eitaa logo
برش‌ ها
382 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
350 ویدیو
36 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فرازی ا زوصیت نامه شهید رحمت الله کرد نیرسی: #شهادت مرگی است که عاشق به #لقاء_الله آگاهانه آن را می پذیرد، مرگی نیست که کسی تحمیل کند بر عاشق . من خود را لایق این مقام (شهادت) نمی دانم و چنین هم می باشد؛ زیرا اگر داشتم تا به حال توفیق آنرا می یافتم. #وصیت_نامه_شهدا #وصیت_نامه_موضوعی #وصیت_نامه_شهید_رحمت_الله_کرد_نیرسی #شهید_رحمت_الله_کرد_نیرسی #شهادت_طلبی ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
پاسداشت شهید بیست و ششم اسفند ماه شهید مصیب مجیدی معاون اطلاعات عملیات لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) (استان همدان، شهرستان همدان، شهرستان دره مراد بیگ) (۱۳۶۴ ه.ش) شهید محمود ستوده؛ جانشین فرمانده لشکر 33 فجر استان فارس (استان فارس، شهرستان فسا) (۱۳۶3 ه.ش) شهید حسن صوفی فرمانده بسیج سپاه همدان (استان همدان، شهرستان همدان) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید علی‌اکبر حسین پوربرزشی جانشین مخابرات قرارگاه سوم قدس (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید حسینعلی فخری بیدگلی؛ مسئول تدارکات گردان (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید سید محمد میرقیصری؛ فرمانده گردان حضرت محمد رسول الله(ص) لشکر 17 علی بن ابی طالب (ع) قم (استان قم، شهرستان قم) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید علیرضا خیاط ویس؛ فرمانده گردان تخریب لشکر 7 ولیعصر استان خوزستان (استان خوزستان، شهرستان باوی، شهر ویس) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید میرزاعلی رستم خانی؛ جانشین محور تیپ در لشکر 31 عاشورا (استان زنجان، روستای علی آباد) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید یوسف سجودی؛ فرمانده تیپ سوم لشگر 17 علی بن ابی طالب (ع) (استان مازندران، شهرستان بابل) (۱۳۶۳ ه.ش) روحانی شهید مهدی فتح‌الله‌زاده (۱۳۶۳ ه.ش) ؛ معاون گردان امام حسن(ع) در لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع) قم ✂️برش ها @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
برش اول: مصیب مجیدی معاون علی آقا بود که به تازگی شهید شده بود. تمام فکر و ذکر علی آقا شده بود مصیب. این ایام مصادف شده بود با ما. علی آقا جسمش با ما بود اما روحش جای دیگری بود. از پشت ویترین طلا فروشی حلقه ای ساده و ارزان قیمت را نشانش دادم و گفتم: نظرت چیه؟ گفت: مصیب. برش دوم: علی آقا بعد از شهادت برادرش امیر خیلی فرق کرده بود. دو هفته از شهادت امیر می گذشت. خانه پدر علی آقا بودیم. نیمه شب بود. علی آقا پاور چین پاور چین رفت طرف تراس. کنجکاو شدم رفتم دنبالش. سر به سجده گذاشته بود و زار زار گریه می کرد. وقتی فهمید پشت سرش نشستم، گفت: فرشته! برای من دعا کن که شهید بشم. امیر چهار ماهه اجر جهادش را گرفت، من روسیاه هفت سال است که معطلم. علی آقا پیش کسی گریه نمی کرد. اما این بار زد زیر گربه و با بغض و حسرت گفت: وقتی مصیب تازه شهید شده بود، توی خواب دیدمش. دستش را گرفتم و گفتم: مصیب! من و تو همه راهکارها را باهم قفل کردیم؛ تو را به خدا این راهکار اخری را به من بگو. نمی گفت. دستش را محکم چسبیدم و قسمش دادم. می دانستم اگر با مرده چنین کنی جواب می دهد. گفتم: تا جواب ندهی رهایت نمی کنم. گفت: راهکارش اشک است. دوباره دست هایش را به حالت دعا بالا گرفت و گفت: بار الها!اگه شهادت را با اشک م یدهی، اشک ها و گریه های من روسیاه را قبول کن. همین راهکار بود که علی آقا را آسمانی کرد. راوی: زهرا پناهی روا؛ همسر شهید چیت سازیان صفحه 219 . صفحه 223-226. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید قاسم سلیمانی: اگر می‌خواهید با هم باشید، شرط با هم بودن، توافق و بیان صریح حول است. اصول، مطوّل و مفصّل نیست. اصول عبارت از چند اصل مهم است: آنها، اعتقاد عملی به ولایت فقیه است؛ یعنی این که نصیحت او را بشنوید، با جان و دل به توصیه و تذکرات او به‌عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید. کسی که در جمهوری اسلامی می‌خواهد مسئولیتی را احراز کند، شرط اساسی آن [این است که] اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه داشته باشد. من نه می‌گویم ولایت تنوری و نه می‌گویم ولایت قانونی؛ هیچ یک از این دو، مشکل وحدت را حل نمی‌کند؛ ولایت قانونی، خاصّ عامه مردم اعم از مسلم و غیرمسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولین است که می‌خواهند بار مهم کشور را بر دوش بگیرند، آن هم کشور اسلامی با این همه شهید! اعتقاد حقیقی به جمهوری اسلامی و آنچه مبنای آن بوده است؛ از اخلاق و ارزش‌ها تا مسئولیت‌ها؛ چه مسئولیت در قبال ملت و چه در قبال اسلام. : استفاده از افراد پاکدست و خدوم : حراست پدرانه از تربیت جامعه ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
امام خمینی (ره): این قدرت خداست که به همه حس فداکاری داد و را برای خودشان فوز دانستند و پیش قدم شدند. برای ملتی که شهادت فوز عظیم است، برای ملتی که بچه خردسال و پیرمرد بزرگ آرزوی شهادت می‌کنند، باز حساب حسابگران باطل در می‌آید. ما شهادت را برای خودمان حیات می‌دانیم. دوستان ما شهادت را برای خودشان زندگی می‌دانند. مکتب این طور است. این مکتب اسلام است که شهادت را زندگی می‌داند. این مکتب اسلام است که این بچه را پیش من می‌نشاند و از حلقوم او می‌شنویم که ما برای شهادت حاضریم. این مکتب اسلام است. با مکتب اسلام ستیزه نکنید، نمی‌توانید بکنید. سخنرانی در جمع پرسنل شهربانی، و پاسداران نمونه کمیته منطقه نه تهران‌/ صحیفه امام جلد7، صفحه 190. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
سال نمای زندگی شهید عبد العلی مرادی عضو ستاد پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی خوزستان ۱۳۴۳؛ (۷ اردیبهشت) ولادت در شهرستان ایذه ۱۳۵۲؛ وفات پدر و ادامه تحصیل همزمان با کار در کارگاه بلوک زنی ۱۳۵۹؛ اخذ مدرک سوم راهنمایی و ترک تحصیل به خاطر اعزام به جبهه ۱۳۵۹؛ شرکت در مسابقات و الیبال و منتخب استان شدن ۱۳۶۰؛ عضویت در جهاد سازندگی ایذه ۱۳۶۱؛ (تیر) اعزام به جبهه به صورت نیروی رزمی و شرکت در مرحله دوم عملیات رمضان ۱۳۶۱؛ (تیر) تسویه از بخش رزمی بعد از عملیات رمضان و انتقال به بخش مهندسی جهاد سازندگی و شرکت در ایجاد خاکریز ۱۵ کیلومتری در جبهه کوشک ۱۳۶۱؛ (آبان) مجروحیت و بستری ۱۰ روزه در بیمارستان در عملیات محرم و بازگشت به جبهه علی رغم جراحت ۱۳۶۱؛ (بهمن) بازگشت به جبهه جهت عملیات والفجر مقدماتی بعد از جراحت دوم ۱۳۶۲؛ (۲۸ خرداد) اعزام سه ماهه به جبهه کردستان ۱۳۶۲؛ (اسفند)شرکت در عملیات خیبر و مشارکت در ایجاد خاکریز ۷۰ کیلومتری با فاصله ۴۰۰ متری از خط اول دشمن و مجروحیت از ناحیه پا و اشتغال به کار به علت کمبود راننده و ضعف و بستری شدن دو روزه در بیمارستان اهواز ۱۳۶۲؛ (اسفند) بازگشت دوباره از بیمارستان پای کار با لودر و بولدوزر در جزیره مجنون ۱۳۶۳؛ (۲۶ اسفند) شهادت در علیات بدر در شرق دجله بر اثر اصابت ترکش در حین کار با بولدوزر مزار: گلزار شهدای اکبر آباد ایذه ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
«شهر که آرام شد برمی‌گردم» روایت آزاده‌ای است که مؤسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی آن را روانه بازار کرد. آقای علی هادی‌تبار، رزمنده‌ای که از ۱۷ سالگی به اسارت دشمن بعثی درآمد و ۷ سال از عمرش را در اردوگاه‌های عراقی به سر برد، روایت‌هایی تلخ و شیرین از آن روز‌ها دارد. آقای هادی‌تبار روایت خاطراتش را از ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ شروع می‌کند تا به پیروزی انقلاب اسلامی می‌رسد. حوادث زنجیره‌وار بعد از پیروزی انقلاب و رخداد‌های سال ۶۰ بخش مهمی از خاطرات آقای هادی‌تبار است. او در این قسمت از خاطراتش به ترسیم فضای آن دوره و نحوه مقابله با سازمان مجاهدین خلق که از همان زمان در بین مردم به عنوان «منافقین» شناخته می‌شدند می‌پردازد. قیمت این کتاب ۴۵ هزار تومان و تعداد صفحات آن ۴۸۸ صفحه است. لینک خرید: https://b2n.ir/893093 ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
پاسداشت شهید بیست و هفتم اسفند ماه شهید الیاس حامدی؛ جانشین گردان صاحب الزمان (عج) لشکر25 کربلا (استان مازندران، شهرستان سوادکوه) (۱۳۶۴ ه.ش) شهید محمدرضا مرادی؛ فرمانده گروهان از لشگر 23 نوحد (استان کرمان، شهرستان کرمان) (۱۳۶۲ ه.ش) ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
توی ماشینش رفته بود روی مین. راننده شهید شده بود و اکبر هم چند تا از دندان ها و فکش آسیب دیده بود. توی بیمارستان بستری بود. یک بار عملش کرده بودند؛ اما فکش کج جوش خورده بود. پزشک ها می گفتند باید دوباره عمل شود؛ اما خودش زیر بار نمی رفت. گفتم: چرا نمی خواهی عمل کنی؟ گفت: فعلا کشور در شرایط جنگی است و بیمارستان ها با کمبود مواجه هستند. فعلا ضرورت ندارد. اگر زنده ماندم بماند برای بعد از جنگ. راوی: ولی الله جعفری؛ داماد خانواده ، نویسنده: زهرا حسینی مهر آبادی. نشر حماسه یاران. نوبت چاپ: دوم-1395. صفحه 40 ؛ خاطره 31. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/