روایت پیشرفت ایران
🚌 با حل مشکل سرویس دانشگاهمان شروع کردیم ۲ روایت یک شرکت دانشبنیان جوان در حوزه حملونقل
🚌 با حل مشکل سرویس دانشگاهمان شروع کردیم ۲
روایت یک شرکت دانشبنیان جوان در حوزه حملونقل
🔸دوست داشتیم کارمان را گسترش دهیم؛ برای همین یکمقدار حرفهایتر تیم تشکیل دادیم، یک زیرپله اجاره کردیم، میز و صندلی خریدیم و شرکت ثبت کردیم. با دانشگاه میبد و شرکت پیمانکاری آنها جلسه گذاشتیم و طرحمان را ارائه کردیم و قرارداد بستیم. سیستم را برای آنها هم طراحی کردیم و دستگاهها را ساختیم. آن روزی که بچهها دستگاه آخر را بستند روی ماشین، گفتند که کرونا آمده و دانشگاهها تعطیل است. ما ماندیم و یکمقدار وام که با آن دستگاه ساخته بودیم و یک شرکت تازه تاسیس. آن موقع تازه پذیرش حضور در پارک علم و فناوری را گرفته بودیم.
🔸کرونا فرصتی شد برای بازنگری پروژهمان. این دید را داشتیم که چنین سیستمی برای افرادی موردنیاز است که در یک مجموعه ساعات مشخص به یک جای معینی میروند و برمیگردندند؛ مثل کارخانهجات، مدارس، ادارات، دانشگاهها. همان موقع رویدادی در شهرداری برگزار شد به نام «ایدهشو شهری حملونقل». در آن شرکت کردیم و آنجا از طرحمان استقبال شد. شهرداری یزد مشکل داشت. سالی تقریبا ۳۰-۴۰ میلیارد تومان هزینهی حملونقل عمومی میشود؛ اتوبوسهای زیاد، کلی زیرساخت، رانندگی، مدیریت و کلی هزینه؛ اما واقعا مردم استفاده نمیکنند.
🔸از یک طرف شهرداری میگفت این هزینههای ماهانه زیاد است و از آن طرف هم بخش خصوصی میگفت صرفه ندارد سه میلیارد ماشین را برای این درآمد کم اختصاص بدهیم. مدیران شهرداری خوشبختانه یک دید خوبی داشتند و با برگزاری رویداد دنبال این بودند که از ظرفیت استارتاپها برای حل این مشکل استفاده کنند. ما با توجه به تجربه و تحقیقاتی که کرده بودیم میدانستیم چرا مردم از حملونقل عمومی استفاده نمیکنند و بنابراین تقریبا بدون کمک هیچکس، با سرمایه خودمان و وامهایی که میتوانستیم بگیریم، سیستم «اینوباس» را توسعه دادیم. اسم اینوباس هم به زبان یزدی خودمان به معنای «این را بگیر» است.
🔸کلیت کار ما این است که برای سازمانها سرویس میگذاریم. اگر دقت کنید خیلی از سازمانها دوست دارند سرویس داشته باشند ولی شرایطش را ندارند؛ تعداد اعضای سازمان کم است یا حتی تعداد اعضا هم زیاد هست ولی وقتی نگاه میکنید یک نفر اینطرف شهر است و یک نفر آنطرف شهر. ما سعی میکنیم با بهینهسازی مسیر و هزینه و انعطاف لازم، سرویسدهی سازمانها و دانشگاهها و کارخانجات را برنامهریزی کنیم. سیستم اینوباس تا حالا چندبارهم ویرایش خورده است؛ مدام نیازهای مشتری را دیدهایم و کار را اصلاح کردهایم. همزمان هم کارهای مرتبط با شهرداری را پیش بردهایم: مجوز بگیریم، اتوبوسها را بهمان بدهند. البته هرچقدر که جلو میرویم، مسائل برایمان روشنتر میشود.
#دانشمند۶
#روایت_پیشرفت #حل_مسئله
#دانشگاه #نرمافزار #دانشبنیان
(مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ )
🌱خانه هنر و رسانه پیشرفت
@daneshmand_mag
16.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️هیچکی باور نمیکرد که ما میتونیم بسازیمش!
قصه ساخت اولین دستگاه سونوگرافی دامی کشور
🔻وقتی فهمیدن قراره چی بسازیم، بعضیها میگفتن: «وقتتون رو تلف نکنید! مگه شوخیه؟ فقط چهارتا شرکت توی دنیا میتونن همچین چیزی بسازن...»
بعضیهای دیگه هم با تمسخر میگفتن: «یعنی میخواید با جنرالالکتریک آمریکایی و هیتاچی ژاپنی رقابت کنید؟!»
حتی میگفتن: «گیریم که یک دونه ساختید، چطوری میخواید تجاریش کنید؟!»
🔻داستان رنج و گنج ، روایت فناوران جوان ایرانیست که همزمان در چند جبهه مجبور به جنگیدن هستند: هم با شبکه هوشمند تحریمها ، هم با شرکتهای انحصارگر قدرتمند چندملیتی که هر بازاری را مثل غول میبلعند، و هم با مسئولانی که یا عاشق وارداتند یا به توان داخلی بیاعتمادند. این مسئولان حاضر نیستند پای توانمندی جوان ایرانی بایستند و برای خودشان دایرهالمعارفی از توجیهات ساختهاند.
🔻دستگاه سونوگرافی دامی، یک ابزار پیشرفته برای بررسی اندامهای داخلی حیوانات است که با استفاده از امواج مافوق صوت کار میکند و به دامپزشکان کمک میکند تا تشخیص دقیقتری داشته باشند. حالا چند سالی است یک شرکت دانشبنیان ایرانی موفق به بومیسازی این دستگاه و کاهش وابستگی به واردات آن شده است.
#روایت_پیشرفت #فناوری
#دانشبنیان #قصههای_پیشرفت
#سونگرافی_دامی #حل_مسئله
💠 خــــانــه هنر و رسانه پیشــــرفت
@daneshmand_mag
23.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ نگاه تحقیرآمیز یا افقهای بلند؟
روایت پیشرفت ایران
⭕️ نگاه تحقیرآمیز یا افقهای بلند؟
⭕️ نگاه تحقیرآمیز یا افقهای بلند؟
از آن روزگاری که «رزمآرا» نخستوزیر پهلوی در واکنش به طرفداران ملی شدن صنعت نفت گفته بود: «ایرانیها حتی لیاقت ساخت آفتابه را هم ندارند، چه برسد به مدیریت صنعت نفت!» تا روزی که دکتر علیرضا میرباقری جوان و تیمش عزم خود را جزم کردهاند تا اولین ربات جراحی از راه دور ایران را بسازند، حدود ۶۰ سال فاصله است. این ۶۰ سال، داستان تلاش، مقاومت و پیشرفت یک ملت است.
🔻 شکستن انحصار آمریکا: ربات جراحی سینا
پس از تولید ربات داوینچی، شرکتهای آمریکایی انحصار ساخت رباتهای جراحی از راه دور را در دست داشتند. ما افتخار میکنیم که چندسال بعد تیم فناور ایرانی این انحصار را شکسته است. جالب است بدانید که آمریکا رباتهای جراحی میفروشد، اما فناوری جراحی از راه دور را به هیچ کشوری منتقل نمیکند، چون آن را یک فناوری استراتژیک میداند. اما تیم ایرانی نه تنها ربات جراحی ساخته، بلکه آمادگی فروش و انتقال این فناوری را نیز دارد.
🔻 صادرات به اندونزی: اعتماد به محصول ایرانی
وقتی محصولی صادر میشود، آن هم محصولی که به سلامت انسانها مربوط است، باید از بالاترین استانداردها برخوردار باشد. ربات جراحی سینا این اعتماد را ایجاد کرده و اندونزی اولین مقصد صادراتی آن شده است. اما چرا آنها به ربات ایرانی اعتماد کردند؟ دلایل زیادی وجود دارد: قیمت مناسب، ابزارهای پیشرفته، قابلیت چرخش ۳۶۰ درجهای بازوهای ربات و اتصال مستقیم آن به تخت جراحی، همه و همه مزیتهایی هستند که سینا را نسبت به رباتهای آمریکایی متمایز میکنند. یک اتفاق جالب این صادرات، فیلم شادی جراح اندونزیایی از کار با ربات جراحی ایرانی بود که کلی در شبکههای اجتماعی دیده شد.
🔻 تحقیر و ناامیدی
جملهای که روزی از سوی رزمآرا بیان شد، تنها یک جمله شخصی نبود، بلکه نمایانگر یک تفکر بود؛ تفکری که متأسفانه هنوز هم در برخی مسئولین و غربزدهها وجود دارد و تلاش میکند توانایی جوانان نخبه ایرانی را تحقیر کند. اما واقعیت این است که در دو دهه گذشته، صدها نمونه از پیشرفتهای دانشمندان جوان ایرانی وجود دارد که خط بطلانی بر این نگاه ناامیدانه کشیده است.
🔻 پیشرفتهای ایرانی: از رویا تا واقعیت
وجود چنین توانمندیهایی نه تنها باید نگاه ما را بلندپروازانهتر کند، بلکه باید باعث شود تا از مسئولین بخواهیم بیشتر به توان جوانان کشور اعتماد کنند. ربات جراحی سینا تنها یک نمونه از این پیشرفتهاست؛ پیشرفتهایی که نشان میدهد ایران میتواند و خواهد توانست در عرصههای جهانی بدرخشد.
#روایت_پیشرفت #ربات_جراحی_سینا
#فناوری #دانشبنیان #میرباقری #جراحی
#تجهیزات_پزشکی #پیشرفت #علم
🌱 خــانه هنــر و رســانه پیشـرفت
@daneshmand_mag
روایت پیشرفت ایران
⭕️ الزامات زیستبوم نوآوری ۱ معرفی کتاب «بزرگ مریخی، کوچک ونوسی»؛ بررسی 40 مورد همکاری فناورانه بین
⭕️ الزامات زیستبوم نوآوری ۱
معرفی کتاب «بزرگ مریخی، کوچک ونوسی»؛ بررسی 40 مورد همکاری فناورانه بین شرکتهای ایرانی
💠حدود چهار هزار شرکت دانشبنیانی که در حوزههای دانشبنیان هاردتِک (فناوری سخت) فعالیت دارند، چگونه باید راه خود را به بازار پیدا کنند؟ و از چه مسیرهایی میتوانند به بزرگ شدن اقتصاد کشور کمک کنند؟
🔸شرکتهای دانشبنیان اگرچه به صورت بالقوه میتوانند به عنوان عامل پیوند بین دانشگاه و صنعت عمل کنند؛ اما اگر بخواهند مسیر مستقل کسب و کار خود را ایجاد کنند و درگیر همه حلقههای زنجیرهیِ ارزش، از توسعه فناوری گرفته تا تولید، بازاریابی و فروش شوند، احتمال شکستشان بسیار بیشتر از شانس موفقیتشان خواهد بود؛ چرا که حتی اگر بتوانند مسیر سنگلاخ تجاریسازی و تولید را طی کنند و محصول خود را به بازار برسانند، نخواهند توانست سهم قابل توجهی از بازار را به دست آورند و بازی را به رقبای سنتی مسلط بر کانالهای بازار و شبکههای فروش خواهند باخت.
🔸آنچه که در دنیا موجب شده، دانش و فناوری سهم عمدهای در *اقتصادهای مبتنی بر نوآوری* داشته باشد، حاصل کسب و کار مستقیم خود شرکتهای فناوری-محور نیست؛ بلکه نتیجه قرار گرفتن نوآوری این شرکتها در بستر تولید و تجارت شرکتهای بزرگ و بینالمللی است. بخشی از موفقیت کشورهایِ پیشرو در دستیابی به اقتصاد مبتنی بر نوآوری، نتیجه زیست-بوم مناسبی است که در این کشورها برای همکاری فناورانه بین شرکتهایِ نوپای دارندهیِ فناوری و شرکتهای بزرگ صنعتی به عنوان متقاضی فناوری فراهم شده است. به عنوان مثال در آمریکا، اصلیترین آرزوی اغلب شرکتهای فناوری-محور رسیدن به حدی از جذابیت اقتصادی است که یک شرکت بزرگ را به خرید آنها ترغیب کند که در این زمینه از اصلاح اکتساب یا Acquisition استفاده میشود.
🔸اهمیت همکاریهای فناورانه بین شرکتهای نوپا و شرکتهای صنعتی به حدی است که رویکرد اغلب شرکتهای بزرگ و همچنین سیاستگذاران نوآوری را به سمت نوآوریِ باز تغییر داده است. نوآوریِ باز به معنی باز کردن درهایِ سازمانها و شرکتهای بزرگ به روی ایدههایِ نوآورانه و فناوریهای جدید از بیرون است. به عبارت دیگر، سازمان و بنگاههای صنعتی به این نتیجه رسیدهاند که همواره تعداد بیشتری از نوآوران و ایدههایِ نوآورانه در بیرون از مرزهای سازمان قرار دارند و اگر سازمان صرفاً به نوآوریهای واحد تحقیق و توسعهیِ خود اتکا کند، عرصه رقابت را به بنگاههای دیگر واگذار خواهد کرد.
✍ دکتر رضا اسدی فرد
#فناوری #نوآوری #دانش_بنیان
#اقتصاد_دانش_بنیان #پیشرفت
#مطالعات_پیشرفت
🇮🇷 خانه هنر و رسانه پیشرفت| راوی پیشرفت ایران
@daneshmand_mag
آمدنت چون رستاخیز، عدل گستر است و چون سپیده ی صبح، نوید آغازی دوباره برای همه ی خوبی هاست.
میلاد مهدی موعود مبارک💐
روایت پیشرفت ایران
⭕️ روایت پیشرفت حیات دارد
⭕️ روایت پیشرفت حیات دارد
مجلهها را ایستاده گذاشتم روی میز. این سومین هفتهای بود که زنگ تفکر درباره هویت حرف میزدیم.
تصویری از یک شخصیت با تیتری پررنگ روی هرکدام از جلدهای مجله نقش بسته بود.
«از کودکی رویای فضا داشتم
کیمیاگری ایرانی
باروری باور
دانشمندی با آرزوهای دور برد
ما واکسن نوترکیب میسازیم
روی پاهای ایرانی
دانشمند جوان»
بچهها دستهایشان را گذاشته بودند زیر چانه و به تصاویر روی مجلهها نگاه میکردند. پرسیدم: «کی اسم این چهرهها رو بلده؟»
کسی دستش را بالا نیاورد. دانشمندان ما حتی توی مدرسه هم غریبه بودند.
گفتم: «عیبی نداره. از امروز قراره اسم همهشون رو یاد بگیریم. حالا دوست دارید اول با کدوم آشنا بشین؟»
قصه واکسن نوترکیب، رویای فضا و دانشمند جوان بیشترین رای را آورد.
چند سوال نوشتم روی تخته. دخترها را به نوبت آوردم تا خودشان از روی متن بخوانند. خط به خط میخواندیم، دربارهاش حرف میزدیم و جوابها را جلوی علامت سوالهای رو تخته مینوشتیم. میخواندیم و مینوشتیم درباره آدمهایی که اهل خسته شدن، کم آوردن، غر زدن، نمیتوانیم و نمیشود، نبودند؛ عوضش تا دلت بخواهد اهل توانستن و شدنی کردن نشدنیها بودند.
یک ساعتی از گپ و گفتمان گذشت. دوباره مجلههای دانشمند را گذاشتم روی میز و پرسیدم: «الان بگید اسم کدوم شخصیت روی این جلدها رو بلدین؟» بچهها حالا اسم و قصهی سه تا از آدم حسابیهای کشورشان را یاد گرفته بودند. یاد حرف چند دقیقه پیش مدیر افتادم. موقع آمدن سرکلاس، توی راهرو بهم گفت: «زیاد خودت رو خسته نکن! اینا جز اسم خوانندههای کرهای و بازیگرای آمریکایی چیزی تو مغزشون نمیره.»
اما امروز بچهها جایی تو ذهن و دلشان برای آدمهای بزرگ مملکتشان باز کرده بودند.
دلم نیامد نشریهها را با خودم برگردانم. چشم بچهها هنوز دنبال عکسهای روی جلد بود. نشستم و با خودکار صفحه اولشان نوشتم؛ اهدایی به دانشمندان آینده.
بعد با بچهها رفتیم کتابخانه مدرسه و به نشریهها برچسب امانتی زدیم. قرار شد توی گروههای چهار نفره برای جلسه آینده، قصه یکی از آدمهای روی جلد را آماده کنند.
بالاخره دانشمندها هم پایشان به مدرسه باز شد.
پن: متن بالا روایت تازهای که یکی از خوانندگان عزیز مجله دانشمند برایمان ارسال کرده است. در همان ایامی که مجله کار میشد و ما مخاطب آن را دانشجوها و جوانان درنظر گرفته بودیم، باز هم بازخوردهای مختلفی از معلمان و دانشآموزان عزیز داشتیم که نشان میداد پای دانشمند به مدارس باز شده است و روایت دانشمندان ایرانی، از بُرد مدرسه تا برنامه صبحگاهی و کلاسهای درس، مورد اقبال واقع شده بود. جالب است با توجه به اینکه 9 ماهی هست که چاپ مجله دانشمند با رویکرد روایت پیشرفت را متوقف کردهاند، ولی نسخههای آن ۲۳ شماره هنوز جذاب و کاربردی و تروتازه است.
#روایت_پیشرفت #دانشمندان_ایران
#فناوری #مدرسه #علم #ترویج_علم
🇮🇷 خانه هنر و رسانه پیشرفت| راوی پیشرفت ایران
@daneshmand_mag
روایت پیشرفت ایران
⭕️ به یاد فجرترین روزهای ملت
⭕️ به یاد فجرترین روزهای ملت
🔻پیشرفت یک ملت بدون روایت فتح قلههایش امکان ندارد. سوخت حرکت ملت، زنده نگهداشتن لحظات تاریخی و شکوهمندی است که پشت سر گذاشته است. لحظاتی مثل عملیات والفجر 8. ادعا نیست اگر بگوییم مناسبات دنیا با ایران و ملت ایران، به قبل و بعد از عملیات والفجر 8 تقسیم میشود؛ یعنی بعد از انقلاب، تسخیر لانه جاسوسی و فتح خرمشهر، هر چه جلوتر میآییم مطلعی باهیمنهتر و پرشکوهتر و حیاتیتر از والفجر ۸ نمیتوانیم پیدا کنیم.
🔻تحول و پیشرفت یعنی همین والفجر ۸. کار و زحمت و توان و عُرضه به خرج دادن، یعنی همین عملیات. آنهم در شرایطی که دنیا تمامقد پشت صدام ایستاده بود و جنگ صرفاً جنگ عراق با ایران نبود بلکه جنگ تمام دنیا با ملتی بود که با رؤیای استقلال، تازه انقلابکرده بود. آن سالها تمام توان، پول، امکانات و فناوری دنیا پایکار صدام بود تا روزی اتفاقی مثل والفجر ۸ نیفتد که افتاد. ۷۸ روز نبرد سخت که از دیدگاه نظامی کاری محال و ناشدنی بود ولی با خروش فرزندان ملت، رد شدن از اروند خروشان و پیروزی در آن عملیات اتفاق افتاد. بعدازاین عملیات بود که حسابوکتاب سیاسی عالم با ایران و بهصورت کلی جبهه آزادگان جهان بهطورکلی تغییر کرد.
🔻والفجر ۸، فتحی است که اگر دهها فیلم سینمایی هم درباره آن ساخته بشود کم است؛ مخصوصا اگر حسابوکتاب عالم و دستهبندی قدرتها را در آن روزها ببینیم و بخواهیم عملیات را با ظرف زمانش فهم کنیم. پیشنهاد میکنم فیلمهای جذاب هالیوودی برای نبردهای جنگ جهانی دوم را مرور کنید؛ سینمای قدرتمند هالیوود، هنوز قصه و روایت کهنه سربازانش را در اولویت خود میداند و از کریستوفر نولان گرفته تا مل گیبسون و استیون اسپیلبرگ، خود را سربازان این جبهه روایت میدانند. این در حالیست که گنج روایت ما بعد از ۳۵ سال، هنوز بکر بکر باقیمانده است. گویی رؤیاپردازیها و حماسهسراییهای ملیگرایانهای که فردوسی سروده را، این بچهها به واقعیت رساندهاند اما کسی آن را نسروده است.
🔻باید به داشتههایمان برگردیم. روایت والفجر 8 میتواند روایت جذاب و پرکشش و الهامبخشی برای جوان دهه هشتادی و نودی ایرانی بشود. کارگردان ما، هنرمند ما، فناور ما و از همه مهتر استاد و معلم امروزی ما اگر میخواهد برای نسل جوانمان از اعتمادبهنفس حرف بزند و از خودباوری و اتکا به خدا بگوید، اگر میخواهد درس شهامت و شجاعت و پیروزی بدهد، اگر قصد دارد درس کارکردن با برنامهریزی و دوراندیشی بدهد، اگر میخواهد از خسته نشدن و تلاش بیوقفه برای وطن بگوید، یا اگر میخواهد تجربۀ باهم بودن و همبستگی ملی را تصویر کند؛ کافی است داستان والفجر 8 ها را روایت کند. خدای غواصان آن شب عجیب اروند، همان خدای امروز است.
#روایت_پیشرفت #والفجر۸
#استقلال #پیشرفت #فناوری
#سینما #روایت_فتح #سرمقاله
#دانشمند۹و۱۰
🇮🇷 خانه هنر و رسانه پیشرفت| راوی پیشرفت ایران
@khaneh_pishraft