#شام
اسرار نهان را سر بازار كشيدند
آتش به دل عترت اطهار كشيدند
دروازه ی ساعات كه در شأن حرم نيست
ناموس خدا را سوی انظار كشيدند
بازار يهود و همه مردم به تماشا
از پيرهن پاره ی ما كار كشيدند
با سوت و كف و هلهله و رقص و جسارت
دردِ دل ما را همه جا جار كشيدند
تا خواست ، تماشايی مان كرد ستمگر
با بی ادبی در بر حضّار كشيدند
ای كاش كه چون كوفه غم سيلی مان بود
ما را به سوی مجلس كفار كشيدند
اي كاش فقط سنگ به سرها زده بودند
بر گريه ی ما قهقهه بسيار كشيدند
هر بار كه بی عاری شان خنده بما زد
زخمی به دل حيدر كرار كشيدند
ای سهل بگو از صدقه سوخت دل ما
خون از جگر احمد مختار كشيدند
از مردمشان هيزتر اينجا خودشانند
خون بود كه از چشم علمدار كشيدند
با اين كه خدا ، حافظ ناموس خودش بود
با حرف كنيزی به جگر خار كشيدند
از مجلس بيگانه به ويرانه كه بردند
فرياد سر عصمت دادار كشيدند
ما را پس از آن بزم شراب اشك نمانده
بس چوب به لبهای گهر بار كشيدند
با رأس بريده سخن اين بود دمادم
يك آيه بخوان ،كار به اغيار كشيدند
اين شام بلا لكّه ی ننگی است به تاريخ
اسرار نهان را سر بازار كشيدند
#محمود_ژولیده
#نوحه
#شام
بند ۱
آمد به صد اندوه و داغ هجران۲
یک قافله رو سوی شام ویران
دیده صد بلا را - داغ کربلا را
ویران شده کاخ ستمگر
با خطبه های دخت حیدر
مولا حسین جانم حسین جان ۲
بند ۲
دروازه ی ساعات جایگاهش ۲
چشمان نامحرم کند نگاهش
به دستان بسته - به قلب شکسته
آن جا سه روز اِستاده بودند
گویا ز غم جان داده بودند
مولا حسین جانم حسین جان ۲
بند ۳
هشتاد و چار آلاله ی غریب اند ۲
نیلی ز داغ غربت حبیب اند
یاس اگر هر چه بود - در سفر شد کبود
شد روزشان ازغصه چون شام
از کینه های مردم شام
مولا حسین جانم حسین جان ۲
#محمد_مبشری
✼═══┅🔶🍁🔶┅═
🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
هدایت شده از سبک وشعر باب الحرم
#شام #اربعین #کربلا #محرم #صفر
ز پشت بام بر سرمان سنگ مي زنند
بر زخم كهنه ي پرمان سنگ مي زنند
وقت نزولِ سوره ي توحيد بر لبت
ابليس ها به باورمان سنگ مي زنند
وقتي كه سنگشان به سر ني نمي رسد
سمت سكينه خواهرمان سنگ مي زنند
ازپاي نيزه فاطمه را دور كن پدر!
اين كورها به مادرمان سنگ مي زنند
بغض علي بهانه ي خوبي برايشان
حتي به سوي اصغرمان سنگ مي زنند
آن دختري كه با پدرش رفت و دور شد...
در كربلا جهيزيه اش جفت و جور شد
گفتم : كه كاخ مستي تان پايدار نيست
مردم لباس خاكي ما خنده دار نيست
مردان ما به نيزه و در كوچه هاي شهر
گرداندن زنان حرم افتخار نيست
اي بزدلان! ز بام به ما سنگ مي زنيد
در دستهاي بسته ي ما ذوالفقار نيست
در سختي و بلا به خدا تكيه مي كنيم
سر مي دهيم در ره او، اين شعار نيست
خونش به جوش آمده عباس؛ بس كنيد
پاي سر بريده كه جاي قمار نيست
خون گريه مي كني!؟ به تو حق مي دهم عمو
ديگر وسط كشيده شده حرف آبرو
كار از تمسخر لب يحيي گذشته است
از خيزران بپرس چه برما گذشته است
#وحیدقاسمی
زمینه حضرت رقیه سلام الله
از ازل دل شد،با غَمَت همراه
یا رقیه یا رقیه عشق ثارُالله
در عزای تو،روی لب ها آه
یا رقیه یا رقیه عشق ثارُالله
شد تازیانهٔ عدو،نوازشِ تو از جفا
آمد برای دیدنت،آن سر بریده از قفا
خرابه شد غرقِ نور،شبیهِ وادیِ طور
بابا به دیدار تو،آمد زِ دِیر و تنور
واویلتا واویلا...
گفتی اِی بابا،من شدم پرپر
روضه هایم شد شبیهِ روضهٔ مادر
چه بگویم از،آتش و معجر
روضه هایم شد شبیهِ روضهٔ مادر
بابا قسم به غربتت،این شامیان خیلی بدند
هر کجا گفته ام پدر،منِ سه ساله را زدند
خود را نموده هر جا،بر من سپر ای بابا
شرمندهٔ عمّه ام،مرا ببر ای بابا
واویلتا واویلا...
#صفر #ماه_صفر
#شام #اسارت #شب_سوم
#حضرت_رقیه #خرابه_شام
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
زمزمه روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
چطوری توصیفش کنم،سوزِ دو چِشمای تر و
چطور با واژه ها بگم،درد و دل یه دختر و
قسم به اشک بی کسی،گریه کنا خوب میدونن
که دخترای کوچولو،بابایی ان بابایی ان
یه روز توی خرابه اي،یه دخترِ سه ساله بود
صبح تا غروب کارش فقط،گریه و اشک و ناله بود
صدا میزد ببین بابا،منم همون دخترِتم
تَنَم همه کبوده و،خیلی مثه مادرتم
بابا ببین که دخترِت،نخوابیده شب تا سحر
جونِ علیّ اصغرِت،منم بِبَر منم بِبَر
#حضرت_رقیه #شب_سوم
#پنج_صفر #اسارت #خرابه_شام #شام
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══
🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
نوحه اسارت اهل بیت علیهم السلام
اهل بیت عصمت و،سختیِ اسارت و
دشمن و جسارت و،ظلم و جور و غارت و
رنج و درد و غربت و
روی نِی سر،دُختِ حیدر
داده از کف نورِ عین
وامصیبت وامصیبت
آه و واویلا حسین
واویلا واویلا...
کوفه و شام بلا،سخت تر از کربلا
دل به مِحنت مبتلا،غرقِ در اشک عزا
عترت خیرالنسا
در عزاشان،گشته گریان
چشم اهل عالَمین
وامصیبت وامصیبت
آه و واویلا حسین
واویلا واویلا...
#اسارت #کوفه #شام
#راه_شام #کوفه_تا_شام
#نوحه
#کاروان_اسرا
#کوفه
#شام
من کنار توام ، تا که ببینم سرت ۲
کاخ دشمن خراب ، ز خطبه ی خواهرت
بر علی دخترم / وارث حیدرم ۲
نیزه نشین یارم - داغ تو را دارم ۲
مظلوم حسین جانم ۲
دستِ بسته اگر ، عصمت حق شد اسیر ۲
به خدا لحظه ای ، نشد ذلیل و حقیر
گر بلاها بوَد / همه زیبا بوَد ۲
این دین زینب بود - آیین زینب بود ۲
مظلوم حسین جانم ۲
از سرِ نیزه کن مرا تماشا حسین ۲
خود ببین که کنم محشر کبری حسین
روی نی قاری ام / کن مرا یاری ام ۲
بگو مسلمانیم -پیرو قرآنیم ۲
مظلوم حسین جانم ۲
#محمد_مبشری
کانالی پرازسبک،نوحه جدیدبراهمه
مناسبتهای مذهبی
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
نوحه جا ماندن دختری امام حسین علیه السلام از کاروان اسرا
بین راهِ کوفه تا شام
در یکی از این منازل
دختری جا مانده در دشت
با غم و اندوه در دل
تشنه و گرسنه و ناتوان
می دَویده در پیِ کاروان
یا حسین یا حسین یا حسین...
در فِراق عمّه زینب
اشک سرخ او روانه
ناز او را میکشیدند
دشمنان با تازیانه
مُضطَرِب میانِ صحرا شده
روی او شبیه زهرا شده
یا حسین یا حسین یا حسین...
در مسیر دین و قرآن
ما و دل از خود گُسَستَن
درسِ این ریحانه بر ما
هست از هستی گذشتن
ذکر یا حسین عبادت بود
اوج عاشقی شهادت بُوَد
یا حسین یا حسین یا حسین...
#اسارت #کوفه #شام
#راه_شام #کوفه_تا_شام
نوحه مصائب شهر شام
ای وای ای وای ای وای ای وای...
در شام به عترت جفا شد
دیگر نگویم چه ها شد
دست زن و بچه بسته
قلب زینب شد شکسته
ای وای ای وای ای وای ای وای...
دیدند مصیبت و آزار
آلِ حیدر سرِ بازار
زهرا گریان از این عزا
خون بر دیدهٔ مرتضیٰ
ای وای ای وای ای وای ای وای...
آه از رنج بی حساب و
آه از مجلس شراب و
آه از گریهٔ بی امان
آه از ضربتِ خِیزران
ای وای ای وای ای وای ای وای...
#اسارت
#مجلس_یزید
#ماه_صفر #صفر
#شام #ورود_به_شام
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
✅کانال سبک وشعر باب الحرم
نوحه مصائب شهر شام
شام و ظلم و جسارت واویلا واویلا
اهل بیت و اسارت واویلا واویلا
واغربتا واویلا واویلا واویلا...
دلها از غم شکسته واویلا واویلا
آه از دستان بسته واویلا واویلا
واغربتا واویلا واویلا واویلا...
ستمگری و آزار واویلا واویلا
زینب بر سرِ بازار واویلا واویلا
واغربتا واویلا واویلا واویلا...
دل بر غم مبتلا بود واویلا واویلا
سر ها بر نیزه ها بود واویلا واویلا
واغربتا واویلا واویلا واویلا...
روی یاس و کبودی واویلا واویلا
محلهٔ یهودی واویلا واویلا
واغربتا واویلا واویلا واویلا...
#اسارت
#ماه_صفر #صفر
#شام #ورود_به_شام
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
✅کانال سبک وشعر باب الحرم
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت
#کوفه
#شام
#غزل
میان شام می آید سری پشت سری دیگر
به زنجیر آمده همراه سر ها لشکری دیگر
گذشته کاروان تا از شلوغی های این کوچه
رسیده باز هم در ازدحام مَعبری دیگر
عقیله خاک را تا می تکاند از تن طفلی
به روی خاک می افتد دوباره دختری دیگر
به غیر از آستین ناموس حق در بین این مردم
ندارد خاک عالم بر سر من معجری دیگر
به یاد خاتم بابا سکینه با خودش میگفت:
ندارد ساربان ما مگر انگشتری دیگر
میان سنگ باران ها به جز آغوش عمه نیست
برای دختران داغ دیده سنگری دیگر
ندارد زجر جز زجر سه ساله در غل و زنجیر
میان کوچه ها تفریح از این بهتری دیگر
شبیه مرتضی ، زینب به روی ناقه ی عریان
دوباره خطبه میخواند ولی بر منبری دیگر
سر دشمن به زیر افتاد با تیغ کلام او
میان شام زینب کرده فتح خیبری دیگر
نوشته در دل تاریخ تا روز قیامت هم
نمی آید به قرآن مثل زینب خواهری دیگر
#محمد_داوری
#شعر_شیعه
4_5960760655127512992.opus
زمان:
حجم:
69.7K
۵
(ورود اهل بیت ع به شام)
#نوحه
#شام
#اسارت
#حاج_رضا_یعقوبیان
وارد شده در شام ویران
محمل کاروان ایمان
خون شده قلب این اسیران
امان ز ظلم مردم شام۳
پر شده دروازه ی ساعات
در سوز و غم روح مناجات
خون شد دل عمه ی سادات
امان ز ظلم مردم شام۳
در کاروان غم حجله بسته
بر روی محمل ها نشسته
با دل خون قلب شکسته
امان ز ظلم مردم شام۳
غرق ستم شام بلا بود
سرها به روی نیزه ها بود
در کاروان سوز و نوا بود
امان ز ظلم مردم شام۳
اهل حرم همه عزادار
بر روی نی رأس علمدار
کرب و بلا گردیده تکرار
امان ز ظلم مردم شام۳
در شام غم چه وحشیانه
بر کودکان زدند نشانه
با کعب نی با تازیانه
امان ز ظلم مردم شام۳
نامردمان از ظلم و کینه
بر سر نی ماه مدینه
زد بر سر و سینه سکینه
امان ز ظلم مردم شام۳
بر اهل بیت از مردم شام
زخم زبان بوده و دشنام
سنگ ستم از روی هر بام
امان ز ظلم مردم شام۳
#نوحه_ورود_به_شام
#مشهد_مقدس
.