eitaa logo
کانال ‌متن روضه
77.4هزار دنبال‌کننده
779 عکس
462 ویدیو
60 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•نفس ها ناله های زار شد.. و توسل به امام زمان روحی له الفدا _ حاج حسن شالبافان •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● اَللهُّمَ صَلِّ عَلی مُحَّمد وَ آلِ مُحَّمد وَ عَجِّل فَرَجَهُم اَستغفِرُاللهَ الذی لا ِالهَ اِلّا هُو، اَلحُی القیّوم اَلرحمنُ الَرحیم، ذوالجلالِ وَ اِلاکرام، بَدیعُ السَماواتِ وَ الاَرض، مِن جَمیعِ ظُلمی وَ جُرمی وَ اِسرافی عَلی ََنَفسی وَ اَتوبُ اِلیه .. «اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ،و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ،وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً،حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا» نفس ها ناله های زار شد، آقا نمی آیی؟ جگرها شعله های نار شد، آقا نمی آیی؟ پناهِ مؤمنین! از مؤمنین حالی نمی پرسی؟ به شیعه زندگی دشوار شد آقا نمی آیی؟ به جرم شیعه بودن، ای بسا بی پا و دست و سر هزاران میثم تمّار شد، آقا نمی آیی؟ جهانّ کفر از بابی و از صهیون و وهّابی فقط با شیعه در پیکار شد، آقا نمی آیی؟ چه سرها که یزیدی ها بریدند از حسینی ها دوباره کربلا تکرار شد، آقا نمی آیی؟ به شیعه چارده قرن آنچه شد تا دامن محشر میان آن در و دیوار شد، آقا نمی آیی؟ فزون از برگ های نخل ها و ریگ صحراها ستم با حیدر کرّار شد، آقا نمی آیی؟ تو می دانی چرا در روز روشن بین آن کوچه جهان در چشم زهرا تار شد، آقا نمی آیی؟ پس از قتل شه آزاد مردان، عمّه ات زینب اسیر کوچه و بازار شد، آقا نمی آیی؟ به دشواری غم های علی از فتنة امّت به شیعه زندگی دشوار شد، آقا نمی آیی؟ به قرآن چارده قرن است از آل ابوسفیان به آل فاطمه آزار شد، آقا نمی آیی؟ شُریحانی دگر، فتوای قتل شیعه را دادند قلم ها، چوبه های دار شد، آقا نمی آیی؟ شرار آه "میثم" از دل ابیات جانسوزش به پا تا گنبد دوّار شد، آقا نمی آیی؟ شاعر: استاد غلامرضا سازگار @hasanshalbafan ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
باب الحرم _ حسن شالبافان.mp3
4.46M
|⇦•نفس ها ناله های زار شد.. و توسل به امام زمان روحی له الفدا _ حاج حسن شالبافان •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● [یا صاحِبَ كُلِّ مُسافِرٍ يا حافِظَ كُلِّ غَرِيبٍ ..] چه جوان هایی که پیر شدن و چه پیرهایی که از دنیا رفتن و شما رو ندیدن !!! «دعای شب عرفه» 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•همین که بهتری الحمدلله... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● همینکه بهتری الحمدلله جدا از بستری الحمدلله همین که در زدم دیدم دوباره خودت پشت دری الحمدلله شنیدم بسترت را جمع کردی و با سختی پرت را جمع کردی شنیدم آب دادی به حسینم حواس دخترت را جمع کردی تو دیگر با حجابت خو گرفتی به چندین علت از من رو گرفتی گمان کردی ندیدم زیر چادر چطوری دست بر پهلو گرفتی؟! جواب حرف هایم شد همین!«نه؟!» غریبه بودم اما اینچنین نه! ببینم!قصد رفتن که نداری؟ نرو!جان امیرالمومنین،نه! حسین رستمی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Shab1Fatemieh1-1399[03].mp3
4.17M
|⇦•همین که بهتری الحمدلله... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● شب هایِ هجر را گذراندیم و زنده ایم ما را به سخت جانی خود این گمان نبود !! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•ای شفایت آرزوی مرتضی.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● ای شفایت آرزوی مرتضی اشک تو آب وضوی مرتضی داغت ای بانوی خانه سوخته آتشی در جان من افروخته با فراق خود سیه پوشم مکن بی تو تنهایم فراموشم مکن ای بهشتِ آرزو لبخند زن چینیِ قلب علی را بند زن داغِ تو چشمِ مرا چون نیل کرد خانه ام را بی پرِ جبریل کرد ای تو را بالش ز بالِ جبرئیل بسته ام بر گوشه ی چشمت دخیل یا به خنده لب گشا یا اخم کن کم دلِ زار علی را زخم کن *الان زهراش هست،داره با زهراش حرف می زنه...یه شبی رسید،علی داشت غسل می داد...اسماء آب می ریخت...به بچه هاش گفته بود آروم گریه کنند...بچه ها مردمِ مدینه بیدار نشن...آروم گریه کنید...حرفاشُ با عزیزش زد،اما زهرا عمرش به دنیا نبود...یه وقت دست از غسل کشید...سر به دیوار گذاشت...شروع کرد بلند بلند گریه کردن...علی مگه نگفتی بچه هات آروم گریه کنند،چرا خودت بلندبلند گریه می کنی؟!...* دل بریدن از تو دیگر مشکل است این جدایی از پیمبر مشکل است ای شب قدرم، سحر را دور کن ناله را در نامه ام منظور کن سهم من جان کندن و جا ماندن است بر سر قبر تو قرآن خواندن است خیز و شب را راهی از این خانه کن گیسویِ طفلانِ غم را شانه کن اندکی آهسته پَر زن از کویر مرغکانت را به زیرِ پر بگیر *من همیشه فکر می کنم اون موقعی که زهرا رو دفن کرد، وقتی کارِ دفن تمام شد، گفت: حسنم بلند شو .. حسینم دیگه گریه نکن .. یه مرد تنها .. با چند تا بچه کوچیک حرکت کرد .. ‌آرام آرام .. من میگم وقتی به کوچه بنی هاشم رسید،چه حالی پیدا کرد علی .. وقتی درِ نیم سوخته رو باز کرد ..* وایِ من! با دست زخمی و کبود شوقِ طبخِ نان تو دیگر چه بود؟ آخر ای زهرا پس از تو صبح و شب کِی خورند این کودکان نان و رطب؟! کی پذیرد قلبِ پُر احساس تو دختر و چرخاندن دستاسِ تو.... *سلمان میگه رفتم محضر بی بی، دَرِ خانه؛ با امیرالمومنین کاری داشتم .. امیرالمومنین خانه نبود .. دیدم صدای گریه بچه هاش از خانه بلنده .. در زدم .. دیدم بچه هاش دارند گریه می کنند..‌ زهرا خودش نشسته یه گوشه؛داره دستاس می چرخونه ..‌ قطراتِ خونِ دستش روی دستاس می چکه .. اومدم مسجد،به علی گفتم .. علی شروع کرد بلند بلند گریه کردن...* جانِ زهرا روز من را شب مکن چادرت را بر سر زینب مکن کاش در پیشت بمیرم فاطمه تا عزایت را نگیرم فاطمه رزم تو در را به پهلو راندن است سهم من پهلوی این در ماندن است کشتیِ صبر علی پهلو مگیر محرمِ دل، باز از من رو مگیر غرقِ در امّن یجیبم، فاطمه.. تازه دانستم غریبم، فاطمه.. نیست وقتِ پر زدن در آسمان آسمان ابری شده، لَختی بمان جواد محمد زمانی *زهرای من! اگه تو بری،این بچه هات از همیشه تنهاتر میشن.. زینبِ من هنوز کوچیکه.. چقدر کنار بسترش نشست با زهرا دردِ دل کرد .. امیرالمؤمنین آرام آرام گریه می کرد،کنار بسترِ زهرا... اما یه اتفاقی افتاد اون روزی که زهرا به شهادت رسید پسراش اومدن نزدیک مسجد؛"وَ رَفَعَ اَصواتَهُما بِالبُکاء .."شروع کردند بلندبلند گریه کردن.. امیرالمؤمنین تا شنید صدای گریۀ بچه ها رو که اصحاب دارند صدا می کنند: "یَاابْنَیْ رسولِ الله" چی شده؟! اینا صدا زدند: "ماتَت اُمُّنا فاطِمَة... فَوَقَعَ عَلیٌّ،عَلی وَجهِه..‌" (1) امیرالمؤمنین تا شنید، با صورت به زمین افتاد .. امیرالمؤمنین اینجا با صورت به زمین افتاد.. چرخ روزگار چرخید... یه روز هم پسرش، عباسش .. بالای اسب .. بدون دست .. مشک به دندان .. چنان عمودِ آهن به سرش زدند،عباس با صورت به زمین افتاد .. منبع: 1- بحار الأنوار،علامه مجلسی، ج‏43، ص 186-187 ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Shab3Fatemieh1-1399[03].mp3
9.24M
|⇦•ای شفایت آرزوی مرتضی.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● می‌گفت هر وقت یادم می اُفته قراره به طولِ تاریخ تو خونۀ قبرم بخوابم !! خواب از سرم می پره .. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•نبینم علی جان که‌ غمگین.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ سیدمجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● نبینم علی جان که‌ غمگین نشستی بگو‌ تا بدونم‌ ازم راضی هستی؟ برات زخم دارم به پهلو به سینه اینارو‌ قبول کن‌،که وسعم‌ همینه ببخشم که واسه تو کم‌ زخم خوردم ببخش تا الانم برا تو‌ نمردم میخواستم برا تو‌ بسوزه وجودم که یار تو باشم به روی کبودم خداحافظِ تو، دارم میرم امشب همه‌چیز و دیگه سپردم به زینب حلالم‌ کن آقا، که بی یار میشی سَرِ کفن و دفنم گرفتار میشی از این‌ خونه‌ جمع کن لباسای من رو‌ نذار بشکِنه باز غرور حسن رو‌ علی جان تو یادت، بمونه همیشه حسینِ غریبم شبا تشنه میشه *علی خیبر شکنه، همه عالم میدونن علی خیبر شکنِ، اما یه صحنه ای مردم از علی دیدن تا به حال ندیده بودن، همۀ مدینه شاهد بودن هی زمین میخورد بلند میشد، میگفت: فاطمه.‌!.. کار علی به جایی رسیده حالا میخواد با خانمش حرف بزنه* بگو فاطمه جان نمیشه بمونی کجا داری میری تو‌ خیلی جوونی *(زبان حال) فاطمه جان! بچه های قد و نیم قدت رو‌ کجا میخوای بذاری بری عزیز دلم؟... الهی برات بمیرم که تو هیجده سالگی مثل پیر زنها راه میرفتی مادرجان!.. راحت بگم .. آخه بین در و دیوار چنان لگد زد، گفت: صدای شکستن استخوان هاش به گوشم رسید * ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
991028-Babolharam-banifatemeh-roze.mp3
3.06M
|⇦•نبینم علی جان که‌ غمگین.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ سیدمجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● به عیسی‌بن‌مریم (ع) عرض شد: چه‌ کسی‌ تو را ادب آموخت؟ فرمود: هیچ‌ کس‌ ادبم‌ نیاموخت‌، بلکه زشتی نادانی را دیدم و از آن‌ دوری‌ گزیدم .. ❤️ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦• / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _سید مجید بنی فاطمه•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● (بچه هر چقدر بهترین غذارو‌ جلوش بذارن میگه هیچ‌ دست پختی، دست پخت مادرم نمیشه، اگه مادر سفر بخواد بره برا بچه اش غذا درست میکنه ..) امروز فاطمه وقتی از بستر بلند شد بچه ها خوشحال شدن .. مادر خونه رو آب و جارو میکرد .. همچین که‌ جارو‌ میزد گاهی میگفت: آخ پهلوم .. گفت: امروز خودم‌ میخوام برا بچه هام‌ نان‌ درست کنم .. خیلی وقته برا بچه هام نان‌ درست نکردم، امروز گفت: میخوام‌ خودم بچه هامُ شستشو بدم .. موهای زینب رو‌ هی شونه میکرد، نگاه میکرد به صورتش .. زیر لب شاید میگفت: مادر الهی هیچ‌ وقت این موهارو پریشون نبینم .. حسنش رو حمام‌ کرد لباس تنش کرد، هی لبای حسنش رو‌ میبوسه .. کنایه از اینکه میبینی یه روزی این لبا در اثر زهر سبز میشه .. همه یه طرف،حسین یه طرف .. همچین‌ که به حسین رسید، شروع کرد بدنش رو بوسیدن .. الهی هیچ‌ وقت این سینه ات سنگین نشه مادر .. هی دست به موهاش میکشه .. الهی مادر .. هیچ‌وقت این موها پریشون نشه .. الهی سرت دست به دست نگرده .. بچه ها رو‌ که‌ حمام‌کرد فرستاد برن بیرون، خودش غروبی غسل کرد رفت تو‌ حجره رو به قبله دراز کشید، یه روپوشی رو ‌صورتش کشید، صدا زد: اسما تا چند لحظه دیگه منو صدا کن، اگه دیدی جواب نمیدم‌ زود برو‌ مسجد علی رو خبرکن ..(1) اسما میگه چند لحظه ای گذشت دل تو دلم نبود یه مرتبه گفتم یا فاطمه! .. دیدم جواب نمیده .. یا بنت محمدالمصطفی! دیدم‌جواب نمیده .. یا زوجة ولی الله! .. یا اُم‌الحسنین والزینبین! به سروصورتم زدم دیدم دیگه دستاش جون نداره .. اومدم برم مسجد علی رو‌خبر کنم .. دیدم دو تا آقازاده وارد شدن اسما چه خبرت شده؟بگو‌ مادرمون‌کجاست ؟ گفتم بچه هارو سرگرم‌کنم، گفتم بیاین برید غذاتون رو بخورید .. یه وقت دیدم آقا زاده امیرالمؤمنین فرمود: تا به حال کی دیدی ما بی مادر غذا بخوریم؟گفتم بچه ها از حالا به بعد باید بی مادر غذا بخورید. یکی میگه مادر من حسنم، مادر بلند شد مادر، پایبن پا یکی میگه مادر من حسینم... مگه‌ میشه حسین مادر رو صدا بزنه مادر جواب نده .. میدونی کجا جواب داد گفت: تو‌گودی روی سینه اش نشستم، خنجر رو کشیدم هر چه کردم‌ دیدم نمیبره .. عاقبت بدن رو برگردوندم ، شنیدم‌ گوشه‌ گودال یکی میگه: غریب مادر حسین ..‌.* منبع: 1- بحار الأنوار،علامه مجلسی، ج‏43، ص 186-187 ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
991028-Babolharam-banifatemeh-roze2.mp3
2.87M
|⇦• / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _سید مجید بنی فاطمه•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● حضرتِ مسیح (ع) فرمودند: «اِستَحيُوا اللّه َ في سَرائِرِكُم كَما تَستَحيُونَ النّاسَ في عَلانِيَتِكُم» / تحف العقول همچنان كه از مردم در عيان شرم داريد، از خداوند در نهان شرم بداريد! ❤️ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
. امیرالمومنین عليه السلام: «ما اَكَلْتَهُ راحَ، وَ ما اَطْعَمْتَهُ فاحَ» [آنچه خورده اى، از دست رفته و آنچه به ديگران خورانده اى براى آخرتت مى مانَد]. رفقا؛ از اطعام نیابتی دی‌ماه جانمونیم .. 🕰 [مهلت مشارکت تا امشب] شادی روح بانیان این ماه و ای محبت فرمایید.. راه‌های مشارکت: https://idpay.ir/babolharam
6273817010150831

↜به نام گروه جهادی بابُ الحَرَم 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦• و توسل به حضرت زهرا (س) فاطمیه ۱۴۰۰ _حاج محمود کریمی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تاب رفتن نداشت پای علی شاهد ماجرا خدای علی جامه در پای مرتضی پیچید کوچه افتادن علی را دید راز چشمش به آستین می‌گفت کوچه با خانه‌ها چنین می‌گفت: راه مسجد به خانه طولانی‌ست یا علی را توان رفتن نیست؟ راه می‌رفت و بال در بالش مردم و جبرئیل دنبالش تا به درگاه خانه رفت، ولی ماند در نیمه‌راه جانِ علی کسی اینگونه مبتلا نشود مردی از همسرش جدا نشود گر رود همسری چنین از دست ماندن مرد خانه دشوار است گاه اشکی به چشم می‌آورد گاه زانوی غم بغل می‌کرد مرتضی بود و باوری خاموش بستری بود و همسری خاموش قفل صندوق راز خود وا کرد زیر لب قطعه قطعه نجوا کرد: فاطمه، همسرم، ببین که منم همسر خسته‌ات، ابوالحسنم منم آن قهرمانِ بدر و احد که سر افکنده نزد همسر شد نه اسیر غمم اسیر تو ام شاه مردانم و فقیر تو ام ای که تاب و توان من بودی گرمیِ آشیان‌ِمن بودی حسرت من نگاه دیگر توست چشم تو قفل بخت همسر توست ای که تنها سفر نمی‌کردی کاش می‌شد دوباره برگردی چشم خیسش پر از نگاه و دریغ حیدر از پا نشست، آه و دریغ همه نجوا کنان، علی خاموش آب می‌شد علی، ولی خاموش مردم شهر بی‌وفا رفتند همگی سوی خانه‌ها رفتند ماند در شامگاه سرد و سیاه تن بی جان و اهل خانه و ماه هق‌هق بی‌امانِ عزرائیل! بال در بال ناله جبرائیل آمد از دور و خیمه زد بر شهر باز پیچید بوی غم در شهر باز گسترده بود دامان شب گفت با لحن فاطمی زینب ای که ناخواسته امیر شدی شهریاری و گوشه‌گیر شدی پدر ای افتخار خانۀ ما یاور تو نشد زمانۀ ما مادر ما اگر که دیگر نیست خانۀ چشم‌های ما ابریست باز بخت تو یار خواهد شد عشقتان ماندگار خواهد شد ماند بر لوح خاطر دنیا شوخی ریسمان و دست خدا قصۀ ظهر گرم و کوچۀ سرد قصۀ حیدر و چهل نامرد قصۀ مردمان فتنه‌پرست فصل تارِ کتابِ تاریخ است صبر اگر صبر مرتضی، سر کَش خشم اگر خشم حیدری، آتش ای حضور تو، عدل پاینده قاضی عادلی‌ست آینده اشک چشم تو، روشنایی‌ ماست تو فقط نیستی، خدا تنهاست گرچه این رسم شهریاری نیست چاره‌ای جز سوگواری نیست از غمی عاشقانه لبریزی باید اما دوباره برخیزی شمع را مخفیانه دفن کنید بدنش را شبانه دفن کنید ماه از پشت ابر پیدا شد نیمه‌شب گاه غسل زهرا شد مرتضی بود و غرق خون دل او قامتی منحنی، مقابل او روحی آزرده، قامتی بی‌روح پیروهن پوش و لاغر و مجروح شعله با آب شست و شو می‌شد زخم‌هاب نهفته، رو می‌شد لحظۀ تلخ عمر مولا شد غنچۀ زخم پهلویش وا شد قلب او طاقت ادامه نداشت دست از غسل فاطمه برداشت روی زانو نشست تلخ گریست جز خدا با خبر ز حالش نیست بغض گرم امیر خانه شکفت نرم و آرام به زهرا گفت: مهربانم چرا چنان کردی !؟ از من این زخم را نهان کردی؟ بعد از این سال‌های صبر و تلاش بیم از صبر من نداشته باش مانده بغض تو در گلوی علی پیش تو رفت، آبروی علی باید اما که صبر پیشه کنم فکر غنچه نه، فکر ریشه کنم که حبیبم، وصیتم کرده‌ست می‌رود دین مصطفی از دست عطر او در کفن نمی‌گنجد غنچه در پیروهن نمی‌گنجد تن سبک بود و روح او سرشار عمر او کم، جراحتش بسیار شعلۀ آهِ آستانۀ وحی سر از بام شمع خانۀ وحی مردمان را که وقت خواب رسید وقت تشییع آفتاب رسید کاروانی شکسته و کوچک آمدند آسمانیان تک تک یار مجروح مرتضی می‌رفت هم‌رهش روح مرتضی می‌رفت بخت شب را سیاه می‌کردن قصد تدفین ماه می‌کردن چهره‌ای پشتِ اشک پنهان بود پسری آستین به دندان بود آسمان دل ز فاطمه برداشت خاک اما نشاط دیگر داشت خاک میزبان‌وار و ساکت و مغرور کاروان را نگاه کرد از دور گرد ابروی خویش را می‌رُفت با دل سرد خود چنین می‌گفت: در دلم قبر مادری دارم یادگار از پیمبری دارم در دل خاک ابوتراب نشست سر تکان داد و چشم‌ها را بست گفت: ای مهربان ترین بستر این تو و این امانت حیدر زندگی گرچه رنج او افزود خانۀ من که بود می‌آسود می‌توانی به رسم غم‌خواری تکیه‌گاهِ مرا نگه‌داری؟ آه را خاک می‌کنم امّا: باز هم شعله می‌کشد فردا خواست تا شمع خویش خاک کند ختمِ تشییع سوزناک کند ناگهان بین هاله‌های سپید دست‌های پیامبر را دید از دل شامگاه قیر اندود از کجا؟ کیِ؟ چگونه آمده بود؟ می‌شنید از هوا صدای نبی! ای که تنهای نیمه‌های شبی جانشین منی و خانه‌نشین که گناه تو عدل توست، همین این همان نو عروس خانۀ توست یادگارش ز آشیانۀ توست غم نخور از برادر جانی غافل از تو نبوده‌ام آنی سایۀ لالۀ چمن بودی باغبانِ نهال من بودی ای که از رنج تنگ حوصله‌ای از تو هرگز نمی‌کنم گله‌ای آمدم تا که یاورت باشم یاور دفن همسرت باشم بیرق مهر او خدا افراخت غیر من و او کسی تو را نشناخت ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
باب الحرم _ محمود کریمی.mp3
16.59M
|⇦•تاب رفتن نداشت پای .. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۰ _حاج محمود کریمی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● +چه چيز شما را در آتش درآورد؟! _ از نمازگزاران نبوديم _ بينوايان را غذا نمى‏ داديم _ با اهل باطل به بطالت پرداختيم _ روز جزا را دروغ مى ‏شمرديم خدا |قرآن |المدثر | ۴۲-۴۶ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•وعده‌گاه ما و ارواح شهیدان.. تقدیم به روحِ شهدایِ مقاومت خصوصاً سردار دلها حاج قاسم سلیمانی و همۀ آزادی خواهانِ جهان _ حاج مهدی رسولی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● عشق بی‌پرواست، بسم الله الرحمن الرحیم هرکسی با ماست، بسم الله الرحمن الرحیم رودِ جاری از ستیغ کوه‌های گریه‌خیز مقصدش دریاست، بسم الله الرحمن الرحیم البلاء للولا .. این داغ، داغی ساده نیست جنسِ غم اعلاست بسم الله الرحمن الرحیم خون نمی‌خوابد، به آیات سحرخیزش قسم! خط خون خواناست: بسم الله الرحمن الرحیم خطبۀ شمشیرها را تیزتر باید نوشت ظهر عاشوراست! بسم الله الرحمن الرحیم سینه‌زن‌ها علقمه‌ست اینجا! علمداری کنید! روضۀ سقاست، بسم الله الرحمن الرحیم دست او بر خاک افتاده‌ست و با این حال باز پرچمش بالاست بسم الله الرحمن الرحیم شهرتش از قله‌های شرق تا اعماق غرب .. او جهان‌آراست، بسم الله الرحمن الرحیم مثل چشمانش که در دل‌ها نفوذی ژرف داشت خون او گیراست بسم الله الرحمن الرحیم انتقام سختِ باغ از قاتلان سروها بی‌ اگر اماست بسم الله الرحمن الرحیم حکم از فرماندهی ماه در شب آمده لازم الاجراست، بسم الله الرحمن الرحیم باشد! امشب اشک و امشب داغ، اما انتقام مطلع فرداست، بسم الله الرحمن الرحیم ابرهای انقلابی! کینه‌هاتان بیش باد! بغض، طوفان‌زاست، بسم الله الرحمن الرحیم صبح نزدیک است آری در شبیخون شفق حمله برق‌آساست، بسم الله الرحمن الرحیم وعده‌گاه ما و ارواح شهیدان بعد از این مسجد الاقصاست بسم الله الرحمن الرحیم شاعر:ف.عارف نژاد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
باب الحرم _ مهدی رسولی.mp3
11.06M
|⇦•وعده‌گاه ما و ارواح شهیدان.. تقدیم به روحِ شهدایِ مقاومت خصوصاً سردار دلها حاج قاسم سلیمانی و همۀ آزادی خواهانِ جهان _ حاج مهدی رسولی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● خدایا؛ هر آنچه دعا و مناجات کرد در حق ما و سرنوشت ما بخواه ..! خدایا؛ما را پاکیزه کن و پاکیزه‌ بپذیر و مرگ تاجرانه را نصیب ما نما ..🤲 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
📲 طرح اطعام نیابتی [دی ماه ۱۴۰۰] طبق قرار ماهانه (پنجم هر ماه شمسی) و با مشارکت شما عزیزان، توزیع غذای گرم دی ماه، در شهر کرمان و چند استان دیگر اجرا خواهد شد . باشد به امید گوشه نگاهی🤲 چند نکته در خصوص طرح: ۱_ اطعام نیابتی، هر ماه در یک شهر و استان انجام میشود و معطوف به پایتخت نیست! ۲_هزینه پایه هر پرس غذا در طرح اطعام نیابتی، ۱۵ هزار تومان می باشد. ۳_همراهانی که در طرح شرکت می نمایند، پس از واریز مبلغ مورد نظر خود (مثلا دو پرس= ۳۰ هزار تومان) در صورت تمایل نام و نام خانوادگی و شخصی که به نیتشون این تعداد سهم رو شریک شدن را به ما اعلام و ما در هنگام ارائه گزارش نام آن عزیز از دنیا رفته را زیر پست قرار میدهیم که دوستان و اعضا کانال‌ها (ایتا، سروش و تلگرام) به نیتشون ای قرائت فرمایند.. ۴_به جهت متبرک شدن طرح، از خانواده‌های محترم دعوت به عمل می آید با مشارکت هرچند کم در سهم غذا، طرح را با نام شهیدشان متبرک نمایند. راه‌های مشارکت: https://idpay.ir/babolharam
 6273817010150831
↜به نام گروه جهادی بابُ الحَرَم 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
. [دی ماه ۱۴۰۰] میزان مشارکت ۴۰۰ پرس فرصت مشارکت: [اول تا پنجم هر ماه شمسی] بانیان اطعامِ دی ماه : ارواح‌ مطهر شهدا و حضرت امام خمینی(ره) و همچنین: شهید حاج قاسم سلیمانی شهدای محور مقاومت شهدای گمنام شهید محمد نباتی شهید عباس خدیو شهید موسی بهمئی شهید رسول ترک لادانی شهید مرتضی ترک لادانی شهید مهدی علیدوست شهید ابراهیم هادی شهید حمیدرضا درجزی شهید هژبر الساداتی شهید رضائی شهید عقدایی شهید مهدوی شهید حکمت شهید احمدی شهید مدافع حرم بهرام(غلامرضا) مهرداد اموات شیعیان امیرالمومنین(ع) و مرحومین: ابراهیم ارغیانی، علی اکبر ارغیانی، مراد عادل زاده، علی اصغر معمارزاده، محمد کربلایی، علی‌اکبر ایزدی، موسی بهمئی، سید عباس کلاتی مقدم، غلامحسین اسدی، محمدرضا تراب سرشکی، سیدرضا موسوی زاده، سیدموسی موسوی زاده، سیدابراهیم موسوی زاده، حسن بنده علی، محمد نخعی، سید محمد خاوری، یونس کلوت، سیدمحمد قریشی، سید مهدی خاوری، سیدقاسم میر محسنی، سید محسن سید محسنی، سید یحیی مسعودیان، محمدحسن جهان‌تیغ، ذبیح اله خدیو، حسین قاسمی، احمد عصمتی، عباس ابوالقاسمی، ابوالشهید حاج اکبر سیفی و مرحومات: خدیجه تجری، ماه صنم نوروزی، کبری معمارزاده، زهرا علی اکبری، رقیه‌ سادت میرمحسنی، صفا نجاریان، زهرا عنبرزاده، فاطمه اسدی، مرحومه آغابیگم موسوی زاده، زهرا بنده‌علی، طاهره غفوریان، مرضیه حسین جارچی، بتول جبلی، اقدس رضایی، مرضیه خدامرادی، سمانه سلماسی زاده، اشرف عباس‌زاده : محبت فرمایید شادی روح اسامی درگذشتگانی که نامشان ذکر شد و بانی این ماه هستند و ای قرائت نمایید.. راه‌های مشارکت: https://idpay.ir/babolharam
6273817010150831
↜به نام گروه جهادی بابُ الحَرَم 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•آمد سائل ای سورۀ .. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج میثم مطیعیೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄• آمد سائل ای سورۀ هل أتیٰ تطهیرم کن ای، آیۀ إنَّما ای جانِ علی، مادرِ مصطفی تویی إنّا أعطینا ثمرِ قلبِ بابا شبِ قدری یا زهرا نورِ خدا نما مادرم! زهرا، زهرا... محرابِ نمازِ تو رَشکِ فلک ای هم صحبتِ جبرئیلِ مَلَک تیغ حیدری و خطیبِ فدک چادرت نور رویِ نور گلِ خوشبویِ مستور سَری از انسان و حور ای همسرِ صبور مادرم! زهرا، زهرا... نار آمد دمی به ملاقاتِ نور آتش می رسید به حوالیِ طور گویا فاطمه در میانِ تنور شعله می‌آمد بالا ناگهان افتاد از پا کشته شد محسن، آنجا فضه! بیا بیا مادرم! زهرا، زهرا... یا حسین! یابن الزهرا... پَر میگیره دل به هوایِ حسین سر میذاره پایینِ پایِ حسین رو لب هاشه روضه برای حسین قَتَلوکَ عطشانا طَرَحوهُ عُریانا سَحَقوکَ عُدوانا خورشید نیزه ها یا حسین! یابن الزهرا... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
باب الحرم _ میثم مطیعی.mp3
7.74M
|⇦•آمد سائل ای سورۀ .. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج میثم مطیعیೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄• «وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ بُکْرَةً وَ أَصِیلًا» و صبح و شام نام پروردگارت را یاد کن خدا |قرآن |انسان | ۵۲ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•رفت فرمانده و تو ماندی.. و توسل تقدیم به روحِ شهدایِ مقاومت خصوصاً سردار دلها حاج قاسم سلیمانی و همۀ آزادی خواهانِ جهان _ حاج مسعود پیرایش •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ باورش غیر ممکن است ولی فتنه ها باز قد علم کرده اند بی هوا مخفیانه در دل شب دست فرمانده را قلم کرده اند فکر کن امشب آن شب جمعه است نگرانی به احتمال قوی حاجی آمادۀ سفر شده و تو قرار است جانشین بشوی فکر کن زیر آسمان آن شب آن شبِ بی ستاره ی بغداد سر او روی دامنت باشد او که دور از وطن غریب افتاد رفت فرمانده و تو ماندی با این همه بارِ بر زمین مانده با خودت فکر کرده ای آیا کار تو چیست بعد فرمانده مانده ای با هجوم آتش ها در دل جبهه های گوناگون همه بر طبل جنگ می کوبن منتهی با صدای گوناگون جا نمانی از این قیام بزرگ جبهه را بی هیبت نگذاری گوش کن این صدای فرمانده است رهبرت را غریب نگذاری در هجوم هزار ها کوفی کربلایی بمان و عابس باش دم به دم پا به پای فرمانده جا نزن مهدی المهندس باش قلب لشگر اگر ز هم پاشید جنگجویی رجز نمی خواند این نظام این علم اگر افتاد حرمی در جهان نمی ماند فتنۀ عمروعاص را بشکن دل بده دست ذوالفقار علی نکند با خطایت من یا تو بشود کم از اقتدار علی مرد میدان اگر به خاک افتاد عرصۀ جنگ همچنان غوغاست منو تو مرد این مبارزه ایم خنجر انتقام در کف ماست نه بترس از کسی نه سازش کن در هیاهوی جنگ قاسم باش معنی مکتب سلیمانی است اینکه در هر زمان مقاوم باش راه فرمانده تا ابد باقی است رهرو راهِ عشق بسم الله هدف بعد ماست اسرائیل فاتحان دمشق بسم الله خون فرمانده خون ایران بود که به جوش آمده است و بعد از او یک جهان در هوای خونخواهی به خروش آمده است بعد از او دو سه تا ضربه مانده تا مالک خبر فتحِ دیگری بدهد نگذاریم فتنه ی داخل کار را دست اشعری بدهد موسم انتقام نزدیک است کار ظلم اینچنین نخواهد ماند این همه خونِ دل که ریخت به خاک بی گمان بر زمین نخواهد ماند پرچم شیعه چادر زهراست چادری که به روی خاک افتاد هم در آن کوچه هم زمانی که پیش آن جسمِ چاک چاک افتاد ________________ روز روشن میان یک کوچه مادری راه خانه را گم کرد گریه ها در گلوش بوده اما محض روی علی تبسم کرد آی علمدار علی .. دستی که سهم دست تو شمشیر کرده است *امام صادق فرمود ، (می خوام بی مقدم برم تو روضه ..) فرمود می خواید بدونید سبب شهادت مادر ما چیه؟! اون روز تو کوچه ، اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ .. آنچنان با شمشیرِ در غلاف به بازویِ مادر زد ..* دستی که سهم دست تو شمشیر کرده است سهم رقیه را غول و زنجیر کرده است *اون روز تو کوچۀ مدینه تا دستِ علمدارِ علی رو زدن ، دیگه مادر از پا افتاد .. کربلام تا دستِ عباسُ زدن دیگه راه و گم کرد .. "وَقَفَ مُتِحَیرا” مونده بود چه کنه ..* پاشو ابوالفضل پانشی افسوسی میشه نذار بشه پاشو ابوالفضل اصغر گلو بوسی میشه نذار بشه پاشو ابوالفضل قضیه ناموسی میشه نذار بشه پاشو ابوالفضل شده کولت کنم اخا می برمت پاشو ابوالفضل یا مث اکبر رو عبا می برمت عمودی آمد و بر فرق پاک او اثر کرد صدای استخوانِ سر حسین را در به در کرد *صدای شکستن استخوانِ مادرُ شنیدن بچه ها ..* پیکری پاره سوخت در شعله پشتِ در خطر مادر شعله چند نفر میزدن مادر را بی هوا میزدن مادر را با لگد می زدن مادر را *به آقامون سید الشهدا میگن غریب ، چون دور از خونۀ مادری به شهادت رسید ، حاج قاسمم تو غربت کشته شد .. اما غیرتیا سخت در خونۀ خودت تو خونۀ خودت بکشن مادرت رو .. * بی هوا می زدن مادر را چهل نفر می زدن مادر را پشت در می زدن مادر را یه مادر تو آتیشُ یه لشگر جلو روشه یه دستش به دیوارُ یه دستش به پهلوشِه کاش بارون بباره کاش دشمن بفهمه مادر بار شیشه داره ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
باب الحرم _ مسعود پیرایش.mp3
9.66M
|⇦•رفت فرمانده و تو ماندی.. و توسل تقدیم به روحِ شهدایِ مقاومت خصوصاً سردار دلها حاج قاسم سلیمانی و همۀ آزادی خواهانِ جهان _ حاج مسعود پیرایش •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● |فَإِنَّ‌ الْجُرْحَ‌ لَمّا يَنْدَمِل‌| سوگند به خدا كه هنوز زخم ها، التيام نيافته است .. «برشی از خطبه امام سجاد_کوفه» ــــــــــــــــــــــــــــ ۰۱:۲۰ ؛ نیز یک‌ زخم‌ است و این‌ زخم‌ خوب‌ شدنی‌ نیست ..💔 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 «پویش سراسری روضه خانگی» کلیات طرح: برگزاری روضه خونگی با شما؛ ، ، ،‌ و با ما .. هم زمان باسالگرد شهادت سردار دلها و ایام فاطمیه دوستانی که تمایل به برگزاری را دارند به ماپیام و ما ، و را برایشان ارسال مینماییم. نکات‌مهم: ۱_نیت هزینه‌های صورت گرفته به جهت برپایی مجلس روضه بوده فلذا اگر قصد برگزاری روضه خانگی را دارید درخواست نمایید.(حق الناس) ۲_اولویت ارسال با شهرهایی می باشد که در خواست نداشته‌ایم. ۳_اگر قبلاً نسبت به دریافت بسته‌ها اقدام نموده‌اید مجدداً سفارش ندهید. (حق الناس) ۴_بسته های ارسالی صرفاً جنبه تبرکی داشته و فقط برای روضه های خونگی می باشد. پی نوشت: به همت شما عزیزان تا این لحظه قریب به ۳۰۰ بسته (به ارزش هر بسته ۱۵۰ هزار تومان) ویژۀ روضه خونگی به سراسر کشور ارسال شده است. با توجه به شرایط موجود شما نیز میتوانید نذورات نقدی و غیر نقدی خود را صرف این امر نموده و در قطع نشدن طرح کمک حال باشید👇 https://idpay.ir/babolharam
6273817010150831
↜ گروه جهادی بابُ الحَرَم 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•وای بر حالم اگر از... / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● وای بر حالم اگر از تو جدا باشم من همۀ عمر گرفتار بلا باشم من شک ندارم همۀ خواسته تو این است لحظه ای هم که شده عبد خدا باشم من تا زمانی که دلم خانه ی این و آن است جا ندارد که پذیرای شما باشم من چقدر غرق گنه بودم و تو می دیدی همه عمرم خجل از روی شما باشم من کاش میشد به دل و جان بکشم نازِ تو را یارِ تو مثل امام و شهدا باشم من کاش میشد که به همرا تو یک فاطمیه میهمان حرم کرب و بلا باشم من جانِ آن مادر غم دیده و بیمار بیا به گرفتارِ میان در و دیوار بیا یا صاحب الزمان... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
991025-Babolharam-mohamadreza-taheri-monajat.mp3
2.28M
|⇦•وای بر حالم اگر از... / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● و بخشی از شب را در برابر او سجده کن و مقداری طولانی از شب او را تسبیح گوی !! خدا |قرآن |انسان | 26 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•چادرش بین کوچه.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها و امام حسن مجتبی علیه السلام ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● روایت داریم هر شب جمعه که ابی عبدالله مدینه بود ... کنار قبرستان بقیع زیارت برادرش امام حسن می رفت... چه امام حسنی قربونش برم .. چشمی که برا غربت امام حسن گریان باشه، گریان وارد محشر نمیشه ... الهی بمیرم براش ... مگه میشه اینقدر کسی غریب باشه ؟ حتی دوستانش وقتی بِهش سلام میکردن میگفتن: "اَلسلامُ علیک یا مُذِّلَ المؤمنین" غصه، مظلومیت، همین بس این همه سال بعد امیرالمؤمنین می نشست پایِ منبرا... خطبای ملعون، روی منبر می رفتن مولا علی رو لعن می کردن، دشنام می دادن ، بی ادبی می کردن ... فقط نوشتن یه جا امام حسن از جا بلند شد دیگه طاقت نیاورد، وقتی مُغیرۀ ملعون رفت بالای منبر .. تا اومد بی ادبی کنه امام حسن بلند شد فرمود : نانجیب تو دیگه بنشین گمان میکنی من از یادم رفته، اون روز تو کوچه با مادرم چه کردی؟ اون صحابی آقا رو دید گفت: آقا من باباتون رو هم توی این سن دیدم اینقدر سر و روش سفید نشده بود که سر و روی شما اینقدر سفید شده؟ حضرت فرمود : آن چیزی که من دیدم اگه بابام هم دیده بود بدتر از این روز من می شد... حالا میخوام از اون روز امام حسن برات بگم:...* بی تاب و تبِ خسته حالی بود سخت گیرِ شکسته بالی بود چادرش بین کوچه، پا خور شد بسکه از غم قدش هِلالی بود با مادرم رفتیم مسجد رسول الله جای بابا چقدر خالی بود از دل آهی کشید و با گریه خطبه هایش همه سئوالی بود نفسش بارِ لخته ی خون داشت سوزِ آهش در آن حوالی بود خطبه اش جاودانه بر می گشت با قباله به خانه بر می گشت آه! ظلم سقیفه بی حد شد غیرتیان! راه کوچه به آیینه سد شد همۀ نور و چنگِ تاریکی اتفاقی که باب خواهد شد ضربِ دست چپش زبان زَد بود زدنِ سیلی اش زبان زَد شد هر قدر روی پا پریدم باز دستِ سنگینش از سرم رد شد بعد از آن راه خانه تا مسجد طولِ یک خطِ سرخ مُمتد شد آنقدر به غرور من برخورد حسنش کاش از غمش می مُرد *تا همین جا هم بسه، اما شبِ امام حسن ان شاءالله حقش رو ادا کنیم...* چه بگویم که زار و مضطر گشت قد کمان بود و قد کمان تر گشت در مسیرِ عبورِ عابرها ریخت نیلوفری که پرپر شد "فَرَفَسَها بِرِجلِهِ..." ای وای آنقدر دورِخویش مادر گشت هر قدم چشم او سیاهی رفت وسط کوچه موقع برگشت زخم هایش دوباره سر وا کرد مرگ خود از خدا تمنا کرد *برای این روضه بهترین روضه همون روضه ای است که خودِ امام حسن در عالم رؤیا به عَبدُالزَهرا فرمود: عَبدُالزهرا! اگه میخوای روضه ی ما رو بخونی این طوری که من میگم بخون: روضه ی ما اهل بیت اون ساعتی بود که دستم توی دستِ مادرم بود..خوشحال از مسجد داشتم برمی گشتم ..یه وقت نانجیب اومد جلو راهمون رو سد کرد ... عَبدُالزَهرا یه ضربه به مادرم زد اما دو گونۀ مادرم کبود شد... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net