eitaa logo
کانال ‌متن روضه
74.1هزار دنبال‌کننده
756 عکس
414 ویدیو
60 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•ای کاش که در مقدمت ای یار ... / و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب نهم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" *یه ذکری رو میخوام ابتدای جلسه با هم زمزمه کنیم، ذکر زیبایِ اون آقایی رو که فرمود: هر جا روضۀ عموم عباس رو بخونن سراسیمه میام...از آقامون دعوت کنیم: "یَا صَاحِبَ الزَّمَان! الْغَوْثُ الْأَمَان..." اجازه بدید اول با آقامون درد و دل کنیم، اظهار عجز و نیاز کنیم دَرِ خون ی اربابمون، بعد با اربابمون روضه بخونیم...* ای کاش که در مقدمت ای یار بمیرم صد بار شَوَم زنده و صد بار بمیرم من طاقت نادیدن روی تو ندارم مگذار که در حسرت دیدار بمیرم پروندۀ اعمالِ مرا پاک کن امشب مگذار سیه روی و گنهکار بمیرم در راه ظهور تو به دردی که نخوردم ای دوست! زمن بگذر و بگذار بمیرم ای یوسف زهرا تو بده رزق شهادت مپسند که در بستر و بیمار بمیرم حالا که تویی صاحب عزا، کاش که من هم در روضۀ عباسِ علمدار بمیرم آنجا که دو دست از بدنش قطع شد و خورد یک تیر به آن چشم گهربار، بمیرم ما بینِ نوای دو دمِ پیر غلامان: "سقای حسین سید و سالار..." بمیرم عباس احمدی ای اهل حرم، میر و علمدار نیامد سقایِ حسین، سید و سالار نیامد امید در میان حرم پا گرفته است دریا دوباره جانب دریا گرفته است باب الحسین بوده و باب الحوائج است هر کس هر آنچه خواست رسد باز گرفته است *آیت الله قاضی رحمت الله علیه میگه: دیدم باب الحسین عباسِ، هر کی میخواد بره محضرِ ابی عبدالله پیشکارش عباسِ...* لبیک گفته است همۀ عُمر بر حسین با او وفا و عاطفه معنا گرفته است *لذا وقتی مرحوم نجفی قوچانی در کتاب سیاحت شرقش هست، میگه: گوشِ دلم شنوا شد، تویِ کربلا شنیدم صدایِ زنگِ حرم ابی عبدالله بلندشد، ده بار صدای زنگِ حرمِ حسین میگه:" هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی" میگه: بدنم داشت میلرزید، خدایا! کسی هست جوابِ حسین رو بده، میگه: شنیدم صدایِ زنگِ حرمِ عباس بلند شد:" لَبَّیْک..."* گیرد اگر علامتِ عصمت عجیب نیست هم آنچنان که زینبِ کبری گرفته است *برای اون عالم سئوال بود: آیا مقامِ سلمان بالاترِ، یا مقام عباس...؟ میگه: در عالم رویا بهم نشون دادن، گفتن: چی میگی؟ عباس با نگاهش سلمان درست میکنه...* با آنکه دست در بدنش نیست باز هم دستِ تمامِ گریه کنان را گرفته است *آقاجان! شما مرده زنده می کنید، منم زنده کن امشب... در خاطرات شهید برونسی هست، میگه: قبلِ عملیات تیر خورد به بازوم، برای عمل و در آوُردن این تیر، من رو آوُردن بیمارستان، من نگران، آیا به عملیات میرسم یا نه؟ دکترا اصرار دارن باید عمل کنی، اما من اصلاً درد حالیم نیست، همه فکرم اینه به عملیات برسم... تا اینکه در عالم خواب یا بیداری، دیدم آقا قمرِ بنی هاشم اومد عیادتم، میگه: به آقا گفتم: آقاجان! دستم تیر خورده، میترسم به عملیات نرسم، حضرت یه دست کشید به دستم، انگار گلوله رو درآوُرد، گفت: تموم شد... به خودم اومدم دیدم هیچ دردی ندارم، دکترا اومدن گفتم: من باید برم، هیچ دردی ندارم، یه نفر اهل راز بود،مَحرم بود، بهش گفتم: تا زنده ام حق نداری به کسی بگی، بذار خیالت رو راحت کنم، عباس کار رو تمام کرد، عکس گرفتن دیدن هیچ علامتی از تیر تویِ بدن نیست... یا باب الحوائج!... بخدا قسم دست میگیره، شهید محمد ذاکری خیلی اباالفضلی بود، وقتی اومدن بالا سرش دیدن دو تا دستاش از بدن جدا شده، شهید صدر زاده رو دیدید فیلمش رو، شبِ تاسوعا میگه: فردا مهمونِ اباالفضلم...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•هر گرفتاری سراغ آستانش... / و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب نهم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت *هر سال می اومد دَرِ خونه ی اباالفضلِ عباس، رزقِ سالش رو می گرفت و می رفت، سالِ بعد ازعاشورا اومد دَرِ خونه ی قمر بنی هاشم، در زد، اُم البنین در رو باز کرد، گفت: چیکار داری؟ گفت: من گدایِ هرساله هستم، اومدم رزقِ سالم رو بگیرم، اُم البنین رفت، خودش رزقِ سالش رو داد، دید گدا هنوز ایستاده داره نگاه میکنه، گفت: چرا نمیری؟ گفت: اینها بهانه است، من میخوام عباس رو ببینم، چهره ی قشنگِ عباس رو ببینم، من میخوام با دستایِ عباس به رزق برسم، دید صدایِ اُم البنین بلند شد، گفت: اون دستایی که میگی، اون چشمایِ قشنگی که میگی، کربلا فدایِ حسین شد...* روزِ محشر دست هايش دستگيري مي كند دستِ خود را داد دستِ دوستانش را گرفت هيچ كس اندازه ي عباس شرمنده نشد كربلا بدجور از او امتحانش را گرفت از خجالت آب شد، آب آورِ كرب و بلا عصرِ تاسوعا امان نامه امانش را گرفت *به شمر گفت: نانجیب! به من داری امان میدی؟ اما پسرِ فاطمه امان نداره...* چشم هايش پاسبان هاي بَناتِ خيمه بود حرمله با تير چشمِ پاسبانش را گرفت تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن شكست بس كه خون رفت از تنش آخر توانش را گرفت صارَ کَالْقُنْفُذ برايِ تيرها جايي نماند ناگهان سر نيزه اي حجمِ دهانش را گرفت قتل او کار عمود آهن و نیزه نبود تیرهایی که به مشکش خورد جانش را گرفت از بغل تا که سرش را بر سَرِ نیزه زدن اشک و آهِ ناتمامی خواهرانش را گرفت *اومد محضرِ ابی عبدالله، سیدی و مولای! این سینه ی من داره تنگی میکنه، اجازاه میدی من برم میدان؟ ابی عبدالله فرمود: تو پشت و پناهِ من هستی، عباس جان! تو بری لشکرم میپاشه، اما اگه میخوای بری اول برو آب برا بچه هام بیار... با ابی عبدالله اومدن به خیمه، دیدن این بچه ها دامن های عربی رو بالا زدن، رویِ این زمینِ نمناک قرار دادن تا یه خورده از تشنگی شون کم بشه، حالا عباس روانه ی میدان شده، یه مرد جنگی مثل عباس، قصد جنگیدن داره، اما عباس فقط باید آب برسونه به خیمه، هر جور بود اومد سمتِ شریعه... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•به جانِ فاطمه هرگز تو را... / و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب نهم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ یه روز تویِ جنگِ اُحد پیغمبرِ اکرم، امیرالمؤمنین رو روانه کرد، علی جان! کسی عُرضه اش رو نداره، به سمت چاهایِ بدر برو، آب بیار برایِ این لشکر، همه تشنه شدن، امیرالمؤمنین رفت، مشکِ آب رو پر کرد، داره حرکت میکنه، دید یه باد شدیدی وزید، امیرالمؤمنین نشست تا این باد آرام بگیره، دوباره حرکت کرد، هر بار این اتفاق می افتاد، تا سه بار، مثل طوفانی علی رو زمین گیر میکرد، تا رسید به پیغمبر، یه کم دیر کرده بود، دید پیغمبر داره گریه میکنه، گفت: علی جان! نگران شدم، چرا دیر اومدی؟ قصه رو توضیح دارد برا پیغمبر، پیغمبر فرمود: علی جان! این سه بادی که دیدی، جبرائیل بود، اسرافیل بود، میکائیل بود، هر کدوم با هزار مَلَک اومدن برایِ یاریِ ما... یارسول الله! نگرانِ علی شدی؟ اما تویِ کربلا به جای این سه هزار مَلَک، سه هزار تیرانداز اومدن، همه به سمتِ عباس نشانه رفتن... عباس هر جوری بود خودش رو رسوند به کنارِ آب، مشک رو پر از آب کرد، مُشتی از آب رو پر کرد بالا آوُرد، یه نگاهی به آب کرد، گفت: اینقده موج نزن...* به جانِ فاطمه هرگز تو را نمی نوشم که در تو، عکسِ لب خشک سیدالشهداست *آب رو ریخت رویِ آب، داره برمیگرده، با سرعت داره میاد سمت خیمه ها، کمین کردن، دستِ راستش رو از بدن جدا کردن، دستِ چپش رو از بدن جدا کردن، ولی داره با همون سرعت به سمت خیمه ها دوباره میاد، مشک رو به دندان گرفت، خدایا! کمکم کن این مشک رو به خیمه ها برسونم، اما تا تیر به مشک خورد، گفت: دیگه فایده نداره به خیمه ها برم، برم خیمه ها به سکینه چی بگم؟ اینجا بود یه تیر به سینه اش خورد، یه تیر به چشمِ قشنگش خورد، خودش به اون روضه خون گفت: چرا روضه ام رو درست نمیخونی؟ به مردم بگو: اگه از بالایِ بلندی بخوان بخورن زمین چیکار میکنن، اول دستاشون رو جلو میارن با صورت زمین نخورن، اما من که دست در بدن نداشتم، تیر به چشمم خورده بود، هر کار کردم تیر رو بیرون بکشم نشد، تیر رو گذاشتم بینِ دو تا زانوهام، تیر رو در بیارم، یکی با عمود آهن به فرقم زد، ازبالای مرکب با صورت زمین خوردم.... حسین هر کدوم از شهدا رویِ زمین می افتاد، ابی عبدالله میرفت تویِ خیمه ها یه جولانی میداد، زن و بچه حسین رو میدیدن، همه رو آرام میکرد، ازخیمه بیرون می اومد، اما عباس که افتاد، کنارِ زینب خودش زانوهاش رو بغل گرفت... یکی صدا زد: حسین! چی شده کنارِ زن ها نشستی؟ داری گریه میکنی؟ گفت: زینب جان! من رفتم، اما یه چشمش به خیمه هاست، یه چشمش به میدانِ...بلند و یکصدا بگو: یااباالفضل.... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•شب تاسوعا و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب نهم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ولی اگه چارتا "دورت بگردم" و "عزیزم" و "جانم" و "من به فدات" و مابقی این قربون صدقه‌ها رو به خانمت، پدرت، مادرت و .. بگی چیزی ازت کم نمیشه مومن!! والا که زندگی همینه! ❤️ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•بی سایه لطف تو نه امنی .. / و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" "یَا صَاحِبَ الزَّمَان! الْغَوْثُ الْأَمَان..." بی سایه لطف تو نه امنی، نه امانی بی پرتو رویت نه بهاری نه خزانی عادت نشود غیبتِ تو کاش برایم ای آنکه بدون تو یتیم است جهانی بد جور شدم بندۀ دنیا، کمکم کن ما را به خودش دوخته این عالمِ فانی *امشب دنیا زده ها، حسین رو رها کردن...* یک بار دگر ماه محرم شد و افسوس از دوست ندیدیم نه نامی نه نشانی ماییم شریکِ غمِ تو، آجرک الله ازجدّ تو داریم به دل، داغِ عیانی ای وای به چشمی که نشد خیس ز اشکی وان شانه که از گریه نخورده است تکانی ساعاتِ وداع است، امان از دلِ زینب دارد بخدا میکُشدَت دل نگرانی نزدیک شده ساعتِ سوزاندن خیمه نزدیک شده غارتِ این لشگرِ جانی درخیمه نمانده است دگر قطره ی آبی اطفال ندارند به کف، تکه ی نانی زین بعد نبینند به جز غارتِ معجر زین بعد نگیرند به جز زخمِ زبانی ای کاش که خون گریه کنم مثلِ تو یک روز آن روز خودت باشی و ناحیّه بخوانی "أَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الَّذی سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ أَطاعَ اللهَ فی سِـرِّهِ وَ عَلانِـیَـتِـهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ فی تُرْبَتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاجابَـةُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاَ ئِـمَّـةُ مِنْ ذُرِّیَّـتِـهِ ،أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خاتِمِ الاَ نْبِیآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سَیِّدِ الاَوْصِیآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ.... أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ، أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ... أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآء... أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلات*سلام به اون لب های خشکیده* أَلسَّلامُ عَلَى الاَجْسادِ الْعارِیات... أَلسَّلامُ عَلَى الاَعْضآءِ الْمُقَطَّعات" *عصر امروز لشکرِ عُمر بن سعد، به سوی خیمه ها حرکت کردن":ثُمَّ نَادَى عُمَرُ بْنُ سَعْد، یا خَیْلَ اللّهِ ارْكَبی وَ بِالْجَنَّةِ اَبْشِری" ای لشکرِ خدا بروید بهشت منتظرِ شماست... باید از این داغ مُرد، حسین رو قربةً الی الله کشتن... سپاه حرکت کردن سمت خیمه ها، امام جلویِ خیمه نشسته، به شمشیرش تکیه داده، چشمان مبارک رویِ هم رفته، حضرت خوابش برده، یه وقت حضرت زینب اومد گفت: داداش! صدایِ پایِ مرکب میاد، دارن به خیمه ها نزدیک میشن، امروز دلِ زینب خیلی لرزید، بلند شد ابی عبدالله، سرش رو بلند کرد، داره زینب رو آماده میکنه، گفت: زینب جان! الان خوابِ پیغمبر رو دیدم، پیغمبر فرمود به زودی پیشِ من میایی... تا این حرف رو ابی عبدالله زد، روایت میگه: زینب تویِ صورتِ خودش زد، شروع کرد گریه کردن، ابی عبدالله، عباسش رو صدا زد، عباس جان!" بِنَفْسِی أَنْتَ یا أَخِی" قربونت برم، برو به سمت این نانجیبا، ببین برای چی به خیمه ها نزدیک شدن، چیکار دارن، اباالفضل العباس با بیست نفر جنگجو رفت مقابل اینا ایستاد، برا چی اومدید؟ گفتند: چاره ای ندارید، یا جنگ، یا تسلیمِ امیر بشید... اباالفضل فرمود:همین جا بایستید من پیغام شمارو به آقام برسونم، پیغام رو رسوند به ابی عبدالله، حضرت فرمود: عباس جان! امشب رو برو مهلت بگیر، من عاشقِ نمازم، من عاشقِ قرآن خوندنم، من عاشقِ استغفارم، بذارید امشب ما یه خورده نماز بخونیم، یه خورده قرآن بخونیم... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
/ و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امشب مشغول نماز شدن، صدایِ قرآن می اومد، صدایِ گریه می اومد، خیمه رو امشب ابی عبدالله تاریک کرد، فرمود: باوفاتر از شما تویِ عالم سراغ ندارم، بعد فرمود: اینها با من کار دارن، دستِ زن و بچه هارو بگیرید، از این تاریکی شب استفاده کنید، هرکی میخواد بره، بره... هر کسی یه جوری ابراز ارادت و وفاداری کرد به ابی عبدالله، یه کی گفت: اگه بدنم رو صد بار بسوزونن، خاکسترم رو بر باد بدن، دوباره زنده بشم، دست از تو بر نمیدارم، دوباره برایِ تو کشته میشم... یکی گفت: من زندگیِ بی تو رو نمیخوام، یکی گفت: برم جوابِ مادرت رو چی بدم؟ اینقدر با این حرفا دلِ زینب خوشحال شد، ابی عبدالله پرده ها رو کنار زد، جایگاهشون رو در بهشت نشونشون داد... امشب اصحاب خوشحال بودن، با هم شوخی میکردن... یه جمله ای سیدحسن نصرالله داره، میگه: امروز خیمه ی حسین ایران است، یزیدیان خیمه را محاصره کردن، حسینِ زمان، شخصِ امام خامنه ای است، خطاب به او میگویم، آقایِ من! اگر کشته شویم و سپس سوزانده شویم، خاکسترِ مارو به باد بدهند، و هزاران بار این کار با ما انجام شود، دست ازتو نمیکشیم، ای پسرِ فاطمه! حاج قاسم چی می گفت: والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید، مهمترین محور محاسبه این است. لذا رفقا اطاعتِ بی چون و چرا از رهبری لازمه، در زمان دفاع مقدس، عملیات خیبر، وقتی جهنم شده بود، وجب به وجب رو دشمن میزد، توی اون شرایط و فشاری که به رزمنده ها می اومد، نزدیک بود که بچه ها جزایر رو خالی کنن، یه پیام از امام خمینی رسید که امام سلام رسونده و فرموده اند که جزایر رو نگه دارید... همه گفتند: امام فرموده، به روی چشم... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
/ و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ برگردیم تویِ روضه، یه وقت شنید زینب، ابی عبدالله داره آروم آروم راه میره، داره زمزمه میکنه:...* یا دَهرُ اُفّ لَکَ مِن خَلیلِ کَم لَکَ بِالاِشراقِ وَ الاَصیـلِ *امام سجاد میگه: من متوجه شدم منظورِ بابام رو، زینب عمه ام هم متوجه شد، دنبال برادر حرکت کرد، داداش! این حرفا چیه داری میزنی؟ گفت: زینب جان! جدم از من بهتر بود، از دنیا رفت، بابام علی ازمن بهتر بود از دنیا رفت، مادرم از من بهتربود از دنیا رفت، داداش حسنم رفت... یه وقت زینب گفت: داداش! یعنی تو هم میخوای بری؟ چقدر خانوم زینب بی تاب شد امشب، حالا این زینب لحظاتی رسیده که دید ابی عبدالله، در اوجِ غربت اومد دَرِ خیمه اصحاب و یاران، پرده ی خیمه رو کنار میزد، علی اکبر رو صدا میزد، پرده ی خیمه رو کنار میزد، بچه های عقیل رو صدا میزد، بچه های اُم البنین رو صدا میزد، یِکّه و تنها که موند، دیدن ابی عبدالله اومد سمتِ خیمه ی زنها، دید زین العابدین در تب داره میسوزه، حضرت حالش خیلی بده، حضرتِ زینب داره پرستاری میکنه، تا ابی عبدالله واردِ خیمه شد، شروع کرد امام زین العابدین با بابا صحبت کرد، باباجان! چه خبر؟ کار به کجا رسیده؟ از عموم عباس چه خبر؟ ابی عبدالله فرمود: عباسم رو کنارِ علقمه کشتن، دستاش رو از بدن جدا کردن... گفت: بابا! از برادرم علی اکبر چه خبر؟ یکی یکی اسم شهدارو آوُرد، ابی عبدالله گفت: عزیزِ دلم، خیالت رو راحت کنم، به جز من و تو مردی تویِ خیمه ها نمونده... تا این حرف رو زد زین العابدین فرمود:عمه جان! شمشیرم رو بده... من زنده باشم بخواد آسیبی به ولیِّ خدا برسه! حضرت زین العابدین رو آرام کرد، ای بهترین ذریّه من، ای جانشینِ من، تو باید این زن و بچه رو سرپرستی کنی، تو باید اینها رو تا شام و کوفه ببری، سایه ی یک مرد رو باید بالا سرشون ببینن، اما عزیزِ دلم، سلامِ من رو به شیعیانم برسون" إِنَّ أَبي ماتَ غَريباً فَانْدُبُوهُ وَ مَضى شَهيداً فَابْكُوهُ" به اونا بگو: پدرم غريبانه به شهادت رسيد پس بر او اشك بريزيد... اونجا بود گفت: لباس کهنه رو بیارید، این لباس رو پاره پاره کنید، زیر همه لباسام بپوشم، کسی این لباس رو غارت نکنه... علامه مجلسی تویِ حرم امیرالمؤمنین، آخرِ درسِ، میخواد روضه بخونه، یه کسی اومد یه پیغامی براش آوُرد، علامه رو بهم ریخت، بعداً به خواصش گفت، گفت: این پیک از طرفِ حضرت زهرا سلام الله علیها بود، خانوم تویِ حرم هستن، فرمودن: به علامه بگید روضه ی وداعِ حسینم رو بخونه... کاراش رو کرد، وداعش رو کرد، یه وقت دید سکینه خیلی داره گریه میکنه، بچه رو بغل گرفت، گفت:" لَا تُحْرِقِی قَلْبِی" قلبم رو نسوزون، قلبم رو آتش نزن... همه رو آرام کرد، تا اومد بره سمت میدان دید زینب هم پشتِ سرش داره میگه: "مَهلاً مَهلا"... زینب رو هم آرام کرد، اما گذشت تا فردا، سکینه خودش رو انداخت رویِ بدنِ ابی عبدالله، اینقدر گریه کرد، اینقدر ناله زد، اومدن گفتن: امیر! این دختر رو نمیشه از پدرش جدا کنیم، گفت: یه راهی داره، بچه رو بزنید... گفتن: بابا بچه رو بغل گرفته، دستاش دورِ بچه حلقه شده، گفت: اگه بچه رو بزنید دستاش باز میشه، بچه رو رها میکنه، تا با تازیانه زدن، دستایِ حسین بازشد... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• شب عاشورا و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من میگم باید خوب بود، نه فقط واسـه خودمون؛ بخاطر همــه کسایی ‌کــه رو خوب بودن ما حساب کردن .. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•میترسم این چهل روزُ.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ میترسم این چهل روزُ دووم نیارم سیصد و شصت و پنج روزِ لحظه شمارم خدا نکنه غلام سیات زنده نمونه نتونه امسال برا تو روضه بخونه دیشب خواب سیاهی دیدم، سیاهیِ روی کتیبه یه کمی بو بکش دقیقاً، این بوی خوب عطر سیبه صدایی که میرسه گوشم، صدا نالۀ امن یجیبه تو که تا اینجا گذاشتی من، زیر علم روزی بگیرم یه‌کم دیگه مهلتم بده، محرم تو رو ببینم کاش بشه که توی اربعین، وسط صحن تو بمیرم بمیرم ، بمیرم ، بمیرم «امیرم 'بگو دستتو میگیرم ..'» رسمه که از صاحب عزا رخصت بگیرن تا که بیان به مجلس عزاش بشینن یه عده دست به دامن حضرت زهرا یه عده دست به دامن ام البنینن پیرهن سیاهمو بیارید، که از الان پیشم باشه خدا نیاره روزی گدات، وسط میوندارات نباشه هنو چهل روز مونده ولی، نوکرت نگران آقاشه بزار فقط برسه محرم، سنگ تموم میزارم آقا صدقه سر بی‌بی رقیه‌ست، همه دار و ندارم آقا به جون پدر مادرم قسم، خیلی دوسِت دارم آقا آقا ، آقا ، آقا «امیرم 'بگو دستتو میگیرم ..'» چه حالی داره واسه تو چله‌نشینی میدونم که بین گریه‌هام منو میبینی نه که بی‌بی فاطمه فقط تو مجلساته خودت حتما یک سری میای روضه میشینی دست میکشی روی این سرم، ولی نمی‌بینمت افسوس تو بی‌کرونی و من فقط، قطره‌ای‌ام از اقیانوس چه ارتباط قشنگیه، تو با من و من با تو مأنوس حاجت من از شما اینه، که بمیرم تو راهت آقا جنازه‌مُ دست به دست یه روز، برسونن هیأتت آقا سر و جون و کل پیکرم، فدا سر رقیه‌ت آقا آقا ، آقا ، آقا «امیرم 'بگو دستتو میگیرم ..'» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•میترسم این چهل روزُ.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دستِ ما را به محرم برسانید فقط .. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•ذکر یا رضا دارم .. و توسل به حضرت رضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفس حاج امیر عباسی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ذکر یا رضا دارم به دلِ پریشونم شبایی که دلتنگم زائر خراسونم صحنِ با صفای رضا سقاخونۀ کربلاست دل همۀ عاشقا کبوترِ گنبد طلاست یا ابا الحسن یا رضا .. دل می بره از عالم مسجد گوهرشادش آسمون حاجت هاست پنجره فولادش یاد اون شهیدا بخیر که زائر مشهد شدن لحظۀ شهادت همه مسافر مشهد شدن یا ابا الحسن یا رضا .. تا ابد به دل داریم حسرت شهادت را بر زمین نیندازیم بیرق ولایت را ما فدایی رهبریم چشم ما و امر ولی خون ما فدای حسین جان ما و سید علی یا ابا الحسن یا رضا .. @amirabbasi_net ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•ذکر یا رضا دارم .. و توسل به حضرت رضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفس حاج امیر عباسی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ لطفی کن ای کریم! به فریاد ما برس .. امام رضا جانم ❤️ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•رسیدم دوباره به درگاه شاهی.. و توسل به حضرت امام رضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفس سید مهدی حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ صلی الله علیک یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی .. رسیدم دوباره به درگاه شاهی چه شاهی که دارد ز شاهان سپاهی سلام ای غریبی که در صبح محشر ندارم به جز مُهر مِهرت گواهی شلوغ است دورت ولی شد فراهم عجب خلوتی خلوت دلبخواهی چو آیینه از بس که دل نازکی تو توان تا حریمت رسیدن به آهی تو آیینه آیینه نوری و نوری تو مهری چه مهری تو ماهی چه ماهی تو را مهر گفتم؟ تو را ماه خواندم؟ عجب کسر شأنی عجب اشتباهی که مهر است در محضرت مرده شمعی که ماه است پیش رخت روسیاهی تویی شرط توحید و بی تو یقینا همه نیست توحید جز لاإلهی اگر ابر لطفت به محشر ببارد نماند ثوابی نماند گناهی به لطف تو کاه ثواب است کوهی به بذل تو کوه گناه است کاهی لب درۀ نفس لغزیده پایم نگه دار دست مرا با نگاهی منم آن گنهکار امیدواری که دارد به لطف تو پشت و پناهی ــــــــــــــــ مثل آهوی بیابان به بیابان زده ام چون شنیدم گذرت باز به صحرا خورده من از اینجا بروم زود زمین می افتم این گدا چیزی اگر خورده همینجا خورده ــــــــــــــــ پسر فاطمه بدجور بهم ریخته ام پسر فاطمه در کار گره ها خورده ما نگرانیمون اینه عاشورا بیاد و محرم رو نبینم .. کارمون به جایی برسه رفیقامون برام دعا کنن بگن خدا کنه محرم رو ببینه .. یا امام رضا .. شما فرمودید به خانواده جلو جلو برا شما گریه کنن .. آی امام رضایی که جلو جلو اجازه دادی بچه هات برات ناله بزنن .. زهری که به امام رضا دادن نوشتن دفعتاً جگر آقا آب شد .. با یه وضعیتی از کاخ مامون خودش رو رساند به خانه .. فرشای حجره رو کنار زد صورت گذاشت رو خاک وفاة الإمام الرضا از اباصلت نقل میکنه هی زیر لب صدا می زد حسین ، حسین .. یه نفس عمیقی کشید روح از بدن مفارقت کرد .. اینجا امام رضا لحظۀ احتضار هی صدا زد حسین .. اما نوبت به ابی عبدالله که رسید صدا زد یا غیاث المستغیثین .. لحن ابی عبدالله عوض شد دید میخوان بریزن سمت خیمه .. صدا زد اول بیاید کارِ حسین رو تمام کنید .. جایت کم است پیکر خود را تکان مده مادر رسیده، تشنه لب اینگونه جان مده خواهر بميرد آه دگر دست و پا نزن تنگ است جات مادرمان را صدا نزن چشم تو روشن محرم ندارم قول داده بودی باشی کنارم دیدی غریبم گفتی اُخیَّ گفتم کجایی گفتی إلیَّ ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•رسیدم دوباره به درگاه شاهی.. و توسل به حضرت رضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفس سید مهدی حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به دختر پسری که تو این شرایط سخت میخوان ازدواج کنن به جای اینکه صد تا گره بندازید جلوی پاشون،‌ کمکشون کنید! رونوشت: پدر مادرهای محترم 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. / . طرح اعزام «زائر اولی‌ها» به حرم امام رضا علیه‌ السلام از مناطق جنوبی به مشهد مقدس به همت شما خیرین محترم❤️ امام رضا جان دستگیرتون باشه🤲 میزان مشارکت «۲۸ میلیون تومان» «منتظر گزارش در ایام غدیر باشید» ══════ ✘مشارکت از طریقِ ↶ ➠
6273817010150831
↜به نام گروه جهادی بابُ الحرم 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
. مومنین گرامی در شب زیارت مخصوص امام رضا جانمان❤️ از خیر جانمونید ..
|⇦•نگاه ابی عبدالله، پناه دل بیچارست.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژه شب جمعه به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نگاه ابی عبدالله، پناه دل بیچارست کجا مثه حرم میشه، برا کسی که آوارست به ضریح تو، گره میزنم همه ثانیه هامو امام حسین سر ذوقمه، میگیرم اگه همه قافیه هامو امام حسین همین ساعت همین لحظه، الان باید حرم بودم اگه دنیا به کامم بود، الان شاید حرم بودم .. «حسین جانم ، حسین جانم ...» نگاه ابی عبدالله، نگاهمو عوض کرده هوای دلمو داشته، که راهمو عوض کرده دیگه خسته‌م از، همه غیر تو پر کاسه‌ی صبرم امام حسین کرمت رو باز، برسون بهم شب اول قبرم امام حسین همون‌ساعت همون‌لحظه، اگه میشه کنارم باش تو تنهایی، تو گرمای شب سرد مزارم باش .. حسین جانم، حسین جانم ... نگاه ابی عبدالله، میگن که نگران بوده عبایی که رو دوشش بود، تو دستای سنان بوده نه عمامه و، نه یه پیرهن دیگه نایی نداره امام حسین واسه دست و پا، زدنش اصلا دیگه جایی نداره حسین همون‌ساعت همون‌لحظه، یکی نیزه به پهلو زد خدا لعنت کنه شمرُ، که روی سینه زانو زد .. «حسینم وا، حسینم وا ..» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•نگاه ابی عبدالله .. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژه شب جمعه به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کُلُّ اَرضٍ کَربَلا... هرکجا که بمیرم، اگر با من باشد، در زمین جان سپرده‌ام... ❤️ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
. مومنین گرامی؛ لطفاً با نیت مشارکت فرمایید .. ــــــــــــــــــ طرح اعزام «زائر اولی‌ها» به حرم امام رضا علیه‌ السلام از مناطق جنوبی به مشهد مقدس به همت خیرین محترم❤️ / / / / / / و ... ══════ ✘مشارکت از طریقِ ↶ ➠
6273817010150831
↜به نام گروه جهادی بابُ الحرم 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•به استعانت از اشکِ.. و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم۱۴۰۰به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ به استعانت از اشکِ عَلَی الدَّوامِ حسین شروع می کنم این ماه را به نام حسین دوباره چشمۀ خونی ز عرش جوشیده تمام عالمِ امکان سیاه پوشیده هزار شکر عجینیم با غم تو حسین رسیده ایم به ماه محرم تو حسین هزار شُکر که درگیر ماتمت شده ایم دوباره مُحرِم ماهِ مُحَرَّمت شده ایم قَبای بندگیِ خویش را کفن کردیم لباس نوکری شاه را به تن کردیم اجازه داده خدا تا ثواب کسب کنیم سیاهه های عزا را دوباره نصب کنیم میان سینۀ ما آهِ تازه..،دم شده است بساط چایی و اسپند هم علم شده است چقدر فرش حسینیّه جا به جا کردیم چقدر پادویی روضۀ تو را کردیم بقای نوکری از ربَّنای فاطمه است به روضه آمدن ما دعای فاطمه است در این حسینیه تحت لوای مولائیم به زیر سایۀ چادر نماز زهرائیم خوشا به حال دو چشمی که غرقِ دریا شد کسی که گریه‌کُن‌ات شد..، عزیز زهرا شد قسم به کوثر و زمزم،شفاست گریه ی تو برای هرچه مریضی،دواست گریه ی تو قسم به تذکرۀ قدسی خدای جهان “حسین” راه علاج است آی بیماران اسیر معصیتِ ممتدم نکن ارباب تو را به جان رقیه ردم نکن ارباب مرا فقیر نگاهت بدانی ام خوب است گدای شاه خراسان بخوانی ام خوب است رکوع اشک شدم،گریۀ نماز شدم به جان دختر تو کربلا‌نیاز شدم چه می شود که به سمتت قدم قدم برسم چه می شود که دم اربعین حرم برسم چراغ سرخ دم قتلگاه روشن بود .. هزار نیزۀ خونین درون یک تن بود نفس نفس زدن او به آه بند شده صدای چکمۀ یک بد دهن بلند شده به خشکی لب آقا لگد نزن ای شمر به پیش مادر او حرف بد نزن ای شمر سنان کشانده عقب جمع نیزه‌داران را .. خدا بخیر کند حلق شاه عطشان را شاعر: بردیا محمدی شبِ نائبِ امام حسینِ .. یا مسلم ابن عقیل .. تو کوچه ها داره راه میره با بچه هاش .. آی خدا اینا صبح بیعت کردن الان دارن درِ خونه هاشون رو میبندن .. بچه هاش رو سپرد دستِ هانی خودش راه افتاد تو کوچه های کوفه .. به دیواری تکیه داده بود کمی استراحت کنه یه وقت دید صدای زنی میاد! سلام کرد گفت من راضی نیستم به دیوار خانه ام تکیه بدی .. یه وقت دید آقا رفت وسط کوچه نشست شروع کرد گریه کردن .. آقاجان شما کی هستید؟ فرمود من همونی‌ام که شماها صبح با من بیعت کردید .. من مسلم ابن عقیل نایبِ ابی عبدالله هستم .. پیرزن شروع کرد معذرت خواهی کردن آقاجان خانه، خانۀ شماست من کنیزِ شمام .. (یه گریز بزنم شبِ اول ماهِ محرم؟!) یه جا دیگه ام یه خانمی گفت این خانۀ شماست و منم کنیزِ شما .. آی مادرجان .. وقتی اون دو نفر اجازه خواستن فرمود خانه، خانۀ توست .. نیا ای یار و دلدارم، حبیبم نیا کوفه پسر عمّ غریبم من از حق شما گفتم ولیکن لب و دندان خونی شد نصیبم نگو کوفی، بگو بی دین و بی درد عوض شد چهره ی این شهرِ نامرد خودم با چشم خود دیدم لعینی تو را با کیسه ای گندم عوض کرد نه سقفی دارم و نه سایه بانی شدم تنها و بی کس مثل هانی به یاد حیدر کرار بودم دو دستم بسته شد در ریسمانی فقط نام تو را هر لحظه بردم حسابی بین کوچه سنگ خوردم شنیدی که میان قصر کوفه نخوردم آب و تشنه جان سپردم اگر بین عمارت گریه کردم به یادت از خجالت گریه کردم برای داغ و غم های خودم نه برای دخترانت گریه کردم به زیر آسمانی پر ستاره به خاک افتادم از دارالعماره تنم تا کوچه ی قصاب ها رفت مرا بستند بر روی قناره همه آمادۀ جنگند اینجا شدیدا اهل نیرنگند اینجا نیاور دخترانت را به این شهر که بی رحمند و دل سنگند اینجا نده از خون طفلانت هزینه برو با اهل بیت خود مدینه بماند یک دقیقه بی ابالفضل چه می آید سرش آخر سکینه به جان خواهرت، برگرد برگرد فدای اصغرت، برگرد برگرد ندارد صبر دوری و جدایی سه ساله دخترت، برگرد برگرد شدم شرمنده ات با سر به زیری بگو عذر مرا هم می پذیری الهی لحظه ای حتی در این شهر نبیند خواهرت رخت اسیری شاعر: پیچیده درعالم چاووش محرم با گریه بگوید مادر با قدی خم ای مذبوح عریان .. ای آقای عطشان .. واویلا حسین جان .. واویلا حسین جان .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•به استعانت از اشکِ.. و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم۱۴۰۰به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ پروردگارا ، پروردگارا! اندام مرا بر خدمتگزارى‌ات نيرومند ساز و درونم را در تصميم‌گيرى قوى دار مولا امیرالمومنین فرمود 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•به عشق تو ای یار.. و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ السلام علیکم یا اهل بیت نبوه السَّلامُ عَلَى مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَسَاكِنِ بَرَكَةِ اللَّهِ به عشق تو ای یار گفتم حسین همین اول کار گفتم حسین خداییش این یازده ماه را؛ به امید دیدار گفتم حسین شنیدم حبیب عاشق روضه است نیابت زِ انصار گفتم حسین نمازِ همه برکت خون اوست که در سجده بسیار گفتم حسین شفا از حسین و دوا از حسین به بالینِ بیمار گفتم حسین به کوری هر کس نمی خواندش چه خواب و چه بیدار گفتم حسین حَسَن دست روی سر من کشید از آن شب که یک بار گفتم حسین زگهواره تا گور من نوکرم بریدم زِ اغیار گفتم حسین به رویِ دلم حسرت کربلاست سحر با دل زار گفتم حسین سر کوچه بازار سنگت زدند سر کوچه بازار گفتم حسین رسید بالاخره قافله کنار فرات سلامتی حسین و قبیله‌اش صلوات ــــــــــــــــــ رباب آمده با اصغرش خوش آمده است رقیه آمده با اکبرش خوش آمده است چقدر خوب که جمع بزرگان جمع است تمام قافله پروانه عمه هم شمع است به بنده ها برسان جلوۀ رب آمده است خبر کنید زنان را که زینب آمده است چه با شکوه میاید زِ محملش پایین *بعد از آنی که دستور داد بارهارو بیارید پایین، اول خیمۀ خانم زینب رو بزنید .. حالا این خانم میخواد از ناقه بیاد پایین یکی عنان گرفته یکی زانو خم کرده ..* چه با شکوه میاید زِ محملش پایین سرِ تمامی مردان مقابلش پایین حجابِ دخترِ حیدر هزار پردۀ نور زِ قد و قامتِ این زن نگاهِ عالم دور رکاب دار اباالفضل، پرده دار حسین شکوه این زن اباالفضل و اقتدار حسین چرا کسی نمی‌آید سلامشان بکند سلامشان بکند، احترامشان بکند بزرگ بانوی این قافله پریشان است خدا به خیر کند خیره بر بیابان است *تا رسید دست رو قلبش گذاشت گفت حسین اینجاست میخوان تو رو از من جدا کنن ..* گمان کنم خبر سر براش آوردن خبر زِ غارتِ معجر براش آوردن رسانده اند خبر را که ای صبور حرم شکسته میشود این سمت ها غرور حرم اگرچه آمده ای با دو صد جلال اینجا به عصر روزِ دهم میروی زِ حال اینجا همان زمان که حسینت میانِ گودال است همان زمان که تنش زیرِ چکمه پامال است همان زمان که همه در میانِ آشوبند به بوسگاهِ نبی نیزه نیزه میکوبند .. *آقاجان شما مشغول خیمه زدن هستید، خواهرتون بین زن ها نشسته داره زار زار گریه میکنه ناله داره میزنه .. حضرت به عجله اومد سرش رو به سینه گرفت عزیزم چرا اینجوری گریه میکنی؟!.. فرمود داداش از وقتی که اومدم غم عالم به دلم افتاده .. میترسم تو رو از من بگیرن .. نوشتن ساعتی هر دو تا گریه کردن .. بعد آقا فرمود جدم کجا رفت! مادرم کجا رفت! پدرم کجا رفت! حسنم کجا رفت! گفت به خدا همه که رفتن تمام دلخوشیم این بود خدا سایه‌ت رو از سرم کم نکنه .. خیمه ها که زده شد دیدن یه عده اومدن سلام کردن ما از قبیلۀ بنی اسدیم آقاجان .. اول کاری که کرد این زمین هارو همه رو خرید به نام دوستانش زد .. بنی اسد هدیه آوردن، قربونی آوردن .. حضرت فرمود من خودم قربونی دارم .. اما سفارش بهتون میکنم اگه اومدید تو مسیر و کمک دادید خدا کمکتون میکنه حرفاش رو زد به بنی اسد .. دونه دونه همه ساربان ها رو پول داد گفت برید .. همه رفتن .. من نمیدونم این یه دونه ساربان چرا موند تا آخر .. خدا ازت نگذره چه طمعی کرد .. ای حسین ..* پیچیده در عالم چاووشِ محرم با گریه بخوانم مادر با قدی خم ای مذبوح عریان، ای آقای عطشان مانده پیکرِ تو بی سر در بیابان واویلا حسین جان .. می آید زِ هر سو آوای جدایی امشب جان زهرا گشته کربلایی امشب قلب عالم دارد آه و ناله می آید به مقتل هفتاد و دو لاله واویلا حسین جان .. از ماتم رسیده جانِ خسته بر لب خیمه ها به پا شد وای از حال زینب می ریزد ستاره از چشمانِ تارش ترسد روی نیزه بیند راس یارش واویلا حسین جان .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•به عشق تو ای یار.. و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هر کس از شما در قسم خوردن جدی‌تر است، به جهنم نزدیک تر است! رسول خدا فرمود کنزالعمال، ج ۱۱، ص ۷ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•چهل منزل کتک خوردم.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه خدا جلوه‌اش در دل عارفین من الاولین بوده و الاخرین بنازم به نازی که از ما کشید بنازم به این احسن الخالقین مرا آفریده برای حسین لک الحمد، حمد همه شاکرین یکی گفت در گوش من یاحسین شنیدم دو یا ارحم الراحمین به قرآن، بهشتِ خدا بی حسین شود بدتر از اسفل السافلین به مستی من لحظه‌ای شک نکن که جوشیده‌ام در چهل اربعین سرشته شده با رقیه گلم منم بندهء آن خرابه نشین ندارم به زهرا کسی را جز او ندارم به شخصی بجز او یقین اگر روز محشر به زهرا نشد مرا می سپارد به اُم البنین پناه رقیه فقط زینب است سپرده است جان را به جان آفرین تصور کن آغوش زینب شده رکابی که بی او ندارد نگین طبَق آمده با سری غرقه خون سری آمده از تنور، آتشین نشست و پدر را به دامن گرفت سپس گفت؛ ای ماهم، ای نازنین؛ شده لکنتم بیشتر، بین شام شده حرف من نقطه چین نقطه چین ورم داشت دستم که بالا نرفت نشد رو بپوشانم از آستین روی صورتم جای یک بوسه نیست خبر داری از سیلی آن و این؟! لگد خورده‌ام بس که خوردی لگد زمین خورده‌ام بس که خوردی زمین نخوردی اگر چوب، در تشت زر چرا شد لب تشنه‌ات این چنین شنیدی چرا دخترت شد مریض کنیزی صدا کرده من را کنیز شاعر: با ادب این سرُ از تو تشت برداشت .. رحمتِ خدا بر این گریه ها .. [زبان حال بگم :] به بچه ها گفت من امشب میرم .. شما مواظب عمه باشید .. خیلی زحمتِ منو کشید .. اگر کربلا رفتید جای منم زیارتِ بابام برید .. بگید انقدر دلش میخواست بیاد .. چهل منزل کتک خوردم نبودی به زیر دست و پا مُردم، نبودی منی که غنچه بودم، تشنه ماندم توانم رفت و پژمردم، نبودی چرا وقتی که بد ترسیده بودم چرا نام تو را بردم، نبودی؟! شب تاریک، در بین بیابان من از محمل زمین خوردم نبودی نپرس از پهلویم، تقصیر زجر است *نامرد اول با لگد زد .. گفت یه کاروان رو معطل کردی .. موهای دختر رو گرفت ..* نپرس از پهلویم، تقصیر زجر است به ضرب چکمه آزردم، نبودی چرا ساکت، چرا اینگونه سردی؟! مگر با دختر خود، قهر کردی؟! سه ساله بودم و قدم کمان شد تسلای غمم، زخم زبان شد نبودی جان بگیرم در کنارت رقیه از یتیمی نیمه جان شد حجابم را نشد محکم بگیرم دو دستم بسته بین ریسمان شد چه دستان بزرگی دارد این شمر تمام صورتم زهرا نشان شد حواسم بود روی نیزه بودی سرت بالاسر من سایه بان شد سرت را می گذارم روی شانه که گویم حرف های دخترانه اگرچه درد دارم قدر کافی نمی خوابم که مویم را ببافی نپرس از وضع موهایم که دیگر ندارد حاجتی بر موشکافی پر پروانه وارم را شکستند ندارم استطاعت بر طوافی شدم خسته ازین سربار بودن خودم حس می کنم هستم اضافی مرا با خود ببر، با من بگو که دگر از این مصیبت ها معافی بیا امشب به قول خود عمل کن مرا در لحظه ی آخر بغل کن شاعر : لب ها رو گذاشت بر اون لب های ورم کرده و چوب خورده .. دیدن دیگه صداش نمیاد .. گفتن عزیزمون خوابش برده .. بی بی اومد بالاسرش یه مقدار تکونش داد .. رقیه جان .. صدا زد امام چهارم رو عرض کرد آقاجان خواهرت از دنیا رفت .. به خدا هیچ نمازی مثه نماز امام چهارم بر خواهرش نبوده .. بدن شستشو شد نمیدونم! کفن شد نه والله ! با همون رخت اسیری بدن رو گذاشت جلوش صدا زد اَللّهُمَّ اِنَّ هذِهِ أَمَتُک وَ ابْنَةُ عَبْدِک وَ ابْنَةُ أَمَتِک.. نیمه شب چه نماز میتی خواند .. اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْها اِلاّ خَیراً .. ای حسین .. پیچیده در عالم چاووشِ محرم با ناله بگوید مادر با قدی خم ای مذبوح عریان، ای آقای عطشان مانده پیکرِ تو بی سر در بیابان واویلا حسین جان .. در کنج خرابه محزون و غمینم گرچه دختِ شاهم، ویرانه نشینم چشمم گشته روشن با قدی خمیده آمد دینِ من شاهِ سر بریده ای بابا حسین جان .. با اشک دو دیده شستم خون زِ رویت با لب های زخمی میبوسم گلویت میسوزد وجودم، سر تا پا کبودم چون مادر اسیرِ سیلیِ یهودم ای بابا حسین جان .. پهلویم شکسته، بازویم شکسته سنگین بوده سیلی، اًبرویم شکسته دارم یک سوالی از تو ای عزیزم با این رخت پاره من مثلِ کنیزم ای بابا حسین جان .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•چهل منزل کتک خوردم.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ‏هر وقت بلایی به مؤمن می‌رسد، او را سبک می‌کند؛ قرآن هم می‌گوید مؤمن بر روی زمین سبک راه می‌رود میرزا اسماعیل دولابی 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net