eitaa logo
کانال ‌متن روضه
72.1هزار دنبال‌کننده
755 عکس
413 ویدیو
58 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• و توسل ویژه ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا به کلام حجت الاسلام حامد کاشانی•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ «صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین» ارباب صدایِ قدمت می آید... ما باشیم و نباشیم مادرت بر تو روضه می گیرد .... 🆔@babolharam_net 📝@babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به کلام حجت الاسلام حامد کاشانی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ خیلی روضۀ امشب روضۀ سختیِ .. السلامُ علیکِ یا بنت ولی الله .. السلامُ علیکِ یا بنت ابی عبدالله الحسین .. من یه چیزی بگم‌ امشب میخوام یه مریضِ بد حالی رو گریز روضه خودم قرار بدم ، یه پسر بچه خدایا هر خانواده ای که مریض بد حال داره ، نا امیده از هرجا ؛ به فرزندِ مظلوم سیدالشهدا سلام الله علیه همه رو به برکت سیدالشهدا شفا عنایت بفرما امام صادق علیه السلام فرمود اگر کسی برا ما گریه کنه یا برا دردِ یکی از شیعیان ما گریه کنه یه قیمت داره ، مریض هامون ، سرطانی ها ، دکتر جواب کرده ها .. خدا ان شالله هیچ وقت نا امیدتون نکنه .. چشمای زرد ، گود افتاده ، بدنِ نحیف ، لاغر ، بچه ی کوچک انقدر تحمل درد نداره .. مادرش میگفت ما جاهای مختلف میبریمش تو موقعیت های مختلف ازش عکس یادگاری میگیریم .. نگاهِ خانواده به این بچه اینه که معلوم نیست تا کی میبینیمش ، خدا نیاره اینکه آدم بچه ش رو ببینه حس کنه آخرین باره .. دلم رفت یه جایی بریم و برگردیم ان شالله حضرت زهرا کمک کنه .. اون لحظه ای که امیرالمومنین اومد بالاسرِ زهرای اطهر .. کلمینی .. کلمینی یا فاطمه .. چشمانِ مبارکش رو که باز کرد یه نگاهی به امام حسن و به امام حسین کرد یتیمی رو دید تو نگاه این دو تا آقازاده .. فرمود علی جان ابکنی وابک للیتامی .. آدم ببینه این نگاهِ آخره .. خدا ان شالله یه همچین امتحانی ما رو نکنه .. هرجا میریم باهاش عکس یادگاری میگیریم ، میدونیم کارش تمومِ .. دائم توسل میکنیم به اهل بیت ولی وضعش خرابه هر روز بدتر میشه . همۀ اینا رو عرض کردم که بگم گاهی این سخت ترین حالت ممکنه این‌که یه بزرگتری به فرزند کوچکش نگاه کنه و بفهمه که لحظاتِ آخرشِ .. قاعدتا چقدر باید از از این مراقبت کنن .. عصبانیش نکنید حالا اگه چیزی هم خواست بهش بدید .. کسی اینو عصبانی نکنه این معلوم نیست چند دقیقه ی دیگه چند روزِ دیگه هست .. دختر بچه ای که رو خار دویده بود .. تازیانه خورده بود .. هرکسی نگاهش میکرد میفهمید همینطوری هم چیزی باقی نمونده .. رفتنیِ .. ان شالله دروغ گفته باشن که از جهاز شتر پایین افتاد .. این اصلا حالت عادی همه میترسن وضعش مشخصه .. از این بچه هایی که اومدن کربلا نقل های متاخر میگن اکثرشون تو مسیر از شدت مصائب روحی و جسمی و ضربات سنگین از دنیا رفتن .. چیزی باقی نمانده .. این تشتِ سر بابا لازم نداشت .. این کارها رو نمی خواست .. خیلی تحمل کرد .. اینا رو آوردن تو یه مکانی قرار دادن که سقف نداشت ، میترسیدن دیوارها بریزه .. به هم میگفتن مارو اینجا آوردن این دیوارها رو سرمون خراب بشه .. تو خرابه داشتن زندگی میکردن .. خدا ان شالله نیاره براتون یه جمله دیگه عرض کنم ، روضه سخته من نمیتونم بیشتر از این برات باز کنم .. یه وقت یکی عزیزش از دنیا میره میگه الحمدالله براش یه جایِ خوبی پیدا کردیم مثلا دوست دارن یه حرمی ببرن دفنش کنند .. میگن یه جای خوب و آبرومندی دفن شد .. حسین جان دخترتُ تو خرابه دفن کردن ... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به کلام حجت الاسلام حامد کاشانی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آن‌هایی که را دیده‌اند، معنیِ آن محمود کریمی را میفهمند! ❤️ 🆔@babolharam_net 📝@babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
حسین جان ... ‏ماسک، گرما، فاصله، ضدعفونی، وقتِ کم روضه‌هایت ناز دارد! هرچه باشد می‌خرم 🆔@babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦• و توسل به جناب حر سلام الله علیها به کلام حجت الاسلام حامد کاشانی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ امشب شب جمعه ست ، روایات میگن مادرِ سیدالشهدا سلام الله علیها اشراف دارن به مرقد مطهرِ فرزندشون ، دعا میکنن برا زوار . از امام صادق روایت داریم عرضه داشتند آقا ما دوریم گاهی نمیتونیم بیایم ، حضرت فرمود از دور هم همینطور هست نیازی نداره زهرای اطهر که از فاصله نزدیک باشه یا دور ، او اشراف داره .. میریم تو حرم امام رضا اینو میگیم دیگه اشهد انک تشهد مقامی .. امشبم هم شبِ جمعه ست هم به عاشورا داریم نزدیک میشیم ما نگرانیم از این که این خیمه امام حسین چشم بهم بزنیم تموم بشه و جمع بشه و من همونی باشم که هستم .. قیامت ببینم که بعضی ها پرواز کردن ، ملحق شدن .. یالیتنی کنت معکم .. زمینه توسل مون هم فراهمه .. یه کاری کرده سیدالشهدا علیه السلام که هیچ گناهکاری تو این عالم نیست که ناامید باشه از اینکه سیدالشهدا دستش رو بگیره چون دستِ کسایی رو گرفته که باور نکردنیِ .. شمر و عمرسعدُ دعوت کرده .‌. روزِ عاشورا اینهمه مسخره کردن ، باز صحبت کرده .. اومد مقابل سیدالشهدا قرار گرفت ، بیست و چند روز سپاه سیدالشهدا تو مسیر بود ، داغ دیده بود .. اومد مقابل حضرت قرار گرفت ، حضرت فرمود خودتون نامه نوشتین گفت نامه ای به ما نرسیده ، نامه ها رو آوردن گفت ما نیستیم .. ما ندادیم این نامه ها رو . فرمود میخواید چیکار کنی ، گفت من تحت فرمانِ امیر عبیدالله ابن زیادم (ملعون) .. باید به او ملحق بشی .. حضرت فرمود من نمیام ، عرضه داشت من فعلا دستورِ جنگِ با شما رو ندارم ولی اگه پاش بیفته میجنگم ، فعلا به من گفته شماها رو مشایعت کنم ، نمیتونی برگردی ، نمیتونی جلوترم بیای . .به یه مسیری برو .. نامه بهش رسید نه فقط به یه مسیری بره بلکه جایی که خوش آب و هوا هست نباید بره .. جایی که سایه داره نباید بره .. جایی که درخت داره نباید بره .. جایی که به آب دسترسی نزدیک داره نباید بره .. خو دختر بچه ی کوچیک تو این کاروان بود ، زنِ باردار در این کاروان بود .. ناموس خدا در این کاروان بود ... خسته بودن .. گفت دستور رسیده من مُورِ دستور عمل میکنم .. سیدالشهدا یه نگاهی بهش فرمودن وقتی میخواست حرکت کنه ، سپاه رو مقابل حضرت قرار داد خلوت ترین لحظه ی سپاه سیدالشهدا همین موقع بود بعد از شهادت حضرت مسلم اکثرا رفته بودن .. بعدا هم کربلا یه عده ملحق شدن .. (هرکی تو این شرایط باشه ولو میگه یه چَک شده به این بزنیم یه دشنام بهش بگیم ..) مولای ما داشت رصد میکرد کی میتونه اینو برگردونه .. او داشت عرضه اندام میکرد ، سیدالشهدا داشت سیر میکرد کی این قلابش میگیره .. بالاخره نجاتت میدم .. وقتی جلوی حضرت رو گرفت و سینه رو سپر کرد و آماده شد که نمیزاریم اگر بخوای جلو بیای باهات میجنگم .. حضرت فرمود مادرت به عزات بشینه .. فحش نیست این" عرب به کی اینو میگه؟! میخواد بگه مادرت تورو درست تربیت نکرده حق مدار باشی، لذا شایسته اینه که تو بمیری و او در عزای تو شرکت کنه .. دشنام نیست فکر نکنید معاذالله فحش و ناسزایی گفته باشند سیدالشهدا علیه السلام (چیزی نگفت سیدالشهدا ، تو کربلا پر این عباراتِ که ما نمیخوانیم. حضرت وقتی داشت صحبت میکرد به صدیقه ی طاهره جسارت میکردن ..) این فرمانده نظامیِ .. یه لحظه گفت نه هر کی بود به غیر تو من جوابشُ میدادم ..اما مادرِت فاطمه ی زهراست .. یا زهرا .. يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّر .. شب جمعه ست .. پدر شما فرمود شب اگر گدا درِ خونه تون اومد رد نکنید .. ادب کرد .. البته اینجا که ادب کرد هنوز خیلی ادب نکردها ... توقع امام حسین برا اینکه جذب کنه بالا نبود .. گفت مادر شما فاطمه زهراست و من حرفی نمیزنم ولی اجازه نمیدم بیاید میجنگم .. هنوز از پرویی نیفتاده .. رفتن تو مسیری که معلوم نیست کجاست هدفی نبود همینجوری بریم تو بیابون زیر تیغِ آفتاب . هی دنبالِ این بود که بلکه درگیری نشه ، تو ذهنش اینجوری بود . روز هفتم شد حبیب اومد ، حبیبُ گرفتن سیدالشهدا تنها باریِ که تو کربلا اینجوری آماده ی درگیری شده اومد جلو فرمود میجنگم باهاتون حبیب برا ما اومده .. حبیب از راهِ دور اومده .. سیدالشهدا همین خیمه های نزدیک رو میرفت جذب کنه ، حبیب از کوفه اومده .. حبیبُ از دست حر گرفت ، هی محاصره شدید و شدید تر شد تا آب به سمت خیمه ها قطع شد .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦• و توسل به جناب حر سلام الله علیها به کلام حجت الاسلام حامد کاشانی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ چه کردی حسین جان .. میتونست نگاه ِمثل شمر به او بشه .. یه قدم برداشت برا سیدالشهدا نمیدونم با دلش چه کرد ، روز عاشورا که شد میدیدن این مثلِ مار گزیده به خودش می تابه .. بعضی ها بهش گفتن ترسیدی؟! اینهمه جنگ رفتی ، این که جنگی نیست .. اینجا مگه چند نفرند ؟! جنگ ها رفتیم که هم اندازه ایم لشکر مقابلِ لشکرِ تو فرمانده بودی .. گفت خودمُ بینِ بهشت و جهنم میبینم .. رو نداره بیاد .. مگه برا منم جا هست اصلا .. از شبِ نهم به بعد صدای العطش اطفال بلنده .. من دلِ زینبشُ لرزوندم .. فکر اصلا نمیکرد . تصمیم گرفت گفت میرم رو میزنم دیگه .. رفعت الی الکریم .. میرم درِ خونه کریم .. امیدم نداشت اصلا از سوالش معلومه .. داشت میرفت یه جوری این آسمونُ نگاه کرد گفت«اللّهم انّی تبت فتب علی فقد ارعبت قلوب اولیائک و اولاد بنت نبیک» خدایا من دل لرزوندم ، دلِ ناموسِ رسول خدا رو لرزوندم ..اومد مقابل حضرت سرشم بلند نکرد ، گفت السلام علیک یا اباعبدالله .. اینطوری هم میخری ؟! هل من توبه ؟! امیدِ توبه برا من هست ؟! فرمود : «نعم یتوب اللّه علیک و یغفر لک ما اسمک» .. خوش آمدی .. منتظرت بودم .. هرکس خواست بره میدان باید به پای حضرت می افتاد این یکی استثناییِ .. گفت میشه من برم ؟! گفت تو برو .. تو زود برو .. صدای العطش تو رو اذیت میکنه .. رفت میدان خطبه خواند ، جنگید .. سپرش رو نوشتن کل قنفذ شد انقدر بهش نیزه پرتاب کردن .. بد بود برا اونا فرمانده لشکر بیاد این طرف به جا اینکه تیر بزنن با کینه و غضب نیزه میزدن که سپر مبارکش مثه خارپشت شد نه از تیر که از نیزه .. زمین که افتاد ننوشته اند که صدا کنه امام حسینُ به خطر بیفته بیاد وسطِ میدان . یه لحظه چشمشُ باز کرد .. دید سرش در آغوشِ سیدالشهداست .. اول از دلش درآورد .. فرمود «انت الحرّ کما سمّتک امّک، أنت الحرّ ان شاء اللّه فی الدّنیا و الآخرة».. تو آزاد مردی .. مادرت درست اسم گذاشته .. من ندیدم تو کربلا امام حسین برای شهیدی مداحی کرده باشه جز اینجا .. اینجا بالاسرش نگاه کرد دید این حر اگه اونور بود به غنیمت میرسید .. اینور نیزه ها به بدنش خورده .. حر با حالت شرم از دنیا رفت .. تو شهدای کربلا چندتا اینجور بیشتر نداریم ، یکی حرِ با شرم از دنیا رفت ، یکی قمر بنی هاشمِ ... سیدالشهدا هم براش مایه گذاشت بالاسرش زبان گرفت .. لنعْمَ الْحُر حر بنی ریاح .. آزادمرد تویی فقط حر بنی ریاحی .. صبور عند مختلف رماحی .. نیزه زدن صبر کردی .. حسین جان بمیرم برات .. سر تائب رو به آغوش گرفتی براش خواندی .. ساعاتی گذشت خودش موند تو قتلگاه کسی نبود .. کسی بالاسرش نبود.. داشت ذکر میگفت .. سیکنه خاتون میفرماید ، در لهوفِ .. جده ام زهرای اطهر رو خواب دیدم اونجا برای حر شما خواندی اینجا حضرت سیکنه میفرماید مادرت برات میخواند .. واذبیحا .. وا غربتا .. وا حسینا .. بنیَ .. قتلوکَ .. قدرتُ نشناختن و ما عرفوک ... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• و توسل به جناب حر سلام الله علیها به کلام حجت الاسلام حامد کاشانی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آن‌هایی که را دیده‌اند، معنیِ آن محمود کریمی را میفهمند! ❤️ 🆔@babolharam_net 📝@babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• و توسل به حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام به کلام حجت الاسلام حامد کاشانی•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ امشب روضه اش مقتلِ سیدالشهداست ، به شبِ پنجم که میرسیم نمیتونیم عبارات رو تغییر بدیم چون واضحِ مقتل چه گفته ، نمیشه درش تنوع قائل شد. همینقدر به شما عرض کنم به حضرت تیر زدن ، نفرین نکرد .. ولی حادثه ای که امشب میخوام تعریف کنم وقتی اتفاق افتاد سیدالشهدا علیه السلام اینها رو نفرین کرد فرمود خدایا دیگه باران به اینها نباره ... یه جمله عرض توسل کنیم و از همه شما التماسِ دعا . چند نفر تو کربلا از جانِ سیدالشهدا برای لحظاتی حفاظت کردن ؛ یکی ش سعید ابن عبدالله حنفیِ .. نماز خواند سیدالشهدا دو رکعتِ اولُ خواند (نمازِ خوف) بعد اومد مقابل حضرت قرار گرفت ، تیر می انداختن میدید تیر از کنارش داره رد میشه خودشُ جا به جا میکرد ، چون اگه تیر عبور کنه به بدنِ مبارکِ سیدالشهدا میرسه .. با سر و صورتش به استقبالِ تیرها رفت .. نمازِ حضرت که تمام شد افتاد زمین ، یه نگاهی کرد به حضرت یه لبخندی زد عرضه داشت علیک من السلام اباعبدالله هل اوفیتک؟! آقا ما با شما یه عهدی بستیم ، بیش ازین توان نداشتم .. سیدالشهدا علیه السلام هم جمله ای فرموده شنیدنی .. فرمود انت امامی فلجنه .. من تو بهشت هم تو رو جلوی خودم میزارم ... روحی لک الفدا .. سه نفرِ دیگه برادرانِ قمر بنی هاشمند هیچ مادری نیست که تو کربلا همه ی بچه هاش شهید شده باشه به جز یک نفر .. برادراشُ جمع کرد فرمود مادرمون ام البنین رو شماها سرمایه گذاری کرده .. برید مقابلش بایستید میخوام قبل از اینکه میدان برم داغِ شما رم ببینم .. نوشتن یقونهم بوجوههم و نحورهم اینا هم با سر و گردنشون از آماج تیر حفاظت کردن سیدالشهدا رو .. یکی هم وجود مبارکه خودِ قمربنی هاشمه .. که تا وقتی بود هیچ اثر زخمی بر بدنِ سیدالشهدا نیست .. محافظ اصلیِ .. دورِ حضرت میگرده .. همه ی اینا که شهید شدن سیدالشهدا اومد بره میدان چند بار رفت و برگشت آماده کنه اهل بیتُ ، بار آخر که اومد وداع کنه به اضطرار افتاد زینبِ کبری .. پیراهنِ کهنه خواست .. فهمیدن کار تمامه .. وقتی خواست با زینبِ کبری وداع کنه یه نگاهی کرد به یتیم امام حسن .. فرمود زینب جان این بچه رو محکم نگهش دار .. خانواده امام حسن برا سپر نشدن برا یه معصوم قبلا خیلی جگرشون سوخته .. باباش امام حسن پیر شد از اون واقعه .. رفت میدان تنها شد ، سوار وقتی تنها میشه چهار هزار تیر انداز یا بیشتر وقتی دارن تیر میزنن ، هرجا بایسته تیر بهش اصابت میکنه ، دائم حرکت میکرد .. آقای ما تشنه ست .. بدتر از تشنگی‌ داغ دیده ، جگر طف دیده .. داغ ببینه آدم بیشتر تشنه میشه ، نفس میگیره .. از صبح داغ دیده ، جنگیده ، هی رفته شهدا رو آورده ، علی اکبر آورده ، قاسم آورده ، قمربنی هاشم رو دیده شهید شده .. دائم حرکت میکرد .. فوقف یستریحُ ساعت یه لحظه ای مکث کرد یه نفسی تازه کنه .. فاتی حجرُ .. سنگی رسید .. خیلی بی ادبی کردن .. لذا وقتی سنگ به پیشانیش اصابت کرد شهادتین فرمود .. فرمود بسم الله و بالله و فی سبیل الله .. تیری رسید .. خون از سینۀ مبارکش فواره زد .. رویِ اسب بود مولای ما .. شدت خون ریزی طوری شد که از بالایِ اسب زمین افتاد .. رو دو زانو نشست بعضی ها اومدن جلو ، دشنام دادن .. آمادۀ رزم بود هنوز ، کسی از سمتِ راست اومد .. از فاصله نزدیک ضربه ی شمشیری زد .. یا صاحب الزمان .. فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ ع عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَیْمَنِ .. با صورت به زمین افتاد .. دیدن کار تمامِ .. دویدن .. شمشیر بلند کرد .. تا زینب کبری از دور این صحنه رو دید دستِ عبدالله رو رها کرد رو سرش گذاشت .. یا رسول الله .. عبدالله دستش آزاد شد دوید .. من این بار نمیزارم .. وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّی .. هنوز ضربه ی شمشیر پایین نیامده بود ، فَضَرَبَهُ بِالسَّیْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِیَدِهِ .. دستُ سپر کرد شمشیر رسید .. صدای شکستنِ استخوان آمد .. فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدِ .. به پوست آویزان شد .. صدای شکسته شدنِ استخوان به گوشش رسید .. فَنَادَى الْغُلَامُ یَا أُمَّاهْ ... این آقا زاده صداش بلند شد یا اُماه .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• و توسل به حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام به کلام حجت الاسلام حامد کاشانی•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ حسین(ع) بود! امّا کوفیان از ترس ، و اش، را در مظلومانه به خاک و خون کشیدند... 🆔@babolharam_net 📝@babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
سلام علیکم الحمدالله با مساعدت شما عزیزان تا این لحظه تعداد ۵۰ بسته شامل ، ، و برای برگزاری ۵۰ جلسه در دهه اول محرم تهیه و توسط پست در حال ارسال به نقاط مختلف کشور می باشد. 🏴 شهرهایی که تا این لحظه با یاری شما بیرق روضه در آنجا برافراشته شده است : بوشهر ، کرمان ، ایذه ، اهواز ، اصفهان ، مازندران ، خوزستان ، مشهد ، کاشان ، ساوه ، قم ، خراسان شمالی ، گلستان ، درود ، بابلسر ، بندرعباس ، کرج ، اسلامشهر و .... پی نوشت: درخواست زیاد هست و بضاعتِ ما محدود ، اگر میتوانید با کمک های و خودتان را شریک این قافله کنید ، امام حسین بدهکار هیچ کسی نمیمونه .. راه های مشارکت : 🌐درگاه اینترنتی↶ https://idpay.ir/babolharam 💳 شماره کارت↶ ➠ 6362 _ 1410 _ 4400 _ 3854 ↜به نام محمد معمارزاده ____ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦• به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ |اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰا عَبْدِاللهِ| باذن الله و باذن رسول الله و باذن امیرالمومنین و باذن فاطمه الزهرا و باذن حسن ابن علی .. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ای سایه ات فتاده به رویِ سرم حسین معنایِ واقعی اصول الکرم حسین یک یاحسین گفتم و دیدم غمی نماند تسکین دردهایِ دلِ مضطرم حسین یادم نمیرود که همه عزتم تویی من پایِ سفره یِ تو شدم محترم حسین لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین من سالها در به در روضه یِ توام داغ تو را به جان و دلم میخرم حسین در کوچه های سینه زنی سالهایِ سال در حسرتِ هوای حرم میپرم حسین کابوسِ من شده غم دوریِ کربلآ در خواب هم ذکر لبِ من حرم حسین تا گفتم اسم کربُبَلا را دلم گرفت مانند خواهری که صدا زد دلم حسین اینجا کجاست خواهرت افتاده از نفس رحمی نما به سینه یِ شعله ورم حسین اینجا عجیب بویِ فراق تو میرسد یک دم نگاه کن تو به چشم ترم حسین زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا؟! یک ذره حق بده نشود باورم حسین .. الحمدالله شبِ اولُ دیدم .. چقدر شیطنت ها و اذیت ها و زخم زبونا هست تا بخواد علم حسین بلند شه .. شیطان با تمامِ قوا اومده اما همین اشکا چنان رسواش میکنی الحمدالله.. اونی که اشک داره همه چی داره .. اونی که گریه و اشک نداره فقیرِ والله .. خدایا ازت ممنونم به من اجازه دادی بیام تو روضه بگم حسین .. همه گذشتگانمون فیض ببرن شبِ اولیِ .. اونایی که بهمون یاد دادن این حسین حسین گفتنا رو .. یادِ همه شون بخیر .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آقاجان! بَهایِ وَصلِ تو گر جان بُوَد خریدارم... مارو با این و امتحان نکن! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• ماجرای روضه خوانِ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ قول داد بره روضه ، براش فرقی نمیکرد جمعیت چقدر باشه ، چطور باشه .. پیرزنِ گفت سالهاست دارم روضه برا امام حسین میگیرم ، روضه خوانِ آقا ، میای برامون روضه بخوانی؟! _ گفت مادر من نمیرسم گفت هرطور شده بیا یه سلام بده برو‌ .. روضه خوانِ رفت روضه هاشو خوند آخرِ شب اومد خونه ، خسته ، یادش رفت به این پیرزنِ قول داده .. پیرزن از سرِ شب جلو در منتظر ، روضه خوان آقام میخواد بیاد! همچین که خوابید ؛ خواب دید ابی عبدالله فرمود چرا معطلش گذاشتی ابن پیرزنُ ؟! .. یک مرتبه از خواب پرید زد به سرش ، سریع رفت درِ خونۀ پیرزنِ دید پیرزنِ دمه در نشسته ... گفت ببخشید خسته بودم یادم رفت خوابم برد؛ به من گفتن بیا روضه .. گفت دیر اومدی اما خوب اومدی! .. همچین که رفت تو دید که هیچکس نیست ؛ یک منبر کوچیک کنج خونه .. میگه همچین که شروع کردم به خواندن ، صلی الله علیک با اباعبدالله .. دیدم داره هق هق گریه میکنه .. از آب هم مذائقه کردن کوفیان .. خوش داشتند حرمت مهمان کربلا .. یه وقت دیدم پیرزنِ داره گریه میکنه اما صدا نالۀ یه خانم دیگه میاد .. گفتم پیرزن آیا غیر تو کسی دیگه تو این خونه هست؟! گفت نه! گفت پس صدای نالۀ کیه که به گوشم میخوره؟! هی صدا میزنه غریب مادر حسین .. گفت این صدای نالۀ یه خانمی که میگه غریب مادر .. گفته هر جا روضه پسرم خونده بشه میام .. صدا نالۀ همون مادر پهلو شکسته ست .. بگو مادر نمیخوای یه سر به مجلس روضۀ پسرت بزنی؟ .. من حق میدم نیای .. آخه شنیدم از کوچه تا خونه نتونستی بیای .. کسی که پهلوش شکسته .. کسی که بازوش ورم کرده .. الهی بشکنه دست مغیره میانِ کوچه ها بی مادرم کرد .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• ماجرای روضه خوانِ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آقاجان! بَهایِ وَصلِ تو گر جان بُوَد خریدارم... مارو با این و امتحان نکن! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• خداروشکر به آرزوم رسیدم .. و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ خداروشکر به آرزوم رسیدم نمردم و محرمت رو دیدم خیلی دلم تنگه محرمت بود نمیدونی؛ این یه ساله چی کشیدم! شبایِ اول و دارم میبینم رو آسمونم یا که رو زمینم اجازه داده مادرت دوباره مشکی بپوشم بزنم به سینه ام شبای عاشقی میلرزه شونه ها چه هق هقی! یک دهه با غمت میگذره زود عجب دقایقی! یه کاری کن بشم نوکرِ لایقی این اولین روضۀ توی لهوف که اشک شرمندگی رو حروفِ تمام عالم یه صدا با مسلم دارن میگن : حسین نیا به کوفه .. نیا که اینجا ردی از حیا نیست تویِ مرام کوفیا وفا نیست اگه میای تنها بیا حسین جان! اینجا که جایِ زن و بچه ها نیست چه کردی روزگار ای آسمون با اشکِ من ببار کوفه نیا؛ کوفیا میکشن شیرخوارتُ با افتخار اگه میای حسین ؛ رقیه تُ نیار! خورشید عمرم دیگه بی غروبِ نامه کوفیا همش دروغِ خلوته دور مسلم تو اما بازار تیر و نیزه ها شلوغِ سفیر تو با لب تشنه کشتن اینا از اولم وفا نداشته ان نیا نیا پسر عمو ! شنیدم برا سرِ تو جایزه گذاشتن نذار که دیر بشه تنت پر از نیزه و تیر بشه نذار که خواهرت اسیر بشه نذار که دخترت یه روزه پیر بشه از زیر دست و پا به خیمه برگرد چی سر تو آورده دست نامرد زیر گلویِ تو رو بوسیدم و تقصیر من شد تورو زیر و رو کرد یه جای سالم تو بدن نداری من بمیرم برات کفن نداری به غیرتم برمیخوره ببینم رو خاک صحرا پیرهن نداری بمیره خواهرت چی اومده به روزِ پیکرت تن تو روی خاک میچرخه دست به دست ولی سرت! انگشترت کجاست؟ آخ! بمیره خواهرت ... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• خداروشکر به آرزوم رسیدم .. و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آقاجان! بَهایِ وَصلِ تو گر جان بُوَد خریدارم... مارو با این و امتحان نکن! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• سلام ای پیرهن مشکی .. و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس حاج حسن شالبافان •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ سلام ای پیرهن مشکی میخوام تو آغوشم جا شی باید یه قول بدی وقتی که مُردم کفنم باشی می‌بوسم دستِ مادرُ میام از خونه بیرونُ میخوام از جا درآرم این دل تنگ و پریشونُ مسیر خونه تا هیئت چقد طولانیِ انگار دارن حرف میزن با من کتیبه‌هایِ رو دیوار دم هیئت دودِ اسپند ببین غوغای محشر رو ببین این نوجوونایِ نشسته پایِ منبر رو سلام آقای عطشانم دم طوفانی روضه است تو گریه با خودم میگم امامم بانیِ روضه است تو گریه با خودم میگم شهیدا خادم روضه‌اند شهیدا سینه‌زنهای شبای ماتم روضه‌اند شهیدان بینِ این روضه بی بی زهرا رو می‌بینن شهیدا جایِ این مردم به بی بی تسلیت میگن حسین جانم .. حسین جانم .. *حرف از شهیدا شد ، در عالم مکاشفه یکی از عزیزانی که کثیرالتشرف بودند نقل میکنند عالمی از آقا سوال کردن آقا جان جای شما کجاست تو شهر ما ؟!.. حضرت فرمودند من کنار این شهدا زیاد میام و میرم .. این شهدا راه رو به ما نشون دادن .. هرسال مثه امروزی پرچم های رو گنبد رو عوض میکنن ، میدونید تعویض پرچم برگرفته از چیه؟ ازاون ساعتی شروع میشه که یه مادر پهلو شکسته پیراهن خونین حسینُ میاره .. از امشب پیراهن حسینُ به ساق عرش نصب میکنن .. همه غم های عالم رو دلت جمع میشه .. از کجا لگم برات شبِ اولیِ معطلت نکنم .. از اون ساعتی که پسر شبیب میگه اومدم دیدم امام رضا در و دیوار خونه رو مشکی زده .. میگه دقت کردم به آقا دیدم هی بغضشُ از من پنهان میکنه .. میگه آروم دست گذاشتم رو پای امام رضا ، گفتم قربونتون برم چی شده آقا؟!.. هنوز شب اوله .. یه نگاه به من کرد : یابن شبیب جد مرا بی هوا زدند یابن شبیب جد مرا با عصا زدند میدونی یعنی چی ؟! یعنی پیرمردا قربه الی الله زدند .. شبِ اوله بزار بگم .. یه جا دیگه سراغ دارم که بی هوا زدند .. گفت مادرم روش به دیوار بود .. اجازه بدید اینطور بگم یه موقع خانم متدین وقتی با یه نامحرم روبرو میشه معمولا خانم ها روشونُ برمیگردونن سرشون و پایین میاندازن .. نامرد تا رسید تو کوچه ، اول از همه بی بی روش و برگردوند .. امام حسن میگه یهو دیدم مادر خورد به دیوار .. میگه دیدم بعد با صورت خورد زمین از همون جا بی هوا زدن باب شد .. جوان نَنَه .. یارالی نَنَه .. یه بی هوا زدن دیگه رم بگم ؟!.. ای جان عمو رقیه رو بی هوا زدن رسید به این بچه ، این بچه سه سالشه ترسیده بود .. اول از همه گفت تو بابای منو ندیدی؟ گفت باباتُ میخوای یه قافله رو اسیر کردی!.. شب اول شب مسلمِ ؛ مسلمُ وقتی بردنش بالا دارالاماره وقتی دید دی.ه کار تمومه ، داشت به آقاش سلام میداد داشت مناجات میکرد یهو نامرد اشاره کرد الان وقتشه .. یه جایی هم کربلا اربابِ ما رو اسب ایستاد ، حضرت نگه داشت ذوالجناحُ میخواست استراحت کنه .. یه نفسی تازه کرد .. شروع کرد خطبه خواندن برا اینا یه مرتبه یه نامردی بی هوا یه سنگی به پیشانیش زد .. پیراهن عربیشُ بالا زد .. صدرالحسین نمایان شده .. نانجیب حرمله به زانو نشست .. یه تیرِ سه شعبه به قلبش زد .. بلند مرتبه شاهی زِ صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد دیدن ابی عبدالله تکون نمیخوره .. بعضیا گفتن دیگه با تیرِ حرمله کارش تمومه .. بعضیاشون گفتن هنوز زنده ست .. یه نامردی گفت میخواید بدونید زنده ست یا نه!.. گفت چی کار کنیم؟! گفت من راهشو بلدم .. اینا غیرت الله هستن .. اومد بالا بلندی داد زد گفت به خیمه هاش حمله کنید .. تا این حرفُ زد ارباب ما یه تکانی خورد ، تکبه داد به نیزه ی غریبی .. صدا زد من هنوز زنده ام .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• سلام ای پیرهن مشکی .. و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس حاج حسن شالبافان •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ یا اَشبَاهَ الرِّجَال وَ لا رِجال! باید (ع) را خـبر کنم که کوفیان، همان شِبهِ آدمیانِ دوران عمویم علی(ع) هستند 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• ای وارثِ حقیقی مشک و علم سلام .. با امام زمان روحی له لفدا اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ای وارثِ حقیقی مشک و علم سلام مولایِ هرچه آینه هرچه حرم سلام امسال هم نیامدی و در فراقِتان آمد دوباره ماهِ عزا ، ماه غم سلام عرض ادب به محضرِ نورانی شما عرض درود و تسلیتُ باز هم سلام از راه دور از حرم زخم دارِ دل دستی به رویِ سینه تورا می دهم سلام ای سایۀ مبارک تو بر سرم زیاد هرچند بی بضاعت و هرچند کم سلام ماه محرم است پرم از غزل ، عطش ای بیت های گمشدۀ محتشم سلام یه ذره از روضه رسده محتشم ها نوشتن .. همۀ روضه ها تو دل امام زمانِ .. یه بخشیش رو حضرت روضه خوانی میکنه .. تو سلام میدی اقا هم سلام میده .. أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ السَّلامُ عَلى البَدَنِ السَّلِيْبِ از ما نثارِ مقدم تو هر قدم درود از تو نثار سینه زنان هر قدم سلام دم در آقا بهتون خوش امد میگه .. اومدی مادرمو یاری کنی خوش اومدی .. هرکسی میخواد حضرت زهرا رو یاری کنه بسم الله .. فرمود ابوبصیر میخوای مادرمو یاری کنی ؟.. گفت چطور من با این بضاعت کم یاری حضرت صدیقه؟ چه کاری از دستم بر میاد؟.. فرمود تو روضه جد غریبِ ما بشین ناله بزن گریه کن .. از همین شب اول بگو اومدم مادرتو یاری کنم .. گریه کن ابی عبدالله باید مثل مادرش زهرا ناله بزنه .. فرمود وقتی بی بی میخواد وارد بهشت بشه .. میگن بهشت رو برای تو آزین بستیم واردشو .. عرضه میداره من وارد نمیشم . چرا فاطمه جان؟ عرضه میداره خدایا قبل از اینکه وارد بهشت بشم میخوام پسرمُ همونطوری که کشتن ببینم .. خطاب میرسه نگاه کن فاطمه جان .. رسول خدا میفرمایند یه وقت میبینیم ابی عبدالله وارد محشر میشه سر در بدن نداره .. از رگ بریده داره خون میاد .. پیغمبر میگه یه وقت فاطمه داد میزنه با داد فاطمه من داد میزنم با داد زدن من ملائکه داد میزنن .. همه میگن ای حسین ... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• ای وارثِ حقیقی مشک و علم سلام .. با امام زمان روحی له لفدا اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ از بیعت در غدیر تا کُشتار در کربلا به قدر یک فاصله بود! های دشـمن با بمباران اعتقـادی مردم، حامیان علی را به دشمنان حسین مُبدّل کردند 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• نسیمی که از سمتِ پرچم رسیده .. و توسل ویژۀ شبِ اول محرم به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بسم الله .. نسیمی که از سمتِ پرچم رسیده داره میگه بوی محرم رسیده بازم مادری با قد خم رسیده بسم الله .. سلام ای امیری که نعم الامیری ندارم من از گریه و روضه سیری یه وقت از ما این نوکری رو نگیری یه شالِ عزا و یه پیرهن سیاهِ که تنها پناهم تو شهر گناهِ یه آهه بلندُ یه اشک روونه که مارو یه روزی به تو میرسونه حسین جان ، حسین جان .. آقاجان .. چی داره کسی که حسینُ نداره اگر سر رویِ مهر تربت نزاره چی میخواد برای قیامت بیاره آقاجان .. یه سرمایه دارم که بغضِ گلومه نگیر اشک من رو همین آبرومه ایشالله میبینم حرم روبرومه توی چشمم اشکُ روی سینه دستم سلام میدم اقا با قلبِ شکسته سلام ای شهید به خون آرمیده کی رو پای مادر سرت رو شکسته حسین جان ، حسین جان .. یک سالِ .. درسته دل من سراپا گناهِ همه دل خوشیم این لباس سیاهِ دل من هنوزم توی قتلگاهِ یک سالِ .. دله من توی روضۀ سختی مونده کی قلب سه ساله ت رو اقا سوزونده کی بچه ت رو توی بیابون کشونده کی مثل سه ساله مصیبت کشیده کی خورده شبیه رقیه کشیده ... کی هم دامنش سوخت کی هم معجرش سوخت کی بین آتیش تویِ خیمه سرش سوخت .. حسین جان ، حسین جان .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• نسیمی که از سمتِ پرچم رسیده .. و توسل ویژۀ شبِ اول محرم به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ از بیعت در غدیر تا کُشتار در کربلا به قدر یک فاصله بود! های دشـمن با بمباران اعتقـادی مردم، حامیان علی را به دشمنان حسین مُبدّل کردند 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• کوچه گرد غریب این شهرم .. و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیها اجرا شده شبِ اول محرم 98 به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کوچه گرد غریب این شهرم بی کسی در غروب میدانم سر بشکسته ام گواهی شد بارش سنگ و چوب میدانم در هر خانه ای که میرفتم دیدم آن جا که جان پناهم نیست تازه فهمیدم که در این شهر غیر عشق علی گناهم نیست روی دار العمارۀ کوفه مقتلم را به چشم خود دیدم معنیِ میهمان نوازی از لب و ابرویِ پاره فهمیدم *آقا من که برا خودم ناله نمیکنم ، گریه نمیکنم حسین جان .. هی دست رویِ دست میزد میگفت :* دست من بشکند چرا گفتم آنچه در کوفه هست بر کامم خون پیشانی ام گواهی شد کوفه شهری غریب و بدنام است روی دارالاماره‌ام اما من به نزد تو منزلت دارم دعوتت کرده‎‌اند این مردم من از این کوفه دست خط دارم *گریه میکرد ، یکی به طعنه گفت حالا که گیر افتادی داری گریه میکنی؟ حسین با یارهایی مثل تو میخواست قیام کنه؟ یه وقت با همون گریه صدا زد «لا أبکی لنفسی و لکن أبکی لأهلی المقبلین إلیّ أبکی للحسین و آل الحسین» من گریه ام برا ابی عبدالله .. گریه ام برا بچه های حسینِ اخه دست زن و بچشو گرفته داره میاد .. اینجایِ روضه وقتی میرسی وقتی طعنه به یه سردار دارن میزنن میبینی طعنه یه جای دیگه هم زده شده .. وقتی اومدن برای تشییع جنازۀ فاطمه سلام الله دیدن مقداد سر راهشونه نانجیب گفت نمیای مقداد برای تشییع جنازه؟ گفت خبر نداری بی بی وصیت کرده بود دیشب شبانه غسل و کفن کردن که شما نباشید .. یه وقت نانجیب چنان سیلی به مقداد زد ، مقداد افتاد روی خاک .. با دور و وریا شروع کرد طعنه زدن گفت به توام میگن یار علی طاقت یه کشیده منو نداشتی .. گفت نانجیب من برای خودم گریه نمیکنم حالا فهمیدم چرا دیشب امیرالمومنین سر به دیوار گذاشت چرا صورتت اینطور شده .. بشکنه دستش .. عجب دست سنگینی داشتی ..* سر راهم چه چاله‌ها کندند که سفیر تو را محک بزنند خانۀ طوعه را زدند آتش تا به زخم دلم نمک بزنند ریسمان و طناب آوردند یاد دستان بسته افتادم هر زمانی که من زمین خوردم یاد پهلو شکسته افتادم گریه‌هایم به عالمی ‌فهماند که فقط فکر ماتمت هستم ناله‌های غریب من گوید فکر فردای زینبت هستم *تو یه بیت همه حرفشو مسلم داره میرسونه* حسین میا به کوفه ، کوفه وفا نداره کوفیه بی مروت حجب و حیا نداره حرمله با نگاه زخم آلود فکر گُل‌ها و فصل پاییز است کودک شیرخواره را دیگر تو نیاور که خنجرش تیز است نیزه‌هاشان برایت آماده تیغ‌هاشان همه بُود در کار اندر این کوفه قحطی آب است مشک‌های اضافه هم بردار شاعر: محمدرضا ناصری *حسین جان اگه میخوای بیای کوفه ، با خودت برا زن و بچه ت چادرِ اضافه بیار .. معجر اضافه بیار .. عرضمُ جمع کنم فرمود اگر میشه یه ظرف آب برام بیارید نانجیب گفت هرچی خواست براش ببرید . ظرف آبُ آوردن .. تا سه بار ظرف ابُ براش بردن لب پاره شده دندانها شکسته ظرف آب آغشته به خون میشد دوباره برمیگردونن .. برا بار سوم گفت مسلم حتما بهره ای از این آب نداری .. مسلم اگر آب میخوردی باید به عشقت شک میکردم .. مگه میشه نوکری لحظه آخر آب بنوشه وقتی میدونه اربابشُ میخوان با لب تشنه بکشن .. اما عرضم اینه حداقل لحظۀ آخر برات آب آوردن آب دستت دادن .. من بمیرم برا اون آقایی که نانجیب ها میومدن ابها رو دور گودال رو زمین میریختن .. حسین ... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• کوچه گرد غریب این شهرم .. و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیها اجرا شده شبِ اول محرم 98 به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ از بیعت در غدیر تا کُشتار در کربلا به قدر یک فاصله بود! های دشـمن با بمباران اعتقـادی مردم، حامیان علی را به دشمنان حسین مُبدّل کردند 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦• هلال ماه ماتم اومد .. ویژۀ ورود به ماه محرم تقدیم ارواح همۀ گذشتگان خصوصاً سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی به نفس سید رضا نریمانی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ هلالِ ماهِ ماتم اومد ، محرّم رسیده دوباره وقت روضه هایِ دمادم رسیده پیرهن مشکی ، بازم مادرا میپوشونن ، تنِ بچه ها با یا حسین ، همه نوکرا از تو هیأت ، میرن کربلا خیلیا بین ما بودن و جاشون امسال چقد خالیه پیش اربابشونن امسال آه که جاشون چقد عالیه « اربابم بخر آبرومونو .. » یادم نمیره از قدیما ، تو هیأت نشستیم یادم نمیره با رفیقا ، چه عهدا که بستیم خیلی هامون هوایی شدند خیلی ها کربلایی شدند یک اربعین حرم رفتن و سال بعدش فدایی شدند هر کاری می‌کنم نمیشه جا می‌مونم مث همیشه تو دعا کن برامون ارباب بلکه ایمانمون قوی‌شه « اربابم بخر آبرومونو .. » مُحرّم اومد و دوباره؛ دلامون گرفته دلامون از شبای اوّل؛ کجاها نرفته یادت باشه یه وقت با گناه پیش ارباب نشی روسیاه خیلی ها که بودن با امام روز آخر شدن نیمه راه این خط و این نشون رفیقم از امامت بخون رفیقم توبه کردی اگه مُحرّم پای عهدت بمون رفیقم « اربابم بخر آبرومونو .. » شاعر: محسن ناصحی ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net