eitaa logo
کانال ‌متن روضه
72.1هزار دنبال‌کننده
746 عکس
408 ویدیو
58 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
/ و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ زینب چشم های بچه هارو سرمه کشید موهاشون رو شونه کرد، از زیر قرآن ردشون کرد، گفت: پسرا! اگه رفتید میدان میخوام مثل بابام شمشیر بزنید انتقام پهلوی مادرم رو شما باید بگیرید، دایی رو روسپید کنید، میخوام یه جوری شمشیر بزنید دایی تون کیف کنه، لشکر نگه حسین کسی رو نداره، دو تا آقازاده ها رفتن دیدن زینب از خیمه بیرون نزد، مادر تو خیمه بی تابه، فقط صدای تکبیر میشنوه، هی میگه: آفرین، جگر گوشه های مادر، خدا به بازوتون توان بده، خدا نیروتون رو زیاد کنه، مادرم رو خوشحال کردید، دایی رو خوشحال کردید، مادرم داره دعاتون میکنه، اما یه وقت شنید صدای ناله ها بلند شد، همه گفتن: دیگه اینجا زینب از خیمه بیرون میزنه، نه ولله! نیومد بیرون، کار به جایی رسید این دوتا آقازاده وقتی افتادن ابی عبدالله مثل باز شکاری با عجله اومد بالا سرشون، رزمنده ها میدونن رفیقاشون وقتی تیر میخوردن ریه زود از کار میفته... نمیتونن درست حرف بزنن... دایی وقتی رسید سر این آقازاده را گرفت دید نفس نفس میزنن فقط یه جمله گفتن، گفتن: دایی از ما راضی شدی یا نه؟ کاروان برگشت مدینه عبدالله جعفر اومد جلو محمل ها رو دونه دونه گشتن عاقبت یه محمل رو کنار زد دید یه پیرزنه نحیف و ضعیف نشسته گفت: خانوم! آیا کسی تو کربلا از زن ها کشته شد،؟ گفت: نه! گفت: میشه به من بگید خانومم زینب کجاست؟ یه وقت ناله زینب بلند شد عبدالله! حق داری زینب رو نشناسی... خانوم جان چی شده اینجوری شدی؟ صدا زد: عبدالله! اون چیزی که من دیدم هیچ کسی ندیده، فقط مانندش رو حسن تو کوچه دیده وقتی رسیدم "الشمر جالس علی صدره"... دوتایی گریه کردند، الهی قربون درد و دلات برم خانوم جان، اما عبدالله گفت: بی بی جان! یه گله ای دارم، یه خبری به گوشم رسیده... جانم عزیزم بگو ببینم کوتاهی کردم؟ من که زن مُطیعی هستم، گفت: خانوم! من نوکر شما هستم خانوم جان شنیدم هرکی رو زمین افتاد علی اکبر روی زمین افتاد از خیمه بیرون زدی، قاسم روی زمین افتاد از خیمه بیرون زدی، شنیدم این دوتا بچه ها کشته شدن از خیمه پات رو بیرون نذاشتی... نالۀ زینب بلند... صدا زد: عبدالله! میدونی چرا بیرون نزدم؟ گفتم اگر حسین بالا سر این بچه هاست، گفتم اگه از خیمه بیرون بزنم یه وقت حسین چشمش به من بیفته خجالت بکشه... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
/ و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ▫️ رهبر انقلاب: در هم مثل همه‌ی کارهای دیگر ابتکار و نوآوری لازم است؛ می‌بینید جوانها هم میکنند. در کار مدّاحی نوآوری خوب است، نوآوری ایرادی ندارد، منتها توجّه بکنید که این نوآوری به هنجارشکنی منتهی نشود. مدّاحی یک هویّت خاصّی است؛ این هویّت عوض نشود. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•در کَرَم سائلی بدست آور... / و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ در کَرَم سائلی بدست آور زین دوتا حاصلی بدست آور سپر قابلی بدست آور تا توانی دلی بدست آور دل شکستن هنر نمی‌باشد نظرت هم اگر نمی‌باشد ای فدایت تمامیِ سر ها سر چه باشد به پای دلبر ها از چه در اشتیاق خواهر ها تو نظر میکنی به دیگر ها آخرش یا اجازه میگیرم یا همین کُنج خیمه میمیرم ای برادر اشاره ای فرما ذوق شان را نظاره ایی فرما رد مکن راه چاره ایی فرما لااقل استخاره ایی فرما ورنه نیزه بدست میگیرم جان هر آنچه هست میگیرم تو اگر مبتلا شوی چه کنم پیش چشمم فدا شوی چه کنم پیش من سر جدا شوی چه کنم کشته‌ی زیر پا شوی چه کنم وای اگر حنجرت شکسته شود پیش من پیکرت شکسته شود ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•در کَرَم سائلی بدست آور... / و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حضرت علیه السلام فرمود: هر که در مرثيه (عليه السّلام) شعري بگويد و بگريد و بگرياند، حق تعالي او را بيامرزد و را براي او واجب مي گرداند ✍🏻منتهي الآمال ، ج 1، ص 539 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|• صدا زد هر کس که قصد توبه .. / و توسل به سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ صدا زد هر کس که قصد توبه داره خدا توو نسلش خیر کثیر میذاره آقای ما که داشت حرف میزد نامردا هلهله میکردن اما مولا هنوزم میخواس، اونا برگردن گفتن حسین بس کن که وقت جنگه جواب حرفای تو تیر و سنگه تمومه کارت سرت رو تشنه می‌بریم و میریم غنیمت از اهل حرم می‌گیریم تمومه کارت «برای تنهاییت بمیرم مولا، بمیرم واست» *شب چهارمه... روز عاشورا حرفای دیگه ای هم زد... "مُتَوَکِّاً عَلَی سَیْفِهِ..." به شمشیرش تکیه زد... "فَنادی بِاَعلی صوتِه..." با صدای بلند فریاد زد... اینکه گفتن حسین بس کن که وقت جنگه جواب حرفای تو تیر و سنگه صدا زد: "انْشَدُکُمُ اللَّهِ هَلْ تَعْرِفُونی؟! " به خدا قسمتون میدم:من رو میشناسید؟ "قالُوا نَعَمْ اَنْتَ إبْنُ رَسُولِ اللَّهِ وَ سِبْطُهُ..." تو پسر پیغمبری...تو نوه پیغمبری... " قالَ اَنْشَدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اَنَّ جَدّی رَسُولُ اللَّهِ ؟! " میدونید جد من پیغمبره؟! "قالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ..." به خدا قسم می دونیم. " قالَ اَنْشَدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اَنَّ اُمّی فاطِمَهَ بِنْتَ مُحَمَّدٍ؟! " شما رو به خدا قسم میدم: میدونید مادرم فاطمه زهراست؟! " قالُوا اَللَّهُمَّ نَعَمْ..." بله.. "قالَ اَنْشَدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اَنَّ ابی عَلِیُّ بْنِ ابی طالِبٍ ؟! " میدونید بابای من علی بن ابیطالبه؟ "قالُوا اَللَّهُمَّ نَعَمْ..." " قالَ انْشَدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اَنَّ جَدَّتی خَدیجَهَ بِنْتِ خُوَیْلِدٍ اَوَّلُ نِساءِ هذِهِ الْاُمَّهِ إِسْلامَاً؟! " میدونید مادربزرگ من خدیجه هست؟ اولین زنانی که اسلام آوردند؟ "قالُوا اَللَّهُمَّ نَعَمْ..." "قالَ اَنْشَدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اَنْ سَیِّدالشُّهَداءِ حَمْزَهَ عَمُّ ابی؟! شما میدونید حمزه سیدالشهدا عموی پدر منه؟ "قالُوا اَللَّهُمَّ نَعَمْ.." " قالَ اَنْشَدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اَنْ جَعْفَرَ الطَّیّارِ فیالْجَنَّهِ عَمّی؟! جناب جعفر طیار که در بهشت پرواز می کنه...خدا به جای دست های بریده به او دو بال عطا کرده،عموی منه؟ "قالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ.." بعد شروع کرد حضرت به وسایل ظاهری خودش متوسل شدن... "قالَ اَنْشَدُکُمُ اَللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ اَنْ هذا سَیْفُ رَسُولِ اللَّهِ وَ اَنَا مُتَقَلِّدُهُ..." مگه این شمشیر پیغمبر نیست؟ "قالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ.." "قالَ اَنْشَدُکُمُ اللَّهُ هَلْ تَعْلَمُونَ انْ هذِهِ عَمامَهُ رَسُولِ اللَّهِ اَنَا لابِسُها..." این عمامه ای که بر سر منه عمامه پیغمبر هست یا نه؟ " قالُوا اَللَّهُمَّ نَعَمْ..." گفتند به خدا قسم همینه... " قالَ اَنْشَدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ انَّ عَلِیَّاً کانَ اَوَّلُهُمْ إِسْلاماً، وَ اعْلَمُهُمْ عِلْماً، و اعْظَمَهُمْ حِلْمَاً... وَ انَّهُ وَلیُّ کُلِّ مُوْمِنٍ وَ مُوْمِنَهٍ..." ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦• / و توسل به سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شروع کرد از پدر خود گفتن... میدونید پدر من ولی هر مرد و زن مومنیه؟ "قالُوا اَللَّهُمَّ نَعَمْ..." " قالَ فَبِمَ تَسْتَحِلُّونَ دَمی؟! " شما چرا خون من رو حلال می شمرید؟ یه جمله دیگه هم گفتند... " قالُوا قَدْ عَلِمْنا ذَلِکَ کُلَّهُ..." گفتند همه رو خودمون می دونیم...اما یه چیزی رو تو بدون... " وَ نَحْنُ غَیْرُ تارِکیکَ..." ما از تو دست برنمیداریم "حَتّی تَذُوقَ الْمَوْتَ عَطَشاً..." ما برنامه ریختیم...ما قصد این داریم که نمیری مگر تشنه...* گفتن حسین بس کن که وقت جنگه جواب حرفای تو تیر و سنگه تمومه کارت سرت رو تشنه می‌بریم و میریم غنیمت از اهل حرم می‌گیریم تمومه کارت میخونه هل من ناصر ولی یاری نیس *"وَ بقیَ الحسین فرداََ وحیداً..‌" اون ساعتی که آقای ما تنها شد.‌‌* میخونه هل من ناصر ولی یاری نیس به جز اشک اهل خیمه غمخواری نیس اما انگار یکی جا مونده صدای هق هقِ شیرخواره‌اس... سرباز آخر ثارالله، توی گهواره‌اس... میگه اگه برات بمیرم خوبه سپر شدن قدّ یه تیرم، خوبه عجب سربازی... به روی دستای حسین رفت بالا با تیر حرمله شد إربا إربا عجب سربازی... «برای تنهاییت بمیرم مولا، بمیرم واست» صدا زد مولا، کو هانی و کو مسلم؟ کجاس عباسم؟ کو اکبر و کو قاسم؟ اصحابش رو صدا زد با آه: پاشید با غیرتا من تنهام میلرزه پیکراتون رو خاک برای اشکام من تووی قتلگاه و دورم غوغاس سر امامتون رو خاک صحراس توو راهه قاتل آسمونو شبیه دود می‌بینم شمر اومده نشسته روی سینه‌ام چه تیغ کندی... «برای تنهاییت بمیرم مولا، بمیرم واست» *و بقی الحسین فردا وحیدا.." صدای علی اصغرشم که شنید...آخرین سربازشم به میدان برد... "و نَظَرَ یمیناََ و شِمالا..." یه نگاهی به راست و چپ کرد.. "فَلَم یَریَ مِن اصحابِهِ اَحَداََ..." دیگه کسی رو ندید... صدا زد: "هل من ناصر ینصرنی؟! " "هل من مغیث یغیثنی لوجه الله؟! " "هل من معین یُعینُنا..." "هل من ذابٍّ یَذُبُّ عن حرم رسول الله..." دلش آروم نشد...مثل بابای شهیدش که روزهای آخر...دست به محاسن برد... "أین عمّار، أین ابن تیهان، أین ذُو الشهادتین؟ أینَ إخوانِیَ الّذینَ رَکِبوا الطَّریق ، وَ مَضَوا عَلى الحَقّ ؟" مثل علی که یاد رفقای شهیدش می کرد... هی نگاه می کرد... صدا زد: "یا مُسلِمِ بنِ عَقیل وَ یا هانِی بنِ عُروِه ...یا حبیبَ بن مُظاهر" بلند شید... " فقوموا من نومتكم ، أیها الكرام " بلند شید از حرم من دفاع کن... وادفعوا عن حرم الرسول الطغاة اللئام "* صدا زد مولا، کو هانی و کو مسلم؟ کجاست عباسم؟ *"اَنتَ صاحبُ لِوائی وَ اذا مضیتَ تَفَرَّقَ عسگری..." تو علمدار منی...تو بری لشگرم از هم می پاشه... ای تنها...* صدا زد مولا، کو هانی و کو مسلم؟ کجاست عباسم؟ کو اکبر و کو قاسم؟! اصحابش رو صدا زد با آه: پاشید با غیرتا من تنهام... میلرزه پیکراتون رو خاک... برای اشکام... من توی قتلگاه و دورم غوغاست "فَاَحاطوا بهم..." دورش رو گرفتند... هی جلو می آمدند...هی عقب می رفتند...* من توی قتلگاه و دورم غوغاست... سَرِ امامتون رو خاک صحراست تو راهه قاتل... *از اینجا به بعدش رو برای مادرش می خونم... بی بی جان می دونی چی گفت؟! * آسمونو شبیه دود می‌بینم شمر اومده نشسته روی سینه‌ام چه تیغ کندی... من توی قتلگاه و دورم غوغاست... سَرِ امامتون رو خاک صحراست تو راهه قاتل... *شمر مرا به قتلگه... فاطمه داره میکنه نگه...* آسمونو شبیه دود می‌بینم شمر اومده نشسته روی سینه‌ام چه تیغ کندی... «برای تنهاییت بمیرم مولا، بمیرم واست» *اصحابش رو صدا زد... ما رو هم صدا زد...* صدا زد مارو، آیا امیدی داره؟ هنوز عاشوراس...کی خوابه؟ کی بیداره؟ عاشورا تا ابد پابرجاس پاشو پاشو یه باری بردار قد یه تیر سپر شو واسش، نباشی سربار کی توی زندگی رهامون کرده؟ تا دست و پا زده دعامون کرده نذار تنها شه به زیر نیزه ها نگامون کرده به روی نیزه ها صدامون کرده نذار تنها شه «برای تنهاییت بمیرم مولا، بمیرم واست» شاعر: سید مهدی سرخان  ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|• صدا زد هر کس که قصد توبه .. و توسل به سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خدایا قلب مرا برای گریه بر مصیبت حسین‌بن‌علی نرم کن ..🤲 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
قَتیلُ العَبَرات.pdf
3.41M
|⇦•کتاب قَتیلُ العَبَرات ✓ متن روضه های دهۀ اول ماه محرم ✓ برای اجرای مادحین اهلبیت(ع) ✓ شامل:متونِ روضۀ اجرا شده مداحان مشهور کشور 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«این خانه عزادار حسین است» . 🔹جنس مخمل 🔹بدون ریشه . 🔷 قیمت کتیبه ۲۰×۴۰ سانت ⬅️ ۲۰ تومان 🔷 قیمت کتیبه ۴۰×۷۰ سانت ⬅️ ۵۰ تومان . 💌 خرید بیش از ۵۰۰ هزارتومان ارسال رایگان . ثبت سفارش از طریق دایرکت . یا شماره واتساپ : ۰۹۰۵۲۲۲۶۶۹۷ . ●━━━━━━━━━━━● / / / . «فروشگاه فرهنگی باب الحرم را در پیام رسان های زیر دنبال نمایید» ‏✓ واتس‌آپ ↶ https://chat.whatsapp.com/I6e0Gyreicv5WLj93lX2BX ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_shop ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_shop ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam_shop
. سلام و تسلیت ایام خدمت شما مومنین گرامی؛ ان شاالله با حمایت و معرفی مجموعه در ترویج فرهنگ حسینی کمک حال باشید❤️ ــــــــــــــــــ پی نوشت: ۱_ بخشی از سود حاصل صرف فعالیت های فرهنگی و خیریه کانال متن روضه میشود. ۲_ قیمت ها با حذف واسطه و حاشیه سود بسیار پایین ارائه میگردد. ●━━━━━━━━━━━● «فروشگاه فرهنگی باب الحرم را در پیام رسان های زیر دنبال نمایید» ‏✓ واتس‌آپ ↶ https://chat.whatsapp.com/I6e0Gyreicv5WLj93lX2BX ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_shop ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_shop ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam_shop
|⇦•هر کس از دل دعا دارد... توسل به امام زمان عجل الله و ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هر کس از دل دعا دارد امیدی بر شفا دارد درد ما را تویی درمان درد دوری دوا دارد چشمم به در است بیا مهدی وقت گذر است بیا مهدی با چشمم راهت را جارو زده ام من منتظرم من منتظرم با دست خالی بر تو رو زده ام من منتظرم من منتظرم بیا آقای من... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•هر کس از دل دعا دارد... توسل به امام زمان عجل الله و ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ : در مجالس عزاداري شركت كنيد. طوري باشيد كه غير از (ع) چيزي نبينيد. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•کنون که راه نداریم از حرم... ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کنون که راه نداریم از حرم به حسن سلام میدهم از دور دم به دم به حسن بدان که دم زدن از او به عزم شاعر نیست به اذن وحی ادب می کند قلم به حسن من از قدیم خدا را چنان که یادم هست همیشه وقت دعا داده ام قسم به حسن به دلبرانِ زمان یک کلام گفتم لا هزار بار ولی گفته ام نَعَم به حسن بهشت محو تماشای خود نخواهد کرد مرا که هم به حسین است چشم هم به حسن *یا امام‌ حسن مجتبی! میدونم غریبی، میدونم زائر نداری، میدونم حرم نداری، میدونم حتی یه شمع بالای قبرت روشن نکردن، اما آقا جان اگر هر زائری بیاد بقیع بهش نشون میدن میگن این قبر چهار امام غریبِ، اما من بمیرم گفت: آنگونه میکُشند که از یک زن حتی نشان قبر نمی‌ماند به یاد زائرای مدینه...* یا فاطمه من عقده‌ی دل وا نکردم *میخوای زائر مدینه باشی؟ اونایی که مدینه رفتن میدونن، اونایی که مدینه میرن، موقع برگشتن مداح کاروان یه مرتبه تو اتوبوس شروع میکنه خوندن، میخوام شما هم بخونی...* یا فاطمه من عقده‌ی دل وا نکردم گشتم ولی قبر تورا پیدا نکردم *دستت رو بیار مؤدب بالا فریاد بزن یا زهرا!...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•کنون که راه نداریم از حرم... ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ : قبل از ورود به عزاي ابي عبدالله عليه السلام بگوييم: خدايا اگر در وجود من مانعي از ابي عبدالله عليه السلام هست، آن را برطرف بفرما. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•رها کن عمه مرا باید... ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم رسیده موقع آن که خودی نشان بدهم رها کن عمه مرا تا شجاعتِ علوی نشان حرمله و خولی و سنان بدهم دلم قرار ندارد در این قفس باید کبوتر دل خود را به آسمان بدهم عمو سپاه حسن می رسد به یاری تو من آمدم که حسن را نشانتان بدهم عمو شلوغی گودال بیش از اندازه است خدا کند بتوانم نجاتتان بدهم سپر برای تو با سینه میشوم هیهات اگر به نیزه و شمشیرها امان بدهم مگر که زنده نباشم که در دل گودال اجازه‌ی زدنت را به کوفیان بدهم *عمه! رهام کن، عمه! مگه نمی بینی عموم رو غریب گیر آوُردن؟ ببین قاسم رفت، ببین علی اکبر رفت، من بدون اینا میمیرم، من عموم رو رها نمیکنم...* من آمدم که شَوم حائل تو با عمه *میدونی چرا از همه جلوتر رفت؟ وقتی رفت سمت گودی تا دید عمو افتاده...* هوا ز جور مخالف چو غیر قون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید *همچین که عمو افتاد ناله‌ی بچه ها بلند شد، دست عمه رو رها کرد دوید* من آمدم که شوم حائل تو با عمه مباد فرصت دیدن به عمه جان بدهم عمو ببین شده دستم ز پوست آویزان جدا شود چو علمدار اگر تکان بدهم کسی ندیده به گودال آنچه من دیدم عمو خدا نکند من ز دستتان بدهم *تو گودی رفته، عمو تو گودال افتاده، هرنفسی که میکشه خون داره از شبکه های زره بیرون میاد، گرد و خاکِ، خودش رو انداخت بغل عمو، دید اون نانجیب شمشیر رو کشید، دید حسین زخمیِ، خواستن شمشیر به صورت حسین بزنن، این بچه دستش رو جلو آوُرد یه وقت حسین نگاه کرد دید این دست به پوست آویزانه...* صدای مرکب و نعل جدید می آید عمو چگونه خبر را به استخوان بدهم فقط نصیب منو شیرخواره شد این فخر که روی سینه ی مولای خویش جان بدهم عزیز فاطمه انگشتر تو را ای کاش بگیرم و خودم آن را به ساربان بدهم برای آنکه جسارت به پیکرت نشود خودم لباس تنت را به این و آن بدهم * بهترین تیر انداز بود حرمله، اما سه تا تیر خاص آوُرده بود، اونم تیر سه شعبه... یه دونه از اون تیر هارو به اباالفضل زد، یه دونه از اون تیر هارو به گلوی علی اصغر زد، همه‌ی تیر اندازهای ماهر آخرین تیرشون رو خیلی دقت میکنن، آخرین تیر و میدونی کجا خرج کرد؟ همچین که عبدالله خودش رو روی سینه‌ی حسین انداخته بود، ابی عبدالله بدن زخمی بچه رو بغل گرفته، پسرِ برادرم!... یه وقت دیدن حرمله تیر رو کشید، یه تیر زد به سینه‌ی عبدالله، این بچه تو بغل حسین دوخته شد...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•رها کن عمه مرا باید... ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ فرزند ره: پدرم می‌گفت شرکت در امام حسین (ع) همان ابراز عشق و محبت است. همان دوستی و محبت ذی‌القرباست که دستور داده است. این شرکت در مراسم اجر رسالت پیامبر (ص) است. شما به این نیت برو و به خدا بگو تو گفتی و من هم آمدم. من همان را که تو می‌خواهی انجام می‌دهم. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•فکری برای تَرَکِ لباش کنید... ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رهاش کنید فکری برای تَرَکِ لباش کنید داره مناجات میکنه نگاش کنید نفس نداره یه کاری براش کنید جدا نکن اگه جدا میکنی از قفا نکن این بدنو طعمه ی نیزه ها نکن از سنگ و نیزه و سنان، آشوبه حال قتلگاه افتاده بی رمق عمو، بین گودال قتلگاه پاشو بی حیا رو سینه نشین داره خواهرش می بینه نشین نمیبُره خنجری که به حنجر تو میخوره کُندیِ اون فراتر از تصوره برا چی شمر این همه داره دلهره بگو عمو چطور بریده میشه این گلو عمو چرا تن تو شده زیر و رو عمو دارن میرن سمت حرم عمو عمو ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•فکری برای تَرَکِ لباش کنید... ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ فرزند ره: ایشان (پدرم)اصولا صدا نداشت و همیشه در حد یک لبخند بود. اما در این روزها (دهه اول )ایشان اصلا همان لبخند را هم نداشت و پیوسته گرفته بود و به یاد امام حسین (ع) در بود و می‌گفت: همین به یاد آنها بودن را فقط خدا می‌داند چقدر اجر دارد. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•می‌بینی عمه، توو قتلگاه .. حضرت عبدالله ابن الحسن (ع) اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ می‌بینی عمه، توو قتلگاه افتاده به زیر دست و پای سپاه افتاده من عبدالله مو واللهِ بابای من اباعبدالله‌س آخه این رسمشه؟ من زنده‌ام، ولی اون تنهاس! دارم میام یه ذره دیگه صبر کن عمه با گریه داره میگه صبر کن ولی من میرم دووم بیار یه خرده دیگه بابا تا من نیومدم نزن دست و پا برات می‌میرم... *ای حسین.. سیدبن طاووس نوشته: فَخَرَجَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ" از خیمه ها بیرون آمد. "وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ يُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ" هنوز بالغ نشده بود. " يَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَيْنِ علیه السلام" آمد..به سمت آقا دوید. زینب آمد جلو.. آمد نگهش داره "فَلَحِقَتْهُ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيٍّ لِتَحْبِسَهُ ..." زینب اجازه نمی داد... "فَأَبَى وَ امْتَنَعَ امْتِنَاعاً شَدِيداً..." عمه بذار برم... هی صدا می زد: " فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي..." من از عمو جدا نمیشم... همین جور که می دوید سمت قتلگاه...هی صدا می زد: "وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي" * دارم میام یه ذره دیگه صبر کن عمه با گریه داره میگه صبر کن ولی من میرم دووم بیار یه خرده دیگه بابا تا من نیومدم نزن دست و پا برات می‌میرم... *یه حرفی عبدالله داره، تو هم بگو‌‌....این نوجوونا بگن..* «اگر که من شهید نشم می‌میرم، شهیدت میشم» دارن شمشیرا بالا و پایین میرن *اگر الان من یه حرفی بزنم دست از سرم بر نمی دارید.. چرا این حرفو زدی؟ یه روز مادرش بین در و دیوار بود... "والنّار تَصعُر" آتش زبانه می کشید... "فَیَضرِبُنی بِیَدِه" از چپ و راست به صورت من سیلی می زد... تو این خانواده عادته* دارن شمشیرا بالا و پایین میرن *ای کاش فقط شمشیر بود "قُتِل الحسین بالسیف و السنان و الحجر والعصا..." پیرمردان ناتوان حتی با عصا می زدند بر بدنت.. حسین....* دارن شمشیرا بالا و پایین میرن مدام رو زخمای قبلی جا می‌گیرن *عبدالله داره نگاه می کنه... بابا جات خالیه قاسم برام گفته بود اینقدر به کفنت تیر زدند کفن به تنت دوخته شد...الان دارم یه صحنه هایی رو می بینم...* دارن شمشیرا بالا و پایین میرن مدام رو زخمای قبلی جا می‌گیرن... پاشو با هم بجنگیم بازم اومده پسرِ کوچیکت دستام میشه شبیه عباس، سپرِ کوچیکت *شمشیر رو بالا آورد... "فَأَهْوَى بَحْرُ بْنُ كَعْبٍ وَ قِيلَ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ إِلَى الْحُسَيْنِ علیه السلام بِالسَّيْفِ" شمشیر رو که بالا برد،قصد امام حسین کرد... تمام توانش رو جمع کرد...گفت با این ضربه حسین رو می کشم... " فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ..." نوجوون صدا زد:وای بر تو فرزند زن ناپاک... " أَ تَقْتُلُ عَمِّي ..." میخوای عموی من رو بکشی؟! "فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ..." شمشیر رو پایین آورد... " فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِيَدِهِ..." این دست نازک رو جلوی شمشیر گذاشت... " فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْد..." دست به پوست آویزان شد... "فَإِذَا هِيَ مُعَلَّقَةٌ..." دست که به پوست آویزان شد،جلوی ضربت شمشیر رو گرفت یا نه.... یه اتفاقی افتاد... ضربه به حسین بن علی اصابت کرد... "فَنَادَى الْغُلَامُ يَا عَمَّاهْ..." " فَأَخَذَهُ الْحُسَيْنُ علیه السلام وَ ضَمَّهُ إِلَي صَدرِه..." نوجوان رو به سینه چسباند... "وَ قَالَ يَا ابْنَ أَخِي اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِكَ " عزیزدلم صبر کن... "وَ احْتَسِبْ فِي ذَلِكَ الْخَيْرَ..." به حساب خدا بذار... " فَإِنَّ اللَّهَ يُلْحِقُكَ بِآبَائِكَ الصَّالِحِينَ..." شهادت گوارای وجودت...نگران بودی...گفتی قاسم رفت...من جا می مونم... شهادتت مبارک عمو...* پاشو با هم بجنگیم بازم اومده پسرِ کوچیکت دستام میشه شبیه عباس، سپرِ کوچیکت دستای من فقط به یه مو بنده دشمن به ناله‌های من می‌خنده عموی خوبم منو توو آغوشت بگیر و ناز کن عموی خوبم.. در شهادتو به رو من باز کن عموی خوبم... «اگر که من شهید نشم می‌میرم، شهیدت میشم» *نوجوونا بگید...از الان یاد بگیرید... "اِنَّماالدّنیا فَنا" اگر قراره بمیریم چرا شهید نشیم؟!* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•می‌بینی عمه، توو قتلگاه .. / حضرت عبدالله ابن الحسن (ع) اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ «اگر که من شهید نشم می‌میرم، شهیدت میشم» دارم می‌بینم بابا حسن رو اینجا کنارش رو خاک، مادربزرگم زهرا.... بابام خیلی هواشو داره گرفته زیر شونه‌هاشو... *مادرم آمده قتلگاه...* بابام خیلی هواشو داره گرفته زیر شونه‌هاشو... یاد کوچه به مادر میگه، از رو خاک پاشو... *مادر بلند شو...مادر از روی خاک بلند شو...مادر چادرت خاکی شده،بلند شو.‌‌..* بابام خیلی هواشو داره گرفته زیر شونه‌هاشو... یاد کوچه به مادر میگه، از رو خاک پاشو... هرچی تا حالا قصه‌شو می‌شنیدم دمِ شهادتی به چشمام دیدم دارم می‌سوزم.... هنوز خمیده قامتش وای مادر.... هنوز کبوده صورتش وای مادر.... دارم می‌سوزم.... *وااای مادر...مادر...مادر...* هنوز خمیده قامتش وای مادر.... هنوز کبوده صورتش وای مادر.... دارم می‌سوزم.... *خوش به حالت اونایی که محرم برات گریه می کنند...اربعین برات پیاده میان... برای تو کاری نداره...دلم برات تنگ شده...یه کاری بکن.... برا باباش امام حسن بخونم... کار عبدالله اینجا تمام نشد...* برادر زاده داشت با عمو حرف میزد که با تیری راه حنجرش بند اومد حرمله با یه تیر ذبحش کرد... خونش پاشید به روی مولا.... دست و پا زد تو آغوشش... رسید به بابا " فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ بِسَهْمٍ فَذَبَحَهُ وَ هُوَ فِي حَجْرِ عَمِّهِ الْحُسَيْنِ..." حرمله با یه تیر ذبحش کرد... خونش پاشید به روی مولا.... دست و پا زد تو آغوش عشق... رسید به بابا... جسمش رو با نیزه کنار زد دشمن دوباره به جون حسین افتادن.... *همه روضه من از اول تا به الان همین دو جمله هست....* حسین زجرکُش شد... دیگه چیزی باقی نموند از اون تن آقای مارو ذره ذره کشتن... حسین زجرکش شد... *پسرش زین العابدین وقتی وارد کوفه شد،فرمود: "اَنا بنُ المَذبوح بِشطِّ الفُرات...." من پسر اون آقایی ام که کنار نهر سر از تنش جدا کردند... " أنا ابن من انتهك حريمه..." من پسر اون آقایی ام که حریمش رو هتک کردند... "و ُسلِبَ نَعيمُه... وَانتَهَبَ مالُه..." بار و بنه شو دزدیدند... " وَ سُبيَ عِيالُه..." زن و بچه هاش رو به اسارت بردند... "وَ قُتِلَ صَبراََ..." بابای من رو زجر کش کردند... "و کفی بذلک فخرا..." حسییین..... شاعر: سید مهدی سرخان ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•می‌بینی عمه، توو قتلگاه .. حضرت عبدالله ابن الحسن (ع) اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ این بدن تمام ما نیست این بدن ابزار کارِ ماست! این بدن می‌پوسداما ما هستیم که هستیم موجودی ابدی هستیم .. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•هم پریشان حسینم هم... و توسل به حضرت قاسم سلام الله علیه اجرا شده شب ششم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمجیدبنی فاطمه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هم پریشان حسینم هم پریشان حسن ای به قربان حسین و ای به قربان حسن روز اول مادرم چشمان من را نذر کرد این یکی آنِ حسین و آن یکی آنِ حسن *امام حسن و امام حسین با هم زور آزمایی میکردن، مادرش نگاه میکرد، زیر لب میگفت: جانم حسین! علی میگه: جانم حسین! یه وقت دیدن وجود نازنین پیغمبر نگاه میکنن زیر لب فرمود: جانم حسن! بابا فرموده بودید هر وقت میخواید تشویق کنید بچه‌ی کوچیکتر رو تشویق کنید، صدا زد: زهرا جان! دیدم تو میگی: حسین! علی میگه: حسین! نگاه کردم دیدم همه‌ی ملائکه الله میگن: جانم حسین! دیدم اینجا حسنم غریبه، پیغمبر مژده داد فرمود: در قیامت که همه گریانند، اشک ریزان حسن خندانند...* هر شبی که فاطمه بر روضه هامان میرسد هست گریان حسین و هست گریان حسن نه که دنیا، دِینمان را هم کریمان میدهند من که ایمان دارم از اول به قرآنِ حسن زیر ایوان نجف دیدم که روزی میرسد یا حسن جان مینویسم زیر ایوان حسن هر کجا رفتم دیدم کار دست مجتباست بشکند دستم نباشد گر به دامان حسن نه که تنها این دو شب کُلِ مّحرم میشویم شب به شب تکیه به تکیه باز مهمان حسن قاسمش وقتی به میدان زد حسین آهسته گفت میرود جان حسین و میرود جان حسن شد حسن یک ضربه زد ازرق همانجا شد دو تا نعره زد عباس ای جانم به قربان حسن روضه های ما همه لطف امام مجتباست شکر هر شب میروم در زیر باران حسن پیش زهرا آبرو داری کنیم و آوریم هی گلاب و دسته گل یاد یتیمان حسن ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•هم پریشان حسینم هم... و توسل به حضرت قاسم سلام الله علیه اجرا شده شب ششم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمجیدبنی فاطمه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام رضاجان فرمودند: پسر شبيب! اگر تو در این است که در اتاق­ها ساخته شده در با پیامبر و آل او، صلی الله علیهم ساکن شوی، قاتلین حسین علیه السلام را کن. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
و توسل به حضرت قاسم سلام الله علیه اجرا شده شب ششم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمجیدبنی فاطمه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ وقتی خواست بره میدان، نه زرهی به اندازش بود نه کلاه خود، اومد اذن میدان بگیره ابی عبدالله اجازه نداد، اومد تو خیمه همچین که بچه بغض کرده داره گریه میکنه زانوی غم بغل گرفته، مادرش یه نگاه کرد گفت: عزیزم الان خوشحالت میکنم، از تو بقچه یه چیزی در آوُرد یه نامه ای رو، گفت: این دستخط بابات امام مجتبی است، فرموده: هروقت کربلا رسیدید اینو بدید به قاسم به عموش برسونه، اینقدر خوشحال شد نامه رو آوُرد مقابل عمو جان، سرش پایین همچین که اباعبدالله نامه رو باز کرد، چشمش افتاد به دستخط داداشش شروع کرد گریه کردن، حسن جان کجایی ببینی داداشت رو غریب گیر آوُردن، در آن نامه نوشته: حسین جان،! نیستم کربلا یاریت کنم، عوض من قاسمم میدان بره... نوجوان دوازده سیزده ساله داریم یا نه؟ نگاه کن قد و قواره‌ی یه نوجوان دوازده سیزده ساله رو، ماه پاره بود نقاب به صورتش زده بودن... همچین که عمو اجازه داد قاسم بره، سرمه به چشمش کشیدن، موهاش رو شونه کردن، نقاب به صورتش زدن، عمو عباس کمک کرد سوار بر مرکب شد، اما پاها به رکاب اسب نمیرسید، حالا داره میره عمه زینب داره دعاش میکنه، صدای گریه‌ی اهل خیمه بلند شد، ابی عبدالله داره نگاه میکنه... اینقدر عاشق بودن این عمو و برادر زاده، شیخ جعفر شوشتری میگه: پشت خیمه وقتی خواستن وداع کنن ابی عبدالله قاسم رو بغل گرفت، اینقدر این دو بزرگوار گریه کردن یه وقت دیدن حسین و قاسم غش کردن، حالا حسین داره همه‌ی عشقش رو به میدان میفرسته، عمو قربون شمشیر زدنت عزیزدلم! مثل داداش حسنم شمشیر به دست گرفته، چقدر نترسه همه دارن براش وَ اِن یَکٰاد میخونن، صدای تکبیر بلند شد، خبر رسید به خیمه سرلشکرشون رو قاسم زمین زد، اما همه‌ی اهل خیمه یه صحنه ای رو دیدن صدا ناله ها بلند شد، یه وقت دیدن حسین دست روی سر گذاشت، قاسم رو دوره‌ اش کردن، یه وقت یه ناله ای رسید جلو خیمه ی عمو، به دادم برس حسین، وقتی رسید دید بدن غرق خونه، یه نانجیبی کاکُل قاسم رو گرفته... نوجوانی که پاش به رکاب اسب نمیرسید، شیخ جعفر شوشتری میگه: ابی عبدالله بدن قاسم رو گرفت، بغل کرد، خواست بیاد سمت خیمه، میدیدن پاهای قاسم روی زمین کشیده میشد، اینجا میگه دوتا دلیل داره یا اینقدر مصیبت بر حسین سخت بود حسین با قد خمیده قاسم رو آوُرده به سمت خیمه، یا اینکه بدن اینقدر زیر سم اسب ها بوده.... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
و توسل به حضرت قاسم سلام الله علیه اجرا شده شب ششم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمجیدبنی فاطمه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام رضاجان فرمودند: پسر شبيب! اگر مى خواهى شهداى كربلا نصيبت شود هنگامى كه ياد را مى كنى بگو: كاش من هم با آنها بودم و از فوز و بزرگ بهره مند مى گشتم. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net