eitaa logo
برش‌ ها
382 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
350 ویدیو
36 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت را به هر کسی نمی دهند، باید التماس کنی. کتاب عارفانه صفحه 121. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 📌یک حرف از هزاران
من جا دارد در اینجا حرف و سخن خودم را مزیّن کنم به تکریم از مادران و در دو نسل: یکی در نوبت دفاع مقدّس، یکی در نوبت دفاع از حرم که همسران شهدا، چه نقش ماندگار و بی‌نظیری را از خودشان به یادگار گذاشتند و حقّاً باید در برابر آنها فرود آورد. متأسّفانه نسبت به این عزیزان، این بزرگان، این بزرگواران، فعّالیّتِ تولید هنری خیلی کم شده؛ این ظرفیّت فوق‌العاده برجسته‌ای است و جا دارد که بیشتر از این، کار بشود. 15 بهمن 99.
واقعی اگر یک معصیتی را انجام دهد، سنگینی آن را مانند کوه احد بر روی شانه اش احساس می کند؛ اما اگر معصیتی انجام دهد، مانند کسی است که مگسی را از روی صورتش بلند کند. کتاب عارفانه صفحه 86. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 📌یک حرف از هزاران
فرمانده نیروی قدس سپاه؛ اما خاک کف پای پدر و مادر👇👇👇
دور و نزدیک می شد، همچنان که بزرگ تر هم می شد اما تنهاترین چیزی که در زندگی اش تغییر نمی کرد احترامی به پدر و مادرش بود. برش اول: عادت داشت به پدر و ماردش زنگ بزند. فرمانده نیروی قدس بود و باید مسائل امنیتی را رعایت می کرد. هر بار که زنگ می زد باید سیم کارتش را عوض می کرد، یا از سیمکارت من استفاده می کرد، در دل پایگاه های عراق و سوریه هم که بود تماس هر شبش ترک نمی شد. با یک تماس دل خوش شان می کرد و چشمه دعای شان را جاری می کرد. برش دوم: از راه که می رسید حاج حسن؛ پدرش را می برد بعدش خودش لباس های پدرش را می شست. می نشست کنار بابا دستش های چروکیده اش را نوازش می کرد و می بوسید. می رفت جورابش را می آورد و موقع پوشاندن جوراب لبهایش را می گذاشت . مادرش در بستری بود. از که آمد بی معطلی خودش را رساند بیمارستان. همین که آمد توی اتاق، از همه خواست بیرون بروند حتی برادر و خواهر هاش. وقتی با مادرش تنها شد، پتو را کنار زد. دستش را می کشید روی پاهای خسته مادر. حالا که صورتش را گذاشته بود ، اشک های چشمش پای مادر را شستشو می داد. کسی از حاج قاسم توصیه ای خواسته بود. دفتر را گرفت و چند بند نوشت که یکی اش احترام به پدر و مادر بود: «به خودت عادت بده دست پدر و مادرت را ببوسی، هم آنها را شاد کنی و هم اثر وضعی بر خودت دارد». برش سوم: در (س) که مراسم برگزار می شد، پدرش را که حالا از پا افتاده بود می آورد. برایش از پتوها و متکا تکیه گاهی درست می کرد. طوری که بتواند به راحتی از منبر و روضه استفاده کند. ؛ گذری بر زندگی و رزم شهید حاج قاسم سلیمانی. نویسنده: عالمه طهماسبی، لیلا موسوی و مهدی قربانی. ناشر: حماسه یاران. نوبت چاپ: سوم-۱۳۹۸٫ ؛ صفحات 76-77 و 106-107 و 178. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
مجلس یقه سفیدها مجلس مانند ادوار گذشته، به طرح شفافیت آرای نمایندگان رای منفی داد تا به همه مردم اعلام کند درست است که رهبری معظم ما را "از انقلابی ترین مجلس ها" خوانده اما نه تا این حد. نماینده انقلابی باید: اولا رای بدهد؛ زیرا فلسفه وجودی اش در مجلس همین است. پس نمی تواند در رای گیری شرکت نکند یا رای ممتنع دهد. دوما باید برای رای اش پیش خدا حجت شرعی داشته باشد. این چنین شخصی ابا ندارد که مردم بفهمند یا نه. زیرا پیش خدا روسفید است. پس با شجاعت از رای اش دفاع می کند. اما نماینده انقلابی نما، فقط می خواهد "آسته بیاد آسته بره گربهه شاخش نزنه" تا کی؟ تا انتخابات و شاید انتخاب های بعدی. پس نباید یک رای(شما بخوانید مصلحت مردم) برایش دردسر ساز شود. در کشور ما مهم ترین شرط رسیدن به مسئولیت "یفه سفیدی" است. یعنی مسئولیت می پذیرد به شرطی که مسئولیت پذیر نباشد. این شرط در همه دو راهی ها اصل حاکم است. و ما فاصله زیادی با مجلس انقلابی داریم؛ مجلسی که با جان و مال و آبرو پای نظام و پابرهنگانش بایستد. مجلس فعلی نهایتا " مجلس اقدام های انقلابی غیر معارض با دنیای نمایندگان" است. بیاییم توقعات مان را واقعی تر کنیم. ✍️میگما؛ نیش نوشت های پراکنده @boreshha
فهرست موضوعی کتاب عارفانه.pdf
81.3K
فهرست موضوعی در قالب پی دی اف
کسی است که هم درد خدا را داشته باشد و هم درد خلق خدا را. کتاب مرتضی مطهری صفحه 10. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 📌یک حرف از هزاران