﷽
✨″رعایتادبدرمحضرقرآن″
📖
🔹مرحوم حضرت آیت الله شیخ محمد تقی آملی میفرمود: «من در بحث #فقه مرحوم آیتالله سیّد علی قاضی شرکت میکردم. روزی از ایشان سؤال کردم که ما میخوانیم و میشنویم که عدهای موقع قرائت قرآن کریم، #غیب و #اسرار برایشان تجلّی می کند. در حالی که ما قرآن میخوانیم و چنین اثری نمیبینیم؟!»🤔
🔸مرحوم #قاضی مدت کوتاهی به چهره من نظر کرد و سپس فرمود: «بلی! آنها قرآن کریم را تلاوت میکنند و با #شرایط_ویژه! رو به قبله میایستند؛ سرشان پوشیده نیست؛ کلامالله را با هر دو دستشان بلند میکنند و با تمام وجودشان به آنچه تلاوت میکنند، توجه دارند و میفهمند که جلوی چه کسی ایستادهاند! اما تو قرآن را قرائت میکنی در حالی که تا چانه زیر #کرسی رفتهای! و قرآن را روی زمین میگذاری و در آن مینگری …!»🤭
🔹مرحوم آیتالله شیخ محمد تقی آملی میگفت: «بلی، من همینطور #قرآن را میخواندم. مثل این که مرحوم قاضی با من بود و ناظرِ وقت قرائتم بوده است.
بعد از این ماجرا، با تمامِ وجودم به سوی ایشان شتافتم. و ملازم جلسههایشان شدم.»🧎♂
__________
کلبه عشاق
https://eitaa.com/babarokn
#بانو_امین
اصفهان، تختفولاد
#بانوی_ایرانی
میرزا آقا توی درگاه اندرونی ایستاد و بانو پیش رفت تا کلاه و کُتِ همسرش را بگیرد.
🎩🧣
این بار اما زیرِ کلاه، کتابی دست حاجی بود. بانو نگاهی به کتاب کرد، کتاب را خوب میشناخت. ولی کلاه را برداشت و طبق همیشه به میرزاآقا خوش آمد گفت.
میرزا روی پتوی ملافه سفید بالای اتاق نشست و نفس عمیقی کشید. بانو روبروی همسرش دوزانو زد.
میرزا کتاب را روبروی بانو روی زمین گذاشت و گفت:
"بازاریها میگویند؛ این کتاب نوشتهی شماست. تا قم و نجف هم رفته. اجازهنامههای آخرِ کتاب از اجتهاد و علمِ زیادتان خبر میدهد.
ولی من تا از زبان خودتان نشنوم باور نمیکنم. بانو دستی روی گلهای پیراهنش کشید و سرش را به نشانه تایید پایین آورد.
خبر درست بود. بانوی خانهی #میرزاآقا_مُعینالتّجار، مجتهد شده بود.
📿
حکم فقاهتِ بانو بعد از کتابِ "اربعین هاشمیه" خوب فهمیدنِ بانو را مشخص میکرد.
علمای نجف کتاب اربعین را که خوانده بودند برای بانو سوال میفرستادند و پاسخهای بانو همه چیز را برایشان معلوم میکرد.
📬
آن روزها فقیه بودن یعنی کلام و عقاید و اصول و احکام و اخلاق را کامل خوانده باشی. یعنی همش را از بَر هستی.
⭕️ برای دسترسی به خاطراتِ بانو امین و داستانهای قبلی، لطفاً رویهشتک👈#بانو_امین بزنید.
سپس با استفاده از فِلشهای پایینِ صفحه، به داستانهای قبلی دسترسی پیدا کنید.⭕️
برگرفته از کتاب:
#بانو_امین
کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
4_5875026467879916593.mp3
4.25M
💢 شرک= استقلال دادن به اَسباب
🎤در محضر
#علامه_مروجی_سبزواری
(دامت برکاته)
🍃برگرفته از:
#شرح_حدیث_معراج
جلسهٔسیوچهارم
www.moravejtohid.com
کلبه عشاق
@babarokn
#یذَره_کتاب ⭕️
🍃معرفی شخصیتهای شاهنامه فردوسی
➖بخشچهارم
#ضحاک
مردی بنام #مِرداس در یکی از سرزمینهای همسایهی ایرانِ قدیم زندگی میکرد. او از بزرگان آن سرزمین به شمار میرفت و هزاران نفر فرمانبردارش بودند.
مِرداس پسری سنگدل به نام ضحاک داشت که فردی شجاع اما بی مسئولیت بود. بههمین دلیل شیطان او را انتخاب کرد. و ابتدا مانند دوستی به سراغش رفت و به او گفت: رازهایی میداند که انسان را به اوج قدرت و ثروت میرساند. و از او خواست تا این راز را با کسی در میان نگذارد؛ ضحاک در دام افتاد و پیمان بست.
شیطان وسوسهی او را از کشتن پدرش آغاز کرد و به ضحاک گفت: فقط تو شایسته فرمانروایی هستی!
ضحاک نیز پدرش را کُشت و تاج فرمانروایی را بر سر گذاشت.
شیطان هم به او وعده پادشاهی جهان را داد.
👑
ضحاک به پادشاهی جهان رسید و شیطان برای بار دوم خود را به شکل آشپز جوان و نیکوکاری به ضحاک نشان داد. و طرح دوستی با او ریخت. ضحاک هم آشپزخانهی دربار را به او سپرد.
تا آن زمان، مردم از گوشتِ جانوران و پرندگان نمیخوردند. اما شیطان شروع به تهیه غذاهای گوناگونی از گوشت جانوران و پرندگان کرد.
🍗🥩
روزی ضحاک که از خوردن غذای تهیه شده از گوشت لذت برده بود از آشپز خواست تا به پاداش هنرمندیاش چیزی از او بخواهد.
شیطان که منتظر این لحظه بود، از او خواست که اجازه بدهد تا دو کِتفش را ببوسد!
ضحاک قبول کرد و شیطان کتفهایش را بوسید و ناپدید شد.
🐍
شب که شد از دو کتفِ ضحاک، دو مارِ سیاه بیرون آمدند.ضحاک، دردمند و وحشتزده پزشکِ دربار را خواست. پزشک دستور داد مارها را بِبُرند. اما روز بعد باز دو مار دیگر از همانجا بیرون آمدند.
این بار شیطان نزد ضحاک آمد و خود را پزشک ماهری معرفی کرد و گفت: مارها تا ابد با شاه باقی میمانند. اما درمان دردِ آنها، اینست که:
🧠
هر روز از مغز سَرِ دو جوان، خوراکی برای مارها تهیه شود. پس از آن، هر روز مارها با مغز سر دو جوان تغذیه میشدند.
👶👧
در میان درباریان دو مرد به فکر چاره افتادند. و مسئول فراهم آوردن غذای مارها شدند.
آنها هر روز از هر دو جوانی که به آنجا میآمدند یکی را مخفیانه فراری میدادند و بجای آن از مغز گوسفند برای خوراک استفاده میکردند.
سالها گذشت ضحاک هر آنچه که میخواست برایش مهیا بود. غافل از اینکه خداوند به انسانهای بدکار فرصت محدودی میدهد.
ضحاک شبی در خواب سه سوار از نسل شاهنشاهان ایران را دید. یکی از سواران که جوانتر بود به طرف او رفت و با گُرزی به وی حمله کرد. او را به بند کشید. و با خواری و ذلّت به کوهِ دماوند بُرد و درون غار تاریکی زندانی کرد...
ادامه دارد...انشاءالله👋
⛓
❌❌❌میگویم:
البته درمانِ درد بهانه بود! و این خونِ بچهها و جوانها باید ریخته میشد.چرا که شیطان یا شیاطین برای ادامهی حیاط و شرارتهای خود نیاز به قربانی دارند. و این بچهها و جوانها، بهترین نوعِ قربانی، برای شیاطین هستند.
و مردانی امثال ضحاک که برای رسیدن به اوج قدرت و ثروت و فرمانروایی بر سرِ مردم جهان با شیاطین عهد میبندند، چارهای جز قربانیکردنِ کودکان و جوانها و مردمِ جهان برای شیاطین ندارند.❌❌❌
🤦♂
🍃برای دسترسی به داستانهای قبلیِ شاهنامه،لطفاً رویهشتک
#داستانهای_شاهنامه👉 بزنید.
سپس با استفاده از فِلشهای پایینِ صفحه، به داستانهای قبلی دسترسی پیدا کنید.🍃
برگرفته از کتاب:
#داستانهای_شاهنامه
👀 کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
کلبه عُشاق
#یذَره_کتاب ⭕️ 🍃معرفی شخصیتهای شاهنامه فردوسی ➖بخشچهارم #ضحاک مردی بنام #مِرداس در یکی از سرزمینه
👆
🚫عزیزانی که لطف کردند و داستان بالا یعنی ضحاک را خواندند. و در این زمینه، فعالیتی دارند، آیا بین اسم مِرداس پدر ضحاک و اسم مرداک یا مرداخ که از یهودیان صهیونیست هست ارتباط تاریخی و نژادی هم وجود دارد؟
🔎
🌷🌷🌷
#تکیه_کازرونی مربوط به اواخر دوره قاجار است.
این اثر در سال۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۹۰۵۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. 📜
🌧🌧🌧
✨رسول اکرم صلّی الله علیه و اله و سلّم:🌴
يا عليُّ ، على النّاسِ كُلَّ سَبعةِ أيّامٍ الغُسلُ ، فاغْتَسِلْ في كُلِّ جُمُعةٍ و لَو أنّكَ تَشْتري الماءَ ... .📝
✅ اى علىّ! مردم بايد هر هفت روز يك بار غسل كنند (حمام روند).
بنابراين هر جمعه غسل كن حتّى اگر لازم شود براى تهيه آب آن ، خوراك روزانه ات را بفروشى و گرسنه بمانى؛ زيرا هيچ امر مستحبى بالاتر از غسل جمعه نيست·· 🛁
کلبه عشاق
https://eitaa.com/babarokn
AudioCutter_4_5812176566465070102.mp3
1.8M
❌آداب مسجد رفتن❌
💢حرف عامیانه💢
اینکه گفتند: با پای راست وارد مسجد شوند و با پای چپ خارج شوند...
🤕
کلبه عشاق
https://eitaa.com/babarokn
4_5922430296803771748.mp3
22.41M
🎙#تفسیر_منطق_الطیر جلسه سی و نهم
🔸 دقیقه ۱
✨ هر که همت عالی دارد، هر چه را که بجوید،بالاخره پیدا می کند
💯
#ابراهیم_ادهم پادشاهی را رها کرد..
🔸 دقیقه ۲۱
عمل با چهل تکمیل میشود
چهل، ذکر را کاملش میکند
4⃣0⃣
بايد زندگیِ دنیا، درحاشیه باشد. مردم عادت کردند، دینشان را در حاشیه قرار میدهند
🔸دقیقه ۳۷
عارف در شب زندگی میکند
🌃
🗿هرکسی يک بتی دارد، بتش همان مدرک تحصیلی شده، چقدر مغرور است که من چنین مدرکی گرفتم، بتش همان مقامش شده،
یکنوع #گوسالهی_سامری..
🎓
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
@moravej_tohid
👀 کلبه عشاق🧎
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
#الهی_نامه
آیت الله حسن زاده آملی(ره) :
الهی آزمودم تا شکم دایر است، دل بایر است.
" یا مَن یُحیی الاَرضُ المیته " دلِ دایرم ده! 🍃🌷🍃
کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
AudioCutter_حدیث آرزومندی جلسه 7.mp3
1.48M
🍉 تکه ای از جلسه هفتم
#حدیث_آرزومندی
هُو هُو ی خدا
🌱
هوهو و سماع... اینها اَدا ست!
🌬
👀 کلبه عشاق 🛖
@babarokn