بسم الله
با زیبایی های نهج
🔵 نقش انگیزه و اشتیاق در کیفیت کارها
قلیل تدوم علیه ارجی من کثیر مملول منه #حکمت_278 :
کار اندکی که تداوم داشته باشد امیدوارکنندهتر است از کار زیادی که رنجآور باشد.
🌹عنصر زیبایی شناختی : #إحتباک
گاهی اوقات از دوطرف کلام بخشی حذف می شود به طوری که به قرینه طرف دیگر آنچه حذف شده معلوم میگردد.
به این صنعت حذف احتباک می گویند. ( الاتقان فی علوم القرآن ج۳ ص ۲۰۴) حبک به معنای زیبا کردن لباس است و به خاطر زیبایی چنین حذفی به آن احتباک می گویند.
🔸مثلا در آیه شریفه میخوانیم :
فِئَةٌ تُقاتِلُ في سَبيلِ اللهِ وَ أُخْرَى كافِرَةٌ. ( ۱۳ آل عمران )
با لحاظ حذف احتباک، تقدیر و معنای آیه اینگونه میشود: فئة [مومنة] تقاتل فی سبیل الله و اخری کافرة تقاتل [فی سبیل الطاغوت]
یعنی به قرینه قیدِ «فی سبیل الله» که در فِقْرهی اول ذکر شده معلوم میشود که از فِقْره دوم «فی سبیل الطاغوت» حذف شده چنانکه به قرینه کلمه «کافرة» که در فقره دوم آمده معلوم میشود که کلمه «مؤمنة» از فقره اول حذف شده است.
🔹معنای این حکمت نورانی هم با لحاظ حذف احتباک اینگونه می شود :
کار اندک [و بدون ملال] که تداوم داشته باشد امیدوارکننده تر است از کار زیاد و ملالآوری [که تداوم نداشته باشد]
بدون لحاظ کردن صنعت احتباک، تمامی مقصود کلام روشن نمیشود. یعنی دقیقا باید معلوم شود چه چیزهایی باهم مقایسه می شوند. حضرت صرفِ کارِ اندک را با کارِ زیادِ مداوم مقایسه نمی کنند. بلکه «کار اندک مداوم اگر با میل و اشتیاق انجام شود» را با «کار زیادِ غیر مداوم که ملالآور باشد» مقایسه فرمودهاند.
✍️استاد محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره 51
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵25 صفت علی ع از زبان خودش در نهج البلاغة
1. اولین کسی که ایمان آورد (والله لانا اول من صدقه)
2. بالاترین مرتبه یقین در ایمان (انى لعلى یقین من ربى و غیر شبهه من دینى.)
3. تمام آنچه را که پیامبر میدید و میشنید علی نیز میدید و میشنید (إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى)
4. هر گز با خدا و ورسولش معارضه نکرد (انى لم ارد على الله و لا على رسوله ساعه قط)
5. هرگز از مسیر حق جدا نشد (فَوَالَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِنِّي لَعَلَى جَادَّةِ الْحَق)
6. نه گمراه شد و نه موجب گمراهی کسی شد (لا ضللت و لا ضُل بى)
7. نور راهنمای بشریت (انما مثلى بینکم کمثل السراج فى الظلمه, یستضىء بها من ولجها)
8. هدایت دشمن را بر کشتن او مقدم میدانست (وَ أَنَا أَطْمَعُ أَنْ تَلْحَقَ بِي طَائِفَةٌ فَتَهْتَدِيَ بِي وَ تَعْشُوَ إِلَى ضَوْئِي وَ ذَلِكَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَقْتُلَهَا عَلَى ضَلَالِه)
9. بیشترین بهره را از علم پیامبر ص بُرد (#خطبه_210 نهج البلاغة)
10. وارث علم انبیاء (علمٌ علَّمَه الله نبیَه فعلًّمنیه)
11. تنها صحابی پیامبر که توانست بگوید: «سلونی» (ابن ابی احدید 13/106)
12. در سختترین موقیعتها جانش را سپر پیامبر کرد (وَ لَقَدْ وَاسَيْتُهُ بِنَفْسِي فِي الْمَوَاطِنِ الَّتِي تَنْكُصُ فِيهَا الْأَبْطَالُ وَ تَتَأَخَّرُ فِيهَا الْأَقْدَام)
13. از کودکی در دامن پیامبر تربیت شد(وَضَعَنِي فِي حِجْرِهِ وَ أَنَا وَلَدٌ يَضُمُّنِي إِلَى صَدْرِه)
14. از پیامبر جدا نشد (وَ لَقَدْ كُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِيلِ أَثَرَ أُمِّه)
15. تنها کسی که با پیامبر در لحظات عبادتهای غار حرا ارتباط داشت (وَ لَقَدْ كَانَ يُجَاوِرُ فِي كُلِّ سَنَةٍ بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ وَ لَا يَرَاهُ غَيْرِي)
16. پیامبر در دامن او جان سپرد(لَقَدْ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ صلىاللهعليهوآله وَ إِنَّ رَأْسَهُ لَعَلَى صَدْرِي)
17. همراه با ملائکة الله پیامبر را غسل داد (وَ لَقَدْ وُلِّيتُ غُسْلَهُ صلىاللهعليهوآله وَ الْمَلَائِكَةُ أَعْوَانِي)
18. غمخوار مردم بود و حکومت بر آنان را کافی نمیدانست (ا أقنع من نفسى بان یقال هذا امیرالمومنین؟ و لا اشارکهم فى مکاره الدهر(
19. اهل مال اندوزی نبود (فو الله ما کنزت من دنیاکم تبرا)
20. دنیا را سهطلاقه کرده بود (طَلَّقْتُكِ ثَلَاثاً لَا رَجْعَةَ فِيهَا)
21. برای پیروزی بر دشمن به زیردستانش ظلم نکرد (إتإمرونى ان اطلب النصر بالجور فیمن ولیت علیه)
22. خداوندگارِ سیاستِ بدونِ نیرنگ بود (والله ما معاویه بادهى منى, ولکنه یغدر و یفجر و لولا کراهیه الغدر لکنت من ادهى الناس)
23. او را به خاطر تصدیق پیامبر ملامت کردند اما تحت تاثیر قرار نگرفت (وَ هَلْ يُصَدِّقُكَ فِي أَمْرِكَ إِلَّا مِثْلُ هَذَا يَعْنُونَنِي وَ إِنِّي لَمِنْ قَوْمٍ لَا تَأْخُذُهُمْ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِم)
24. احیاگر شب تاریک و نشانهی روز روشن (عُمَّارُ اللَّيْلِ وَ مَنَارُ النَّهَار)
25. قلبش در بهشت و جسمش مشغول کار (قُلُوبُهُمْ فِي الْجِنَانِ وَ أَجْسَادُهُمْ فِي الْعَمَل)
#مناسبتی، شماره 51 میلاد امیرالمؤمنین ع
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵چرا و چگونه علی ع به «أعلم صحابه پیامبر» تبدیل شد؟
✍️ابنابیالحدید در پاسخ به این پرسش، تحلیل زیر را ارئه کرده است:
🔸علی ع تنها صحابی پیامبر بود که با ایشان خلوتهای علمی داشت و هیچ کس از محتوای آن خلوتها مطلع نمیشد... و هیچ یک از صحابه توفیق چنین خلوتهایی را نداشتند چون صحابه به طور کلی بر چند دسته بودند:
1. برخی از آنها به خاطر هیبت پیامبر اصلا نمیتوانستند از ایشان سوالی بپرسند و منتظر میشدند تا کسی بیاید و چیزی بپرسد و آنان نیز از پاسخ پیامبر بهره بگیرند.
2. برخی از آنها اصلا قدرت فهم چندانی نداشتند و اصلا نمیفهمیدند، تا بخواهند سوالی بپرسند.
3. برخی دیگر به امور عبادی یا دنیوی مشغول بودند و اصلا در پی علم پیامبر نبودند.
4. برخی معتقد بودند که اصلا نباید سوالی بپرسند.
5. برخی نیز [منافقانی بودند که] در دلشان از پیامبر بیزار بودند و سوالی نمیپرسیدند.
چنین بود که تیزهوشی، ذکاوت، پاکسرشتی و نور باطنی علی بن ابیطالب فرصتی برای او فراهم میآورد و پیامبر نیز میدیدند که او شایستگی و لیاقتش را دارد و علم خود را به او القاء میکردند تا بدانجای که علی همانطور که حسن بصری نیز گفته تبدیل شد به « ربانى هذه الامه و ذا فضلها» و برای همین بود که فیلسوفان نیز او را «امام الائمة و حکیم العرب» نامیدند. (ابن ابی الحدید ج 4 ص 95)
🔻پ ن:
حضرت امیر ع خود فرمودهاند:
وَ اللَّهِ مَا نَزَلَتْ آيَةٌ إِلَّا وَ قَدْ عَلِمْتُ فِيمَ أُنْزِلَتْ وَ أَيْنَ أُنْزِلَتْ وَ إِنَّ رَبِّي وَهَبَ لِي قَلْباً عَقُولًا وَ لِسَاناً سَئُولا (کشف الیقین فی فضائل امیرالمؤمنین ع ص 55)
#مناسبتی، شماره 52 میلاد امیرالمؤمنین ع
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#آشنایی_با_خطبه سیزدهم
1️⃣فضای صدور خطبه
این خطبه بعد از جنگ جمل، در مذمت اهل بصره صادر شده است.
2️⃣اهمیت خطبه
بیان اوصاف اصحاب جمل
3️⃣مضامین خطبه
حضرت امیر علیه السلام بصریانی را که در جنگ جمل مقابل ایشان صف آرایی کردند با مضامین ذیل مذمت می نمایند:
1. سپاهیان یک زن؛
2. پیروان حیوانی که چون صدا داد به گرد او جمع شده و چون کشته شد از دور او پراکنده شدند؛
3. صاحبان منش پست؛
4. پیمان شکن؛
5. اهل نفاق و دورویی؛
6. شور و تلخ بودن آب بصره؛
7. کسی که در میان آنان باشد گرفتار گناه می شود و کسی که از میانشان رخت بربندد مشمول رحمت پروردگار خواهد شد.
در پایان خطبه، این پیشگوئی بیان شده است که سیل ویرانگری شهر بصره را در بر خواهد گرفت به گونهای که بجز قسمتی از مسجد شهر، همه چیز در آب فروخواهد رفت. ابن ابی الحدید به دو سیل ویرانگر در زمان «قادر بالله» و «قائم بأمر الله» اشاره کرده است که مطابق با پیشگوئی حضرت امیر علیه السلام تمام شهر بجز قسمت هایی از مسجد جامع را در کام خود فرو برد (ابن ابی الحدید، ج1، ص252) (#علم_غیب)
4️⃣لطایف خطبه
1. هر چند آتشافروز اصلی جنگ #جمل خود #طلحه و #زبیر بودند و عایشه نیز به تحریک آنان وارد این غائله شد، لکن از آنجا که وجود عائشه از مهمترین عوامل تشویق توده مردم به شرکت در جنگ بود، حضرت امیر علیه السلام، بصریان را أتباع عائشه شمردند نه اتباع طلحه و زبیر.
2. حضرت امیر علیه السلام به جای تعابیری مانند «أمّ المومنین» یا «زوجة رسول الله»، که در آن زمان برای #عایشه به کار میرفت، از وی تعبیر به «المرأة» کردند که این خود میتواند به نکات مهمی اشاره داشته باشد.
3. در نگاه رایج آن زمان، پیروی مردان از یک زن، خصوصا در اموری مانند جنگ، عمل شایستهای محسوب نمیشد. حضرت امیر علیه السلام با توجه به همین نکته، بصریان را به دلیل تبعیت از یک زن، ملامت کرده است. چنین بیانی در مقام خطابه، پسندیده و مطابق با قواعد منطق و بلاغت است.
4. تعبیر «کأنّی بمسجدکم کجؤجؤ سفینة ...» از شاهکارهای ادبی نهج البلاغه است.
5️⃣مصادر خطبه
الاخبار الطوال دینوری، ص153/ مروج الذهب مسعودی، ج2، ص377/ عیون الاخبار ابن قتیبه، ج1، ص217 و ...
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
AUD-20210225-WA0027.m4a
4.31M
بسم الله
وَ اللَّهِ لَأَنَا أَوَّلُ مَنْ صَدَّقَهُ (#خطبه_37 نهج البلاغة)
اینکه امیرالمؤمین علیه السلام نخستین تصدیق کننده پیامبر صلی الله علیه و آله، بودند، آیا شاهد قرآنی هم دارد؟
◀️حد اقل دو آیه در قرآن این نظریه را تایید میکند:
1️⃣یکی آیه 43 رعد (وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدَا بَيْنىِ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَاب)
2️⃣ دوم آیه 17 سوره هود (أَ فَمَن كاَنَ عَلىَ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَ مِن قَبْلِه)
📢گفتاری از استاد رستمنژاد.
#با_معارف_نهج،شماره 146
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم اله
🔵حق گرفتنی است یا دادنی؟
فَانّی سَمِعْتُ رَسولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یقولُ فی غَیرِ مَوْطِنٍ: لَنْ تُقَدَّسَ امَّةٌ حَتّی یؤْخَذَ لِلضَّعیفِ حَقُّهُ مِنَ الْقَوِی غَیرَ مُتَتَعْتِعٍ « نهج البلاغه، #نامه_53».
شهید مطهری ره نوشته است:
🔹فرنگيها مىگويند: #حق گرفتنى است. ... بعضى مكتبها بر اين اساس است كه حق دادنى است؛ يعنى آن حقى را كه ظالم گرفته است، خودش بايد پس بدهد؛ اگر نداد ديگر نداده است، چون حق دادنى است نه گرفتنى. #مسيحيت بر اين اساس درست شده كه: به ظالم مىگوييم که خودش حق را به تو بدهد، تو كارى با او نداشته باش. ...مبادا يك وقت خودت براى گرفتن حق قيام كنى كه اين برخلاف شأن انسانيت و اخلاق است. از نظر اينها حق دادنى است.
🔺يك عده مىگويند: حق فقط گرفتنى است. مگر ممكن است انسانى كه حقى را خورده است بيايد و به يك شكلى آن حق را بدهد؟ يعنى اينها منكر عاطفه و انسانيت و وجدان انسانى هستند.
◀️از نظر اسلام، حق هم گرفتنى است و هم دادنى؛ يعنى از دو جبهه بايد براى استيفاى حق مبارزه كرد. اسلام آن كسى را كه حق را ربوده است، با تعليم و تربيت خودش آماده پس دادن مىكند- و كرده است- ولى به اين قناعت نمىكند؛ در عين حال به آن كسى كه حقش ربوده شده است مىگويد: حق گرفتنى است، تو هم بايد براى حق خودت قيام كنى و آن را بگيرى.
⏺جملهاى است كه على عليه السلام در نامه معروف خودشان به #مالك_اشتر، از پيغمبر صلى الله عليه و آله نقل مىكند، مىفرمايد:
هيچ امت و قومى به مقام قداست و تقديس و- به تعبير ما- به مقام ترقى و رُقاء نمىرسد مگر آنكه قبلًا اين مرحله را گذرانده باشد كه ضعيف در مقابل قوى بايستد و حق خود را مطالبه كند، بدون آنكه زبانش به لكنتى بيفتد. جامعهاى كه در آن، ضعفا آنقدر ضعيف النفس باشند كه نتوانند حقوق خود را مطالبه كنند، يك #جامعه_اسلامى نيست.
📚(#مطهری، انسان کامل، ص237).
#با_معارف_نهج،شماره 147
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله
🔵«نهج البلاغة» تجلی ویژه امیرالمؤمنین علیه السلام
همه هستی جلوه الاهی است اما قرآن تجلی ویژه حضرت حق است بر همین قیاس باید گفت:
🔸همه کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام جلوه ایشان است اما «نهجالبلاغة» تجلی ویژهی ایشان است.
📣گفتاری از آیت الله جوادی آملی
#با_شیفتگان_نهج،48
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵فرماندهان سپاه علی ع، که #شیخین را بیشتر از علی ع قبول داشتند!
ربيعة بن أبيشداد خثعمي از فرماندهان #جمل و #صفین و پرچمدار خثعمیها بود. پس از جنگ صفین که مارقین از سپاه علی علیهالسلام جدا شدند، قرار شد اصحاب و شیعیان مجددا با امیرالمؤمنین علیهالسلام بیعت کنند. ربیعه هم آمد. حضرت در این بیعت دوم با همه بیعت کنندگان شرط میکرد که صرفا به کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله عمل خواهد کرد.
ربیعه گفت: نه، من به شرط اینکه به سنت #شیخین (ابیبکر و عمر ) عمل کنی با تو بیعت میکنم. #سیره_شیخین
امام فرمودند: وای بر تو! #ابوبکر و #عمر اگر به غیر کتاب خدا و سنت پیامبر عمل کرده باشند سنتشان هیچ ارزشی ندارد. بعد نگاهی به او کردند و فرمودند: «به خدا قسم گویا میبینمت که با این خوارج از من جدا شدهای و به قتل رسیدهای در حالیکه اسبها تو را لگدمال کردهاند»«أما و الله لكأنّي بك، و قد نَفرتَ مع هذه الخوارج فقُتِلتَ، و كأنّي بك و قد وطأَتْك الخيل بحوافرها» #علم_غیب
🔻قبیصه که راوی این ماجرا بوده، خود میگوید: بعد از جنگ نهروان به جنازه او برخورد کردم. دیدم اسبها صورتش را چنان لگدمال کردهاند که سر از تنش جدا شده است! آنگاه به یاد سخن علی علیهالسلام افتادم و با خود گفتم: عجب انسانی است این ابوالحسن! زبانش به کلمهای نمیچرخد مگر آنکه محقق میشود!
📚 بهج الصباغة ، ج 5 ص 256
پ ن:
اینها همان فرماندهان نافرمانی بودند که علی علیه السلام حاضر بود ۱۰ نفر از اینها را با یکی از یاران مطیع معاویه معاوضه کند؛ و میفرمود: «لَوَدِدْتُ وَاللهِ أَنَّ مُعَاوِیَةَ صَارَفَنی بِكُمْ صَرْفَ الدِّینَارِ بِالدِّرْهَمِ، فَأَخَذَ مِنِّی عَشَرَةً مِنْكُمْ وَأَعْطَانِی رَجُلاً مِنْهُمْ!» #خطبه_97
#با_معارف_نهج،شماره 148
https://eitaa.com/banahjolbalaghe