eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
170.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
📅 🗓 ۲۶ بهمن | دلو ۱۴۰۲ 🗓 ۵ شعبان ۱۴۴۵ 🗓 15 فوریه 2024 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري (ع) 🌹 وقایع مهم شیعه: 🌹 ولادت حضرت سجاد علیه السلام، 38ه-ق 📆 روزشمار: ▪️6 روز تا ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام ▪️10 روز تا ولادت حضرت صاحب الزمان (عج) ▪️25 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان ▪️34 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام ▪️39 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام ❇️ روز ۱۰۰ مرتبه: لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ المَلِک الحقّ المُبین نیست خدایی جز الله فرمانروای حق و آشکار ❇️ روز به اسم امام حسن عسکری (ع) است روایت شده در این روز زیارت امام حسن عسکری (ع) خوانده شود. روز می‌شود. ❇️  (یا ) ۳۰۸ مرتبه بعد از نماز صبح موجب می‌شود. ⛔️ برای و دادن روز مناسبی نیست. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌‌‌. ✅ برای گرفتن روز مناسبی است. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌‌‌. ✅ برای روز مناسبی است‌. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌. ✅ امشب برای خوب است. ⛔️ برای رفتن روز مناسبی نیست‌‌‌‌‌‌. 🔰 زمان :از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر. 🔹امروز روز مناسبی است. 🔹امروز براے شروع کارها روز خوبے است. 🔹دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان نیکو است. 🔹کسے که در این روز بیمار شود خیلے زود خوب میشود. 🔸کسے که امروز گم شود، زود پیدا میشود. ان شاء الله. 🔸قرض دادن و قرض گرفتن پسندیده است. 🔸کشاورزے و باغبانے وآبیارے و خرید و فروش محصولات زراعے خوب است. 🔸خرید و فروش و تجارت، با سود همراه باشد. 🔹میانجیگیرے براے اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔹کسے که در این روز متولد شود، خوش روے خواهد بود. 🔹رسیدگے به ایتام  ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔹صدقه دادن خوب است. 🔸رَڪ اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در《 ساق پاها 》 است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبے نرسد. 🔸تعبیر خواب خوب، خوب و تعبیر خواب بد، بد میباشد. 🔸مسیر رجال الغیب از سمت جنوب میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانے که حاجتے دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یارے بطلبید.چون کسے در نزد شروع در شغلے و سفرے روے خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب و به هر زبانے که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. 🔹 🔹 اذان صبح ۵:۲۷:۴۲ طلوع آفتاب ۶:۵۱:۵۸ 🔹 اذان ظهر ۱۲:۱۸:۲۴ غروب آفتاب ۱۷:۴۵:۲۲ 🔹 اذان مغرب ۱۸:۰۳:۵۸ نیمه شب شرعی ۲۳:۳۶:۳۲ 🌸 🌸 اگر در حال اضطرار و قطع امید برای حل گرفتاری این دعا را بخوانی ان شاء الله برطرف خواهد شد : وضوی کامل بگیر و دو رکعت یا چهار رکعت نماز بخوان و بگو : يا مَوْضِعَ كُلِّ شَكْوَى وَ يَا سَامِعَ كُلِّ نَجْوَى وَ يَا شَاهِدَ كُلِّ مَلَأٍ وَ يَا عَالِمَ‏ كُلِ‏ خَفِيَّةٍ وَ يَا دَافِعَ‏ مَا يَشَاءُ مِنْ‏ بَلِيَّةٍ يَا خَلِيلَ إِبْرَاهِيمَ وَ يَا نَجِيَّ مُوسَى وَ يَا صَفِيَّ آدَمَ وَ يَا مُصْطَفِيَ مُحَمَّدٍ أَدْعُوكَ دُعَاءَ مَنِ اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ وَ قَلَّتْ حِيلَتُهُ وَ ضَعُفَتْ قُوَّتُهُ دُعَاءَ الْغَرِيبِ الْغَرِيقِ الْمُضْطَرِّ الَّذِي لَا يَجِدُ لِكَشْفِ مَا هُوَ فِيهِ إِلَّا إِيَّاكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ ‏📓 دعوات راوندی ص 130 🗓 مخصوص روز است‌‌. ⏰ ذات الکرسی عمود ۶:۲۸  🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی میشود.
❤️🍃 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️ 🌱 قرائت سوره ی حشر و صد بار ذکر استغفرالله ربی و اتوب الیه 🍃 به نیت سلامتی و تعجیل در فرج 🤲 و بخت گشایی جوانان 🤲 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
Parhizgar059.mp3
1.31M
ترتیل سوره حشر با صدای استاد پرهیزگار🌻🍃
سالهای قبل یک نفر از بزرگان و خوانین شیراز را دیدم که پیوسته انگشت خود را در دهان میگذاشت مانندکسی که آتش انگشت او را سوزانیده باشد و بخواهد سوزش انگشت را با آب دهان تسکین بدهد. از او پرسیدم سبب این کار چیست؟ چون خلوت گشت گفت: مرا قضیه ای است عجیب زیرا من برادری داشتم بسیار ثروتمند و پول پرست و برای او وارثی غیر از من نبود و در بقیع به من وصیّت نمود که کیسه‎ای پول و طلا دارم و چون تو همه ثروت مرا می‎گیری این کیسه را با من دفن کن برادرم که مُرد من با خود گفتم: من به وصیّت برادرم رفتار می‎نمایم و پس از دفن برادرم خود را به قبر رسانده و کیسه لیره را در گوشه قبر پنهان کردم و از قبر بیرون آمدم. از این قضیه مدّتی گذشت به علمای محترم قضیه را گفتم آنها گفتند : خلاف شرع عمل کردی و آن پول را می‎بایست به فقرا و مساکین می‎دادی و خیرات و مبرات برای برادرت می‏‎نمودی. بنابراین به سراغ قبرکن رفتم و به او گفتم: زمان دفن برادرم کیف اسناد از بغلم رها شده و میخواهم قبر را بشکافی و من پایین بروم و کیفم را بر دارم. قبر کن خاکها را کنار ریخته و سنگ قبر و لحد را برداشته دیدم که کیسه پول خالی و چیزی در آن نیست و در کنار قبر افتاده با خود گفتم: ای وای موشها پولها را بر داشتهاند لیکن با خود اندیشیدم مگر موشها عقل دارند سر کیسه را با ز نمایند و پولها را بردارند در صورتی که هیچ جای کیسه پاره نبود پس کفن را از روی برادرم کنار نمودم ناگهان دیدم که تمام لیرهها روی صورت او چیده شده چون خوب نگاه کردم لیرهها را از روی پیشانی او بردارم چنان داغ بود که گویا انگشتاتم را عقرب نیش زده خوب نگاه کردم دیدم لیره ها داخل گوشت فرو رفته و متّصل به استخوان رسیده است. ای وای از حرام خواری و پول حرامی که در اثر کم کاری و حقّه بازی و سرقت و احتکار و گران فروشی و تقلّب و کلاه برداری حاصل و عاید بشر میگردد و چه عذابش دردناک خواهد بود مگر اینکه تا فرصتی باقی است توبه نماییم و به صراط مستقیم برگردیم . بله به هر حال از قبر بیرون آمده و قریب به بیست سال است که گویا انگشتانم با آهن تافته و سرخ شده برخورد داشته و آنچه هم اطبّا ء معالجه نمودند فایده نبخشید و شب و روز خواب و قراری ندارم و از شدت سوزش انگشتانم را متّصل در دهانم می‎گذارم تا بلکه بتوانم از درد سوزش آن قدری در آرامش با شم. ( منبع: پند های داستانی ص197 ازکتاب عاقبت گنه کاران) ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خانم عزیزی ک گفتین پودرزنجبیل یک قاشق،باریکذقاشق خردل ودویاسه قاشق عسل برا گرم
❤️🍃 سلام برای دلپیچه واسهال جوشانده زیره و نبات 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 ببخشید درمورد خانمی که گفتن دخترم روساق پاش دونه های قرمز هست دقیقا پسرمن هم سه ساله همبنجوره بعضی مواقع روسینه رودستاش روپاهاش تا رانها روشکم خیلی قرمز شدید میشه چندبار رفته دکتر متخصص ولی دارو هیچ اثر نداره ولی پسرمن خارش داره الان دیگه عادت کرده بیچاره 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 سلام و خسته نباشید میخواستم به اون آقایی که جای اسکار رو پوستشون هست بگم برای درمان هر نوع جوش و آکنه شیر و زردچوبه خوب و عالی ولی اسکار رو دقیقا نمیدونم چی هست ولی اگر همون جوش و جای جوش‌ها رو منظورشون حتما تا مدتی شیر و زردچوبه استفاده کنید بعد نتیجه رو خواهید دید 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 ببینید چقدر شیک دارن این میوه عقیم کننده رو میفروشن نسل کشی در شیعه خیلی شیک و مجلسی 😭😭 عصاره آبی میوه فیسالیس به عنوان یک داروی ضدبارداری سنتی و سقط جنین توسط گیاهشناسان طب قدیم ایرانی شناخته شده است. در قدیم، قابله ها به زنی که می خواست جنین خود را سقط کند، فیسالیس می دادند و زنانی که از آن می خوردند، دیگر بچه دار نمی‌شدند. اکنون از نظر علمی ثابت شده است که میوه این گیاه، خاصیت عقیم کنندگی دارد. لطفا در تمام گروهها پخش کنید تا همه مطلع بشوند ، اجرتون با مولا صاحب الزمان عج 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 با سلام خدمت شما وممنون ازگروه خوبتون در جواب خانمی که گفتن خارش مقعد دارندفقط وفقط پماد موضعی تریا مسینولون ان ان درمان این مریضی هست من خودم این مشکل روچندین سال داشتم وپیش دکترای متخصص رفتم وکلی شیاف همورویید ودارهای دیگر استفاده کردم درمان نشد وبه توصیه یک نفر این پماد روفقط دوبار استفاده کردم خوب خوب شدم ( با تجویز پزشک مصرف بشه) وبعضی مواقع که احساس خارش دارم پماد رو خیلی کم مصرف میکنم درحدی که یکماز داخل مقعد استفاده بشه جواب میده حتما این جواب رو بزارین خیلی عالیه ممنون 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 سلام این بچه ای که بیمار است ببرید بیمارستان امام حسین در اصفهان که بسیار بسیار دکترهای مجرب وخوبی دارد وشاید با عمل جراحی مشکل حل شود 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 سلام در جواب خانمی که گفتن مادرم سنگ صفرا وناراحتی قلب و چند جور مریضی دارن واسهال شدن. پدرم سنگ صفرا داشتن طب سنت بهشون گفت روزی چند لیوان دوغ کفیر بخورن هم درد آروم میشه . هم سنگ دفع میشه. اگه با خوردن دوغ سردیش میکنه کنارش زنجبیل دم کنید بخوره ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 نازگل بچه ها تا حد ممکن سعی کردم خلاصه بگم دست ب قلمم خوب نیس نتونستم رنجایی ک
🌸🍃 نازگل شاید درک نکنین و بگین مگه ازدواجذاجباری هم میشه ولی من بچه بودم فقط ۱۳ سالم بود تمام تصمیماتم از سر اخساسات بود یکی میگفت این خوبه میگفتم درسته پس اون یکی میگفت بده میگفتم اره پس بده فقط میدونم اینقدر احساساتمو تحت تاثیر گذاشتن با روش های مختلف و اینقدر اذیتم کردن همون چند رپز ک مجبور شدم و تن دادم ب خاستگاری رضا.    رضا خیلی خوشتیپ و خوش قیافه بود و خیلی از سنش کمتر دیده میشد ولی من عاشق علی خودم بودم اومدن خاستگاری شد تمام . من از همون لحظه دیگه سعی کردم ب علی فکر نکنم چون فکر میکردم خیانته در حق رضا ( البته اینم بگم ب رضا گفتم التماسش کردم پا پس بکشه بهش گفتم من عاشق علی پسر خالمم تو رو خدا دست از سرم بردار تا بابام اذیتم نکنه تو پس بکش ولی انگار برا دیوار حرف زدم )     رضا بشدتتتت زبون باز بود ی سال عقد بودیم من دیگه هیچ وقت علی رو ندیدم چون از بعد نامردیم رضا اجازه نداد برم خونه پدر بزرگم منو برد خابگاه ثبت نام کرد و کلاس نهممو تو خابگاه با غذاهای بد و گند خابگاه و بی کسی گذروندم اون ی سال ی ماه قهر بودم با رضا ی روز آشتی اینقدر دو دل بودم که این عقدو ب هم بزنم یا ن ک خدا میدونه ن راه پس داشتم ن پیش از ی طرف دلم با رضا نبود مخصوصا ک اختلاف سنیمون بازم تو دید بود و رضا بعد عقد خیلی بد تیپ و شلخته تر شده بود  از ی طرف دلم برلش میسوخت چون ادعا میکرد ک خیلی عاشقمه و من هر چ سعی میکردم نمیتونستم عاشقش بشم خدا میدونه چقدررررررر عذاب کشیدم چقد با راه رفتن باهاش عذاب کشیدم تا تونستم باهاش کنار بیام و کم کم بخاطر سن کم و بی چنهایم بهش وابسته شدم و تو سن ۱۵ سالگی ازدواج کردم باهاش و اون ۳۶ سالش بود .   علی تو عروسیمون اومدع بود ولی برعکس همه عروسی ها نرقصید اصلا ( توجه کنید که من هیچوقت ب علی نگفته بودم دوستش دارم اونم نمیدونست اصلا ک من دوستش دارم  ) از وقتی ازدواج کردم روز ب روز وابسته تر میشدم ب رضا ی عادت و ی حس وابستگی ن دوست داشتن بود و ن علاقه ن عشق فقط عادت بیمارگونه.  جوری ک  خیلی پا پیچش میشدم.   بعد ازدواج حالا اونی که دوری میکرد رضا بود و من بودم ک در پی اون بودم  بخداوندی خدا قسم هر شب هر شب گریه میکردم اصلا نمیدونم چرا ولی الکی گریم میومد و اونم بهم میگفت تو روانیی.  ( غافل از اینکه من افسرده شده بودم افسردگی هاددد ) از پونزده تا ۱۸ سالگی با رضا زندگی کردم تمام این سه سال رو من با سختی گذروندم با اینکه هنوز عاشق علی بودم اما هیچوقت بهش فکر تمیکردم ک مثلا ب رضا خیانت نکرده باشم حتی یادمه ی بار علی بهم پیام داد ب عنوان پسر خالم حالمو پرسید اون پشت کنکور بود من با اینکه دلم براش خون بود دلم براش تنگ بود امل خیلی سرد جوابش دادم ک خیانت نکردع باشم ک دیگه سراغمو نگرفت. اون سه سالی با رضا زندگی کردم با محدودیتاش ساختم با فقرش ساختم با قدر نشناسیاش ساختم و بیش از خد فداکاری کردم ب حدی اعتماد ب نفسمو اورده بود پایین و خودشو در برابرم بالا میدید که من از خودم متنفر بودم از قیافه خودم بدم میومد و اونو میپرستیدم .   ( راستی من بعد از عقد و ازدواجم بر عکس بچگی  قد بلند و تو پر و خییییلی خوش اندام شده بودم طوری ک الان از همه همون دختر دایی و خاله هام ک مسخرم میکردن قد بلند ترم   نمیدونم سالهایی با افسردگی ، سختی،  وابستگی و عادت بیمارگونه ب رضا و عشق و حس قشنگ علی توی دلم.   حس های عجیبی بود وابسته رضا بودم با اینکه میدونستم دوستش ندارم و عاشق علی بودم همون حس قشنگ اینا رو هم بگم ک من مجبور بودم مث ادم بزرگا رفتار کنم چون ازدواج کرده بودم حتی یک بار هم بچگی نکردم جوننی نکردم همش مجبور بودم بین زن های ۳۰ ۳۵ ساله دوتای رضا بشینم با سن ۱۶ ۱۷ سال . هر چقدر بزرگتر میشدم و ب سن ۱۸ نزدیک میشدم میدیدم ک رضا اصلا معیارای منو نداره من اهل مطالعه بودم من دختر آگاهی شده بودم من اعتقادات خاص خودمو پیدا کرده بودم تازه داشتم خودمو میشناختم اصلا اعتقادات و سلیقه و طرز فکر من و رضا مثل هم نبود و من نمیتونستم بازم مث قبل با هر چیزی ک اون میگه موافقت کنم اون مرد سالار بود با افکاری پوسیده راجب جنس مونس اون ب فکر خونه خریدن بود من ارزو داشتم ی دست لباس شاد بخرم یا مپهامو چتری بزنم اون مسخره میکرد دغدغه هامو و .... خلاصه هر چقدر میگذشت میفهمیدم رضا اصلااااااا معیارهای منو نداره ولی بازم ترس داشتم از جدایی از تنهای از طلاق و خودمو توجیح میکردم ک من رضا رو دوست دارم اشکال نداره میسازم باهاش ... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍎 💢 تخصصی در 💐 کلیه موارد براساس احادیث می باشد. 🌹 🔸خوردن کدو 🔸خوردن مرکبات 🔸خوردن سداب 🔸خوردن باقلا 🌹 تقویت و زیادی عقل 🔸بوییدن عطر و گل خوشبو 🔸حجامت 🔸سرکه 🔸برگ چغندر 🔸سداب 🔸کدو 🔸به 🔸سواک 🔸بقله الفاطمه(خرفه) 🔸کرفس 🔸هلیلجات ثلاثه(هلیله،بلبله،آمله) 🔸گوشت 🔸کندر 🔸آب 🌹 🔸خوردن پیاز 🔸خوردن برگ چغندر 🔸روغن زیتون 🔸روغن بنفشه 🌹 🔸حجامت کردن 🔸خوردن عسل 🔸خوردن کرفس 🔸روزه گرفتن 🔸خوردن کندر و جویدن 🔸خوردن سرکه 🔸خوردن انار با شحم آن 🔸خوردن گوشت گردن گوسفند 🔸خوردن حلوا 🔸 خوردن عدس 🔸خواندن آیت الکرسی 🔸خوردن به 🔸خوردن انجیر 🔸مسواک زدن چوب اراک و زیتون 🔸مسواک زدن بصورت ناشتا با آسیاب شده نرم ترکیب یک مثقال هلیله زرد، یک مثقال عاقرقرحا و دو مثقال خردل 🔸خوردن سه تکه زنجبیل پرورده بهمراه عسل 🔸ناشتا خوردن 21 عدد مویز 🔸مخلوط ده مثقال عسل با آسیاب کرده(سعد هندی، فلفل سفید، سنا، کندر نر، زعفران) (هرکدام یک مثقال)بعد از آسیاب، الک شود و بمدت یک هفته هر روز صبح ناشتا یک مثقال میل شود (بهترین درمان فراموشی). 🔸خوردن آسیاب شده کندر نر و میخک هر روز یک قاشق چایخوری 🔸شستشوی با پودر دندان طب اسلامی 🔸داروی ابن مسعود که از ترکیب کندر،میخک، اسپند و شکر سرخ بصورت مساوی تهیه می شود هر روز صبح و قبل از خواب میل  شود. 🔸خوردن ترکیب زعفران خالص و سعد بمیزان مساوی با عسل و مصرف دو مثقال هر روز. 🔸شافیه19ماهه با حنظل 🔸داروی لبان طب اسلامی 🔸داروی مفرح(املج)طب اسلامی 🔸تعدیل طبایع اربعه 🔸دعای مطالعه 🔸خواندن ونوشتن دعا های حفظ 🔸نوشتن سوره یس را با گلاب و زعفران و خوردن هر روز یک بارآبش را تا7 روز (هرچه می شنود حفظ می کند و عزیز می شود). 🌹 از بین بردن 🔸شانه زدن مو با شانه عاج 🌹 درمان 🔸معجون شافیه 🌹 🔸نان گندم 🔸نمک خوردن(قویترین محافظ) 🔸بوئیدن گل نرگس 🔸زدن نوره(آرسنیک و زرنیخ دار)به بدن 🔸بخور مریم 🔸ناخن گرفتن به سنت 🔸سویق سیب 🌹 علل 🔸ترک نمک خوردن 🔸تنها خوابیدن 🔸کفش یک لنگه پوشیدن 🔸جماع بدون غسل 🔸قضاءحاجت در قبرستان 🌹 علل 🔸خوردن سیب کال 🔸خوردن گشنیز 🔸خوردن پنیر بدون گردو 🔸خواندن نوشته های قبور 🔸نگرفتن ناخن 🔸حجامت نقره(باستثنای کودکان) 🔸دیدن مصلوب 🔸راه رفتن بین دو زن 🔸خوردن کنجد 🔸خوردن نیم خورده موش 🔸راه رفتن بین گله 🔸غم داشتن 🔸بول در آب راکد 🔸مداومت برخوردن گوشت گاو 🔸زیادخوردن گوشت شکار ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام ممنون از کانال خوبتون انشالله که خیر دنیا و آخرت نصیبتون بشه منم مشکل دارم ان‌شاالله که با نفس های گرمتون شما نازنینانم مرا هم دعا کنید و راهنماییم کنید. منم یه پسر ۱۶ ساله دارم خودم میدونم قلبش مهربونه چون بعضی وقتا پشیمون میشه و بهم میگه منو ببخش ولی خیلی ساده لوحه و گول رفیقاشو میخوره یعنی بگم رفیق باز شده و تازگیا فهمیدم سیگار میکشه و بعضی وقتها که عصبانی میشه منا فحش میده و من خیلی ناراحت میشم و گریه میکنم و عاشق یه دختری شده که یکسال از خودش کوچیکتره و البته پیشنهادو دختره بهش داد و یکیو واسطه کرد که به پسر من بگه من از تو خوشم میاد و پسر من که اصلا تو این فکرا نبود را انداختن تو خط عشق و عاشقی تا جایی که دیگه خیلی کم به درسش اهمیت میده و همش داره با اون دختره چت میکنه و هر وقت هم که با هم قهر میکنن پسرم کلا به هم میریزه و دیگه نمیشه باهاش حرف زد تا دوباره آشتی کنن و اینم بگم که شوهرم با پسرم رابطه سردی داره و من این وسط هر چه تلاش می‌کنم فایده نداره و وقتی هم که به اجبار من شوهرم کمی پسرم و ناز میکنه وباهاش خوب رفتار میکنه پسرم سریع سوءاستفاده میکنه بعد شوهرم میگه حالا دیدی تقصیر توعه و کلا هر وقت با هم دعوا میکنن شوهرم به من فحش میده و میگه تو اینجور بارش آوردی و همش از هر دو طرف مقصر منم دیگه خسته شدم همش استرس همش دعوا وقتی پسرم میره بیرون و دیر میا خونه جنگ و دعوا میشه پسرم دست به وسیله پرت کردنشم خوبه یعنی اینا از بچگی از باباش یاد گرفته آخه شوهرم ۳ ساله موادش و ترک کرده و قبلا معتاد بود و الان فقط سیگار میکشه و اینم بگم کلا پسرم تو بدبختی و ورشکستگی بزرگ شد و از روزی که چشم باز کرد باباش همش بدهکار بود به بانک ها و مردم الانم همینطوره و ما هنوز بدهکاریم امسالم که دختر شوهر دادیم وضع مالیمون خوب نیست و بدهکاریمون بیشتر شده منم کسیو ندارم پدر و مادرم فوت شدن و خیلی تنهام تو را خدا دعام کنید . ممنون🙏🙏🙏 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام بر دوستان ومدیرمحترم گروه،یخچال ساید داریم جای آبخوریش آب میمونده به مرور زمان اینجوری شده حالت سولفاته گرفته،وایتکس وجوش شیرین وجوهرنمک زده هیچ تاثیری نداره،دوستان کسی تجربه نداره چجوری تمیز میشه،ممنونم از شما،بیزحمت زودتر جواب بدین اگه کسی تجربه داره برا عید تمیز کنم 👇❤️ @adminam1400
🌸🍃 ابر دیدگان را نمنای بارشی است و بگذار بی‌دریغ ببارند. و بگذار تا این سخنان را با كلمات كه با دیدگانم وا گویم. چقدر این لحظات بر من سنگین و گران پا می‌نهند. ای كاش می‌شد باور این چنین بودنی را برایت شرح می‌دادم، می‌نوشتم یا كه می‌گریستم و به تو پیشكش می‌داشتم، شاید كه رهایی از این من كه اینچنین آتش به جانم زده است در پس باور تو باشد كه می‌دانم باورش بر تو، نه به گرانی من است.  چگونه می‌توان از آن سحر با تو گفت؟ باور نمی‌كنی ای كاش نقاشی بودم و با رنگها از آن با تو می‌گفتم. تمام رنگهای دنیا را به فریاد می‌خواندم و در تابلوئی به تصویر می‌كشیدم، تصویر یك سحر را و تصویر یكی شدن را. و تصویر طلیعه‌ای از آن هنگام كه در پس شب، نمودهای دروغین آدمی طلوع می‌كند كه هر چه سالها در كنج خانه و در خلوت خیالها و برگهای خاك خورده كتاب تنیده بودی به یكباره همه را درهم می‌ریزد و طرحی نوین می‌سازد آنچنان كه اینگونه‌ات كند چون من. و چنان تو را در ورطه ارضاهایت غوطه‌ور سازد كه تنها تلاش، فریاد غریقی است در دل مردابهای راكد خیال، راستی كه دردی است وقتی تو خودت گردی و به نظاره خویشتن بنشینی. چون آئینه‌ای تمام قد كه نمی‌دانی از كجا و چگونه جلوت كشیده‌اند. بی‌كم و كاست خود شدن را دیدن و دیدن آن همه منی كه چنان در برابرت حقیر قد علم می‌كند كه باور نمی‌كنی یا شاید كه توان آدمی نیست كه خود را اینگونه ببیند.  حقارت و خردی خویش را، می‌فهمی چه می‌گویم؟ با تو می‌گویم. هیچ احساس كرده‌ای وقتی كه زمین با همه فراخی‌اش به كف دستهای كودكی ماند و آسمان با همه بلندیش به تو تنگ آید و احساس خفگی و ای كاش رهایی، و همه آن هنگام است كه تو در دست و پا زدنی سخت حقارت خود را باور كنی. در برابر عظمتی كه در دنیای تو هرگز نبوده است و نگویم نبوده است كه نخواسته‌ای باشد. و همه روزها تكرار و شبها بستری و اگر نبود گرمی خیالی و باز آن چرخ همیشگی دنیایت چه حقیر می‌گردد وقتی كه همه چیز همان باشد كه تو می‌سازی نه آنگونه كه هست و روزها ... بگذار بیایند و همه چون همیشه آنسان كه بوده‌اند ساخته تو و شاید كه تو در دل آنها جای گرفته و آن گریز همیشگی خیال و گرمی هزارش.  تا یك سحر می‌رسد و پایان شب بودنها، آفتابی درخشنده‌تر از آنكه شب رؤیاهایت بتوانند در برابرش تاب آرند، طلیعه‌ای و پایان همه حقانیت‌های دروغینت. آرام میاید و بر جنگل شب زده نوید فردائی را می‌دهد كه اگر حتی دو دست را هم سایبان كنی از گزند تیغ تابش‌هایش در امان نخواهی ماند، چون آن سحر كه او با من از آن گفت، سحری كه گاه فكر می‌كنم تنها بخاطر آن عزیز دمید كه عظمت راستین انسان را نمایان كند و چه سحری. و او تنها برای من از آن گفت. بی‌آنكه دو چشم ببیند و بی‌آنكه حتی آن صدا را گوشها شنوند. تنها او می‌گفت و چه آرام تو گوئی تمام لحظات خودش اینگونه بوده‌اند و من چون سندانی ایستاده بودم تا شاید كه بیش از این تاب ضربات او را بر پیكر پوسیده اندیشه‌های همه بافته از ارضاء و تخیل و تحلیل‌ها و توجیح‌ها را دیگر بگذار بماند. اما دیگر نه بر من این تحمل بود و نه برابری كه در دیدگان به انتظار بارشی پشت پلكهای تو ایستاده بودند. و بگذار ببارند و اشك آمد از سیل‌ها و نهرها گفته‌اند اما باور نمی‌كنم اینگونه جاری‌ای بر هیچ كجا اینگونه فیاض جاری گشته باشد. و این است كه حسرت نقاش بودن را می‌خورم تا شرم را برایت به تصویر می‌كشیدم و سرخی دو چشم را، كه اگر دمی دیگر سخنان او می‌پائید شاید كه هرگز نمی‌دیدند و ای كاش آنگونه میشد تا حداقل خود را ببینم. تو گوئی تمام دیوارهای شیشه‌ای كه عمری به دور خویش كشیده‌ای كسی با ضربه‌ای درهم ریخته است و صدائی كه یك پارچه در جان می‌پیچد، صدای شكستن را، تو باور كن. تكیه داده بود و به دیوار و آرام می‌گفت، خودم هم نمی‌دانم چگونه آغاز كرد. انگار اصلاً احتیاجی به آغاز نبود. چرا كه پایانی بر آن نمی‌توان تصور كرد، تكیه داده بود و از او می‌گفت و گاه لحظاتی چشمان را بر هم می‌نهاد تا هر چه بیشتر آن شهد شیرین بر جانش نشیند، با آن بیگانه نبود، آرام می‌گفت و من تنها سر را پائین انداخته بودم تا به چهره‌اش ننگرم شاید كه تب كرده بودم چه بزرگ می‌نمود و هر كلامش بر دوشهای من چون كوهی فرود می‌آمد و ای كاش رهایی كاش می‌شد از زیر كلمات او كه چون سنگینی همه عالم بر من ریزش می‌كرد گریزی می‌یافتم، اما پرنده خیال زندانی بود، نه تنها باید همچنان می‌ماندم كه بشنوم كه بگریم و شاید كه بمیرم. بگذار آنكه زندگی ندارد بیمرد، گاهی كه جراحتی می‌یافتم سر را بالا می‌كردم و از زیر دیدگان ترم به او می‌نگریستم و او را آئینه‌ای می‌یافتم كه در آن حقارت خویش را ببینم تكیه داده بود و مصمم می‌گفت. ... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🛑🛑خیاطی با راحت ترین روش بدون محاسبات 😍 ما اولین بار درفضای مجازی با روشهای بدون فرمول بهترین روش الگوکشی رو یادتون میدیم.💃💃💃 گروه رفع اشکالم داریم 😍 به راحتی و رایگان تو خونه خیاط خودت باش کانال رایگانم داریم که هر روز یه مدل آموزش میدیم حتما عضو باش👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1459552283C012b557734
تنها کانالی که فوت و فن خیاطی رو بهت یاد میده همین کاناله هم کانال رایگان دارن هم کانال خصوصی با کمترین هزینه و هم گروه رفع اشکال اگر میخوای بدونی تو هر کانال چی بهت یاد میده اینجا عضو شو👇 دیگه هیچوقت لباس نمیخری حتی لباس زیر👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1755644319C531d863db2
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خانم عزیزی ک گفتین پودرزنجبیل یک قاشق،باریکذقاشق خردل ودویاسه قاشق عسل برا گرم
❤️🍃 سلام وخسته نباشیدخدمت حبیبه خانم عزیز واعضای کانال خانومی که برای تمیزکردن رویی مبل راهکارمیخواستن من ده سال هست مبل رنگ روشن دارم وبااینکه بچه کوچیک دارم یکسره کثیف میکنن چندماه یکبارداخل یه تشت یک پیمانه وایتکس یک پیمانه تایدومقدار زیادی آب قاطی میکنم بایک دستمال که به خودش آب بگیره به کل مبل هام میکشم انقدرتمیزوبراق میشه والبته ضدعفونی هرکی میبینه فکرمیکنه مبل شویی دادم شستن نگران بوی وایتکس هم نباشید یک روزه ازبین میره 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام خانومی ‌که دخترشون ریفلاکس معده دارن ببرن پیش متخصص داخلی اگر تهران هستین بیمارستان فجر خانوم دکتر محبی کارش عالیه 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 با تشکر از داستان گوهر خوشحالم که اخرش خوب تموم شد هم مادرش خوب شد و هم همسرش ولی انگار یه قسمت داستان حذف شده بود ۳تا مونده به اخر از وقتی خودش قرص میخوره که خودکشی کنه تا اونجایی که همسرش میره برای ترک انگار یه تکه از داستان نیست 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 برای خوشبو شدن رخت خواب اول اینکه جایی که میزارید (کمد رخت خواب) جایی باشه که بوی بد و بوی نا نده هر چند وقت یکبار اگه استفاده نمیشن باز کنین که هوا بخورن کیسه های کوچک بدوزید داخلش گلبرگ گل محمدی و میخک بریزید و بدوزیدش و بین هرکدوم از تشک‌ها و پتوها بگذارید 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 🔰نحوه کوچک کردن سینه 🖍زاج مدبر: پیشگیری کننده از رشد سینه مدبر کردن زاج: (زاج را حرارت دهید تا مایع شود، سرد که شد پودر کنید) زاج پودر شده را با روغن گل سرخ مخلوط و روی سینه مالش دهید. 🔰کوچک کننده ها: 🖍ترکیب مالش پودرهای سماق / برگ مورد پودر پوست انار/ صمغ عربی/ کندر/ گلنار...با عرق آویشن 🖍 مالیدن روغن لاغری مثل روغن فلفل، روغن سیر، روغن اسفند، روغن کندر، روغن زیره. ➕برای کوچک کردن سینه، بادکش باید روزی یک مرتبه انجام شود ⚠️بانوانی که کیست سینه یا سابقه‌ی سرطان سینه در اقوام نزدیک دارند، دمکرده‌ی رازیانه منع مصرف دارد و بادکش هم مجاز نمی باشد 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 دوستان عزیز سلام امیدوارم که حال دلتون عالی باشه یک دستور ساده برای سرطان حتی سرطان های پیشرفته که در حال شیمی درمانی هستن بمدت ۴۰ روز روزی ۶۰ عدد سیب را آبگیری میکنیم و بیمار میل کند فقط همین تجربه شده بعد از پایان ۴۰ روز نتیجه شو می بینید تعجیل در فرج مولامون صلوات ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام خسته نباشید برای تخته شدن شکم چه چیزی رو پیشنهاد میکنید؟ خدا خیرتون بده زود تر سوالم رو بزارد ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام، ببخشید 48 سال دارم آقا هستم، تومر نخاع گردن تهران عمل کردم، سمت چپم خیلی سنگینه حتی راه رفتن رو از من گرفته 20 جلسه هم فیزیوتراپی رفتم، اصلا خوب نشدم. بدنم هر روز از گردن تا پاهام مثل آتش می سوزه، 2مرتبه هم شیمی درمانی شدم، خوب نشدم. چه راه حلی پیشنهاد میکنید. طب سنتی چی خوبه برام. یا اینکه اگه دکتری دراین مورد می شناسید. معرفی کنید، ممنون.🌸 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ ببخشید یک سوال دارم خیلی ضروری هست اعصابم بهم ریخته لطفا زودتر جواب بدهید ممنونم دخترم حدود ۱۳ سال هست ازدواج کرده باردار نشده اوایل دکترها گفتن شوهرش جهش اسپرم خیلی پایین هست. و نطفه اش ضعیف هست... خیلی پیگیر درمان نبود که بخاطر همین دخترم قصد جدایی داشته. ولی هنوز جدا نشده حدود ۶ ماه هست، پريودی هاش نامرتب شده. چندروز پیش آزمایش داد‌. دکتر بعداز دیدن آزمایش و سونو گفت داره یائسه میشه یائسگی زودرس 😭😭😭 موقع آزمایش و سونو دخترم حدود ۱۰ روز بود. پریودی اش عقب افتاده بود. و هم شرایط روحی اش خیلی خیلی بد بود. چون میخواد جدا بشه و همسرش اصلا قبول نمیکند. و اونم داره عذاب میکشه 😔 میشه این شرایط توی آزمایش و سونو اثر گذاشته باشه و تشخیص اشتباه باشه؟ توروخدا لطفا بهم زودتر جواب بدهید. دخترم و همسرش هردو ناشنوا هستن. دخترم شرایط خیلی بدی داره، از نظر روحی ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزان میشه بگید آیا کسی هست که بشناسید فیبروم داشته وبا داروهای گیاهی خوب شده اگه هست لطفاً من رو هم راهنمایی کنه چون به من دکتر گفته که باید عمل کنی ممنون میشم اگه راهنمایی کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشید حبیبه خانم خیلی ممنون بخاطر این کانال خوبتون ک همه ما راحت حرفامون رو می‌زنیم و مشکلات همدیگر رو حل میکنیم خواستم بگم من 29 شهریور ساعت12شب یکدفعه ای احساس کردم چیزی نمیشنوه گوش سمت چپم ولی جدی نگرفتم وخوابیدم ساعت4صبح بود ک حالت تهوع گرفتم همراه با سرگیجه خیلی سنگین ک منو سریع بردن بیمارستان همه آزمایش هارو دادم ولی سالم بودم دکتر مشهد رفتم 7جلسه تزریق گوش داشتم ولی متاسفانه هنوزم نمیشنوم خواستم بدونم آیا کسی این مشکل من رو داشته راهنمایی کنه البته دعا نویس گفته جن زده شدم ولی حرفشو باور نکردم ببخشیدطولانی شد 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀دست هاتو نرم و لطیف کن🍀 👩‍🦱داشتن دست های نرم و لطیف بــرای یــه خـــانــوم خــــیـلی ضـــروریــه 💞خصوصا‌ًکه متاهل باشی یادم ازدواج حـالا چـجوری هـم به کـارای خونه برسم هم دست هام نرم و لطیف بمونن؟🤔 ♻️کافیه چند ســاعت درروز از ایـــن 🧤دستکش های خوشـگل و جذاب کـــلـــیــپ بــــالا اســــتـفــاده کــنـــی😍 دوست‌داری یه جفت داشته‌باشی و بـرای هـمســرت دلـبـری کـنی🥰 پس بزن رولینک زیر تا نشونت بدم👇 https://eitaa.com/joinchat/2464546829C13cffb07df
🍀دوست داری دستات نرم باشن؟🍀 👱‍♀داشتن یه پوست شاداب برای ما خانوم ها ضـروریه خصوصـا که ازدواج کــــرده بــاشـی یــا دم ازدواج بـاشی💞 خــب با این وضـعـیت چـــاره چــیـه؟🤔 🧤یـــه جــــفــت دســـتــکــش جـــذاب😍 که باهاش برای همسرت دلبری کنی🥰 بزن رولینک زیر تا نشونت بدم👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2464546829C13cffb07df
🌸🍃 برای یک لحظه نگاهم کرد و جوابم رو داد .. وقتی در رو بستم هر دو نمیدونستیم چکار کنیم .. وسط اتاق ایستاده بود .. با دست اشاره کردم و گفتم بفرمایید بشینید من الان میام .. به سمت آشپزخونه میرفتم که گفت من چیزی نمیخورم .. برگشتم و با فاصله ازش نشستم .. قلبم طوری خودش رو به سینه ام میکوبید که میترسیدم صداش رو بشنوه .. با انگشتم با گلهای فرش بازی میکردم .. حس کردم نگاهم میکنه .. سرم رو بلند کردم برای یک لحظه چشم تو چشم شدیم .. ته دلم لرزید .. چقدر جذاب بود، حتما زنش هم خوشگله .. نگاهش رو ازم دزدید .. گوشه ی سبیلهاش رو گرفته بود و بازی میداد .. چند دقیقه هر دو تو سکوت نشسته بودیم .. نفس بلندی کشید و گفت میشه یه لیوان آب بیاری .. بلند شدم و گفتم بله .. حتما .. هنوز قدمی برنداشته بودم که گفت قراره همش با چادر بگردی ؟؟ مگه من نامحرمم گفتم آخه.. خجالت میکشم .. با جدیت گفت خجالت میکشیدی چرا قبول کردی؟ من الان دیگه شوهرتم از لحنش ناراحت شدم .. بدون حرف ، چادرم رو رها کردم و بدون چادر رفتم یه لیوان آب آوردم .. برگشتم و همون جای قبلی نشستم .. کمی از آب خورد و اومد نزدیک من نشست با اینکه حس خوبی بهش پیدا کرده بودم ولی معذب بودم و سرم رو کمی عقب بردم با اخم گفت مگه نامحرمم که فرار میکنی؟👇👇👇 ادامه شو اینجا بخونید👇❌ https://eitaa.com/joinchat/1844904645C57201642e2 داستان جنجالی مریم وعباس🙈🔞👆 سنجاق شده ها👆😍
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خسته نباشید برای تخته شدن شکم چه چیزی رو پیشنهاد میکنید؟ خدا خیرتون بده زود
❤️🍃 سلام واسه اون خانوم های ک میگن میگرن دارن برنامه انارستان من نگاه میکردم خانم دکتر گفت کسانیکه میگرن دارن بخاطر کتف یا گردنشون میگرن میگیرن ولی خودشون خبر ندارن چون نه کتف درد میگیره نه گردن میزنه به سر میگرن میگیرن و باید ورزش کتف و گردن انجام بدن انشالله ک همه مسلمین جهان سالم باشن 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 سلام دوستی برای پورستات سوال کردن همسر من پورستاتش ۵۰ بود الان شده ۲۰ بدون هیچ دارویی از طب سنتی شنیده بودم فقط هرروز یک مشت تخمه کدو یا حداقل درهفته ۳ بار فقط با همین روش خوب شد روغن مالی روغن تخم کدو هم خوبه صلوات بر محمد وال محمد❤️ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 سلام خواهر عزیزی که وسواس دارند وقرص اسنترا ۵۰ مصرف می کنند اگر تصمیم دارند که بار دار شوند حتما با دکتر معالج شون در میان بگذارند تا خدای نکرده مشکلی پیش نیا دودر مورد وسواس تا خود شخص نخواد حتی با دارو هم رفع نمیشه توکل به خدا داشته باش واراده خودت رو قوی کن واهمیت نده چون برای وسواسیها همه چی پاکه حتی یقین فرد وسواس اعتبار نداره. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 سلام به همگی خواهران گلم در جواب دوستی که گفتن پدرشون کنار گوشش غده زده و اهل استان کرمان هستن ... برای همسر من مشکلی در گوشش پیش اومد و نیاز به نمونه برداری و.... خلاصه ما رفتیم پیش دکتر مریم عامی زاده کرمان متخصص گوش و حلق و بینی هستن و بسیار بسیار عالی هستن و ما جواب گرفتیم خودشون هم نمونه برداری کردن .. بنظرم برین پیششون و اگه نیاز باشه ارجاع میدن جای دیگه ولی خیلی مطبشون شلوغ میشه و ما که خیلی ازشون راضی هستیم خدا خیر دنیا و آخرت و نصیبشون کنه .نگران نباش عزیزم ان شاالله که خیره و چیز خاصی نیست.توکلتون به خدا باشه . برای سلامتی و فرج آقا صاحب الزمان صلوات التماس دعا 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 باسلام چهل شب برای پای دختر ۱۴ سالش روغن زیتون استفاده کنه 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 سلام ادمین گرامی،خسته نباشید،من با اون دختر ۱۵ساله که حافظ قرآن هستن کاملاموافقم،من ۴۳سالمه ۳فرزنددارم،مسلمانی کاملاازنظر من دراین زمونه ازبین رفته هیچ جور به فکر زن نیستن زن بدبخت هم بایدبسوزه وبسازه چرا چون زنه ،اسم ارث میادانگارقتل انجام دادیم نمیدن که هیچ قطع رابطه هم میکنن،من خودم به نوبه خودم تا این ۴۳سال کل عمرم سوخت وازبین رفت وهیچی از زندگی نفهمیدم،چون کلی آقا بالاسر داشتم (پدری متعصب که میگفت دخترنباید درس بخونه وفقط شوهرداری وبچه داری کنه،گفتم اشکال نداره خونهشوهرادامه تحصیل میدم،اونجا هم باکلی رئیس روبرو شدم که چه درس خوندنی به شوهروبچه هات برس،شوهرهم که فقطو فقط بپز،بشور،جارو کن تمیز کن،اتو کن، حق منه شوهروهم کاملا اداکن،وتمکین کن ،بچه داری کن،برادرهاهم حق نداری از ارث حرف بزنی والا باچاقو طرفی،نگیدنه که اکثرا همینه)،وبه هیچ آرزویی نرسیدم فقطو فقط چون زنم.موندم اون دنیام چجوری رقم میخوره. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 سلام دختر خانمی که 16ساله آسه و داره قوز در می‌باره حتما پیگیرش بشید موضوع حساسیت منم خودم از 12سالگی دچار این مشکل شدم و به جایی رسیدم که قوز من 80درجه شد و آخر کارم به عمل رسید واز گردن تا کمر الان میله گذاشتند و یپچ و مهره کردند من خودم تجربه اشو دارم مشکل بزرگیه و گردن و فکو شونه را هم در گیر میکنه درضمن عمل سختیه و تا جوانتره عملش راحت‌تری ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
✳احكام كودك در هفته اول تولد🐣 💎 شستشوى بدن (غسل) 💎 نخستین غذا (كام برداشتن) 💎نخستین سخن (اذان و اقامه) 💎نامگذارى 💎 تراشیدن سر 💎 ختنه 💎عقیقه 💎 ولیمه 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💧💦شستشوى بدن (غسل دادن)💦💧 1⃣ غسل دادن نوزاد, مستحب است . 2⃣ اگر غسل دادن براى نوزاد ضرر داشته باشد, مستحب نیست 3⃣ اگر غسل دادن نوزاد دو یا سه روز تأخیر بیفتد مانعى ندارد, ولى اگر به حدى تأخیر بیفتد كه به او نوزاد نگویند . بهتر است , رجاءاً غسل دهند. 👈 نخستین غذا (كام برداشتن ) مستحب است ـ حتى پیش از خوردن شیر مادر 🍼 با آب فرات و تربت 📿 سیدالشهداء (ع ) كام طفل را بر دارند 👈 نخستین سخن (اذان و اقامه) مستحب است در روز اول تولد نوزاد , یا پیش از افتادن بند ناف او, در گوش راستش اذان , و در گوش چپش اقامه بگویند. 👈نامگذارى 1⃣ پس از تولد نوزاد, مستحب است نام نیكویى برایش بر گزینند. 2⃣ برگزیدن نام نیكو یكى از حقوق فرزند بر پدر خویش است 3⃣ بهترین نامها براى فرزند نامهایى است كه بندگى خداوند را در بر داشته باشد; مانند عبدالله , عبدالرحمن ,عبدالرحیم ; و در مرتبه دوم نامهاى پیامبران و امامان (علیهم السلام ). 4⃣ از میان نامهاى پیامبران و امامان (علیهم السلام ) نام محمد بهترین نامهاست . 5⃣ كسى كه چهار فرزند پسر دارد, مكروه است , نام یكى از آنان را محمد نگذارد 👈 تراشیدن سر ⬅ در روز هفت تولد نوزاد ـ دختر یا پسر ـ مستحب است موى سر او را تراشیده و به اندازه وزن موها طلا و نقره صدقه دهند. ⬅ مكروه است قسمتى از موى سر نوزاد را تراشیده و قسمتى را باقى گذارند. 👈 ختنه ۱➖ واجب است فرزند پسر ختنه شود. ۲➖ مستحب است ختنهء نوزاد را در روز هفتم انجام دهند. ۳➖ نوازدى كه به طور مادرزاد ختنه شده باشد, اگر ختنه اش كامل باشد, لازم نیست او را ختنه كنند. ۴➖ نوزادى كه به طور مادرزاد ختنه شده , مستحب است براى عمل كردن به سنت پیامبر به محل ختنه او تیغ بگذارنند. ۵➖ كسى كه كودك ـ مسلمان ـ را ختنه مى كند لازم نیست مسلمان باشد; زیرا كافر هم مى تواند كودك مسلمان راختنه كند. 👈 عقیقه 1- عقیقه , گوسفند یا حیوان دیگرى است كه براى هر شخصى كشته مى شود. 2- گوسفند🐏 , گاو🐂 یا شت🐪ر در عقیقه كافى است ولى قوچ🐑 از همهء اینها بهتر است . 3- مستحب است عقیقه سالم و چاق باشد. 4- مستحب است عقیقهء پسر, حیوان نر و عقیقهء دختر, حیوان ماده باشد. 5- مستحب است عقیقه را روز هفتم تولد كودك بدهند و اگر از روز هفتم تأخیر افتاد, همچنان مستحب است , حتى اگر فرزند بالغ شد, و برایش عقیقه نداشته باشند, مستحب است خودش عقیقه را بدهد. 6- در عقیقه مى توانند گوشت خام یا پخته شده را تقسیم كنند, یا بپزند و گروهى از مؤمنین ـ حداقل ده نفر ـ رادعوت كنند و به آنها غذا بدهند. 7- مستحب است پا و ران عقیقه را به قابله (ماما) بدهند. 8- صدقه دادن قیمت عقیقه به جاى عقیقه كافى نیست . 9- مكروه است كه پدر نوزاد یا یكى از عائلهء او از گوشت عقیقهء فرزندشان بخورند و مادر نوزاد نیز اگر از عقیقه نخورد به احتیاط نزدیكتر است . 10- در مورد آنچه در بعضى از روستاها رسم است كه استخوان عقیقه را در پارچهء سفیدى پیچیده و دفن مى كنند مدركى نیافتیم . 👈ولیمه 1- ولیمه دادن در تولد فرزند مستحب است . 2- لازم نیست ولیمهء تولد فرزند در روز تولد وى باشد, بلكه اگر چند روزى هم بگذرد مانعى ندارد. 3- ولیمه دادن براى ختنهء فرزند, نیز مستحب است . منابع:📚حلية_المتقين📚تحف العقول 🌹تحقيقات پيج حليه المتقين🌹 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#مسافر_بهشت 🌸🍃 ابر دیدگان را نمنای بارشی است و بگذار بی‌دریغ ببارند. و بگذار تا این سخنان را با كل
❤️🍃 . از آن سحر، از او كه چه سان عیسی‌وار به آسمان رفت تا روح آزاده‌اش را بیش از این در قفس تنگ تن نگه ندارد، از او كه در خیال آدمی چون من راه هم نداشت، و باز سر را پائین انداختم تا كه نبینم، اما مگر میشد؟ دستهایش را درهم حلقه كرده بود و بر دو زانو نشسته بود، حتی تكانی هم نمی‌خورد تو گوئی اگر سالها هم اینگونه می‌ماند باز آن آرامش و سكونش بهم نمی‌خورد. مگر طاقت من و تو باور دارد؟  می‌گفت و من سراپا شرم و حیرت، می‌دانی چه می‌گویم؟ آرام می‌گفت حتی آن هنگام كه موجهای دریای بیكران وجودش به صخره می‌خوردند باز حسرت فریادی به دلم می‌ماند. كلمات كه از دهانش چون آفرینش تازه‌ای و چون گلی غنچه می‌زد و سپس می‌شكفت.  باران رحمت بود كه بر این كویر سوخته می‌بارید. فیاض چون چشمه كوهساران وجودش پاك و معطر.  تكیه به دیوار داده می‌گفت: گاه انسانی در كنار زندگیش به جهاد برمی‌خیزد و بسیارند اینان و گاه آدمی در كنار جهادش زندگی هم می كند و چه كمند اینان و او اینگونه بود. آنی كه در زیر سقف آبی‌اش میزیست.  و اینگونه سخنانش را ادامه داد و از آن سحر گفت: هنوز شب چتر سیاه خویش را بر سر دشت افكنده بود. در پای بی‌سیم به انتظار نشسته بودیم آرام نداشت بی‌قرار بود. هوای رفتنی جانش را به لب رسانده بود، چشم به آسمان و گوش به صدای بی‌سیم منتظر ایستاده بود. گاه لبخندی بر لبانش می‌نشست و باز ساعت را نگاه می‌كرد، به راستی كه زمان بر او چه سخت گذشت. در آن لحظات كه بی‌تابی ارمغان زمان بود چه بر او می‌گذشت كدام ندا او را خوانده بود؟ نمی‌دانستیم، هیچكس نمی‌دانست و تا به آن شب او را آنگونه ندیده بودیم. حتی سال پیش، وقتی كه با تركشی در پا خود را از محاصره رهانیده بود، آنشب گونه‌ای دیگر بود، مرتب به ساعتش نگاه می‌كرد و با چشمانی به آسمان، چشمانی تر و گونه‌ای خیس آرام زمزمه می‌كرد: به ساعتی دیگر مانده است و دیگر نایستاد، نماز، به نماز ایستاد و كاش می‌شدگفت در آن خلوت و در آن لحظات كه احساس می‌كردی زمان از حركت ایستاده و تمام آفرینش به او و نیایشش خیره گشته چگونه بوده است. در نماز چنان به خود می‌پیچید كه باورش بر من و تو مشكل است و پس از پایان نماز باران اشك بود كه بر زمین خشك گونه‌هایش جاری شد. و ناله‌هایش كه به یكباره به فریاد تبدیل شد. یكی از برادرها از ترس آنكه مدهوش نشود بطرفش رفت و آرام او را بغل زد بر پیشانی و گونه‌هایش بوسه زد و از او خواست كه باز گردد تا آماده حركت شویم.  بی‌سیم را روشن گذاشته بودیم و من به ساعت نگاه كردم. دقیقه‌ای دیگر و بعد .... صدائی از آنطرف سیمها شمرده و آران ندای حركت را داد: «برادرها كربلا نزدیك است، گامی» و دیگر مجال ماندن نبود 50 نفر بودیم و ما جزو نخستین گروهی كه قرار بود 24 ساعت قبل از حمله اصلی، نیروهای دشمن را دور بزنیم و توپخانه‌هایشان را از فعالیت بیندازیم. سلاح‌هایمان را امتحان كردیم و او همچنان بی‌تابانه ایستاده بود صورتش گل انداخته بود و گوئی بار سفر بسته آماده حركت بود. شب هنگام بود كه راه افتادیم، حین رفتن كسی از پشت سر صدا زد، «دعای خیرمان، همراهتان» و دیگر سكوت شروع شد جز صدای گامهای همراهان و در فاصله‌های معینی صدای شلیك توپ یا اسلحه دیگر صدائی به گوش نمی‌رسید.  اولین مانع سیم‌های خاردار بود. طبق نقشه‌ای كه داشتیم از میادین مین گذشتیم و از نقطه كور و شیب تند تپه بالا رفتیم، صخره‌هائی در پیش بود و ما هر كدام را طی می‌كردیم و بحركت خود ادامه می‌دادیم. شب از نیمه گذشته بود و ما حدود دو ساعتی بود كه همچنان حركت می‌كردیم، گاه گشتی‌های دشمن از كنارمان می‌گذشتند و ما هر بار در گودالی یا پناه صخره‌ای پنهان می‌شدیم، و منورهائی كه در فواصل مشخصی در آسمان درخشیدن می‌گرفت و تا لحظاتی منطقه را از ظلمتش می‌رهانید.  نزدیكیهای ساعت 5 بود كه از اولین خطوط نیروهای دشمن گذشته بودیم و باید در فاصله روشنائی صبح تا شب بعد درازكش در میان گودالی یا پناه صخره‌ای پنهان می‌شدیم تا شب بعد دوباره به راهمان ادامه دهیم چیزی به روشنائی صبح باقی نمانده بود. در دل دشمن به انتظار نشستیم تصمیم بر این بود كه هر سه ساعت یكبار یكی از ما نگهبانی را بعهده بگیرد و اولین پست نگهبانی را او بعهده گرفت لبخندی بر لبانش نقش بسته بود با همان لبخند گفت: نوبت دوم كسی نگهبانی نخواهد داد چون اینجا نخواهیم بود! به او گفتم: تمام نیروها در حال آماده‌باش بسر می‌برند و چشم به همت و تلاش ما دارند باید توپ‌خانه بعثی‌ها را از فعالیت بیندازیم و با همان آرامش پاسخم داد: چشم به آسمان باید داشت دل به همت او بست كه همت از اوست باشد كه همتی دهد تا ... و حرفش را برید و دیگر ادامه نداد، چشمهایش به ستاره سحری خیره گشت كسی دیگر سئوالی نكرد ...
☀️🍃 وظیفه کسی که فضله را نمی شناسد پرسش :آیا شک شخصی که امکان یقین در مورد او وجود ندارد نیز احکام شک را دارد مثلا زنی که اصلا فضله را نمی شناسد اگر چیزی در غذا ببیند و شک کند که فضله است یانه با توجه به اینکه اگر فضله هم باشد وی متوجه نمی شود چه حکمی دارد؟ پاسخ :آن را دور می اندازد و از غذا استفاده می کند. تردید در یقین سابق به نجاست پرسش :اگر کسی بعد از مدتی که به متنجس بودن جایی یا شیئی یقین داشته و در یقین خود دچار تردید شده و فکر می کرده ممکن است یقین اولیه از روی وسواس یا غیره باشد، تکلیفش چیست؟ پاسخ :یقین او در این صورت اعتباری ندارد. شک در نجاست چیزی که پاک بوده پرسش :اگر شک داشته باشیم که چیزی نجس است یا نه چه حکمی دارد؟ پاسخ :هرگاه چیزى پاک بوده شک دارد نجس شده است یا نه، پاک است و اگر چیزى قبلًا نجس بوده شک دارد پاک شده یا نه، نجس است. تفحص در موارد مشکوک پرسش :چنانچه (مثلاً) دست نجس مدّتی با اشیاء مختلف تماس داشته و سپس متوجه شوند، تا چه اندازه لازم است آنها را تطهیر کنند؟ پاسخ :مسأله نجاست و پاکی بسیار ساده است و سفارش شده جستجو نکنند و تنها مواردی که یقین به نجاست دارید را بشوئید و از روایات بدست می آید چنانچه فرد شک دارد جایی از بدن نجس شده است، لازم نیست حتّی نگاه کند تا یقین پیدا شود و یا اگر شک در ترشح نجاست دارد می تواند آب به آن محل بپاشد تا یقین حاصل نشود که نجاست ترشح شده است. یعنی حتی در مواردی که به راحتی می توان به طهارت و نجاست علم پیدا کرد، نیاز به تفحّص نیست هرچند در موارد دیگر مانند اطّلاع از وقت اذان، به فتوای ما، تفحّص برای کسب علم لازم است. علم و یقین افراد وسواسی به نجاست پرسش :اگر شخصی وسواس در نجاست و پاکی داشته باشد اما در عین حال یقین به نجاست چیزی داشته باشد چه تکلیفی دارد؟ پاسخ :افراد وسواسى نباید به علم و یقین خود در طهارت و نجاست توجّه کنند، بلکه باید ببینند افراد معمولى در چه مورد یقین به طهارت یا نجاست پیدا مى‏کنند و به ‏همان ترتیب عمل کنند و براى ‏ترک وسواس، بهترین‏راه، بى‏اعتنایى است. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 نازگل شاید درک نکنین و بگین مگه ازدواجذاجباری هم میشه ولی من بچه بودم فقط ۱۳ س
🌸🍃 نازگل ی مدت بود ب رضا شک داشتم میشه گفت ی سال بود شک داشتم ولی نمیدونستم چطور از کارش سر در بیارم چون رمزشو بهم نمیداد ی سال اخر  تا اینکه ی روز هکش کردم ( بخدا یادم رفته لطفا نپرسین چطوری )و شب ک اون سر کار بود تو گوشی خودم داشتم چکش میکردم ساعتای دو شب تنها خونه بودم    یهو خیلی چیزا رو فهمیدم از تو پیاماش با دوستش و با اون زن فهمیدم رضا با زنی از اقوام دورمون ک قبلا خاستگار دختره بوده حرف میزنع زنه براش عکس میفرسته از درد دلای رضا با دوستش فهمیدم ک رضا عاشق یکی از دختر عمه هامع ( خاستگار همین دختر عمم هم بوده گویا قبل من )  قلبم داشت از حرکت وایمیستاد ب خداوندی خدا قسم شاید باورتون نشه ک چقدر ی ادم میتونه هرز و کثیف باشه و فکر کنید من دارم دروغ میگم ولی حتی داشت خیالبافی و برنامه ریزی میکرد ..  اون شب دوتا خیانتشو فهمیدم تا صب ب در دیوار نگاه میکردم ن گریم میومد ن خوابم میومد ن حرفم میومد شوکه بودم. من فقط و فقط ۱۷  ۱۸ سالم بود  همه بهم گفتن برو ب دختر عمت بگو‌حواسش ب خودش باشه از مراحل جدا شدنم و نگم ک چقدر عذاب کشیدم  از اوارگیمون تو خونه اقوام تو دوران کرونا و بی پولی خودم‌و پدرم نگم  ( چون خونه خودمون روستا بود دیگه مجبور بودیم برا کارای دادگاه بمونیم شهر  )چقدر اقوام فشار میاوردن ک برگرد سر زندگیت حتی دختر بچه ده نهذساله برا من تعیین تکلیف میکرد چرا ؟ چون تو خونشون مهمون بودیم و اذیتم میکرد ک برگردم پیش رضا چقد تو دادگاه اذیت شدم ( تنها نکته مثبت این بود پدر مادرم دیگه پشتم بودن برعکس قبلا ) . خلاصه من تونستم توی سن آخرای۱۸ یا اولای نوزده سالگیم طلاق گرفتم بعد از طلاقم  زندگیم خیلی بهتر شد حال روحیم خوبتر میشد و و بدون مشاور و .... خودم کم کم از حالت افسردگی در اومدم خونمون از روستا اومد شهر خیلی خیلی حال خودم با خانوادم بهتر شد و رفاهمون خیای بیشتر شده خدا را شکر این یکی دو سال اخر .  من ک ترک تحصیل کرده بودم ادامه تحصیل دادم و امسال دیپلممو تو رشته تجربی با کلی سختی بدون معلم و مدرسه  و از راه دور گرفتم از بعد طلاقم تا الان هزار بار رضا خودش پیام داده ادم فرستاده در خونمون ک من پشیمون برگرد ب قول اطرافیان هر چقد براش میرن خاستگاری قبول نمیکنه و میگه من عاشق نازگلم   نمیدونم دیگه برام مهم نیس از روزی ک خیانتشو فهمیدم برام مرد اصلا الان بهش فکر هم نمیکنم بلکه خدا رو شکر میکنم خیانت کرد ک بتونم راحت تر جدا سم هر چند خیلی سختی کشیدم و با ترس لرز جدا شدم اوایل نمیدونم چی بگم راجب رضا راستش اینقدرررر برام بی ارزشه ک اصلا در موردش دلم نمیخواد حرف بزنم ن دوستش دارم و ن ازش متنفرم و مطمعنم اگر تنها مرد روی کره زمین باشه دیگه انتخاب من نیس  از علی بگم براتون.   من علی رو هیچوقت و هیچوقت فراموش نکردم شاید تو دوران تاهلم سعییییی میکردم بهش فکر نکنم ولی هیچوقت حس قشنگی ک درونم بهش داشتمو نتوتستم مخفی و یا کتمان کنم حداقل برای خودم .    چند ماه بعد از طلاقم ک حالم بهتر شد و تنفرم نسبت ب مردا کمتر شده بود ( چون با خیانت رضا داغون شدم از همه بدم میومد اخه من خیلی خیلی بهش خوبی کرده بودم و خیلی تلاش کردم بتونم دوستش داشته باشم و زور داشت از همچین کسی خیانت دیدن )به علی  ابراز علاقه کردم ولی علی منو پس زد خیلی محترمانع و گفت ک بیا درسامونو بخونیم بی خیال این حس ها شیم فعلا گذشت تا پارسال یعنی قبل عید.    من با رفتارام غیر مستقیم ب علی نشون دادم دوستش دارم و اون هم همینطور اما هیچکدوم مستقیم چیزی نگفتیم دیکه تاااا رسید ب عید امسال  و امسال قبل از عید ی روز ک شرایط ایجاب کرد و منو علی تنها خونشون بودیم علی اومد کنارم و بهم ابراز علاقه کرد و گفت همیشه دوستت داشتم گفت از بچگی دوستت داشتم گفت هیچوقت شرایطش پیش نیومد یهت بگم گفت اگر پست زدم بارهای قبل چون اصلا تو شرایط خوبی نبودم مسولیت مادرم( پدرش پارسال فوت کرد ) مسولیت زندگی و درامد درسم و دانشگاه نمیزاشت بهت اجازه بدم وارد زندگیم شی گفت الان اوضاع بهتر شده گفت از این ب بعد همیشه باهاتم   ی ماهی منو علی با هم تو رابطه بودیم ولی راستش هر چقدررررر نگاه کردم دیدم این منم ک دارم تو این رابطه فقط تلاش میکنم محبت میکنم وقت میزارم ابراز علاقه میکنم و دوست داشتنمو ثابت میکنم علی بشدت سرد بود تو رابطمون تا من پیام نمیدادم پیام نمیداد کم کم قلبم شکست.. ... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
خاطرات ی دختر 16 ساله شکست خورده((: ×🚷 یه دختر 16 ساله تموم خاطراتش از جدایی نامزدشو گذاشته‌... 🥀 برای خوندن بزن رو لینک 😭👇 https://eitaa.com/joinchat/3123708404C390120cf85 https://eitaa.com/joinchat/3123708404C390120cf85 دوستم نداشت 💔
عقدمون همسرم بهم گفت مادرم هر هدیه ای بهت داد رو قبول کن و جلو مهمونا بازش نکن...پرسیدم چرا؟گفت فعلا نپرس،فقط بازش نکن.. .... شد و مادرشوهرم بعنوان زیر لفظی یه جعبه رو بهم داد..دل تو دلم نبود آخرشب بشه بازش کنم..بیبینم چیه و معنی حرف همسرم چیه...وقتی مهمونا رفتند خواستم بازش کنم که یهویی...👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3123708404C390120cf85 https://eitaa.com/joinchat/3123708404C390120cf85 👆❌❌❌
💜🍃 سلام به ادمین های عزیز و گرامی ان شاءالله همیشه در کمال صحت و سلامتی باشید. ❌❌❌ مشکل من برمیگرده به ۲۰ سال قبل لگن سمت چپ من یا لگن خاصره (همون جایی که آمپول میزنن) تاندون یا رباطش کش اومده یجوری که بعضی وقتا احساس میکنم الان از هم جدا میشه و دکتر و ام ار ای رفتم گفتن هیچ علاجی نداره نمیشه پیوند مفصلی هم بزنیم . اصلا نمیتونم چیز سنگین بردارم یا نمیتونم بچه بغل کنم موقع خوابیدن خیلی اذیت میشم همیشه باید حواسم حتی تو خواب هم جمع باشه که بد نخوابم که فرداش از شدت درد نمیتونم راه برم خلاصه اینکه اکثر اوقات من لگنم درد میکنه و راه رفتن برام خیلی سخت میشه و روز بروز هم دردم بیشتر میشه نگرانم که سنم بالاتر میره کلا خانه نشین بشم ۴۷ سالمه 😔 از شما عزیزان کمک میخواستم اگه در این مورد راه درمانی هست راهنماییم کنید . عزیزانی که برا هر بیماری دکتر معرفی میکنید لطفا اول اسم شهر بعد آدرس بدین 🙏 پیشاپیش از راهنمایهاتون تشکر و قدردانی میکنم. اجرتون با فاطمه زهرا س ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقتتون بخیر،من کم کاریی تییروییددارم چندسال والان ی مدتی که گلوم خشک و میسوزه بایدآب یاچای بخورم وگرنه به سرفه میفتم که تهوع میگیرم راهکاری دارین دوستان؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ببخشید راه حل خونگی برای ازبین بردن لکه های صورت کسی داره،؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خوبین پسری دارم ۳۰ سالشه همش سرش تو گوشی هست وزود عصبانی میشه وقتی چیزی بهش مگی ممنون که راهنماییم کنید خدا خیرتون بده ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به ادمین محترم و حبیبه خانم عزیز مدت زیادیه به زایده در قسمت داخلی مچ دست راست مادرم بوجود اومده و اندازه یک نخود درشت و سفت است .و در اثر آن انگشت اشاره حالت خشکی و گرفتگی دارد به اصطلاح خودمان میگیم در اثر کار زیاد آب آورده حالا از دوستان عزیز می‌خوام اگه راهکاری برای خوب شدنش دارند لطف کنند بگن چون دکتر گفته باید جراحی بشه مادرم چون فشار خون داره می‌ترسه و فکر می‌کنه چیز بدیه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزم دخترم سیزده ساله هستش خوارش واژن داره خیلی اذیت می‌کند پیش دکتر هم بردم چند تا پماد داد باز هم خارش دارد من چه کاری کنم @adminam1400
🔻 امسال عید قرار بود تنها باشم. دو روز مونده به عید آقایی زنگ خونمونو زد. مرد پنجاه و یکی دوساله متشخصی بود. گفت فامیلش بهشتیه. مهندسه و خونش سر کوچه‌اس. آقای بهشتی، با خجالت گفت باید چند روزی بره سفر ولی برادرشو نمیتونه ببره و از من خواست به برادرش سر بزنم. گفت برادرش، مخش قاطی کرده و تازه از آسایشگاه مرخص شده. قرار شد من برم به برادرش سربزنم. فردا شبش رفتم خونشون. در باز شد دیدم یه آقای خیلی باکلاس و متشخص دعوتم کرد داخل. فهمیدم همون برادر دیوانه ی آقای بهشتیه!! من که از ترس داشتم مثه چی میلرزیدم با تردید رفتم داخل. ازم پرسید چایی میخورم یا قهوه؟ گفتم چایی. گفت معذرت میخوام چایی نداریم. گفتم خب قهوه. گفت خیلی معذرت میخوام اونم نداریم. و خندید ... مطمئن شدم دیوانه اس. یهو از اتاق رفت بیرون، مطمئن بودم رفته چاقو یا اره بیاره کارمو یه سره کنه ولی لحظه ای بعد وقتی برگشت دیدم تو دستش.... 😂😂🤭👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
❤️ ام 🌱 قرائت سوره ی حشر و صد بار ذکر استغفرالله ربی و اتوب الیه 🍃 به نیت سلامتی و تعجیل در فرج 🤲 و بخت گشایی جوانان 🤲 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
Parhizgar059.mp3
1.31M
ترتیل سوره حشر با صدای استاد پرهیزگار🌻🍃