فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣 از باباها احکام یاد بگیرید...
#روانشناسی
🔷 تفاوت مادر و پدر ها در یاد دادن احکام به فرزندانشون
#دکتر_سعید_عزیزی
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#یادمانه
#شاعران_بهاباد
📨 مهدی آقای حاتمی این عکس خاطره انگیز از مراسم شب شعر بهاباد رو از آلبوم هلال احمر هدیه دادن به چنته.
فکر می کنم سال ۷۸ بود و تو هلال احمر خیلی جنب و جوش و تگ و دو می کردیم. اتفاقا شب شعر خوبی هم شد و خیلی عکس از این مراسم به جا مونده که به امانت پیش خودمه و ایشالا بقیشو هم میذارم.
اون مصرع بالا سر مرحوم آقای ایمانی رو از شعر مهدی سهیلی انتخاب کرده بودیم. بی مناسبت نیست بخاطر روز شعر و ادب پارسی چندبیتی ازش بخونیم:
شاعر آنست که شعر از دل او برخیزد
برگ و بار غم شعر از گِل او برخیزد
دردمندیست که چون لب بگشاید به سخن
نغمه ی سوختگان از دل او برخیزد
گل برآرد ز گلستان سخن در برِ جمع
عطر عشق و هنر از محفل او برخیزد
بذر اندیشه چو پاشد به در و دشت خیال
خوشه های هنر از حاصل او برخیزد
اوست دریای معانی که به هر موج کلام
صد هزاران صدف از ساحل او برخیزد
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#ایران_قدیم
این ماشین اولین اتوموبیلیه که به ایران اومد. مظفرالدینشاه که در عقب نشسته در اولین سفر خود به اروپا، دو دستگاه از این اتومبیل مدل رنو ۱۹۰۰ رو خرید که فقط یکی از اونها سالم به ایران رسید. میدونید قیمتش چند بود؟ ۴ هزار تومن!! با ۴ هزار تومن اونموقع میشد کل تهران رو خرید.
ميگويند وقتی مدير كمپانی رنو دو دستگاه اتومبيل سفارشی را به ديد همايونی گذاشت، شاه رو به مدير گفته بود: قيمت اين دو دستگاه اتومبيل چقدر است؟ مدير نيز در جواب ميگويد: اتومبيل اول به عنوان هديه و پيشكش خدمت اعليحضرت تقديم ميشود و اتومبيل دوم شانزده هزار فرانك و اتومبيلهای بعدی پانزده هزار فرانك خواهد بود.
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#بهاباد_قدیم
#خاطره_قدیمی
✍ حسین عبداللهیان بهابادی
🔸گاهی اوقات که یه آهنگ رو گوش میکنم بی جهت یا با جهت به گذشته میرم . 😵💫
گذشته ای که شادیها و دلگیریهای زیادی داشت و اوج دلگیری و داستان غمگنانه من هم «نیومدن بز خاکستریمون از گلّه» بود که قطعا مورد شماتت پدر محترم قرار میگرفتیم و تمامی اعضای خانواده ابتدا به حالت آماده باش در میومدیم و در صورتیکه بز گرانبها تا نیم ساعت بعد از اومدن گله به خونه تشریف فرما نمیشدن ، کل گردان عالی اصغر از حالت استندبای خارج و به نیروی عملیاتی تبدیل و هر کدام از بچه ها در نقشی و به جهتی میرفت و گاها که تا نیمه شب پیدا نمیشد با توکل به خدا به خونه بر میگشتیم و صبح علی الطلوع باید میرفتیم سرِ چارکوچه یا یَ خدا بیامرزی جاش کرده بود و پیدا میشد و یا شده بود سهم جَک و جونورا .😨
جالب اینکه اگر شب یکی از ما پُسرا خونه نمیومدیم اندازه ای که ملت نگران بُزو میشدن نگران ما نمیشدن و هیچ گردانی هم برای پیدا کردن ما بسیج نمیشد ☹️
مغربهای بهاباد و نمازهای با حال جماعت مسجد فاطمیه برایمان حکم زندگی را داشت و جماعت آشیخ علی مومن بدون مُکَبّری رسول گرانمایه انگاری یه چیزی کم داشت و بی نمک بود و بعدها امامت حاج حسن نفیسی با آن حمد و سوره طولانی برایمان زجرآور بود اما به حکم " رشته ای بر گردنم افکنده دوست ، میکشد هرجا که خاطر خواه اوست " نماز جماعتمان ترک نمیشد. اذانهای مؤذن زاده ظهرهای مسجد و اذان مغرب با صدای عموعلی که مزه اش کم از مؤذن زاده نداشت همیشه خدا در گوشمان است و شادی افطاریهای رمضان بهاباد و مسجدفاطمیه قطعا فراموش نشدنیست. ۱۳ آبان برای ما دانش آموزان بواسطه تعطیلی بعضی کلاسها شیرین بود و خوندن قطعنامه پایانی اون به نام آقای حاج احمد هوشمند سند خورده بود .
یادش به خیر داروخونه جهاد و مَحَد زری ، کفاشی حسن عبدالله ( مطیعی ) که تنها کفش سالمان را بارها طی سال وصله پینه میکردند که به انتهای سال برسه 🥾 کپسولهای سنگینی که برایمان حکم وزنه سنگین وزنه بردارها را داشت اما به اجبار مادر باید با فرغون به قلعه و مغازه گاز فروشی حاج علی گلشن منتقل میشد، اصلا مثل این بود که چاههای نفت و گاز جنوب رو آورده باشند درِ قلعه بهاباد و توی خونه حاج حسین طلائیان و حاج علی گلشن کاشته باشند . حاج علی که بر روال احوال پیشینیان فامیل دوست بودند تحویلمان میگرفتند با جمله سلام برسون بدرقه امان میکردند 🙋♂
فردا ظهر بعد از مدرسه نوبت این بود که مثل گربه از داربند انگور بالا بریم و خدمت خوشه های ناب برسیم و بعد مثل قبل کیسه گندمی را در فرغون و فرغون و دسته های فرغون روی بازوهای کوچکمان و وعده آسیای حسین علی یوسُف که شب و روز صدای تَق تَقُش بلند بود انگار برای فاطی و هم چنین حسین علی یوسف استراحت معنا نداشت .🙄
اما اون شبی را به سختی صبح می کردیم و اون روزی را با اکراه به مدرسه ابن سینا می رفتیم که روز قبلش حسین زینلی ( عزیز ) ما را در کوچه دیده بود ، اون روز و سر کلاس ادبیات بیچاره بودیم و شک و تردید حسین آقای زینلی برایمان دل و گُرده نمیذاشت . تا پایان درس فقط آقای زینلی از حرکت توی کوچه برایمان میگفت و مسخره مان می کرد.
بالاخره یادش به خیر
یاد باد آن روزگاران یاد باد.😕
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موسیقی
نه عمر خضر بمانَد،نه مُلکِ اسکندر
نزاع برسر دنییِ دون مکن،درویش!
📚 حافظ
🎙 #استادشجریان
♪ تار: غلامحسین بیگجه خانی
📀 آلبوم بیداد
♬ گوشهی عشاق و فرود به دشتی
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#خاطره_انگیز
#جوانان_قدیم_بهاباد
📨 جناب مهندس مهدی خانی زاده ارسال کردن و نوشتن:
🗓 تابستان ۱۳۵۶ - عظیم آباد
🔘 سوار و در کنار گرجین و خرمن گندم ، از راست: آقایان سید مهدی رضوی - محمد مهدی خانی زاده - حسن ایمانی و یکی از بانوان محلی
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#یادمانه
#خاطره_انگیز
📷 زنده یاد حاج علی گرانمایه و احتمالا فرزندان گرامی شان
📨 ارسالی از حسین آقای توسلی
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#حکمتهای_چنته
زمان همیشه با همین سرعت میگذرد، فقط احساسات هستند که سرعتشان تغییر میکند. هر روز میتواند به اندازه تمام زندگی کش بیاید یا به اندازهی یک تپش قلب بگذرد. بستگی به این دارد که آن زمان را با چه کسی میگذرانی.
#شهر_خرس
#فردریک_بکمن
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#خاطره_انگیز #دانشگاه_کُنده_ئو 📷 اینم یه عکس تاریخی و درجه یک از سر در دانشگاه کنده ئو در سالهای ا
#خاطره_قدیمی
#دانشگاه_کُنده_ئو
✍ جناب آسیدجلیل آقای رضوی
این خاطره ی جالب رو از دانشگاه نقل کردن 👆
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#یادمانه
#مردم_بهاباد
📷 زنده یادها: آقایان حاج امیر شجاعی و حاج حسین گرانمایه (اخوی)
📨 آقارضا شجاعی ارسال کردن.
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یادمانه
#خاطره_انگیز
📨 ارسال از خانم مریم توکلی بهابادی
✔️از سمت چپ : مرحوم حسین توکلی بهابادی ( حسین محمود) ، مرحوم حسین جلیلی ، آقای اصغر جلیلی
✔️ نفر جلو رو به دوربین: مرحوم حاج محمدعلی سبیلی
🗓 دی ماه ۱۳۶۰
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#یادمانه 🔹 در مورد مرحومه سکینه گلستون چند روز پیش اینجا 👇صحبت کردیم: https://eitaa.com/chantehh/68
#پیام_شهروندان
✍ آقای عباس دهقان بهابادی
❤️ سلام، خسته نباشید خدمت شما بابت کانال خوبتون
خدا رحمت کنه سکینه گلستون را
اونجوری که یادمه اگه اشتباه نکنم تو یه اتاق پشت مسجد جامع مسجد زندگی میکردن و تو اتاق شون همه چی بود مرغ و خروس و .....
چقدر ما از این پیرزن می ترسیدیم
خدا بیامرز برای آغا میر عابدین کار می کردن.
ما همیشه فکر می کردیم چاقو همراهشون هست زیر چادرشون قایم کردن، اگه بدی کنیم گوش مون را می بره🤦♂ برا همین هم هر وقت بدی می کردیم مادرمون می گفتن اگه آروم نشی میدمت دست سکینه گلستون ادبت کنه
خلاصه روزگاری بود و چه زود می گذرد .
چَنتِه 🗃
#یادمانه #خاطره_انگیز 📷 زنده یاد حاج علی گرانمایه و احتمالا فرزندان گرامی شان 📨 ارسالی از حسین آقای
#پیام_شهروندان
✍ آقای مهندس محمدمهدی خانی زاده
درود. عکسی که از مرحوم حاج علی گرانمایه به اشتراک گذاشته اید دو نفر دیگر آقایان احمد گرانمایه و غلامحسین خانی زاده هستند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♬ بهار دلنشین
🎙 غلامحسین بنان
🎶 آهنگساز: روح الله خالقی
شب شما بخیر 🙋♂
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قرائت_مجلسی
📖 تلاوت استاد مصطفی غلوش
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#هرروزباقرآن
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
🔰صفحه ی سی ام قرآن کریم
📖 سوره بقره، جزء ۲
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#صبح_بخیر
گاه می اندیشم،
خبر مرگ مرا با تو چه كس می گوید ؟
آن زمان كه خبر مرگ مرا
از كسی می شنوی ، روی تو را
كاشكی می دیدم .
شانه بالا زدنت را،
– بی قید –
و تكان دادن دستت كه:
– مهم نیست زیاد –
و تكان دادن سر را كه:
– عجیب ! عاقبت مرد ؟
– افسوس !
– كاشكی می دیدم !
من به خود می گویم :
«چه كسی باور كرد
جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاكستر كرد ؟»
#حمید_مصدق
سلام🙋
صبحتون بخیر 🌻
📸 طبیعت زیبای پائیزی روستای بنیز در بهاباد
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
🍃🍂 ختم قرآن کریم به نیت آنهایی که روزگاری حالمون در کنارشون خوش تر بود و امروز عکسشون تو طاقچه ی خونه هامون شده همه ی دلخوشیمون:
🔸جزء ۱ خانم فروغ ایمانی
🔸جزء ۲ خانم عصمت دهقان
🔸جزء ۲ خانم زینب امینی پور
🔸جزء ۳ خانم اعظم فلاح
🔸جزء ۴ سرکار خانم قاسمی
🔸جزء ۴ خانم خواجه
🔸جزء ۵ خانم سعیده دادگرنیا
🔸جزء ۶ خانم صدیقه دهقان
🔸جزء ۷ خانم رویا دادگرنیا
🔸جزء ۸ خانم فریبا شجاعی
🔸جزء ۹ خانم بتول توکلی
🔸جزء ۹ خانم مریم حدادزاده
🔸جزء ۹ خانم طیبه دادگر
🔸جزء ۱۰ خانم اعظم خوش آبادی
🔸جزء ۱۰ خانم فهیمه امینی
جز ۱۰خانم نصرت گلشن زاده
جز ۱۱خانم نصرت گلشن زاده
🔸جزء ۱۱ خانم فاطمه عبداللهیان
🔸جزء ۱۲ خانم عسل رجبی پناه
🔸جزء ۱۳ خانم رباب امینی پور
🔸جزء ۱۴ خانم بتول بهابادی
🔸جزء ۱۵ خانم لیلا قطب الدینی
🔸جزء ۱۶ ناشناس
🔸جزء ۱۷ خانم دهقان
🔸جزء ۱۸ ناشناس
🔸جزء ۱۹ خانم فاطمه حاتمی (مرحوم حاج محمد)
🔸جزء ۲۰ سرکار خانم قاسمی
🔸جزء ۲۱ خانم دهقان
🔸جزء ۲۲ خانم دهقان
🔸جزء ۲۳ خانم زینلی
🔸جزء ۲۴ خانم زینب اکبری
🔸جزء ۲۵ خانم زمزم فتوحی
🔸جزء ۲۶ خانم زهره گرانمایه
🔸جزء ۲۷ خانم راحله گرانمایه
🔸جزء ۲۷ خانم دهقان
🔸جزء ۲۸ خانم سعیده سادات مصطفوی
🔸جزء ۲۹ خانم بی بی فاطمه مصطفوی
🔸جزء ۳۰ خانم مرمر خانم لقمانی
جز ۳۰ خانم قطب الدینی
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#پزشکی
🩺 خانم دکتر مریم جلیلی بهابادی
اگر این علائم را دارید در منزل بمانید
◽️زهرا دوستی، متخصص بیماریهای گرمسیری: این روزها بیمارانی با علائم تب، آبریزش بینی، عطسه، گلو درد، سرفههای تک، گرفتگی بینی، تنگی نفس گاه با درد عضلانی-استخوانی به پزشکان مراجعه میکنند. این علائم معروف به کوریزا هستتند که به نظر میرسد این بیماری در شروع بر پایه ویروس ایجاد شود. به طور معمول علائم این بیماری از ۲۴ ساعت قبل از زمان علائم اولیه تا بهبود کامل بین سه تا یک هفته طول میکشد.
◽️بیماران خود را در خانه ایزوله و به مدت سه روز استراحت کامل کنند و به نزدیکان بیمار توصیه کرد که درها و پنجره ها را باز بگذارند تا هوا جریان داشته باشد. این کار سبب می شود تا فرد بیمار کمترین خطر را برای اطرافیان خود داشته باشد.
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#بهاباد_قدیم #خاطره_قدیمی ✍ حسین عبداللهیان بهابادی 🔸گاهی اوقات که یه آهنگ رو گوش میکنم بی جهت یا
#یادمانه
#مردم_بهاباد
◾️دیروز ذکر خیری از اذان دلنشین مرحوم حاج علی عبداللهیان شد ، یادی ازشون بکنیم که خیلی کاردرست و به اعتقاداتشون پایبند بودن .
در فرصت بهتری مفصل ازشون می نویسیم و از کارهائی که ۲۴ ساعت قبل از وفاتشون انجام دادن میگیم.
از پسرعموها و دخترعموهای عزیز هم انتظار و خواهش داریم از مرحوم پدرشون عکس و خاطراتی بفرستن
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
May 11