eitaa logo
کلبه عُشاق
3.6هزار دنبال‌کننده
910 عکس
510 ویدیو
1 فایل
با دو قبله در ره توحید نتوان رفت راست یا رضای دوست باید، یا هوای خویشتن (سنایی) 💪...خودمونا بسازیم؛ #بابارکن_الدین شیرازی، بابایی که دستِ فرزندِ ناخَلفش را گرفتو... ادامه 👇 https://eitaa.com/babarokn/2600 💌کانال احراز هویت شد @babaroknodin1400
مشاهده در ایتا
دانلود
حسین‌علیه‌السّلام در راه بین‌النهرین 10 🏳 دستوری که حسین(ع) به مسلم بن عقیل داد این بودکه: بعد از ورود به کوفه با طرفدارانِ وی در آنجا تماس حاصل کند و همچنین با طرفداران او در ایران تماس حاصل نماید. و از وضع نیز مطلع شود و بفهمد که آیا وی می‌تواند در بین‌النهرین سکونت نماید؟ یا اینکه بهتر این است که به برود. محقق‌آلمانی می‌گوید: که مسلم_بن_عقیل تنهایی به کوفه نرفت بلکه چند نفری با او بودند که سرشناسان آنها به اسم _عبدالرحمان بن عبدالله و _قیس‌بن‌مسهرمطهرصیداوی و _عمارة بن عبدالله السلولی خوانده می‌شوند. همین محقق می‌گویدکه: مسلم از همان‌راه که نماینده‌ی قبلی امام از آنجا به مکه نزد حسین مراجعت کرد، بسوی کوفه رفت. اما عده‌ای از نوشتند که: بعد از اینکه خواست از مدینه بسوی کوفه حرکت کند دو راهنما را اجیر کرد تا اینکه او را از راه بیابان یعنی از راهی غیر از شاهراهِ موجود بین مدینه و بین النهرین به کوفه برسانند. 🐎 این موضوع نشان می‌دهد که مسلم می‌دانسته که اگر از شاهراه برود ممکن است که به قتل برسد یا دستگیر شود. ⛓ لذا راه بیابان را برای رسیدن به کوفه انتخاب کرد که گرفتار مأمورین حکومت نشود. هنگام نیمه شب به آن شهر رسید. و به خانه سلیمان بن صرد خزایی رفت. بامداد روزِ دیگر، میزبانش کسانِ خود را فرستاد تا به طرفدارانِ حسین(ع) اطلاع بدهند که مسلم وارد شده است. طرفدارانِ حسین در منزل سلیمان جمع شدند و مسلم بن عقیل که دید شماره جمعیت به اندازه‌ای هست که بتواند صحبت کند در حالی که همه نشسته بودند، برخاست. بر طبق معمولِ خطیبانِ آن دوره، اول نام خدا را بر زبان آورد و بعد از آن به پیغمبر اسلام درود فرستاد و آنگاه گفت: من از طرف حسین، امامِ ما به اینجا آمده‌ام تا اینکه ببینم طرفداران او که هستند و به چه اندازه می‌باشند. 🧮 امامِ ما در مکه به آسودگی زندگی نمی‌کند. ولی آنچه وا می‌دارد که وی از مکه خارج شود، زندگیِ ناراحت نیست. بلکه فساد همه جا را گرفته و عُمالِ یزید، علنی از مردم می‌گیرند و بعضی از آنها آنقدر به احکام اسلامی بی‌اعتنا هستند، که تظاهر و تجاهر به فسق می‌نمایند. و باده نوشی و در مجلس یزید یک امر عادی است. 🎲🥂 ممکن است بپرسید که امامِ ما که تا امروز ناظر این اوضاع بود، چرا برای اصلاح قیام نکرد. در جواب می‌گویم که: در زمانِ معاویه فسق و بی‌اعتنایی نسبت به احکام دین و رشوه‌خواری و در نتیجه پامال‌کردنِ حقّ مظلومین، اینطور علنی نبود. معاویه‌برای‌حفظِ‌ظاهرنمی‌گذاشت که حُکام و عُمالِ او برخلافِ احکامِ دینِ اسلام رفتار کنند. و خود از تجاهر به فسق خودداری می‌کرد. ⛔️ اما از وقتی پسرش یزید آمده،وضع دنیای اسلام نشان میدهد که اگر ادامه داشته باشد دین اسلام از بین خواهد رفت. مسلم فرمود: اینستکه امامِ ما متوجه شد که بیش ازین سکوت جایز نیست. و در نامه‌ای که برای شما نوشته و من‌اکنون می‌خوانم راجع به‌همین موضوع است. 📝 امام در نامه‌ی خود نوشته که اگر بیش از این سکوت کند، نزد خداوند و پیغمبر اسلام و پدرش علی‌ع مسئول خواهد شد. که چرا برای نجاتِ دین اقدام نکرد. 😵‍💫 【برای‌ مطالعه‌ مطالبِ قبلی "امام‌حسین(ع) و ایران" لطفاً روی گزینه‌ی بزنید】 برگرفته از: کورت فریشلر ترجمه و اقتباس: ذبیح‌الله منصوری کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
هدایت شده از کلبه عُشاق
♨️توزیع آش نذری♨️ 👆 🔹پنج شنبه ها 🔹ساعت: ۱۶ بعدازظهر 💁‍♂ اصفهان، تخت_فولاد، خیابان سعادت‌آباد بابارکن الدین شیرازی کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
کلبه عُشاق
#یذَره_کتاب #کتاب #رِندِ_عالم_سوز 🔍 #زندگینامه کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی، معروف‌به کل‌احمدآ
🔍 کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی، معروف‌به کل‌احمدآقا ➖قسمت سیزدهم 🔹ماموریت حضرت 🪖 در طول تاریخ، با صحنه‌هایی مواجه می‌شویم که خداوند متعال، اموراتش را به دست توانای اولیای مخفی در لایه‌های زمین به اجرا در می‌آورد؛ و بسیاری از مسائل را بوسیله سلسله مراتبِ خویش و به اراده‌ی مردانِ خدا محقق می‌گرداند. این موضوع نیز تا این زمانه، بعنوان سرّی الهی و مهمّ موجودیت داشته و بسیاری از مقدّرات الهی بوسیله نایبان و سَرسپردگان حضرت حجت بن الحسن علیهما‌السلام، هموار شده و صورت می‌پذیرد. جناب کل‌احمدآقا بعنوان شاهدِ این سخن، از آمیرزا محمد حسن یاد کرده و می‌فرمودند: در ، میرزا محمد حسن از طرف حضرت علیه‌السّلام مأموریت پیدا کرده بود که در لباس سرهنگِ روسها، ظاهر شود و در امورات و برنامه‌های آلمانی‌ها کارشکنی کند. چون ،کشور عج است. و حضرت، دوست نداشتند که دستِ فرنگی‌ها و اَجنبی‌ها به این سرزمین مقدّس برسد. لذا به میرزا، ماموریت داده شد که اسباب شکست آلمانی‌ها را فراهم کند. 🥷 یکبار که پیشِ شیخ رجبعلی خیاط نشسته بودیم، میرزا محمّدحسن نیز وارد مجلس شد. شیخ که از این مأموریتِ میرزا محمدحسن باخبر بود گفت: آمیرزا، می‌بینم که پشت تانک می‌نشینی! میرزا هم خندید و با شوخی پاسخ داد: حضرتِ‌شیخ! مگر از آنطرف (یاد خدا) غافل شدی که اکنون در عالم معنا مرا می‌بینی؟!... ادامه دارد...👋 🍃⭕️ برای دسترسی به داستانهای‌قبلیِ کل‌احمدآقا،لطفاً روی هشتک👈 بزنید. سپس با استفاده از فِلش‌های پایینِ صفحه، به داستان‌های قبلی دسترسی پیدا کنید.🍃 برگرفته از کتاب: کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی 👀 کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn