eitaa logo
گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
176 دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
13.5هزار ویدیو
37 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ تحریری حم بسمه تعالی حضرت روح در حریم ممنوعه! (۲) ملائکه بمحض اطلاع از خبر «آفرینش پدیده‌ای بنام »، ترازوئی بر می‌افرازند که در یک کفه آن، ثقلین «سبحانیت+قداست» خالق متعال قرار دارد و در کفه دیگر آن، ثقلین «مفسد+سفّاک» بودن خلیفه! بدین‌مفهوم که؛ و الهی (پاکی درونی و بیرونی/ذاتی و صفاتی) و «خیر مطلق» چگونه می‌تواند در عالم آفرینش، «مخلوق شرّ»ی را بیافریند و برتابد که براحتی مرتکب و می‌شود؟! و پیوسته می‌ورزد؟! مسئله مبدأیت «خیر» و مبدأیت «شرّ»، مسئله بسیار غامضی بوده است (که قبل از ، توسط مورد توجه قرار گرفت) و از نخستین دغدغه‌های انسان در بوده است. ایرانیان (بعنوان صاحبان نخستین و در زمین) شاید اولین کسانی بودند که در صدد حل معمای پیچیده مذکور برآمده و با خلق موجود موهومی بنام در مقابل بزعم خود، گره‌گشائی کردند!! و بدینوسیله ثنویت (شرک به الله) را در جهان پایه‌گذاری کرده و دنبال کردند. ثنویت ایرانیان (شرک اهورامزدا+اهریمن) ظاهرا وقتی به رسید در قالب «بَرَهما+ماهایا» دنبال گردید! همین ثنویت، وقتی به رسید، در قالب «یانگ+یین» و بالاخره همین ثنویت، وقتی به رسید در قالب «دو آلیسم» دنبال گردید! آری! «ثنویت»؛ بزرگترین خبطی بود که ایرانیان در سطح جهانی علیه بشریت، مرتکب شدند ولیکن در آخرالزمان، بزرگترین خدمت به بشریت هم به تعلق خواهد گرفت که در ، موفق به توسعه و تحکیم در خواهند گردید. پیروان ادیانی که از مخلوقی بنام در امان نیستند، ای‌بسا گرفتار کهنی باشند که بر سایه افکنده است با این پندار که مبدأیت هر شرّی و شرارتی به برمی‌گردد! و حال آنکه و صریحاً خلقت هر شرّی را به خودش نسبت می‌دهد؛ «قل أعوذ برب الفلق* من شرّ ما خلق* و من شرّ غاسق إذا وقب»! و مایا و یین و امثالهم، و پوچی هستند که قاعدتاً هیچ نقشی در و توسعه و شرورات ندارند و ساخته پرداخته ذهن انسان‌هائی هستند که بزعم خود خواسته‌اند، انتساب هر شری را از ساحت اقدس حضرت سبحان، دور سازند! علت چنین خبطی () در همان چیزی نهفته است که مورد بود! و شاید به همین علت است که خدای قادر در ، را در ردیف اول متهمین خود نشانده و قبل از و ، آنان را به می‌کشاند! (دو آیه در قرآن داریم که دقیقاً با عبارت «و یوم یحشرهم جمیعا» آغاز می‌شوند و مجموعاً از وقایع کلی بزرگترین در پرده‌برداری می‌کنند) و حال آنکه این در «تعلیم کل اسماء به آدم و ملائکه» حل شده است. ولیکن اسم‌الله حلاّل این مسئله، از شدت وحشت‌آفرینی آن، مورد کتمان و اغماض همه خلایق از جمله ملائکه است! آن اسم کدام است؟! «اسم الله الحریق» = «اسم الله المکتوم عندالملائکه»؛ اسمی است که از شدت ترس و هراس خود، آنرا کتمان می‌کنند! ملائکه همه را آشکار می‌کنند (ما تبدون) ولیکن یکی از آن‌ها را می‌کنند (ما کنتم تکتمون)! همان اسم فوق‌العاده وحشت‌انگیز و خطرناکی که اگر باندازه یک بند انگشت بدان نزدیک شوند بلافاصله آتش می‌گیرند! اسم‌الله (موحش و محرق!) از لغایت را فرا گرفته است که حتی جبرئیل هم بدان را ندارد ولو باندازه یک بند انگشت! (فرمود: «لو دنوت أنملة لاحترقت»!) چنانچه به اندازه یک بند انگشت، نزدیک شوم، بلافاصله می‌گیرم! این مقدمات از آن‌جهت به رشته تحریر در آمد تا ببینیم معمای ناسازی «مفسد و سفاکی خلیفه» با «سبحانیت و قداست الله» چگونه قابل جمع و است؟! اسم الله خاصی وجود دارد که عدم دو کفه ترازوی مذکور را توجیه می‌کند ولو اینکه ملائکه از بیان آن دارند، چنان وحشتی که باعث می‌شود تا آن را کتمان نمایند! «اسم‌الله»ی که هر چیزی و هر کسی (ولو جبرئیل) را سریعاً و شدیداً می‌سوزاند و محو می‌سازد تا چه رسد به مفسدین و سفّاک‌ها! بنابراین و و هر «شرّ»ی که هر لحظه در معرض و محو است، هیچگونه تهدید و تحدیدی علیه «سبحانیت و قداست الله» نیست و لزومی به اعتراضیه و اظهار شگفتی نیست. آیا این اسم الله خاص، در قرآن هم ذکر شده است؟ ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) شب قدر ۱۴۰۲ کانال چلچراغ معارف و احکام حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff جهت گفتگوهای دینی و سیاسی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام (و هم‌اندیشی پیرامون پیام‌های کانال مذکور☝️) لطفا در گروه ذیل👇به ما بپیوندید: گروه چلچراغ معارف و احکام: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe ❤️
✍ تحریری حم بسمه تعالی حضرت روح در حریم ممنوعه! (۰۳) اشاره شد که سقف پروازی (ع) و بالطبع سایر تا «سدرة‌المنتهیٰ» است که نقطه انتهائی و پایانی بهشت اعظم است. اشاره شد که ملائکه و حتی جبرئیل به عالمی فراتر از ، توان و حق ندارند وگرنه می‌گیرند! ملائکه طبق اشاره ، دارای بال‌های پرواز متفاوتی هستند؛ بعضی دو بال و برخی سه بال و بعضاً چهار باله هستند. (جَاعِلِ الْمَلَائِکةِ رُسُلًا أُولِی أَجْنِحَةٍ؛ مَثْنَىٰ وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاعَ (فاطر/۱) قرار دهنده است ملائکه را پیک بالدار دو بال و سه بال و چهار بال) حال با ملاحظه «بال‌دار بودن» و «پرواز در عالم ذیل سدرة‌المنتهی» و «آتش گرفتن و سوختن و محو شدن»، می‌توان تصور کرد که ملائکه، دارای جسمی هستند که صد البته متفاوت از جسم بشر و حتی جن است. جسم بشر از ، جسم جن از و جسم ملک از است. ولیکن نوری که جنبه مادی دارد و وقتی که نار برای چشم بشر، قابل مشاهده نیست بنحو اولیٰ نور ملائکه هم قابل مشاهده نیست. اگرچه اینطور هم نیست که مطلقا قابل مشاهده نباشند وگرنه هم قادر به مشاهده آنها نبودند و حال آنکه به هر دو مخلوق مذکور را رؤیت می‌کرده‌اند. بحث‌مان به این‌جا کشید که، بعد از سدرة‌المنتهی تا مقام ، ممنوعه الهی است حتی برای جبرئیل که اگر به اندازه یک بند انگشت هم فراتر برود، بلافاصله آتش می‌گیرد! حال سؤال اینجاست که؛ جبرئیل از کجا می‌داند که نباید وارد شود؟! - آیا پیشاپیش به آن‌حضرت (و سایر ملائکه) تعلیم داده شده است؟ - آیا ملائکه تجربه دارند و در عمل فهمیده‌اند که نباید وارد آن حریم شوند وگرنه آتش می‌گیرند؟ - چرا پیامبر اعظم(ص)، هنگام ورود به حریم ممنوعه و سیر در آن حتی تا قرب اعلی «أو أدنیٰ» آسیبی نمی‌بیند؟! و آتش نمی‌گیرد؟! بنظر می‌رسد که ملائکه قبل از به آدم (و «ثم عرضهم علی الملائکه») از خطر ورود به حریم ممنوعه، اطلاع داشتند ولیکن آنرا می‌کردند! و اشاره کردیم که حل معمای ناسازی و عدم بین «سبوح+قدوس» بودن و «مفسد+سفّاک» بودن و و «قابل جمع» بودن مذکور را باید در یکی از اسماءالله جستجو کرد. همان اسمی که ملائکه ترجیح می‌دهند آنرا کتمان نمایند! ولیکن خدای متعال ترجیح می‌دهد که آنرا مورد اشاره قرار دهد. همچنانکه انجام هر کاری، نیازمند ابزار خاص آن کار است، خالق متعال هم انجام هر امری را با اسم خاص (و متناسب با آن امر) خود انجام می‌دهد. و در اینجاست که به این نکته باید بیاندیشیم که ، تضاد مذکور بعنوان «بزرگترین معمای هستی» را با کدام اسم خاص خود، حل می‌کند؟ و چنانچه به این اسم خاص، بی‌اطلاع باشیم یا از آن، چنان وحشت داشته باشیم که از شدت ترس و هراس، آنرا کتمان نمائیم، آنگاه در حل این معمای عجیب و عظیم عاجز خواهیم شد! همان‌قدر که جنس ساختاری بشر و جن متفاوت است (و البته گمان می‌کرد که آتش بر طین متمایز است!) و بمراتب بیشتر؛ جنس ساختاری ملائکه بر ساختار مادی جن و بشر متمایز است، جنس ساختاری حضرت روح بر ملائکه متمایز است. نشان به آن نشان که ورود روح در حریم ممنوعه نه منع می‌شود و نه هنگام حضور و سیر در آن، آتش می‌گیرد و حال آنکه جبرئیل(ع) بمحض نزدیک شدن باندازه یک بند انگشت به آن ، بلافاصله آتش گرفته و نابود می‌شود! با عنایت به این تمایزات در قیاسات است که وقتی از کیفیت ساختاری روح سؤال شود، بی‌جواب می‌ماند مگر در این حد که فرمود: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلّا قَلِيلاً» [۸۵] و از تو در باره روح سؤال مى‌كنند، بگو: روح از من است و از علم و دانش، جز اندكى به شما داده ‌نشده‌ است! (س.اسراء) وقتی که از درک «روح» عاجز باشند (بلحاظ نداشتن ابزار فهم ذیربط) بنحو اولیٰ، از درک ذات الهی، عاجزترند! فلذا می‌فرماید؛ «لیس کمثله شیء»! یعنی که در شباهت حتی با روح هم، مثل او نیست تا چه رسد به ملائکه که از نور هستند! عبارت «لیس کمثله شیء» در دعای ۱۰۰۰ اسم‌الله (جوشن کبیر) دو بار به کار رفته است. در این دعا که دارای عبارت «یا من له الاسماء الحسنی» نیز است، به و الهی، دو بار اشاره شده است؛ «یا ذا القدس و السبحان» و «یا سبوح یا قدوس». «یا من تقدست اسمائه» و «یا من قدر و » در دعای مذکور از دیگر عبارت‌های مرتبط با مبحثی‌ست که ما در این سلسله دنبال می‌کنیم. با همه این احوال، در این دعای مشهوره که خواندن آن در ماه مبارک ، رسم است، حتی یک بار هم اسم‌الله «رمضان» استفاده نشده است! چرا؟! ..ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) شب قدر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «شهر»+«رمضان» (بخش ۰۳): ... اگر این ادعا قرین صحّت باشد، باید پرسید که این خاصیت (ارماض الذنوب) از کجا نشأت می‌گیرد؟ واقعاً غیر از خدا چه کسی می‌تواند گناهان انسان‌ها (بویژه آنها) را بسوزاند و محو نماید؟ آن یا صفتی که و حضرت با آن به ازاله و خلائق در بپردازد تا را به موضع اولیه خود برگرداند، کدام است؟ وقتی که در زاویه‌ای از عالم، جُناح و گناهی رخ دهد که محو آن، مستلزم جراحی سخت و شدیدی در تراز «سوزانیدنی نابودکننده از صفحه خلقت» باشد، از چه کسی بجز رمضان بر می‌آید؟ 👌 آن آتشی است که وقتی چیزی را بسوزاند، هیچ اثری از آن، باقی نمی‌گذارد! رمضان؛ حتی اگر اسم‌الله نباشد، آن حریم آتشینی است که می‌تواند أبَرقدرتی از بنام حضرت () را هم بسوزاند! چنانکه در الی‌الله صلی‌الله علیه و آله و سلم، فرمود؛ «لو دنوت أنملة لأحترقت»! چرا ، هیچ‌کدام از ماه‌های ۱۲گانه خود را متصف به صفات خود نفرمود بجز رمضان؟! لابد و ظرائفی در این مطلب هست که باید در باره آن بسی و کرد. چنین تفقه مطلوبی را در سلسله «مقالات حسینی منتظر»، تحت عنوان «تفسیر رمضان»، دنبال می‌کنیم تا شاید حجابی از حُجُب مختلف (فراوان و پیچیده) این مطلب خطیر، کنار بزنیم و امید آنکه بر حجاب‌های قضیه نیافزاییم! 🤲 لطفاً با ما همراه باشید 🙏 و سال نو بر همه ما مبارک باد 🤲 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱ فروردین ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 جهنم؛ انتقامی جبّاریه یا ابزاری رمضانیه؟! (بخش سوم): رمضان بودن الله، مبحثی ناشناخته! ⁉️ مگر چیست که موجب ترس و هراس شدید است؟! و حتی حضرت هم (که أبَرقدرت است) از آن، دارد؟! و چرا از ، آن‌را کتمان می‌کنند؟! ⁉️ آیا انسان‌ها هم هر چیز وحشت‌آفرینی را نسیان و کتمان می‌کنند؟! (آری! هر چه شدیدتر باشد، از یادآوری آن، چنان می‌گریزند که گویا ناخواسته آن‌را بالکل فراموش می‌کنند! و هیچ إشعاری بدان ندارند و بتعبیر قرآن؛ «و تری الناس سکاری و ما هم بسکاری ولکنّ عذاب الله شدید» (۲/۲۲) ...و آن‌ها را مدهوش می‌بینی در حالی که مست نیستند، بلکه عذاب خدا بسیار سخت است.) برای تبیین مفهوم عمیق ، متوسل به تحریر سلسله مقالات مرتبطی گشتیم با عناوین؛ 👈زندگی برزخی👉 💠 👈حضرت روح در حریم ممنوعه(۱)👉 💠 👈حضرت روح در حریم ممنوعه(۲)👉 💠 👈حضرت روح در حریم ممنوعه(۳)👉 💠 👈جهنم انتقامی جباریه یا ابزاری رمضانیه؟!(۱)👉 💠 👈جهنم انتقامی جباریه یا ابزاری رمضانیه؟!(۲)👉 💠 👈معمای الاولی در زیارت جامعه/وجود جهانی مهم‌تر و بالاتر(۱)👉 💠 👈معمای الاولی در زیارت جامعه/وجود جهانی مهم‌تر و بالاتر(۲)👉 💠 👈معمای الاولی در زیارت جامعه/وجود جهانی مهم‌تر و بالاتر(۳)👉 که بازنویسی مقالاتی بودند که قبلاً در واتساپ (و شاید در تلگرام) به اشتراک گذاشته بودم و متأسفانه بعد از فیلتر شدن آن، از کف رفتند (و اگر از مخاطبین محترم، کسی به آن مقالات دسترسی دارد، دعاگو می‌شوم اگر آن‌ها را برای بنده ارسال نمایند) ولیکن تحریر مجدد آن مکاشفات هم متأسفانه به علت ابتلاء به مشغله‌هایی دیگر، دچار وقفه‌ای یکساله شد که موجب توقف آن‌ها و نسیان بخش‌هایی از آن‌ها گردید! اما چیزی که باقی ماند، این بود که آن مباحث باید تکمیل گردند و‌ لذا در این‌جا سعی بر آنست که حتی‌الامکان آن مراتب معرفتی، مجدداً بازیابی و تقدیم دوستان شود ان‌شاءالله (توصیه می‌کنم مقالات مذکور را مجدداً مرور بفرمایید تا بتوانیم وارد مباحث جدیدتری بشویم) اسم‌الله رمضان را فقط یکبار (آن‌هم بصورت مضاف‌الیه! در ۲/۱۸۵) به‌کار برده است. بدون آنکه تعریف و توضیحی از آن، ارائه بدهد! البته بمحض بکار بردن اسم رمضان، وارد توضیحاتی در باره وقایع و تکالیف می‌شود که در دعای ماه مبارک رمضان هم می‌خوانیم؛ «الذی انزلت فیه القرآن، هدیً للناس و بینات من الهدی و الفرقان» و «جعلت فیه لیلة القدر و جعلتها خیراً من الف شهر»! ✅ ؛ ماهی‌ست که خدا؛ ۱. قرآن را در آن نازل کرده و ۲. شب را در آن قرار داده است. و‌ علاوه بر قدر و قرآن، مطالب صیام و قیام را داریم (و نیز چهار مؤلفه دیگر) و احصاء و هضم هشت مؤلفه ماه رمضان، موجب غفلت از بعنوان اسم‌الله گردیده و می‌گردد که ظاهراً تعمدی هم در میان است! شاید بخاطر پیشگیری از شدت فشار روانی ناشی از درک و فهم معنا و مفهوم رمضان بودن خالق متعال جل‌جلاله! در این‌جا بر آنیم که سه تصویر را در کنار هم بچینیم تا شاید به تصور شفاف‌تری از معنا و مفهوم ناشناخته رمضان برسیم (که در معارف اسلامی، کمتر بدان پرداخته شده است!): ۱) رمضان؛ سوزان‌ترین آتشی‌ست که (لیس کمثله شئٌ) هیچ اثری از محروق در جهان هستی، باقی نمی‌گذارد. یعنی هر آتشی از جنس مخلوق وقتی به چیزی از خلایق بگیرد و آن‌را بسوزاند، آثاری از سوختگی باقی می‌ماند از قبیل؛ دود، خاکستر، حرارت و... ولیکن حریقی از جنس رمضان، وقتی به مخلوقی بگیرد، آن‌را چنان می‌سوزاند که از آن، هیچ اثری باقی نمی‌ماند و آن‌را کاملاً از صفحه روزگار محو می‌سازد! و چرا ماه و ، رمضان نامیده شده است؟ جواب فرمودند: «لأنه یرمض الذنوب»؛ زیرا که گناهان را می‌سوزاند، بگونه‌ای که آن‌ها را از جهان هستی، محو می‌سازد. فلذاست که بین و‌ رمضان، نسبت ضدیت مطلقی برقرار است و رمضان؛ نابود کننده ذنوب است. ذنوب جمع ذنب، بمعنای دُم است. ⁉️چرا خدا گناه را به دم حیوان، تشبیه کرد؟! متعاقباً توضیح خواهیم داد. 👌بنابراین شناختن ذنوب و فهم ضرورت امحاء آن، راهی برای معرفت عمیق به ماهیت رمضان است. ۲) حریقی که حضرت سلام‌الله علیه (در و انتهای مرز بهشت!) از نزدیکی حتی باندازه یک بند انگشت، از آن وحشت دارد و از معیت رسول‌الله اعظم(ص) در ، باز می‌ماند! 👌کلمه «دَنَوْتُ» را بخاطر بسپارید (لو دنوت أنملة لأحترقت!) و البته این سؤال که چرا این حریق، حضرت محمد(ص) را (در گام سوم ) نمی‌سوزاند و بلکه بر او گلستان است؟! درک این ، راهی برای معرفت به ماهیت رمضان است. ۳) (از تعارض و خدا (نسبح و نقدس لک) با و خلیفه)، نیز راهی بسوی است که خواهیم پرداخت. ...ادامه دارد. ✍حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۳/۱۲/۱۵