eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
624 ویدیو
594 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir ارتباط با مدیر کانال و خرید آثار: @nasrollahabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️سم‌پاشی تبلیغاتی حزب بعث علیه امام خمینی قدس سره الشریف 🔻تاریخچه کارشکنی‌های رژیم بعث علیه انقلاب اسلامی؛ به مناسبت 🔹سه سال پس از حضور قدس سره الشریف در خود عراق، حزب بعث با کودتا به قدرت رسید و از ابتدا به کارشکنی علیه نهضت امام خمینی قدس سره الشریف پرداخت. 🔸تبلیغات منفی ضد امام به حدّی بود که یاران امام به عنوان و معرفی می‌شدند. نکته تأسف‌انگیز همراهی خواسته یا ناخواسته بخشی از بدنه با این تبلیغات منفی بود که هجمه روانی علیه حرکت اسلامی امام را سخت‌تر می‌کرد. حجت‌الاسلام و المسلمین در این رابطه می‌گویند: 🔹« و ارتجاع منطقه وقتی که امام وارد عراق شد، دست به دست هم دادند تا امام خمینی در عراق مطرح نشود. متأسفانه در این جریان تا حدود زیادی موفق هم بودند. 🔸تبلیغات به‌حدی علیه امام خمینی(ره) گسترده بود که ما را می‌دانستند. یک روز تابستان جلو مغازه‌ای بشکه آبی گذاشته شده بود، لیوانی هم به آن بشکه زنجیر کرده بودند. من از آن لیوان آب خوردم. صاحب مغازه به عربی به شاگردش گفت: این لیوان شد و برو آب بکش... 🔹شیعیان عراق هیچ ارتباطی با امام نداشتند و هیچ شناختی هم از ایشان نداشتند. وقتی که امام خمینی نهضتش فراگیر شد و به هجرت کرد، تحصیل‌کرده و آزادی‌خواه عراق فهمیدند که چه شخصیتی کنارشان بوده و از دست داده‌اند. آنان خطاب به علما و روحانیون عراق گفتند:شما به ما خیانت کردید. امام در طول مدت زمانی که در عراق بود، کاملاً بایکوت شده بود. 🔸هیچ شخصیت عراقی، هیچ بازاری و هیچ تحصیل‌کرده عراقی نام امام را نشنیده بود و اگر هم شنیده بود، به‌عنوان چهره منفی شنیده بود. امام در عراق مظلوم بود. امام یک بار با بنده در این مورد گفتگو کردند که آن را در جلد اول یا دوم کتاب آورده‌ام. ایشان می‌فرمودند: «من هر کاری بکنم، این‌ها علیه من حرف می‌زنند. من اگر با حزب بعث عراق درگیر شوم، می‌گویند: «قم را به هم ریخت، حالا آمده را به هم بریزد». اگر سکوت کنم، می‌گویند تا «دیروز در سروصدا کرده بود، اما امروز ساکت است». اگر هم ملایم صحبت کنم، چیز دیگری می‌گویند». ایشان آنجا فرمودند که «پیامبر اکرم که به معراج رفتند، اهل جهنم احساس کردند که آتش به‌یک‌باره برداشته شد. جهنمیان پرسیدند که «چه شد که عذاب برداشته شد؟»، پاسخ داده شد که «حضرت محمد(ص) از اینجا رد شدند»، آنان گفتند «نمی‌خواهیم آتش به‌خاطر محمد(ص) برداشته شود.»، برخی‌ها هم در عراق این‌گونه هستند».(مصاحبه خبرگزاری تسنیم با حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی 6مهر1398) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
همراهی ارتجاع نجف و رژیم بعث عراق علیه امام خمینی سالروز دستگیری شهید سیدمصطفی خمینی توسط حزب بعث عراق/1 🔹در روز 1348.3.21 رئيس سازمان به اصطلاح امنيت و فرماندار به حضور امام رسيدند و اظهار داشتند كه: «از شوراى فرماندهى انقلاب مأموريت دارند كه آقاى سيدمصطفى را به بغداد اعزام كنند و براى انجام اين مأموريت از حضور شما اجازه مى‏خواهند!» امام پاسخ داد: 🔸«اگر اعزام او به بغداد منوط به اجازه من است، من هرگز چنين اجازه‏اى نمى‏دهم و اگر مأمور به جلب او هستيد كه خود مى‏دانيد»...، آنگاه كه مقامات مزبور مأموريت خود را در جلب او به بغداد به‏طور ضمنى اعلام كردند، امام او را به حضور طلبيد و از جريان آگاه ساخت. 🔹در ساعت 8 صبح آن روز حاج سيدمصطفى خمينى، همراه چند تن از مقامات به اصطلاح امنيتى عراق به بغداد گسيل شد و لحظه‏اى نگذشت كه خبر آن در انعكاس يافت و نگرانى شديدى در مجامع روحانى به وجود آورد. 🔸مقامات روحانى با خود مى‏انديشيدند كه فرزند امام كه داراى چهره‏اى انقلابى و ضدشاهى است اگر بنا باشد از تعرض رژيم عراق در امان نماند، براى آن دسته از روحانيان محافظه كار و يا متمايل به رژيم شاه چه سرنوشتى در پيش خواهد بود؟! 🔹امام طبق برنامه همه‏روزه، سر ساعت در مجلس درس حاضر شد و در ميان انبوه تأثر، نگرانى و اضطراب حاضرين در مجلس، با يک دنيا آرامش و اطمينان به تدريس پرداخت و مانند هميشه به غور و بررسى در مسائل پيچيده علمى و فقهى ادامه داد، نيز برنامه نماز، ملاقات و ديگر برنامه‏هاى روزانه خود را به صورت عادى دنبال كرد. 🔸حاج سيدمصطفى خمينى را پس از ورود به يكسره به كاخ بردند، در آنجا علاوه بر ‏البكر رئيس جمهور، چند تن از اعضاى به اصطلاح شوراى فرماندهى انقلاب و نيز حضور داشتند. در آغاز، رئيس‌جمهور به ديدارهاى سرّى و پيگير او با آقاى اشاره كرد و با لحن ويژه‏اى هشدار داد كه ممكن است كار به جايى كشيده شود كه ناراحتى شما و نگرانى پدر پير شما را به همراه داشته باشد! آنگاه پيشنهاد همكارى با و در مبارزه عليه ايران را مطرح كرد كه از طرف او قاطعانه رد شد و همان نكته‏اى را كه امام در نخستين ديدار مقامات عراقى گوشزد كرد، او نيز به كاخ‏نشينان بغداد يادآور شد كه: «اختلاف ما با رژيم ايران يك اختلاف اساسى و عقيدتى است و برطرف‏شدنى نيست؛ اما اختلافى كه اكنون ميان دولت‏هاى عراق و ايران بروز كرده موسمى و زودگذر است. شما و دولت ايران امروز به هم بد مى‏گوييد و يكديگر را طعن و لعن مى‏كنيد و فردا در كنار هم قرار مى‏گيريد. اما ما نمى‏توانيم هيچ‏وقت با آنها كنار بياييم و تفاهم كنيم»... 🔹احمد حسن‏البكر، بيهوده تلاش كرد كه به حاج سيدمصطفى خمينى بباوراند كه اختلاف رژيم او با شاه، اختلافى اساسى و ريشه‏دار است! و از آنجا كه رژيم او انقلابى و ضدامپرياليستى است! رژيم‏هاى ارتجاعى منطقه با آن سر ستيز دارند! برادر شهيد حاج سيدمصطفى مى‏گفت: اين ادعاى احمد حسن‏البكر مرا به ياد مثال معروفى انداخت كه «شتره تو خاك غلطيده بود و ادعا داشت كه از حمام آمده است»! 🔊 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
اشتباه راهبردی آیت‌الله حکیم و سرنوشت تلخ ایشان نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/106 🔹آقاى حكيم كه از آن همه گستاخى و تجاوز رژيم عراق [علیه ایرانیان ساکن عراق] به ستوه آمده بود، بر آن شد براى به حركت در آوردن مردم به هجرت كند. او در زمان عبدالسلام عارف نيز به عنوان اعتراض به اعمال آن رژيم به بغداد رفته بود و براى خروج از عراق تقاضاى گذرنامه كرده بود كه با واكنش رعدآسا و خروش‏آفرين مردم عراق و هجوم و قبايل به بغداد و اعلام آمادگى آنان جهت انجام دستورات او همراه شد و موجب عقب‏نشينى دولت عراق گرديد. 🔸ليكن اين بار شرايط با آن زمان تفاوت كلى داشت، چون اين بار، نخست از كوتاه‏دستى رهبران مردم استفاده كرد و شعارهاى كاذب خود را در سطح جامعه گستراند و ذهنيت جامعه را به نفع خود تغيير داد و ديگر اينكه با اعدام‏ها، ترورها و انباشتن زندان‏ها از مردم و انجام شكنجه‏هاى توانفرسا و غير انسانى، نفس‏ها را در سينه‏ها خفه كرد. انگيزه اين هجرت صرفاً پشتيبانى از اطرافيان بازداشت‏شده و ايرانيان رانده‏شده از عراق بود و... اين انگيزه نمى‏توانست ملت عراق را با آن همه ناآگاهى به قيام عليه رژيم بعث وادارد. 🔹رژيم دست‏نشانده ابرقدرت‏ها نبود و به ابرقدرت‏ها تكيه نداشت بلكه هماره توطئه‏هايى از طرف ابرقدرت‏ها براى برانداختن حكومت او در دست اجرا قرار داشت. ليكن رژيم بعث دست‏نشانده و برخوردار از كمک همه‏جانبه ابرقدرت‏ها بود؛ از اين رو، رفتن آقاى حكيم به هيچ‏گونه واكنشى در ميان مردم عراق ايجاد نكرد... 🔸توطئه عفلق و عفلقى‏ها عليه مبنى بر متهم كردن آن به جاسوسى كه در خاطرات آمده است، رسماً عليه آقاى حكيم به مرحله اجرا در آمد و در تاريخ 3.19 ‏‏كه نزديك يک هفته از هجرت او به بغداد مى‏گذشت ـ ناگهان رسانه‏هاى گروهى عراق خبر جاسوسى را اعلام داشت و يكى از طرفداران آقاى حكيم در تلويزيون ظاهر شد و به جاسوسى براى با همدستى سيدمهدى حكيم اعتراف كرد. اعترافى كه در زير شكنجه‏هاى توانفرسا از او گرفته بودند... 🔸هنوز ساعتى از پخش خبر رسانه‏هاى گروهى عراق مبنى بر جاسوسى سيدمهدى حكيم براى ملا مصطفى بارزانى نگذشته بود كه دژخيمان بعثى به اقامتگاه آقاى حكيم در بغداد يورش بردند و به بهانه دستگيرى پسر او خانه را زير و رو كردند و بدين وسيله نسبت به او و مقام مرجعيت اهانت و جسارت كردند. 🔹آنگاه آقاى حكيم را با يك كاميون نظامى از بغداد به كوفه بردند و در منزلى كه در آنجا داشت زير نظر و محاصره قرار دادند و تلفن منزل او را نيز قطع كردند و بدين ترتيب، ضربه سهمگين و جبران‏ناپذيرى بر او وارد ساختند... 🔸همزمان با انتقال آقاى حكيم از بغداد به كوفه، تظاهراتى از طرف در نجف ترتيب داده شد، در اين تظاهرات نمايشى، بعثى‏ها به منزل آقاى حكيم در نجف حمله كردند و به در منزل سنگ و گل زدند و شعارهاى ننگين و اهانت‏بارى عليه او دادند. 🔹شگفت‏آور آنكه بسيارى از مردم عراق كه تا ديروز با احساسات شديد خود ماشين آقاى حكيم را از حركت باز مى‏داشتند و رفت و آمد را بر او دشوار مى‏ساختند، در برابر اين تظاهرات بى‏شرمانه بعثى‏ها و جسارت‏هايى كه به او كردند كوچک‌ترين واكنشى از خود نشان ندادند و تماشاچى صحنه شدند. 🔸اين نوع برخورد مردم بر اثر ناآگاهى بود و ناآگاهى مردم به شيوه مرجعيت آقاى حكيم مربوط است. او با همه علم و تقوايى كه داشت، چنين مى‏انديشيد كه بايد با يک فتوا، كشور را دگرگون كرد و مانع كار دولت‏هاى خودكامه شد، غافل از آن‌كه هر زمان به گونه‏اى است. 🔹اگر دولتى با اتكا به بر سر كارآيد، با شبكه‏هاى گسترده خود، همه را زير نظر مى‏گيرد و امكان حركت فورى و سراسرى را از ميان مى‏برد. اگر مردم عراق روشن شده بودند و به‌تدريج با اعلاميه و سخنرانى به آنان جهت داده شده بود و از «ايام‏اللّه‏»: عاشورا، و بيست و هشتم صفر، جهت روشنگرى و انقلاب فكرى بهره‏بردارى مى‏شد، بدانسان آقاى حكيم منزوى و خانه‏نشين نمى‏شد و ابتكار عمل از دست او بيرون نمى‏رفت. 🔸اينجاست كه به اصالت و ژرفايى و بنيادى بودن راه و روش او در مرجعيت پى مى‏بريم كه معتقد است مردم تنها نيرو و لشكر ما هستند و از آن‌ها بايد مردمى آگاه، با اراده و پولادين ساخت تا از همه مشكلات پيروزمندانه بيرون آمد؛ و اين در صورتى پديد مى‏آيد كه مرجع با مردم باشد، با مردم حرف بزند، سخنرانى كند، اعلاميه بدهد و بتدريج آنها را آماده سازد. اين است فرق شيوه امام و شيوه ...(نهضت امام خمینی، ج2، صص569-566) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
همراهی ارتجاع نجف و رژیم بعث عراق علیه امام خمینی سالروز دستگیری شهید سیدمصطفی خمینی توسط حزب بعث عراق/1 🔹در روز 1348.3.21 رئيس سازمان به اصطلاح امنيت و فرماندار به حضور امام رسيدند و اظهار داشتند كه: «از شوراى فرماندهى انقلاب مأموريت دارند كه آقاى سيدمصطفى را به بغداد اعزام كنند و براى انجام اين مأموريت از حضور شما اجازه مى‌‏خواهند!» امام پاسخ داد: 🔸«اگر اعزام او به بغداد منوط به اجازه من است، من هرگز چنين اجازه‏‌اى نمى‏‌دهم و اگر مأمور به جلب او هستيد كه خود مى‏‌دانيد»...، آنگاه كه مقامات مزبور مأموريت خود را در جلب او به به‌‏طور ضمنى اعلام كردند، امام او را به حضور طلبيد و از جريان آگاه ساخت. 🔹در ساعت 8 صبح آن روز حاج ، همراه چند تن از مقامات به اصطلاح امنيتى عراق به بغداد گسيل شد و لحظه‌‏اى نگذشت كه خبر آن در انعكاس يافت و نگرانى شديدى در مجامع روحانى به وجود آورد. 🔸مقامات روحانى با خود مى‌‏انديشيدند كه فرزند امام كه داراى چهره‏‌اى انقلابى و ضدشاهى است اگر بنا باشد از تعرض رژيم عراق در امان نماند، براى آن دسته از روحانيان محافظه‌كار و يا متمايل به رژيم شاه چه سرنوشتى در پيش خواهد بود؟! 🔹امام طبق برنامه همه‌‏روزه، سر ساعت در مجلس درس حاضر شد و در ميان انبوه تأثر، نگرانى و اضطراب حاضرين در مجلس، با يک دنيا آرامش و اطمينان به تدريس پرداخت و مانند هميشه به غور و بررسى در مسائل پيچيده علمى و فقهى ادامه داد، نيز برنامه نماز، ملاقات و ديگر برنامه‌‏هاى روزانه خود را به صورت عادى دنبال كرد. 🔸حاج سيدمصطفى خمينى را پس از ورود به يكسره به كاخ بردند، در آنجا علاوه بر ‏_البكر رئيس جمهور، چند تن از اعضاى به اصطلاح شوراى فرماندهى انقلاب و نيز حضور داشتند. در آغاز، رئيس‌جمهور به ديدارهاى سرّى و پيگير او با آقاى اشاره كرد و با لحن ويژه‌‏اى هشدار داد كه ممكن است كار به جايى كشيده شود كه ناراحتى شما و نگرانى پدر پير شما را به همراه داشته باشد! آنگاه پيشنهاد همكارى با و در مبارزه عليه ايران را مطرح كرد كه از طرف او قاطعانه رد شد و همان نكته‌‏اى را كه امام در نخستين ديدار مقامات عراقى گوش‌زد كرد، او نيز به كاخ‏‌نشينان بغداد يادآور شد كه: 🔹«اختلاف ما با رژيم ايران يك اختلاف اساسى و عقيدتى است و برطرف ‏شدنى نيست؛ اما اختلافى كه اكنون ميان دولت‌‏هاى عراق و ايران بروز كرده موسمى و زودگذر است. شما و دولت ايران امروز به هم بد مى‏‌گوييد و يكديگر را طعن و لعن مى‌‏كنيد و فردا در كنار هم قرار مى‏گيريد. اما ما نمى‌‏توانيم هيچ‌‏وقت با آن‌ها كنار بياييم و تفاهم كنيم»... 🔸احمد حسن‏ البكر، بيهوده تلاش كرد كه به حاج سيدمصطفى خمينى بباوراند كه اختلاف رژيم او با شاه، اختلافى اساسى و ريشه‏‌دار است! و از آنجا كه رژيم او انقلابى و ضدامپرياليستى است! رژيم‏‌هاى ارتجاعى منطقه با آن سر ستيز دارند! برادر شهيد حاج سيدمصطفى مى‏‌گفت: اين ادعاى احمد حسن ‏البكر مرا به ياد مثال معروفى انداخت كه «شتره تو خاک غلطيده بود و ادعا داشت كه از حمام آمده است»!... 🔊 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db