مصطفی در سخت ترین شرائط هم، مقید به #نماز_شب بود. یک بار در سرمای زمستان بچه ها را برای نماز شب بیدار کرد؛ اما کسی بلند نشد. یکی از بچه ها به شوخی گفت: از همین زیر پتو الهی العفو.
مصطفی پتویی را دور خودش پیچید و از سنگر بیرون رفت و در بیابان مشغول نماز شد.
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
#سیره_عبادی_شهدا
#نماز_شب_شهدا
می گفت: پیامبر (ص) فرموده: بر شما باد به نماز شب، حتی اگر یک رکعت باشد. زیرا باعث آمرزش گناهان، خاموش کننده خشم پروردگار و دافع آتش جهنم است.
کتاب مصطفی، نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، چاپ ششم- ۱۳۹۴؛ صفحه ۱۲۹.
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
#زمستان سردی بود. شبها لوله آب یخ می بست. نیمه شب بود که از خواب بیدار شدم. محمود کنار شیر آب بود.
دقیق که شدم، دیدم چند تکه مقوا زیر شیر آب #آتش زده. با همان آب #غسل کرد و همانجا مشغول به #نماز_شب شد.
سهم من هم از پشت پنجره اشک هایی بود که می ریختم.
#شهید_محمود_اخلاقی
#سیره_عبادی_شهدا
#نماز_شب_شهدا
راوی: پدر شهید
#کتاب_نذر_قبول ؛ کتاب خاطرات شهید محمود اخلاقی، نویسنده: اشرف سیف الدینی، ناشر: اداره کل حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس کرمان، نوبت چاپ: اول – ۱۳۸۸؛ شماره ۱۴ صفحه ۲۱.
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
در شناسایی های قبل از #والفجر_هشت بودیم. در شلمچه حاج قاسم به حسین گفت که اکبر موسی پور و حسین صادقی نیامده اند. به قرار گاه خبر بده. احتمالا #اسیر شده باشند.
حسین گفت: امشب را صبر می کنم تا فرادا از همه چیز مطلع می شویم. صبح آمد و گفت: دیشب هر دو نفرشان را خواب دیدم. هر دو شهید شده اند. در خواب اکبر به من گفت: ما ۱۲ شب دیگر با حسین می آییم.
می گفت: در خواب که دیدم شان. اکبر جلو بود و خیلی #نورانی و حسین عقب تر و کم نور تر.
بعد پرسید: اگر گفتی چرا این گونه بود؟
گفتم: خودن بگو.
گفت: اکبر هیچ وقت #نماز_شب ش ترک نمی شد و در سخت ترین شرایط حتی در شناسایی های داخل آب نماز شبش را می خواند؛ اما حسین بعضی وقت ها که خسته بود نماز شبش را نمی خواند.
پرسیدم: تو چه کردی که توانستی آنها را در خواب بینی؟
گفت: کاری نکردم. فقط یک #حمد برای خواب دیدن شان خواندم و دیدم شان.
#شهید_محمد_حسین_یوسف_الهی
#سیره_عبادی_شهدا
#کارکرد_نماز_شب
راوی: حمید شفیعی
#کتاب_رندان_جرعه_نوش ؛ خاطرات حمید شفیعی، نویسنده و راوی: حمید شفیعی، تدوین گر: محمد دانشی، ناشر: سماء قلم، نوبت چاپ: اول- ۱۳۸۴؛ صفحه ۱۵۸.
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
احمد یک عمر با دعا و نماز زندگی کرده بود؛ آن هم در دوره فساد #پهلوی. #اذان که می گفت تمام بدنش می لرزید و کسانی که صدایش را می شنیدند، گریه می کردند. #شهید_قاسم_سلیمانی عاشق اذانش بود. نمازها را هم پشت او به جماعت می خواندیم.
در هر فرصتی از جمع فاصله می گرفت و مشغول نماز می شد. هر چه اصرار می کردم که این چه نمازی است که می خوانی؟ پاسخی نمی داد. آخرش اصرارم به زبانش آورد. داشت قضاهای نماز شبش را می خواند.
#شهید_احمد_عبد_اللهی
#سیره_عبادی_شهدا
#نماز_شب
#اذان
راوی: حیمد شفیعی
#کتاب_رندان_جرعه_نوش ؛ خاطرات حمید شفیعی، نویسنده و راوی: حمید شفیعی، تدوین گر: محمد دانشی، ناشر: سماء قلم، نوبت چاپ: اول- ۱۳۸۴؛ صفحه ۱۸۶.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
#ماه_رمضان سال ۶۲ بود، بعد از عملیات والفجر یک. ماه رمضان آمدیم مرخصی. با مصطفی تمام سی شب ماه رمضان را می رفتیم مراسم #دعای_ابوحمزه.
در سراسر دعا، مشغول استغفار و گریه و «الهی العفو» بود.
از مراسم که بر می گشتیم، تازه می رفت گوشه حیاط برای #نماز_شب، با آن دست مجروح گچ گرفته اش.
دیگر از آن شوخ طبعی ها خبری نبود. یک بار غریبانه می گفت: ماه رمضان که تمام شود، من هم تمام خواهم شد.
در طول ماه مبارک، یک دعا را خیلی تکرار می کرد. «خدایا از تو احدی الحُسنَیَین می خواهم یا زیارت یا شهادت».
هنوز یک ماه از ماه رمضان نگذشته بود که تمام شد.
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
#مراقبات_ماه_رمضان
#خاطرات_رمضانیه
#ابو_حمزه
#کتاب_مصطفی ، نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، چاپ ششم- ۱۳۹۴؛ ص ۱۵۱٫
کتاب یادگاران، جلد هشت؛ کتاب ردانی پور، نویسنده: نفیسه ثبات، ناشر: روایت فتح، تاریخ چاپ: چهارم- ۱۳۸۹؛ صفحه 75.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
مقدمه یک:
آیت الله العظمی #بهجت به کتاب معراج السعاده اثر ملا احمد نراقی عنایتی ویژه داشتند و مطالعه آن را #اولین_قدم برای سیر و سلوک معرفی می کردند:
نامه ای خدمت شان نوشته ای بودم و در آن جهت خودسازی و توفیق #نماز_شب راهنمایی خواسته بودم. وقتی خدمت شان رسیدم، فرمودند: اگر بگویم عمل می کنی یا مثل من یک گوشَت در و دیگری دروازه است؟
وقتی اطمینان دادم که عمل می کنم، فرمودند:
« کتاب معراجالسعادة مرحوم نراقی را تهیه کنید و #روزی_یک_صفحه مطالعه کنید. در غیر واجباتتان به آن فکر کنید تا کاملاً برایتان هضم بشود.
#کتاب_معراج_السعاده
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
🔺نماز شب خوان ریزه میزه
🔹مصطفی #بیسیم_چی ریزه میزه گروهان بود. تازه پشت لبش سبز شده بود. وقت #نماز_شب که می شد از همه جلوتر بود. بچه ها سر به سرش می گذاشتند که: «تو از جان خدا چه می خواهی که این قدر نماز می خوانی و گریه می کنی؟»
🌱در عملیات والفجر هشت تیر به شکمش خورد و شد اولین شهید گردان حضرت معصومه (س) در #عملیات_والفجر_هشت.
#شهید_سید_مصطفی_خادمی
#سیره_عبادی_شهدا
#نماز_شب_شهیدان
▫️راوی: حاج حسین یکتا
📚#کتاب_مربع_های_قرمز ؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان، ناشر: نشر شهید کاظمی، نوبت چاپ: دوم بهار ۱۳۹۷؛ صفحه ۳۵۰-۳۵۱.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir