eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.4هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
839 ویدیو
612 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆معرفی کتاب «روزگار قائم مقامی» در یادمان شهید آیت‌الله محمدمهدی ربانی املشی. ✳️ هفدهم تیرماه یادمان شهید آیت‌الله محمدمهدی ربانی املشی در «یادمان شهدای هفت تیر» با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین سیدجعفر شبیری زنجانی، دکتر موسی حقانی و نادر طالب‌زاده برگزار شد. در پایان، آقای محمدی توضیحاتی درباره کتاب «روزگار قائم مقامی» که به آیت الله ربانی املشی تقدیم شده است، ارائه کرد. 🔻وی در معرفی بخشی از این کتاب که مرتبط با آقای املشی است، گفت: در کتاب «روزگار قائم مقامی» به نقل از خاطرات حجت الاسلام سالک آمده است: آقای ربانی املشی در حالی که می لرزید، من را بغل کرده بود و می گفت آقای سالک شاهد باش من را کشت. 💢وی در ادامه نسبت به اعمال نسبت به این کتاب ابراز داشت: دولت مدعی ، بخش های مهمی از کتاب بویژه در بخشی که درباره تشکیلات منافقین در زندان بود را حذف کرده و حتی دو مورد از دستخط های امام را هم فیلتر نمود! همچنین کلیپ «» که بر اساس مطالب کتاب مزبور ساخته شده بود نیز توسط سایت یوتیوب محدود گردید. 🔸آقای محمدی با مروری بر پیشنیه آثار مرتبط با آقای منتظری، افزود: درباره آقای منتظری آثار متعددی در تمجید یا نقد ایشان نوشته شده است. ، عضو سابق و از مدافعان سرسخت منتظری، آثار متعددی در تمجید از منتظری نوشته و در مقابل، سید احمد خمینی، سید حمید روحانی، محمدی ری شهری، عباس سلیمی نمین، اسدالله بادامچیان وبرخی دیگر، آثاری در نقد عملکرد آقای منتظری نگاشته اند. ❇️در این میان کتاب «روزگار قائم مقامی» بسیار متفاوت است. مزیت های این کتاب نسبت به سایر آثار مشابه، در انصاف علمی نویسندگان، انتشار ضمیمه‌های مفید و انبوه اسناد و منابع اختصاصی که بعضا برای اولین بار منتشر می شوند، دیده می شود. همچنین نظارت علمی اساتید تاریخ از جمله حجت الاسلام حمید روحانی، دکتر محمدحسن رجبی و دکتر مظفر نامدار بر این کتاب، سطح علمی آن را ارتقای ملموسی داده است. 🔽آقای محمدی با اشاره به اینکه «روزگار قائم مقامی» از یک مثلث مؤثر بر آیت الله منتظری سخن می گوید، افزود: مهدی هاشمی، لیبرال‌های نهضت آزادی و منافقین سه ضلع این مثلث را تشکیل می دهند. در این کتاب، به خلاف آنچه که گفته می شود تنها مهدی هاشمی عامل اصلی سقوط منتظری بود، نقش هم نشینی با لیبرال‌ها و اعتماد به منافقین در انحراف منتظری برجسته می شود تا خط نفوذ در ذهن و بیت وی به درستی تبیین گردد. نویسندگان با تطبیق برخی از سخنرانی ها و نامه های آقای منتظری با سایر اسناد ثابت می کنند که نامه های منتظری به امام و سخنرانی های او از یک مدتی به بعد، چیزی جز تکرار نوشته های مهدی هاشمی و سخنان اعضای نهضت آزادی نبوده است. 🔹در پایان، جملاتی از کتاب قرائت شد که در آن، امام خمینی(ره) را شاهد بود و در مجالس خصوصی تذکرات دل‌سوزانه خود را به وی ارائه می نمود اما منتظری اعتنا نکرد تا اینکه اهمیت «حفظ اسلام» موجب شد تا منتظری را از قائم مقامی عزل کرده و در شب هفتم فروردین 68، دردیدار سران قوا، منتظری را شخصی «فاسق، فاسد و مفسد» بنامد. کتاب حاضر به قلم آقایان سهراب مقدمی شهیدانی و محمدجواد فرج‌نژاد تالیف شده و توسط بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی در تهران منتشر شده است. ◀️راه‌های تهیه کتاب: 🏢نشانی: تهران، خیابان دیباجی جنوبی، خیابان شهید تسلیمی، کوچه زاور، کوچه گل (سمت راست)، کوچه دادآفرین، پلاک6. 📞تلفن: 22579192_021 🏢نشانی دوم: قم، خیابان گلستان، گلستان16، پلاک49. 📞تلفن: 32904231-025 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
⁉️آیا رئیس جمهور ایران، جاسوس «اسراییل» است؟! 🖊یادداشت رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی در حاشیه هجمه همه جانبه دولت علیه یک سریال ✳️چند وقتی است که از صدا و سیما؛ بعد از مدت‌ها فیلم دنباله‌داری پخش شد که در صراحت و صداقت کم‌نظیر بود. سریالی که به همین خاطر مورد استقبال مخاطبان نیز قرار گرفت. در هنگام پخش فیلم هجمه‌ها علیه آن شروع شد، از دولت اعتدال گرفته تا طعنه‌زنی و اخیرا گمانه‌هایی در خصوص تحریم صدا و سیما توسط دولت. ❇️در مقابل مردم و شخصیت‌های انقلابی به حمایت از این اثر ارزشمند و مستند پرداختند و آن را مبدأ تحول مثبتی در صدا و سیما قلمداد کردند. در این راستا حجت‌الاسلام و المسلمین یادداشتی تحلیلی را پیرامون متن و حاشیه این اتفاقات منتشر کردند. در بخشی از این یادداشت آمده است: ◀️« هجوم شتاب زده و دور از منطق و اندیشه هواداران دولت و سردمداران سازش ، کرنش و ذلت به سریال ، هرچند مایه ریشخند خردمندان، فرهیختگان و آزاداندیشان است لیکن این نکته را نبایستی از نظر دورداشت که این ورشکسته های زبون که عمری رو به قبله کاخ سفید به نماز و نیاز ایستاده و بیش از چهل سال چشم انتظاری کشیده و سرخورده شده اند اکنون در سایه دولت تزویر و فریب، به این امیدند که بار دیگر سایه برده پروری آمریکا بر سرشان سایه افکند و بار دیگر افتخار ریاست و آقایی شیطان بزرگ نصیب شان گردد...» 🔹متن کامل این یادداشت را در تارنمای رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی می‌خوانیم: 🔸🔹https://b2n.ir/25709 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
💢مخالفت‌ها و بدبینی‌ها نسبت به قائم‌مقامی آقای منتظری؛ در گفت و گو با نویسنده روزگار قائم‌مقامی ✴️خیلی‌ها دوست داشتند که چاپ نشود. آن‌هایی هم که قدرت داشتند با قیچی و سراغ کتاب رفتند و بخش‌های حساسی از آن را حذف کردند. امّا با این همه « » چاپ شد و اکنون در اختیار عموم جویندگان حقیقت قرار گرفته است. چند روز گذشته به مصاحبه با نویسنده این کتاب نشست و بخشی از ناگفته‌ها و نانوشته‌هایش را منتشر کرد. بخش اول مصاحبه پیش از این منتشر شده بود: 🔹🔸https://eitaa.com/bonyadtarikh/601 ◀️و اکنون بخش دوم مصاحبه: «مخالفت با قائم‌مقامی آقای هم کم نبود؛ از جمله پدر آقای منتظری گفته بود که من صلاحیت رهبری را در او نمی‌بینم. برخی عرفا جملاتی را مطرح کردند که اصلا آقای منتظری رهبر نمی‌شود که البته این یک پیش‌بینی بود. برخی آقایان در قم اساسا بعد از این‌که قائم‌مقامی آقای منتظری مطرح شد از نظام بریدند و چون آن زمان نظر واقعی امام هم مطرح نشده بود، خیلی‌ها فکر کردند نظر امام نیز همین است. این خیلی عجیب است...» 🔗متن مصاحبه فرهیختگان با نویسنده روزگار قائم‌مقامی-بخش دوم: https://b2n.ir/43094 ✅با ما باشید؛ با آخرین تحولات تاریخ ایران اسلامی. @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
✳️ مظلوم نمایی و تحریف تاریخی حربه تاریخ نگاران واشنگتن نشین در ترمیم چهره ◀️ به مناسبت ۱۸ فروردین سالروز اعدام انقلابی هویدا نخست وزیر محمدرضا پهلوی معمای هویدا یکی از آثار مورخ سلطنتی؛ عباس میلانی است که در آن تلاش کرده امیرعباس هویدا را از اتهامات ثابت شده تبرئه کند.به مناسب هجدهم فروردین سال‌روز اعدام امیرعباس هویدا؛ نقد بخشی از کتاب میلانی در خصوص وی را به مخاطبان محترم عرضه می‌کنیم: 🔹 با ورود به ماجرای قاچاق در سفارت ایران در فرانسه که طی آن هویدا، منصور و برخی دیگر از دیپلمات‌ها نقشی روشن در قاچاق ارز و طلا داشته و در این رابطه دستگیر شده‌اند، با بیانی بسیار هنرمندانه و ساختارمند، سعی کرده هویدا را از این اتهام- البته اثبات‌شده تاریخی- تبرئه و تطهیر کند. 🔸میلانی در فصل «زائر پاریس» به طور اشاره‌وار و در فصل «بازگشت به پاریس» به طور تفصیلی به موضوع قاچاق ارز و طلا توسط هویدا و منصور و دستگیری‌شان، وارد شده، با انبوهی از اتهام‌زنی‌های بی‌سند به اصحاب رسانه، سیاستمداران وقت، و ، و با تمسک به احتمالات فرضی باورناپذیر-که منشأیی غیر از تخیلات خودش ندارد- و از همه مهم‌تر با اتکا به اسناد وزارت خارجه فرانسه که فقط وی موفق به مشاهده آنها شده و به قول خودش اجازه عکس‌برداری از آنها هم نداشته، سعی در تبرئه هویدا از این اتهام آشکار دارد. 🔹نویسنده(میلانی) ابتدا تنها راه وصول به حقیقت در مورد پرونده قاچاق هویدا را اسناد وزارت خارجه فرانسه معرفی می‌کند و مدعی می‌شود که «برای من از همان آغاز مسجل بود که در این کلاف سردرگم، تنها با تکیه به آرشیو وزارت امور خارجه فرانسه می‌توان غث و سمین، و شایعه و واقعیت را از هم جدا کرد و چند و چون یکی از اتهامات دادگاه انقلاب علیه هویدا را به محک سنجش گذاشت.» اسنادی که البته باز به ادعای نویسنده «در پرونده‌ای جداگانه بایگانی است و برای مدت شصت سال بسته است.» 🔸نویسنده پس از آنکه همه اسناد و شواهد تاریخی و گزارشات مطبوعاتی را نادیده می‌گیرد و پس از آن‌که همه راه‌ها در کشف حقیقت در موضوع را منحصر به محتویات پرونده قاچاق ارز و در وزارت خارجه فرانسه می‌کند، مدعی می‌شود اجازه‌ای خاص برای مطالعه این اسناد یافته که البته سندی در این رابطه ارایه نمی‌دهد و از ارایه تصویر چنین اجازه ویژه‌ای پرهیز می‌کند! او آن‌گاه در مرحله بعدی، مدعی می‌شود در اجازه‌نامه‌ای که «بر حسب قانون ویژه آرشیو»، دریافت کرده بود، «تنها محدودیت و شرطی که قید شده بود، این بود که حق نخواهم داشت از هیچ کدام از این اسناد عکس‌برداری کنم.» 🔹همان‌گونه که مشاهده می‌شود او همه ابزار صحت‌سنجی را از محققین سلب می‌کند و خواننده را مرحله به مرحله در محدودیت قرار می‌دهد تا آنجا که راهی جز پذیرش روایت او از ماجرا باقی نماند. این است که نویسنده در گام بعدی با اعتماد به نفسی کامل مدعی می‌شود روایت خودش از ماجرا «یکسره مبتنی بر اسناد آرشیو وزارت امور خارجه فرانسه است.» و اینکه این روایت «در بیش و کم تمامی زمینه‌های اصلی، با آنچه تاکنون در این باب گفته و شنیده و پذیرفته شده، تفاوت اساسی دارد.» 🔸میلانی با تمسک به همین تمهیدات سست، مدعی می‌شود که «در هیچ جای این گزارش [پلیس فرانسه که در پرونده وزارت خارجه بود]، ذکری مستقیم یا غیر مستقیم از هویدا نیست.» 🔹آخرین مستمسک میلانی در اثبات بی‌گناهی هویدا، «مظلوم‌نمایی» و «تحریف تاریخی» است. به گونه‌ای که نویسنده با ادعایی غیر واقعی، سکوت هویدا در نقل خاطرات مربوط به ماجرای پاریس و مسکوت گذاشتن آن در انتشار یادداشت‌های پاریس- به سال 1345- را نشانه نجابت و دوراندیشی هویدا می‌پندارد و معتقد است «[هویدا] می‌خواست با سکوت خود، سدی در برابر آوار شایعات برآورد.» 🔸نویسنده با مسکوت گذاشتن تکذیبیه غیر قابل پذیرش هویدا، در تبرئه خودش، و هویدا را دلیلی بر اثبات بی‌گناهی او می‌گیرد و دادگاه انقلاب را به واسطه گنجاندن اتهام قاچاق ارز و مواد مخدر، در کیفرخواست هویدا، به بدترین شکل ممکن تقبیح و تنقیص می‌کند. آیا به راستی اگر میلانی را بر کرسی قضاوت بنشانیم، می‌تواند از چنین اتهام روشنی چشم بپوشد و آن را حتی در کیفرخواست هم نیاورد؟ آیا اساساً سکوت و سانسور فردی مانند هویدا، می‌تواند دلیل بر برائت او از انواع اتهامات باشد؟ معلوم نیست نویسنده در کدامین محکمه، چنین رویه غیر عاقلانه‌ای را برای اثبات بی‌گناهی افراد سراغ دارد که آن را سنجه عدالت دادگاه انقلاب معرفی می‌کند! (معمای هویدا، فصلنامه پانزده خرداد، ش۴۵،ص ۹۸-۹۷) 🔹🔹🔹 www.Bonyadtarikhbook.ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
⁉️چرا امام دولت موقت بازرگان را پذیرفت؟/2 ✳️به مناسبت 15بهمن، سالروز آغاز به کار دولت موقت 🔹امام با اینکه نسبت به دید مثبتی نداشت؛ اما وقتی برخی خیابان ها را به نام دکتر مصدق نام گذاری کردند، اعتراضی ننمود. وقتی جلد اول «نهضت امام خمینی» را در نجف نوشتم، کتاب را قبل از چاپ خدمت امام بردم؛ با اینکه در مقدمه آن کتاب، مصدق را با عنوان «مصدق قهرمان» نامیدم، ایشان اعتراضی نکردند. منش ایشان چنین بود که اجازه می داد افراد خود به نتیجه برسند. بعد از فتح خرمشهر، امام به فرماندهان جنگ فرمود، اگر از خاک ایران خارج شد، وارد عراق نشوید چرا که سرباز عراقی امروز انگیزه ای ندارد؛ اما اگر ما وارد خاک عراق شویم او انگیزة مضاعفی برای دفاع کردن بدست خواهد آورد! امّا وقتی مسئولین نظامی نظر دیگری دادند و گفتند باید کار صدام را تمام کنیم، امام از نظر خود کوتاه آمد. یا وقتی اولین وارد آب‌های ایران شد، امام دستور حمله صادر فرمود اما چون مسئولین به این نتیجه رسیدند که این کار به صلاح نیست، امام اصرار بر نظر خود نکردند. این نکته مهمی بود که امام سعی می کرد هیچ استفاده‌ای از قدرت در اثبات نظر خود نکند. البته بدیهی است جایی که اساس را در خطر می دید، برخورد دیگری داشت. امام مانند سیاست‌مدارانی نبود که قبل از به قدرت رسیدن فراوان از مردم دم می زنند اما چون به قدرت می رسند، مردم را فراموش می کنند. 🔸امام را قبول نداشت و به او هم رأی نداد؛ اما وقتی که در انتخابات ریاست جمهوری رأی آورد، امام به افکار و آراء مردم احترام گذاشت، اگر چه می توانست از طریق اطرافیان و نزدیکان خود به مردم بفهماند که بنی صدر صلاحیت این کار را ندارد و مردم اگر می دانستند که نظر امام نسبت به او منفی است، بنی صدر پیروز انتخابات نمی شد؛ زیرا امام بر قلب ها حکومت داشت، اما فرصت می داد که مردم خود راه را انتخاب کنند. 🔹حضرت امام در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری بنی صدر جمله ای را فرمود که اهل نظر دریافتند که ایشان نسبت به بنی صدر ذهنیت دارد و آن این بود: «آقای بنی صدر بداند که حبّ الدنیا رأس کل خطیئه». پس از پیروزی انقلاب امام در یکی از سخنرانی‌هایش در جمله‌ای اشاره به ملی ـ مذهبی ها کرده بود که ، مدیر عامل وقت صدا و سیما، آن را سانسور کرد! امام می توانست او را به سادگی تنبیه و یا عزل کند اما در این مسئله تنها حرفی که زد این بود که به آقای قطب زاده بگویید یا سخنرانی من را از صدا و سیما پخش نکند، یا اگر پخش می کند، نکند! این روش حکومتی بنیانگذار نظام مقدس اسلامی بود که به منش حکومت های استبدادی هیچ شباهتی نداشت. لذا وقتی هم که در جریان دولت موقت اکثریت اعضای شورای انقلاب به آقای مهندس بازرگان نظر داشتند، امام به نظر آنها احترام گذاشت. باید در نظر گرفت که اگر آن روز امام اجازه نمی داد امثال بازرگان ها و بنی صدرها به قدرت برسند، امروز آنها در نظر ملت چهره هایی قهرمان تجلی می کردند که ما می پنداشتیم اگر کارها به دست آنها می افتاد، ایران گلستان می شد! بی شک اگر در آن روز این جریانات پیش نمی آمد و امثال بازرگان و بنی صدر به قدرت نمی رسیدند و ماهیت خود را بروز نمی دادند. امروز قدرت را در دست می گرفتند و نظام جمهوری اسلامی را و به چالش می کشیدند.(حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی، مصاحبه با مجله معارف، اسفند ‭1386‬) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
⁉️بنی صدر در نظر امام خمینی چگونه بود 🔰تاریخ نگار انقلاب اسلامی پاسخ می گویند 🔸امام را قبول نداشت و به او هم رأی نداد؛ اما وقتی که در انتخابات ریاست جمهوری رأی آورد، امام به افکار و آراء مردم احترام گذاشت، اگر چه می توانست از طریق اطرافیان و نزدیکان خود به مردم بفهماند که بنی صدر صلاحیت این کار را ندارد و مردم اگر می دانستند که نظر امام نسبت به او منفی است، بنی صدر پیروز انتخابات نمی شد؛ زیرا امام بر قلب ها حکومت داشت، اما فرصت می داد که مردم خود راه را انتخاب کنند. 🔹حضرت امام در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری بنی صدر جمله ای را فرمود که اهل نظر دریافتند که ایشان نسبت به بنی صدر ذهنیت دارد و آن این بود: «آقای بنی صدر بداند که حبّ الدنیا رأس کل خطیئه». پس از پیروزی انقلاب امام در یکی از سخنرانی‌هایش در جمله‌ای اشاره به ملی ـ مذهبی ها کرده بود که ، مدیر عامل وقت صدا و سیما، آن را سانسور کرد! امام می توانست او را به سادگی تنبیه و یا عزل کند اما در این مسئله تنها حرفی که زد این بود که به آقای قطب زاده بگویید یا سخنرانی من را از صدا و سیما پخش نکند، یا اگر پخش می کند، نکند! این روش حکومتی بنیانگذار نظام مقدس اسلامی بود که به منش حکومت های استبدادی هیچ شباهتی نداشت. لذا وقتی هم که در جریان دولت موقت اکثریت اعضای شورای انقلاب به آقای مهندس بازرگان نظر داشتند، امام به نظر آنها احترام گذاشت. باید در نظر گرفت که اگر آن روز امام اجازه نمی داد امثال بازرگان ها و بنی صدرها به قدرت برسند، امروز آنها در نظر ملت چهره هایی قهرمان تجلی می کردند که ما می پنداشتیم اگر کارها به دست آنها می افتاد، ایران گلستان می شد! بی شک اگر در آن روز این جریانات پیش نمی آمد و امثال بازرگان و بنی صدر به قدرت نمی رسیدند و ماهیت خود را بروز نمی دادند. امروز قدرت را در دست می گرفتند و نظام جمهوری اسلامی را و به چالش می کشیدند.(حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی، مصاحبه با مجله معارف،اسفند ١٣٨۶) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
✳️ مظلوم نمایی و تحریف تاریخی حربه تاریخ نگاران واشنگتن نشین در ترمیم چهره ◀️ به مناسبت ۱۸ فروردین سالروز اعدام انقلابی هویدا نخست وزیر محمدرضا پهلوی معمای هویدا یکی از آثار مورخ سلطنتی؛ عباس میلانی است که در آن تلاش کرده امیرعباس هویدا را از اتهامات ثابت شده تبرئه کند.به مناسب هجدهم فروردین سال‌روز اعدام امیرعباس هویدا؛ نقد بخشی از کتاب میلانی در خصوص وی را به مخاطبان محترم عرضه می‌کنیم: 🔹 با ورود به ماجرای قاچاق در سفارت ایران در فرانسه که طی آن هویدا، منصور و برخی دیگر از دیپلمات‌ها نقشی روشن در قاچاق ارز و طلا داشته و در این رابطه دستگیر شده‌اند، با بیانی بسیار هنرمندانه و ساختارمند، سعی کرده هویدا را از این اتهام- البته اثبات‌شده تاریخی- تبرئه و تطهیر کند. 🔸میلانی در فصل «زائر پاریس» به طور اشاره‌وار و در فصل «بازگشت به پاریس» به طور تفصیلی به موضوع قاچاق ارز و طلا توسط هویدا و منصور و دستگیری‌شان، وارد شده، با انبوهی از اتهام‌زنی‌های بی‌سند به اصحاب رسانه، سیاستمداران وقت، و ، و با تمسک به احتمالات فرضی باورناپذیر-که منشأیی غیر از تخیلات خودش ندارد- و از همه مهم‌تر با اتکا به اسناد وزارت خارجه فرانسه که فقط وی موفق به مشاهده آنها شده و به قول خودش اجازه عکس‌برداری از آنها هم نداشته، سعی در تبرئه هویدا از این اتهام آشکار دارد. 🔹نویسنده(میلانی) ابتدا تنها راه وصول به حقیقت در مورد پرونده قاچاق هویدا را اسناد وزارت خارجه فرانسه معرفی می‌کند و مدعی می‌شود که «برای من از همان آغاز مسجل بود که در این کلاف سردرگم، تنها با تکیه به آرشیو وزارت امور خارجه فرانسه می‌توان غث و سمین، و شایعه و واقعیت را از هم جدا کرد و چند و چون یکی از اتهامات دادگاه انقلاب علیه هویدا را به محک سنجش گذاشت.» اسنادی که البته باز به ادعای نویسنده «در پرونده‌ای جداگانه بایگانی است و برای مدت شصت سال بسته است.» 🔸نویسنده پس از آنکه همه اسناد و شواهد تاریخی و گزارشات مطبوعاتی را نادیده می‌گیرد و پس از آن‌که همه راه‌ها در کشف حقیقت در موضوع را منحصر به محتویات پرونده قاچاق ارز و در وزارت خارجه فرانسه می‌کند، مدعی می‌شود اجازه‌ای خاص برای مطالعه این اسناد یافته که البته سندی در این رابطه ارایه نمی‌دهد و از ارایه تصویر چنین اجازه ویژه‌ای پرهیز می‌کند! او آن‌گاه در مرحله بعدی، مدعی می‌شود در اجازه‌نامه‌ای که «بر حسب قانون ویژه آرشیو»، دریافت کرده بود، «تنها محدودیت و شرطی که قید شده بود، این بود که حق نخواهم داشت از هیچ کدام از این اسناد عکس‌برداری کنم.» 🔹همان‌گونه که مشاهده می‌شود او همه ابزار صحت‌سنجی را از محققین سلب می‌کند و خواننده را مرحله به مرحله در محدودیت قرار می‌دهد تا آنجا که راهی جز پذیرش روایت او از ماجرا باقی نماند. این است که نویسنده در گام بعدی با اعتماد به نفسی کامل مدعی می‌شود روایت خودش از ماجرا «یکسره مبتنی بر اسناد آرشیو وزارت امور خارجه فرانسه است.» و اینکه این روایت «در بیش و کم تمامی زمینه‌های اصلی، با آنچه تاکنون در این باب گفته و شنیده و پذیرفته شده، تفاوت اساسی دارد.» 🔸میلانی با تمسک به همین تمهیدات سست، مدعی می‌شود که «در هیچ جای این گزارش [پلیس فرانسه که در پرونده وزارت خارجه بود]، ذکری مستقیم یا غیر مستقیم از هویدا نیست.» 🔹آخرین مستمسک میلانی در اثبات بی‌گناهی هویدا، «مظلوم‌نمایی» و «تحریف تاریخی» است. به گونه‌ای که نویسنده با ادعایی غیر واقعی، سکوت هویدا در نقل خاطرات مربوط به ماجرای پاریس و مسکوت گذاشتن آن در انتشار یادداشت‌های پاریس- به سال 1345- را نشانه نجابت و دوراندیشی هویدا می‌پندارد و معتقد است «[هویدا] می‌خواست با سکوت خود، سدی در برابر آوار شایعات برآورد.» 🔸نویسنده با مسکوت گذاشتن تکذیبیه غیر قابل پذیرش هویدا، در تبرئه خودش، و هویدا را دلیلی بر اثبات بی‌گناهی او می‌گیرد و دادگاه انقلاب را به واسطه گنجاندن اتهام قاچاق ارز و مواد مخدر، در کیفرخواست هویدا، به بدترین شکل ممکن تقبیح و تنقیص می‌کند. آیا به راستی اگر میلانی را بر کرسی قضاوت بنشانیم، می‌تواند از چنین اتهام روشنی چشم بپوشد و آن را حتی در کیفرخواست هم نیاورد؟ آیا اساساً سکوت و سانسور فردی مانند هویدا، می‌تواند دلیل بر برائت او از انواع اتهامات باشد؟ معلوم نیست نویسنده در کدامین محکمه، چنین رویه غیر عاقلانه‌ای را برای اثبات بی‌گناهی افراد سراغ دارد که آن را سنجه عدالت دادگاه انقلاب معرفی می‌کند! (معمای هویدا، فصلنامه پانزده خرداد، ش۴۵،ص ۹۸-۹۷) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
برخورد خشونت‌آمیز با تظاهرکنندگان؟! پاسخ مورخ خبیر انقلاب اسلامی به شش پرسش چالشی پیرامون فتنه 88 / 4 برخورد خشونت‌آمیز نیروهای انتظامی و بسیجی با تظاهرکنندگان را چگونه می‌توان توجیه کرد؟ 🔹1. ادعای خشونت، از شایعه‌سازی‌ها، سیاه‌نمایی‌ها و جنگ روانی بود که ضد نظـام جمهوری اسلامی به راه انداختند و لیستی از قربانیان ساختگی خشونت به نمایش گذاشتند، مانند ، و... که مایه رسوایی بیشتر منافقان جدید و همدستان آن‌ها گردید. 🔸2. نقش در ایجاد خشونت برای بدنام کردن و به زیر سؤال بردن نیروهای بسیجی و ، انتظامی و نظام جمهوری اسلامی را نباید از نظر دور داشت، برخی رویدادها و جریان‌هایی که در آشوب‌های خیابانی اتفاق افتاد، نشان از این واقعیت دارد که عناصر مرموز و چهره‌های ناآشنایی به نام نیروهای بسیجی و انتظامی به خشونت‌هایی دست زدند و وحشی‌گری‌ها کردند. چنان که در روز 15 خرداد 42 که مردم تهران در راه حمایت از امام به پا خاسته و به دستگیری ایشان اعتراض داشتند، شماری از عناصر نفوذی ساواک با لباس مشکی و با شعار با تظاهرکنندگان همراه شدند و به جنایاتی دست زدند. این شگرد کهنه و زنگ‌زده عوامل بیگانه در حوادث اخیر نیز بار دیگر تکرار شد؛ از جیره‌خواران و مأموران برخی از سفارتخانه‌ها بودند که به یک کرشمه دو کار می‌کردند، به نام نیروهای بسیجی و حزباللّهی به وحشی‌گری‌هایی دست می‌زدند تا این را بدنام کنند و دیگر این‌که با تشدید خشونت و رفتار غیرانسانی درگیری‌ها را شدت بخشیده و گسترش دادند. 🔹3. تندروی‌هایی از سوی افراد ساخته نشده و ناپخته در میان نیروهای انتظامی و امنیتی دیده شد. بی‌تردید کسانی که مسئولیت امنیت جامعه را بر دوش دارند، همگی از افراد تربیت شده به آداب اسلامی و موازین اخلاقی نیستند و نمیتوان انتظار داشت که در برخورد با آشوب‌گران و فتنه‌جویان بتوانند طبق موازین قانونی رفتار کنند و هیچگونه خطایی از آن‌ها سرنزند. 🔸4. برخی برخوردها گریزناپذیر بود. نمی‌توان انتظار داشت نیروهایی که حافظ جان و مال و امنیت شهروندان هستند، آن گاه که وحشی‌گری‌ها، آتش‌سوزی‌ها، تخریب اماکن عمومی و تجاوز به جان، ناموس و مال مردم از سوی آشوبگران را شاهد هستند، به نوازش اراذل و اوباش بپردازند، بنابراین، ناگزیرند جدّی و قاطع برخورد کنند و در این برخورد جدّی ممکن است خدای ناخواسته فاجعه جبران‌ناپذیری پیش بیاید که اجتناب‌ناپذیر است. 🔹همین مشکل را در اداره زندان‌ها به ویژه در برهه‌ای که شمار زیادی به زندان‌ها گسیل می‌شوند، می‌توان دید که خواه ناخواه، کنترل از دست مسئولان خارج شده و چه بسا حادثه ناگواری ممکن است روی دهد. ما نمی‌گوییم باید از کنار هرگونه اعمال غیرقانونی و تخلفات - چه عمدی و چه اتفاقی - گذشت و آن را نادیده گرفت. اما راه علاج آن نامه‌پراکنی‌ها و تهیه خوراک تبلیغاتی برای دشمن نیست. 🔸انسانی که مغرض و مریض نباشد، آن گاه که از رفتاری خشونت‌آمیز، غیرقانونی و غیراخلاقی خبردار می‌شود، جار نمی‌زند و معرکه نمی‌گیرد، بلکه از راه قانونی و ارتباط با مراجع ذی ربط می‌کوشد که با بی‌قانونی‌ها و قانون‌شکنی‌ها مقابله کند. این‌هایی که دنبال این هستند خبر ناگواری را به دست آورند و بدون کوچکترین تحقیق و بررسی روی صدق و کذب شنیده‌ها، آن را در بوق و کرنا بدمند و روی آن معرکه بگیرند، دل‌سوز ملّت، کشور، انقلاب و نظام نیستند و هدف‌شان رویارویی با قانون شکنی نیست، آن‌ها درد دیگری دارند و آن درد قدرت، و شهوت مقام و منصب است. بگذریم از گروهک‌های ورشکست‌های که امروز از آزادی و دموکراسی فراوان دم می‌زنند، لیکن اگر خدای ناخواسته روزی به قدرت دست یابند، خون مخالفان خود را در شیشه می‌کنند، قلم‌ها را می‌شکنند و هر صدای مخالفی را در سینه خفه می‌کنند، همانطور كه در گذشته در برخی از مقاطع که به مقامی دست یافتند، با و اندیشه‌ها و دیدگاه‌های دیگران روی فالانژها را سپید کردند که شرح آن مجال دیگری می‌خواهد. 🔹مگر فراموش كرده‌ایم كه همین جریان‌ها در انتخابات دوم خرداد سال 76 نیز روی داد و عده‌ای روی كار آمدن و را نشان از دیكتاتوری و فضای بسته دولت آقای عنوان میكردند، حالا چه شده همه در یك جبهه قرار گرفتند؟! منبع: انقلاب اسلامی؛ پرسش‌ها و پاسخ‌ها، صص220-218 🔊 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
⁉️بنی صدر در نظر امام خمینی چگونه بود 🔰تاریخ نگار انقلاب اسلامی پاسخ می گویند 🔸امام را قبول نداشت و به او هم رأی نداد؛ اما وقتی که در انتخابات ریاست جمهوری رأی آورد، امام به افکار و آراء مردم احترام گذاشت، اگر چه می توانست از طریق اطرافیان و نزدیکان خود به مردم بفهماند که بنی صدر صلاحیت این کار را ندارد و مردم اگر می دانستند که نظر امام نسبت به او منفی است، بنی صدر پیروز انتخابات نمی شد؛ زیرا امام بر قلب ها حکومت داشت، اما فرصت می داد که مردم خود راه را انتخاب کنند. 🔹حضرت امام در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری بنی صدر جمله ای را فرمود که اهل نظر دریافتند که ایشان نسبت به بنی صدر ذهنیت دارد و آن این بود: «آقای بنی صدر بداند که حبّ الدنیا رأس کل خطیئه». پس از پیروزی انقلاب امام در یکی از سخنرانی‌هایش در جمله‌ای اشاره به ملی ـ مذهبی ها کرده بود که ، مدیر عامل وقت صدا و سیما، آن را سانسور کرد! امام می توانست او را به سادگی تنبیه و یا عزل کند اما در این مسئله تنها حرفی که زد این بود که به آقای قطب زاده بگویید یا سخنرانی من را از صدا و سیما پخش نکند، یا اگر پخش می کند، نکند! این روش حکومتی بنیانگذار نظام مقدس اسلامی بود که به منش حکومت های استبدادی هیچ شباهتی نداشت. لذا وقتی هم که در جریان دولت موقت اکثریت اعضای شورای انقلاب به آقای مهندس بازرگان نظر داشتند، امام به نظر آنها احترام گذاشت. باید در نظر گرفت که اگر آن روز امام اجازه نمی داد امثال بازرگان ها و بنی صدرها به قدرت برسند، امروز آنها در نظر ملت چهره هایی قهرمان تجلی می کردند که ما می پنداشتیم اگر کارها به دست آنها می افتاد، ایران گلستان می شد! بی شک اگر در آن روز این جریانات پیش نمی آمد و امثال بازرگان و بنی صدر به قدرت نمی رسیدند و ماهیت خود را بروز نمی دادند. امروز قدرت را در دست می گرفتند و نظام جمهوری اسلامی را و به چالش می کشیدند.(حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی، مصاحبه با مجله معارف،اسفند ١٣٨۶) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
برخورد خشونت‌آمیز با تظاهرکنندگان؟! پاسخ مورخ خبیر انقلاب اسلامی به شش پرسش چالشی پیرامون فتنه 88 / 4 برخورد خشونت‌آمیز نیروهای انتظامی و بسیجی با تظاهرکنندگان را چگونه می‌توان توجیه کرد؟ 🔹1. ادعای خشونت، از شایعه‌سازی‌ها، سیاه‌نمایی‌ها و جنگ روانی بود که ضد نظـام جمهوری اسلامی به راه انداختند و لیستی از قربانیان ساختگی خشونت به نمایش گذاشتند، مانند ، و... که مایه رسوایی بیشتر منافقان جدید و همدستان آن‌ها گردید. 🔸2. نقش در ایجاد خشونت برای بدنام کردن و به زیر سؤال بردن نیروهای بسیجی و ، انتظامی و نظام جمهوری اسلامی را نباید از نظر دور داشت، برخی رویدادها و جریان‌هایی که در آشوب‌های خیابانی اتفاق افتاد، نشان از این واقعیت دارد که عناصر مرموز و چهره‌های ناآشنایی به نام نیروهای بسیجی و انتظامی به خشونت‌هایی دست زدند و وحشی‌گری‌ها کردند. چنان که در روز 15 خرداد 42 که مردم تهران در راه حمایت از امام به پا خاسته و به دستگیری ایشان اعتراض داشتند، شماری از عناصر نفوذی ساواک با لباس مشکی و با شعار با تظاهرکنندگان همراه شدند و به جنایاتی دست زدند. این شگرد کهنه و زنگ‌زده عوامل بیگانه در حوادث اخیر نیز بار دیگر تکرار شد؛ از جیره‌خواران و مأموران برخی از سفارتخانه‌ها بودند که به یک کرشمه دو کار می‌کردند، به نام نیروهای بسیجی و حزباللّهی به وحشی‌گری‌هایی دست می‌زدند تا این را بدنام کنند و دیگر این‌که با تشدید خشونت و رفتار غیرانسانی درگیری‌ها را شدت بخشیده و گسترش دادند. 🔹3. تندروی‌هایی از سوی افراد ساخته نشده و ناپخته در میان نیروهای انتظامی و امنیتی دیده شد. بی‌تردید کسانی که مسئولیت امنیت جامعه را بر دوش دارند، همگی از افراد تربیت شده به آداب اسلامی و موازین اخلاقی نیستند و نمیتوان انتظار داشت که در برخورد با آشوب‌گران و فتنه‌جویان بتوانند طبق موازین قانونی رفتار کنند و هیچگونه خطایی از آن‌ها سرنزند. 🔸4. برخی برخوردها گریزناپذیر بود. نمی‌توان انتظار داشت نیروهایی که حافظ جان و مال و امنیت شهروندان هستند، آن گاه که وحشی‌گری‌ها، آتش‌سوزی‌ها، تخریب اماکن عمومی و تجاوز به جان، ناموس و مال مردم از سوی آشوبگران را شاهد هستند، به نوازش اراذل و اوباش بپردازند، بنابراین، ناگزیرند جدّی و قاطع برخورد کنند و در این برخورد جدّی ممکن است خدای ناخواسته فاجعه جبران‌ناپذیری پیش بیاید که اجتناب‌ناپذیر است. 🔹همین مشکل را در اداره زندان‌ها به ویژه در برهه‌ای که شمار زیادی به زندان‌ها گسیل می‌شوند، می‌توان دید که خواه ناخواه، کنترل از دست مسئولان خارج شده و چه بسا حادثه ناگواری ممکن است روی دهد. ما نمی‌گوییم باید از کنار هرگونه اعمال غیرقانونی و تخلفات - چه عمدی و چه اتفاقی - گذشت و آن را نادیده گرفت. اما راه علاج آن نامه‌پراکنی‌ها و تهیه خوراک تبلیغاتی برای دشمن نیست. 🔸انسانی که مغرض و مریض نباشد، آن گاه که از رفتاری خشونت‌آمیز، غیرقانونی و غیراخلاقی خبردار می‌شود، جار نمی‌زند و معرکه نمی‌گیرد، بلکه از راه قانونی و ارتباط با مراجع ذی ربط می‌کوشد که با بی‌قانونی‌ها و قانون‌شکنی‌ها مقابله کند. این‌هایی که دنبال این هستند خبر ناگواری را به دست آورند و بدون کوچکترین تحقیق و بررسی روی صدق و کذب شنیده‌ها، آن را در بوق و کرنا بدمند و روی آن معرکه بگیرند، دل‌سوز ملّت، کشور، انقلاب و نظام نیستند و هدف‌شان رویارویی با قانون شکنی نیست، آن‌ها درد دیگری دارند و آن درد قدرت، و شهوت مقام و منصب است. بگذریم از گروهک‌های ورشکست‌های که امروز از آزادی و دموکراسی فراوان دم می‌زنند، لیکن اگر خدای ناخواسته روزی به قدرت دست یابند، خون مخالفان خود را در شیشه می‌کنند، قلم‌ها را می‌شکنند و هر صدای مخالفی را در سینه خفه می‌کنند، همانطور كه در گذشته در برخی از مقاطع که به مقامی دست یافتند، با و اندیشه‌ها و دیدگاه‌های دیگران روی فالانژها را سپید کردند که شرح آن مجال دیگری می‌خواهد. 🔹مگر فراموش كرده‌ایم كه همین جریان‌ها در انتخابات دوم خرداد سال 76 نیز روی داد و عده‌ای روی كار آمدن و را نشان از دیكتاتوری و فضای بسته دولت آقای عنوان میكردند، حالا چه شده همه در یك جبهه قرار گرفتند؟! منبع: انقلاب اسلامی؛ پرسش‌ها و پاسخ‌ها، صص220-218 🔊 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
⁉️بنی صدر در نظر امام خمینی چگونه بود 🔰تاریخ نگار انقلاب اسلامی پاسخ می گویند 🔸امام را قبول نداشت و به او هم رأی نداد؛ اما وقتی که در انتخابات ریاست جمهوری رأی آورد، امام به افکار و آراء مردم احترام گذاشت، اگر چه می توانست از طریق اطرافیان و نزدیکان خود به مردم بفهماند که بنی صدر صلاحیت این کار را ندارد و مردم اگر می دانستند که نظر امام نسبت به او منفی است، بنی صدر پیروز انتخابات نمی شد؛ زیرا امام بر قلب ها حکومت داشت، اما فرصت می داد که مردم خود راه را انتخاب کنند. 🔹حضرت امام در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری بنی صدر جمله ای را فرمود که اهل نظر دریافتند که ایشان نسبت به بنی صدر ذهنیت دارد و آن این بود: «آقای بنی صدر بداند که حبّ الدنیا رأس کل خطیئه». پس از پیروزی انقلاب امام در یکی از سخنرانی‌هایش در جمله‌ای اشاره به ملی ـ مذهبی ها کرده بود که ، مدیر عامل وقت صدا و سیما، آن را سانسور کرد! امام می توانست او را به سادگی تنبیه و یا عزل کند اما در این مسئله تنها حرفی که زد این بود که به آقای قطب زاده بگویید یا سخنرانی من را از صدا و سیما پخش نکند، یا اگر پخش می کند، نکند! این روش حکومتی بنیانگذار نظام مقدس اسلامی بود که به منش حکومت های استبدادی هیچ شباهتی نداشت. لذا وقتی هم که در جریان دولت موقت اکثریت اعضای شورای انقلاب به آقای مهندس بازرگان نظر داشتند، امام به نظر آنها احترام گذاشت. 🔸باید در نظر گرفت که اگر آن روز امام اجازه نمی داد امثال بازرگان ها و بنی صدرها به قدرت برسند، امروز آنها در نظر ملت چهره هایی قهرمان تجلی می کردند که ما می پنداشتیم اگر کارها به دست آنها می افتاد، ایران گلستان می شد! بی شک اگر در آن روز این جریانات پیش نمی آمد و امثال بازرگان و بنی صدر به قدرت نمی رسیدند و ماهیت خود را بروز نمی دادند. امروز قدرت را در دست می گرفتند و نظام جمهوری اسلامی را و به چالش می کشیدند.(حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی، مصاحبه با مجله معارف،اسفند ١٣٨۶) 🆔 @Bonyadtarikh