#پیام_شهروندان
سلام و ارادت
سر کوچه قاضی ها مغازه مرحوم اصغر نخعی بود که عموی مادرمون بودن و ما هر وقت میومدیم بهاباد عمو اصغر روی دله روغن سر کوچه نشسته بودن و میگفتن برید از مغازه خوردنی بردارین و یه اب انبار هم بعد مغازه بود و همونجا مغازه خدا بیامرز کل ممد آهنگر پدر اوس اکبر قربانی بود که ایشون پسر خاله پدر بزرگ ما حاج حسن عابدینی بودن که با ذغال سنگ و دم آهنگری کوره را داغ میکردن و پسرانشان هم کمک حالشون بودن و اوس ممد علاوه بر آهنگری به کار ارایشگر ی و کچل کردن کله بچه های مدرسه ای میپرداختن و مرحوم پدر ما هم که بچه زیاد داشتن و نمیخواستم پول سلمونی بدن 😂😂😂 پنجشنبه ها که میومدیم بهاباد به بهانه بریم دکون عمواصغر خوردنی بخریم مارو میاوردن اونجا و در دکون را میبستن و یکی یکی میبردن پیش اوس ممد و ایشونم با اون ماشینای نمره چهار کله ماهارو ماشین میکردن و چون ماشینها کند بودن نصف موهامونو از ریشه در میاوردن و نصف بی مویی ما هم ارثیه همون سلمونی ها است
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
پیام از طرف جناب مهندس محمدرضا عابدینی🙏
27.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موسیقی
آهنگ زیبا و احساسی
محسن یگانه
#نوستالژی
🆔@chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دیدنیها
♦️پشم شتر اواخر بهار و اوایل تابستان به این شکل از بدنش جدا می شود، انگار یک پتو روی بدنش داشته🐫
🆔@chantehh
#داستان_طنز
🌱شاید قسمت بیست و پنج
🌴کوچه پس کوچه های شهر من
✍حسین عبداللهیان بهابادی
من دوران پر رونق درس و تحصیل رو از پابدانا شروع کردم . اولش رفتم کودکستان و از اونجاییکه بچه بی عرضه ای بودم😭 روز اول کتک مفصلی از بچه ها خوردم و کیف آبی رنگ کوچک مستطیلی بند دار عزیز دردونه رو جا گذاشتم و فرار کردم😜 و این شد که آبجی بزرگه اولین حامی مدرسه ای بنده لقب گرفت .😊 بعداز ظهر فاطمه همرام اومد و به بچه ها فهموند که این خنگعلی ِ پخمه صاحاب داره و از زیر بُنه ی جاز در نیومده .😱😡😂 بعدا که رفتم کلاس اول ، محمدرضا کلاس سوم بود . یه روز که با اجازه خانممون( منظورم خانم معلم هستش نه خانم خودم . یه وقت برداشت بد نکنت ، اونرازا هنوز خانم نداشتم ، نه اینکه نداشتم ، از این خانوما نداشتم😍) بله یه روز که با اجازه خانممون رفته بودم آب بخورم دیدم محمدرضا با یه دانش آموز دیگه ای رفتن توی دفتر مدرسه . طولی نکشید اون بچه تنهایی در اومد و رفت کلاس . من کنجکاو شدم بدونم پس داداش من چی شد 😳. رفتم و از شیشه دفتر هرچی داخلو نگریستم خبری از ممرضا نبود . خیلی ترسیده بودم و با خودم میگفتم نکنه کشته باشندشو انداخته باشندش توی چاهِ . . .😱( مثل قاشق چی ، زبونمو مار بگزه برادر) .😅 خلاصه با ترس و با گریه و واویلا درب دفتر رو باز کردمو احوال ممرضا رو پرسیدم . از اونجاییکه اول انقلاب بود ، لامصبا سبیل در سبیل نشسته بودن .🥸 دیدم مدیر به معاون اشاره ای کرد و معاون محترم تکونی به خودشون دادند و درب کمد رو وا کردند . چشمتون روز بد نبینه دیدم آممرضا چار دس و پا( کانهو بچه گربه ای بی دست و پا😉) تُلُپّی از توی کمد افتادن کف دفتر .( بمیرم برات برادر تو اون تاریکیِ کمد چشی کشیدی😭)
ادامه داره . . .
🆔@chantehh
چَنتِه 🗃
تاریخ بهاباد #تاریخ_بهاباد ✍ آقای #محمدرضا_خادمی (به نقل از وبلاگ بهاباد؛ دیروز، امروز، فردا) 🔸بخش
تاریخ بهاباد
#تاریخ_بهاباد
✍ آقای #محمدرضا_خادمی
(به نقل از وبلاگ بهاباد؛ دیروز، امروز، فردا)
🔸بخش دوم
از ۱۰۴۰ تا ۱۰۸۴ حکومت بافق و بهاباد و نواحي اطراف آن در دست مين باشيان و يوزباشيان بود.
در ۱۱۳۲ در حمله محمود افغان به كرمان قلعه بهاباد به سختي مقاومت كرد.
در ۱۱۷۲ پس از اينكه خدامراد خان زند به سرداري برگزيده شد براي تنبيه شاهرخ خان كه ۱۸ سال در ناحيه كرمان از جمله بهاباد حكومت كرده بود لشگر كشيد. شاهرخ خان قلعه بهاباد را كه محلي از محال كرمان بود در محاصره داشت .
در ۱۱۹۲ مرحوم حاج مهدي مسجد جامع و مجموعه اطراف آن را احداث كرد.البته مسجد كوچكي بوده كه پس از تخريب از نواحداث ميكند.
در ۱۲۴۷ عبد الرضاخان حاكم محل قلاع بافق و بهاباد را تسخير كرد و علم طغيان بر افراشت.اما سرداران قاجار يوسف خان و سليمان خان شورش او را در هم شكستند.
از ۱۲۶۴ مردم بهاباد براي نپيوستن آنجا به كرمان جنگ كردند زيرا مي خواستند در ولايت يزد بمانند.
در اواخر قرن دوازدهم خانمي ثروتمند به نام بيچه عظيمه و خواهر ديگرش بيچه خديجه در بهاباد زندگي مي كردندكه احداث روستاي عظيم آباد و ساختن برج آن آبادي كه هنوز قسمتي از آن باقي مانده است منصوب به آنها مي باشد.
مرحوم حاج مهدي بزرگ ابتدا به عنوان سركاري كارهاي بيچه عظيمه انتخاب و سپس به همسري او در مي آيد.
در سالهاي حدود ۱۲۵۰ بعد از وفات مرحوم حاج مهدي يكي از فرزندان ارشدش به نام ملا عليرضا به عنوان كلانتر بهاباد منصوب مي شود و روستاي علي آباد ملا عليرضا در منطقه جلگه از مستحدثات او مي باشد.
در اوايل قرن سيزدهم هجري قمري پس از فوت مرحوم ملا عليرضا چون پسرش هنوز متولد نشده بود، داماد ملاعليرضا بنام سيد رضي كلانتر بهاباد مي شود . در همين زمان به علت ناسازگاري سيد رضي با اولاد حاج مهدي دو دستگي و زد و خورد در بهاباد شروع ميشود .به علت همين اختلاف اولاد حاج مهدي به يزد رفته و ماليات يك سال بهاباد را مي پردازند و كلانتري بهاباد را براي (حسين مهدي حاج حسين حاج مهدي بزرگ )اختلاف اوج ميگيرد به حدي كه اطرا ف منزل كلانتر بزرگ حسين مهدي ومنزل سيد رضي افرادي مسلح نگهباني مي دادند .
در ارديبهشت ۱۲۹۱ آقاي حسين كلانتر به وسيله كارد و دشنه توسط سيد رضي و همدستانش كشته شد .اين حادثه باعث تيرگی و نزاع مي شود .
در همين سال فرزند كلانتر بزرگ بنام محمد ، كلانتر مي شود كه به كلانتر كوچك شهرت دارد و چندين سال با اقتدار در بهاباد حكومت مي كند.
در سال ۱۳۳۷ که به سال وبايي مشهور است محمد كلانتر و دو پسرش به نامهاي علي اكبر و علي اصغر هر سه از دنيا رفتند.اختلاف و دودستگي كه متاسفانه در بهاباد شروع شده بود تا سالهاي نزديك انقلاب اسلامي همچنان ادامه داشت كه خوشبختانه با پيروزي انقلاب اسلامي وحدت و همدلي ميان همه اهالي بهاباد برقرار گرديد.
پس از فوت كلانتر كوچك عنوان كلانتري به كدخدايي تبديل مي شود و پسر برادر كلانتر كوچك مرحوم آقاي غلامحسين كلانتري كدخداي بهاباد مي شود.مرحوم آقا غلامحسين شخصي با همت بوده و خدمات زيادي نيز به منطقه كرده است.اين منصب گاه به گاه بين مرحومان كلانتري و آقاي محمد بهابادي دست به دست مي گشته است.
از سال ۱۳۲۱ ه.ش زمان فوت آقا غلامحسين كلانتري تا سال ۱۳۴۸ اداره امور بهاباد بر عهده نوه محمد كلانتر ، آقاي محمد تقي خان تقويه بوده است هر چند كه آقاي جواد صالحي برادر زاده كلانتر نيز چند گاهي عنوان كدخدايي داشته است. مرحوم محمد تقي تقويه در احداث خيابان بهاباد،برق كشي اوليه و شبكه آبرساني پيشقدم بوده است.
در سال ۱۳۴۸ بخشداري بهاباد تاسيس و اين منطقه به بخش تبديل گرديد..
🆔@chantehh
📣📣📣📣📣📣📣📣📣
قابل توجه کلیه اعضای کانال
عضو شدن تو این کانال خمس داره ، وخمسش هم اینه که هرنفر که عضو میشه ، ۲ نفر رو عضو کنه.🤣 یعنی الان دیگه چیزی نمونده ۲۰۰۰ تایی بشیم ، پس هر نفر لطفا همین امروز ۲ نفر رو عضو بفرمایید تا بشیم ۲۰۰۰ .
به این معنی که ۱۹۰۰ ضربدر ۲ میشه ۲۰۰۰.😂
پس همین الان دست به کار بشید و خمستون رو پرداخت کنید . انشاالله تا بعدازظهر رکورد ۲۰۰۰ تا رو بشکنیم .🌹🌹🌺🌺🌺
🆔@chantehh
#نوستالژی
#ارسالی_شهروندان
از راست : مرحوم اکبرآقا بهابادی ، مرحوم حاج محمد شجاعی ، مرحوم حسین گرانمایه ( حسین وهاب ) ، محمود آقا بهابادی و احمد آقای بهابادی فرزندان اکبر آقا بهابادی
🔹 ارسالی از جناب آقا فرهاد شجاعی 🙏
🆔@chantehh
تعطیلی تمامی واحدهای قضایی و اداری قوه قضاییه در سراسر کشور(از جمله دادسرای عمومی و انقلاب یزد) در روز یکشنبه ۷ مرداد ماه ۱۴۰۳
🔹️ بدینوسیله به اطلاع می رساند، بنابر اعلام معاون منابع انسانی و امور فرهنگی قوه قضاییه و اطلاعیه اخیر دولت مبنی بر تداوم گرمای شدید و کم سابقه دمای هوا و به منظور حفظ سلامتی هموطنان و مدیریت مصرف انرژی، تمامی واحدهای قضایی و اداری، کلیه حوزه های ستادی و سازمان های تابعه قوه قضاییه در سراسر کشور در روز یکشنبه مورخ ۱۴۰۳/۰۵/۰۷ تعطیل است./پایداد
🆔 @chantehh