eitaa logo
کانال ‌متن روضه
76.1هزار دنبال‌کننده
762 عکس
436 ویدیو
60 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
Taheri Shab 10 c.mp3
4.49M
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب تاسوعا محرم 96_ حاج محمد طاهری↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه جانسوز شام غریبان محرم 96_ حاج محمد طاهری↯ بگو خیمه از آن شعله های سرکش سوخت بگو که دامن هر کودکی در آتش سوخت *یکی از سپاهیان دشمن نقل میکنه میگه:: دیدم از یک خیمه آتش گرفته،دختر بچه ای دامنش آتش گرفته بود، با پای برهنه روی خارها می دوید اومد، قصدم بود آتش دامنش رو خاموش کنم، دست روی سر گذاشت گفت: ای مرد! من بابا ندارم گفتم: اومدم کمکت کنم آتش دامنتُ خاموش کنم، یه مقدار محبت که از طرف من دید،گفتم: اگه کاری از دستم بر میاد بگو برات انجام بدم گفت: سه روزه آب رو به خیمه ها بستند، اگه تو خورجین اسبت آب هست ،برام کمی آب بیار....می گه: ظرف آب رو آوردم، دیدم هی نگاه به آب میکنه،هی اشک می ریزه.... گفتم مگه آب نمی خواستی؟ گفت:آری ای مرد تشنه هستم،اما هنوز صدای بابام تو گوشمِ صدا می زد: آه جگرم داره می سوزه* چقدر پیکر از زخم لاله گون پیداست چه خارها که در آن لخته های خون پیداست تمام کرب و بلا بود گرم جوش و خروش سکینه جسم پدر را گرفته در آغوش سخن برای پدر گفت از هر باب ولیک فَجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب *عمه این بدنِ کیه؟گفت: حق داری عزیز دلم، بدن باباتِ، حق داری نشناسی این نانجیبها تا دیدند دختر اومد کنار بدن بابا،همچین که اومد دست بندازه زیر بدنِ بابا،" فَجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب" یه عده بی حیا ریختن تو گودال،" فجروها عن جسد ابیها" کشان کشان می بردنش* دوباره درحق اهل عزا جفا کردند سکینه را ز پدر عاقبت جدا کردند به سقف کهنۀ خانه چه اعتمادی هست به عهد های زمانه چه اعتمادی هست کجا زمانه پی فرصت قبولی بود سرِ بزرگِ زمان در تنور خولی بود *امروزمادرش فاطمه، در کنار گودال به سینه می کوبید، امشب هم کنار تنور خولی زن خولی برای نماز شب بیدار شده بود،زنِ با تقوایی بود میگه:دیدم از تنور نوری به آسمان کشیده شده، تا دَرِ تنور را برداشتم یه سربریده داخل تنور بود از حال رفتم،در حال مکاشفه دیدم هودجی از آسمان به زمین آمدن چند تا خانوم ازهودج پیاده شدند، خانومها هوای یه خانوم رو داشتند، جوان بود اما زیر بغلش را گرفته بودن، دیدم آمد کنار تنور، این سربریده رابرداشت، خونها را پاک می کنه، مادر! چرا محاسنت سوخته؟مادر!* سری که از شرفش کائنات نور گرفت چگونه جای به خاکستر تنور گرفت مخواه شرح گل و ظلمِ خار و بُن سخت است که شرح لحظه ی وَ شمرجالسٌ سخت است زنان زخیمه دویده خدا خدا گفتند و بی قرار به تل، وا محمدا گفتند چقدر زود زمیدان کارزار آمد طنین شیهه ی اسبی که بی سوار آمد رخ زمین شده از ظلم بی حساب کریه یکی به خونِ جگر گفت یا جوادَ ابیه بگو به آن جگر تشنه آب هم دادند بگو به خواهش دلها جواب هم دادند چگونه شب به فروغ ستاره رحم نکرد زمان به پیرهن پاره پاره رحم نکرد چه وحشیانه به تاراج رفت جامه ی او جامه او،نه عای او، زره ی او، کفش او، عمامه ی او چه بانگها که به تشییع آن جنازه زدند به اسب تازه نفس نعل تازه زدند *امروز عمه ی سادات خیلی مصیبت دید،زینب همۀ روضه هارو امروز دیده .. از یه طرف می دید، داداشش، اکبر و قاسم و بچه های خودش رو میاره، ازیه طرف دید داداشش یه قنداقه زیر عبا گرفته، ازیه طرف دید دست به کمر گرفته داره میاد، شریکة الحسینِ ،توی تمام روضه ها شریک بوده زینب... اما من بمیرم برایِ روضه هایی که تک و تنها بود، کنار گودال ،کنار خیمه های سوخته، امشب بچه ها رو سرشماری کرد، دید دوتا کمه، صدا زد: اُم کلثوم! خواهرم! اینها امانتی های داداشم هستند، پاشو بریم بگردیم تو این دشت،یه لیف خرما روشن کردن تو دشت، دنبالشون گشتند: دیدند کنار یه بوته خار،این بچه ها دست تو گردن هم انداختن، اسبها از رو بدنشون رد شدند، یه بچه رو زینب گرفت، یه بچه رو اُم کلثوم گرفت... بی بی زینب خسته یه گوشه ای نشسته بود،یه وقت دید یکی از نازدانه ها دوان دوان آمد، نشست روی زانوی عمه، داره از گوشش خون میاد، چی شده عمه؟ گفت: عمه می خواست گوشواره ام رو در بیاره،گفتم خودم در میارم،اما چنان گوشواره از گوشم کشید، پاره شد همه رو آروم کرد،یه وقت دید پشت خیمه ها یه ناله ای میاد،جلو اومد دید ربابِ،زانوی غم بغل گرفته، جانسوز گریه می کنه، گفت: عزیز دلم! عروسِ مادرم! تو باید کمک حال زینب باشی، بچه ها رو به سختی آروم کرد... صدا زد:بی بی جان! دست خودم نیست، تا امروز بچه ام دست خودم بود، شیر نداشتم بهش بدم، حالا که آب آزاد شده یه جرعه آب خوردم،شیر به سینه هام اومده، امّا بچّه ام نیست، اومدم پشتِ خیمه ها دارم می گردم،آخه خودم دیدم باباش همین جا دفنش کرد،هر چی می گردم نمی بینمش* ________ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
Taheri babolharam shame ghariban.mp3
4.42M
⇦🕊 روضه جانسوز شام غریبان محرم 96_ حاج محمد طاهری↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه جانسوز شام غریبان محرم 96_ حاج محمد طاهری↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ خدایا! پریشونه زینب، دلش خونِ زینب،خدایا! چه شامیِ شام غریبونه زینب،خدایا! توی خیمه ی نیم سوخته مهمونه زینب ،خدایا! با آتیش همه کربلا را سوزوندند با آتیش همه خیمه ها رو سوزوندند با آتیش چقدر دست و پا رو سوزوندند خدایا! خدایا! خدایا! چه بغضی آخه تو گلوی ربابه،خدایا! توی قتلگاه آرزوی ربابه،،خدایا! سری روی نی روبروی ربابه ،خدایا! سری که با لالایی تیرا خفته سری که یه دفعه یه مادر نگفته سری که داره از رو نیزه می افته خدایا! تو قتل و غارت یه گوشواره رفته،خدایا! به همراه شیرخواره گهواره رفته،خدایا! یکی سمت پیراهنِ پاره رفته،خدایا! خدایا! خدایا! خدایا! یکی برده امشب سری رو،خدایا! خدایا یکی برده انگشتری رو،خدایا! خدایا نگم قصه ی روسری رو،خدایا! *سیدبن طاووس تو لهوف میگه: دختری اومد مقابل عمه نشست،میگه:عمه منو نگاه کن،ببین چه وضعی دارم،گفت:قربونت برم عمه هم مثل تو شده.... بذار برات باز کنم،آوردن این قافله رو گردوندن کوفه و شام،آخر اومدن تو مجلسِ یزید،اومدن اونجا،یه وقت دیدن زنِ یزید بلند شده،با همون سر و وضع اومد داخلِ مجلس،همه حضار از همه کشورا بودن،یزید بهش بر خورد،عباش رو انداخت رو سرِ زنش، زنش پس زد،گفت:نانجیب من زن تو هستم، ببین ناموسِ آل الله رو چطور...... حالا فهمیدی چرا امام زمان میگه:" فَلاَندُبَنَّکَ صَباحَاً وَ مَساءً" شب و روز برات گریه می کنم،حالا فهمیدی از امام زمان سئوال می کنن،آقا برا کدوم روضه خون گریه می کنید،آیا روضه ی عموت عباسِ؟نه،روضه ی جدِّتِ؟ نه،روضه علی اکبر،قاسم..؟ نه...پس کدوم روضه است؟فرمود: من برا اون ساعتی خون گریه می کنم،که عمه ی مارو پشت دروازه ی ساعات نگه داشتن،یه عده می اومدن جلوش می رقصیدن...یه عده هلهله می کنن...یه عده کف می زنن... اشکات رو روی دستت ببر ،الهی بحق زینب،عجل لولیک الفرج.. ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
Taheri babolharam shame ghariban 2.mp3
2.16M
⇦🕊 روضه جانسوز شام غریبان محرم 96_ حاج محمد طاهری↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 سینه زنی زمینه زیبا قابل استفاده جهت شعار ابتدای جلسه _ ویژه ایام محرم و صفر _ سید محمد جوادی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ {مومن بی روضۀ تو دور از دریایِ نوره 2 از دنیا چی میفهمه هر کی از روضه دوره} 2 ( خونۀ مادريم ... تو حسینیه تِ ... 2 شب هایِ جمعه باز کربلا هیاتِ ) 2 زیرِ بارونِ رحمت تویِ هیات غرقِ اشکم باز امشب بی قراره روضه های دستُ مشکم یا ثارالله ، یا حسین ...... چندساله که با عشقت آرومه روزگارم هرجا که روضه باشه مثلِ بارون ببارم (مثلِ حر اومدم ... تا نگاهم کنی ... 2 باید کربُبَلا ... رو به راهم کنی ...) 2 بهترین جایِ دنیا واسه نوکر روضه هاتِ تنها راه نجات قلبِ زارم کربلاتِ یا ثارالله ، یا حسین ...... حسین ...... ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
Javadi _ babolharam.mp3
10.49M
⇦🕊 سینه زنی زمینه زیبا قابل استفاده جهت شعار ابتدای جلسه _ ویژه ایام محرم و صفر _ سید محمد جوادی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
بسمه تعالی کلامی با همراهان کانالِ متنِ روضه : سلام علیکم نظر به درخواست هایِ مکرر شما عزیزان مبنی بر با کانال هایِ دیگر به منظور بهره برداریِ بیشتر از مطالب کانال ،خواهشمند است با توجه به نزدیک بودن ایامِ عزاداریِ سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام هر کاربر به عنوانِ یک در نشرِ مطالبِ مجموعه و دعوتِ دوستان ، آشنایان و ذاکرین بوده و ما را در این مهم نماید. پیشاپیش از حُسن توجه شما همراهان گرامی کمال تشکر و قدردانی را داریم. 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 مناجات و توسل ویژۀ ایامِ محرم _ شب اول محرم 96_ حاج میثم مطیعی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ؛وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً؛ ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ آقا سلام ... ماه محرم شروع شد ... حسین جان ... آقا سلام ماه محرم شروع شد ... *یه بار دیگه محرمتُ دیدم ... آقا میدونی در خونت پرو شدم ... حالا که محرمتُ دیدم ، اربعین منو یادت نره ...* پشت سر مرقد مولا ، روبرو جاده و صحرا بدرقه با خودِ حیدر ، پیش رو حضرت زهرا *از همین امشب اگه خوب گوش کنی ، صداش به گوش میرسه ... "بُنیَّ ... بُنَّی قَتَلوکَ ... ذَبَحوکَ ... و مِنَ الماء ...* آقا سلام ماه محرم شروع شد باز این چه شورش است در عالم شروع شد با سوزِ آه آمدم ، آهِ مرا بخر آقا سلام ... رویِ سیاه مرا بخر .... خسته آمدم ... آلوده آمدم ... ای مظهر فضل خدا ... ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
babolharam Motiee_Shab01.mp3
1.55M
⇦🕊 مناجات و توسل ویژۀ ایامِ محرم _ شب اول محرم 96_ حاج میثم مطیعی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 مناجات و توسل ویژۀ ایامِ محرم _ شب اول محرم 96_ حاج میثم مطیعی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ اول باد پاییز، نوحه خوان آمد اولِ مهر عاشقان آمد اولین درسِ عشق : بابا آب! کربلا تا دمشق : بابا آب! *شاید سوال کنی چرا "کربلا تا دمشق بابا آب"آخه تا کربلا بودند صدا میزدند : آب ... آب‌ ... وقتی از کربلا رفتند صدا میزدند : بابا ... بابا ... ای حسین ... حسین جان ...* مشقِ هر روزِ دفترِ دلِ ما: الفِ قدّ و قامتِ سقّا *ای اهل حرم میر و علمدار نیامد... سقای حسین سید و سالار نیامد.‌‌... حسین جان ... حسین جان ...* بنگر ای دل! خزانِ صحرا را برگریزان باغِ زهرا را ... *پس فردا همه با احترام از مرکب ها پیاده میشن ... عصر روز یازدهم همه با صورت از مرکب ها رو زمین می افتند ... آقا ...‌‌ السلام علی ساکن کربلا ... دلم خیلی برات تنگ شده بود ...* میشود دشت از غم آکنده هر طرف غنچه ای پراکنده که گمان میبَرد که این پاییز بشکند پشت سَروها را نیز *کمرمو شکستی برادر ....* یا که این برگریزِ وحشتناک افکند برگِ نخلها بر خاک (قصّه ی نخل های بی سر،آه غصّه ی لاله های پرپر، آه)۲ نخل ها، لاله ها که تشنه لبند از کنار فرات تا اروند۲ شاعر : محمد مهدی سیار توجه: قسمت پایانی در حال آماده سازی می باشد ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
babolharam Motiee_Shab01b.mp3
1.97M
⇦🕊 مناجات و توسل ویژۀ ایامِ محرم _ شب اول محرم 96_ حاج میثم مطیعی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل ویژۀ ایامِ محرم _ شب دوم محرم 96_ حاج میثم مطیعی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ (برپا شده است در دل من خیمۀ غمی جانم چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی)۲ عمری است دلخوشم به همین غم که در جهان غیر از غمت نداشته ام یار و همدمی بر سیلِ اشک خانه بنا کرده ام ولی این بیتِ سُست را نفروشم به عالمی *آقا دلم میخواد برات گریه کنم ... اگر نمیتونم گریه کنم تقصیر خودمه ... انقدر با این چشمام گناه کردم چشمام خشک شده ... این اشک ها تمامی دارو ندار ماست آقا به حق حضرت زهرا قبول کن ... آقا به خاطر مادرت که لحظه های آخر صدا میزد:بُنَیَّ.......‌ بُنَیَّ....* بر سیلِ اشک خانه بناکرده ام ولی این بیتِ سُست را نفروشم به عالمی *اگه خدا بخواد تا آخر عمرم هیچ کسی رو بر شما ترجیح نمیدم ... برای هیچ کس دیگه گریه نمیکنم ... آخه امام رضای من فرمود : "یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ..." به یاد کلام امام خراسان بیا نوحه سر کن تو هم مثلِ ریان *ای ریان بن ابی شبیب ، یادت باشه فقط برای حسین گریه کن ...* *به یاد کلام امام خراسان بیا نوحه سر کن تو هم مثلِ ریان بخوان و بسوزان حسین جان ... حسین جان ... حسین جان ...* بر سیلِ اشک خانه بناکرده ام ولی این بیتِ سُست را نفروشم به عالمی گفتی شکارِ آتش دوزخ نمی شود می خوانی ام به حُکم روایات روشنی می خواهمت مطابق آیات محکمی ذی الحجّه اش درست به پایان نمی رسد تقویم اگر نداشته باشد مُحرّمی ... شاعر : سعید بیابانکی ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
babolharam Motiee_Shab02 a.mp3
2.68M
⇦🕊 روضه و توسل ویژۀ ایامِ محرم _ شب دوم محرم 96_ حاج میثم مطیعی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 مناجات و توسل ویژۀ ایامِ محرم _ شب دوم محرم 96_ حاج میثم مطیعی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ یکی از آزاده هایِ دفاع مقدس میگه پاییز سال ۶۸ اسرایی که عراق بودن یه پاداشی گرفتن که به همۀ مصیبتایِ اسارت می ارزید؛ اون سال اسرا رو بردن کربلا ... من نمیدونم ؛ شاید این اسرا زیر لب زمزمه میکردن : کربلا کربلا ما داریم می آییم ... خلاصه میگه اتوبوسا رسیدن کربلا ، یکی یکی جلو درِ حرم ایستادن ما رو پیاده کردن ، غوغایی به پا شد ... نسیمی جانفزا می آید بویِ کرب وبلا می آید .... *دلم کربلا میخواد ... چرا منو کربلا نمیبری؟!* نسیمی جانفزا می آید بویِ کرب وبلا می آید .... واویلا ... واویلا ... واویلا ... *آقا داره میرسه کربلا....* میگه خلاصه ما رسیدیم کربلا ،صحنۀ پیاده شدن این اسرا مشتاقان اباعبدالله چقدر زیبا بود ، میگه تا از این اتوبوسا پیاده میشدن همه می افتادن رو خاک کربلا ... زمین رو بوسه باران میکردن ... دلت کجا میره؟... به چی فکر میکنی؟... همه به سجده افتادند ... خوشا روزی که در سجده بگویم رسیدم کربلا الحمدلله ... با سر همه رفتن به پابوسی بی سر یک بی سر و پا مانده به امید اشاره... *من هنوز روضه نخوندم ...* قسمت نشد که بال و پری دست و پا کنم اما به شوق دیدن تو با سر آمدم ... *یعنی میشه یه روز منم مثل محسن حججی بی سر بیام خدمتت ... حالا این رزمنده میگه این اسرا با فشار سربازایِ بعثی از رو زمین بلند شدن ... با چه حالی وارد حرم امام حسین شدن ... یه عمر تو سنگرا با حسرت از راه دور سلام میدادن اما حالا تو حرم ارباب بودن ... میگه همه شروع کردن سر و صورتشون رو در و دیوار حرم مالیدن ... سربازای بعثی نذاشتن آزاده ها قبل از ورود به حرم وضو بگیرن ... میگه بچه ها همه با هم جلو درِ ورودیِ حرم همونجا شروع کردن با خاک تیمم کردن ،اونقدر دست ها به زمین خورد تمام فضا پر شد از غبارِ صحن و سرای امام حسین ، اینا رفتن کربلا ... امشب خیلی خوب گریه میکنی؛ معلومه خیلی دلت کربلا میخواد ... بلند شو بریم کربلا ،بریم باب القبله ، روبرویِ ضریح بیفت روی خاک، با تربت کربلا تیمم کن ، سلام بده بگو : آقا سلام میدهم و دلخوشم که فرمودی هر آنکه در دل خود یاد ما کند زائر ماست... *بیا بریم بهش سلام بدیم : السلام علی مَن جَعَلَه الشفاء فی تربته ... السلام عَلی مَنِ الاجابَة تَحت قُبَّتِه ... *دست ادب به سینه بذار ،شاید امشب ما رو زائر خودش حساب کنه : "السلام علی غریبِ الغربا" "السلام علی شهیدِ الشهداء" *امام زمان خودتون فرمودید ...* "السلام علی قتیلِ الاَدعیاء ..." سلام بر اون آقایی که حرومزاده ها کشتنش... *غریب گیر آوردنت ... یادت نره صداش کنی ... حسییین جان ...* "السلام علی ساکنِ کربلا..." *آی جوونی که تا به حال کربلا نرفتی،امشب کربلاتو بگیرا ...* دستت همیشه روی سرِ ما پیاده هاست این اربعین به لطف خدا کربلایی ام ... (کنار قدم هایِ جابر سوی نینوا رهسپاریم ... ستون های این جاده را ما به شوق حرم میشماریم)۲ شبیه رباب و سکینه برای شما بی قراریم از این سختی و دوری راه به شوق تو باکی نداریم (فدایی زینب،پر از شوق و عشقیم)۲ اگر که خدا خواست،به زودی دمشقیم لبیک یابن حیدر ... یابن حیدر ... یابن حیدر‌ ... *آقا ما رو بردی کربلا ... حالا بیا بریم تو قافله ای که مثل فردا میرسه کربلا ... فریاد یا محمدا ،حسین رسید به کربلا ... طبرانی در معجم الکبیر نوشته : "فَلَمّا احيطَ بِحُسَينٍ عليه السلام حينَ قُتِلَ" وقتی محاصره کردند دیگه نگذاشتند که پیش بره "قالَ: مَا اسمُ هذِهِ الأَرضِ؟! "آقا پرسید اسم اینجا چیه؟ "قالوا: كَربَلاءُ..." اینجا کربلاست. خوارزمی میگه تا آقا شنید فرمود: "انزِلوا، هذا مَوضِعُ كَربٍ وبَلاءٍ " به اصحابش فرمود: همه پیاده بشید؛ اینجاست محل کرب و بلا ... "هاهُنا مُناخُ رِكابِنا ومَحَطُّ رِحالِنا "همینجا بار و بنه به زمین میگذاریم "وَ مَقتَلُ رِجالِنا" اینجا مردایِ ما رو میکشن "وسَفكُ دِمائِنا..." اینجا خون های ما رو بر زمین میریزند ... *بمیرم زینب داره این حرفا رو میشنوه ،چه حالی داره زینب ...* ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
babolharam Motiee_Shab02 b.mp3
5.72M
⇦🕊 مناجات و توسل ویژۀ ایامِ محرم _ شب دوم محرم 96_ حاج میثم مطیعی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و مقتل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب دوم محرم 96_ حاج میثم مطیعی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ کاروان آل الله، (رسیده از راه) ۳ زیر لب مولا گوید، (أعوذ بالله) ۳ هُنا ، مُناخُ رِکابِنا ... مَحَطُّ رِحالِنا مَقْتَلُ رِجالِنا .... رکابِ ناقه می‌گیرد ، علم به دستِ آب آور مؤذن حرم باشد ، علی اکبر .... *حالا زینب چی میگه؟* حسین ، عزیزِ مادر حسین ... می‌شود خوابم تعبیر، (بیا برگردیم) ۳ می‌شوم از غصه پیر، (بیا برگردیم) ۳ حسین ، به جان مادر قسم، من اینجا دلواپسم بدون تو بی کسم حسین ، دلم غرقِ اضطرار، ببینم بر جسمِ یار جراحاتِ بی شمار قرار قلبِ من حالا، سرت به شانۀ خواهر خدا نیارَد آن دم که ، شوی بی سر ... حسین ، عزیزِ مادر حسین ... *روضه من تمامِ ...دیگه خیلی از حرفا رو نمیزنم ... " فَنَزَلَ القَومُ..."با چه عزت و احترامی... "وضُرِبَت خَيمَةُ الحُسَينِ عليه السلام لِأَهلِهِ وبَنيهِ" اول ، اصحاب آمدند خیمۀ حضرت و فرزندانش رو برپا کردند. بعد آخه میگه: "وضَرَبَ عَشيرَتُهُ خِيامَهُم مِن حَولِ خَيمَتِه" بقیه اومدن خیمه شون رو گرداگرد خیمۀ آقا زدن کربلا رفتی؟خیمه گاه؟ اون سر در خیمه گاه نوشته: "السلام علی خیامِ الخالیَه مِن الحسین و اصحابِه..." سلام بر خیمه های خالی از امام حسین و اصحابش اصحاب همه دور تا دور اینا رو گرفته بودن ، زینب با یه احترام و شکوهی پیاده شد اما گذشت ... گذشت ... گذشت ... پاسدار خیمه ها ، بی دست ، علقمه افتاد ..‌. خودِ امام حسین از چپ و راست حمله به خیام رو دفع میکرد، تا اینکه کار به جایی رسید که ناحیۀ مقدسه فرمود : از چپ و راست به خودش میپیچید ... دیگه دشمن به خیمه ها طمع کرد ... آه دمی که لشکر اعدا نکرد شرم کردند رو به خیمۀ سلطانِ کربلا ... *زینب مواظب باش... "أقبَلَ الأَعداءُ حَتّى أحدَقوا بِالخَيمَةِ..." همون حرومزاده ها اومدن ... دور تا دور خیمه ها رو گرفتن ... (اینجا به ظاهر خیمه هست ولی حرم رسول اللهِ...) امام حسین فرمود:"هل مِن ذابٍّ یَذُبُّ عن حرمِ رسول الله؟! " ... در حریم وحی دشمن تاخته دخت زهرا رنگ خود رو باخته... شمر صدا زد: " اُدخُلوا ..."برید داخل ... "فَاسلُبوا بِزَّتَهُنَّ ..." برید هر چی دارن غارت کنید ... روایت داره: "فَدَخَلَ القَومُ فَأَخَذوا كُلَّ ما كانَ بِالخَيمَة ..." اومدن داخل ... همه چی رو بردن ... زینب ... زینب ...* بیرق عشقت بالا ،(اباعبدالله ...) ۳ کل یوم عاشورا ،(اباعبدالله...) ۳ حسین ، سلام ای بالانشین ،سلام ای خونین جبین بخر ما را اربعین ... من الغریب تو اوج ، تمام روضه هایِ تو خدا چه روضه ای خوانده برای تو ... حسین ، قتیل العَطشان ، حسین ... حسین ، عزیزِ مادر حسین ... شاعر : روح اله اسماعیلی ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
babolharam Motiee_Shab02 c.mp3
2.38M
⇦🕊 روضه و مقتل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب دوم محرم 96_ حاج میثم مطیعی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل ویژۀ ایامِ محرم _ شب سوم محرم 96_ حاج میثم مطیعی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ ای ماه آفتاب ز رویِ تو آیتی دریا و آبشار زچشمت کنایتی در تند باد معرکه ما را تو سرپناه در برف ریزِ حادثه چترِ عنایتی *پناه عالمیان زینبت پناه ندارد بجز توای شه خوبان پناهگاه ندارد شب رقیه س ... اگر اجازه دهی صف کشیده ازپی ات آییم که این سپاه نگوید حسین سپاه ندارد *باشه چیزی نمیگم تو این غزل اول ملاحظتُ میکنم* در تند باد معرکه مارا تو سرپناه در برف ریزِ حادثه چترِ عنایتی اللهُ نور،قصۀ اصحاب کربلاست جاری ست خونِ سرخ تو در هر روایتی تو کشتیِ نجاتیُ ما با تو رهسپار مقصدکجاست ای که چراغ هدایتی ما ایستاده ایم کنارِ تو یاحسین فارغ زِ هر حکایتیُ هر شکایتی یک روزصبح قسمت مادلشکسته هاست لبخندِ مهربانُ نگاهِ رضایتی ... *بگی ازت راضیم، خدا ازت راضی باشه ... مولایِ منی ... آقای منی* امن یجیبِ دست تو مارا مدد شود ما ابتدای راه و تو آن بی نهایتی اهل ولایتِ تو خدایا بهشتی اند ای دل بهار باش که اهل ولایتی ... ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
⇦🕊 روضه و توسل ویژۀ ایامِ محرم _ شب سوم محرم 96_ حاج میثم مطیعی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ ما امشب میخوایم از یه شهیدبزرگوار مدد بگیریم که خیلی برا امام حسینُ بچه هاش گریه کرده ، هفته دفاع مقدس اون راوی دفاع مقدس ،اون رزمنده که این خاطره رو برای ما تعریف کرد ، گفت من به یه شرط این خاطره رو میگم ،به این مردم بگین برا شهادت من دعا کنن خدایا : آرزوی شهادت رودردل آرزومندانش مگذار این راوی میگه من یه مدتی با شهید(امرالله بابابزرگی) که یه جوون بیست سه ،بیست چهارساله بود تو یه گروهان بودم شب عملیات والفجر8 بود همه رزمنده ها بیرون از مقرجمع شده بودن آماده عملیات همه آماده میگه ؛ من یه کاری داشتم برگشتم تو مقر دیدم تو حیاط تنها یه نفرنشسته کنجکاو شدم آروم رفتم ببینم کیه دیدم امرالله بابابزرگی نشسته زیر درخت دقت کردم دیدم عکس بچهاشو دستش گرفته ،عکس یه پسر دو ساله یه دختر 45 روزه داره نگاه میکنه گریه میکنه ... میگه باخودم فکر کردم شب عملیاتِ امرالله دلش هوایِ بچه ها و خانوادشُ کرده مثلا خواستم ازاین حال و هوا درش بیارم رفتم جلو با شوخی و خنده گفتم آقا امرالله شب عملیات یادت افتاده بابا شدی هوایی شدی ... یهو با همون صورت پر از اشک برگشت بایه حالتی که خیلی بهش برخورده بود گفت ؛ نه بعد جلو چشمای من عکس بچه هاشُ پاره کرد ریز ریز کرد . اومدم جلو نشستم مقابلش چرا این کارو کردی چرا عکس بچه ها رو پاره کردی؟ با گریه برگشت گفت؛ فلانی من دیگه برنمیگردم من داشتم بابچهام حرف میزدم داشتم بهشون میگفتم بچها درسته که پدر از دست میدین سایه پدر از سرتون کم میشه ،اما غم نداشته باشین امام هست امت هست دست نوازش به سرتون میکشن ... خیلیا بهتون محبت میکنن همه بهتون احترام میذارن بچه ها دخترم پسرم شما وضعتون خیلی خوبه ... ها چیه چرا گریه میکنین تو چرا گریه میکنی چیشده ؟ میگه امرالله همینجور داشت برام می گفت ... می گفت؛ داشتم به بچهام میگفتم بچه ها یه روزی هست بهش میگن عاشورا ... دخترم،پسرم عصر اون روز سر پدر کربلا رفت بالای نیزه ... به بچهام گفتم؛ خبر ندارین تازیانه ها شروع شد ، بیابون گردی هاشروع شد ، سیلی خوردن هاشروع شد حتی نذاشتن بچها برا باباشون گریه کنن اگه گریه میکردن ، نه نه نه اگه گریه میکردن رزمنده میگه؛ (امرالله) اینارو میگفت زار زار گریه می کرد، راوی میگه خیلی خجالت کشیدم هیچی نگفتم اون شب گذشت رفتیم عملیات برگشتیم هرچی دنبال امرالله گشتم پیداش نکردم بچه ها (امرالله) کجاست؟ گفتن امرالله شهید شد پیکرشم جاموند بدنش موند درصحرا... این راوی میگه : گذشت،گذشت 14سال گذشت، روز8محرم شد گفتن؛ یه سری شهید آوردن کرج منم رفتم اونجا داشتم شهدارو نگاه میکردم دیدم رویه کفن نوشته؛ پاسدارشهید (امرالله بابابزرگی) چی میخوای بگی امشب ... هیچی ازش نمونده بود نگاه کردم نه تنی،نه سری، فقط چند تا استخوون مونده بودبا یه پلاک... گفت روزتشییعش شد روزتاسوعا شد هممون رفتیم همینجورکه داشتیم شهید و تشییع میکردیم دیدیم یه صدای بلند و محزونی... من قلبن کهی ومن صوت العظیم میگه ؛دیدم یه صدایی بلنده هی میگه بابا نمیذارن من تورو ببینم بابا رفقات نمیذارن ببینمت بابا دخترت بزرگ شده دخترت 14ساله شده میخوام ببینمت ... مگه طاقت میاورد یه مشت استخوان نشونش بدن ،بگن بیا ببین این باباتِ ... نذاشتن ببینه ... یه دختری می شناسم؛آخ یه نازدانه سه ساله ای می شناسم 14ساله نبود، برمیگردم نه کارت دارم امشب... من میگم شاید اگه دختر(شهیدبابابزرگی) همون روز تشییع موقعی که ناله می کرد، اگه صدای باباشو می شنید بهش می گفت دخترم تو این 14سال هر وقت دلت تنگ شده عکس منو نگاه کردی درد و دل کردی ، گریه کردی خالی شدی دور و بریا آرومت کردن ... اما بمیرم برا دخترایِ حسین ... "صلی الله علیک یا مقطوعَ الرَِاسِ من القَفا" ... ای حسین "السلام علیک یا مَسلوبةِ العِمامةِ والرَّداء " ... ای حسین ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
babolharam Motiee_Shab03 a.mp3
3.65M
⇦🕊 روضه و توسل ویژۀ ایامِ محرم _ شب سوم محرم 96_ حاج میثم مطیعی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و مقتل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب سوم محرم 96_ حاج میثم مطیعی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ ابن جوزی نوشته در بستان الواعظین "فأمَرَ براسِ الحسین" یزید دستور داد؛ سر رو بردن "فنُصِبَ علی الباب" جلویِ در دارالاماره آویزان کردن ... یاصاحب الزمان اگه آقایی کنی بیا... "وجمیعُ حرمِه حولَه" دخترا کنارش بودن ، زنها کنارش بودن ، سه ساله نگاه میکرد ... بابا ... بابا چرا بالانشین شدی؟!... حسین ... سلام ای بالانشین ، ای حسین ... "وجمیع حرمه حوله"خانوادش دوروبرش بودن"و وُکِّلَ به الحرس" نگهبان گذاشت نه یه نفر، نه دو نفر ... یه دستوری داد ، دستور می رسد ازجانب امیر ؛اطاعت لازمه، "قال اذا بکت منهن باکیه" هر وقت یکی از این دخترها گریه کرد اگه زن ها گریه کردن "فالطموها" بزنینشون بهشون لطمه بزنید "فالطموها"بزنید زن ها رو ... حالا زن های بزرگ شاید بتونن خودشونو نگه دارن اما مگه دختر بچه ها میتونن سربریده ببین گریه نکنن ... بابا دلم برات تنگ شده ... یعنی این ناز دونه ها چقد کتک خوردن ؟ کمکم کن ... روایت میگه؛ این سر 9 ساعت بین زن ها آویزان بود همه نگاه می کردن ... ای وای ... آخ اگه عاشوراتو ندیدم ،بدون خیلی دوست داشتم ... ای زنها مویه کنید ... خواهرای من ناله بزنین ... آخ برا اون آقایی که خواهرش ام کلثوم سربلند کرد ..." وإنَّ اُمَّ كُلثومٍ رَفَعَت رَأسَها " سرشو بالابرد "فَرَأَت رَأسَ الحُسَينِ عليه السلام " سر برادر رو دید "فَبَکَت" گریه کرد ... کاش گریه نمیکرد ... یازهرا ... "فَرَفَعَ یَدَه بعضُ الحرَسِ" یکی از نگهبانا دستشو بلند کرد، دست نحسشُ بالا برد "ولَطَمَها لَطمَة" یه لطمه ای به صورتش زد، یه سیلی زد نه بیشتر ... اما ... "حَصَرَ وَجهَها" همۀ صورت به تمامه آسیب دید همش آسیب دید ... روضه رقیه رو خوندم اگه فهمیده باشی ... این خانوم جا افتاده ،بزرگسال، تمام صورتش آسیب دید، یه لحظه ... فقط یه لحظه دختربچه سه ساله رو تصور کن ... اصلا مگه میشه به این صورت سیلی زد؟! اگه سیلی بخوره چه اتفاقی میفته ؟! دو بیت دیگه زمزمه میخونم آروم گریه کنی ... بابا... سیلی نخورده نیست کسی درمیان ما اما چگونه با تو بگویم ... چگونه ام؟ دست عدو بزرگتراز صورت من است... بابا ! دست عدو بزرگتر از صورت من است یک ضربه زد گذاشت اثر بر دوگونه ام ... ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
babolharam Motiee_Shab03 b.mp3
1.86M
⇦🕊 روضه و مقتل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب سوم محرم 96_ حاج میثم مطیعی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه حضرت حر ویژۀ ایامِ محرم _ شب چهارم محرم 96_ حاج میثم مطیعی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ نیگام میکنی دوست دارم آب شم میخوام ازخجالت برم تو زمین بجز گریه چیزی ندارم دیگه ... پشیمونم ازکار زشتم همین چقدسخته احساس شرمندگی یکی قفلُ از بغضِ من وا کنه زمان کاشکی سمتِ عقب برمیگشت زمین کاش زیرپام دهن واکنه مسیر تو رو بستم از هر طرف عذابم میده صحنۀ اون گناه به قرآن دوست دارم از عمق دل ببخشین،حلالم کنین،روم سیاه *ای حر ...* تو مگو ما را بدان شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست *شب چهارم رسید ... زودتموم میشه همه دستای گدایی رو درگاه خدا بلند کنید ،باالحسینِ الهی العفو ...* مسیر تو رو بستم از هر طرف *گفت میرم کوفه ... اجازه نمیدم ... برمیگردم، اجازه نمیدم ... یه نگاهی کرد فرمود : "ثکَلَتکَ اُمُّک؛ ماتُرید مِنّی" مادرت به عذات بشینه از من چی میخوای؟! * مسیر تو رو بستم از هر طرف عذابم میده صحنۀ اون گناه به قرآن دوست دارم از عمق دل ببخشین،حلالم کنین،روم سیاه یه جفت حلقۀ اشکِ دورِ چشام یه جفت چکمۀ جنگی رو گردنم اجازه بدی بر می گردم پیشت میخوام اشتبامو تلافی کنم... همون جوری که مادرت دوس داره میخوام از غم عشق تو پر بشم... همونجوری که مادرم دوس داشت مثه روز اول بازم حر بشم ... منو تویِ آغوش گرمت بگیر بیا و قبول کن پشیمونیمو با دستمال زردت بیا و ببند دل خسته و زخم پیشونیمو *وقتی رو زمین افتاد آقا رو صدا نکرد ... اما یه وقت دید یه دست مهربونی سر روبلند کرد،به دامن گذاشت"فَجَعَل یَمْسَهُ التّراب عَن وجهِه" آقا شروع کرد خاک ها روپاک کردن ... بعد فرمود :"َانت الحرُّ کماسَمَّتک امُّک" مادرت چه اسم خوبی برات گذاشت ...* ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
babolharam Motiee Shab04 a.mp3
7.59M
⇦🕊 روضه حضرت حر ویژۀ ایامِ محرم _ شب چهارم محرم 96_ حاج میثم مطیعی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir