eitaa logo
بحران در آینده جمعیت شیعه
202 دنبال‌کننده
23هزار عکس
18.9هزار ویدیو
458 فایل
مطالب پیرامون جمعیت ،ازدواج فرزند آوری, تربیت فرزند و مطالب سیاسی مهم در این زمینه ،در این کانال قرار داده می شود. برای رعایت حقوق و امانت داری ، لینک کانالها حذف نخواهد شد. کانال عقیدتی ما https://eitaa.com/Arshiv_vije ادمین کانال, @Rouki313
مشاهده در ایتا
دانلود
خداوندا مرا اولاد بسیاری عطا فرما ✨که در راه حسینت، لشکری از خون من باشد 👌 «ما کوثریم و کم نمی شویم» «دوتا کافی نیست»| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
حاج سید جلال تناوش ✅ خواب بهشتی... سيدجلال می‌گفت: «خواب بچه‌ها در جلسات امام حسين علیه السلام بهشتی است؛ خدا می‌داند که آنها چه سلوکی می‌کنند. بچه‌ها را در روضه بيدار نکنيد؛ ببينید در اين سر و صدا و روضه خوانی با چه آرامشی خوابيده‌اند. با اين خواب، سير دارند و کيف می‌کنند». 📚 از خود رسته «دوتا کافی نیست»| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
💥ناامنی در کنار خدا یا امنیت در مقابل خدا زهیر و شمر هر دو، هم در کربلا بودند و هم در صفین... در جنگ صفین، زهیر در کنار معاویه بود و شمر در کنار امیرالمومنین. زهیر در هر دو میدان صفین و کربلا بنا بر فطرت عمل کرد و شمر در هر دو، بنا بر طبیعت... زهیر در صفین به امر فطرتش رفته بود؛ چون میخواست به خاطر مظلوم با ظالم بجنگد، اما ظالم را اشتباه گرفته بود. شمر هم در هر دو میدان به دنبال قدرت بود. او هم اشتباه کرده بود و خیال می کرد که در کنار علی علیه السلام به قدرت دست پیدا میکند. هر دو در میدان کربلا اشتباهشان را اصلاح کردند. آنچه اساسی است این است که انسان همۀ زینتهای دنیا را فدای فطرت کند. امنیت بزرگترین زینت این حیات است. انسان باید ناامنی در کنار خدا را بر امنیت در مقابل خدا ترجیح دهد. شمر در عصر تاسوعا صدا زد: «أَيْنَ بَنُو أُخْتِنَا؟ » فرزندان خواهر ما کجایند؟ حضرت عباس علیه السلام جواب نداد. امام حسین علیه السلام به برادرش عباس فرمود: «أَجِيبُوهُ وَ إِنْ كَانَ فَاسِقاً» پاسخش را بدهید، اگرچه فاسق است؛ یعنی با اینکه میدانید فاسق است و نمیخواهید جوابش را بدهید، ولی باید جوابش را بدهید. حضرت عباس علیه السلام ناچار گفت: چه میگویی؟ شمر گفت: من برای تو و برادرهایت امان آورده ام. حضرت عباس علیه السلام امان نامه او را رد کرد. او امنیت در کنار شمر، عبیدالله و یزید را نخواست و ناامنی در کنار ذُریۀ پیامبر صلی الله را برگزید. در واقع میگوید: راحتی، آزادی، امنیت، شهرت، قدرت، عزّت، همه فدای تو... 📚آیینه تمام نما/ف ۲، ص ۱۱۲ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
اَلسَّلامُ عَلی مَن هُوَالطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ 🏴 علامه امینی صاحب کتاب الغدیر، شب و روز عاشورا مدام برای امام زمان عج کنار می گذاشتند و می فرمودند: "امشب قلب امام عصر علیه السلام در فشار است." 🙏در صورت صلاحدید، صدقات خود را جهت کمک به مردم مظلوم واریز نمایید. 🔹پرداخت آنلاین کمک‌های نقدی به مردم مظلوم غزه از طریق وب سایت اطلاع رسانی مقام معظم رهبری 🌐 leader.ir/fa/monies «دوتا کافی نیست»| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌ظلم دید ولی ضرر نکرد... اگر انسان خودش را کوچک نکند، هیچ چیز نمی‌تواند او را کوچک کند. اگر انسان خودش به خودش ضرر نزند، هیچ‌کس نمی‌تواند به او ضرر بزند. دیگران می‌توانند به کسی «ظلم» کنند، ولی نمی‌توانند به او «ضرر» برسانند. از سوی دیگر اگر انسان به خودش کمک نکند، هیچ‌کس نمی‌تواند به او کمک کند و اگر تمام عالم جمع شوند تا به کسی نفع برسانند، تا خودش به خودش نفع نرساند، از سوی آن‌ها نفعی نمی‌رسد. این‌ها جزء قوانین اساسی جایگاه انسان است. در عاشورا به حسین بن علی (ع) سر سوزنی ضرر نزدند، بلکه به خودشان ضرر زدند. از این جهت، قرآن تعبیر می‌کند «أُولئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ» (آنانند که زیانکارند). خودشان ورشکست شدند. تمام ظلم‌هایی که به او کردند، به سودش تمام شد. 📚آئینه‌تمام‌نما «دوتا کافی نیست»| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
غربال ... امام حسین علیه السلام در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر. شب عاشورا، سخن از «نمی‌خواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود. روز عاشورا می‌گوید: «بیائید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟» شب صحبت می‌کند تا مبادا خبیثی در بین طیّب‌ها باشد، و روز سخن می‌گوید تا مبادا طیّبی در بین خبیث‌ها مانده باشد. شب غربال می‌کند تا فقط «صالحان» بمانند و روز غربال می‌کند تا فقط «اشقیاء» در مقابل او ایستاده باشند. 📚 آیینه تمام نما «دوتا کافی نیست»| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
انسان الهی... ما به امید آن روز هستیم که برادران ما وقتی برای خواستگاری می‌روند، به فکر این باشند که فرزندانی بیاورند که بتوانند پرچم اسلام را به دوش بگیرند. همان‌طور که علی علیه السلام وقتی می‌خواست از ام البنین خواستگاری کند، از قبل به دنبال طائفه شجاعی بود که فرزندانشان رشید باشند تا فرزند ایشان هم دلیر بشود. کسی که الهی است، همه‌چیزش الهی است، زفافش هم الهی است، همسر گزیدن و فرزند آوردنش هم الهی است. 📚 راه رشد - جلد سوم «دوتا کافی نیست»| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
شاید آن کس که گره واکند از غیبت او ✨ کودکی هست که از نسل تو برمی خیزد «دوتا کافی نیست»| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۹۸۸ من متولد ۶۴ هستم و تک فرزندم، لیسانس آی تی دارم و در حال حاضر تدریس می‌کنم. من سال ۹۲ در سن ۲۸ سالگی ازدواج کردم تازه مادرم راضی نبودن و میگفتن تو که خونه داری، ماشین داری، پول داری، ازدواج نکن و کنار ما بمون... بالاخره ازدواج کردم. دوران عقد نسبتا سختی داشتم، همسرم فقط شب‌های جمعه میومدن خونه مون،مامانم باهاشون خوش رفتار بودن ولی وقتی میرفتن میگفتن خداروشکر که رفت، همه ش میگفتن همسرت برای من مثل حوو هست😔 با اینکه هیچ مشکل مالی نداشتیم نمی ذاشتن بریم سر زندگیمون و مادرم میگفتن تو عقد بمونید فعلا، بعد از ۲ سال ونیم عروسی کردیم و رفتیم خونه خودمون... همسرم ۷ صبح میرفتن سرکار، مامانم دقیقا چند دقیقه بعدش زنگ میزدن و با تشر میگفتن تو هنوز تو خونه ای؟ هنوز راه نیفتادی بیای خونه ما؟ چه روزگار سختی بود، با خودشون نمیگفتن شاید کاری داشته باشه، شاید خسته باشه و... اون موقع سرکار نمیرفتم. من شبها تا ساعت۲,۳ کارهامو انجام می‌دادم و ناهار و شامم درست می‌کردم که همسرم صداشون درنیاد... گذشت و من باردار شدم و همین بچه ها باعث نجات من شدن، دوتا دختر۷ساله و ۴.۵ساله دارم. کم کم دیرتر می‌رفتم خونه مامانم به بهونه خواب بچه ها و... مامانم که دیسک کمر دارن،رگ سیاتیک و دیابت و کم بینایی و اعصاب خراب... پدرم ورزشکار و سالم بودن که پارسال رفتن چکاپ کلی، گفتن پولیپ روده داری باید سریع بردارین، با عجله کاراشونو انجام دادن و ۲۷ دی عمل شدن، بعد از ۹ روز عفونت کرد بدنشون و ۱۳ بار رفتن اتاق عمل و شستشو و بیرون کشیدن عفونتها، بعدشم خونریزی مثانه به مدت۳ماه که برای اونم ۴ بار رفتن اتاق عمل، الان دو هفته است که از بیمارستان مرخص شدن، نزدیک ۵ماه خورده ای بیمارستان بودن، نمیدونید چقدر سخت بمن و همسرم گذشت. صبح ساعت ۶ونیم بیدار میشدم. و دخترمو میبردم مدرسه، سریع میرفتم بیمارستان صبحانه پدرمو میدادم، دوباره مدرسه خودم تا ظهر، ظهر دخترمو می‌بردم خونه مامانم، ناهار و نماز،سریع میرفتم بیمارستان تا ۱۱,۱۲شب که برمیگشتم خونه و خدا حفظ کنه همسرم رو، ایشون تا صبح ساعت ۶ می‌رفتن کنار پدرم،کاری که خیلی از پسرها برای والدینشان انجام نمیدن... تازه ۱۲ شب که می رسیدم تا ۱,۲ مشقا و درسهای دخترم رسیدگی میکردم و تازه ساعت ۲ هردوتامون میخوابیدیم، طفلک دخترمم خیلی اذیت شد. الآنم که تابستانه هر روز صبح تا بیدار میشیم میرم خونه مامانم و کارهای خونه مامانم و رسیدگی به پدرم، پدرم بنده خدا ۴۰ کیلوکم کردن و دیگه حتی نمیتونن راه برن، تصمیم گرفتم از امسال نرم مدرسه چون فشار زیادی رو باید تحمل کنم. اگر ما چندتابچه بودیم، کارها تقسیم میشد و به من این همه فشار وارد نمیشد، پدرمادرم اینقدر تنهایی نمی کشیدن و غصه نمی‌خوردن... بچه های منم دور و برشون با خاله و دایی و بچه هاشون پر بود، دخترای من فقط دوتا عمه دارن و یک دخترعمه... امیدوارم روزی برسه که هیچ بچه ای طعم تلخ تنهایی رو مثل ما تک فرزند ها نچشه، امیدوارم پدرمادرها توکل شون رو بیشتر کنن و برای فرزندانشان همبازی هایی از رگ وخون خودشون بیارن و همواره نگران تربیت و اقتصاد نباشن... این گوشه کوچکی از سختی های تک فرزند ها و پدرمادرشون هست. اینکه چه فشار روانی رو متحمل میشن و این فشارها چقدر روی زندگی مشترک و فرزندان شون تاثیر میذاره... التماس دعا دارم تو این شبهای عزیز از شما دوستان خوبم برای شفای تمام بیماران، همچنین پدرمادرم😔 «دوتا کافی نیست»| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
چه نعمت بزرگی... «هر وقت به حضرت سجّاد عليه السلام بشارت مى‌دادند خداوند مولودى به تو عنايت فرموده است، اوّل مى‌پرسيد: مادرش سالم است‌؟ يا بچّه سالم است‌؟ وقتى مى‌گفتند: آرى، امام سر به سجده مى‌گذاشت و شكر مى‌كرد، پيش از آن‌كه بپرسد مولود پسر است يا دختر». چه نعمت بزرگى است سلامتى مادر، يا فرزند. 📚 عدل کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
بهترین نعمت... ✨امام سجاد علیه السلام: «فرزند، بهترین نعمت است؛ اگر بماند دعایى است حاضر و چون بمیرد، شفاعت کننده اى است که انسان او را پیشاپیش مى فرستد.» 📚مستدرک الوسائل/ج۲۵/ص۱۱۲ 🏴 شهادت جانسوز امام سجاد علیه السلام را تسلیت عرض می کنیم. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
حفظ یک محب... امام سجاد علیه السلام می‌فرماید روز عاشورا، پدرم را دیدم که به دشمن حمله می‌کرد و آنها را می‌کشت ولی در آن درگیری، بعضی از افراد دشمن را با این که زیر شمشیر او قرار می‌گرفتند، رها می‌کرد و نمی‌کشت. در دلیل آن فرمودند: آن افراد در نسلشان شخصی که ما اهل بیت را دوست بدارد وجود داشت و پدرم برای حفظ آن محبِ ما، این شخص را نمی‌کشت.... 📚معالی السبطین، ج ٢، ص ۶۹۱ 👈 در ایران، سالانه بیش از ۲۵۰ هزار جنین که شیعه و محب اهل بیت هستند، سقط می شوند. با قتل هر جنین، نسلی از شیعیان از حق حیات محروم خواهند شد. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۹۸۹ من فرزند سوم از یه خانواده ۴ فرزندی هستم. متولد۷۲ هستم و از ۱۷سالگی خواستگار داشتم و با خیلی ها صحبت کردم اما دلم رضا نداد که نداد و دوست داشتم با طلبه ازدواج کنم. تا اینکه خدا تو سن ۲۳سالگی یه طلبه سر راهم قرار داد و سال ۹۵ بعد از تموم کردن لیسانس نامزد کردم و بعد از سه ماه هم عروسی گرفتیم. از همون اوایل ازدواجم بچه میخواستم و به همسر اصرار می کردم که بچه بیاریم و ترسم از این بود که منم مثل خواهرم بشم که ۱۷ سال انتظار بچه بکشم با ۱۱ سقط😭ولی همسرم زیر قرض و وام ازدواج بودن و مخالفت میکردن تا اینکه سال ۹۸ باردار شدم. خودم و خانوادم خیلی خوشحال😍 من از خدا خواستم بچه اولم دختر باشه ولی خواست خدا چیز دیگه ای بود و سونو رفتم گفتن پسره اولش ناراحت شدم ولی چند وقت بعد خداروشکر کردم که سالمه و پدرومادرم نوه دار شدن روزه ها گذشت و آقا محمدحسن اردیبهشت ۹۹ بدنیا اومد و اون موقع فهمیدم جنسیت اصلا مهم نیست و سالم بودن از همه چیز مهم تره محمدحسن شد همه ی دنیام❤️ و من سه روز خونه خودم و چهارروز خونه پدرم بودم، از روزی محمدحسن استخدام پدرش و ماشین دارشدنمون بود، وقتی محمدحسن ۱۷ماهش بود باردار شدم وسونوازمایش ان تی رودادم ورفتیم مشهد،روز سوم که مشهد بودم خواهر تماس گرفت که جواب آزمایشت رو بردم پیش دکتر، گفتن خودت باید باشی... همونجا فهمیدم که خبر هست و سریع برگشتیم و دکتر گفت احتمالا بچه سندرمی هست و باید آمینوسنتز یا سل فری بدی، منم سل فری دادم و سه هفته بعد جواب منفی و خداروشکر فاطمه خانم سالم بودن و اردیبهشت ۱۴۰۱ بدنیا اومد و همسر و خودم خیلی خوشحال که خدا بهمون دختر داده و سختی های بچه داری شروع شد. گذشت تا اینکه فاطمه خانم ۹ ماهش شد و من دوره ام عقب افتاد و شک به بارداری کردم. سریع بی بی چک زدم و مثبت شد انگار دنیا روی سرم خراب شد. به همسرم گفتم به هر طریقی شده سقطش میکنم اما همسرم مخالفت کردن ولی من سعی خودم رو کردم و سریع از این دکتر به اون دکتر برای سقط که یه خانم دکتری بهم گفتن سونو بده اگه قلبش تشکیل نشده بود، سقط میکنیم. سونو دادم وگفتن ۵ هفته ای و قلب تشکیل شده و خانم دکتر هم کاری نکردن و منم ناامید از سقط برگشتم خونه و به همسرم گفتم به کسی نگو باردارم چون میدونم این بچه سقط میشه. هرچی بگین خوردم و فرش شستم و فرش خیس رو دوطبقه بالا بردم اما نشد که نشد فقط به لکه بینی افتادم و مجبور به استفاده شیاف... تا ۵ ماهگی به هیچ کس نگفتم و وقتی که گفتم از خانواده خودم تا خانواده همسرم و جاریام طعنه زدن که میخوای چکار و کوچیکن وخودتو فراموش کردی ومگه تولیدی بچه زدی و از این حرفا ولی کاریش نمیشد کرد و اون کوچولو داشت زندگی می‌کرد. گذشت و آبان ۱۴۰۲ محمدحسین با اختلاف ۱۸ ماه از فاطمه بدنیا اومد و من تا ۴ماه تو شوک بودم و حال خوبی نداشتم... رفته رفته از امام حسین و ائمه خواستم کمکم کنن تا بتونم بچه ها رو بزرگ کنم و الان که محمدحسن ۴ سال وسه ماه و فاطمه دوسال وسه ماه و محمدحسین ۸ ماهشه حالم خوبه و اینو بگم که محمدحسینی که تلاش برای نبودنش کردم الان شده عزیز دل فامیلا از بس که مهربونه و قیافه معصومی داره و حتی برای خودم که خییییلی عزیزه... بچه ها برام فرقی ندارن ولی در حق محمدحسین ظلم کردم و وقتی باردار بودم اصلا باهاش صحبت نکردم و همش منتظر سقطش بودم😞 به خاطر همین دلم براش میسوزه ولی ان شاءالله جبران میکنم. و اگه خدا بخواد دوست دارم فرزند چهارم رو هم بیارم😍😍 من با خواهرها و برادرم هم دوسال دوسال اختلاف سنی داریم و از همون بچگی مثل دوست بودیم و خیلی هوای همدیگه رو داریم والان که همه مون ازدواج کردیم، خواهراها باید هرروز بهم زنگ بزنیم. خواهر داشتن خیلی نعمت بزرگیه و ان شاءالله خدا به دختر خودم هم خواهر بده. خواهرهای گلم نگران وضعیت اقتصادی و سختی ها نباشین، هر بچه ای میاد خدا خودش روزیش رو میده، این وعده ی الهی هست. من اینو با چشمای خودم تو زندگیم دیدم و خداروشکر تا الان با سه تا بچه که گاهی دوتاشون باهم پوشک میشدن و شیر خشک و....کم نیاوردیم و همه اینا رو لطف خدا و امام حسین میدونم،نذارین بچه هاتون تنها بمونن چون ضربه میزنه... درسته خیلی سختی داره و مادر باید از خیلی از برنامه هاش و تفریحاش و گاهی معنویاتش بزنه ولی خیلی ارزش داره اینو زمانی متوجه میشین که بچه ها بزرگ میشن و مادر دیگه از سن بارداریش گذشته. من الان با سه تا بچه کوچیک اگه خدا روزیم کنه مصاحبه دبیری دادم و منتطر جواب نهایی هستم و از دوستان التماس دعا دارم و اگه امسال نشه حتما دوباره تلاش خواهم کرد. ان شاءالله خدا به همه و به خواهرهای بنده هم فرزندانی صالح و سالم روزی کنه و برای بنده هم دعا کنین😘 دوتا کافی نیست»| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
🚨از خدا بخواهیم گول نخوریم... افراد فقیر که دیدند [قارون] چه اسکورتی و امکاناتی دارد، چقدر اسب و کذا و کذا… گفتند: یا لیت لنا، ای کاش ما هم اینقدر پول داشتیم. ... «إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيم» حظ را او می‌برد، کیف می‌کند با پولی که دارد. ... ولی افراد اهل علم گفتند: ویلکم، خاک بر سرتان کند! «ثواب الله خیر» قارون درست است دنیایش خوب است اما بدبخت است. ... تا مردم دیدند قارون با گنجش به زمین فرو رفت، گفتند: خوب شد که ما پول قارون را نداشتیم. به هیچکس نگویید: خوشا به حالت! واقعاً دنیا چیزی نیست. یک کسی گفت: قرائتی خوشا به حالت! گفتم: چرا؟ گفت: هر شب تلویزیون نشانت می‌دهند. گفتم: راز بقا شغال را هم نشان می‌دهد. گفت: آخر همه ایران تو را می‌شناسند. گفتم: کوه هیمالیا را هم همه دنیا می‌شناسند. گفت: راه می‌روی نگاهت می‌کنند، گفتم: یک فیل هم در خیابان راه برود همه نگاهش می‌کنند. گفت: بالا رفتی. گفتم: دود هم بالا می‌رود اما رو سیاه است. بالا رویم، دود هستیم. مشهور شویم، هیمالیا هستیم. تلویزیون نشان داد، راز بقا هستیم. ... دنیا چیزی نیست، دنیا جماد است. قالی جماد است، طلا جماد است، ساختمان جماد است، ماشین جماد است، برج جماد است، مواظب باشیم و از خدا بخواهیم گول نخوریم. دنیا دریایی است که هرکس درونش می‌آید خفه می‌شود. نادر هستند آدم‌هایی که رد شوند ... 🌐 درس‌هایی از قرآن - سه شنبه, ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ دوتا کافی نیست»| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۹۹۰ در رابطه با فرزند کم، بنده هم تک بچه بودم و خیلی برام سخت گذشت. واقعا پیشنهاد نمیکنم به هیچ خانواده ای که یک فرزند داشته باشند،مگر اینکه بچه دار نشوند. توقعات خیلی زیادی ازم داشتند، کودکی پر فراز و نشیبی داشتم شاید الان یه نفر نگاه کنه به زندگیم بگه خیلی پیشرفت کردی و همش بخاطر والدینت هست و بعضی وقتا خودم هم سخت گیری هاشونو به جا می‌دونستم ولی زمان بلوغ بنده سخت ترین دوران بود. بخاطر شرایط جامعه، با اینکه من حافظ قرآن هستم و خانواده مذهبی ای هستیم، ولی افکار مسموم اطرافیان و حساسیت های والدینم خیلی بهم سخت گذشت. تهمتهای زیادی از طرف مادرم شنیدم، بی احترامی و شک هایی که هیچ دختری نمیتونه تحمل کنه، گاهی میگفتم اگر دو نفر بودیم لااقل شاید اینقدر حساسیت وجود نداشت و زندگی راحت تر و الان رابطه بهتری با مادرم داشتم. زمانی که سرکار میرفتم، مدام تماس میگرفتن یا حتی دم در محل کارم منتظر بودن ببینن چکار میکنم، حساسیت زیاد، به حدی که من کارمو رها می‌کردم. حتی شماره مدیر اون بخشی که باهاشون کار میکردم رو میگرفتن و اگه تماسی جواب نمیدادم سریعا با ایشون تماس میگرفتن. ساعت های رفت و آمد من همیشه کنترل میشد، حتی اگه میگفتم ترافیک بوده، هر زمان میتونستن همون مسیر رو انتخاب میکردن تا ثابت کنن من دروغ گفتم و ترافیکی وجود نداشته😐 گذشت تا ایام کرونا و افزایش این حساسیت ها به دلیل آنلاین بودن کلاس های دانشگاهی، (من رشته عمران میخوندم و اکثر همکلاسی ها و اساتیدم مرد بودن) دوران به شدت سختی بود و دوران امتحانات من کابوس بود، در حدی که من تو دوره کرونا به شدت افسردگی گرفتم. افت شدید نمرات پیدا کردم و خیلی ناراحت کننده بود برام. حتی زمانی که می‌خواستم برم کتابخونه برای مطالعه، دائم رفت و آمد میکردن به کتابخونه که ببینن من مطالعه میکنم یا نه و...😅 به علت اینکه خانواده خوبی داشتیم و سر شناس بودن توی شهرمون، خواستگارهای زیادی داشتم، هر کدوم که خودشون تصمیم میگرفتن باید میومد و باید قبول میکردم، اگر یک خواستگاری برام میومد و منطقی رد میکردم و میدونستم به درد من نمیخوره، تهمت میزدن که تو با یه نفر رابطه داری بخاطر همین این خواستگار رو رد میکنی🤦‍♂عجیب بود برام و این موضوع بارها تکرار شد. شک ها و تردید های بدی داشت تو زندگیم به وجود میومد و دردناک بودن، تک بچه بودن والدین رو به شدت حساس میکنه، از کودکی تا بزرگی. من کاملا از مادر وپدرم فاصله گرفتم در حدی که از وقتی که ازدواج کردم شاید هفته ای یک بار یا دو بار برم پیششون و رفتن به خونه شون اون خاطرات رو برام زنده میکنه و دوست ندارم. بارها به مادرم گفته بودم که من ازدواج میکنم، یه روز بچه دار میشم و بهت نیاز دارم، تو رو خدا این فکرا رو از خودت دور کن ولی فایده ای نداشت و با کسانی صحبت می‌کرد که اونا دامن میزدن به بد شدن رابطه مون... رابطه مثل درخته اگر تبر برداری بهش بزنی، نمیتونی دوباره توقع داشته باشی مثل روز اول بشه درخت تبر خورده😢 خیلی دوست داشتم رابطه ام با مادرم بهتر بشه ولی نشد. حتی بعد ازدواج من، که خداروشکر با آقای بسیار خوبی آشنا شدم، این ماجرا ها ادامه داشت و در اوایل آشنایی مون با این آقا، مادرم جوری روابط رو نشون میداد که من دختر بدی هستم و دارم بهشون ظلم میکنم، جلوی همسرم گریه میکردن و میگفتن که من بهشون بی توجهی میکنم، در حدی که تو دوران نامزدی، همسرم با من دعوا کردن سر این موضوع😅 و طرف مادرم رو گرفتن، و من حتی نمیتونستم گوشه ای از مشکلات زندگی مو با مادرم براشون تعریف کنم. به هرحال نمیشه هر حرفی رو زد🙊 خلاصه که رابطه من و همسرم ختم به خیر شد و ما زندگیمونو شروع کردیم ولی مادرم خیلی تغییر کردن، رابطه ما خیلی بد شد بعد از یک سال و نیم زندگی حتی با همسرم من هم شروع کردن به بد رفتاری و توقعات زیاد، مثل این، که مثلا ما داماد گرفتیم که بیاد فلان کار رو برامون بکنه😐و کارهایی که همسرم با این حجم مشغله که دارن، تو خونه زیاد حضور ندارن ولی باید میرفتن و براشون انجام میدادن، یا خود من که دانشجو هستم هفته هایی که امتحان داشتم توقع داشتن که کارهاشون رو انجام بدم، باهاشون برم بیرون یا .... بعضی وقتا واقعا از همسرم خجالت میکشیدم بابت رفتار مادرم، خیلی سخته، حتی کسی رو نداشتم باهاش صحبت کنم بعضی وقت ها که والدینم مریض میشدن یا کاری داشتن واقعا از ته دل میخواستم برادر یا خواهر بزرگتری داشتم و کنارم بود و کمک می‌کرد. واقعاً فرزند کم دردسره و اینا همش یه گوشه از زندگی پیچیده و سختیه که من داشتم. "دوتا کافی نیست" | عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
🚨فراغت و بیکاری... در مرداب فراغت و بیکاری، اخلاق فاسد تخم‌ریزی می‌شود و انواع تبه‌کاری‌ها و بیماری‌های اخلاقی در همین لکه‌های بیکاری و فراغت رشد پیدا می‌کند، کشت می‌شود و زیاد می‌شود. تندخویی بچه، پرتوقعی و حرف نامربوط زدن او، کار لغو کردن و چشم‌چرانی او، یا این‌که عکس داخل جیب و لای کتابش باشد و گاه‌گاهی به کسی تلفن کند، و بین او و دیگری - چه دختر و چه پسر - نامه مبادله شود. یا این‌که بگوید من می‌خواهم امروز با رفقا بروم جایی برگردم، یا من امشب خانه نمی‌آیم و امثال این‌ها ریشه در این دارد که شما وقت‌های فراغت بچه‌ها را لکه‌گیری نکرده‌اید و در این لکه‌ها آلودگی پیدا شده است. 📚 راه رشد - جلد سوم "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
چرا "معنویت" برا گرم نگه داشتن کانون خانواده لازمه؟ ✅ برا مقابله با بسیاری از مسائلی که با هوای نفس ما همراهه، باید طعم معنویت رو چشید. بدون چشیدن طعم معنویت، نمی‌شه از خیر لذّتای این دنیا گذشت.🤷‍♀🤷‍♂ 😈 انتقام، لذّت داره. نفس از لجاجت لذّت می‌بَره. شهوترانی، خواستۀ نفسه و... . وقتی کسی طعم معنویت رو چشید، دیگه نمی‌توته به لذّتای این دنیا دل خوش کنه. ♨️ 🍃چه زیبا فرمود زینت عابدان، امام سجّاد علیه السّلام که: «إلهی مَن ذَا الَّذِی ذاقَ حَلاوهَ مَحَبَّتِک فَرامَ مِنکَ بَدَلاً. خدایا چه کسی شیرینی محبّت تو رو چشید و غیر از تو رو برگزید؟» 📚بحارالانوار، ج٩١، ص١۴٨ 📛 یکی از خطرایی که خانواده‌ها رو تهدید می‌کنه، نبودِ معنویت یا کم رنگ بودنش تو خونه‌هاست. ✅✅ این یه قاعده‌ست: هر چی معنویت کمتر باشه، مشکلات تو زندگیِ مشترک بیشتره و هر چی معنویت بیشتر باشه، اختلاف با همسر کمتره.👌 ❌ تا اسم معنویت رو می‌شنوید، تو ذهنتون فقط نماز و روزه و مجلس دعا رفتن رو تصور نکنید. اینا از مصادیق معنویت هست ولی همه معنویت نیست. والدینی که با بچه‌های خودشون بازی نمی‌کنن، فقط دستور می‌دن و در ابراز محبت خسیسن، یا معنویت ندارن و یا در معنویت خیلی ضعیف هستن. 📚تا ساحل آرامش "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
1_445928619.mp3
3.35M
بچه بزرگ کنید برای امام زمان 📌سختی ها رو تحمل کنید... ⚠️نصف رئیس هیئت ها، هنوز ازدواج نکردند!! تو هیئت دارین چکار میکنید؟! کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۹۹۱ ما ۴خواهر هستیم به فاصله سنی دوسال، شاید دوران کودکی باهم دعوا هم میکردیم ولی لذت بخش ترین دوران، دوران بزرگی و دم بختیمون بود. آبجی ته تغاری ما فاصله سنی زیادی از ما داشت و اونم مادرم بخاطر حرف مردم که یکی دیگه بیارید شاید پسر بشه آوردنش... یادمه وقتی دنیا اومد اسفند ۸۲ بود و منم خواهرام دهه ۷۰هستیم بابام تا ۴۰روز بوسش نکرد و طرفش نرفت اما بعد ۴۰روز انگار دختر قشنگ و دختر خوبه بابا، رقیه شد. جوری که براش همه کار میکرد و هر چی میخواست بلافاصله انجام می‌شد. حقم داشت با اومدن رقیه ماها خیلی خوشحال شدیم اول ماهم دوست داشتیم این بچه پسر باشه اما لحظه آخر که مامانم داخل خونه داشت زایمان میکرد و ما پشت در منتظر بودیم از دلم گذشت اگه دختر باشه که بهتره و بچه دنیا اومده دختر بود بعد اومدنش ۶ماه بعد، بابام استخدام شهرداری شد و دوسالگیش ماشین خریدیم کلا زندگیمون عوض شد. خوش ترین لحظه ما چهار خواهر لحظه ازدواج رقیه بود، چون همه مون بزرگ و مادر شده بودیم، خودمون همه کارا رو کردیم، تقسیم کار بود. دیگه غذا حاضر برای مهمونای راه دور، تمیزکاری وشست وشو همه چی بی نظیر... تازه یه خواهرم آرایشگره و ماها بی نیاز از آرایشگر.... اینو کی فهمیدم که چقد خواهر داشتن خوبه، عید غدیر امسال که دامادی پسر داییم بود و دختر داییم تک وتنها باکلی کار، من که رفتم کمکش، داشتم میگفتم وای خیلی خوبه خواهر داشتن دیگه نگران نیستی الان کاری رو زمین مونده باشه اما خونه اونا شب حنا بندون تزیین نشده بود، نهار نداشتن، تمیزکاری مونده بود و از استرس کارا سردرگم که چیکار کنن و این خیلی بد بود. الانم که رقیه خودش مامان یه گل پسر شده بازم وقتی خونه بابا جمع میشیم خود رقیه کیک پزی و شیرینی پزیش بیسته، تولد تک تک بچه هامون اون بفکره و کیک می‌پزه. پارسال شب شام غریبان ماچهار خواهر هر شب به همراه مادر در مراسم عزاداری شرکت میکردیم اما همون شب شام غریبان منو رقیه رفتیم محله خانواده همسرامون و اتفاق بدی واسه مامانم افتاد ناگفته نماند منم پابه ماه بودم مثل اینکه از سقف هیئت آجری رها میشه و رو سر مادرم افتاده و ایشون بیهوش میشن و یک شب بیمارستان بستری بودن و دوخواهرم پیش شون بودن والحمدالله مراقب ایشون و به من کسی نگفته تا اتفاقی برای خودم و بچه نیفته اما چون شهر ما کوچیک بود روز بعد متوجه موضوع شدم. امسال اون هیئت کاملا ساخته شده بود و ایمن سازی شده بود و مادرم سبب خیر شده بودن. اما در روند بیماریشون همه کمک میکردن و هر وقت مادرم میخوان جایی برن داماداشون نوبتی ایشونو می‌برن و نمی ذارن اذیت بشن. سال ۹۸ با منو رقیه اومدن کربلا، امسال با دوخواهر جامونده رفتن کربلا و خیلی سفربیاد ماندنی میشه سفر با پدرومادر... خلاصه روز و روزگار ما بسیار خوبیه الان درسته همه مون از شهر مادری رفتیم و مادروپدرم تنها شدن اما پدرم بازنشسته شدن و نوبت اوناست سفر برن و به دیدار ما بیان و منتظر این روزا بودن، نوه هاشونم خیلی دوست دارن الان ۷ نوه دارن که ۶تاشون پسرن و جبران بی پسری خودشون😍😍😍😍 انشالله ازین دُورهم بودنا با خواهر برادر نصیب و روزی همه بشه اصلا باهم شدن ما چهارتا برا همه کیف داره و همه دوس دارن ماهارو باهم ببینن. ناگفته نماند که خانواده همسرمم پرجمعیتن و شب پنجشنبه ها دوره قرآن خانوادگی با شام ساده داشتیم چون همه با هم ۲۰نفر میشیم و این برامون برکات زیادی داشته... من خودم الان سه فرزند دارم و می‌بینم چقد هوای همو دارن و سعی میکنن کمک من و آبجی کوچولوشون باشن. بحق رقیه اباعبدالله، آرزومندان فرزند فرزندار بشن انشا الله و در پناه خدا باشید. "دوتا کافی نیست" | عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
🚨لقمه حرام.... ‏لقمه حرام انسان را دشمن دین می‌کند، همانطور که ٣٠ هزار حرام خوار در روز عاشورا با امام حسین علیه السلام دشمنی کردند. لقمه شبهه ناک هم انسان را شبهه افکن در دین می‌کند. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا... خداوند همۀ مهره‌ها را به ‌خوبی چیده است تا هرچه بیشتر این بازی زیبا و تماشائی باشد، انواع فرهنگ‌ها و زبان‌ها و انواع اسم‌ها و ایسم ها. جهان یک پازل است اگر آن را حل کردی آن را می‌بینی و می‌شناسی و محو زیبایی آن می‌شوی. زینب کبری پازل را حل کرده بود و همۀ مهره‌ها را در جای خود دیده بود. مجموع صحنه زیباست. دیگران نتوانسته‌اند تکه‌های پازل را پیدا کنند و به هم بچسبانند تا همۀ پازل را با هم ببینند و زیبایی آن را درک کنند. دیگران می‌گویند از ظلم و شکنجه بدتر چیست؟ از کشتار بی‌رحمانه و محاصره و آب را بر انسان‌ها بستن و از آب دادن به طفل چندماهه مضایقه کردن و گلوی او را با تیر پاره کردن بدتر چیست؟ زینب کبری می‌گوید: همۀ این مسائل و مصائب را تحمل کردن و بر پاکی و طهارت ماندن زیباتر از آن چیست؟ به ناپاک نه گفتن و بر این نه گفتن تا آخر ایستادن چه زیباست. «ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا». کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
ما به همراه دو فرزندم و پدر و مادر خودم و همسرم راهی این سفر شدیم. از اونجایی که در اعمال عبادی بخصوص اعمال مستحبی، نیت جایگاه ویژه‌ای داره پس ما هم به نیت سفر اربعین اما چند روز زودتر به راه افتادیم که دو سه روز قبل از روز اربعین برگردیم، چون نزدیک روز اربعین ازدحام جمعیت بسیار زیاد هست و با بچه کوچیک خیلی کار سخت میشه و امکان برخورد با نامحرم هم زیاد میشه. ما تقریبا دو هفته مونده به اربعین راه افتادیم و سفرمون تقریبا ده روز طول کشید و سه چهار روز مونده به اربعین برگشتیم و ما چون میدونستیم آخر سفر نمیتونیم حرم آقا اباعبدالله علیه السلام رو بخاطر ازدحام جمعیت زیارت کنیم، اول میریم کربلا در خلوتی زیارت میکنیم و بعد میریم نجف از اونجا پیاده روی رو شروع میکنیم و در آخر هم اگر نتونستیم زیارت کنیم دلمون نمیسوزه، چون معلوم نیست دوباره کی زیارت نصیبمون بشه. ما صبح راهی مرز مهران شدیم و اذان مغرب به مهران رسیدیم و بعد از نماز و شام راهی مرز شدیم، بخاطر اینکه مرز به شدت گرمه و عبور از مرز نیازمند صبر هست و مدت زمانی هرچند کوتاه رو باید در صف بود اگر شب رو برای عبور از مرز انتخاب کنید بسیار راحت تر هستید. شب از مرز رد شدیم و وارد خاک عراق شدیم. حداقل دو سه ساعت طول میکشه که ماشین مورد نظرتون رو پیدا کنید. پس اگر روز باشه و بچه همراهتون باشه خیلی بهتون فشار میاد. ما سوار ماشینای کربلا شدیم و نماز صبح کربلا بودیم، یه هتل برای دو سه روز رزرو کردیم و قشنگ زیارت کردیم چون حرم خلوت بود و بعد با ماشین راهی نجف شدیم و دو سه روز خونه یکی از آشنایان عراقی بودیم که طی این چند سال با پدرشوهرم دوست شده بودن و حرم آقا امیرالمومنین ع رو هم قشنگ زیارت کردیم و بعد پیاده‌روی رو شروع کردیم و بیشتر راه رو پیاده رفتیم و مقدار کمی رو ماشین سوار شدیم. ما بیشتر از موکبهای عراقی استفاده میکردیم چون هم کوچیک بودن و راحت تر خنک میشدن و چون زودتر پر میشدن، زود هم همه میخوابیدن و کمتر سر و صدا داخلشون بود. اما بعضا موکبای ایرانی چون بزرگ بودن، گرمتر بودن و بعضا تا آخر شب داخلشون سر و صدا بود و اگه میخواستی بری سرویس باید کلی راه میرفتی تا برسی. ما با خودمون یه کالسکه برده بودیم که چون بزرگ بود دو تا بچه هام توش مینشستن و کلی هم زیرش بار جا میگرفت هرچه قدر میتونید لباس و وسیله کم بردارید چون داخل راه همه چی هست از جمله غذا و پتو و لباسشویی و مایع و شامپو و صابون و دستمال کاغذی و... سعی کنید کیفی که همراه میبرید سبک باشه چون از کت و کول میفتید. دو دست لباس بردارید و چفیه که جای حوله هم هست. حتما با دمپایی پیاده روی کنید، این رو همه کسانی که بارها و بارها به این سفر رفتن تأکید میکنن از جمله خود عراقیا... کمترین آسیبِ بهترین کفش هم عرق سوز شدن پا هست پس دمپایی بهترین گزینه ست. ما با خودمون سکنجبین آلبالویی برده بودیم و خیلی در گرما کمکمون میکرد .. کمی زنجبیل بردارید و گاهی در چای بریزید و بخورید برای اینکه اگر میکروبی وارد معده شده باشه از بین میبره و حالت تهوع رو هم برطرف می کنه. مقداری پونه برای جلوگیری از اسهال بردارید. توی راه چای لیمو عمانی بخورید چون اون هم خاصیت میکروب کشی داره. از خوردن شربت و آب یخ پرهیز کنید چون سیستم ایمنی بدنتون رو ضعیف میکنه و بعد از اون بدنتون ضعیف میشه و برای ادامه راه کم میارید. اگر هم میکروب یا ویروس داخل بدنتون باشه با ضعیف شدن بدنتون فعال میشه، پس آب معمولی همراه داشته باشید که اگر خواستید آب یخ بخورید با آب معمولی مخلوط کنید و بعد مصرف کنید. داروی امام کاظم علیه السلام هم قبل سفر استفاده کنید. حتما حواستون باشه زیر کولر بخصوص کولر گازی نخوابید چون مریض میشید و ادامه راه براتون سخت میشه. هرچیزی رو تو راه نخورید و بخصوص به بچه هاتون هم ندید، چون تو راه خیلی چیزا میدن و اگه بخواهید به همه شون پاسخ مثبت بدید مریض میشید یا لااقل ناراحتی گوارشی میگیرید. وقتی هوا گرم میشه دستگاه هاضمه مقداری ضعیف میشه و غذاهای غلیظ رو نمیتونه خوب هضم بکنه. هر وقت خسته شدید برید داخل موکبا و استراحت کنید و به خودتون سختی ندید. در کل این سفر، سفر سختیه، اگر آدم سختگیر و بد وجودی هستین و هرچیزی رو نمیخورید به این سفر نرید. باید تو این سفر بیخیال خیلی چیزا باشید و سخت نگیرید تو این سفر معنوی به یاد مصائب حضرت زین العابدین علیه السلام و حضرت زینب (س) و بقیه اسرای کربلا باشید و گاهی به یادشون گریه کنید که ان شاءالله ذخیره قبر و قیامتتون باشه. خیلی التماس دعا دارم از همه شما، ان شاءالله با رفتن به این سفر قدمی هرچند کوچک برای ظهور برداریم برای ظهور آقا «صلوات» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌وضعیت سزارین در ایران... 🚨 از جمله عللی که باعث شده نرخ سزارین در ایران ۳ برابر استاندارد جهانی باشه، همین هاست... "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
خودتان بهتر می‌دانید... پسر شهید، دکتر عمومی بود. همسرش هم ماما بود. آقا بهشان گفت: چطور شما دکتر و ماما هستید و هنوز بچه‌دار نشدید، نخواستید یا نشده؟ آقا ادامه داد که امکان بچه‌دار شدن یک نعمت است. اگر از این نعمت استفاده نکنید، ناشکری کرده‌اید. پسر بالاخره مُقر آمد که ما توراهی داریم. آقا خوشحال شد و گفت: خب پس حرف تمامه. ان شا الله سزارین هم نکنید. خودتان هم که ماما هستید و بهتر می‌دانید، بچه‌ای که طبیعی به دنیا می‌آید سالم‌تر است. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
18.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بچه هاتون رو نکشید... 🚨دو برابر جنایتی که صدام حسین در ۸ سال کرد، در یک سال انجام میشه... "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
لبخند رضایت... همسر شهید مهدی تهامی: موقع آمدن فرزند دوم، مهدی مرا به بیمارستان رساند. دکتر زنان بعد از معاینه گفت: «حتما باید عمل شوی، بچه چرخیده و هیچ راهی به‌جز عمل سزارین نداری». چاره‌ای جز این نبود که او به خانه برگردد و من تا صبح منتظر بمانم. ساعت یک نصف شب در سالن بخش زنان و زایمان قدم می‌زدم، خانم تشکری(ماما) را دیدم. پرسید: «چطوری؟ درد داری؟» گفتم: «نباید هیچی بخورم، قرار است فردا عمل جراحی کنند و بچه را به دنیا بیاورند». گفت: «کی گفته؟» گفتم: «خانم دکتر!» گفت: «بی‌خود گفته! پس ما اینجا چه‌کاره‌ایم[؟]» ساعت دو و نیم شب بچه را چرخاند و ... ساعت سه بعد از نصف شب طبیعی به دنیا آمد. صبح خانم دکتر برای عمل آمد و بچه را کنارم دید. خانم تشکری هم از راه رسید و گفت: «خانم دکتر بیا ببین چه بچه نازیه؟ می‌خواستی عملش کنی؟» دکتر با تعجب نگاه کرد و رفت. وقتی مهدی به بیمارستان آمد، چشمانش پف کرده بود. تا بچه را دید، لبخند رضایت روی لب‌هایش نشست. گفتم: «رفتی دیشب تا صبح خوابیدی؟» گفت: «آره خوابیدم!!! من دیشب تا صبح دعا می‌خواندم. جوشن کبیر را ساعت یازده شب شروع کردم و خدا را به هزار اسمش قسم دادم که تو عمل نشوی و بچه طبیعی به دنیا بیاید». 📚 از سرگذشت "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075