانمی که گفتن خودش و شوهرش تالاسمی مینور هستن.من خودم تالاسمی مینورم.اصلا درمانی نداره چون ژنتیکیه.فقط میتونن قرص فولیک اسید مصرف کنن برای کنترل کم خونی.و اینکه دو مینور بخوان بچه دار بشن بچشون احتمال اینکه مینور یا ماژور باشه خیلیی زیاده.بهتره زیر نظر پزشک بچه دار بشین.انشالله موفق باشین.
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام میخواستم به خواهری که میگرن داره بگم یکی اینکه غذای خودراکمترکنندوسیرنشده ازسفره غذاکناربکشندوشبهاکمتربه موبایل یاتلویزیون نگاه کنندوتواازآفتاب تامیتوننددوری کنند غذای سردواب خنک نخورندوترشی لیمو ترش ونارنج اصلا نخورندوهروقت سردردگرفتندقرص آمی تریپ تی لین بهترین دارو برای میگرن هست اگه دوزده قرص کاری نکرددوزبیست وپنج واگرفایده نکرد دوتاباهم بخوره قرص بی ضرر وخوبی هست ولی خواب اوره بهترین وقت خوردنش بعدارمغرب هست به دکترعمومی هم بگی نسخه مینویسه من سی ساله میگرن دارم فقط وفقط همین قرص براش خوبه یعنی بایدبه محص اینکه حس کردی سردردمبخادشروع باشه بایدبخوری تاپیشگیری کنه واگه فوری بااولین هشدار سردرد بخوری همون دوزده هم جواب میده وخواب آلودگی هم کمتریاهیچه ولی اگرسردردشدیدباشه بایددوتایاسه تاهمون دوزده بخوری من فقط ازاین قرص نتیجه گرفتم انشاءالله خوب بشی
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام وقت بخیر
برای خانمی که میگرن شدید دارند، من هم چند سال میگرن شدید داشتم وبا هیچ دارویی خوب نشدم و حتی از شدت درد خون دماغ می شدم. رفتم پیش دکتر روا زاده، البته خودشان نبودن ولی یکی از همکارانشان چند قلم دارو گیاهی تجویز کردند و خدا را شکر نود درصد بهتر شدم. داروها هم ارزان ودر دسترس بودند. البته با توجه به نوع سردرد که گرم باشه یا سرد دارو دادند چون با هم فرق دارند و خودشان این را تشخیص دادند. من متوجه سرد و گرمش نشدم. یک مقدار هم پرهیز غذایی دادند. شما هم به حکیم طب اسلامی یا سنتی که در کارش مهارت داشته باشه مراجعه کنید . ان شاءالله نتیجه میگیرید. تعجیل درظهور امام زمان صلوات
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام وقت بخیر در جواب خانمی که میگرن دارند منم میگرن دارم با قرص سوماتریپتان آروم میشه اما فاصله سردردها ها کمه ولی وقتی بوتاکس میزنم حدود ۴ الی ۵ ماهی راحتم فقط ممکنه اویل که بوتاکس زدند یکم سردرد داشته باشند ولی بعدش خوب میشند
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 سهیلا تازه داشت زندگی روی خوشش و بهم نشون میداد که یه روز مهدی اومد گفت امروز م
#داستان_زندگی 🌸🍃
سهیلا
نمیدونست چقدر تو زندگیم سختی کشیدم
نفهمید خودم چقدر درد دارم که خواست این دردم به دردام اضافه کنه
تو رو خدا برید
نمیتونم وجودتونو اینجا تحمل کنم
سهیلا جون اروم باش
گوش کن به من
ما قبلا تو اتاقی که مهدی اجاره کرده بود زندگی میکردیم
ولی الان قرار داده اتاق تموم شده و ما اواره شدیم
اخه انصافت کجاست ما نصفه شبی کجا بریم؟
نمیدونم هر قبرستونی که میخواین برین فقط جلوی چشم من نباشین
هانی از صدای گریه های من بیدار شد و زد زیر گریه
دختره هم دید حرف زدن با من فایده نداره و رفت بیرون
چند دقیقه بعد مهدی اومد گفت من برم اینا رو ببرم جایی و بیام
اعصابم از قبل خرد تر شدم متنفر بودم که مهدی انقدر خودشو در برابرشون مسئول میدونست
گفتم کلیدای ماشین و بده و گمشو بیرون دیگه هم نه تو رو ببینم و نه به اصطلاح خواهراتو
عزیزم سهیلا منطقی باش
من پای پیاده کجا برم اخه
حمله کردم بهش و شروع کردم موهاشو بکنم
دوست داشتم بکشمش
از فکر اینکه انقدر ساده فریب خوردم و همه ی زندگی مو به پای کسی ریختم که لیاقتشو نداره از خودم متنفر بودم
خودشو از چنگم کشید بیرون
کلیدا رو انداخت جلومو و با اون عوضیا از خونه زد بیرون
نمیتونستم بخوابم
حالم خیلی بد شده بود
انگار گوشه ی اتاق خشک شده بودم حتی نمیتونستم بدنم و تکون بدم و از جام پاشم
از یاد اوریه اتفاقایی که افتاده بود اشکم راه میفتاد
هیچ وقت حس به این بدی و نداشتم
حتی اون چند باری که متین کتکم زد
از همه چی نا مطمئن بودم
کاش به جایی اینکه زن مهدی شم به پای خانواده ی متین میفتادم که بهم اجازه بدن برگردم خونشون و از متین و هانی نگهداری کنم
حداقل اونجوری دلم خوش بود که دخترم رنج بی پدری و بی مادری و تحمل نمیکنه
صبح شده بود و من هنوز تو افکارم معلق بودم
دیدم هانی بیدار شد
میخواستم پاشم بهش صبحونه بدم ولی واقعا بدنم حس نداشت
واسه ی اولین بار خوشحال بودم که قراره بابای متین بیاد ببرتش
نمیخواستم دخترم منو در حال گریه کردن ببینه
بچه م میفهمید گریه چیه
حتی وقتی ناراحت بودمم میفهمید
هر موقع حوصله نداشتم اونم مینشست کنارم و هیچی نمیگفت نه سوال میکرد نه بازی میکرد
صبحانه ی هانی و دادم و پدر بزرگش اومد بردش
مامان بزرگمو دیدم تو حیاط
بیا اینجا سهیلا
وای خدایا دیگه حوصله ی غرغرای اینو نداشتم
رفتم پیشش هنوز چشمام قرمز بود
دیشب سو صداتونو فهمیدم
با مهدی دعواتون شده
نه کی گفته
از صدات معلومه چشاتم سرخ شده
نه با خواهرش دعوام شد اونم خواهراشو برد برسونه و بیاد
پس چرا بی ماشین رفت
هیچی نگفتم
من فضوله زندگی شما نیستم اگه هم گفتم بیاید اینجا واسه این بود که شبا تنها نترسم نه اینکه نصفه شب از صدای دعواهاتون بپرم بالا
قرار داد که نبستیم
شوهرت که اومد بگو یه جایی و پیدا کنه و برید
گفتم باشه و از جام بلند شدم
صدای غرغراشو میشنیدم که داشت زیر لب میگفت نه نماز میخونن
نه قبضا رو به موقع میدن نصفه شبم که دعوا میکنن تازه از ادمم توقع دارند
جوابشو ندادم و اومدم بیرون
شاید اگه دلم به زندگیم گرم بود به مادر بزرگم میگفتم یکم بهمون زمان بده بذار بمونیم
میدونم اونم از خداش بود که یه کلمه بگم بذار بمونیم
اما هیچ انگیزه ایی نداشتم
زندگیمو تموم شده میدونستم
رفتم تو اتاق لباسامو پوشیدم
انقدر بی عرضه بودم که حتی نمیتونستم ماشین و بذارم بیرون و باش برم خونه ی بابام
اومدم از در بیام بیرون که مهدی و دیدم
کجا میری سهیلا
قبرستون میخوای بیای؟
بیا بریم تو خونه کارت دارم
ولم کن میخوام برم
سهیلا زشته ابرو ریزی نکن بیا بی سر و صدا بریم تو خونه حرف میزنیم اگه قانع نشدی میری
شاید میدونست خیلی راحت میتونه با حرفاش خرم کنه
رفتم خونه
خواهرای گرانقدرتو بردی خونه پیش مامان و بابات؟
کنایه نزن سهیلا
سهیلا نمیدونم تا چه حد منو باور داری؟
هیچی قبولت ندارم تو یه ادم نامردی
گوش کن حرفامو وسط حرفامم هیچی نگو
میدونم داری به چی فکر میکنی
داری فکر میکنی من تو رو فقط واسه ی پول مهریه ت گرفتم به خاطر اینکه دربه در بودم
راستش اره اول که شوهر خواهرت تو رو به من معرفی کرد گفت دختره خیلی ساده و بسازه
مهریه هم داره هم تو از این دربدری نجات پیدا میکنی هم اون و از تنهایی در میاری
اولم که دیدمت یکم قیافه ت زد تو ذوقم
ولی کم کم دیدم خیلی مهربونیو ازت خوشم اومد
من تو زندگیم خیلی کمبود محبت دارم
من تو خانواده م همیشه اضافی بودم
الان مدتهاست خانواده مو ندیدم خواستم زندگیمو بسازم ولی با دست خالی نمیشد
من و نادیا حدود یکساله با همیم به این راحتی نمیتونم فراموشش کنم فکر بد هم در موردش نکن زن صیغه ایمه
ولی اون فقط واسه من مث یه سر گرمیه نادیا رفتنیه این تویی که میمونی تو زن منی
زندگی بچه بازی نیست که بخاطر یه مشکل به این کوچیکی به همش بزنیم
#ادامه_دارد...
#نکات_سلامتی 🍎
👌 بهترین زمان مصرف میوه ها به طوریکه بدن نهایت استفاده از آن را ببرد بدون اینکه آسیبی ببیند
🟡 به
بهتراست صبح ناشتا و در حال گرسنگی و قبل از غذا مصرف شود .
🍐 گلابی
مانند به صبح ناشتا و قبل از غذا مصرف شود .
🔴 انار
قبل و بعد از غذا خوب است مصرف شود ، قبل از غذا سیر میکند و بعد از غذا ، غذا را هضم میکند .
🍎 سیب
بهترین زمان مصرف صبح ناشتا می باشد
🍉 خربزه و هندوانه
نباید ناشتا مصرف شود ، بعد از غذا و در حال سیری یا هنگام غذا بعنوان غذا با نان مصرف شود .
🥭 انجیر و انبه
بهتر است شب مصرف نشود، بهترین زمان مصرف صبح است. حتی ناشتا هم میتوان مصرف کرد .
⚫️ آلو
بعد از غذا یا بعد از صبحانه . بهتر است شب هنگام و در زمان گرما یا ابتلا به گرگرفتگی و تشنگی مصرف شود .
گیلاس ، آلبالو ، زالزالک و ازگیل نیز حکم آلو را دارد .
🟠 مرکبات
اعم از پرتقال ، نارنگی ، لیمو ، گریپ فروت، بالنگ بعد از غذا مصرف شود هر چند میشود قبل از غذا مصرف کرد ولی تاکید بر بعد از غذاست . بهتر است شب مصرف نشود زیرا چشم را چپ میکند.
🍌 موز
بهتر است قبل از غذا مصرف شود یا بعنوان غذا مصرف شود .
🍑 هلو و زردآلو
حکم آلو را دارد; ظهر یا بعد از ظهر و شب هنگام مصرف شود .
🍇 انگور
صبح ناشتا و کلا قبل از غذا میتوان مصرف کرد یا بعنوان غذا با نان خورده شود .
🥝 کیوی
کیوی رسیده را میتوان صبح مصرف کرد حتی ناشتا و قبل از غذا بهتر است .
⚫️ خرما
قبل و بعد از غذا میشود مصرف کرد ولی خرمای سرد مانند برنی نباید ناشتا مصرف شود .
نارگیل هم حکم خرما را دارد .
🥒 خیار
با نمک خورده شود هنگام غذا یا بعد از غذا .
🥬 کاهو
نزدیک ظهر یا شب هنگام مصرف شود . برای افراد مجرد مصرف کاهو توصیه میشود .
🍓 توت
سرد است و بهتر است بعد از ظهر و شب میل گردد.
👈 سیب و کلا میوه های معطر را اول بو کنید بعد بخورید.
👈 به طور کل میوه هر فصلی در فصل خودش مصرف شود.
بخصوص در اول فصل مصرف شود و در آخر فصل خودش مصرف نشود.
بجز خرما و کشمش و انگور و انجیر میتوان در هر فصل مصرف کرد.
👈 کلا میوهای سرد یا ترش بعد از غذا یا شب هنگام مصرف شود و میوه های گرم صبح و قبل از غذا مصرف شود.
(میوه های سرد خواب آور هستند)
👈 بهتر است بعد از میوه ای آب خورده نشود، بخصوص انار.
👈 میوه ی کال مصرف نشود مگر برای درمان ، مانند سیب کال که درمان تب است.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#تجربه_اعضا 💜🍃
با سلام خدمت دوستان عزیزم در پاسخ به خواهری که گفتن دختر کلاس دومی دارن که مشق نمی نویسه خواهرم من دو تا بچه بزرگ کردم پسر الان دیگه بزرگ شده مثل دختر شما بود اصلا علاقه ای به درس نداشت و من دایما اجبارش می کردم و هر روز جنگ دعوا و کتک کاری داشتیم در نهایت سال دوازدهم را تموم نکرده و ترک تحصیل کرد بعدش رفت سربازی الان با مدرک سیکل هیچ جا بهش کار نمیدن یادمه سال هفتم با کلی تجدیدی وقتی رفتیم برای تابستون کلاس برداریم مدیر مدرسه گفت برای چی اصرار داری به درس ادامه بده به جای این همه هزینه و اعصاب خوردگی بفرستش شاگردی یه کاری یاد بگیره تا آینده داشته باشه ولی اشتباه من اینجا بود که به زور می خواستم بچه ام درس بخونه از قضاوت های. مردم میترسیدم ای کاش همون موقع گوش کرده بودم الان پسرم از سربازی اومده نه مدرک تحصیلی داره نه مهارتی که با هاش کاری انجام بده این بماند ولی سر دخترم نشستم فکر کردم به اینکه این دختره قرار نیست حتما حتما کاره ای بشه اگر خوند که به نفع خودشه نخوند که هیچی نهایتش بزرگتر که شد میفرستمش کلاس خیاطی یا هنر دیگه وسعی کردم اشتباه گذشته را تکرار نکنم از همون اول که رفت کلاس اول کمکش کردم ولی فقط تا حدی که خودش بخواد زمانی هم که نمی خواست بنویسه ولش کردم بدون تکلیف بره مدرسه الان کلاس ششم هست از اول سال کمکی از من نخواسته بجز درس ریاضی بقیه درس هاش را عالی هست خواهر عزیزم اینقدر خودتون و دخترتون را عذاب ندید بزارید خودش تلاش کنه چند بار که بدون تکلیف رفت مدرسه و مورد باز خواست قرار گرفت و دید که همکلاسی هایش مورد توجه معلم هستن کم کم و به مرور احساس مسئولیت را یاد می گیره اصلا به روی خودت نیار بزار اون بیاد ازت کمک بخواد نه اینکه شما ازش بخواهی تکلیف انجام بده با دعوا و کتک و سرزنش کلا از درس مدرسه زده میشه و از لج شما هم که شده اصلا دیگه نمی خونه
این چیزی بود که من تجربه کردم باز از نظرات دیگر دوستان هم استفاده کنید موفق باشید
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام عزیزم صورت پسرم جوش بوده دستکاری کرده لک شده وخیلی ناراحت..۱۷سالشه اگه راهکاری دارید لطفا راهنمایی کنید 📣📣
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
#مسافر_بهشت ❤️🍃
يك بار اتفاق افتاد كه بچه ها چند روز مي گشتند و شهيد پيدا نمي كردند. رمز شكستن قفل و پيدا كردن شهيد، نام مقدس حضرت زهرا (س) بود. 15 روز گشتيم و شهيد پيدا نكرديم. بعد يك روز صبح بلند شده و سوار ماشين شديم كه برويم. با اعتقاد گفتم: «امروز شهيد پيدا مي كنيم، بعد گفتم كه اين ذكر را زمزمه كنيد:
دست و من عنايت و لطف و عطاي فاطمه (س)
منم گداي فاطمه، منم گــــــداي فاطمه (س) »
تعدادي اين ذكر را خواندند. بچه ها حالي پيدا كردند و گفتيم: «يا حضرت زهرا (س) ما امروز گداي شماييم. آمده ايم زائران امام حسين (ع) را پيدا كنيم. اعتقاد هم داريم كه هيچ گدايي را از در خانه ات رد نمي كني.»
همان طور كه از تپه بالا مي رفتيم، يك برآمدگي ديديم.
كلنگ زديم، كارت شناسايي شهيد بيرون آمد. شهيد از لشگر 17 و گردان ولي عصر (عج) بود.يك روز صبح هم چند تا شهيد پيدا كرديم. در كانال ماهي كه اكثراً مجهو ل الهويه بودند. اولين شهيدي كه پيدا شد، شهيدي بود كه اول مجروح شده بود. بعد او را داخل پتو گذاشته بودند و بعد شهيد شده بود. فكر مي كنم نزديك به 430 تكه بود.بعد از آن شهيدي پيدا شد كه از كمر به پايين بود و فقط شلوار و كتاني او پيدا بود. بچه ها ابتدا نگاه كردند ولي چيزي متوجه نشدند. از شلوار و كتاني اش معلوم بود ايراني است. 15 _ 20 دقيقه اي نشستم و با او حرف زدم و گفتم كه شما خودتان ناظر و شاهد هستي. بيا و كمك كن من اثري از تو به دست بياورم. توجهي نشد. حدود يك ساعت با اين شهيد صحبت كردم، گفتم اگر اثري از تو پيدا شود، به نيت حضرت زهرا (س) چهارده هزار صلوات مي فرستم. مگر تو نمي خواهي به حضرت زهرا (س ) خيري برسد.بعد گفتم كه يك زيارت عاشورا برايت همين جا مي خوانم. كمك كن. ظهر بود و هوا خيلي گرم. بچه ها براي نماز رفته بودند. گفتم اگر كمك كني آثاري از تو پيدا شود، همين جا برايت روضه ي حضرت زهرا (س) مي خوانم. ديدم خبري نشد. بعد گريه كردم و گفتم عيبي ندارد و ما دو تا اين جا هستيم؛ ولي من فكر مي كردم شما تا اسم حضرت زهرا (س) بيايد، غوغا مي كنيد. اعتقادم اين بود كه در برابر اسم حضرت زهرا (س) از خودتان واكنش نشان مي دهيد.
در همين حال و هوا دستم به كتاني او خورد. ديدم روي زبانه ي كتاني نوشته است: «حسين سعيدي از اردكان يزد.» همين نوشته باعث شناسايي او شد. همان جا برايش يك زيارت عاشورا و روضه ي حضرت زهرا (س) خواندم.
راوی:حاج حسین کاجی
منبع:کتاب کرامات شهدا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
در عملیات خیبر، ما ، عقبه ی لشکرامام حسین - علیه السلام- بودیم . فردای روزی كه قرار بود به خط اعزام بشویم یكی از برادران به نام اصغر قربانی به بچهها گفت: « من یقیناً فردا شهید میشوم و برای این كه جنازهام روی زمین نماند و به دست خانوادهام برسد میخواهم اسمم را كف پایم بنویسم. بعد، دوستی از میان جمع داوطلب شد و با ماژیك سبز رنگ كف پای او نوشت: « شهید علی اصغر قربانی .» همان هم شد.
بعد از این كه به خط مقدم رفتیم، به محض پیادهشدن از نفربر زرهی تركش به سرش خورد و بلافاصله شهید شد.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
👌 اولین گام در درمان بیماری، تعدیل مزاج می باشد
👈 غلبه خون
علائم: خارش بدن، جوش، سرگیجه و خواب آلودگی، سرخی صورت یا پشت پلک چشم
راهکار: حجامت، سویق عدس، آلو خشک
👈 غلبه صفرا
علائم: گرگرفتگی، تب درون، عصبانیت، بیخوابی در اول شب و خواب زیاد صبح، دلشوره و اضطراب، احساس خستگی، سردرد میگرنی و تبش قلب
راهکار: آب درمانی، خرفه، ماهی، آلوی تازه، سویق عدس، داروی صفرابر که ترکیب ساده اش تخم خرفه + سقمونیا + هلیله ی زرد ( یا بجای سقمونیا سنا مکی ) می باشد
👈 غلبه سودا
علائم: یبوست، خشکی بدن همراه با احساس سردی، وسواس و تردید در انتخاب، افسردگی، سردی بدن، تیرگی ادرار یا مدفوع
راهکار: سودابر، که ترکیب ساده اش افتیمون + هلیله ی سیاه + سنا مکی یا صبر زرد می باشد
👈 غلبه بلغم
علائم: احساس سردی بخصوص سردی دست و پا، خلط پشت حلق، فراموشی، بوی بد دهان، بیخیالی، به هم خوردگی زمان خواب
راهکار: حمام داغ، پشت به آفتاب نشستن، داروی بلغم که ترکیب ساده اش آویشن + زنیان + سیاه دانه + مصطکی + کندر و عسل می باشد، یا طریفل که ترکیبش هلیله + بلیله + آمله و عسل می باشد
🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎
🤔 تشخیص #روغن_ارده_کنجد اصل
🍾 ساده ترین راه تشخیص روغن ارده کنجد اصل از تقلبی توجه به رنگ و بوی روغن ارده کنجد میباشد. روغن ارده کنجد طبیعی و اصل بوی ملایم کنجد داشته و رنگ آن زرد متمایل به طلایی است.
🍾 روش دومی که می توان برای تشخیص روغن ارده کنجد اصل از تقلبی گفت توجه به خواص و حالات روغن ارده کنجد است. روغن ارده کنجد اصل و مرغوب حرارت زیادی را تحمل می کند و مانند روغن های نباتی یا روغن مایع ها بعد از حرارت دیدن نمی سوزد و بوی بدی ساتع نمی کند.
🍾 روش سوم این است که روغن ارده کنجد را در هوای سرد امتحان کنید تا ببینید اصل و طبیعی است یا تقلبی. توجه کنید که روغن ارده کنجد در اثر سرد شدن و در دمایی حدود 6 درجه حالت سفت شده می گیرد و به اصطلاح می بندد که این نشانه مرغوب، طبیعی و اصل بودن روغن ارده کنجد است.
🍾 در نهایت برای تست و تشخیص اصل بودن روغن ارده کنجد می توانید آن را روی پوست خود بمالید تا پوستتان چرب شود. اگر روغن ارده کنجد طبیعی و اصل باشد پس از چند دقیقه با آب گرم آن را بشویید که اگر طبیعی باشد تنها نرمی روغن بر روی پوست باقی می ماند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خدمت دوستان عزیزم ببخشید پسرم ۱۰سالشه انحراف چشم داره چندباردکتربردم گفتم باید
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام درجواب دوست عزیزی که میگرن دارن من هم میگرن دارم ولی خداروشکر گوش شیطون کر چند وقتی هست دیگه سردرد نمیشم.منم مثل شما زیاد قرص میخوردم سردردم کم شه ولی با قرص بدتر مقاوم میشد سر دردم.تو یجایی خوندم سردرد های میگرنی ناشی از کم آبی دور مغز هست موقع سر درد زیاد آب میخوردم ومخصوصا حتما یه لیوان آب نمک بخورید خوبه.برای من که جواب داد.واینکه اگه حالت تهوع هم داشتید یدونه قرص متوکلوپرامید بخورید معجزه میکنه برای من وقتی میخورم هم حالت تهوعم از بین میره هم سردردم خود بخود رفع میشه.من با این دوروش جواب گرفتم شما هم امتحان کن انشالله جواب میگیری
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام. شبتون بخیر.
درمورد اون خانمی که گفتن خار تو گلوی پسرشون هست،یه بنده خدایی که اهل جنوب بود میگفت هروقت تیغ ماهی تو گلوتون گیر کرد فقط خرما بخورید اونو هضم میکنه. امتحان کنید ضرر نداره.
برای سلامتی وفرج آقا صاحب الزمان صلوات.
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه عزیزان
خدمت خواهری که نگران حرف زدن بچشون هستن و گفتن که کلمه هاش با آ شروع میش بگم عزیزم اولا به خدا توکل کن ثانیا هنوز بچت زیادبزرگ نشده که نگران حرف زدنش باشی
تخم کبوتر تهیه کنین بده بچت بخوره مشکلش برطرف میش
یچیزم بگم بیشتر امیدوارشو اسم شوهر دختر عمم مسعود ،
دختر عمم میگ مادرشوهرم همیشه میگ
مسعود هفت سالگی حرف زد
دیر نشده تخم کبوتر بده انشاالله زود به حرف میاد اگر خدای نکرده بعد یه مدت بهتر نشد ببرش پیش دکتر
امیدوارم که مشکلت به زودی رفع بشه انشاالله
سلامتی مولا جانم مهدی فاطمه صلوات ختم بفرمایین
یاعلی
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام خدمت دوستان
خواهری که گفتند لاک روی فرش ریخته با پد لاک پاکن پاکش کنن البته یه کم حوصله میخواد ولی بهتر میشه اگه رنگش موند کمی وایتکس بزن رنگشم بره ولی اول با لاک پاک کن پاک کنید .تو لاک فروشی ها دارن
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام خوبید .ممنونم از این که این کانال رو راه اندازی کردید.خیلی خوبه که میتونیم از تجربیات همدیگر استفاده کنیم.وواقعا بعضی از سرگذشتها چقدر دردناک 😔😔وواقعا چه زندگیایی هست با گرفتاریای عجیب غریب.بخدا خیلی سرگذشت ها رو که میخونم چقدر اشک میریزم.خدا به همه کمک کنه وهمه رو از گرفتاری نجات بده.زندگی برا همه سخت و دردناک شده.تو رو خدا برا زندگی منم دعا کنید .دیگه تحمل خیلی از مشکلات رو ندارم.شوهرم دست به هر کاری میزنه جور نمیشه وکلی ضرر میکنه. گلخونه صنعتی داریم کشت قبلی رو با هزار بدهکاری راه انداختیم چند دقت بیشتر بار نداشت و خراب شد.بدهکاری قبلی مونده.الان باز میخایم یه چی بکاریم اصلا پولی نداريم که بخایم راهش بندازیم.خیلی بدهکاریم و قسط وام هامون همه عقب افتاده به ضامن زنگ زدن😔😔😔.شوهرم خیلی خوب و دل رحم بخدا آزارش بکسی نرسیده خیلی تلاش میکنه ولی نمیدونم چرا همش گرفتار و بدهکاریم.اصلا رزق و روزیمون کمه.نمیخام ناشکری کنم ولی با این همه زحمت که شوهرم میکشه همیشه گیر و گرفتاریم. تو رو خدا برا همه گرفتارها دعا کنید .برا زندگی منم خیلی دعا کنید.بخدا نماز میخونم روزه میگیرم ذکر میگم ولی یه موقعه های واقعا کم میارم.خیلی برا زندگیم دعا کنید😔😔😔
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام خدمت حبیبه خانم واعضای گروه درجواب اون شخصی که گفته بودن برای کیسه صفرا بجز عمل راهی هست یا نه آره عزیزم راه داره شوهرمن سه سال پیش دل درد شدید گرفت رفتیم بیمارستان پس از انجام سونو و چکابهای مختلف گفتن کیسه صفرا ش پراز سنگ شده وباید حتما عمل بشه اما چون عفونت هم داشت دوهفته بیمارستان بستریش کردن تاعفونتش خشک شد ونوبت عمل براش زدن درهمین حین ما پیش سه تا ازبهترین متخصصان شیراز بردیم اونها هم گفتن صددرصد عمل داره تااینکه یکی از آشناهامون یک عطاری بهمون معرفی کردن وبهمون دارو دادن وشوهرم داروهای عطاری خورد بعدش رفتیم سونو گرافی گفتن تمام سنگهاش افتاده وخداروشکر خوب شد والان هم مشکلی نداره اسم دارو پودرسنگاک هست توی اینترنت که اسمش رو سرچ کنید کامل دستورش براتون میاره وفکر میکنم تمام عطاریها هم این پودر رو داشته باشن
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام وقت شما بخیر گفتین یک کانل هست به نام شمیم رضوی من عضو شدم ولی نمیشه پیام داد ومن اون ژل تاخیری برنا رو میخوام از کجا تهیه کنم ممنون اگه جواب بدین دقیق
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام وعرض ادب سردرگم بودم با کی مشورت کنم یاد کانال شما افتادم چند روز پیش دخترم دوتا دستهاش را باتیغ خط خطی کرده واز ما مخفی میکرد تا مریض شد بردمش دکتر سرم بزنه دیدم دلیلش رانمیگه میگه میخواستم امتحان کنم گریه کردم اروم نشدم اینکارراکردم میگم مشکل چی بود میگه همینطوری البته تقریبا 2سال پیش مادرم فوت کردند بامادرم راحت بود درد دل میکرد ودوستش داشت کل زندگیش رابا مادرم بود 14سالش است نمیدنم تنهاست به ظاهر بیخیال و ریلکس است ولی نمیدونم جرااینکارراکرده اصلا دارم روانی میشم پدرش اگر بفهمه عصبانی میشه وتا حد سکته میره منم موندم مخفی کاری کنم یااگر بگم دیگه منم محرم نمیدونه کمکم کنید اگرهم باید ببرمش مشاوره بگید اصفهان هستم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام
توروخداپیام منو زود بزارید
الان ۶هفته باردارم هفته پنج تاحالا لکه قهوه ای دارم وهرروزه هست عفونت هم دارم
نگرانم اگه راهکاری هست بفرمایین
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام
دلم امشب گرفته،من پنج هفته باردار بودم ک دکتر ها گفتن ساک حاملگی روی خط سزارین افتاده و خطرناکترین نوع بارداریه و باید ختم بارداری اعلام بشه.و ب روش تشخیصیه هیستروسکوپی و درمانی لاپاراسکوپی از دستش دادم.الان همش فکر میکنم نکنه عجله کردم ،نکنه دکترا اشتباه کردن،.....هر چند تا لحظه عمل چند بار سونو واژینال و شکمی دادم.حتی بهم گفتن نگهداشتن و دیر اقدام کردن برای سقط خطر مرگ برای مادر،و خوشبینانه ترینش در اوردن رحم بود،ولی الان یک هفته است از عملم گذشته و خودمو شوهرم ناراحتیم ک نکنه عجله کردند دکترا.
آخه اولین زایشگاه ک رفتم یکی ک اونجا بود گفت بچه خودش رو میکشه بالا،ولی دکتر ها میگفتن رشدش باعث ترکوندن رحم و مرگ میشد.توروخدا هر کی چیزی میدونه در این مورد بهم بگه.واینکه من باید غسل انجام بدم؟😔
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزم.ببخشیدمیخواستم ببینم کسی می دونه یارانه یک میلیونی که به بچه های زیرپنج سال میدن روبرای گرفتنش چطوربایداقدام کرد.
اصلآازکجابایدبگیریم وراسته فقط به بچه های کم وزن میدن.
ماجزئ دهک ۱تا۳هستیم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
❌❌❌سلام به همه عزیزان من یه سوال ارژانسی داشتم آدرس یه روانپزشک خوب تو کرج میخواستم❌❌❌
تهران هم اگه باشه اشکال نداره⚘
ممنون از پاسخگویتون⚘
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشی خدمت همه دوستان وهمچنین حبیبه خانم مهربون
یه سوال از دوستانعزیز داشتمخواهش
میکنم اگه واقعا کسی میدونه راهنمایی کن
چونواقعا زندگیم نابود شده
دوستان شوهرم کارگره و۲۳ ساله ازدواج کردم مستاجر
میخاد انشالا یه وام یکی از دوستانش بهش
بده تا باهاش یه مقدار ظرف ظروف لاکی ( یا همونپلاستیکی ) مثل آبکش سبد این طور
چیزا بیاره واسه فروش میخاستم از کجا باید بگیره و قیمت مناسب باشه ما اصفهانزندگی مکنیم
البته اگه تهران یا قمهم همباشه مشکلی نیست
خواهش میکنمدوستان راهنمایی کنید اگه واقعا میدونی
چون واقعا شرایط مالی بدی دارم
برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان هم صلوات
حبیبه خانم خواهش میکنم ابن سوالم حتما بزارید
واقعااز زندگیم نا امید شدم بچهاماز بی پولی افسرده 😭
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به همه اعضای گروه برای درد شدید گوش درد چه کار باید کرد خیلی درد دارم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام حبیبه جون خدا عاقبت بخیر ت کند عزیزم پسرم میخواد بره معدشو بوتاکس کنه میگه عمل خرحش زیاده وزنش بالاس خیلی اذیت میشه خواهش میکنم تو کانال بزار ببینم اعضای کانال کسی تجربه داره زررنداره اذیت نمیشه اگر کسی تجربه داره راهنمایی کنند ممنون میشم خدا خیرتون بده
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#داستان_مریم_عباس 🌸🍃
برای یک لحظه نگاهم کرد و جوابم رو داد .. وقتی در رو بستم هر دو نمیدونستیم چکار کنیم .. وسط اتاق ایستاده بود ..
با دست اشاره کردم و گفتم بفرمایید بشینید من الان میام ..
به سمت آشپزخونه میرفتم که گفت من چیزی نمیخورم ..
برگشتم و با فاصله ازش نشستم .. قلبم طوری خودش رو به سینه ام میکوبید که میترسیدم صداش رو بشنوه .. با انگشتم با گلهای فرش بازی میکردم .. حس کردم نگاهم میکنه .. سرم رو بلند کردم برای یک لحظه چشم تو چشم شدیم .. ته دلم لرزید .. چقدر جذاب بود، حتما زنش هم خوشگله .. نگاهش رو ازم دزدید .. گوشه ی سبیلهاش رو گرفته بود و بازی میداد ..
چند دقیقه هر دو تو سکوت نشسته بودیم .. نفس بلندی کشید و گفت میشه یه لیوان آب بیاری ..
بلند شدم و گفتم بله .. حتما .. هنوز قدمی برنداشته بودم که گفت قراره همش با چادر بگردی ؟؟ مگه من نامحرمم
گفتم آخه.. خجالت میکشم ..
با جدیت گفت خجالت میکشیدی چرا قبول کردی؟ من الان دیگه شوهرتم
از لحنش ناراحت شدم .. بدون حرف ، چادرم رو رها کردم و بدون چادر رفتم یه لیوان آب آوردم ..
برگشتم و همون جای قبلی نشستم ..
کمی از آب خورد و اومد نزدیک من نشست
با اینکه حس خوبی بهش پیدا کرده بودم ولی معذب بودم و سرم رو کمی عقب بردم با اخم گفت مگه نامحرمم که فرار میکنی؟👇👇👇
ادامه شو اینجا بخونید👇❌
https://eitaa.com/joinchat/2674983167C1a6cf754d5
داستان جنجالی مریم وعباس🙈🔞👆
تموم شده ها برو بخون کاملشو😍👆
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام وعرض ادب سردرگم بودم با کی مشورت کنم یاد کانال شما افتادم چند روز پیش دخترم دو
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام لطفااین پیام بزارید.درجواب عزیزی که مادرشون سکته مغزی کرده بگم تجربه خودمون را میگم مادرم سکته مغزی وهمزمان قلبی کرد..مابیشتر بفکرحرکتش بودیم.فیزیوتراپی بردیم چندجلسه وخداراشکرکامل خوب شدولی گفتاریش برنگشت والان۶ساله نمیتونه حرف بزنه😔 وفقط غذای میکس شده میخوره وتااااااکیدمیکنم حتمااااااگفتاردرمانی هم درکنارفزیوتراپی مرتب ببرید وتمرین کنیدباهاش..چون دکتربعدهابه ماگف بایدزیر۶ماه هرکارمیخاستیددبراش میکردید.ان شالله مادرتون زودترخوب بشه ومثل ماازصدای گرمش محروم نشید🥺🥺
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
برای اون خانمی که گفتن مادرشون سکته مغزی کرده بایدمادرت روببریدکاردرمانی وفیزیوتراپی وزالودرمانی ان شاءالله بهترمیشه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
برای اون خانمی که گفتن کمرشون وپاشون دردمی کنه منم همین طورم بایدبری ام آرای واین بیماری سیاتیکه وبایدبری پیش دکترمغزواعصاب
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام و وقت بخیر
در جواب خانمی که گفته بودن پسر پنج ماهه شون ریفلاکس معده دارن باذتجویز پزشک شربت انتی ریفلاکس بی که یه شربت گیاهی هست رو بدین واقعا عالی هست چهارده سال پیش پسر منم همین مشکل رو داشت بعد از هشت ماه دوا و دکتر کردن در اخر یه دکتر این دارو رو داد و واقعا عالی بود حتما از دکتر نحوه ی و میزان مصرف رو بپرسین
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
در جواب خانمی که گفتن میگرن دارن یه چند بار قهوه بخورین بهتر میشین
این دستور رو قبلا یکی از اعضای همین گروه تجربه کرده بودن فرستاده بودن همینجا
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
در جواب خانمی که پسرشون دو ساله دچار بیماری روانی و افسردگی شدن احتمالا پسرتون بعلت سردی دچار بلغم و بعد هم سودای مغز شدن لطفا شما که همه راهها رو رفتین این یه راه رو هم برین و از یه متخصص طب سنتی اسلامی هم کمک بگیرین خیلی ها هستن که با طب سنتی اسلامی درد هاشون درمان شده حتی همین درد های روانی
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
در جواب خانمی که پولیپ رحمی دارن با طب سنتی درمان میشین
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
در جواب خانمی که لباس توی دیوار فروختن بعد خریدار اومده گفته راضی نیستم چون لباس رو حضوری خریده و اگه عیبی داشته هم دیده پولتون مشکلی نداره چون خریدار داره دبه میکنه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام وقتتون بخیر.کانال خیلی خوبی دارید. ازتون ممنونم
در مورد بسیاری از مشکلات میبینم اعضای محترم فقط دنبال دعا و ذکر و سوره و ....غیره هستند .با اینکه خودم خیلی مذهبی هستم و به تاثیر نورانی ادعیه و اذکار و سور اعتقاد بسیار قوی دارم ولی میدانم و میگویم عزیران اول شما راهکارهای عقلی و علمی و دینی در مسیر زندگی را اجرا کنید در کنار آن متوسل به خداوند و اهلبیت علیهم السلام باشید.عزیزان وقتی در همسرداری و تربیت فرزند راه های درست را بلد نیستید یا بلدید و اجرا نمیکنید چرا توقع معجزه دارید.عزیزان به عنوان کسی که سالها کار مشاوره انجام دادم عرض میکنم روحیات جنس همسرتان را بشناسید مطالعه کنید تفاوتهای فردی همسرتان را بشناسید وظایف خودتان را به درستی و بر اساس نظرات مشاورین دینی انجام بدین تا مشکلات با همسر حل شود.در تربیت فرزندان از کودکی درست رفتار کنید تا در نوجوانی و جوانی به مشکل برخورد نکنید.وقتی اساس مشکل داشته باشد حکایت خشت اول کج می شود و هزاران دعا و ...هم باشد دیوار فرو میریزد.پس خواهشا به اعمال و رفتارتون امید داشته باشید نه اینکه توقع شق القمر شدن را.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
با سلام خدمت شما دوستان خوب وهمگروهی های عزیزم من در جواب خانم عزیزی که از زندگی در کنار مادرش ناراضی
بود والانم از یاد آوری اون روزا ناراحت میشه میخام بگم عزیزم بنده خوب و عزیز خدا شما خدارا داری چرا با خدا راز و نیاز نمیکنی و چرا خودتو دست کم میگیری خداوند به شما دخترای خوب و سالم داده چرا قدر نمیدونی اصلا از اینکه پسر نداری دلگیر نباش شما که از حکمت خوب خدا چیزی نمیدونی خدابهترینهارا برای بندش در نظر میگیرم و اینکه چرا شما برای مادرت معلم نمیشی منظورم معلم خوب شاید توزندگی مادرت هم خیلی چیزها باعث اینرفتارای مادرت شده پس شما باید از رفتار مادرت درس بگیری هم به زندگی خودت کمک کنی هم مادرت شما تو زمانی زندگی میکنی که اطلا رسانی خیلی بالاست اما زمان مادرت اینطور نبوده میخام بهت بگم یاعلی بگو گذشته راکلا بذار کنار از گذشته درس بگیر با خدا معامله کن شما با فکرای قشنگ وتوکل به خدا میتونی هر دو زندگی را زیباکنی التماس دعا عزیزم
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
👁 عوامل موثر در #بیماری_های_چشم
👀 مصرف دم کرده "مورد" برای #درد_چشم مفید است.
👀 مصرف "عدس" موجب فزونی #آب_چشم می شود.
👀 اگر از ترکیب سه گانه "صبرزرد" و "مرمکی " و "کافور" سرمه تهیه شود،برای #تقویت_بینائی مفید است.
👀 مصرف ۱۵ عدد "سیاه دانه" همراه با عسل برای #التهاب_چشم مفید است.
👀 ضماد کوبیده "کاسنی" و همچنین خوردن آن برای #ورم_ملتحمه_دور_چشم و درد چشم مفید است.
👀 مصرف دم کرده "کاسنی" با کمی شکر سرخ برای #ضربان_چشم مفید است.
👀 مصرف دم کرده "رازیانه" موجب تقویت بینائی می شود.
👀 مالیدن "حنا" به سر و محاسن برای #بیماریهای_چشم مفید است.
👀 مالیدن دم کرده "جاوشیر" به چشم برای #فزونی_بینایی مفید است.
👀 مالیدن روغن "دارچین" به پلک چشم برای #رفع_پرش_پلک مفید است.
👀 مالیدن "دارچین" به چشم به صورت سرمه برای #تقویت_دید_چشم مفید است.
💫 امام صادق علیه السلام: #روغن_بنفشه چه خوب روغنی است،همانا بیماری را از سر و دو چشم بیرون می برد.
💫 امام صادق علیه السلام یکی از علل ضعف بینائی را زیادی موهای سر معرفی کرده و در مقابل کوتاه شدن موهای سر را عامل تقویت بینائی دانسته اند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام دوستان انشالله حال همه خوب باشه و به برکت این ماه عزیزهرکی هرچی میخواد خدابهش بده من همونم که گفتم شوهرم سرطان غددلنفوم داره والان ۶سال درگیره الان دکتر گفت باید پیوندمغزواستخوان بشه وگرنه خوب نمیشه حالای خانومی اومدن گفتن پسرشون درگیره همچین بیماریه ودکترطب سنتی بیماری رو کنترل کرده خواهش میکنم این خانوم بگن چندسال الان درگیرن واقعا جواب میده اگه برم پیش این دکترطب سنتی واقعا دیگه خسته شدیم وخودبیماراذیت میشه ممنونم راهنمایی کنند اجرتون باجدش حضرت فاطمه لطفاً میتونن بیشترتوضیح بدن واقعا سپاسگزارم درضمن شوهرم الان مدت۱ونیم سال شصت پاش اینجوریه کسی تاحالااینجوربوددرمانش چیه عزیزان میتونن راهنمایی کنند🙏
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇🌸
@adminam1400
#مسافر_بهشت ❤️🍃
این خاطره را شهید حجت الاسلام سید علی اندرزگو برای آزاده و شهید حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر ابوترابی نقل کرده اند:شهید سیدعلی اندرزگو
یک بار مجبور شدیم به صورت قاچاقی از طریق مشهد به افغانستان برویم. بین راه روخانه ی وسیع و عمیقی وجود داشت که ما خبر نداشتیم.آب موج می زد بر سر ما ومن دیدم با زن وبچه نمی توانم عبور کنم. راه بر گشت هم نبود ، چون همه جا در ایران دنبال من بودند. همان جا متوسل به وجود آقا امام زمان- عجل الله فرجه- شدیم. نمی دانم چه طور توسل پیدا کردیم.گفتیم: «آقا! این زن و بچه توی این بیابان غربت امشب در نمانند،آقا! اگر من مقصرم این ها تقصیری ندارند.»
در همان وقت اسب سواری رسید و از ما سوال کرد این جا چه می کنید؟گفتم می خواهیم از آ ب عبور کنیم. بچه را بلند کرد و در سینه ی خودش گرفت. من پشت سراو، خانم هم پشت سر من سوار شد. ایشان با اسب زدند به آب ؛ در حالی که اسب شنا می کرد راه نمی رفت.آن طرف آب ما را گذاشتند زمین وتشریف بردند.
من سجده ی شکری به جا آوردم و درهمان حال گفتم بهتر [است] از او بیشتر تشکر کنم. از سجده بر خاستم دیدم اسب سوار نیست ورفته است. در همین حال به خودم گفتم لباس هایمان را دربیاوریم تا خشک شود. نگاه کردیم دیدیم به لباس هایمان یک قطره آب هم نپاشیده [است] ! به کفش ولباس وچادر همسرم نگاه کردم دیدم خشک است. دو مرتبه بر سجده ی شکر افتادم و حالت خاصی به من دست داد.
«تهران- موزه ی شهدا- خ آیت الله طالقانی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
مهدي منتظری:
يك روز با بروجردي در دفتر فرماندهي نشسته بوديم و حرف ميزدیم. بعد از آن تصادف، پايش را گچ گرفته بودند. آن روزها مصادف بود با شهادت «ناصر كاظمي». محمّد خاطرات زيادي از ناصر داشت؛ بيشتر وقت ها با هم بودند و در عمليات هايي در كنار هم شركت داشتند. آن روز دوباره صحبت از ناصر بود و خاطراتي كه از او داشتيم. محمد انگار نه انگار كه توي اين عالم بود. به نقطهاي خيره شد و بعد از مدت زيادي رو به من كرد و گفت: «راستش داشتم به خوابي كه يكي دو روز پيش ديدم، فكر ميكردم.»
كنجكاو شدم كه بدانم خوابش چه بوده است. نگاهم را دوختم به صورتش، گفت:« با هم در عمليات بوديم. داشتيم داخل يك شيار پيش ميرفتيم؛ من بودم و ناصر. منطقه پر بود از آتش دشمن. تركش خمپاره از هر طرف ميباريد. پردهاي از آتش گلوله آسمان را پوشانده بود. من مات و مبهوت به آسمان نگاه ميكردم. ناصر جلوتر از من به سرعت توي شيار ميدويد و من هم پشت سر او بودم. ناگهان شيار به يك جاي بلندي رسيد. ناصر با چالاكي هر چه تمام تر گذشت و رد شد. وقتي ميخواستم من هم بگذرم، ديدم نميتوانم. هر چه سعي كردم، باز هم نتوانستم. در پايين آن بلندي مأيوس و ناراحت ايستاده بودم و به نقطهاي نگاه ميكردم كه ناصر چند لحظه پيش با سبكي و آرامي از آن جا رد شده بود. از خودم ميپرسيدم كه ناصر چطوري گذشت؟!
توي اين فكر بودم كه ديدم ناصر برگشته. از ديدن او به هيجان آمدم. دوباره با شور و اشتياق، تلاش را از سرگرفتم و سعي كردم خودم را به او برسانم. امّا باز نتوانستم. هر بار كه ميخواستم خودم را بالا بكشم، ليز ميخوردم و ميافتادم پایین.
يك دفعه متوجه شدم ناصر دستش را به طرفم دراز كرده. دستم را گرفت و به سادگي، مثل پر كاه، مرا بالا كشيد. از آن بالا پائين را نگاه كردم. ديدم آن پائين چه قدر ترسناك و تاريك است. خدا را شكر كردم كه حالا آن جا نيستم. چه قدر احساس سبكي ميكردم.»
وقتي خواب را تعريف كرد و به آخرش رسيد، لبخند چهرهاش پررنگ شد. در حالي كه هنوز داشت به آخر خواب فكر ميكرد، رو به من كرد و گفت: « ان شاء الله من هم شهيد ميشوم.»
چهرهاش مطمئن و استوار بود. در حالي كه لبخندي از رضايت و شادي در چهرهاش ميديدم، به اين همه اطمينان و يقين حسرت خوردم. اي كاش من هم ميتوانستم مثل او بگويم: « ان شاء الله شهيد خواهم شد.»
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#احکام_دین ☀️🍃
مو ی کنده شده از بدن
پرسش :۱. آیا مو را از بدن بکنیم همراه با سوزش باشد نجس است؟ ۲. آیا محل مو و پوست کنده شده نجس است ؟
پاسخ :۱. مو نجس نیست. ۲. چنانچه خون خارج نشود، محل نجس نیست
تخم مرغ خارج شده از مرغ مرده
پرسش :اگر از مرغ مرده ای تخم مرغ خارج شود پاک است یا نجس؟
پاسخ :تخم مرغى که از شکم مرغ مرده بیرون مىآید پاک است، به شرط اینکه پوست آن سفت شده باشد، ولى باید ظاهر آن را آب بکشند.
پنیر مایه در شیردان برّه یا بزغاله مرده
پرسش :اگر بره یا بزغاله ای بمیرد پنیر مایه ای که در شیردان آن وجود دارد پاک است یا نجس؟
پاسخ :اگر برّه و بزغاله پیش از آن که علفخوار شود بمیرد، پنیر مایهاى که در شیردان آنهاست پاک است، ولى بیرون آن را بنابر احتیاط واجب باید آب بکشند.
گوشت مورد معامله در بازار مسلمین
پرسش :گوشت که در بازار مسلمین خرید و فروش می شود که ممکن است از بلاد کفار باشد چه حکمی دارد؟
پاسخ :گوشتهایى که در بازار مسلمانان فروخته مىشود، یا مسلمانى براى انسان هدیه مىآورد پاک و حلال است، و تحقیق و تفحّص دربارة آن لازم نیست؛ ولى اگر بدانند آن مسلمان گوشتها را از کافر گرفته و رسیدگى لازم نکرده، لازم است از آن اجتناب شود (یعنی نخورند).
چرم مورد معامله در بازار مسلمین
پرسش :چرمی که در بازار مسلمین خرید و فروش می شود که ممکن است از بلاد کفار باشد چه حکمی دارد؟
پاسخ :استفاده از چرم ها ولو اینکه از بلاد کفار وارد شده باشد پاک است، هر چند نمىتوان با آن نماز خواند.
ملاک طهارت چرمی که از بلاد کفر وارد می شود
پرسش :استفاده از اشیاى چرمى که از کشورهاى خارجى خریدارى مى شود و ذبح اسلامى آن مورد شکّ و تردید است، چه صورتى دارد؟
پاسخ :اشیاى چرمى، خواه از ذبح اسلامى باشد یا ذبح غیر اسلامى، پاک و خرید و فروش آن جایز است؛ ولى گوشت و اجزاى خوردنى باید حتماً ذبح اسلامى شود.
مواد خوراکی (غیرگوشتی) وارداتی از کشورهای غیر مسلمان
پرسش :استفاده از مواد خوراکی که از کشورهای کفار می آید چه حکی دارد؟
پاسخ :موادّ غذایى و دارویى و امثال آن، که از کشورهاى غیر اسلامى مىآورند اگر نجس بودن آنها قطعى نباشد معامله آنها اشکالى ندارد، مثل اینکه احتمال دهیم شیر و پنیر و روغن را به وسیله دستگاه مىگیرند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 سهیلا نمیدونست چقدر تو زندگیم سختی کشیدم نفهمید خودم چقدر درد دارم که خواست این
#داستان_زندگی 🌸🍃
سهیلا
سهیلا من از تو کوچیکترم مث تو کامل نیستم گاهی اشتباه میکنم دوست دارم منو ببخشی
ببین سهیلا اصلا به من کاری نداشته باش
اگه از من جدا شی من خیلی راحت میتونم دوباره ازدواج کنم
ولی این تویی که واسه ی بار دوم هم طلاق گرفتی فکرشو کردی عکس العمل خانواده ت در برابر این موضوع چیه؟
حاضری تا ابد سر بارشون باشی
فکر میکنی کسی دیگه با این وضعیت بیاد تو رو بگیره؟
پس برات بهتره با من بمونی من دوست دارم تو منو کامل کنی میدونم که میتونی همه ی عیب و نقصامو از بین ببری
تو مهربون ترین زنی هستی که تو تموم عمرم دیدم
فکراتو بکن سهیلا ببین من ارزش یه ذره فداکاریتو دارم؟
گفتم مهدی برو
ولی سهیلا عزیزم
برو مهدی بذار فکر کنم نمیدونم بتونم ببخشمت یا نه
باشه عزیزم بهت فرصت میدم فکر کنی حرفاشو زد و رفت
تا یه حدی حرفای مهدی منطقی بود
از این مسائل تو اکثر زندگیا هست
چیزی که خیلی عذابم میداد این بود که مهدی خیلی ازم سر بود
اون ته تهای دلم خجالت میکشیدم بگم من زنتم و تو باید دوستم داشته باشی
حس میکردم با ازدواج با من در حقش ظلم شده
شاید دلیل تموم این فکرا کمبود اعتماد به نفس بود
همون حسی که از بچگی تو وجودم سر کوب شده بود
حتی نمیتونستم مث مهدی کلمه ها رو کنار هم بچینم و براش سخنرانی کنم
چون هیچ وقت روابط اجتماعیه قویی نداشتم
ازم میخواست با نادیا کنار بیام و بذارم سایه ش رو زندگیم باشه به عنوان یه زن صیغه ایی
نمیدونستم راست میگه یا نه
اما واقعا صیغه ایی بودن یا نبودنش فرقی به حال من نمیکرد
نمیتونستم شوهرمو با کسی تقسیم کنم
حس میکردم باهام بازی شده
حتی شوهر خواهرمم میدونست چقدر خرم
دیگه حالم به هم میخورد که بهم بگن مهربون و ساده ایی
حتی شوهر خواهرمم میدونست چقدر خرم
دیگه حالم به هم میخورد که بهم بگن مهربون و ساده ایی
دوست نداشتم مهربون باشم
دوست داشتم از اون زنای قالتاقی باشم
که وقتی شوهرشون و با یه زن میبینن هم شوهرشون و هم زن رو به خاک سیاه بشونند
مهدی و بخشیدم
نمیدونم چرا
شاید از ترس تنهایی
از بی کسی
هانی و ازم گرفتند ماهی یکی دو روز میتونم ببینمش خبلی دلتنگش میشم
مهدی هیچ سر رشته ایی تو کار برقی نداشت
کلی ابزار و وسیله گرفت ولی چون نتونست باش کار کنه همه ش رو دستش موند و کسی ازش نخرید
همه ی سرمایه ی زندگیمو به فنا داد با ماشین تصادف کرد و ماشین و فرو ختیم یک ملیون
تموم وعده هایی که بهم داده بود به باد فنا رفت
وقتی دید اینجوریه مخ بابامو زد که رو حساب خودش براش یه وام 10ملیونی بگیره
بابام هم قبول کرد
شاید نمیخواست زندگی دخترش بپاشه
شایدم طبق معمول به دستور مادرم بود
همین که وام و گرفت تو یه شهرای اطراف اصفهان خونه اجاره کرد و بردم اونجا
میگفت هیچ کس نباید بدونه ما اینجاییم
گفت نباد با خانواده ت ارتباط بر قرار کنی
گفت اگه بفهمن مجبور میشیم از همدیگه جدا بشیم
هرچی بهش گفتم اخه مهدی نمیشه
بابام گناه داره
اون خیلی از ما بد بخت تره صبح تا شب سر زمینهای مردم عرق میریزه
میگفت یا منو انتخاب کن یا خانواده مو
از خودم بدم میومد
از فکر اینکه نکنه بابام فکر کنه منم با مهدی همدست بودم
تو تنهایی شهر غریب باز هم فهمیدم حامله م
مهدی هنوز ادم نشده بود
میفهمیدم کثافت کاری
از رفتاراش کاملا مشخص بود
زیاد به من توجه نمیکرد
بچه مو به دنیا اوردم
نمیتونم بگم این جای هانی و برام پر کرد
اینم دختر بود اما هر بچه ایی جای خودش و داره
خیلی وقت بود نتونسته بودم هانی و ببینم
بخاطر مهدی
چون فراری بودیم
اسمشو گذاشتیم ستاره
حالا باز یه بچه داشتم که بهش عشق بورزم
3سال از زمانی که رفتیم تو اون شهر غریب میگذشت
مهدی اجازه داد گاهی به مادرم زنگ بزنم
مادرم اینا دیگه قسط وام و فراموش کرده بودند
مادرم میگفت سخت یا اسون وام و تسویه کردیم رفت
میگفت فقط بر گرد
ولی هیچ وقت فکر نمیکیردم قراره اونجوری بر گردم
همیشه احساس سوزش و خوارش و عفونت داشتم
ولی باور نمیکردم قضیه انقدر مهم باشه
از یه جوش کوچیک بغل پام شروع شد
کم کم جوشه بزرگ و بزرگتر شد
خیلی نگران بودم
دیگه نمیشد اسمشو بذاریم جوش
شبیه یه غده بود
گفت مریضی میبرمت خونه ی مامانت دوا درمون که شدی میام دنبالت
حتی نخواست بمونم تا خودش معالجه م کنه
با شرمندگی و خجالت منو برد پیش خانواده م
ولی خودش برگشت خونه
چند جا رفتم دکتر
همه گفتند به خاطر عفونت های مقاربتیه
کثافت کاریای مهدی گریبان گیر من شده بود
چند وقت خونه ی مادرم بودم
تو این مدت تلفنی با هم حرف میزدیم
اما نمیخواست بیاد ببرتم
میگفت یه چند وقت بمون خونه ی مادرت خستگیتو در کن
حتی دلش واسه ی بچه ش هم تنگ نمیشد
وقتی خوب شدم و برگشتم پیشش باز با خانواده م قطع ارتباط کرد
#ادامه_دارد...
#درد_دل_اعضا ❤️
سلام حبیبه جان عزیز وهمه خواهران عزیزتر ازجان.اول ممنونم از شما که پیام منو تو کانال گذاشتین خدا خیرت بده عزیزم ودوم دست همه خواهرای عزیزمو میبوسم که واقعا دلسوزانه راهنمایی کردن ،دعا کردن الهی که خدا دل همتونو خوش کنه منم همینطور.من همون مادر ۴۱ ساله ام که پسر ۲۱ ساله ام مشکل اعصاب داره .عزیزان همان جور که خیلی از شماها گفتین پسرتو بستری کن .من دقیقا پارسال ۵بهمن تو اوضاع خیلی بدی پسرمو به زور آوردم تهران وبا گریه والتماس تونستم تخت جور کنم وبا مقاومت شدید پسرم ،که یکسره فقط منو میزد وفحشم میداد تو تمام راه وبیمارستان ،تونستم بستری کنم.دوهفته بخش سایکو بیمارستان طالقانی بستری بود ،بماند که چون شهرستان بودیم وتهران جایی برای ماندن نداشتیم وحال پدرشم چون دارو مصرف میکرد فقط شب اول رو تا صبح تو ماشین موندیم وچقدر هم که سرده اون قسمت تهران که بیمارستان طالقانی ،وفردا ش یه سر بهش زدیم وبا گریه پسرمو وگریه خودم برگشتیم خونه .ولی هر روز بعد از ظهر ساعت ۵ پسرم باتلفن بیمارستان زنگ میزد وهرچی از دهنش در میومد بهم میگف که چرا منو بستری کردین و...بعضی روزها زنگ میزد گریه والتماس که بیاین منو ببرین ،وماهم چون فاصله زیاد بود وجاده هم همش برف سر یه هفته تونستیم بریم وچه روزهای زجر آوری برام شد تا اینکه ترخیص شد وآوردمش خونه .بعد تا ۵ ماه دارو بهش مرتب میدادم واون فقط میتونست غذا هاشو به زور بخوره ،ازبس لرزش شدید دست وپا گرفته بود وفقط میخوابید، خودم میکردم حموم سرویس ،لباسشو می پوشیدم تا ماه ششم که داروهاشو دکتر کمتر کرد وروز به روز سرحالتر شد و چند بار بیرون رفت ولی یکدفعه از مهر کلا داروهاشو گذاشت کنار ومن هرچی خواهش والتماس کردم دیگه حرفمو گوش نکرد واین همه زحمت منو به باد داد.والانم شده درست مثل قبل.من قبل بستریشم خیلی دکترها بردمش ولی متاسفانه دوهفته دارو میخورد باز میزاشت کنار .من سه ساله دنبال این بچه هر جایی فکر کنین رفتم چنتا دکتر عوض کردم .ولی همش میگه این دکترا نمیتونن بفهمن مریضی منو ،داروهاشونو قبول نداره ونمیخوره .نه خواب داره نه خوراک .خیلی ضعیف شده ولی وقتی عصبی میشه نمی دونم چه زوری داره که کسی جلودارش نیست .خلاصه خواهرای جانم اینا رو گفتم که درجواب راهنمایی بعضی که خواهر ا که گفتن بستری بشه بگم این کارو یبار کردم .وبا پیاماو هم دردیهای شما خیلی سبک شدم انگار که شدین پشتوانه ام .ومن همچنان محتاج نفس های گرمتان هستم که برای دل من وشفای پسر جوونم دعا کنین .منم دعا گویتان هستم .قربون همتون .حبیبه جان بازهم لطف کن پیاممو بزار تو گروه که دوستان مطلع بشن .
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
از مرحوم سيد احمد بهبهانى نقل شده : در ايام توقفم در كربلا حاج حسن نامى در بازار زينبيه ، دكانى داشت كه مهر و تسبيح مى ساخت و مى فروخت . معروف بود كه حاجى تربت مخصوصى دارد و مثقالى يك اشرفى مى فروشد.
روزى در حرم امام حسين عليه السلام حبيب زائرى را دزدى زد و پولهايش را برد. زائر خود را به ضريح مطهر چسبانيد و گريه كنان مى گفت : يا اباعبداللّه در حرم شما پولم را بردند، در پناه شما هزينه زندگيم را بردند. به كجا شكايت ببرم ؟
حاج حسن مزبور حاضر متأ ثر شد و با همين حال تأ ثر به خانه رفت و در دل به امام حسين عليه السلام گريه مى كرد.
شب در خواب ديد كه در حضور سالار شهيدان به سر مى برد به آقا گفت : از حال زائرت كه خبر دارى ؟ دزد او را رسوا كن تا پول را برگرداند.
امام حسين فرمود: مگر من دزد گيرم ؟
اگر بنا باشد كه دزدها را نشان دهم بايد اول تو را معرفى كنم .
حاجى گفت : مگر من چه دزدى كردم ؟
حضرت فرمود: دزدى تو اين است كه خاك مرا به عنوان تربت مى فروشى و پول مى گيرى . اگر مال من است چرا در برابرش پول مى گيرى و اگر مال توست ، چرا به نام من مى دهى ؟
عرض كرد: آقا جان ! از اين كار توبه كردم و به جبران مى پردازم .
امام حسين عليه السلام فرمود:
پس من هم دزد را به تو نشان مى دهم . دزد پول زائر، گدايى است كه برهنه مى شود و نزديك سقاخانه مى نشيند و با اين وضعيت گدايى مى كند، پول را دزديد و زير پايش دفن كرد و هنوز هم به مصرف نرسانده .
حاجى از خواب بيدار مى شود و سحرگاه به صحن مطهر امام حسين عليه السلام وارد مى شود، دزد را در همان محلى كه آقا آدرس داده بود شناخت كه نشسته بود.
حاجى فرياد زد: مردم بياييد تا دزد پول را به شما نشان دهم . گداى دزد هر چه فرياد مى زد مرا رها كنيد، اين مرد دروغ مى گويد، كسى حرفش را گوش نداد. مردم جمع شدند و حاجى خواب خود را تعريف كرد و زير پاى گدا را حفر كرد و كيسه پول را بيرون آورد.
بعد به مردم گفت : بياييد دزد ديگرى را نشان شما دهم ، آنان را به بازار برد و درب دكان خويش را بالا زد و گفت : اين مالها از من نيست حلال شما. بعد تربت فروشى را ترك كرد و با دست فروشى امرار معاش مى كرد.
فرزند ايشان مى گويد:
حدود دو سال قبل از وفات پدرم ، كسالت شديدى مرا عارض شد و پزشكان از مداواى بيمارى من عاجز آمدند و از حياتم قطع اميد شد.
پدرم كه عجز طبيبان را ديد، اندكى از تربت طاهر حضرت سيدالشهدا ارواح العالمين له الفدا به كامم ريخت و خود از كنار بسترم دور شد.
در آن حالت بيخودى و بيهوشى ديدم كه به سوى آسمانها مى روم و كسى كه نورى سپيد از او مى تافت ، بدرقه ام مى كرد. چون مسافتى اوج گرفتيم ، ناگهان ، ديگرى از سوى بالا فرود آمد و به آن نورانى سپيد كه همراه من مى آمد، گفت :
((دستور است كه روح اين شخص را به كالبدش بازگردانى ؛ زيرا كه به تربت حضرت سيدالشهداء عليه السلام استشفا كرده اند)).
در آن هنگان دريافتم كه مرده ام و اين ، روح من است كه به جانب آسمان در حركت است ؛ و به هر حال ، همراه آن دو شخص نورانى به زمين بازگشتم و از بى خودى ، به خود آمدم و با شگفتى ديدم كه در من ، اثرى از بيمارى نيست ، ليكن همه اطرافيانم به شدت منقلب و پريشانند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام وعرض ادب سردرگم بودم با کی مشورت کنم یاد کانال شما افتادم چند روز پیش دخترم دو
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
خانمی که پسر دو سال و سه ماهه داره و میخواد از پوشک بگیردش
من تازه بچمو که تقریباهمسن بچه شما هست از پوشک گرفتم باید یکی دوماه حوصله داشته باشید و هر نیم ساعت یا یک ساعت یکبار ببرید دستشویی اینطور خودش دیگه بدش میاد که تو شلوارش جیش کنه
یک مورد دیگه که باید رعایت کنید اینه که تو این مدت درحد امکان جایی نروید که نیاز به پوشک کردن باشه چون اگه هم یاد گرفته باشه بره دستشویی ،دوباره گیج میشه و وقتی ببینه پوشک هست میگه پس دوباره باید تو پوشک جیش کنم و دیگه دستشویی نرم.من تا چهار ماه گرفتار پسرم بودم بعضی وقتا زود یاد میگرفت و خبر میداد و دوباره چند روز خودشو خیس میکرد تا اینکه متوجه شدم خیلی وقتا که میرم بیرون یا خونه کسی اونو پوشک میکنم.بعد از اون دیگه خیلی کمتر بیرون رفتم و فقط خونه پدرم میرفتم که پوشکش نمیکردم و مرتب دستشویی میبردمش با این که خسته بودم چون یه بچه یکساله هم دارم،اما با این روش خیلی زود یاد گرفت والان دیگه کاملا خبر میده،تا دوماه بعداز یاد گرفتنش فقط شبها موقع خواب پوشک میکردم که دیگه شبم جیش نمیکنه ولی حتما قبل از خواب میبرمش دستشویی
البته باید خیلی صبر و حوصله داشته باشید من تازه فرش های خونمو شستم و طاهرشون کردم😂
امیدوارم بچه شما هم زود یاد بگیره
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام خدمت حبیبه خانم عزیز ممنون از گروه خوبتون من بار اولمه دارم تو گروه مطلب میذارم ..اون خانمی که گفته بودن برای لک صورت یه فنجان سرکه سیب طبیعی با پیاز رنده شده و اب گرفته قاطی کنی برای لک صورت هر روز ۲۰ دقیقه بذاری روصورت ...ممنون میشم بیای بگی این ترکیب و هر روز تازه باید درست کنی ؟یا برای چند روز درست کنی تو یخچال نگه داری ؟اجرتون با امامحسین
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام حبیبه خانم من داستان سهیلا راخواندم همانجاک عموش گفته ازدواج نکن نباید ازدواج میکرد عمه من همینطوربودبای معلول ازدواج کرد هرچی پدرم بهش گفته بودن سرسفره عقدازداواج نکن قبول نکرده بودن ب پدرم گفته بودن بتو مربوط نیست حتی بابام کتش پاره پاره کرده بودبخاطر خواهرش بعدچندسال روی حرف بابام برگشت گفت توراست میگفتی داداش .خواهش میکنم ب گوش سهیلا یا ثریا برسونید
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
باعرص سلام وجواب خواهری که دلدرد دارن وخون در مدفوع داشتن احتمالا زخم معده یا خونریزی معده دارن باید برن پیش پزشک متخصص داخلی یا اورزانس وبرا بچه ۱۲ سالشون که چوب در گلوش گیره حتما ببرن اتفاقات گوش وحلق وبینی تا براشون در بیارن
اگه فرو نره درش بیارن بهتره دترها یا اگه خیلی میترسه بره دکتر کمی روغن زیتون توگلو بچشون بگن قرقره ره کنه تا چوب نرم بشه بعد با سرفه بپره بیرون که بعید میدونم
🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
با سلام خدمت حبیبه خانم با صفا و هم گروهی های خوبم
من هم داستان مهسا خانم رو دقیق تا آخرش می خوندم
برخی دوستان نظریات و نتیجه گیری هایی داشتند برخی هم قضاوت کردن 🙂
ولی آیا هیچ کدوم از ما دقیقاً در موقعیت و شرایط بحرانی مهسا خانم بوده ایم تا قضاوت صحیح و جامعی از نحوه ی رویایی و عملکرد ایشون داشته باشیم ؟؟ 🤔
خانومی که بعد از سال های کمی همسر از دست دادن و توو بهت و حیرت بیوه شدن در اوج جوانی
و البته بر خلاف نظر دوستی ، عده ی فوت همسرشون گذشته بود که خانواده ی همسر مرحومشون میان برا خواستگاری محسن
مادری دارن که جلوی پدرشون ، حرفشون برش نداره ، پدری با اون رفتار غلیظ و خشن که دختر متاهلشونو کتک می زنن...
همون اول با گفته های محسن ، از خونه بیرونشون می کنن
خانومی بدون پشتوانه ی مالی و و نیاز های مختلف عاطفی روحی جسمی و و ...
آیا هر کدوم از ما در این سن با این اوضاع و احوال حتما می تونستیم بهترین تصمیم های زندگی رو بگیریم ؟؟
به نظر بنده مهسا خانم باید برای زندگیشون کاری بکنند چرا زیر بار منت و آزار محسن و دوست داشتن های ...😕 یا تحقیرای بیتا و مادرش !!!؟؟؟
کاش قرص و محکم ، جلوی این رسم غلط می ایستادن می رفتن خونه ی پدرشون و منتظر یه ازدواج با عزت و برکت می موندن
و البته بیشتر ما در رویایی با مشکلات زندگی
ممکنه دقیق ترین راه حل گذر از موانع و مشکلاتو ( در اون شرایط زمانی ) پیدا نکنیم و بعداً بگیم اگر چنین یا چنان عمل می کردم چقدر بهتر بود
آرزومند آرامش ، سلامت و سعادت همه ی بانوان سرزمینم
فاطمه
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام وقت شما بخیر خانمی۲۸ساله هستم که یک پسر سه سال ونیمه ودختر ۴ماهه دارم...ازوقتی دخترم دنیا اومد پسرم بهم وابسته تر شده و دلش میخواد مثل دخترم بهش توجه کنیم و ماهم تا جایی که بتونیم دریغ نمیکنیم اما مشکلی که هست اینه که نمیتونم جای خوابش رو جدا کنم به حدی وابستگی داره که اگر نصف شب هم برم تو اتاقم بیدار میشه و دنبالم میاد من تا سال آینده مرخصی دارم و میترسم اگر با این روند پیش بره اضطراب جدایی هم بگیره لطفا اگر کسی مشکل مشابه داشته تجربه شو در اختیارم بزاره ممنون میشم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
خواهش میکنم جوابم را بدین
من برای سنجش کلاس اول
وقتی میرم تو سایت و اطلاعات
پسرم را ثبت میکنم.. برام میزنه
هویت احراز نشد..
میدونید چرا اینجور میگه..
کسی خبر داره به من بگه لطفا
در ضمن من با همین شناسنامه
تابستون ثبت نام کردم مهد الرضا
پسرم را و مشکلی نداشت شناسنامه
لطفا راهنمایی بفرمایید..
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقتتون بخیر شکمم خیلی بزرگه لطفاراهنماییم کنید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خواهش میکنم سوال من رو بزارین تو گروه دوستان کسی هست که از کرم کاهنده چروک آربیانا استفاده کرده باشه ازش راضی بوده یا نه ؟
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت تون بخیر .
ببخشید سوالی داشتم از دوستان چه کار کنیم موش از خونه بره هر راه روشی گفتن استفاده کردم . تله گذاشتم چسب گذاشتم طعمه گذاشتم کلا کلافه شدم تورو خدا راه روشی بگوید ممنونم ازهمه دوستان 🌹
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزان،لطفا تجربه هاتونو به منم بگین،سوالم اینکه من به اکثر بوهای ادکلن و عطر حساسیت دارم سردرد میگیرم،خیلی دوست دارم همیشه لباسام وشالم بوی خوش بدن واینکه وقتی لباسامو از داخل کمد بر میدارم بااینکه تمیز شستم ولی بوی کهنه میدن،چی باید لای لباسام بزارم که بوی خوش و آرومی داشته باشه؟،وبرای مهمونی چه رایحه ای بگیرم که بوی خنکوآرومی داشته باشه.؟پیشاپیش از پاسخ گویی شما ممنونم🌺
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمت خواهری که گفتن انار پوست نوزاد سفید میکنه،لطفا کامل توضیح بدین که انار باید چکار کنن؟،باتشکر🌺🌺
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
باسلام خدمت اعضای محترم گروه.دختر من۲۶ سالشه الان چند سالیه تو هردوسینه ش توده در اورده .بردمش دکتر هر۶ماه سونو میده.هرسری زیادتر میشه.دکترا هیچ دارویی نمیدن فقط هر ۶ ماه سونو .هردفعه هم تعداد توده هاش بیشتر میشه .هرطرف سینه ش ۸ تا توده داره.اگه کسی میدونه کمکم کنه 🙏🙏
میشه اورژانسی پیاممو بذارین.دخترم خیلی گریه می کنه.منم خیلی نگرانم.ممنون میشم🙏🙏🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام با تشکر از گروه خوبتون ببخشید می خواستم ی راهکاری برا کسی که جنسی رو تولید کرده وفروش نداره یا اینکه ی ذکر ودعای خاصی رو که موءثر باشه برام بفرستین که مشتری بیاد و بخر
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام برا کسی که ی مشکل دادگاهی داره اینکه قاضی رای جریمه یامحکومیت نده چه راهکاری را پیشنهاد میکنید با تشکر اعضای گروه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به همه😘😘😄😘
خواهرای عزیز چطوری از شوهری که خسیسه پول بگیرم
موفق باشید 😉
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
پسرم میره سر کار ولی اصلا نمیدونم پولشو چکار میکنه هزار تومن هم پسانداز نداره هرچی هم بهش میگم میگه خرج میشه میگم خرج چی جواب نمیده
ی راهنمایی کنید
خیلی ممنون از شما😍😍
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام ب حبیبه خانم بزرگوار ک زحمت این گروه رو میکشن .
من ۳۴ سالمه و کیست پستان دارم و مجرای شیری پستانم پره ب خاطر پرولاکتین بالا .و زخم رحم دارم .الان دوماهه ک اصلا پریود نمیشم .مطمئنم ک باردار نیستم .سونوی رحم دادم گفت رحمت نازکه .و مشگل پرولاکتین بالا هم دارم .لطفا راهنمایی کنین چیکار کنم پریود بشم .
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌
سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال
ایام به کام
دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇
پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم
و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن
تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه
یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه
پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم
یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره
فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند
ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇
در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅
https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139
عضو بشید همگی🙏👆
کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸
#ارادتمند🙏🌸
#حبیبه
#روز عقدمون همسرم بهم گفت مادرم هر هدیه ای بهت داد رو قبول کن و جلو مهمونا بازش نکن...پرسیدم چرا؟گفت فعلا نپرس،فقط بازش نکن.. ....
#شب شد و مادرشوهرم بعنوان زیر لفظی یه جعبه رو بهم داد..دل تو دلم نبود آخرشب بشه بازش کنم..بیبینم چیه و معنی حرف همسرم چیه...وقتی مهمونا رفتند خواستم بازش کنم که یهویی...👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3123708404C390120cf85
https://eitaa.com/joinchat/3123708404C390120cf85
دوستم نداشت 💔