🦋 خاطرۀ ۳۵
🔴 کتاب «عطیّۀ خدا»
🔹امروز، ۱۹ / ۹ / ۱۴۰۳، خواندن کتاب «عطیّۀ خدا: شرح نامهای آسمانی فاطمۀ زهرا (علیها السّلام)» را به پایان رَساندم.
🔸این کتاب را حجّت الاسلام و المسلمین سیّد مهدی حائری قزوینی (واصلی) نوشته که همسایۀ مرحوم پدرم ـ رضوان اللّه تعالی علیه. ـ است.
🔹دوشنبهشب، ۱۲ / ۹ / ۱۴۰۳، آن را از نمایشگاه تجسّمی فاطمیّه خریدم و از مطالبش در ۳ سخنرانی ایّام فاطمیّۀ دوم امسال استفاده کردم که امیدوارم بهزودی با عنوان «شرح نامهای حضرت زهرا (علیها السّلام)»، در کانال سخنرانیهایم: https://eitaa.com/benisi بارگزاری شوند.
🔸این کتاب، شرح ۹ نام شریف آن حضرت است؛ نامهایی که در یک فرمودۀ حضرت امام جعفر صادق ـ سلام اللّه تعالی علیه. ـ آمده است: فاطمه، صدّیقه، مبارکه، طاهره، زَکیّه، راضیه، مرضیّه، محدَّثه و زهرا.
🔹خواندن این کتاب ارزشمند فاطمی را به همۀ دوستداران و شیعیان آن حضرت پیشنهاد میکنم.
#حضرت_زهرا (علیها السّلام)، #عطیه_خدا، #معرفی_کتاب
🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
@benisi2
🦋 خاطرۀ ۳۶
🔴 زیارت نیابتی
🔹امروز، دوشنبه، ۱۹ / ۹ / ۱۴۰۳، شخصی به بنده پیام داد:
بحمدالله نور مطالب و آرامش سخنرانیهای شما، با دل و جانم عجین شده است.
نوشتارها و گفتارهایتان باعث آرامش معنوی است و برای همین، شما حقّ بزرگی به گردن ما دارید.
من به نیابت از شما، پدر بزرگوارتان و ذویالحقوق شما، جناب سیّدالکریم، حضرت عبدالعظیم، ـ سلام الله تعالی علیه. ـ را زیارت کردم.
انشاءاللّه همیشه سالم و برای امام زمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ مفید و در راه آن حضرت، مؤثّر و جریانساز باشید و خدا زندگی و شهادت با آن حضرت و خیر دنیا و آخرت را روزیتان فرماید.
🔸به او پیام دادم:
چه دعاهای زیبایی! آمین.
ممنون. خدا خیرتان دهد، قدرشناسان و مهربانانی همچون شما را زیاد کند، مرحوم پدرم ـ رضوان الله تعالی علیهم. ـ و ذویالحقوق بنده را از شما خشنود سازد و حاجات شما را با دست شریف حضرت عبدالعظیم ـ علیه السّلام. ـ برآوردهبهخیر فرماید.
🔹«عزیز» قدردانی نیست در «مصر» سخنسنجی
🔹ندارد ورنه جنسی غیر «یوسُفْ» کاروان ما (۱)
۱. از: صائب تبریزی.
#احسان_معنوی، #قدرشناسی، #هدیه، #هدیه_معنوی
🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
@benisi2
خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
🦋 خاطرۀ ۳۷
🔴 یاد علمای گمنام
🔹در روز یکشنبه، ۱۸ / ۹ / ۱۴۰۳، روحانی مبلّغ عزیزی پیام داد: وقتی که این روایت را خواندم، به یاد شما افتادم: عَن اَبی عَبدِ اللّٰهِ ـ علیه السّلام. ـ : «قالَ رَسولُ اللّٰهِ ـ صلّی اللّه علیه و آله. ـ : "طوبیٰ لِعَبدٍ نُوَمَةٍ عَرَفَهُ اللّٰهُ و لَميَعرِفهُ النّاسُ! اُولٰئِکَ مَصابِيحُ الهُدىٰ و يَنابيعُ العِلمِ، يَنجَلی عَنهُم كُلُّ فِتنَةٍ مُظلِمَةٍ، لَيسوا بِالمَذاييعِ البُذُرِ و لا بِالجُفاةِ المُرائينَ."» (۱).
🔸معنای حدیث شریف: از امام صادق ـ علیه السّلام. ـ نقل شده که رسول خدا ـ صلّی اللّه علیه و آله. ـ فرمودند: «خوشا به بندۀ گمنامی که خدا او را شناخت و مردم او را نشناختند! آنان چراغهای هدایت و چشمههای دانش هستند. از آنان همۀ فتنههای تاریک، دور میشود (یا: از راه آنان همۀ فتنههای تاریک، روشن میگردد). (آنان) نه فاشکنندۀ راز هستند و نه جفاکار خودنما.»
🔹به او پیام دادم: ممنون. این، نظر لطف شما است؛ امّا بنده کجا و این خوبان کجا؟!
🔸اکنون که دارم این مطلب را مینویسم، عرض میکنم که بنده با این حدیث شریف، به یاد علمای ربّانی گمنامی افتادم که میشناختم و به بنده لطف داشتند و سوگمندانه آنان را از دست دادهام؛ همچون:
ـ مرحوم پدرم (حضرت استاد اسداللّه داستانی بِنیسی)
ـ حضرت آیتاللّه علی داستانی که عموی مرحوم پدرم و دایی مادرم بود
ـ حضرت آیتاللّه علیاصغر رحیمیآزاد که هموطن مرحوم پدرم بود
ـ حضرت آیتاللّه محمّدعلی حلیمی کاشانی که همسایۀ پدرم بود
ـ حضرت آیتاللّه ابوالفضل فیض مشکینی که هر گاه بنده را میدید، دستش را روی قلبم میگذاشت و فرمود: «با این کار، دلم آرام میشود!»
ـ حضرت آیتاللّه سیّد یوسُف مدنی تبریزی که عقد ازدواج بنده را خواند
ـ حضرت آیتاللّه محمود ارگانی بهبهانی که به بنده بدون درخواستکردنم اجازۀ روایت داد
ـ و حضرت آیتاللّه سیّد محمّدباقر ابطحی اصفهانی که استخارههای عجیبی داشت
رضوان اللّه تعالی علیهم.
🔹لطفاً برای ارواح شریف این بزرگواران، صلوات بفرستید.
🔸اکنون به خاطرم آمد که روزی مرحوم پدرم داشت از تلویزیون به سخنرانی عالم مشهوری گوش میداد. بنده که نوجوان بودم، به ایشان عرض کردم: معلوم نیست که دانش شما کمتر از این عالم باشد؛ شما هم میتوانید تلاش کنید که مشهور شوید. ایشان فرمودند: «شهرت، چیزی جز دردسر ندارد!»
۱. الکافی، چاپ دارالحدیث، ج ۳، ص ۵۶۸ و ۵۴۹، ش ۲۲۷۴/۱۱ و بحارالأنوار، ج ۷۲، ص ۷۹، ش ۲۸.
#خودنمایی، #رازداری، #ریا، #شهرت، #گمنامی، #علم، #علما، #علمای_گمنام، #وفا، #هدایت
🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
@benisi2
خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
🦋 خاطرۀ ۳۷ 🔴 یاد علمای گمنام 🔹در روز یکشنبه، ۱۸ / ۹ / ۱۴۰۳، روحانی مبلّغ عزیزی پیام داد: وقتی که
اگر دوست داشتید، شعری را که امروز در اینجا گذاشتم، بخوانید؛ که متناسب با این خاطره هم هست:
https://eitaa.com/benisiha_ir/6153
🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
@benisi2
خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
🦋 خاطرۀ ۳۸
🔴 چند نام یک نفر!
🔹امروز، سهشنبه، ۲۰ / ۹ / ۱۴۰۳، در هیأت پیامآوران عاشورا، دربارۀ فرزندداری و تربیت فرزند سخنرانی کردم و در ضمن، این خاطرات را گفتم:
مرحوم پدرم، حضرت استاد اسداللّه داستانی بِنیسی، ـ رضوان اللّه تعالی علیه. ـ دربارۀ بنده نقل میکردند: «هنگامی که این فرزندم به دنیا آمد، پدر و مادرم به خانۀ ما آمدند.
روز سوم تولّدش، هنگامی که داشتند میرفتند، پدرم دَمِ درِ میان حیات و راهرو، به من رو کرد و پرسید: "چه نامی میخواهی بر این فرزندت بگذاری؟" من در ذهنم طاءها را ردیف کرده بودم. نام دخترم طاهره و نام پسر بزرگم را طاهر گذشته بودم و میخواستم نام این فرزندم را طَهور بگذارم ـ همۀ این نامها با حرف «طاء» آغاز میشود. ـ ؛ امّا به احترام پدرم پاسخ دادم: هر چه شما بفرمایید.
پدرم فرمود: "اگر تو و همسرت راضی باشید، نام مرا بر او بگذارید و او را به طلبهشدن تشویق کنید؛ امّا مجبور نکنید. من دوست داشتم که روحانی شَوَم؛ امّا فقر به من مجال نداد."؛ چون مدّتی پدر ایشان دچار فقر شد و ایشان برای کمککردن مالی به پدرش، مشغول کار گشت و برای طلبهشدن، فرصت پیدا نکرد.
برای همین، نام پسرم را اسماعیل گذاشتم.»
🔸بنده که این خاطره را نوشتم، عرض میکنم: هنگامی که نوجوان بودم، روزی با مرحوم پدرم به دیدار یکی از مراجع رفتم. آن مرجِع تقلید از مرحوم پدرم پرسید: «نام پسرتان چیست؟» پدرم فرمود: «محمّداسماعیل.» بنده تعجّب کردم. پس از دیدار، مؤدّبانه به پدرم عرض کردم: نام بنده که اسماعیل است؛ پس چرا شما گفتید که نامم محمّداسماعیل است؟! فرمود: «در حدیث آمده که پدر، هر گاه بخواهد، میتواند پسرش را محمّد صدا کند (یا بنامد).»
🔹مدّتی پس از رحلت مرحوم پدرم، نامههای فراوانی را که از جاهای مختلف کشور عزیزمان، ایران، به ایشان فرستاده شد بود، بررَسی و مطالعه کردم.
در لابهلای آنها چند نامه از پدر ایشان وجود داشت که در آنها از پدرم پس از پرسیدن احوال خود ایشان، مادرم، خواهر و برادر بزرگم، حال مرا پرسیده و نوشته بود: «حال امین چطور است؟»!
از مادرم پرسیدم که آیا نام بنده، امین هم بوده است؟ ایشان فرمود: «یادم نمیآید.»
🔸تخلّص یعنی: نام و عنوان شاعر در اشعارش. تخلّصی که بنده برای خودم برگزیدهام، «دریا» است.
🔹پس در مجموع، بنده ۵ نام دارم: طهور، اسماعیل، امین، محمّد و دریا!؛ اگرچه خانوادۀ پدریام و همسرم مرا فقط با عنوان «آقااسماعیل» صدا میزنند و بر روی آثارم و...، تنها همین نام وجود دارد.
🔸مرحوم پدرم میفرمود: «اگر کسی همنام شخصیت مقدّسی باشد، آن شخص مقدّس به او توجّه ویژه دارد.»؛ برای همین، بنده، امیدوارم که مورد توجّه ویژۀ حضرت محمّد ـ صلّی اللّه علیه و آله. ـ که از نامهایشان «محمّد» و «امین» بود، حضرت امام محمّد باقر، حضرت امام محمّد تقی، حضرت صاحبالزّمان، حضرت اسماعیل بن ابراهیم و حضرت اسماعیل صادقالوعد که هر دو از پیامبران بودند ـ سلام اللّه تعالی علیهم. ـ ، باشم.
🔹هرگز مرحوم پدر و مادرم مرا به طلبهشدن مجبور نکردند؛ بلکه حتّی مرا به صورت مستقیم به این کار تشویق نکردند؛ فقط گاهی مرحوم پدرم خاطرۀ بالا را برای بعضی نقل میکرد و بنده میشنیدم و میفهمیدم که ایشان و پدرشان دوست دارند که بنده، طلبه شَوَم؛ اگرچه بنده به لطف الاهی، پیوسته شوق فراوانی به طلبگی داشتم و دارم و اگر بمیرم و دهها بار دیگر هم زنده شَوَم، دوست دارم که باز راه روحانیّت را پیش بگیرم.
🔸رحمت و رضوان الاهی، بر پدربزرگم، پدرم و مادرم که برایم نامهای نیکو برگزیدند و دوست داشتند که بنده در این مقدّسترین مسیر قرار بگیرم!
#احترامکردن، #تربیت_فرزند، #تشویق، #روحانیت، #طلبگی، #فرزندداری، #نامگذاری
🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
@benisi2
خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
🦋 خاطرۀ ۳۹
🔴 از کدام کشور، روحانی بیاوریم؟!
🔹امروز، سهشنبه، ۲۰ / ۹ / ۱۴۰۳، یادم آمد که بعضی از دبیران دورۀ راهنماییام فهمیده بودند بنده میخواهم پس از این دوران، طلبه شَوَم و برای همین، ناراحت بودند و با شناختی که از بنده داشتند، فکر میکردند که اگر مثلاً وارد رشتۀ ... شَوَم، بهتر است.
مرحوم پدرم، حضرت استاد اسداللّه داستانی بِنیسی، ـ رضوان اللّه تعالی علیه. ـ هنگامی که فهمیدند، به مدرسه آمد و به آنان فرمودند: «اگر کشور ما، ایران، مهندس یا پزشک و یا هر متخصّص دیگری کم بیاورد، میتواند از کشورهای دیگر تأمین کند؛ حتّی از کشورهای دشمن؛ امّا اگر روحانی، کم بیاورد، از کدام کشور تأمین کند: ژاپن یا آمریکا و یا...؟!؛ پس باید بعضی از فرزندان خودمان، روحانی شوند تا نیاز مردم به روحانیّت تأمین شود.»
انگار آنان با این استدلال متین ایشان، از طلبهشدن بنده، خشنود شدند؛ البتّه اگر راضی هم نمیشدند، باز بنده به لطف الاهی، طلبه میشدم.
از حضرت امام جعفر صادق ـ سلام اللّه تعالی علیه. ـ پرسیده شد که آیا قائم به دنیا آمده است؟ حضرت فرمودند: «خیر و اگر او را درک میکردم، در (همۀ) روزهای زندگیام، به او خدمت میکردم!» (۱).
🔸آیا خدمتی به آن حضرت، مانند فراگرفتن عمیق معارف قرآن کریم و احادیث شریفۀ ایشان و پدران مقدّسشان و انتقال آنها به دیگران وجود دارد؟
آیا برای رَسیدن به این هدف، راهی بهتر از طلبهشدن سراغ دارید؟
🔹پس توفیق روحانیشدن و پوشیدن لباس روحانیّت، الطاف ویژۀ خداوند مهربان ـ جلّ جلاله. ـ به بنده و افتخار من است. الحمد للّه ربّ العالمین.
🔸شعری در اینباره سرودهام که به نظرم خواندنی است و در کانال «استاد بنیسی و فرزندشان»، مطلب https://eitaa.com/benisiha_ir/6008 آمده است.
🔹از شما، خوانندگان عزیز، هم درخواست میکنم که
ـ اگر امکان دارد، طلبه شوید
ـ مانع طلبهشدن فرزندتان و دیگران نشوید؛ بلکه دستکم، یکی از فرزندان و عزیزانتان را به طلبهشدن تشویق کنید
ـ و طلبهها و روحانیها را به ادامهدادن این مسیر نورانی و استقامت در آن ترغیب کنید.
۱. «لا، و لَو اَدرکتُهُ لَخَدَمتُهُ اَیّامَ حَياتی.» (الغیبة للنّعمانی، ص ۲۴۵ و ۲۴۶ و بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۴۹، ش ۲۳).
#امام_زمان (علیه السّلام)، #تربیت_فرزند، #تشویق، #خدمت، #روحانیت، #طلبگی، #فرزندداری
🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
@benisi2