┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•بغض کرد و گفت مردم...
#قسمت_اول_روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها و سیدالشهداء علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
بغض کرد و گفت مردم! شعله ها از در گذشت
بر سر دختر چه آمد تا که بابا درگذشت
زد به سینه، چند یازهرای اشک آلود گفت
بعداز آن از چند و چونِ روضه ی مادر گذشت
روضه خوان رفت و به ظهرِ داغِ عاشورا رسید
من همان جا ایستادم... شعله ها از در گذشت
من میان کوچه بودم روضه خوان در کربلا
آه، آن شب بر دلِ من روضه ای دیگر گذشت
*حالا یه مصرع میره مدینه یه مصرع میره کربلا...*
تازیانه رفت بالا و غلاف آمد فرود
تیغ پشتِ تیغ از جسمِ علی اکبر گذشت
*امشب رو جدی بگیر...امشب شهادتنامه عشاق امضا می شود...من رو ببخش امامِ زمانِ من...*
شعله بود و محسنِ شش ماهه و دیوار و در
تیری آمد از گلوی تشنه ی اصغر گذشت
*حسین.....اگه اربعین کربلا نیومدم امشب صدامُ به کربلا می رسونم..*
میخِ در بر سینه ی پرمهرِ مادر حمله کرد
*آی مادرم با صورت به زمین افتاد....صدا زد:"وَ سَقَطتُ لِوَجهی..."من با صورت به زمین افتادم...*
میخِ در بر سینه ی پرمهرِ مادر حمله کرد
آب دیگر از سرِ عباسِ آب آور گذشت
*شاید تا شب تاسوعا زنده نباشم...همین یک بیت رو میگم...از الان نگرانِ شب تاسوعام....*
دستی نداری تا از زمین پاشی
میشه دوباره باز علمدارِ حرم باشی
این بچه ها دیگه نمیخوان آب،تو رو میخوان
میخوام دوباره باز سقا شی..
*یا صاحب الزمان! آجرک الله....*
ریسمان بر گردن حبل المتین انداختند
*علی رو می بردند...دنبال حیدر می دوید...از سینه اش خون می چکید....*
ریسمان بر گردن حبل المتین انداختند
قافله از بین غوغایِ تماشاگر گذشت
*همه ناله بزنند...آقامونُ کشتند...*
ذکرِ حیدر داشت زهرا مسجد از جا کنده شد
*وقتی آمد خطبه بخونه زمین و زمان گریه می کردند...*
ذکرِ حیدر داشت زهرا مسجد از جا کنده شد
ذکر حیدر داشت مولا از دلِ لشکر گذشت
*فَقَطَّعوهُ بِاَسیافِهِم اِرباََ اِرباََ....دیگه خسته شد..."وَ ضَعُفَ عَنِ القِتال...وَ وَقَفَ لِیَستَریحَ ساعةََ..."کجا رو داری میگی؟! *
درد پهلو، زخم بازو... فاطمه از پا نشست
تیر و نیزه از تنِ فرزندِ پیغمبر گذشت
*وَ بَقِیَ کَالقُنفُذ..."بدنش مثل خارپشت شد....حسین....*
من سراپا اشک بودم، طاقتم از دست رفت
روضه خوان از ماجرایِ خنجر و حنجر گذشت
روضه ها اینجا گره می خورد، بابا رفته بود
هیچکس اما نمی داند چه بر دختر گذشت...
*دخترش آمد کنار بدن پاره پاره..."فَاعتَنَقَت جسَدَالحسین...وَاجتَمَعَت عدّةٌ مِنَ الاعراب...حتّی جَرّوها عنه..."انقدر به دخترش لگد زدن،شبیه مادرش زهرا شد...اما فقط همین یه جمله رو بگم...اون ساعتی که دیگه تنها شد...اضطراب به خیمه هاش افتاد..."وَ نَظَراََ الی یَمیناََ و شِمالاََ...."یه نگاهی به راست و چپ کرد...."وَ لم یَرَ مِنَ اصحابِهِ اَحَداََ..."دیگه کسی رو ندید...صدا زد:"اَما من مغیثِِ یُغیثُنا لِوَجهِ الله...؟!هل مِن ذابٍّ یَذُبُّ مِن حَرَمِ رسول الله....؟!هل مِن مُعینِِ یُعینُنا....؟! "کسی جوابش رو نداد....صدایی بلند نشد....فقط یه صدا بلند شد..." فَارتَفَعَت اَصواتُ النِّساء بالعَویلِ والبُکاء...."دختراش ناله می زدند.....
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#حاج_میثم_مطیعی
#شب_چهارم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
Motiei_Babolharam_net_shab4-1.mp3
5.44M
|⇦•بغض کرد و گفت مردم..
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها و سیدالشهداء علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
هرچی، عرفش خوبه!!
آقایونِ هیئتی
کسی با یه وجب ریش
حر و مسلم ابن عوسجه نمیشه ..
به جای ریشِ بلند،
ریشهمون رو گره بزنیم
به زلف امام حسین و اهل بیت(ع)
#مسخره_بازی
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•کجا بودید؟!..
#قسمت_دوم_روضه اصحاب حضرت اباعبدالله سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
کجا بودید؟!
لحظهای که امامتون صداتون کرد
هی گریه کرد و زیر لب دعاتون کرد
وقتی که دست و پا می زد نگاتون کرد
کجا بودید؟!
با ناسزا بچهها رو که میبردن...
سرِ روی نیزهها رو که میبردن...
با گریه گوشوارهها رو که میبردن...
*عینِ مقتلِ....اومد گوشواره دختر حسین رو می کشید گریه می کرد....گوشواره رو می بری ببر...دیگه چرا گریه می کنی؟گفت:دلم به حالتون می سوزه...خب از این کار دست بردار....*
کجا بودید؟!
با ناسزا بچهها رو که میبردن...
سرِ روی نیزهها رو که میبردن...
با گریه گوشوارهها رو که میبردن...
*آقا! حرف ما اینه...*
گدا مگه جز تو کیُ داره
یا ثارالله وابن ثاره...
چشام فقط برا تو میباره
یا ثارالله و ابن ثاره...
#شاعر: رضا یزدانی
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_اصحاب_علیهم_السلام
#حاج_میثم_مطیعی
#شب_چهارم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
Motiei_Babolharam_net_shab4-2.mp3
1.33M
|⇦•کجا بودید؟!..
#قسمت_دوم / #روضه اصحاب حضرت اباعبدالله سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
هرچی، عرفش خوبه!!
آقایونِ هیئتی
کسی با یه وجب ریش
حر و مسلم ابن عوسجه نمیشه ..
به جای ریشِ بلند،
ریشهمون رو گره بزنیم
به زلف امام حسین و اهل بیت(ع)
#مسخره_بازی
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
#قسمت_پایانی_روضه و توسل به جناب حر سلام الله علیه اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
*پسر فاطمه تنها شد...یه وقت صدا زد:"یا مسلمَ بن عقیل! یا هانی بن عروه! یا مسلمَ بنَ عوسَجه! یا حبیب ابن مظاهر! یا بُرَیر! یا زُهَیر!قومو عن نَومَتِکُم اَیُّهاالکرام! "بلند شید..."وَادفَعوا عَن حَرَمِ الرَّسول.."بیاید دفاع کنید...دخترام تنها موندن...*
کاشکی اونجا بودم وقتی تنها بودی
با لب های خشکت هل من ناصر خوندی
زیر لب می پرسید کو هانی و کو مسلم...؟!
کو حر و کو عابس؟
کو اکبر و کو قاسم ؟
*امشب می خواستم روضه حر رو بخونم...همون آقایی که وقتی اومد مقابل لشگر ایستاد،صدای غریبی بلند کرد...راوی میگه: "وَاضطَرَبَ قُلبُه،وَ دَمَعَت عَیناه فَخَرَجَ باکیاََ مُتَضَرِّعاََ... " یه مرتبه دلش آشوب شد...شروع کرد گریه کردن...یه گوشه ای ایستاد...تصمیم خودش رو گرفت..." فَضَرَبَ فَرَسَه قاصداََ نَحوَالحُسَین.. " چندتا کارم انجام داد...اول سپر رو واژگون کرد...یعنی من برای جنگ نیامدم ..."وَ یَدُهُ عَلی رأسِه" دست ها رو روی سر گذاشت... شروع کرد با خودش حرف زدن... خودش رو توبیخ کردن... مناجات کردن...یه وقت صدا زد:" اللّهُمَّ الیک اَنَبتُ و تُب عَلَیَّ.."من توبه کردم...توبه من رو قبول کن...مگه چه کار کردی؟!" فَقَد هَرَبتُ قُلوبَ اَولیائک و اولاد بنتِ نبیّک صلی الله علیه و آله ...."من دل دخترای حسین رو لرزوندم...اومد مقابل آقا ایستاد..."اِرفَع رأسَکَ یا شَیخ! "سرت رو بلند کن...رفت میدان یه حرفی به مردم زد...مقابل لشگر ایستاد...گفت:آی مردم! آبی که ماهیان دریا ازش متنعمند؛ وحشِ بیابون ازش می خوره؛ شما به پسر پیغمبرتون نمیدید؟!وقتی رو زمین افتاد آقا رو صدا نزد... یه هو یه دست مهربونی سر رو بلند کرد،رویِ دامن گذاشت... "فَجَعَلَ الحُسین یَمسَحُ التُّرابَ عَن وَجهِه..."شروع کرد خاک ها رو پاک کردن... آی باوفا!... ساعتی نگذشت تنها شد... وقتی به گودیِ قتلگاه افتاد...وقتی سینه مبارکش سنگین شد...فقط یه نفر به دادش رسید... یه صدایی شنیده شد..."بُنَیَّ.... بُنَیَّ.... قَتَلوکَ... ذَبَحوکَ... وَ مِنَ الماء مَنَعوکَ..." پس خواهرش چه کار می کرد...؟!می نشست... بلند می شد.... با صورت به زمین می افتاد....صدا می زد:یکی به برادرم کمک کنه....
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_حر_علیه_السلام
#روضه_اصحاب_علیهم_السلام
#حاج_میثم_مطیعی
#شب_چهارم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
Motiei_Babolharam_net_shab4_3.mp3
5.73M
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به جناب حر سلام الله علیه اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
هرچی، عرفش خوبه!!
آقایونِ هیئتی
کسی با یه وجب ریش
حر و مسلم ابن عوسجه نمیشه ..
به جای ریشِ بلند،
ریشهمون رو گره بزنیم
به زلف امام حسین و اهل بیت(ع)
#مسخره_بازی
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•برادر تشت خون را ...
#قسمت_اول / #روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلاماجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
برادر تشتِ خون را لاله باران کرد، یادم هست
وَ بغضِ خویش را در سرفه پنهان کرد، یادم هست
صدا زد رفتم اما با تو در هر حال خواهم بود
برادر با تو تا هنگامه ی گودال خواهم بود
*شب امام حسن رسید...کجا رو داری میگی؟جُناده میگه آمدم خدمت امام حسن،دیدم تشت مقابلشِ...لخته های خون از گوشه های دهان مبارکش داخل تشت می ریخت....میگه گفتم آقا من رو موعظه کن....صدا زد"یا جُنادَه ! اِستَعَدَّ لِسَفَرِک..."جناده خودت رو برای سفر آخرت آماده کن."وَ حَصِّل زادَکَ قَبلَ حُلولِ اَجَلِک...."قبل از آن که مرگ بیاد زاد و توشه فراهم کن. گفت:میگه یه دفعه دیدم صورت مبارکش کبود شد...نفسش منقطع شد...برادرش وارد شد...بین دو دیدگان حسن بن علی رو بوسید...
"امشب هر کی صداش بزنه،زهرا نگاش می کنه...امشب هر کی ناله بزنه براش مادرش میگه:جانم حسن...دو برادر شروع کردند باهم حرف زدن...*"
صدا زد رفتم اما با تو در هر حال خواهم بود
برادر با تو تا هنگامه ی گودال خواهم بود
برادر آنکه شمشیرش خرافات جمل را کشت
شکوهش جِبت وطاغوتِ جهان،لات و هبل راکشت
برادر پای حرفش ماند و با من در سفر آمد
برادر پا به پایم با همان خونِ جگر آمد
سخن فرمود با لبهای قاسم ، مرگ شیرین شد
و ثاراللهی اَم با خونِ عبدالله رنگین شد...
*حالا بریم گودیِ قتلگاه....*
درونِ مقتل اینک لطفِ خود را بیشتر کرده
برایم دستِ خود را سایهی سر، نه ! سپر کرده
*نوجوون آمد گودی قتلگاه... دستایِ زینب رو رها کرد... به سمت قتلگاه دوید...او می دوید و من می دویدم... اومد کنار عمو ایستاد... صدا زد:"وَیلَکَ یابن الخبیثَه! تَقتُلُ عمّی...؟! "تو میخوای عموی من رو بکشی ای حرامزاده... شمشیر بالا رفت... سلاحی نداشت... شمشیری نداشت ..."فَاتَّقاهَ غلام بِیَدِه..."تا حالا از خودت سوال کردی یا نه...؟!وقتی این نوجوون دستش رو بالا برد چطور این دست سپر ابی عبدالله شد؟ پسر فاطمه گودی قتلگاه ایستاده بود...نفسای آخرش بود...حسییین....شمشیر پایین اومد..."فَاَتَنَّها الی الجِلد فَاذا هِیَ مُعَلَّقَه..."دست به پوست آویزان شد..."فنادیَ الغلام یا اُمّاه...." *
برایم دستِ خود را سایهی سر، نه ! سپر کرده
بیا خواهر ببین خون جگر بر خونم افزوده
شکست آن شیشهء عطری که لبریز از حسن بوده
شمیمِ عطر او را در مشامم از ازل دارم
به عبداللهِ آغوشم، حسن را در بغل دارم
* "وَ ضَمَّه الی صدرِه..."نوجوان را به سینه چسبانید...زینب خبر داری یا نه...؟! *
عجب پیراهنی از دست خواهد رفت در بازار
که از بویِ حسین آکنده، از عطرِ حسن سرشار
یکی شد پیکرم با او ، تو هم این را روایت کن
شبابِ اهل جنت را بیا با هم زیارت کن
*بیا حسن و حسین را با هم زیارت کن...دیگه از قتلگاه صدایی نمیاد...دیگه زینب باید سراسیمه بیای...*
تو هم مانندِ من دور از وطن هستی بیا خواهر
اگر دلتنگِ آغوشِ حسن هستی بیا خواهر
*بیا حسنت رو ببین...حالا فهمیدی قتلگاه چرا بوی مدینه میده...؟! حتما میخوای به من بگی یه دلیل دیگه هم داره...اون موقعی که مادرش آمد کنار گودیِ قتلگاه...صدا می زد:"بُنَیَّ...قَتلوکَ...ذَبَحوک...و من الماء مَنَعوک..."همه جا بوی مدینه میده...هر آتیشی...هر هیزمی ما رو مدینه می بره....*
شبیه کودکیهامان بساط گریه بر پا کن
بیا یک بارِ دیگر چادرت را خیمهی ما کن
بیا خواهر، بیا این حنجرِ کوچک سخن دارد
گلویِ سرخِ عبدالله، آهنگِ حسن دارد
بیا خواهر که دارد از گلویش این دم آخر
صدای روضه می آید؛ صدای روضه ی مادر
#شاعر: سیدحمیدرضابرقعی
"فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد
به طفلی رختِ ماتم در برم کرد
الهی بشکند دستِ مغیره
که در این آستان بی مادرم کرد"
*نوجوان هی صدا می زد:مادر....*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#حاج_میثم_مطیعی
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
Motiei_Babolharam_net_shab5-1.mp3
6.39M
|⇦•برادر تشت خون را ...
#قسمت_اول / #روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلاماجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
وطن #امام_حسین(ع) در #مدینه بود
اما در #کربلا به #شهادت رسید
این یعنی برای
حفظ #انقلاب_اسلامی
باید از استراتژی نبرد با دشمن
در خارج از مرزهایت استفاده کنی
#مدافعان_حرم
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•خبر داری از آه حسرت من ..
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلاماجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
خبر داری از آهِ حسرتِ من
که برخورده عمو به غیرتِ من
یکی از کوفیا می گفت:خدایا!
بشه انگشترش هم قسمت من...
مگه نشنیدید که ذکر خدا رو داره میگه
کسی که رو خاکه،نمی زنندش با عصا دیگه...
*"قُتِلَ الحُسَین بالسَّیفِ والسَّنان وَالحَجَرِ والعَصا...مظلومٌ،عطشانٌ بِکربلاء...*یعنی چی...؟!یعنی یکی با سنگ می زد...یکی با شمشیر می زد...یکی با نیزه می زد...پیرِمردای ناتوان حتی با عصا می زدند بر بدنش...."قُتِلَ الحُسَین بالسَّیفِ والسَّنان وَالحَجَرِ والعَصا...مظلومٌ،عطشانٌ بِکربلاء..."
مگه نشنیدید که ذکر خدا رو داره میگه
کسی که رو خاکه،نمی زنندش با عصا دیگه...
عموی غریبم،الهی بمیرم،برای تو...
شده بی تو،جهان تاریک عمو جون
دیگه غارت شده نزدیک عمو جون
نبودم مایه دردسر تو
اگه دستم نبود کوچیک عموجون
ببخش منِ کوچیک،با این تنِ کوچیک شدم یارت
ببخش اگه میشه یه بچه ی کم سن گرفتارت
*بند آخرِ...از بابای مهربونش بخواه...کم نخواه...دنیا بخواه...آخرت بخواه....شب کریم اهلبیتِ...برای اونایی که بهت بد کردن،خوبی بخواه....هر کی باهاش کار داره خودش می دونه...*
خبر داری دارن آتیش میارن
دارن آتیش میارن، بی شمارن...
اونایی که بی نصیبن از تنِ تو
خبر داری به فکرِ گوشوارن...
عموی عزیزم، اگه تو نباشی،نمی مونم
چه جوری ببینم،چه جوری بمونم ؟نمی تونم
عموی غریبم،الهی بمیرم،برای تو...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#حاج_میثم_مطیعی
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
Motiei_Babolharam_net_shab5-2.mp3
2.81M
|⇦•خبر داری از آه حسرت من ..
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلاماجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
وطن #امام_حسین(ع) در #مدینه بود
اما در #کربلا به #شهادت رسید
این یعنی برای
حفظ #انقلاب_اسلامی
باید از استراتژی نبرد با دشمن
در خارج از مرزهایت استفاده کنی
#مدافعان_حرم
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•بِسمِ رَبِّ النُّور..
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
بِسمِ رَبِّ النُّور، رَبِّ العِشق، رَبِّ العالمین
بِسمِ احمد ، بِسمِ زهرا و امیرالمؤمنین
بِسمِ رَبِّ الجود، بسم مجتبی، بسم کریم
بِسمِ ثارالله، بِسمِ الله رَحمنِ الرَّحیم
السلام ای بهترین ماه، ای مُحرم السلام
السلام ای بهترین ارباب عالم، السلام
از تو ممنونم که از غم راحتم کردی حسین
با تمامِ روسیاهی دعوتم کردی حسین
تا شدم مجنونِ تو، عقلم دو چندان رشد کرد
در محرم نورِ ایمانم فراوان رشد کرد
ذره ای هستم که از مِهر شما آکنده ام
شک اگر کردم به درمانِ شما شرمنده ام
آنکه اهلِ حرف بود و در عمل جا زد منم
آنکه دائم پایِ عشقت رنگ می بازد منم
تو همان آقایی و روضه همان بيتُ الشفاست
گریه بر داغِ تو بر هر دردِ بی درمان دواست
هست مدیون تو سر تا پا وجودم یاحسین
بی نگاهت صد کفن پوسانده بودم یاحسین
واجبِ عینی است، گریه قابل تبدیل نیست
کعبه هم تعطیل باشد، روضه ات تعطیل نیست
می شود این روضه ها بی سایبان هم برقرار
برتر از عرش است، روضه سقف می خواهد چه کار
چادر زهرایِ اطهر سایبانِ روضه هاست
بانویِ پهلو شکسته میزبانِ روضه هاست
ما تأسّی می کنیم امسال بر بانو رباب
سینه زن خواهیم شد حتی به زیرِ آفتاب
فاصله فرقي ندارد بهرمان بي اختيار
گریه باید کرد مثل مادرانِ داغدار
*امام صادق عليه السلام فرمود: "نوحوا عَلَی الحُسین، نوحَ الثَکلی عَلَی وَلَدَها" برا جَدِّ ما مثه مادراي جوان مُرده گريه كنيد...*
گریه های مادرانه یادگارِ فاطمه است
روضه خواندن کار ماها نیست، کارِ فاطمه است
#شاعر : علی ذوالقدر
*اگه ميخواي خوب گريه كني برا امام حسين، اين چند روز مواظب چشمات باش، به هر چيزي نگاه نكن، زيارت عاشورا رو بخون برايِ سلامتيِ هر كي كه داره پرچمِ ارباب رو بالا نگه ميداره، برا همه دعا كنيد...
شبِ اول، شبِ مسلم بن عقيلِ، با اذن حضرت مسلم واردِ دهه ي اول محرم ميشيم، هجده هزار نامه دادن به امام حسين كه ما بزرگتر نداريم، ما امام نداريم، ما رهبر نداريم، آقا فرمودند: من مي فرستم برادرم رو، پسر عموم رو، شخص قابلِ اعتمادي رو، اِبنِ عقيل رو...
حضرت مسلم حركت كرد، هزاران نفر اومدن استقبال،لذا وقتي اوضاع رو ديد نامه نوشت برا امام حسين، نوشت: ميخواي بياييد بيا...
اما چيزي نگذشت، قول پست و پول باعث شد دورِ مسلم رو خالي كردن، حالا مسلم تك و تنهاست.*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#حاج_مجتبی_رمضانی
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•تو اين شهر غربت..
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
تو اين شهرِ غربت كسي رو ندارم
رو خاكِ غريبي اگه سر ميذارم
نبودي ببيني چه سنگِ دلاشون
من و راه ندادن تويِ خونه هاشون
غريب و پريشون و بي هم نفس
دارم بي تو فكرِ اَجَل مي كنم
يه گوشه تو اين شهرِ پستِ دو رو
بي تو زانوهامُ بغل مي كنم
حسين جان، حسين جان
حسين جان،حسين...
چه قلباي سنگي، چه چشماي هيزي
آخه دخترِ تو، كجا و كنيزي
حالا كه ميآيي، نيار دخترات رو
بكش رويِ اصغر، حسين جان عبات رو
مي بينم گوشايِ بي گوشواره رو
رويِ نيزه ها رأسِ شيرخواره رو
بميرم ربابت رو اين ميكُشه
ببينه تو بازار گهواره رو
حسين جان، حسين جان
حسين جان،حسين...
كجايي ببيني كه دستامُ بستن
تويِ كوچه هاشون سرم رو شكستن
من و تشنه بردن رو دارالاماره
تنم رو كشيدن به ميخِ قناره
قرارِ ما باشه وروديِ شهر
همونجا رويِ مركبِ نيزه ها
همونجا كه خواهرِ تو مياد
ميونِ نظرهايِ نامحرما
*آيت الله فاطمي نيا مي فرمايند: خانم ها بايد برا حضرتِ مسلم داد بزنن، چون هر كسي تويِ كربلا رو زمين افتاد، زنها از تو خيمه ها بيرون اومدن، برا اون شهيد ناله و عزاداري به پا كردن، اما وقتي حضرت مسلم از بالايِ دارالاماره پايين افتاد زنهاي كوفه لياقت نداشتن براش گريه كنن...
شهادت شهدايِ كربلا خيلي شباهت به امام حسين داشت، اما شهادت حضرت مسلم يه شباهتي به امام حسين داشت، كه بين بقيه شهدايِ كربلا نبود، همه ي شهدايِ كربلا تشنه شهيد شدن، ارباب ما هم تشنه شهيد شد، حضرت مسلم هم تشنه شهيد شد، خوب اين شباهت بين همه بود، اگه حضرت مسلم از بالايِ دارالاماره افتاد، شهدايِ كربلا هم از رويِ مركب افتادن، اما يه شباهت بود فقط بين حضرت مسلم و ارباب بي كفن بود، حضرت مسلم كه افتاد رو زمين هيچكي نبود بياد سرش رو به دامن بگيره، تو كربلا هر شهيدي رويِ زمين افتاد ارباب اومد بالا سرش، برا اون غلام سياه هم اومد، غلام سياه تعجب كرد، ديد يه نفر داره سر رو به زانو ميذاره، چشماش رو باز كرد ديد پسرِ پيغمبرِ،حُر وقتي رويِ زمين افتاد فكرش رو هم نميكرد وقتي چشماش رو باز ميكنه سرش تو بغلِ امام حسين باشه، اما اربابِ ما وقتي رويِ زمين افتاد، هيچكي نبود بياد سَرِ اربابِ مارو به دامن بگيره، يه نفر اومد كاش نيومده بود...*
او مي نشست و من مي نشستم
او رويِ سينه من در مقابل
او مي بُريد و من مي بُريدم
او از حسين سر ، من از حسين دل
*ناله بزن بگو: حسين!....*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#حاج_مجتبی_رمضانی
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
Rmezani_Babolharam_net_shab1.mp3
7.01M
|⇦•بِسمِ رَبِّ النُّور..
#روضه و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
#هدیه نمایئد ثواب جلسات محرم را به روح مقدس امام امت،صلحا، شهدا، اموات، بد وارثین و بی وارثین در تمامی عوالم و هر کسی به گردمان حقی دارد سلامی ولو کمتر سلام.
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦دارند در کرب و بلا..
#روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به وادی کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
دارند در کرب و بلا تعویضِ پرچم می کنند
دارند عالم را پُر از اندوه و ماتم می کنند
فرقی ندارد خوب و بد وقتی که در هم می خرند
این خانواده فکر هر آلوده را هم می کنند
*يكي از علما مي فرمود: امام حسين جنس بُنجُل رو هم مي خرند...*
پاداش هر بانی در این وادی مضاعف می شود
هر دِرهمی که می دهد ، هفتاد دِرهم می کنند
صد مُرده را جان می دهد ،یک یا حسینِ سینه زن
سینه زنانش کارِ صد عیسی بن مریم می کنند
رَختِ شه عریانِ شده ، از عرش آویزان شده
*روايت داريم،شبِ اولِ مُحرم، حضرتِ حق، لباسِ خونينِ امام حسين رو به عرش آويزان ميكنه...*
رَختِ شه عریانِ شده ، از عرش آویزان شده
جن و مَلَک گریان شده ، روضه مجسم می کنند
نَظمِ زمین و آسمان یکدفعه بر هم می خورد
تا جسمِ شاه کربلا را نامنظم می کنند
*چيكار كردن خواهرت هم تو رو نشناخت آقا؟...*
نامردها با حوصله، یک بی کس و بی یار را
تنها برای دِرهمی دارند دَر هم می کنند
ده تا سوار از یک طرف ، یک ساربان از یک طرف
دارند تکه تکه عضو از پیکرش کم می کنند
*هر كسي يك گوشه رو بُرد"السلامُ عَلَي الحُسين، السلامُ عَلَيكَ يا اَباعبدالله" شب دوم مُحرمِ، كاروانِ امام حسين رسيد كربلا، زياد شنيديد يه نفر اومد زمين رو معرفي كرد: آقا! اينجا كربلا هم نام داره...ابي عبدالله يه دو جمله روضه مكشوف خوند، فرمود: "هاهُنا وَاللّهِ هَتْکُ حَریمِنا" اينجا حُرمت ما رو زيرِ پا ميذارن"وَ هاهُنا وَاللّهِ ذِبْحُ اَطْفالِنا"... رُباب!رُباب!،رُباب!...اول كه نيزه هارو ديدن، بچه ها فكر كردن نخلستونِ، عمه داريم مي رسيم، الان ميآن استقبالِ ما...*
پريشون و خسته ام،پُر از اضطرابم
بيا و نگاه كن، به حالِ خرابم
بذار بيشتر از قبل، چشات رو ببينم
الهي كه هيچ وقت، غمت رو نبينم
هوايِ دلامون، زمستونيِ
چرا چشمِ تو، خيس و بارونيِ
برايِ خوش آمد، يه لشكر رسيد
آخه اين چه جور، رسمِ مهمونيِ
شنيدم كه كوفه، پُر از نيزه دارِ
برا اينه داداش، دلم بي قرارِ
چه كابوسِ تلخي، بازم پيشِ رومِ
چه بغضِ عجيبي، ميونِ گلومِ
نگو بي تو بايد بمونم داداش
نگاه كن به بارونِ چشمِ تَرَم
نگو يه روزي با حالِ خراب
از اينجا تا گودال بايد برم
بگو شيبِ گودال، اصلاً كجاست؟
كه از هولِ غارت زمين مي خورن
نگو كه رگايِ داداشِ منُ
با يه خنجر كهنه، كج مي بُرن
*آره امروز كاروان رسيد كربلا، با چه احترام و عزتي مخدّرات رو پياده كردن، حضرتِ عباس زانو گذاشت، خواهرم پياده شو، پا رويِ زانويِ من بذار، علي اكبر يه طرف، قاسم يه طرف، نامحرم نباشه، خانوم پياده بشه...
خواهرا از خدا بخواهيد، سايه مَردت هميشه بالا سرت باشه، اگه سايه ي مَردت بالا سرت باشه، كسي به خودش اجازه ي بي ادبي نميده، لذا زينب تا سايه ي مرد بالا سرش بود كسي بهش نگاهِ چپ نكرد، كسي بي ادبي نكرد، آي حسيني ها! من اشاره به عاشورا نميكنم، چهل رو ميرم جلوتر، كاروان از كوفه و شام برگشت كربلا، اومد زينب كنارِ قبرِ حسين، گفت: داداش! مستحبِ، وقتي كنارِ يه قبري ميري آب بريزي، داداش! چطور آب رو قبرت بريزم، الهي خواهرت بميره، يادم مياد از لبايِ خشكت، داداش!يه چيزي بهت بگم، حيف كه نامحرما دارن مي بينن، اگه نامحرما نبودن لباسم رو بالا ميزدم كبودي و زخم هاي تنم رو ببيني، كنايه از اينكه همه ي كاروان همين وضع رو دارن...
عزيزِ دلم يه مسافرت ميخواي بري، بچه ي كسي رو همراه خودن نبر،اگه اتفاقي براش بيوفته، رويِ برگشتن نداري،گفت: داداش! يه امانت پيشِ من داشتي، داداش! براش كم نذاشتم،اما دستِ خالي برگشتم، اگه اون شب سَرِ تو رو نياوُرده بودن، من سالم مي آوردمش...ديدن خانم از سَرِ قبر بلند شد، كجا ميري؟ گفت: عباس مادرش كربلا نيست، عباس گريه كن نداره...اي حسين...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_ورود_به_کربلا
#حاج_مجتبی_رمضانی
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
Rmezani_Babolharam_net_shab2.mp3
5.71M
|⇦دارند در کرب و بلا..
#روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به وادی کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
به امام حسین علیه السلام عرضه بداریم: ای کاش ما همراه کاروان شما در کربلا بودیم وجان ناقابلمان را فدایتان می کردیم. یالَیْتَنی کُنْتُ مَعَکُمْ فَافُوزَ فَوْزاً عَظیماً.
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•من مثل قطره ام...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
" اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه"
"اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ"
من مثل قطره ام و تو مثل دريا، مگه نه؟
بايد اين قطره كنه دريا رو پيدا، مگه نه؟
تويِ خواب، خودت بهم گفتي خيلي زود ميآي
قول دادي كه من و مي بري از اينجا، مگه نه؟
به جايِ عروسك اين بار، برا من عصا بيار
دخترِ شامي ميگه: افتادم از پا، مگه نه؟
اينجا بازارش مثلِ كوچه هايِ مدينه بود
صورتم درست شده شبيه زهرا، مگه نه؟
جونِ بابا بگو دل تنگي هامُ چيكار كنم؟
جونِ من بگو من و دوست داري يا، مگه نه؟
رويِ نيزه فهميدم چرا عمو چشماشُ بست
قصه ي گوشواره امُ گفتي به سقا، مگه نه؟
داداشم با پيرهنم ميخواد من و كفن كنه
ديگه وقتِ رفتم رسيده بابا، مگه نه؟
*مگه ميشه دختر بابارو نشناسه، روپوش رو از رويِ تشت زد كنار، بابارو نشناخت...چي شد بابارو نشناخت؟ اول اينكه اين سر زياد چوب خورده بود، هم عُبيدالله بن زياد زده بود و هم يزيد، شايد توي چشم زياد ضربه زدن، وقتي چشم صدمه ببينه قيافه عوض ميشه، دليلِ دوم: اين سر يه شب تا صبح تويِ تنور بوده، خاكستر با خون قاطي شده،دليل سوم: هر منزلي كه استراحت مي كردن، سر رو از نيزه در مي آوُردن، داخل يه صندوقچه ميذاشتن، چهل منزل توقف كردن، يعني چهل بار اين سر رو در آوُردن روزِ بعد دوباره به نيزه زدن، شايد ميخواستن سر رو به نيزه بزنن، جايِ قبل بند نميشد يه جايِ جديد مي زدند...تو بابايِ مني؟ بابايِ من خيلي خوشكل بود...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#حاج_مجتبی_رمضانی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•تو این شبِ تاریک...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
تو این شبِ تاریک، ستاره مبهوته
خواب می دیدم بازم، سرم رو بازوته
تقصیر من نیست که، اشکم سرازیره
یادِ تو می افتم، خواب از سرم میره
کجای دنیا، اینطوری بابا، جوابِ اشک و میدن
جلو چشایِ، عمه سرت رو، روی زمین کوبیدن
کسی نمی پرسه، از حال و احوالش
پروانه ای رو که، سوخته پر و بالش
ممنون تو هستم، که اومدی پیشم
غصه نخور بابا، خودم فدات میشم
اهالیِ شام، به دخترِ تو، مگه امون میدادن
تو کوچه بازار، هی با اشاره، منو نشون می دادن
حسين...
من و ببر بابا، دورِ تو مي گردم
چشام نمي بينه، عمه رو گم كردم
يادم ميره دردِ، پارگي گوشم
وقتي سَرِ خونيت، باشه تو آغوشم
يه نانجيبي اومد تو خيمه، گوشواره هامُ بُردش
نديدي بابا، چه وحشيونه، خلخال پامُ بُردش
اون بي حيايي كه، كشيده گيسومُ
دستايِ سنگينش، شكسته اَبرومُ
تا ديد عموم رفته، حرفايِ بد ميزد
كارش فقط اين بود، به من لگد ميزد
از ترس و وحشت، لُكنت گرفتم
از وقتي رفتي رقيه ات سامون نداره
* " يا أبتاه! مَن ذا الذي خَضَّبَكَ بدَمائك؟"بابا! محاسنت خوني شده"يا أبتاه! مَن ذا الذي قطع وَريدَك؟" بابا! رگ هايِ حنجرت رو كي بُريده؟...*
خيلي غمت واسم، سخته و سنگينِ
خولي رسيد ديدم، سرت تو خُرجينِ
خسته شدم بابا، از زندگيم سيرم
سه ساله ام اما، ببين چقدر پيرم
كسي نفهميد، بينِ خرابه من چي كشيدم
خسته شدم از اين همه دوري،ديگه بُريدم
*ان شاءالله راه كربلا امسال باز باشه، بريم ازطرف بي بي، رو به رويِ شش گوشه سلام بديم...ياد كنيم شهدايِ مدافعِ حرم رو، ياد كنيم بچه هايي رو كه بابا ندارن...خيلي مراقبت كن تويِ مهموني ها، حضرت آيت الله مرعشي، تويِ يك مهموني بچه هاش رو صدا زد، گفت: بچه ها! اون بچه اي كه اونجا نشسته بابا نداره، خواستيد من رو صدا بزنيد، بابا نگيد، دلش ميگيره...
يكي از مداحان اهلبيت تعريف ميكنه، ميگه: من رو دعوت كردن مراسم تقدير از رزمندگان مدافعِ حرم، ديدم همه ي رزمنده ها با لباسِ نظامي نشستن، دونه دونه بچه هاشون ميرن بالا با بابا، يه دختر بچه ميكروفن رو ميگيره شعر ميخونه، همه براش دست ميزنن بهش جايزه ميدن،يكي ديگه قرآن ميخونه بهش جايزه ميدن، يكي دعاي فرج ميخونه،نگام افتاد به يه دخترِ چهار پنج ساله ديدم چشماش كاسه ي خونِ، گفتم: عمو! تو چرا نميري شعر بخوني؟ گفت: من بابا ندارم، من بابام شهيد شده، اينا كه ميرن بالا شعر ميخونن به خاطر باباشون ميرن، گفت: عصباني شدم رفتم بالا ميكروفن رو گرفتم، اون دخترِ شهيد رو هم با خودم بردم، گفتم: اين بچه شهيده، كسي صداش نميزنه، ميكروفن رو گرفتم يه شعر خوند، نه تنها همه براش دست زدن، ديدم همه ي بچه هايي كه هديه گرفته بودن اومدن بالا گفتن: هديه ي ما مالِ تو...
من بميرم برا رقيه، گفت: عمه! اين بچه ها كجا دارن ميرن، گفت: عمه اينا دارن ميرن خونه هاشون، گفت: عمه! مگه ما خونه نداريم...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#حاج_مجتبی_رمضانی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
Rmezani_Babolharam_net_shab3.mp3
6.78M
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
در #وصیت تمامی شهدا صحبت از #حجاب بود نه اختلاس
آنها خوب می دانستند که اگر شیاطین حجاب را از ما بگیرند ، درهای گناهان دیگر خود به خود به روی ما باز می شود.
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•اگر سنگِ مسی را ...
#قسمت_اول روضه و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
اگر سنگِ مسی را کوه زر کردم ضرر کردم
اگر اینگونه خود را معتبر کردم ضرر کردم
منم آن تآجرِ یوسف فروشی که، نفهمیدم
در این بازار سودی هم اگر کردم ضرر کردم
من از “اِلّا جمیلا” یی که زینب گفت، دانستم
به غیر از پرچمت هر جا نظر کردم ضرر کردم
مرا جز بی قراری در هوای تو ، قراری نیست
بجز خاک تو هر خاکی به سر کردم ، ضرر کردم
"لَفی خُسری" که حق گفته، بُوَد توصیفِ حال من
که یک لحظه بدونِ روضه سر کردم ضرر کردم
به غیر از خاطراتِ راهِ تو ، وِرد زبانم نیست
به غیر از کربلا ، هر جا سفر کردم ضرر کردم
نکیر و منکر از من هر چه پرسیدند یادم رفت
بجز نام تو هر نامی ز بر کردم ضرر کردم
#شاعر:عمران بهروج
*حضرت آیت الله نخودکیِ اصفهانی از دنیا رفت، خوابش رو دیدن، گفتن چه خبر؟ گفت: وقتی همه رفتن، نکیر و منکر اومدن ازم سئوال کنن، گفتن: "مَن رَبُّک؟"گفتم: "الله جَلَّ جَلاله" دوباره پرسید:"مَن نَبیُّک؟مَن کِتابُک مَن دینُک"جوابشون رو دادم"مَن اِمامُک" گفتم:علی، گفت: خوب بعدی، گفتم:امام حسن، گفت: بعدی، گفتم: امام حسین، میگه: تا گفتم امام حسین، گریه ام گرفت، رو کرد به اون یکی گفت: ولش کن، حسابش با امام حسینِ...
آقا! حسابِ منم خوت بردار، یادتِ شیطنت می کردی، میگفتن:بابات بیاد مدرسه، می گفتیم: من رو کتک بزن من جلو بابام خجالت میکشم، یه روزی بشه بگن اربابت بیاد، آقا من سرم رو میندازم پایین میرم طرفِ جهنم، من از خجالتِ گناهام تو چشمِ اربابم نمی تونم نگاه کنم...
امشب شبِ حضرتِ زینبِ، شیخِ سامرایی تعریف کرده بود برا حضرتِ آیت الله سیبِویه، گفته بود من امام زمان رو سامرا دیدم، آقا فرمودن، شیخِ سامرایی! به شیعیان ما بگید برا من دعا کنن، گفتم:آقاجان! همه شما رو دعا میکنن، فرمود: بهشون بگو: خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدن، وقتی خدا رو به حضرت زینب قسم بدی دستِ رَد نمیزنه...*
زینب زینب زینب
کنزِ حیا زینب، جانِ وفا زینب
زینب زینب زینب
درد آشینا زینب، غرقِ بلا زینب
*سوریه که بری، وقتی وارد حرم حضرت رقیه سلام الله علیها میشی، دیگه زانوهات توان نداره، اشکات بی اختیار میاد، اما وقتی میری وارد حرم حضرت زینب میشی، مبهوت میشی، میگی: برا کدوم روضه هات گریه کنم؟زینب که بچه بود، چادر نمازِ مادرش رو سر می کرد، از چهار پنج سالگی بی مادر شد، مادرِ خونه شد...*
زینب زینب زینب
درد آشینا زینب، غرقِ بلا زینب
*کنارِ بستر باباش امیرالمؤمنین بوده، زینب زینب زینب، کنار داداش حسنش، کربلا، گودی قتلگاه بوده، زینب زینب زینب،اسارت رفته، خرابه ی شام بوده، کوفه بود، زینب زینب زینب، بدترینش رو بگم؟کاخِ یزید، زینب زینب زینب، رقاصه ها دارن میرقصن، نوازنده ها دارن مینوازن، دخترِ علی رو وارد کردن....
دوتا پسر داره خانوم زینب، وقتی خبر شهادت علی اکبر رسید، خبر شهادت حضرت قاسم رسید، بچه هاش رو آماده کرد، بچه ها دیگه نوبتِ شماست،دایی خیلی تنها شده...
مادرِ شهید کشوری تو خاطراتش میگه خودم موهایِ بچه ام رو شونه زدم، خودم سُرمه کشیدم، گفتم برو، تو رو میسپرم به امام حسین...
زینب بچه ها رو آماده کرد ولی خودش نرفت، از گوشه ی خیمه نگاه کرد، دید بچه ها رفتن برگشتن، گفتن: دایی به ما اجازه نمیده، فرمود: ناراحت نباشید،خودم می دونم چیکار کنم، چادر سر کرد حرکت کرد رفت...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_مجتبی_رمضانی
#روضه_دوطفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•نیوفته تو چشمات...
#قسمت_پایانی روضه و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
نیوفته تو چشمات، نگاهِ حزینم
بمیرم ولی بی کَسیت رو نبینم
اگه اِرباً اِربا شده اکبرِ تو
هنوز دو فدایی داره خواهرِ تو
گرفتارِ سر نیزه ها دیدمت
گرفتم تو آغوش و بوسیدمت
اگه هدیه هایِ من و رد کنی
به پهلو شکسته قسم میدمت
حسین جان،حسین جان
حسین جان،حسین
میرن تا به صحرا، بشن فرشِ راهت
نیوفته به گودال، یه وقتی نگاهت
میرن تا ببندن، چشِ کوفیارو
میرن تا نبینه، کسی دخترارو
میرن تا نبینن، رو دستم طناب
من و دلِ شکسته تویِ اضطراب
میرن تا نبینن من و با سَرِت
میارن تو بازار و بزمِ شراب
*دو تا بچه هایِ حضرت زینب شهید شدن، امام حسین دوتا بچه ها رو آوُرد تو خیمه، اما زینب بیرون نیومد، بعداً که برگشتن مدینه، شوهرش حضرت عبدالله سئوال کرد: خانوم! شنیدم وقتی جنازه ی بچه هامون رو آوُردن بیرون نیومدی، چی شده بود، بچه هام چیزی گفتن؟ نه عبدالله! نمک به زخم دلم نزن، عبدالله! نگاه کردم دیدم آقام داره خجالت میکشه، گفتم: اگه چشمش به چشمِ من بیوفته، نخواستم امامم خجالت بکشه...*
دیدی میوه هایِ دلم رو بُریدن
دیدی جسم شون رو، به نیزه کشیدن
دیدی زیرِ آفتاب، همه جسمشون سوخت
تن هاشون رو نامرد، با نیزه بهم دوخت
چشام سیلِ اشکِ، دلم غرقِ خون
میدونی برام سختِ داغِ جَوُون
دیدی که چه جوری زیرِ دست و پا
بهارِ من و نیزه کرده خزون
*زینبی که برا بچه های خودش از خیمه بیرون نیومد، اما تا صدا ناله ی امام حسین بلند شد: " وَلَدی علی!علی!علی!" آخه میگن: امام حسین تو کربلا یه جا خیلی داد زد، اونم کنارِ بدنِ علی اکبر بود، هی صدا میزد:" وَلَدی! وَلَدی!..." همین زینبی که برا بچه هاش بیرون نیومده بود، دیدن داره سینه زنون میاد، هی میگه: وای برادرم، وای علی اکبرِ حسینم، وای عزیزِ برادرم...اینجا زینب خودش رو رسوند حسین رو نجات داد،علما میگن: اگه زینب نبود، شاید حسین همون جا جون میداد، یه جایِ دیگه هم زینب خیلی کمک داد، دید حسین صورت رو کفِ پایِ مادر گذاشته، آخه پسر برا مادر میمیره...
یکی از علما میگه: یک جوانی اومد به من گفت: چرا شما هیئتی ها اینقدر گریه می کنید، گفتم: بشین برات یه قصه بگم، پیغمبرِ ما یه دختر داشت، این دختر باردار بود، تو کوچه میرفت، جلوش رو گرفتن،جلو چشم بچه اش سیلی به صورتش زدن، که امام صادق میگه: گوشواره تو گوشِ مادرِ ما زهرا شکست، میگه: دیدم این جوان داره گریه میکنه، گفتم: دیدی؟ دیگه به من نگو گریه نکن...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_مجتبی_رمضانی
#روضه_دوطفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
Rmezani_Babolharam_net_shab4.mp3
8.54M
|⇦•اگر سنگِ مسی را ...
#روضه و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
#آقازاده یعنی بچه های حضرت زینب سلام الله علیها که مانند یل صف شکن در مقابل دشمنان ولایت شمشیر زدند.
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•از چشم، گریه ماند...
#قسمت_اول روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلاماجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ"
"اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن"
از چشم، گریه مانَد و از گریه عزتش
از جام، باده مانَد و از باده لذتش
فرمود امامِ صادقِ ما، روضه جنت است
دنیا جهنم است، برو سمت جنتش
ما را حسین، بهر خودش انتخاب کرد
*دنیا حساب و کتاب داره، دستِ خودت نبوده بیایی روضه، یه مهمونی تو خونه ات بخوای بدی حساب میکنی کی بیاد،چه کسی نیاد، مگه میشه این روضه ها بی حساب و کتاب باشه...*
ما را حسین، بهر خودش انتخاب کرد
اینجا کسی نیامده، اِلا به دعوتش
عرفانِ ناب چیست؟همین گریه بر حسین
صدسال فیض ریخته در نیم ساعتش
*چندتا جوان اومدن محضرِ آیت الله مرعشی نجفی، گفتن: آقا! مارو موعظه کنید، فرمود: الگویِ شما باشه حضرت آیت الله مجتهدیِ تهرانی، ببینید اون چیکار میکنه، هر کار میکنه شما هم انجام بدید، اومدن محضر آیت الله مجتهدی گفتن: حاج آقا مارو نصیحت کنید، فرمود: من هرچه دارم از گریه ی بر امام حسین دارم، من هر چه دارم از سینه زنی دارم...*
تا زنده ای به هرنفسی یا حسینبگو
فردا میان قبر تو هستی و حسرتش
*تویِ قبر هی التماس می کنید که یه مُحرم به من فرصت بدید فایده نداره، یه بارِ دیگه من برم کربلا، ندا نمیرسه به هیچ وجه، چهل سال، سی سال وقت داشتی...*
صدبار قهر کردم و دنبالم آمده
ماندم دگر چکار کنم از خجالتش
آنکس که کار کرد برایِ عزایِ او
حتی عبادت است،دَمِ استراحتش
خونِ حسین، قاطیِ کرببلا شده
صد مرده زنده میشود از بویِ تربتش
*گفت: حاج آقا!مگه تربت نمیگن جایی است که خونِ اباعبدالله ریخته شده؟گفت:آره درسته، گفت: پس چرا به تمام خاکِ کربلا میگن: تربتِ کربلا؟ گفت: اون ده تا اسبی که اومدن، خونِ اربابِ مارو فرسنگ ها بُردن...*
جان داشت و به خیمه او حمله ور شدند
فَابكِ عَلَي الحُسَين شکستند حرمتش
* اربابِ ما دست گرفت به نیزه بلند شد، گفت: من هنوز زنده ام...امام زمان اینجوری سلام میده:" أَلسَّلامُ عَلى مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُه" سلام به اون آقایی که حرمتش رو شکستن...
امشب شبِ عبدالله بن الحسنِ، اونایی که بچه یتیم بزرگ میکنن می فهمن، بچه ای که بابا نداره امیدش به عموشِ، عبدالله زیرِ سایه ی عمو بزرگ شده، عبدالله از همه بیشتر شاهد بود که حُرمت امام حسین شکسته شد، تویِ شهدایِ کربلا تنها شهیدی است که زمین خوردنِ ارباب رو دید، باباش هم همین جور، شاهدِ زمین خوردنِ مادر بود...
ابی عبدالله دستِ این بچه رو گرفت، داد دستِ حضرتِ زینب، فرمود: این امانتِ برادرمِ، اما عبدالله دستش رو از دست عمه جانش کشید، خودش رو رسوند کنارِ ابی عبدالله تویِ گودیِ قتلگاه،روضه ی عبدالله روضه ی مقتلِ، اومد کنارِ عمو، گفت: عمو!:*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#حاج_مجتبی_رمضانی
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• شلوغیِ گودال...
#قسمت_پایانی روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلاماجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
شلوغیِ گودال، کرده پریشونم
نگو نیام پیشت، عمو نمی تونم
الان که دارم این، صحنه رو می بینم
انگار که پاهاش رو، گذاشته رو سینم
دیدنِ اشک و گریه ی عمه، برام عذاب و رنجِ
برات بمیرم، چرا موهاتُ، گرفته تویِ پنجه
کی قبلِ من اینجا، بالا سرت بوده
محاسنِ خاکیت، چرا خون آلوده
برایِ یک بوسه، رو بدنت جا نیست
خوب شد عمو جونم، رقیه اینجا نیست
بال و پرت کو؟ برگ و برت کو؟
هر چی که داشتی بردن
دیدم یه لشکر، ریخته سَرِ تو
غریب گیر آوُردن
نفس بکش تا که، نفس بگیرم من
گلوت چرا زخمِ، برات بمیرم من
رحمی تویِ قلبِ، این قومِ ظالم نیست
رو بدنِ پاکِت، یه جایِ سالم نیست
* تو بغلِ عمو افتاده، دستش همه جدا شده...*
صدات گرفته، از بس تو گودال
فریاد زدی وای مادر
تا نیزه رو زد، به عمقِ پهلوت
تو داد زدی وای مادر
*دیدن صدایِ یه ناله میاد، هی میگه:"یا بُنَّیَ!" حسینِ من" بُنَیَّ قتلوک ، ذَبَحوک ، و مِن الماء مَنَعوک”...عبدالله تنها شهیدی بود زمین خوردنِ عمورو دید، باباش هم تنها کسی بود که زمین خوردنِ مادر رو دید، آخه بهش می گفتن:حسن جان! تو پسرِ بزرگِ این خانواده ای، تو باید بقیه رو آروم کنی، خودت بیشتر از همه گریه می کنی، می گفت: اون صحنه ای که من دیدم بقیه ندیدن..*
مَردَکِ پست که عُمری نَمَکِ حیدر خورد
نعره زد بر سر مادر، به غرورم برخورد
ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف
دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد
*حسن،حسن....*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#حاج_مجتبی_رمضانی
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
Rmezani_Babolharam_net_shab5.mp3
7.47M
|⇦• شلوغیِ گودال...
#روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلاماجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
❤️ أحَـبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَيْنًا
#خدا هم عاشق #حسین است...
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•از سرِ شب، غربت و ..
#قسمت_اول #روضه و توسل اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ»
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ..
از سرِ شب، غربت و دلشورهام بسیار شد
غصۀ یک عمر، بین سینهام انبار شد
خواب بودم، غافل از احوالِ خود، تا ناگهان
با صدای نالهای محزون، دلم بیدار شد
ناله میفرمود:« یا عَطشان... بُنیَّ یاحسین»
از همین ناله، دو چشم عرشیان خونبار شد
چشم وا کردم لباسِ غرق خون دیدم به عرش
تا نظر کردم بر آن، از گریه چشمم تار شد
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
*هر کسی سفر میره یه سوغاتی میاره .. همچین که کاروان رسید مدینه هر کسی سفر میره یه سوغاتی میاره .. یه مرتبه دیدن بی بی شتابان رفت بالا سرِ قبرِ رسول الله .. دیدن یه بقچه در آورد .. از تو بقچه یه پیراهن غرق در خون و پاره پاره رو درآورد .. بعضیا تعجب کردن این چیه بی بی از تو ساروق بقچه درآورد یه مرتبه پیراهنُ رو دست گرفت .. این پیراهنِ داداشمِ .. اینا جای نیزه و شمشیر و نعل اسباست که رو بدنِ داداشم تازوندن ..
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#سید_رضا_نریمانی
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net