🛎احتمالا متوجه شدین که در سال جدید، پست های جدیدی با این هشتگ👇 به موضوعاتمون اضافه شده👇
#سناریوی_کوتاه_کلاسی
🧋روی این #👆 ضربه بزنین و موارد قبل را جرعه جرعه نوش جان کنین و در کلاس بکار ببندین.
✅ ضمنا چند تا "ممنون هم می شم" دارم:☺️👇
🙏 ممنون می شم👈 بازخوردتون رو از اجرای اون در کلاس بهم بدین.
🙏ممنون می شم👈 پست ها را انتشار بدین؛ حتی الامکان با لینک کانال
🙏ممنون می شم👈 سوژه های خودتون رو با این قالب برام بفرستین
🙏ممنون می شم👈 در این شب های عزیز دعام کنین☺️
@ali_135454
🎞#سناریوی_کوتاه_کلاسی۴
#اخلاق_حرفه_ای
👨💻معلم، وارد کلاس که می شد به جای آنکه مستقیم به سمت میز خودش بره، به سمت دانش آموزان می یومد و به یک یک دانش آموزان دست می داد.👌😊
🤝 جالبه که همزمان با دست دادن، دانش آموزان رو با اسم کوچک خطاب می کرد و احوالشون رو می پرسید؛(مثلا: آقا رضا چطوری؟)؛بعد، تدریس را شروع می کرد.
🫂 #ارتباط_موثر و رابطه دوستانه و در عین حال محترمانه ایجاد شده، کارش خودش رو می کرد و باعث توجه بیشتر دانش آموزان به درس، حرف شنوی بیشتر از معلم و نظم بهتر کلاسی می شد.
👏یادش به خیر. دمش گرم...🌹
✍#باکلاسها
@baclassha
🎞#سناریوی_کوتاه_کلاسی۵
#مدیریت_کلاس
👨🎓دانش آموز فامیلی خاصی داشت که یادکرد آن در هنگام حضور و غیاب یا موقعیت های دیگر در جمع، مورد طنز دانش آموزان قرار می گرفت و اذیت می شد.
👨💻معلم که متوجه این مشکل شد، "#تکنیک خاصی" را اتخاذ کرد:👇👇
📝هنگام حضور و غیاب، برخی را به طور تصادفی با نام خانوادگی و برخی را فقط با نام کوچک صدا می زد؛ از جمله، همین دانش آموز را...
💥این کار باعث می شد که یادکرد او در جمع، کمتر باعث نگرانی و استرس او شود و راضی تر به نظر برسد.
🌟گاه یک "تغییر کوچک" می تواند "منشا یک تاثیر بزرگ" شود.🪴
✍ #باکلاسها
@baclassha
🎞#سناریوی_کوتاه_کلاسی۶
#مدیریت_کلاس
🧕معلم در حال تدریس بود.
🗣🗣 دو سه نفر در گوشه کلاس، آهسته صحبت می کردند.
🧕معلم بدون اینکه تذکری دهد که باعث اختلال در روند تدریس شود، ضمن توضیح درس، با نگاه ممتد و جدی به آنان، چند قدم به سمت آنان حرکت کرد.
👌آنان مقصود معلم را فهمیدند و به درس توجه کردند.
✅ این اقدام، در گام های اول بی انضباطی، جنبه "اخطار" و "هشدار" دارد و سودمند است.
🌻 توصیه می شود که بعد از تدریس، معلم نزد آنان رفته و تذکر زبانی لازم را بدهد. 🌻🌷
✍ #باکلاسها
@baclassha
🔔 روی #سناریوی_کوتاه_کلاسی بزنید و موارد قبل را هم مطالعه فرمایید.👆👆
✔️ انتشار پست ها با شما...
✔️بازخورد پست ها به من هم با شما😊
@ali_135454
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۷
🧕سرکار خانم حدادی، معلم خلاق شیرازی، برای #حضور و #غیاب دانش آموزان روش های متنوع و خلاقانه ای دارد؛
👈مثلا شعرهایی که اسم دانش آموزان در آن است را گردآوری کرده و هر هفته، "حضور و غیاب" برخی از دانش آموزان را با خواندن آن شعرها انجام می دهند که واقعا جالب است؛😍
👈گاهی هم خود شاگردان، شعر مرتبط با اسمشان را می آورند.
🌻مثلا برای اسم های کوکب، شبنم، ستاره، این شعر را می خوانند و دانش آموزان با شنیدن اسم خود، حاضر می گویند👇
🌷شکفت کوکب شبنم درآسمان چمن
🌛دمید در افق سبزه ها ستاره گل
✍#باکلاسها
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۸
👨💻استاد در فرایند "گفتگو" و "مشارکت کلاسی" سوالی را مطرح کرد.
✋دست بلند کردم و پاسخ دادم.
🧔♂ استاد با هیجانی شورآفرین گفت:
👏آفرین! البته پاسخت صحیح نیست.
😳با تعجب پرسیدم: پس چرا آفرین؟
🧔♂گفت: به خاطر "مشارکت در بحث کلاسی" و "شهامت" اظهار نظر...
❇️ استاد اینچنین شور و اشتیاق گفتگو و اظهار نظر را به ما آموخت که با گذشت سال ها هنوز به یاد دارم.
.......................🍃🌷🍂........................
✍روایت: سرکار خانم رحمانی. قم
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۹
🔍 از نگاه دانش آموز
🛎زنگ تفریح به صدا درآمد؛ ولی خانم معلم همچنان به درس دادن خود ادامه میداد..
🧕 من زیر چشمی نگاهی به بچهها کردم. به جز چند نفری که همیشه از معلم ترس دارند بقیه از اینکه زنگ استراحتشان گرفته میشود ناراحت بودند.. 😐
🚶♀بعد از چند دقیقه بچهها اجازه پیدا کردند به حیاط بروند؛ اما چه رفتنی؟!! کسل، سگرمهها تو هم و بدون هیچ شادابی!...🙁
👈میدانم که بچهها مثل من توی دلشان میگفتند چه زنگ تفریحی؟!! تا حیاط برسیم زنگ خورده باید برگردیم کلاس!🤨☹️
...............................🌷.......................
✍ به قلم زیبای خانم ملیسا تیموری؛ دانش آموز کلاس پنجم. قم
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۰
🔍 از نگاه دانش آموز
👩🦰لاله تکالیفش را انجام نداده بود و برای همین از شدت اضطراب رنگش پریده بود و دستهایش میلرزید؛
🧕معلم وارد کلاس شد؛ طبق معمول اولین چیزی که گفت این بود
📖بچهها!! تکالیف رویمیز!
🧕 معلم میز به میز جلو میآمد؛ نوبت به دیدن تکالیف لاله رسید؛
😡وقتی دید لاله تکالیفش رو انجام نداده با خشونت بر سر او داد کشید و لاله مضطرب را هرچه بیشتر نگران و ناراحت کرد!😢
😜چند نفری از بچهها درِگوشی با هم در مورد لاله پچپچ میکردند و چند نفری هم زیر لب میخندیدند!
😥بیچاره لاله حسابی ضایع شد..!
........................................
✍ دانش آموز کلاس پنجم؛ خانم ملیسا تیموری. قم
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۱
🔍 از نگاه دانش آموز
👈❌ #جریمه
☘معلم داشت علوم درس میداد. روی تخته، اجزای یک گیاه را نوشت.
👳♀در همین حال یکباره ستاره سوتی کشید و بعد هم طوری رفتار کرد که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده!
🤨معلم سریع برگشت و به بچهها نگاه کرد؛ سپس تند و خشن گفت: کار کی بود؟! بچهها هیچ حرفی نزدند!
🧐معلم برای بار دوم با عصبانیت داد زد: گفتم کار کی بود؟! کلاس در سکوت فرو رفت. دانشآموزان پایین را نگاه میکردند و چیزی نمیگفتند.
معلم وقتی دید کسی چیزی نمیگوید بلافاصله گفت: جریمه می شید! همتون را جریمه میکنم! بچهها جریمه سنگینی شدند...😢
درست چند لحظه بعد بود که دیدم عصبانیت معلم فروکش کرده!
..........................................................
✍خانم ملیسا تیموری، دانش آموز کلاس پنجم، قم
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۲
🛎 زنگ ورزش
🗓در برنامه درسی، "کلاس نسترن"، امروز ورزش دارد! 😇بچهها شاد و سرحال در جای خود نشستهاند و برخی در میزها ایستادهاند.
🏸 همگی منتظرند که معلم بیاید و آنها را برای ورزش به حیاط ببرد.
🧕لحظاتی بعد معلم وارد کلاس میشود... معلم همان ابتدای ورود به کلاس میگوید: بچهها! بچهها!
👈 درسمون عقبه، ورزش را بذارید برای بعد. سریع کتاب و دفترتان را حاضر کنید که کلی باید کار کنیم! عقب هستیم حسابی!😢
🗣حرفهای معلم همه را سر جای خود میخکوب کرد، شور و شوق به بیحالی و بیحوصلگی تبدیل شد؛ وه چه ناراحتکننده!...☹️
📁بچهها وقتی کتاب و دفترشان را از کیف درمیآوردند هر کس زیر لب چیزی میگفت! 👌مسلما حرفهایشان حرفهای خوبی نبود! 👈شاید بهترین حرفشان این بود که چرا باید درسمان عقب باشه؟! چرا زنگ ورزشمون باید بسوزه؟!⁉️
......................................
✍ خانم ملیسا تیموری، دانش آموز کلاس پنجم، قم
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۳
📝تقلب
🖊سرجلسه امتحان همه تقلب کردند جز چند نفر
👨🏫 معلم رو به آنها کرد و گفت: حیف نون! عرضه تقلب هم ندارید!؟
✅ از اون به بعد دیگه همه تقلب کردند😢
👈بعضی اوقات برای اینکه معلم رتبه خودش بالاتر بره دانش آموزان را تشویق به تقلب می کنه که بسیار زشته👌
✍سرکار خانم حدادی. شیراز
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۴
⛔️ ستیزه جویی ممنوع
🌻در کلاس ما به لطف معلم پرتوانمان، "فضای ستیزه جویی" وجود ندارد؛
👨💻 معلممان حرفش را با جدیت می زند؛ ولی داد نمی زند، توبیخ می کند؛ ولی تحقیر نمی کند؛
😬وقتی که دانش آموزان بحث و جدل می کنند؛ استدلالش را می گوید؛ ولی کَل کَل نمی کند و بحث را جمع می کند.
🌷دممان گرم با این معلم باحال😍
✍ #باکلاسها
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۵
🔸همراهی معلم با فعالیت های درخواستی
🧔♂معلم موضوعی داد و گفت:
👈راجع به این موضوع فکر کنید؛ یا پیش مطالعه ای برای موضوع درس یا امتحان داشته باشید؛
👈در این فاصله به جای اینکه معلم سکوت کند تا دانش آموزان با حوصله و تمرکز، کار خواسته شده را انجام دهند، در تمام مدت درباره همان موضوع حرف میزد و بلافاصله هم کار مورد نظر را شروع میکرد.😐
✅ لازم است که معلم وقتی تکلیفی می دهد که نیاز به سکوت و تمرکز دارد خودش هم در کلاس همراهی لازم را داشته باشد.
.................................🌻🌷........................
✍ همکار گرامی جناب آقای محمدرضا دلپاک
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۶
✍ ثبت برنامه ها و تکالیف
👨🦳معلم میانسال ما حجم انبوهی از تکالیف و برنامه ها را برای جلسه بعد مشخص می کند؛ ولی هفته بعد بیشتر آن ها را یادش می رود.🧓 وقتی هم که از دانش آموزان می پرسد، طبعا دانش آموزان می پیچانند.
😍خلاصه که دست او را خوانده ایم؛ اینطور هر هفته فقط یکی دو تکلیفی که یادش هست را پیگیری می کند.😍
✅ معلم باید برنامه های خود را در دفتر خود یادداشت کند و مقداری تکلیف دهد که دانش آموزان رغبت به انجام آن پیدا کنند.
............................🍃🌷🍂.....................
📝به روایت: محمد سجاد اسعدی. دانش آموز کلاس هشتم. قم
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۷
🏮انضباط آموزشی معلم
🧔♂معلم ما اطلاعات زیادی داره که خیلی عالیه؛ ولی انضباط آموزشی نداره؛
👈یعنی کافیه یکنفر سوالی مطرح کنه، اینقدر باشاخ و برگ و مفصل توضیح می ده که دیگه بحث درسی فراموش می شه...🤨
😇 ما شاگردا؛ هم خوشحال از اطلاعات مفید هستیم؛ هم از پیچوندن درس و کتاب؛ 😎
👈البته اگه همینجور پیش بره نصف کتاب می مونه.
⁉️موندیم با امتحان نهایی و مطالب کتاب چه کنیم.!؟😢
✍ #باکلاسها
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۸
🛎 زنگ آخر بود. بعد از اتمام کلاس، دقایقی با معلم کار داشتم و می خواستم سوالاتی از او بپرسم.
🚶♂آخرین دانش آموز که از کلاس بیرون رفت درب را بست.
🧔♂ قبل از اینکه شروع به سوال کنم معلم بلند شد و درب کلاس را باز گذاشت؛ سپس روبه روی خود با فاصله مناسب یک صندلی برایم گذاشت تا روی آن بنشینم و گفتگو کنیم.👌
👈آن روز معنای کار او را نفهمیدم؛ بعدها که بزرگتر شدم فهمیدم که اینکار را برای پیشگیری از سوء ظن دیگران انجام داده است.
🌻مولا علی (ع) فرمودند: اتقوا من مواضع التهم؛ از جایگاه های تهمت بپرهیزید.
✍ #باکلاسها
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۱۹
📝 معجزه مکث در #مدیریت_کلاس
🎤معلم ضمن تدریس متوجه شد که از گوشه کلاس صدای همهمه ای می آید.
🧐بدون تذکر کلامی، چند ثانیه "مکث" کرد و به آن نقطه "خیره" شد.
🤔با سکوت معلم، همهمه دانش آموزان در کلاس پیچید و خودشان متوجه شدند که کارشان غلط است و ساکت شدند؛
👨💻سپس معلم به درس دادن ادامه داد.
✅ همیشه نباید حرف زد. 《چه بسا سکوتی که گویاتر از کلام است.》 (امام علی علیه السلام)👇
✍ #باکلاسها
@baclassha
👆👇👆👇👆
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۲۰
🕰معلم ما بسیار "#منظم" بود و تاخیر برای او حکم استثنا را داشت.
👈جالب بود که "دلیل همان #تاخیر" در موارد استثنائی را هم برایمان می گفت؛
👈 مثلا یکبار گفت: با اینکه فکر ترافیک را کرده بودم و زودتر راه افتاده بودم؛ ولی ترافیک این بار به خاطر یک تصادف، بسیار سنگین بود و باعث تاخیر شد.
🙏پوزش می طلبم.
✳️ توضیح معلم دو فایده داشت:👇👇
۱. به ما نشان می داد که تاخیر، یک مورد استثناء بوده و بی دلیل هم نبوده است.👌
۲. احساس ارزشمندی می کردیم وقتی که می دیدیم دلیل تاخیر را می گوید و پوزش می طلبد.👌
✍ #باکلاسها
@baclassha
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۲۱
🧔♂معلم در حال صحبت و تدریس بود که یکی از شاگردان بی مقدمه و بی اجازه، وسط حرف او پرید و نکته ای گفت.
🧔♂معلم هم با "شگرد #طنز و جالب" خود به او فهماند که کارش غلط است.
👈 به محض اینکه دانش آموز، وسط حرف معلم پرید، معلم گفت: واقعا عذر می خوام که وسط حرف شما حرف زدم.
😄شاگردان خندیدند. خود او هم خندید. حرفی برای گفتن نداشت و فهمید کارش اشتباه بوده است.
...........................................................
✅گاه می توان خطاهای انضباطی؛ آن هم در مراحل اولیه را با زبان #شوخی و #طنز که لطیف تر است تذکر داد و پذیرش آن را بالا برد👌
✍ #باکلاسها
#baclassha
🕹 روی #سناریوی_کوتاه_کلاسی بزنین و نمونه های فراوان و جالب آن را که تاکنون ۲۱ مورد است مطالعه فرمایید.
#سناریوی_کوتاه_کلاسی۲۲
🔖"اولین جلسه ای" که با او کلاس داشتیم، آقامعلم شروع کرد به بیان قوانین و انتظارات کلاسی...
😩آنقدر "بند" و "قانون" و "تبصره" برای کلاس گفت که به گمانم خودش هم دربند این قوانین و تبصره ها سرگردان شد...
🤨البته روز اولی، "استرس" زیادی هم در ما ایجاد کرد.
🙃هفته های بعد هم که یکی یکی، این قوانین، آب رفت و فراموش شد.
.........................................................
💠 بیان #قوانین در #جلسه_اول باید به اندازه ضرورت و در حد سرخط اصلی باشد.
💠 نوع بیان هم بسیار مهم است.
✍ باکلاسها
@baclassha