eitaa logo
در مسیر اجتهاد
8هزار دنبال‌کننده
410 عکس
34 ویدیو
31 فایل
🔹مطالب کاربردی #فقهی ، #اصولی ، #رجالی و #فلسفی 🔸 قابل استفاده اساتید و طلاب #حوزه علمیه 📣 این کانال توسط مدیریت سطوح عالی مدرسه #شهیدین (رهما) قم اداره می‌شود 🔻 کپی مطالب کانال تنها با ذکر #لینک بلامانع است. 🔺 ارتباط با مدیر و ارسال مطالب @Smousavi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تفاوت قاعده با قاعده : ✅ قدر مشترک از تعاریف لغویون، اصولیون و فقها در تعریف ، این است: 👈 «قاعده، قانون و ضابطه ای کلی است که مصادیق متعدد دارد و فروعاتی ـ چه در یک باب و چه در ابواب متعدد ـ بر آن مترتب می شود». (قواعد اصول الفقه، ص13) 🔻 برای شناخت معنای قاعده فقهی، می‌بایست تفاوت های قاعده فقهی و اصولی روشن شود: 🔹 در فرق بین قاعده اصولی و فقهی حدود فرق ارائه شده، که به اهم آنها اشاره می‌شود: 1️⃣ قاعده ای که نتیجه و فایده آن مختص مجتهد باشد؛ مثل استصحاب، قاعده اصولی و قاعده ای که نتیجه آن مشترک بین مجتهد و مکلف باشد؛ مثل قاعده طهارت، فقهی است. (رسائل، ج 3، ص 18) 2️⃣ اگر امکان استنتاج حکم جزئی از قاعده وجود نداشته باشد، اصولی و الا فقهی است؛ مثلا از حجیت خبر واحد، بدون ضمیمه کردن صغری، نمی‌توان وجوب نماز جمعه را نتیجه گرفت و به همین جهت قاعده اصولی محسوب می شود. (فوائد الاصول، ج1، ص 19) 3️⃣ قاعده اصولی حکم کلی است که مستقیما به افعال مکلف تعلق نمی گیرد؛ مثل حجیت خبر واحد، بر خلاف قاعده فقهی؛ مثل قاعده طهارت. (فوائد الاصول، ج 4، ص 309) 4️⃣ در قاعده اصولی استنتاج حکم شرعی به نحو استنباط است، در حالی که در قاعده فقهی به نحو تطبیق. (محقق خویی، محاضرات، ج1، ص 5) 5️⃣ قواعد اصولی در همه ابواب فقه جاری می شوند، ولی قواعد فقهی مختص یک یا چند باب است. (کفایة الاصول، ج3، ص 7) 🔻 به نظر می رسد همه این فرق ها، بیان تفاوت ها در مقام تطبیق می باشد و فرق حقیقی قاعده فقهی با قاعده اصولی، این است: 🔺«قاعده اصولی، قاعده ای است که کبرای استنتاج احکام کلی یا وظیفه عملی قرار می گیرد، اما قاعده فقهی، حکم کلی الهی است که خودش مد نظر است و احکام کلی دیگری نیز توسط آن ثابت می شود». (امام خمینی، مناهج الوصول، ج1، ص51) 🔰 مدرسه عالی فقه و اصول شهیدین قم 🆔 @Dar_masire_ejtehad
💠 امر به چه چیزی تعلق می‌گیرد؟ ✅ وقتی مولی امر می‌کند و مثلا می‌گوید: «صلّ»، در این صورت سوال این است که متعلق امر مولی چه چیزی است؟ 🔻 متعلق اوامر می‌تواند یکی از این امور زیر باشد: 1️⃣ متعلق امر نماز است. این فرض نمی‌تواند درست باشد؛ زیرا اگر متعلق امر همان نماز خارجی باشد، فرض این است که آن نماز در خارج موجود است و لذا امر به آن، طلب حاصل است. 2️⃣ متعلق امر نماز است. این فرض هم نمی‌تواند درست باشد؛ زیرا با توجه به اینکه طبیعت شی (بما هی‌هی) جایگاهش تنها در ذهن است، اگر مکلف در ذهنش مفهوم صلاۀ را ایجاد کند، باید کفایت کند. 3️⃣ متعلق امر صلاۀ است، لکن عنوان در معنون. فرض سوم درست است. 🔹به این بیان که مولی صلات‌هایی که در خارج شانیت وجود را دارند، اراده می‌کند، ولی از آنجایی که راهی به گفتن آنها ندارد، لفظ صلاه را صد در صد در عنوان استعمال می کند؛ زیرا مرتبه استعمال هیچ ربطی به ملاحظه ندارد. ولی عنوان را به نحو در نظر می گیرد؛ به این صورت که کاملا فانی در معنون است. پس بازگشت امر به عنوان، به امر به معنون است و به عبارت دیگر متعلق اوامر طبیعت بما هی توجد فی الخارج است که شانیت وجود در خارج را دارند. 🔺ارسالی از استاد گوهری (از اساتید سطح 2 مدرسه شهیدین) 📚 تقریرات درس خارج اصول استاد علی (زید عزه) در مدرسه شهیدین 🔰 مدرسه عالی فقه و اصول شهیدین قم 🆔 @Dar_masire_ejtehad