eitaa logo
فرهنگ هزار موضوعی مشترک شعر و ضرب المثل و انواع تمثيل فارسی
89 دنبال‌کننده
14 عکس
1 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷ضمن تشکر از دوستداران مطالعه انواع تمثيل قرآنی، روايي، شعری. 🔰اهداف کانال تمثيل های عادی قرآنی روايي شعری 👈شيوه تمثيل يکی از راهکارهای آموزش معارف دينی است که هم در قرآن از آن استفاده شده هم در روايات و بحق می توان گفت: تمثيل يکی از بهترين ادبيات بيان معارف اسلامی است. 🌷به خواست خدا ما در اين کانال با اشاره به نمونه تمثيل های مختلف شيوه استفاده از تمثيل در بيان و نوشتار و ... را خواهيم آموزش داد. 👈گفتنی است برای آشنائی با خدمات مؤسسه فرهنگ سازان حجه بن الحسن (عج) از لينگ استفاده فرمائيد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰درباره و 🌷 ای هست که می گويد: 👈گر يکبار گوئی بنده ام بگذرد از عرض اعظم خنده ام داستان مناسبش را در اينجا مطالعه کنيد: https://eitaa.com/zendegiasheghaneh/44198
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈در علت و و گرفتاری ها، در منابع مختلف قرآنی روايی مطالبی آمده، مثل اين مورد که با استفاده از ليگ مطالعه می فرمائيد: https://eitaa.com/danestanyhayrevaiat/205 و نيز سخنانی گفته شده از جمله اين مطلب: 🌷همانکه در آمده: خدا گر ز حکمت ببندد دری ز رحمت گشايد در دیگری https://eitaa.com/zendegiasheghaneh/44758
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰نگهداری راز : در آمده 🌷دل سفره نيست كه آدم پيش هر كس باز كنه ! 🌷- سفره دلت را پیش هر کس پهن نکن. 🌷- استاد پنبه زن، پنبه را بزن، هر چه دیدی دم نزن. https://eitaa.com/farhangsazan.hojat@gmail.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 مقدمه 👈ضرب المثل ها انواع و اقسامی دارند . 🌺 ما در اينجا به مثل هايي را که در مسئله تعليم و تربيت دخيل هستند اشاره خواهيم داشت 🌷بعضی از مثل ها در اين کانال، بدونه ياد آوری ذکر پيشينه می آيد و بعضی با داستان آن چرا که: 🌷دانستن اين نمونه مثل های آگاهی بخش است و دانستنش مفيد است که روانشناسی نيز می آموزد صرفاً برای نمونه دو مثل آورده می شود. 1️⃣💎آن فکری را که تو کردی من هم کردم! پارچه فروشی می رود در یک آبادی تا پارچه هایش را بفروشد. در بین راه خسته می شود و می نشیند تا کمی استراحت کند. در همان وقت سواری از دور پیدا می شود. مرد پارچه فروش با خود می گوید: بهتر است پارچه ها را به این سوار بدهم بلکه کمک کند و آن ها را تا آبادی بیاورد. وقتی سوار به او می رسد، مرد می گوید: «ای جوان! کمک کن و این پارچه ها را به آبادی برسان». سوار می گوید: «من نمی توانم پارچه های تو را ببرم» و به راه خود ادامه می دهد. مرد سوار مسافتی که می رود، با خود می گوید: «چرا پارچه های آن مرد را نگرفتم؟ اگر می گرفتم، او دیگر به من نمی رسید. حالا هم بهتر است همین جا صبر کنم تا آن مرد برسد و پارچه هایش رابگیرم و با خود ببرم». در همین فکر بود که پارچه فروش به او رسید. سوار گفت: «عمو! پارچه هایت را بده تا کمکت کنم و به آبادی برسانم.» مرد پارچه فروش گفت:«نه! آن فکری راکه تو کردی من هم کردم». 2️⃣ ✅پیشینه ضرب المثل جواب ابلهان خاموشی ست! اين يکی مفيد و کوتاه است بطور کامل آورده شد 🌱 داستان کوتاه روزي فقيري به در خانه مردي ثروتمند مي‌رود تا پولي را به عنوان صدقه از او بخواهد. هنوز در خانه را نزده بود که از پشت در شنيد که صاحب خانه با افراد خانواده خود بحث و درگيري دارد که چرا فلان چيز کم ارزش را دور ريختيد و مال من را اين طور هدر داديد؟! مرد فقير که اين را مي‌شنود قصد رفتن مي‌کند و با خود مي‌گويد وقتي صاحب‌خانه بر سر مال خود با اعضاي خانواده‌اش اين طور دعوا مي‌کند، چگونه ممکن است که از مالش به فقيري ببخشد؟! از قضا در همان زمان در خانه باز مي‌شود و مرد ثروتمند از خانه بيرون مي‌زند و فقير را جلوي خانه مي‌بيند. از او مي‌پرسد اينجا چه مي‌کند؟ مرد فقير هم مي‌گويد کمک مي‌خواسته اما ديگر نمي‌خواهد و شرح ماجرا مي‌کند. مرد غني با شنيدن حرف‌هاي او، لبخندي مي‌زند، دست در جيب مي‌کند مقداري پول به او مي‌بخشد، و مي گويد: ، . از آن زمان اين ضرب المثل را در مورد افرادي به کار مي برند که حواسشان به حساب و کتابشان هست، اما در زمان مناسب هم بي حساب و کتاب مال خود را مي‌بخشند. اين مقدمه ادامه دارد. @tafakornab @shamimrezvan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈ادامه ی مقدمه انواع مثل ها: 🌷اين هم برای آشنايي با مدعيان دروغين پسنديده است یک نفر مهمان خونه ایی روستایی بود خروس چاق و چله میزبان چشمشو گرفته بود نصفه های شب دور از چشم همه بلند شد خروس رو گرفت و به راه افتاد صاحبخانه از خواب بیدار شد و گفت :حالا که زوده داری میری بمون تا خروس بخونه بعد برو مهمان دزد در جوابش گفت:خروس اگر خروس باشه توی راهم می خونه دزد رفت و صاحبخونه از همه جا بی خبر گرفت خوابید صبح وقتی رفت سر لونه خروسه تازه فهمید دیشب مهمون بی معرفتش چی گفته. @tafakornab @shamimrezvan . اين هم يک جامعه شناسی است که داستان های مختلف در سنين مختلف دارد مثل داستان کودک اطمينان کرده به .. که ماستش را خوردند و انکار کردند با طرفند يک نگاه عميق طرف حرام خور را شناسايي کرد برای مطالعه داستانی ديگر از لينگ ياد شده استفاده کنيد بعضی از ضر المثل ها هدفمند هستند و داستن آنها برای اهل سير و سلوک لازم است مثل اين مثل: ضرب المثل برو کشتک تو بساب ــــــ ... می‌گویند روزی مرد "کشک سابی" نزد "شیخ بهائی" رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از او خواست تا "اسم اعظم" را به او بیاموزد چون شنیده بود کسی اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به "تمام آرزوهایش" برسد. "شیخ" مدتی او را سر گرداند بعد به او گفت: اسم اعظم از "اسرار خلقت" است و نباید دست نااهل بیافتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد می دهد و می‌گوید آن را "پخته و بفروشد" به صورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد. مردک رفته "پاتیل و پیاله‌ای" خریده شروع به پختن و فروختن فرنی می‌کند و چون کار و بارش رواج می‌گیرد "طمع کرده و شاگردی می‌گیرد" و کار پختن را به او می‌سپارد بعد از مدتی شاگرد رفته بالا دستش دکانی باز کرده مشغول "فرنی فروشی" می شود به طوری که کارش کساد می‌گردد. بيان اين مثل را در سخنان امام صادق (ع) می توان يافت که فرمود: اصحاب جدم حسين (ع) لجام بر دهان داشتند کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی می رود با "ناله و زاری" طلب اسم اعظم می کند. شیخ چون از چند و چون کارش خبردار می شود به او می گوید: تو "راز یک فرنی پزی" را نتوانستی حفظ کنی!! حالا می خواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷ادامه مقدمه انواع مثل ها. 👈اين هم نمونه ای ديگر از مثل های هشدار دهنده: 🌷ضرب المثل آش معاویه را می خورد پشت سر علی (ع) نماز می خواند. در کتاب ریشه های تاریخی امثال و حکم در مورد ضرب المثل آش معاویه را می خورد پشت سر علی (ع) نماز می خواند آمده است: «ریشه تاریخی این مثل، بدین شرح است: عبدالرحمن بن صخرازدی معروف به «ابوهُریره» از فقیرترین اصحاب پیامبر (ص) و از عشیره «سلیم بن فهم» بود. نامش به عهد جاهلیت «عبدقیس» یا «عبد شمس» بود و به سال «غزوه خیبر» که مسلمان شد، نامش به «عبدالرحمن» تبدیل شد. گویند در خلافت «عمر بن خطاب» ولایت بحرین را داشت. به روزگار عثمان، قضای مکه به او محول گردید. و به زمان معاویه چند روزی والی مدینه شد. مشهور است که ابوهریره در محاربات صفین حاضر و ناظر بود ولی در جنگ شرکت نداشت. کارش این بود که موقع صرف طعام نزد معاویه می رفت و در کنار سفره چرب و نرمش می نشست؛ هنگام نماز و صلوه در پشت سر علی (ع) نماز می خواند. ولی هنگام مصاف از معرکه جنگ دور می شد و در گوشه ای مبارزه دلاوران را تماشا می کرد. وقتی علت این سه حالت را از او سؤال کردند در پاسخ گفت: نماز در پشت سر علی (ع) کامل ترین نماز است و غذای معاویه چرب ترین غذاها و احتراز از جنگ و کشتار سالم ترین کارهاست.» @tafakornab حکایتی تاریخی در ایران از دیرباز مثلی در میان مردمان رواج داشته است که . ریشه این امر را می‌توان در داستان‌های تاریخی بدین صورت به دست آورد: بزرگمهر كه وزیر انوشیروان بود، همیشه پیش از این كه شاه از خواب بیدار شود، به قصر انوشیروان می‌رفت و كارهایش را شروع می‌كرد. هر وقت هم انوشیروان را می‌دید می‌گفت: «سحر خیز باش تا كامروا باشی». تكرار این حرف باعث رنجش خاطر انوشیروان شده بود اما چون بزرگمهر را دوست داشت و به او نیازمند بود، چیزی نمی‌گفت. انوشیروان نقشه‌ای كشید و در یكی از روزها كه بزرگمهر در تاریك روشن صبحگاهی از خانه خارج شده بود، چند نفر را بعنوان دزد سر راه او قرار داد. دزدها بر سر او ریختند و لباس گران قیمت و اشیای با ارزشی را كه همراه داشت دزدیدند؛ انوشیروان كه به دنبال فرصتی می‌گشت تا زهر خود را خالی كند، تا بزرگمهر را دید پوزخندی زد و گفت: «چه شده؟ شنیده‌ام كه دزدان به سرت ریخته‌اند و همه چیزت را به غارت برده‌اند؛ این هم نتیجه سحرخیزی. آیا باز هم می‌گویی سحر خیز باش تا كامروا باشی؟» بزرگمهر گفت: «بله، باز هم می‌گویم سحر خیز باش؛ دزدها از من سحرخیزتر بودند، به همین دلیل به آن چه كه می‌خواستند رسیدند و كامروا شدند». @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈ادامه مقدمه اقسام ضرب المثل ها 🌷اما پیشینه ضرب المثل هايي که بيشتر عوام الناس مورد استفاده قرار می دهند و کارآمد زيادی در مسئله تعليم و تربيت ندارد را بخاطر کم شدن حجم نوشتار به صورت انلاين تقديم می کنيم 🌺مثل: 1️⃣ آش است و همین کاسه. 2️⃣ . 3️⃣ ! 4️⃣ 5️⃣ 6️⃣در آتش خشک و تر با هم میسوزند 7️⃣ 8️⃣ضرب المثل 9️⃣ 🔟، ... رازمثلها🤔 🌸🌸آب زیر کاه🌸🌸 🌸🌸آب حیات نوشید🌸🌸 ✅ . ✅" ✅《 ، 》 ✅پیشینه ضرب المثل جواب ابلهان خاموشی ست! ✅ ! 👈اين نمونه ها بر گرفته از دو کانل زير است 1 - جملات زیبا ،داستان های آموزنده ، ضرب المثل 2 - درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا @tafakornab @shamimrezvan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 🌷رعايت آداب دوستی 👈داستان مناسب اين مثل را از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم برويد جو ز جو ☺️در داستان و طنز و لطيفه های آموزنده مطالعه بفر مائيد. مرتضوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰بايد ها و نبايد های های 🌷توجه به عاقبت کارها داستان مناسب اين مثل : با دوستان مروت با دشمنان مدارا! در داستان و طنز و لطيفه های آموزنده مطالعه بفر مائيد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 نمونه ارائه راهکارهای دستيابی به های مفيد. 🌷و موضوع بندی؛ مثل ها: 1️⃣ - اما راهکار انتخاب ضرب المثل 👈شما می توانيد از های با معنای موجود در اینترنت استفاده کرده و آن مقداری که از آنه را که احتمال می دهيد در کارهای روزمره به کارتان می خورد را به عنوان: «مثل های دم دستی کرده و طبق نياز خود و ویرایش کنيد 👈 سپس آنها را موضوع بندی الفبایی کرده؛ تا به مرور زیاد، ملکه در ذهن شما شود و در کسب و کار و زندگی به جای پر حرفی به کار ببنديد. پس از مدتی به نتیجه ها‌يش می رسيد به اين معنی که : 1 - مردم شناسی و جامعه یاد گرفته‌اید و نيز تا حدودی به روانشناسی می رسيد و نيز راهکار برخورد با افراد گوناگون را فرا گرفته ايد. برکات اين آشنائی اعتبار پيدا کردن بين مردم است از اين رو سخن مردم در باره شما چنين است می گويند: 🌷این فردی است لايق، چرا که: اولا: سخن او حساب شده با استفاده از عبارت های حکیمان است ثانيا: کاهايش نيز روی حساب و قانون است. 2 – راحتی خود انسان تجربه نشان می دهد خود اين افراد هم که از پرحرفی خسته شده اند ديگر دچار مشکل سخن گفتن نمی شوند. 👈 اکنون، به نمونه عملی راهکار تنظیم موضوعی مثل ها توجه فرمایید: اول : 🌷 در سفارش به میان روی در زندگی از باب مثال آمده است: 🌷 آخر شاه منشی کاه کشی است. 👈در معنايش هم آمده عاقبت آدم ولخرج و ثروتمند فقر و بیچاره گی است! 🌷 در اینجا شما می توانید بدین صورت موضوع بندی کنید! الف : 1 -نمونه عوامل فقر و بیچارگی 2 - موجبات داشتن زندگی آبرومند 3 - سرزنش ولخرجی 4 نمونه راهکارهای استفاده صحيح از مال و ثروت. ب : اين تلاش در موضوعات متفرقه نیز به کار آید مثل: سبک زندگی در امور اقتصادی. 1 - راه و روش اقتصادی 3 - مدیریت اقتصاد خانواده و... دوم : نمونه دیگر از مثل ها که برای نمونه آورده می شود: 🌷آخرین تیر ترکش 👈منظور آخرین چاره یا تدبیر است 👈 انشاء الله که با فکر و اندیشه خود هم برای خودآگاهی افزودن و نیز جهت آگاهی بخشی و بصیرت افزایی نسبت به دیگران دین خود را به به همنوعان خود ادا کنیم. چرا که گفته شده : دیگران کاشتند و ما خوردیم ما به کاریم و دیگران بخورند 👈انشاء الله در کانال شبکه آموزش مؤسسه مقداری از اين مثل را برای شما می فرستم؛ سريع آن ها را جایی کپی کنید چون طولانی است و عرصه را برای آموزش بعدی ما تنگ می کند از اين رو ممکن است این مقدار حذف شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 👈نمونه با #برگرفته_از_قرآن_و_عترت. زن: سوال ؟ازت می پرسم قسم بخور راستشو میگی مرد: به خدا راستشو می گم زن : اگه یه روز یه گرگ به من و مادرم حمله کنه به کدوممون کمک می کنی مرد : به گرگه خدا بیامرز زیادی صادق بود روحش شاد یادش گرامی😐😱😂 ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ 💠ولاتَقُل بِما لاتعلم بَل لا تـَقُل کلّ ما تعلم و لاتقل مما لاتٌحِب ان يقال لک . « آنچه را که نمی دانی نگو بلکه هر آنچه را که می دانی نگو و نيز نگو آنچه را که دوست نمی داری در باره تو بگويند» (نهج البلاغه) ❇️جز راست نباید گفت ـ هر راست نشاید گفت! 👈ياد آور می شود کاربد اين مجموعه را در کانال تعليم تربيت با ليگ زير مشاهده خواهيد کرد. https://eitaa.com/madresehtalim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍎سکوت تنها راه نجات! 👈از جمله بايدها و نبايدهای پاسخ ندادن بجا است چرا که گفته شده: سکوت بهترين جوابه! 💕 روزی شیخ الرئیس "ابوعلی سینا" وقتی از سفرش به جایی رسید، اسب را بر درختی بست و برایش کاه ریخت و سفره پیش خود نهاد تا چیزی بخورد. "روستایی" سوار بر الاغ آنجا رسید، از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست، تا در خوردن کاه شریک او شود و خود را به شیخ نهاد تا بر سفره نشیند. شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من مبند که همین دم لگد زند و پایش بشکند، روستایی آن سخن را نشنیده گرفت، با شیخ به نان خوردن مشغول گشت، ناگاه اسب لگدی زد. روستایی گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد. "شیخ" ساکت شد و خود را لال ظاهر نمود. روستایی او را کشان کشان نزد "قاضی" برد، قاضی از حال سوال کرد، شیخ هم چنان خاموش بود. قاضی به روستایی گفت: این مرد لال است. ‌‌روستایی گفت: این "لال" نیست بلکه خود را لال ظاهر ساخته تا اینکه تاوان خر مرا ندهد، پیش از این با من سخن گفته. قاضی پرسید: با تو سخن گفت؟ چه گفت؟ او جواب داد که: گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد بزند و پایش بشکند. قاضی خندید و بر "دانش" شیخ آفرین گفت. "شیخ" پاسخی گفت که زان پس درزبان پارسی مثل گشت: 《.》 💚برگرفته از آيه شريفه : اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما. ياد آور می شود کاربرد اين مثل را در کانال مدرسه تعليم و تربيت می توان مشاهده نمود برا مشاهده از لينگ زير استفاده کنيد. https://eitaa.com/madresehtalim