eitaa logo
به وقت دل | رحمت نژاد
544 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
389 ویدیو
11 فایل
الناز رحمت نژاد ✍️خبرنگار حوزه مقاومت/ مربی تربیتی و مدرس عضوفعال باشگاه ادبی بانوی فرهنگ طلبه مملکت و شاگردی در حال‌ آموختن عظیم‌ترین آرزویی که در سینه‌ام جا خشک کرده؛ پیروزی مقاومت فلسطین است...✌️ 🆔 @Elnaz_rahmatnejad
مشاهده در ایتا
دانلود
پی یوسفم بهر بیخوابی هایم برای تعبیر جمعه هایی که خود را به خواب میزنند شاید! شایدم برای خواب غفلت بلند مدتمان دنبال گُمشده ام کجا روانه شوم؟ "لیت شعری" #جمعه #دلتنگی #امام_زمانم #بانو_طلبه @be_vaghte_del313
از اینجا که منم تا آنجا که تویی فاصله یک جهان است... یک جهان دلتنگی... 💔 ۳۰۰۰شهیدِ_بسیجیِ_استانِ_البرز ۹۸ @be_vaghte_del313
توے خانه، همیشه محترم‌اند. حتے وقتے روزهٔ قضا گرفته باشیم. فرقے نمیکند. همه، هول و ولا دارند به روزه‌دار خوش بگذرد. هروقت بخوابد، تلوزیون خاموش میشود و گوشی‌ها بیصدا. شام را او انتخاب میکند. براے کنار پنیرش، اگر مغز گردو تمام شده باشد، جور میکنند. نبات‌زعفران مےخرند براے کنار آب‌جوشش. همه انگار مهمان داریم؛ یک جور دیگرے میشویم. به روزه‌دار راه‌به‌راه لبخند میزنیم. هے میگوییم نمیخواهے استراحتے کنے تا اذان؟ مادر اگر خانه باشد، موقع ناهار غذاے بودار نمیپزد که مبادا بوے غذاے دمِ ظهر، روزه‌دار را اذیت کند. توے خانه وقتے یکے روزه مے گیرد، انگار همه روزه ایم. همه منتظر افطاریم. مے خواهیم اول از همه بگوییم قبول باشد! همه حاجت ها را جمع مے کنیم ببریم پیش همین امام زادۀ خانگے. میخواهیم اول از همه بگوییم التماس دعا! چقدر دلمان براے ماهِ روزه تنگ شده. وقتے کسے توے خانه روزه میگیرد، انگار دلمان می‌خواهد دسته‌جمعے برویم دورِ سفرهٔ افطارش و نگاهش کنیم. نگاهش کنیم و بگوییم خدا خیرت بده که بعد این چند ماه، دوباره برایمان رمضانْ آوردے! بعد همه حسرت میخوریم که چرا سحر، با او بیدار نشدیم و سحرے نخوردیم. همه، هواے دعاے سحر کرده‌ایم. دست خودمان نیست. دلمان براے روزهاے پاک، تنگ شده ... پی نوشت: ایام اعتکاف فرصتِ خوبیِ برایِ خودسازی و آماده سازیِ ماهِ مبارک و روزهای پاکی @be_vaghte_del313
اسم این مریضی ای که دلت برای تک تک شاگردهات یه جوری تنگ میشه که دلت میخواد به تک تکشون زنگ بزنی و بخوای که یه بار دیگه ببینیشون چیه؟ سندرم ِ معلم ِ دلتنگ؟ @be_vaghte_del313
دلم خیلی تنگِ اینقدر تنگ ڪه میتونم از ابتدا تا انتهاےِ این راهِ ۱۵۰۰کیلومترے رو برات گریه کنم امام رضایِ دلم، اینقدر تنگِ ڪه میتونم با پاے پیاده از اینجا تا حرم بیام ... اینقدر تنگِ ڪه میتونم تا باب‌الجواد برات بخونم اے حرمت ملجأ درماندگان ... پی نوشت: خیلی دلتنگِ امام رضام، ... عکس به وقت ۲۵ بهمن ۹۸ هست منو اشکامُ امام رضایِ دلم بهشت ثامن سر مزار شهید عباس ملکی خلوت کرده بودیم اون لحظه فقط نوشتم دفترُ بستمشُ نگاش نکردم تا چند شب پیش دیدم بح بح آخرِ مناجات چی خواستم من از آقا @be_vaghte_del313
در گـــلـــويــم نــشستــہ بغــضـے تــلــخ..! صـــورتـــم خـــيـــس‌، گـــريــہ اے مـــمـــتـد خــســــتـہ ام از تـــمــــام آدمــــ هــــا... دوســــٺـ ‌دارمـــ ، ســـفـــر ڪــنــمـ ... @be_vaghte_del313
https://instagram.com/stories/elnaz_rahmatnejad/2329127349919760771?utm_source=ig_story_item_share&igshid=10ye1jxdzme4f دل ما هم‌چون کبوترے خونین بال در آرزوے شهادت خود را به قفس تنگ دنیا مےکوبد...
منو کُشته،😭💔 خیالِ کربلا ... شورِ مدافعان خونِ فدائی هات صدایِ زائرات علقمه و فُرات نسیمِ پَرچَمِت ناله ی بچه هات
وقتی ڪه بی قرارم و دلتنگـ😔 تنها جایی ڪه آرومم میڪنه همینجاست... همینجا ڪنار یه سنگ زیبا ڪہ روش اسم شما حڪ شده؛ "شهید گمنام" اینجا خود خوده آرامشه... @be_vaghte_del313
از لحاظ روحی به خوردن صبحانه موکب ها نیاز دارم:)🍳☕️👣
عمیقا دوست دارم صبح که از خواب پاشدم بابام بیاد بالاسرم مثل بچگی هام بگه دخترم پاشو داریم میریم امام رضا💔
اگه بِگم دِلَم برایِ دَستایِ پُر از مِهرِت تَنگ نشده بابابزرگم دروغ گفتم، بابا بزرگم سایه شما یک سالی می شه از سَرَم کم شده ... مهر و محبت تو که بود غرق خوشبختی بودم، دلمو قلبم پیشته، هرجا که هستی آروم باشی و شاد، دوستت دارم، همیشه به یادته نوه‌‌ت الناز، امیدوارم باعث خوشحالیت باشم، میدونم نگاهم میکنی، میدونم وجودت توی زندگیم هست، میدونم دعای خیرت پُشت سرم هست، شبایی که بیمارستان بودی رو یادته؟ روزا به درس و کارَم می رسیدم و شبا همراهِت می موندم بیمارستان، دست و پاتُ می شستم برات، موهاتُ ناز می کردم، برات قرآن می خوندم، یه شَب که خیلی حالت بَد بود، نگام کردی و گفتی: الناز از خدا هر چی می خوای بهت بده، به زور و بی حال خندیدی و گفتی: الناز تو دنیا و آخرت رو سپید بشی ... بابابزرگم من از خدا تو رو می خوام، چرا بهم نمی ده؟ تو بابابزرگ نبودی، تو رِفیقِ راه بودی، دلم تَنگه، دلم تَنگه بابابزرگ، امسال با کی سیاهی بزنم ؟ با کی از امام حسین حرف بزنم؟ با کی هیئت برم؟ با کی لباس مشکی تنم کنم ؟ با کی نماز ظهر عاشورا بخونم؟ همیشه یادم دادی امام حسینی باشم، بمونم، زندگی کنم. اینقدر عاشق حسین بودی که شَبِ عاشورایِ حسین رفتی ...
هدایت شده از به وقت دل | رحمت نژاد
در گـــلـــويــم نــشستــہ بغــضـے تــلــخ..! صـــورتـــم خـــيـــس‌، گـــريــہ اے مـــمـــتـد خــســــتـہ ام از تـــمــــام آدمــــ هــــا... دوســــٺـ ‌دارمـــ ، ســـفـــر ڪــنــمـ ... @be_vaghte_del313
وتومحبوب‌ترین‌غُصه‌دراین‌قلب‌شدی!.(:
وقتی امروز به بهانه رفتن سَرِ مزارِ بابابزرگ‌هام تو قبرستون بین قبر ها راه میرفتم و سن و سالشونو نگاه میکردم ، رو خیلی از قبرها زده بود جوانِ ناکام .. واژه ی غم انگیزیِ .. جوونی که مرگ ، آرزوهاشو ، اهدافشو و حتی مهلتِ تحولِ دوبارشو هم ازش گرفت . و حالا بعد از گذشت سالیانِ زیادی که حتی سنگ مزارشون هم رو به نابودی و فرسایش رفته ، هیچکس کنار مزارشون هم نمیاد تا فاتحه ای نصیب روحشون بشه . اینجا پر از آدمایی بود که از پیر و جوون ، همه به فراموشی سپرده شدن .. و دقیقا کنار همین آدما و قبرشون ، یه گلزار پر از شهداییِ که نه تنها فراموش نشدن ، بلکه نام و یادشون ، جاوید و ماندگار هم باقی موند ... از نظر مساحتی ، یه دیوار بین این آدما و اون آدما فاصله است اما ... به خودم میگم ؛ ببین فلانی .. تو فقط توانِ اینو داری که تصمیم بگیری جات اینور ، بینِ انبوه آدمایی باشه که فراموش شدن و تو هم جزوشون خواهی بود یا نه .. بینِ شهدایی که هنوز زنده اند و نزد خداشون روزی میخورن .. شاید خیلی زود ، دیر بشه ..
جای پایِ نفست مانده به صَحرای‌ِ خیال! ای فـَراسـوی تجـسـم، بــــه دلـم جـــــا داری
آقای امام رضا! کاشی‌های گوهرشادت کسی که گریه امونش رو بریده رو یه جور دیگه‌ای بغل می‌کنن. من خودم دیدم.. @be_vaghte_del313
گاهی دل تنگ میشوی برای خلوت های تک نفره ات‌ برای‌ قدم زدن‌ها بر روی خاکهای فکه،هویزه و شلمچه ... واشک ریختن هایت برای مناجات ها و دعا هایت درمنطقه ! @be_vsghte_del313
فقط کافیه امیر کرمانشاهی بخونه: «بریم نجف یه دل سیر دم ایوون طلا...» تا اشک دور چشمم حلقه بزنه چه کنم؟ خب دلم تنگه...(:💔 @be_vaghte_del313