و حرفاتونم بفرمایید میشنوم🙃❤
https://daigo.ir/secret/228669160
ـ رمان سـالی هم میذارم🥺
#اد_ایستاده
1-دیگه قرار نیست از زبان احمد اقا داشته باشیم...
2- در جواب به دوست عزیزی که نظر ممبرا درباره رمان سـالیو میخواستن...
نه رمان مذهبی نیست...
https://daigo.ir/secret/228669160
#اد_ایستاده
جوابتونو قبلا داده بودم...
https://eitaa.com/23419879/11628
https://daigo.ir/secret/228669160
#اد_ایستاده
499 خیلی رو مخه😐🤦🏻♀️
رند نشیم؟؟
https://eitaa.com/joinchat/1541865829C816e6c203c
تگ میذارم، آیدیم:
@mottaham_13
#فور
...●چرا ناراحتی تو اخه؟!👨🦯
وقتی که یکی بهت قول داده کمکت کنه✨
حواست هست که خدا بهت گفته🕊:
...○و پروردگارتان فرمود مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را🌱
سوره غافر ، آیه۶۰
●نظرم اینه بجای اینکه بشینی گریه کنی یا با آدمایی صحبت کنی که ممکنه یروز تنهات بزارن و یا بهت ضربه بزنن، برو پیش کسی که هواتو داری🙂🖐
میخواد با این سختی امتحانت کنه که بیشتر بری سمتش🖐🙂
پس دلت رو آزاد بزار و یک جای خلوت و آروم بشین و با خدا دردودل کن🕊
مگه میشه کمکت نکنه⁉️
یادت باشه که اون بالاسری یکی از اسم هاش،خدا دل شکسته هاست🙂🕊
یجا بشین و از ته دلت بگو خدایا کمکم کن و سعی کن خودت رو پیش خدا عزیز کنی👀
مطمئن باش کمکت میکنه🖐😌
امتحانش کن؛ضرر نداره که🤷♂
https://eitaa.com/Baserat_Amar_varrr
●انتشار یادت نره رفیق🕊
|ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.🤍🌹🤍.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ|
#رمان_آنسویمرزهایعاشقی
#فصل_دوم
#توسـالیِمنی
#پارت_111
|ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.🤍🌹🤍.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ|
ماریو:
باشه ای گفتم و سمت اتاق رفتم. دقیقه ای بعد هم سـالی اومد. قبل از اینکه بخوابه گفتم:
ـ هی عروسک خوشگل من؟! نخوابیا! اول بیا این لباسی که برات خریدمو بپوش ببینم تو تنت چه شکلی میشه بعد!
خنده ای کرد و چشم کش داری گفت. لباس رو که پوشید چشمام برق زد! دور خودش که چرخید و موهاش توی هوا تاب خورد دیگه نتونستم تحمل کنم و از جا بلند شدم و سمتش رفتم.
جلوی آینه ایستاد و من هم پشت سرش. از داخل آینه نگاهش کردم:
ـ آخه تو چرا انقده خوشگلی دختر؟!
لبخندی زد و نگاهشو ازم گرفت.
سرمو جلو بردم و روی موهای طلایی شو بوسیدم. سرش رو بالا آورد و دوباره نگاهم کرد. رفتم جلوش ایستادم و بازو هاشو گرفتم. سمت خودم کشیدمش و روی هر دو تا چشماشو هم بوسیدم!
|ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.🤍🌹🤍.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ|
به قلم s.z.m
#اد_ایستاده
#ڪپۍممـنۅع(حࢪام)‼️
#امـانٺداࢪبـاشیـم❌
خوندن بدون عضویت راضی نیستم⛔☝🏻
|ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.🤍🌹🤍.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ|
|ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.🤍🌹🤍.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ|
#رمان_آنسویمرزهایعاشقی
#فصل_دوم
#توسـالیِمنی
#پارت_112
|ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.🤍🌹🤍.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ|
ماریو:
از این کارم هم ذوق زده شده بود و هم متعجب! تک خنده ای کردم:
ـ تو نمیخوای یه بوس بدی؟!
لبخندش پهن تر شد! روی پاشنه پا بلند شد و اروم گونه مو بوسید!
من هم با یک حرکت توی آغوشم کشیدمش و تا میتونستم فشارش دادم!
کنار گوشش آروم لب زدم:
ـ عروسک کوچولو تو نمیخوای دوباره مامان بشی؟!
جیغی کشید و فورا از آغوشم بیرون اومد! قهقهه وار شروع به خندیدن کردم:
ـ چرا جیغ میزنی عروسک؟! کاریت ندارم که!
اخم و خندش با هم قاطی شده بود! لب زد:
ـ بیا دست از سر من بردار ماریو! بذار همین پسر بداخلاقتو بزرگ کنم یکی دیگه پیشکش!
خنده ای کردم و خودمو روی تخت انداختم:
ـ قربون این حرص خوردنات بشم من! چقده جیگر میشی وقتی حرص میخوری!!
جلو اومد دستشو بین موتام فرو برد و گفت:
ـ بیخود!! چشماتو درویش کن آقای دکتر!
...
|ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.🤍🌹🤍.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ|
به قلم s.z.m
#اد_ایستاده
#ڪپۍممـنۅع(حࢪام)‼️
#امـانٺداࢪبـاشیـم❌
خوندن بدون عضویت راضی نیستم⛔☝🏻
|ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.🤍🌹🤍.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ|
|ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.🤍🌹🤍.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ|
#رمان_آنسویمرزهایعاشقی
#فصل_دوم
#توسـالیِمنی
#پارت_113
|ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.🤍🌹🤍.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ|
سـالی:
...
#سالی:
قرار شد رایان و الیزابت با هم صحبت کنن تا اگه به تفاهم رسیدن با هم ازدواج کنن. همگی به پارک رفته بودیم. من بین مامان و ماریو نشسته بودم و دیلان هم روی پام نشسته بود. دیارا بچه الیزابت هم روی پای ماریو بود.
الیزابت و رایان هم رفته بودن تا توی پارک قدم بزنن و همون بین با هم صحبت هم بکنن.
ماریو دیلان رو از دستم گرفت:
ـ عروسک خانومی کمرت درد میگیره همش این بچه رو بغل میکنی.
و بعد دیلان رو روی زمین گذاشت. دیلان هم همون جا شروع به دویدن کرد و خودشو روی چمن ها انداخت و بین اونها غلت زد!
فورا بلند شدم و سمتش رفتم:
ـ پسرکم اونا کثیفه بلند شو.
دیلان اونقدر غرق بازی بود که بهم اهمیتی نداد!
ماریو کنارم اومد و دستشو دورم حلقه کرد و منو به خودش چسبوند:
ـ ولش کن عزیزم بذار بازیشو بکنه میریم خونه لباساشو عوض میکنیم.
|ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.🤍🌹🤍.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ|
به قلم s.z.m
#اد_ایستاده
#ڪپۍممـنۅع(حࢪام)‼️
#امـانٺداࢪبـاشیـم❌
خوندن بدون عضویت راضی نیستم⛔☝🏻
|ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.🤍🌹🤍.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ|
1-به شدتتتت😪و داغونم الان😢 خیر سرم میخواستم درس بخونم ولی دریغ از یه خط🤦🏻♀️😑
2-بله خودم مینویسم...
https://daigo.ir/secret/228669160
#اد_ایستاده
به خداوند اعتماد کنید
اجازه دهید او از راه هایی که خودش
فقط از آنها خبر دارد، کمک تان کند.
وابسته بودن به نتیجه خاص و انتظار کشیدن
برای این که چیزی که می خواهید،
از راه خاصی به دست تان برسد،
فقط انتخاب ها و تعداد راه های ممکن
را کمتر و محدودتر می کند.
تعیین تکلیف برای خدا را رها کنید
و اطمینان داشته باشید که
راه به شما نشان داده خواهد شد.⭐️❤️
#حالخوب
اهم اهم☺️
دوستان به یه ادمین فعال و پاکار نیازمندیم🥲
@mottaham_13
اگر کسی هست، من اینجام😌☝🏻
#اد_ایستاده