والله به "اِن قَطَع یَمینت" برسم
بگذاری اگر به دستچینت برسم
در چله نشسته ام چهل سال تمام
تا بلکه شبی به اربعینت برسم!
#بهجت_فروغی_مقدم
#اربعین
خدا مرا به جهان خواند تا که یار تو باشم
که عاشقانه و بی تاب دوستدار تو باشم
تو شمع باشی و من بی قرار، دور تو گردم
تو کهکشان و منِ ذره در مدار تو باشم
مرا ببخش اگر کربلا نبودم و آن روز
نشد در آن همه اندوه در کنار تو باشم
مرا ببخش اگر دیر آمدم به جهان و
نشد معاصر غم های روزگار تو باشم
ببخش اگر که شدم خاری از تبار مغیلان
ببخش اگر که نشد یک گل از بهار تو باشم
میان غربت تاریخیِ تو کوچه به کوچه
نشد که میثم تماری از تبار تو باشم
مرا بخوان که سر تربت تو سرخ برویم
که داغ تازه ای از باغ و لاله زار تو باشم
مرا بخوان که میان صف پیاده نظامت
غبار بی سر و پایی به رهگذار تو باشم!
#بهجت_فروغی_مقدم
نرسد روز جزا شعلهٔ آتش به تنم
من که یکپارچه در حصن حسین وحسنم
دستم از دامن اولاد علی دورمباد
که مبادا کند امواج بلا ریشه کنم
به فدای جگر تشنه و دست و سر او
سر ودستی که برای حسنم می شکنم
حسن آنقدر کریم است که بخشیده توان
به دو دست علم افراختهٔ سینه زنم
بنویسید به هر بند بلند سخنم
که حسین است تن وجان وحسن جان وتنم!
#بهجت_فروغی_مقدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عرض ارادت مخلصانه کودک کار به محضر امام حسین عليهالسلام
@adamvahava_org
تا با منی تو، حال دلم بد نمی شود
راهی به روی زندگی ام سد نمی شود!
هر کس چراغ راهنمایش تو می شوی
در انتخاب راه مردد نمی شود!
خورشید زائری است که هر صبح بی سلام
بر گنبد تو، راهی مقصد نمی شود!
از دست با سخاوت تو چرخ آسیاب
هر روز بی گرفتن نان رد نمی شود
فیروزه ریزد از دل هفت آسمان اگر،
همسنگ این رواق زبرجد نمی شود!
از لطف بی حد تو عجب نیست روزحشر
جاری اگر به خلق جهان حد نمی شود!
خورشید و ماه و هر چه ستاره شراره ای
از پنج نور آل محمد نمی شود!
هر جا پی شفای دل تنگ می روم
آغوش مهربانی مشهد نمی شود!
#امام_رضا_علیه_السلام
#بهجت_فروغی_مقدم
بسم الله الرحمن الرحیم
قسم به خون شهیدان عشق، راه تویی
به چشم های جهان پرتوِ نگاه تویی
شروع واقعهٔ کربلا شهادت توست
که پاره جگر غرق طَفِ آه تویی
رسیده است صفیرِ محرم از صفرت
که سرخ فامیِ آن راه را گواه، تویی
کسی که پیشتر از کربلا مزین شد
به نام روشن او پرچم سیاه، تویی
کسی که بر تن بی تاب، پیش از عاشورا
به تیرهای بلا داده است راه، تویی
گدازهٔ جگرت پاره پاره می دانست
که جانگدازترین آه سینه کاه، تویی!
تو وحسین دو نورید از چراغ نبی
حسین گاه انیس نبی است، گاه تویی
تو را چگونه سرایم کریم آل عبا
که از نهایت حسن و جمال، ماه تویی!
#امام_حسن_مجتبی صلی الله علیه و آله
#بهجت_فروغی_مقدم
بسم الله الرحمن الرحیم
پاکیزه است دامن و پاک است گوهرت
حتی اگر شکمبه بریزند بر سرت
حتی اگر به ضرب سر سنگ بشکنند
دندانی از میان دهان معطرت
هرگز به زهرچشم نگاهی نکرده ای
حتی به آن کسی که نکرده است باورت
سر تا به سر سلامی و سرریز می شود
گل های صد پر صلوات از سراسرت
هر روز صبح عرض ادب می کند طلوع
بر آستان پاک و بلند و منورت
غرق است هر گلی که به دنیا شکفته است
در موج موج رایحه مشک و عنبرت
از اولین سپیده تاریخ تا ابد
از ما سلام بر تو و آل مطهرت!
#رسول_اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
#بهجت_فروغی_مقدم
نام تو را رواق زبرجد گذاشتند نام مرا کبوتر گنبد گذاشتند
از بسکه در هوای تو پرواز کرده ام نام مرا مسافر مشهد گذاشتند!
همواره در مقابلم آغوش بوده ای
هر جا که پیش روی دلم سد گذاشتند
در بارگاه لطف تو "باب الجواد" را
هر لحظه باز، بهر "خوش آمد" گذاشتند
می خواستند ادامه ی نام "رضا" شود
آری! اگر به روی الف، مـَد گذاشتند!
راه عبور از سفر سخت عشق را در پیچ آن دو زلف مجعد گذاشتند
در رهگذار عشق کلید بهشت را
در دستهای "آل محمد" گذاشتند!
#امام_رضا_علیه_السلام #بهجت_فروغی_مقدم
هدایت شده از کنگره شعر حدیث حسن
25.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیاده میروی ای عطر گل چمن به چمن
تو را شنیده ام از این و آن دهن به دهن
🔰 #شعرخوانــے آقای «سعید بیابانکی» در آیــــین پایانے پــــنجمین کــــنگره ملے شــــعر امامـ حــــسن مــــجتبے علیــــه السلامـ.
﴿ حدیث حسن ﴾
╭━━⊰ ❀ 💚 ❀ ⊱━━╮
🆔 @hadisehosn
╰━━⊰ ❀ 💚 ❀ ⊱━━╯
آنجا در آن میدان خون مهدی چه می دیدی
در بین آن دشت جنون مهدی چه می دیدی
گفتی بیا احمد، ببین این جا چه سرسبز است!
در بین حوض سرخ خون، مهدی چه می دیدی؟
در آتش خمپاره ها،در موج ترکش ها
آرام و لبریز از سکون، مهدی چه می دیدی
بیسیم تو می گفت سیمت متصل بوده
با آسمان نیلگون; مهدی چه می دیدی؟
اسم شب تو "ما رایت الا جمیلا" بود
بیرون از این دنیای دون مهدی چه می دیدی؟
بر برگ برگ ارغوان آن شب چه می خواندی
زیر رواق ارغنون مهدی چه می دیدی
بین بهشتی که شهادت مژده اش را داد
بر سابقون السابقون، مهدی چه می دیدی؟
درهای چشم ما به روی آسمان بسته است
بالای این سقف و ستون مهدی چه می دیدی؟
وقت پریدن از میان بند تن غیر از
"انا الیه راجعون" مهدی چه می دیدی؟
#شهید_مهدی_باکری
#شهید_احمد_کاظمی
#هفته_دفاع_مقدس
#بهجت_فروغی_مقدم
این سوهزار سلسله لیلا بود،آن سو هزار قافله مجنون بود
این سو هزارها دل بی تاب و آن سو هزار پیکر گلگون بود
این سو هزار چشمِ به در مانده، هر دم در انتظار خبر مانده
آن سو هزار نامه ناخوانده پیچیده در تلاطم کارون بود
هر روز رو به قاب تماشایت یا در هوای آبی دریایت
دل در تپش به سینه چنان ماهی بر خشکی سواحل جیحون بود
خون تو ریخت روی تن خاک و یک قسمتش گلاب و یکی گل شد
لیلای در هوای تو جا مانده یک چشم اشک و چشم دگر خون بود
مفتون خنده های دلارایت، مجنون چشم آبی زیبایت
آرامشی که داشت به قلبش را،دریا به چشم های تو مدیون بود!
پر می کشیدی از دل مشتی خاک، پر می زدند همسفرت افلاک
جز ماجرای عشق تو هر عشقی، افسانه بود دیگر وافسون بود
می رفتی از کویر و هزار آهو با دام چشمهای تو می رفتند
می رفتی و قبیله لیلا ها سر تا به سر جزیره مجنون بود!
#بهجت_فروغی_مقدم #هفته_دفاع_مقدس
برخاست گرد و خاک تنش را تکاند و رفت
آیینه را به سوگ نگاهش نشاند و رفت
آرام چون نسیم از اینجا عبور کرد
در گوش غنچه آیه لبخند خواند و رفت
با این که سخت تشنه و بی تاب آب بود
یک جرعه در کناره ی دریا نماند و رفت
برخاست یوسفانه و از چنگ موج ها
چالاک چاک پیرهنش را رهاند و رفت
خم شد به روی خاک سر از سجده برنداشت
آری نماز آخر او بود خواند و رفت
آبی تر از همیشه در آغوش آسمان
پرواز را به نقطه ی پایان رساند و رفت.
#هفته_دفاع_مقدس
#بهجت_فروغی_مقدم