eitaa logo
کتب و آثار مؤسسه فقهی ذکر
721 دنبال‌کننده
168 عکس
20 ویدیو
39 فایل
🔰در محضر حضرت استاد شب زنده دار«دام ظله» 👤 ارتباط : @mahmodkh1369 🌐 تارنما: Www.Feghahat.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠تفاوتهای تنزیل و حکومت 🔰حضرت «دام ظله»: ✅دو تفاوت عمده بین تنزیل و حکومت وجود دارد: 1️⃣ عدم اشتراط نظارت در تنزیل: معمول بزرگان می فرمایند: در باب حکومت، دلیل حاکم باید ناظر به دلیل محکوم باشد و در صدد توضیح و بیان جهتی از محکوم مانند موضوع، محمول، نسبت و مانند آن باشد. اما در تنزیل چنین چیزی شرط نیست. 2️⃣عدم اسراء حکم در تنزیل: در باب تنزیل خصوصا مصداق متیقن تنزیل – که واژه «بمنزله» استفاده شده است- بین منزّل و منزّل علیه دوئیت وجود دارد. یعنی منزِّل خود اعتراف می کند که منزَّل غیر از منزَّل علیه است اما در عین حال آن را نازل منزله آن قرار می دهد یعنی می گوید همان حکمی که در منزَّل علیه وجود دارد در منزَّل نیز وجود دارد. علت این است که تنزیل شیئی منزله خودش غلط است همان طور که تشکیل قضیه تنزیل در صورت وحدت منزَّل و منزَّل علیه غلط است، چون در تشکیل قضیه باید موضوع و محمول متفاوت باشند برخلاف باب حکومت. جمله «ولد العالم عالم» به این معناست که ولد عالم مصداق عالم است اگر چه در لب و ثبوت دوئیت دارند و به همین دلیل متکلم ناچار شده توضیح دهد و آنها را متحد بداند. برخلاف باب تنزیل که متکلم اعتراف می کند منزَّل و منزَّل علیه مغایر یکدیگر هستند. بر این مطلب اثر دیگری بار می شود و آن این که در باب حکومت اسراء حکم و تعدد حکم نداریم بلکه همان حکم حاکم در محکوم نیز بار می شود اما در تنزیل دو حکم و دو جعل وجود دارد. حکم منزَّل علیه شامل حکم منزَّل نمی شود. از اول هم در مراد جدی نبوده بلکه بعد از تنزیل شارع یکی را نازل منزله دیگری قرار می دهد. در حالی که در حکومت مراد مولی این است که محکوم از ابتدا حکم حاکم را داشته است. با توجه به بیانات می توان گفت اصلا باب تنزیل ارتباطی به باب حکومت ندارد و حتی در برخی موارد هم با هم تصادق ندارند. بنابراین مواردی را که بزرگان فرموده اند تنزیل اثر حکومت دارد در واقع تنزیل نیست بلکه حکومت تنزیلیه است و گرنه در مورد مثال قدر متیقن تنزیل یعنی «ماء الحمام بمنزله الماء الجاری» هیچ کس قائل به حکومت نشده است. ✅نتیجه این که تنزیل دو قسم است: 1️⃣ تنزیل اثباتی که با واژه «بمنزله» استعمال می شود. این نوع تنزیل هیچ ربطی به باب حکومت ندارد. مرحوم سید نیز که تنزیل را در مقابل حکومت، ورود و تزاحم قرار داده است مثال «التیمم بمنزلة الوضوء» را ذکر کرده است. 2️⃣ تنزیل ثبوتی که به نحو هوهویت است و تنزیل حقیقی نیست بلکه حکومت تنزیلی است. 📚 برگرفته از دروس خارج اصول استاد 🔗 @book_feghahat
📚 آثار جدید منتشر شده حضرت استاد «دام ظله»: 🔻رجال: 📗بررسی کتاب اشعثیات 🔻اصول: 📗اصول عملیه(تخییر) 🔻 اخلاق: 📗آیین علم آموزی 🔸سفارش و تهیه کتاب: می توانید از طریق روشهای زیر کتب را تهیه فرمائید: 👤 هماهنگی از طریق ادمین کانال (جهت ارسال پستی): @mahmodkh1369 📮آدرس: قم ، بلوار سمیه ، خیابان شهیدین، پلاک 14، مدرسه علمیه آل یاسین علیهم السلام، زیر زمین، مرکز پژوهشی ذکر 🔗 @book_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 وقوع راوی در کتاب کامل الزیارت (ابن قولویه) 🔰حضرت «دام ظله»: 🔻 در رابطه با کتاب و مدلول عبارتی که در مقدمه این کتاب آمده، حداقل وجود دارد: 1️⃣ مبنای اول این است که تمام کسانی که در اسناد کامل الزیارات واقع شده اند از ثقات اند که مبنای شیخ ره همین است. (وسائل الشیعة، ج30، ص 202) محقق خویی ره نیز تا اواخر عمر شریفش به این مبنا معتقد بود، (معجم رجال، ج1، ص50) ولی بعداً از این مبنا عدول نمود. 2️⃣ مبنای دوم این است که تنها مشایخ بلا واسطه ی ابن قولویه مشمولِ این توثیق هستند. مبنایی که محقق ره در اواخر عمر به آن عدول نمود، همین مبنا است. (منهاج المصباح (التجارة)، ج 1، ص 461) 3️⃣ مبنای سوم این است که شهادتِ ابن قولویه در مقدمه ی کتابش به این معناست که در هر باب از ابواب این کتاب حداقل یک حدیث صحیح و معتبر وجود دارد. به عبارت دیگر عناوین هر باب در این کتاب که متخذ از احادیث آن باب است، حجت است و از معصوم ع صادر شده است. این مبنا را آیت الله شیخ جواد ره بعد از عدول از مبنای اول اختیار نموده است. (قبسات من علم الرجال، ج 1، ص 91) 4️⃣ مبنای چهارم این است که شهادت ابن قولویه به این معناست که ایشان می گوید: روایات این کتاب را چون در کتب معتبر و مهم محدثان بزرگ و مورد اعتماد ذکر شده است، در این کتاب جمع آوری کرده ام. ظاهرا آیت الله (دام ظله) معتقد به این مبنا هستند. (قاعده لا ضرر و لا ضرار، ص 21 ـ 22) 5️⃣ مبنای پنجم و مورد قبول (استاد ) این است که ابن قولویه واسطه های بین خودش و منابعی که این روایات را از آن اخذ کرده است توثیق می کند، اما از آن کتابِ منبع به بعد را نه. به عبارت دیگر ابن قولویه می خواهد بگوید: «من شهادت می دهم که از ناحیه ی من تا آن منبع حدیثی، همه ی افراد ثقه هستند، اما از آن منبع تا معصوم (ع) را خودتان بررسی کنید». طبق این مبنا علاوه بر مشایخ بلا واسطه ی ابن قولویه، افراد دیگری که در سند ایشان تا منبع حدیثی قرار گرفته اند نیز توثیق می شوند. گاهی بین ابن قولویه و منبع حدیثی سه نفر واسطه هستند، گاهی دو نفر و گاهی یک نفر. 📚 برگرفته از دروس خارج فقه حضرت استاد (سال 1397) 🔗 @book_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📷 | 🔰خادم اسلام 💠حضرت استاد شب زنده دار"دام ظله": یکی از چهره‌هایی که حقیقتاً خادم اسلام بود مرحوم شهید مطهری رضوان‌الله علیه بود که این سرمایه‌ی بزرگ را افراد نابخرد و کسانی که در فهم اسلام اعوجاج داشتند از این جامعه گرفتند، خدای متعال ان شاء‌الله آن بزرگوار را با اولیائش محشور فرماید. 🔗 @pand_saadat
✳️ فرمایشات حضرت استاد شب زنده‌دار «دام ظله» به مناسبت شهادت حضرت امام صادق علیه السلام 🟢 حضرت آیت الله شب زنده‌دار«دام ظله» در ابتدای درس خارج فقه (1402/02/25) فرمودند:👇👇👇👇👇👇👇👇
در آستانه شهادت جانسوز مولایمان رئیس مذهب امام به حق ناطق،‌ جعفر بن محمد الصادق صلوات الله علیهما هستیم. این شهادت جانسوز را خدمت حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه و فاطمه معصومه علیها السلام و همه شیعیان و موالیان آن بزرگواران و شما گرامیان تسلیت عرض می‌کنیم و امیدواریم که خدای متعال به ما توفیق خدمت به این بزرگوار را که ناشر احکام و معارف الهیه هستند ان شاء‌الله عنایت بفرماید و شاکر این نعمت قرار بدهد که این توفیق را نصیب فرموده است که در زندگی از کسانی باشیم که با کلمات آن بزرگوار و آباء گرام و ابناء گرامش محشور هستیم، بحث می‌کنیم، استفاده می‌کنیم و ان شاء الله استنابه می‌کنیم. این صلوات خاصه آن بزرگوار را خدمت‌شان تقدیم عرض می‌کنیم. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خَازِنِ الْعِلْمِ الدَّاعِي إِلَيْكَ بِالْحَقِّ النُّورِ الْمُبِينِ اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ كَلَامِكَ وَ وَحْيِكَ وَ خَازِنَ عِلْمِكَ وَ لِسَانَ تَوْحِيدِكَ وَ وَلِيَّ أَمْرِكَ وَ مُسْتَحْفِظَ دِينِكَ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيَائِكَ وَ حُجَجِكَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيد. امام صادق سلام الله علیه حسب آنچه که در روضه کافی به دو سند نقل شده است یک رساله و منشور خطاب به شیعیان و موالیان‌شان نوشته‌اند که به حسب آنچه که در آن رساله هست رسم شیعیان این بود که هر روز بعد از نماز صبح این منشور را مرور می‌کردند و در مساجد و مصلاهای خودشان به شکل یک تابلویی آویزان می‌کردند و بعد از فراغ از نماز به آن مراجعه می‌کردند. بسیار رساله مهمی است که در حقیقت حضرت سلام الله علیه راه و روش عبور از مشاکل شیعه که به خصوص در آن زمان‌ها خصوص بسیار بوده است، راهنمایی فرمودند. نکات بسیار مهمی در آن رساله شریفه هست من بسنده می‌کنم به همان جملات اولش که به خصوص برای طلاب مدرسه آن بزرگوار توجه به این نکات خیلی مهم است. «أَنَّهُ كَتَبَ بِهَذِهِ الرِّسَالَةِ إِلَى أَصْحَابِهِ وَ أَمَرَهُمْ بِمُدَارَسَتِهَا وَ النَّظَرِ فِيهَا وَ تَعَاهُدِهَا وَ الْعَمَلِ بِهَا..» که حضرت خواستند این مطلب را «فَكَانُوا يَضَعُونَهَا فِي مَسَاجِدِ بُيُوتِهِمْ فَإِذَا فَرَغُوا مِنَ الصَّلَاةِ نَظَرُوا فِيهَا.» بعد بیان حضرت این است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ * أَمَّا بَعْدُ فَاسْأَلُوا رَبَّكُمُ الْعَافِيَةَ»‌ خب انسان همیشه در معرض خطر است، و مهم‌ترین چیز این است که ما از خدای متعال بخواهیم که عافیت به ما عطا کند که در نهایت امر ان شاء‌الله با عافیت از دنیا رخت بربندیم. «وَ عَلَيْكُمْ بِالدَّعَةِ وَ الْوَقَارِ وَ السَّكِينَةِ» از موالیان‌و شیعیان‌ می‌خواهند که شما که در بین مردم زندگی می‌کنید این اموری که شأن شما را پایین می‌آورد، ارزشمندی شما را در چشم‌ها می‌کاهد، این‌ها را کنار بگذارید، و وقار و سکینه و طمأنینه در خودتان را ایجاد کنید. و بعد می‌فرماید «وَ عَلَيْكُمْ بِالْحَيَاءِ وَ التَّنَزُّهِ عَمَّا تَنَزَّهَ عَنْهُ الصَّالِحُونَ قَبْلَكُمْ» بر شما باد که دوری بجویید از آنچه که صالحون قبل شما از آن امور دوری می‌جستند. اموری که با زیّ شیعه بودن و موالی اهل‌ّبیت بودن و طلبه بودن و روحانی بودن و حوزوی بودن نمی‌سازد، حضرت می‌فرمایند که از این‌ها دوری بکنید. بعد «وَ عَلَيْكُمْ بِمُجَامَلَةِ أَهْلِ الْبَاطِلِ» در آن زمان ها،و در زمانه ما هم که روشن است که اهل باطل خیلی مجامله داریم، حالا واکنش این طرف باید چه جور باشد؟ و چگونه با آن‌ها تعامل کند. حضرت در این جا راهنمایی فرمودند. «وَ عَلَيْكُمْ بِمُجَامَلَةِ أَهْلِ الْبَاطِلِ تَحَمَّلُوا الضَّيْمَ مِنْهُمْ»‌ بالاخره این آزارها و اذیت‌هایی که از آن‌ها می‌رسد به شما این را باید تحمل بکنید «وَ إِيَّاكُمْ وَ مُمَاظَّتَهُمْ» کاری نکنید که آن‌ها را به سر لجبازی و امثال ذلک در بیاورید «دِينُوا فِيمَا بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ إِذَا أَنْتُمْ جَالَسْتُمُوهُمْ وَ خَالَطْتُمُوهُمْ وَ نَازَعْتُمُوهُمُ الْكَلَامَ» می‌فرماید «فَإِنَّهُ لَا بُدَّ لَكُمْ مِنْ مُجَالَسَتِهِمْ» شما چاره‌ای ندارید با آن‌ها زندگی می‌کنید. بنابراین می‌فرمایند که همان مراسم و ضوابط تقیه را مراعات کنید. در ادامه می‌فرمایند این دشمنانان این گونه نیست که با شما سازش داشته باشند و اگر مجال پیدا بکنند این‌ها با شما مخاصمه خواهند کرد،‌ یعنی دشمن را کم نگیرید، حواس‌تان باشد که خیال نکنید حالا اگر به ظاهر یک وقتی لبخندی می‌زنند، روی خوشی نشان می‌دهند این واقعیت دارد. من توصیه می‌کنم عزیزان ان شاء‌الله این رساله را که در روضه کافی هست مراجعه بفرمائید. 1402/02/25 🆔 @pand_saadat
الكافي.حدیث امام صادق علیه السلام.pdf
300.7K
متن رساله ای که حضرت «دام ظله» توصیه به مطالعه آن فرمودند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الإمَامُ الصَّادِق، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الوَصِيُّ النَّاطِق، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْفَائِقُ الرَّائِق 🔹الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : ▫️إنَّ الرَّجُلَ يُذنِبُ الذَّنبَ فَيُحرَمُ صلاةَ اللَّيلِ، و إنَّ العَمَلَ السَّيِّءَ أسرَعُ في صاحِبِهِ مِن السِّكِّينِ في اللَّحمِ 📖 الكافي : ۲/۲۷۲/۱۶ . 🔗 @book_feghahat
💠 دوران امر بین زیاده و نقیصه 🔰حضرت «دام ظله»: 🔹 در جایی که دو نقل از یک روایت داریم، که یکی مشتمل بر عبارتی بیشتر است، کدام نقل مقدم می‌شود؟ 1️⃣ مرحوم خویی (ره): اصل عدم زیاده است و لذا باید نقل مشتمل بر زیاده را مقدّم کرد. 👈🏻 دلیل: انسان در اثر سهو و نسیان معمولا چیزی را فراموش می‌کند که بگوید، نه اینکه چیزی را از ذهنش اضافه کند، اضافه کردن اتفاق نادری است. لذا ناقل نقیصه، آن زیادی را فراموش کرده و اینگونه نیست که شهادت سلبی بدهد و بگوید حضرت (ع) مطلب اضافی را نفرموده‌اند. بعید است که ثقه ای چیزی را فراموش کند و از خودش اضافه کند، اما فراموش و حذف مطالب چنین مئونه‌ای ندارد. لذا عقلا در این موارد قول مشتمل بر زیاده را ترجیح می‌دهند. (موسوعة مرحوم خویی 3: 99، مصباح الهدی 2: 200) 2️⃣ مرحوم نائینی (ره): اصل عدم زیاده است، الا در یک مورد 👈🏻 یعنی اگر آن زیاده از چیزهایی است که به دلیل وجود اشباه و نظایر، خود به خود به زبان می آید، مثل قید «في الإسلام» در حدیث «لا ضرر» که گفته می‌شود ممکن است به خاطر وجود ترکیب‎های مشابه فراوان از قبیل «لَا رَهْبَانِيَّةَ فِي الْإِسْلَام‏»، «لَا صَرُورَةَ فِي الْإِسْلَام‏» یا «لَا حِلْفَ فِي الْإِسْلَام‏» به ذهن راوی آمده باشد، اصل جاری نیست؛ اما اگر زیاده چنین ویژگی نداشته باشد، باید بنا را بر عدم زیاده گذاشت. (منیة الطالب 2: 192) 🔸اشکال امام خمینی (ره) به نظریه اول و دوم: این استدلال نهایتا باعث ایجاد ظنّ می‌شود و در امور مهمی مانند دادگاه‌ها چنین سیره‌ای ندارند. به همین دلیل اگر دو دسته ثقه شهادت بدهند میّت اموال خاصی از خودش را در زمان حیاتش وقف کرده، اما دسته دیگر بگوید علاوه بر آن اموال، چیزهای دیگری هم جزء موقوفات بوده، دادگاه قبول نمی‌کند. 3️⃣ امام خمینی (ره): هیچ یک از اصل عدم زیاده و اصل عدم نقیصه مقدم نمی‌شود. (الخلل في الصلاة، ص 226) ✅ نظر مختار نظریه است؛ زیرا عقلایی بودن این قاعده در موارد احتجاجات ثابت نیست و محرز نیست عقلاء در چنین مواردی به اصل عدم زیاده رکون کنند و همانطور که امکان دارد جملاتی کم شده باشد، احتمال دارد به اشتباه جملاتی توسط نساخ تکرار و اضافه شده باشد. 📚 برگرفته از دروس خارج فقه حضرت استاد (سال 1397) 🔗 @book_feghahat
📚 آثار منتشر شده حضرت استاد «دام ظله»: 📌نام کتاب: « پندهای سعادت » جلد اول سلسله درس های اخلاق آیت الله محمد مهدی شب زنده دار«دام ظله» 🔷 توضیحات: مجموعه ی حاضر، سلسله درس های اخلاق و دغدغه های حضرت است که در سال های اخیر بیان شده است. محور سخنرانی ایشان، آیات و روایات اخلاقی و بیان حکایاتی شنیدنی از سیره‌ی علمای بزرگ شیعه است که برای مشتاقان معارف الهی خواندنی خواهد بود. این مجموعه شامل چهل و سه درس است که در چهار فصل تنظیم شده و درپایان کتاب مجموعهای از کلمات قصار استاد که از متن سخنرانی های ایشان استخراج شده برای تاکید بشتر آمده است و همچنین سعی شده است که تمام مستندات فرمایش های ایشان در پاورقی صفحه ذکر شود و برخی از شخصیت هایی که استاد نام می برند و مخاطبان با آنها آشنایی کمی دارند، در پایان کتاب معرفی شده اند. فصلهای کتاب: 1️⃣فصل اول : موعظه های قرآنی 2️⃣فصل دوم: توصیه هاي پیامبر«ص» به امیرالمؤمنین«ع» 3️⃣فصل سوم: درس آموزي از خاندان عصمت و طهارت«علیهم السلام» 4️⃣فصل چهارم: نعمت هایي براي رسیدن به تعالي 📖 تعداد صفحه: 470 🔗 @book_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰"السلام علیک یا فاطمه المعصومه " ✅حضرت آیت الله شب زنده‌دار«دام ظله» در ابتدای درس خارج فقه (1397/09/26) فرمودند: 🔹وجود مبارک فاطمه‌ی معصومه علیها السلام در عالم خلقت یک دُرّه‌ای است که باید هم‌جواری با این درّه‌ی نادره‌ی عالم خلقت را واقعاً غنیمت بشماریم. 🔺خدوند متعال کأنّ‌ این مضجع شریف را قرار داده تا آن برکاتی که از قبر مبارک صدیقه‌ی طاهره تا آشکار شدن آن قبر شریف به واسطه‌ی فرزند بزرگوارشان حضرت بقیة ‌الله الاعظم (عج)، باید نصیب عالمیان می‌شد ، آن برکات از این قبر شریف به عالمیان برسد. 🔸احترام ایشان بر همه لازم و واجب هست. 📆 97/09/26 🔗@pand_saadat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 | 🔰بیانات حضرت _دار «دام ظله» پیرامون شخصیت و عظمت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 📆تاریخ : 1400/08/25 🔗@pand_saadat
🌷السلام علیک یا فاطمه المعصومه 🌷 🔸حضرت استاد شب زنده دار دام ظله: یکی از نعم بسیار ارزشمند و متعالی این نعمت وجود مضجع شریف فاطمه معصومه علیها السلام در ایران و شهر قم هست. این بانوی مکرمه صلوات‌الله علیها خیلی رفعت مقام و شأن دارد پیش خدای متعال علی‌رغم این‌که بحسب ظاهر سن زیادی هم نداشته ولی در مقامات معنوی سن زیاد مطرح نیست. بعضی از عبادالله در یک چشم به هم زدنی آن‌چنان گاهی ترقی می‌کنند، تعالی می‌کنند بالا می‌روند و این در دیگران هم قابل تصور هست و بعضاً هم تحقق یافته. 📆 1400/08/25 🔗 @pand_saadat
💠تاثیر مرجعیت عرف در تشخیص مفاهیم و مصادیق در بحث اصل مثبت 🔰حضرت «دام ظله»: 🟡مرحوم امام خمینی موارد خفاء واسطه که عرف اثر را برای ذوالواسطه می‌بیند، از اصل مثبت خارج می دانند و در حقیقت تفصیل در حجّیت اصل مثبت نیست. زیرا عرف در مقام برداشت از ادله، اثر را برای ذوالواسطه دیده و عرف نزد همه در مقام استظهار و فهم مفاهیم حجّت است هر چند برهان عقلی اثر را برای واسطه بداند. در این موارد استصحاب جاری می شود و اصل مثبت نیست. 🟢مرحوم‌ امام در توضیح اصل مثبت، مثالی را بیان می فرمایند: اگر عقل به جمیع خصوصیات خمر اطّلاع پیدا کرد و به جهت تبعیت احکام از مصالح و مفاسد، به دنبال کشف علت واقعی رفت و با برهان سبر و تقسیم به این نتیجه رسید که علت واقعی حرمت، اسکار آن است در این صورت موضوع حرمت را اسکار می بیند؛ چرا که حیثیات تعلیلیه نزد عقل حیثیت تقیید است و همان موضوع واقعی حرمت است. ولی عرف، موضوع حرمت را خمر بودن می داند. در این صورت، با شک در بقاء خمریة مایعی که در سابق خمر بوده، استصحاب خمریة جاری شده و حرمت ثابت می گردد و اینگونه گفته نمی‌شود: «حرمت اثر اسکار است نه خمریه و اسکار لازمه خمر بودن است و اثبات اسکار با استصحاب خمریة، اصل مثبت می شود.»؛ زیرا واسطه خفی است و عرف آن را نمی بیند. 🔵مراد از خفاء واسطه تسامح عرفی نیست _ بر خلاف معنایی که محقق خویی از کلام شیخ ارائه کردند _ تسامح عرفی بدین معناست که خود عرف می داند اثر برای واسطه است ولی با تسامح آن را برای ذوالواسطه قرار می دهد. ولی این چنین نیست بلکه عرف اثر را برای ذوالواسطه می داند و این تحلیل عقلی است که اثر را برای واسطه قرار می دهد. در حقیقت موضوع حکم، همان موضوع عرفی غیر مسامحی است. و موارد تسامح عرفی، موضوع حکم نیست همانگونه که موارد دقت عقلی نیز موضوع حکم نمی تواند باشد. مانند مواردی که خون نیست و عرف با تسامح خود، آن را خون می داند. همچنین در مواردی که خون نیست ولی عقل با برهان، وجود خون را ثابت می نماید. در این دو مورد موضوع برای نجاست ثابت نمی شود. 🟠مرجع بودن عرف در تشخیص مفاهیم و مصادیق مرحوم امام بر خلاف دیگر بزرگان، عرف را علاوه بر تشخیص مفاهیم، در تطبیق و تعیین مصداق نیز حجّت می دانند. دلیل ایشان این است که شارع در محاورات خود و القای احکام مانند مردم عمل می نماید و دأب جدیدی ندارد و مقنّن عرفی وقتی حکم را روی موضوعی قرار می دهد، روی همان مفادی برده است که عرف می فهمد و بر آن تطبیق می کند. در این بحث نیز، حرمت روی عنوان خمر رفته است و هر آنچه که عرف از خمر بفهمد و مصداق آن ببیند، موضوع حرمت می شود. با استصحاب خمریة، موضوع برای حرمت اثبات می شود و با این استصحاب، اسکار ثابت نمی شود تا اصل مثبت باشد. فما وقع في كلام المُحقّق الخراسانيّ رحمه اللَّه و تبعه بعضهم [مثل مرحوم نایینی و محقق عراقی ] : من أنَّ تشخيص المفاهيم موكول إلى العرف، لا تشخيص مصاديقها؛ فإنَّه موكول إلى العقل منظور فيه؛ ضرورة أنَّ الشارع لا يكون في خطاباته إلّا كواحدٍ من العُرف، و لا يمكن أن يلتزم بأنَّ العرف في فهم موضوع أحكامه و مصاديقه لا يكون مُتّبعاً بل المُتّبع هو العقل. و بالجملة: الشرع عرف في خطاباته، لا أنَّ الموضوعات مُتقيّدة بكونها عرفيّة؛ فإنَّه ضروريّ البطلان، فحينئذٍ يكون قوله: (لا ينقض اليقين بالشكّ) قضيّة عرفيّة، فإذا رأى العرف أنَّ القضيّة المُتيقّنة عين المشكوك فيها، و أنَّ عدم ترتّب الحكم على المشكوك فيه من نقض اليقين بالشكّ يجري الاستصحاب، و لو لم يكن بنظر العقل من نقضه به، لعدم وحدة القضيّتين لديه هذا كلّه واضح.» مسئله مرجع بودن عرف در مصادیق از مباحث بسیار مؤثّر در فقه است. 📚 برگرفته از دروس خارج اصول حضرت استاد (1403/02/08) 🔗 @book_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ششم ذی القعده سالروز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام مبارک باد. ┈┈••••✾•🌹🌹🌹•✾•••┈┈• 🔗 @book_feghahat
📚 آثار منتشر شده حضرت استاد «دام ظله»: 📌نام کتاب: « پندهای سعادت » جلد دوم سلسله درس های اخلاق آیت الله محمد مهدی شب زنده دار«دام ظله» 🔷 توضیحات: مجموعه حاضر سلسه درس های اخلاق حضرت است که در شب‌های چهارشنبه در مؤسسه بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف در جمع مشتاقان مباحث اخلاقی بیان شده است. حضرت استاد با توجه به خوشه چینی از محضر اساتید بزرگ اخلاق و اشراف بر مباحث اخلاقی و با در نظر گرفتن مقتضیات زمان، مباحثی را طرح نموده اند که می تواند برای پیمودن طریق معرفت الهی راه گشا باشد. در پیاده سازی و تقریر مباحث، کوشش شده، شیوه و بیان ایشان حفظ شود و تلاش شده آیات و روایات، مستند و ترجمه شده به خوانندگان ارائه گردد. این کتاب دارای دو فصل و مجموعا بیست وسه درس می‌باشد. فصلهای کتاب: 1️⃣فصل اول : درسهایی برای تعالی و خودسازی 2️⃣فصل دوم: وصیت های امیرالمؤمنین (علیه السلام) به فرزند خویش 📖 تعداد صفحه: 261 🔗 @book_feghahat
💠اشکال «ره» به استصحاب در متضایفین 🔰حضرت «دام ظله»: در متضایفین، با یقین سابق به یکی از متضایفین، یقین سابق در دیگری نیز محقق می‌شود و با وجود یقین سابق به دیگری و شک لاحق نسبت به بقای آن، ارکان استصحاب در آن تمام می شود و می توان در خود آن دیگری استصحاب جاری نمود. بنابراین اینگونه نیست با استصحاب بنوّت، آثار ابوّت نیز بار شود بلکه در خود ابوّت نیز استصحاب جاری می شود. «و ما ذكره في المتضايفات من الملازمة في التعبد مسلّم إلّا أنّه خارج عن محل الكلام، إذ الكلام فيما إذا كان الملزوم فقط مورداً للتعبد و متعلقاً لليقين و الشك، كما ذكرنا في أوّل هذا التنبيه، و المتضايفان كلاهما مورد للتعبد الاستصحابي، فانّه لا يمكن اليقين بأُبوّة زيد لعمرو بلا يقين ببنوّة عمرو لزيد، و كذا سائر المتضايفات، فيجري الاستصحاب في نفس اللازم بلا احتياج إلى القول بالأصل المثبت. هذا إن كان مراده عنوان المتضايفين كما هو الظاهر.» 🔵مراد مرحوم آخوند از استصحاب متضایفین (ابوّت و بنوّت) 🔸اگر مراد از استصحاب ابوّت و نبوّت (متضایفین)، باشد – همانطر که از ظاهر کلام استفاده می شود: استصحاب عنوان جاری می شود و امکان استصحاب هر دو عنوان وجود دارد؛ به عنوان مثال در سابق فرزند زید زنده بود و عنوان ابوّت صادق بود با شک در حیات فرزند او، در عنوان ابوّت شک می شود. می توان استصحاب عنوان ابوّت را جاری نمود. 🔹اگر مراد، – نه عنوان – باشد: این اصل مثبت است و با سایر موارد غیر حجّت اصل مثبت، هیچ تفاوتی ندارد؛ به عنوان مثال اگر لازمه بقاء زید و استمرار حیات او، پدر شدن او است و پدر شدن او ملازم با فرزند داشتن اوست و با استصحاب حیات زید، احکام و آثار پسر داشتن بار شود. «و إن كان مراده ذات المتضايفين، بأن كان ذات زيد و هو الأب مورداً للتعبد الاستصحابي، كما إذا كان وجوده متيقناً فشك في بقائه و أردنا أن نرتّب على بقائه وجود الابن مثلًا، بدعوى الملازمة بين بقائه إلى الآن و تولد الابن منه، فهذا من أوضح مصاديق الأصل المثبت، و لا تصح دعوى الملازمة العرفية بين التعبد ببقاء زيد و التعبد بوجود ولده، فانّ التعبد ببقاء زيد و ترتيب آثاره الشرعية كحرمة تزويج زوجته مثلًا و عدم التعبد بوجود الولد له بمكان من الامكان عرفاً، فانّه لا ملازمة بين بقائه الواقعي و وجود الولد، فضلًا عن البقاء التعبدي.» 🟢 نکته نسبت به اشکال محقق خویی: البته باید توجه داشت که نباید بین دو مطلب خلط نمود: (استصحاب در طرف دیگر متضایفین (ابوّت) به جهت تمام بودن ارکان استصحاب در طرف دیگر (بنوّت) جاری نمی شود) و (نیازی به جریان استصحاب در طرف دیگر (ابوّت) به جهت مجرا داشتن یک طرف (بنوّت) نیست) مجرا داشتن استصحاب یک طرف (بنوّت) منافاتی با استصحاب طرف دیگر (ابوّت) و متکفّل بودن این استصحاب برای اثبات عنوانِ ملازم آن (بنوّت) ندارد. بنابراین عنوان (بنوّت) از دو طریق ثابت می شود: 1️⃣یکی از طریق جریان استصحاب در خود این عنوان 2️⃣ دیگری از طریق جریان استصحاب در عنوان ملازم آن یعنی (ابوّت) مانند مواردی که دو روایت یک مضمون را به اثبات می رسانند و برای مستند فتوای هر یک از این دو روایت را می توان مطرح نمود. در این مورد هم هر دو استصحاب می توانند به عنوان حجّـت مطرح شوند. شاید محقق خویی نیز همین مطلب را بیان می فرمایند. 📚 برگرفته از دروس خارج اصول حضرت استاد (1403/02/10) 🔗 @book_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا