#نکات_اصولی
💠 انواع تزاحم مصلحت و مفسده
✅ دو نوع تزاحم مصلحت و مفسده وجود دارد:
1️⃣ تزاحم مصلحت و مفسده در مقام امتثال: این تزاحم مربوط به مکلفین است و مکلف باید #اهم را مقدم کند.
👈 مثل جایی که نجات غریق مستلزم وارد شدن به حریم خصوصی شخص دیگری باشد.
2️⃣ تزاحم مصلحت و مفسده در مقام ملاکات: یعنی یک چیزی میتواند فی نفسه مصلحت داشته باشد، ولی این مطلب همیشه نمیتواند موجب حکم شارع بر اساس آن شود؛
👈 مثلا اگر آمر [شارع مقدس] بخواهد حکم وجوب یا استحباب بر اساس آن مصلحت دهد، این حکم مستلزم مفسدهای خواهد شد و به همین جهت آمر بعضی وقتها از خیر آن حکم می گذرد.
🔹مثال اول:
برخی از موارد سیره میتواند از این باب باشد. مثلا یک چیزی سیره عقلائیه باشد و همه عقلاء در تمام اعصار و امصار به آن عمل کرده باشند، شارع هم به عنوان یکی از عقلا قطعا موافق با این مطلب است و آن را خیلی هم خوب میداند، اما معلوم نیست این سیره را امضاء کرده باشد؛ زیرا شاید در مقام تزاحم ملاکات، امضاء آن و ادامه آن سیره از طرف متشرعه، مفسده ای را به وجود می آورد که غالب بر مصلحت میشود.
🔸مثال دوم:
در مورد شراب که خداوند متعال میفرماید: هم منفعت و هم ضررهایی دارد؛ این هم از باب تزاحم مصلحت و مفسده در باب ملاکات است و ربطی به مکلفین ندارد؛ یعنی چون در مجموع مفسده آن بیشتر بوده است، شارع مقدس آن را حرام کرده است، اگر چه وجوه خوبی هم دارد و ضرر صرف نیست.
📚برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله علی #عندلیب (زید عزه) در درس خارج اصول مدرسه شهیدین
👈 نکات #اصولی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
#نکات_اصولی
💠 متد شریعت در قراین منفصل
🔹برخی تعبیرات همچون حرام یا ملعون یا ... در روایات وارد شده است، که ممکن است سائل در بدو امر از این تعبیرات، #کراهت استفاده نکند، چرا که این الفاظ ظهور در #حرمت دارند، اما در ادامه وقتی با قرینههای دال بر کراهت برخورد میکند، متوجه می شود که برداشت اولیه او اشتباه بوده است.
🔸 مشابه این مطلب در مورد تعبیر «اغسل للجمعة» وجود دارد، که چه بسا اگر امام (ع) این مطلب را به یک فرد بیان بفرماید، آن فرد از کلام امام برداشت وجوب خواهد داشت، اما بعدا روایت دیگری به صورت منفصل مشاهده می کند که در آن به استحباب غسل جمعه اشاره شده است. به همین خاطر متوجه میشود برداشت اولیه او اشتباه بوده است.
🔹 این روش در ادله شرعی یک #متد است و چه بسا متشرعه سالها در مورد یک عمل، تصور وجوب داشته اند، اما پس از سالیان متمادی، با قرینهای مواجه می شوند که دلالت بر عدم وجوب میکند. در چنین مواردی مشکلی وجود نخواهد داشت؛ چون اگر چه تأخیر بیان از وقت حاجت نسبت به برخی از مکلفین رخ داده است، اما #تدریجی بودن احکام دارای مصلحتی است که قبح تأخیر بیان از وقت حاجت را از بین میبرد.
📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله #شب_زنده_دار (دام ظله) در درس خارج فقه 1398
👈 نکات #اصولی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
#نکات_اصولی
💠 تفاوت بین امارات و اصول
🔹 مرحوم آخوند در کفایه در این مورد میفرماید:
«ثم لا يخفى وضوح الفرق بين الاستصحاب وسائر الأُصول التعبدية وبين الطرق والأمارات ، فإن الطريق أو الامارة حيث إنّه كما يحكي عن المؤدّى ويشير إليه ، كذا يحكي عن أطرافه من ملزومه ولوازمه وملازماته ويشير إليها ، كان مقتضى إطلاق دليل اعتبارها لزوم تصديقها في حكايتها ، وقضيته حجية المثبت منها كما لا يخفى ، بخلاف مثل دليل الاستصحاب ، فإنّه لا بدّ من الاقتصار مما فيه من الدلالة على التعبد بثبوته ، ولا دلالة له إلّا على التعبد بثبوت المشكوك بلحاظ أثره ، حسبما عرفت فلا دلالة له على اعتبارٍ المثبت منه ، كسائر الأصول التعبدية ، إلّا فيما عدّ أثر الواسطة أثراً له لخفائها ، أو لشدة وضوحها وجلائها ، حسبما حققناه» (کفایة الأصول، ص 416)
🔸 حاصل این فرمایش، دو مقدمه و یک نتیجه است:
1️⃣ مقدمه اول: تعدّد خبر به لحاظ لوازم و ملزومات و ملازمات مخبرٌ به
وقتی از یک امری خبر داده میشود، به تعداد لوازم و ملزومات و ملازمات آن مخبرٌ به، خبر ایجاد میشود. به عنوان مثال وقتی کسی میگوید: «خورشید طلوع کرد» از تمام آثار و لوازمِ حیات زید نیز خبر میدهد و در حقیقت، چندین حکایت و خبر وجود دارد. این فرد هم از پایان شب و هم از قضا شدن نماز خبر میدهد.
2️⃣ مقدمه دوم: شمول ادله حجّیت خبر نسبت به خبرهای مربوط به لوازم
ادله حجّیت خبر عادل یا خبر ثقه، تمامی حکایتها و خبرهای مُخبِر را شامل میشود و معنای «صدّق العادل» یا «صدّق الثقة»، صحّت خبرهای او و لزوم ترتیب اثر دادن به حکایت های است. این مطلب اطلاق دارد و اخبار مطابقی، تضمنی و التزامی را شامل میشود.
✅ نتیجه: با توجه به این دو مقدمه، باید گفت: مثبتات أمارات #حجّت است. ولی در مورد اصول عملیه این چنین نیست.
🔹به عنوان مثال در استصحاب که تعبیر «لا تنقض الیقین بالشک» به کار رفته و حکم به ابقای همان مورد یقین شده است، نسبت به لوازم و ملازمات و ملزومات، یقینی نبوده بلکه یقین به عدم آنها بوده است. از این رو دلیل استصحاب نمیتوان شامل این موارد شود.
🔸 بنابراین دایره حجّیت در باب اصول عملیه و استصحاب ضیق است، ولی در أمارات موسّع است. بدین معنا که اگر دلیل حجّیت أمارات لفظی باشد، #اطلاق دارد و اگر غیر لفظی مانند سیره عقلائیه و متشرعه ردع نشده از سوی شارع باشد، این دلیل نیز شمول دارد و نسبت به دلالتهای مطابقی، تضمنی و التزامی نیز جریان دارد.
📚 برگرفته از دروس خارج اصول استاد آیت الله #شبزندهدار (1403/02/17)
👈 نکات #اصولی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
#نکات_اصولی
💠 نسبت روایات امامیه به روایات اهل سنت
🔹 در این مسأله سه نظریه وجود دارد:
1️⃣ آیت الله بروجردی: حاشیه
از شاگردان مرحوم بروجردى نقل کرده اند که ایشان فرموده فقه شیعه و روایات شیعه مثل حاشیه است و لذا روایات اهل سنت مثلاً متن مى شود. حالا نمى دانیم چرا تعبیر به حاشیه کرده اند!
2️⃣ آیت الله سیستانی: مهیمن
استاد ما آقاى سیستانى نیز به (مهیمن) بودن قرآن اشاره مى کند و مى فرماید همان طور که قرآن بر تورات و انجیل ناظر است، روایات ما هم بر روایات عامه مهیمن هستند.
3️⃣ آیت الله سید احمد مددی: سلطان
من تعبیر سلطان را بیشتر مى پسندم؛ زیرا روایات ما بر روایات اهل سنت سلطنت دارند. این دو تعبیر از قرآن استفاده مىشود.
📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله سید احمد #مددی (دام عزه)
👈 نکات #اصولی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
در مسیر اجتهاد
#نکات_اصولی 💠 نسبت روایات امامیه به روایات اهل سنت 🔹 در این مسأله سه نظریه وجود دارد: 1️⃣ آیت الل
#نکات_اصولی
#نکات_اعضای_کانال
💠 در پاسخ به فرمایش حضرت آیت الله مددی (دام عزه)
🔹 مرحوم آیت الله بروجردی (ره) که درباره تأثیر فقه عامه بر احادیث امامیه میفرمایند: «أحادیث شیعه به منزله تعلیقهای بر فقه عامّه است»، یعنی اگر حکمی بین عامه مسلّم بوده و امام (علیهالسلام) نظری را بیان نداشتهاند، این حکم نزد امام (علیه السلام) پذیرفته شده است.
🔸 کلام آیت الله بروجردی (ره) قابل پذیرش است؛ چون همان نکتهای که باعث حجیت #سیره عقلاست در حجیت فتوای عامه هم جریان دارد. در سیره عقلا گفته شده اگر احراز شد در زمان معصوم (علیه السلام) و در مرأی و مسمع ایشان سیرهای بین عقلا به وجود آمد، امام (علیهالسلام) در صورت مخالفت این سیره با واقع وظیفه دارد آن را ردع کند و اگر ردعی از معصوم (علیهالسلام) ثابت نشد، سیره امضا شده و حجت میباشد.
🔹 در اینجا هم گفته میشود اگر سیره متشرعه که اکثریت قریب به اتفاق آن را اهل سنّت تشکیل میداده، فتوایی داشته باشند و ائمه طاهرین (علیهم السلام) در آن محیط ردعی نکرده باشند، آن سیره ممضاة است.
✅ لذا به این بیان احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) به منزله #تعلیقه بر فقه عامه هستند و نعوذ بالله قصد تنزل شأن روایات حضرات معصومین (علیهم السلام) نبوده است.
📌 ارسالی از طرف حجت الإسلام محمد #صالحی (دام عزه) (از اعضای محترم کانال در مسیر اجتهاد)
👈 نکات #اصولی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
#نکات_اصولی
💠 تفاوت شاهد جمع با انقلاب نسبت
🔹 در مواردى كه روايات متعارض وجود داشته باشد و يك روايتى در بين باشد كه ناظر به هر دو روايت متعارض باشد، آن روايت ناظر را #شاهد_جمع مىخوانند و همه قبول دارند كه چنين روايتى، تعارض بين آن دو روايت را از بين مىبرد. مثل اينكه روايتى بگويد: «اكرم العلماء» و روايتى بگويد كه «لا تكرم العلماء» و يك روايتى وارد شده باشد كه «اكرم العلماء العادل و لا تكرم العالم الفاسق».
🔸 اما اگر در مقابل دو روايت متعارض، يك روايتى وارد بشود كه ناظر به يكى از آن دو روايت متعارض باشد و موجب #انقلاب_نسبت بين آن و روايت ديگر بشود مثل اينكه وارد بشود كه «لا تكرم الفُسّاق من العلماء» - بنابراين كه مفهوم نداشته باشد - كه اين دليل با عموم «اكرم العلماء» منافات دارد، پس آن را تخصيص مىزنند و نتيجه مىشود «اكرم العلماء غير الفساق»، پس نسبت آن با روايت ديگر كه مىگفت «لا تكرم العلماء» و نسبتشان با هم تباين بود، تبديل مىشود به خاص و عام و در نتيجه تعارض ميان آنها از بين مىرود، لكن جواز چنين جمعى كه معروف به «انقلاب نسبت» است محل خلاف است.
📚 ر.ک: كتاب نكاح (آیت الله العظمی شبیری #زنجانى)، ج16، ص 52991
👈🏻 نکات #اصولی بیشتر را اینجا ببینید
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
در مسیر اجتهاد
#نکات_اصولی 💠 تبعیت احکام از مصالح و مفاسد در حکم وضعی یا تکلیفی 🔹گاهی مصلحت و مفسده در متعلق حکم
#نکات_اصولی
✍🏻 تأملی بر کلام جناب استاد آیت الله احمد عابدی (دام ظله)
🔹 لازمه کلام جناب استاد #عابدی (حفظه الله) این است که شارع که عالم و حکیم است بدون هیچ ملاکی، حکم به صحت و بطلان و ... کند و این احکام صرفاً یک مشت #اعتباریات محض باشد، در حالیکه انتساب چنین مطلبی به شارع مقدس پسندیده نیست؛ زیرا
1️⃣ اوّلاً : شارع عالم است و #حکیم و از او اوامر و افعال بی غرض صادر نمیشود. زیرا بالأخره شارع هم برای خود خط کشی و ملاکی دارد.
2️⃣ ثانیاً : ما مصالح و مفاسد آنچه در این دنیا است (از احکام و افعال و اوامر و...) را بطور کامل نمیدانیم؛ پس چون ما نمیدانیم و نمیفهمیم، نمیتوانیم بگوئیم #مصلحتی در کار نیست؛ زیرا استقراء نکردهایم و اساساً بسیاری از چیزها بر ما پوشیده است. خلاصه عدم الوجدان لا یدل علی عدم الوجود.
🔍 اما درباره مثال ها (گرچه گویند در مثل مناقشه نیست)
🔹درباره مثال اول گوئیم (معامله دختر ۹ ساله) یا بطور معمول ضرر میکند که طبیعی است و جواب معلوم است و مشکلی نیست
یا دختر هنوز رشد ندارد و سفیه است که از تصرف در اموالش منع میشود (با ریزه کاری های فقهی)
🔸درباره مثال دوم گوئیم (خون داخل و خارج) خون داخل بدن خواصی دارد که همان خون در خارج ندارد، حتی شاید منشأ آلودگی هم باشد، مثل غذا در یخچال و غذا در بیرون یخچال
📝 نتیجه : احکام وضعی هم مصالح و مفاسدی دارد، لیکن به دلیل عدم احاطه علمی، ما قادر به کشف و تشخیص آن نیستیم؛ لذا شارع مقدس منت گذاشته و آن را به نحو نتیجه برای ما بیان فرموده است ...
📌 ارسالی یکی از مخاطبین گرانقدر کانال حجة الاسلام و المسلمین سید محمدعلی ملاک (استاد سطوح عالی حوزه علمیه تهران)
👈🏻 نکات #اصولی بیشتر را اینجا ببینید
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
#نکات_اصولی
💠 انواع تزاحم
1️⃣ تزاحم در ملاک:
👈🏻 گاهی میان دو هدف در یک مصداق تزاحم شکل میگیرد. مانند جایی که مصلحت و مفسده در یک کار جمع شوند. به طور مثال نمیشود یک فعل در عالم جعل و ثبوت هم مصلحت داشته باشد هم مفسده. این امر مستلزم تضاد است. مرحوم #آخوند بیشتر بر این تزاحم تاکید دارند.
2️⃣ تزاحم در امتثال:
👈🏻 گاهی میان دو هدف در دو مصداق تزاحم ایجاد میشود که مکلف قدرت انجام آن فعل را ندارد. مثل بحث إنقاذ غريقین که مکلف فقط یک مورد از غریق ها را می تواند نجات دهد. مرحوم #نائینی بیشتر بر این تزاحم تاکید دارند.
3️⃣ تزاحم حفظی:
👈🏻 تزاحمی که در گستره حرکتی صورت می گیرد. مثلاً شارع میگوید فلان کار مصلحت دارد و باید انجام داد ولی مصداق آن بین چند امر مردد میشود آیا این عمل مصداق آن مصلحت است یا نه؟ و گاهی از عملی باز میدارد و این بازداشتن بین چند مصداق مردد است. عدم شناخت مصلحت میگوید همه را عمل کن که تا به مصلحت برسید، عدم شناخت مفسده میگوید همه را ترک کن تا از مفسده دوری کنید. این گونه تزاحم چون میخواهد حافظ ملاک مد نظر مولا باشد به تزاحم حفظی در نگاه شهید #صدر نام گذاری شده است.
📚ر.ک: مقاله «بررسی و نقد نظریه تزاحم حفظی در جمع بین حکم واقعی و ظاهری»، آیت الله سید علی اکبر حائری (برادر آیت الله سید کاظم حائری) و از شاگردان شهید صدر (رحمة الله علیه)
👈🏻 نکات #اصولی بیشتر را اینجا ببینید
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
#نکات_اصولی
💠 تفاوت بین «قول به عدم فصل» با «عدم قول به فصل» و بررسی اجمالی حجیت آن دو:
1️⃣ تفاوت:
🔹 در «قول به عدم فصل» همه فقهاء قائل به عدم تفصیل در مساله شدهاند؛ در نتیجه #اجماع_مرکب بر عدم تفصیل وجود دارد.
🔸 در «عدم قول به فصل» قائل به تفصیل وجود ندارد؛ حالا ممکن است در این مساله فتوای به عدم تفصیل داده باشند و ممکن است سکوت کرده باشند.
2️⃣ بررسی اجمالی حجیت:
👈🏻 از بین این دو، اگر قرار بر حجیت یکی باشد، «قول به عدم فصل» است؛ زیرا:
🔸 در «قول به عدم فصل»، اجماع ــ ولو به صورت مرکب ــ شکل گرفته است و میتواند کاشف از قول معصوم (ع) باشد؛ چرا که «قول به عدم فصل» نشانگر این است که در شریعت، تفصیل باطل است و با اثبات بطلان تفصیل در شریعت، تلازم بین قول مجمعین و قول امام (ع) اثبات می شود.
🔹لکن در «عدم قول به فصل» ممکن است هزار فقیه از قدمای فقهاء وجود داشته باشد که صرفاً بخشی از آنها قائل به قول اول و بخشی دیگر قائل به قول دوم و بقیه سکوت اختیار کرده باشند. بنابراین کاشفیت قطعی از قول معصوم (ع) نخواهد داشت.
🔍 ولی واقعیت این است که حتی «قول به عدم فصل» نیز نمیتواند کاشف قطعی از قول معصوم (ع) باشد؛ زیرا اجماع بسیط از باب #حساب_احتمالات حجت است؛ بدین معنا که همه فقها دچار اشتباه نمیشوند و لذا اتفاق همه، با قول معصوم (علیه السلام)، ملازمه قطعی دارد. اما در اجماع مرکب، فرض این است که بخشی از فقهاء قائل به قول اول و بخشی دیگر قائل به قول شدهاند. در نتیجه قطعاً یکی از دو گروه اشتباه کردهاند. با توجه به این مطلب، میتوان گفت وقتی در مدلول مطابقی، احتمال اشتباه داده شود، نسبت به نفی ثالث هم احتمال اشتباه داده میشود و نمیتوان به صورت قطعی، تلازم با قول معصوم (علیه السلام) را اثبات کرد.
✅ نهایت امر در مورد «قول به عدم فصل» این است که قول هر کدام از دو گروه از فقهاء، کاشف از دو دلیل معتبر است که با هم تنافی داشتهاند؛ عدهای دلیل اول و عدهای دیگر دلیل دوم را پذیرفتهاند.
📚 برگرفته از درس خارج فقه معاصر (نظام اقتصادی اسلام) استاد علی #عندلیب همدانی (دام عزه)
👈 نکات #اصولی بیشتر را اینجا ببینید
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
#نکات_اصولی
💠 بررسی حجیت اجماع منقول
🔹 علی التحقیق اجماع #منقول حجت نیست؛ چون تنها راه حجیت اجماع، کشف قطعی قول معصوم (علیهالسلام) است.
🔸 کشف قطعی قول معصوم (علیهالسلام) به این جهت رخ میدهد که وقتی همه فقها با وجود اختلاف مبانی که در بین آنها وجود دارد، همگی بالاتفاق قائل به مطلبی میشوند، با توجه به اینکه از ویژگی تقوا و پرهیزکاری برخوردار بودهاند و رجماً بالغیب فتوا نمیدادهاند، طبق #حساب_احتمالات کشف میشود که سینه به سینه از امام (علیهالسلام) شنیدهاند و یا اینکه دلیل معتبر قوی داشتهاند که سنداً کاملا معتبر بوده و دلالت واضحی داشته است که همگی اتفاق بر آن دلیل داشتهاند. توافق این چنینی موجب میشود که کلام آنها پذیرفته شود. در چنین مواردی قطع به فتوای همگی فقها مستلزم قطع به حکم شرعی است.
🔹 اما در صورتی که قول همه فقها #محصل نباشد، بلکه صرفا ثقهای از قول آنها حکایت کند، خبر ثقه یقین آور نخواهد بود، بلکه نهایتا #ظن به فتاوا حاصل میشود و ظن به فتاوا ملازم با ظن به حکم شرعی است و نکته اساسی این است که ظن به حکم شرعی حجت نیست.
📚 برگرفته از درس خارج فقه معاصر (نظام اقتصادی اسلام) استاد علی #عندلیب همدانی (دام عزه)
👈 نکات #اصولی بیشتر را اینجا ببینید
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
#نکات_اصولی
💠 موضوع علم اصول
🔸بحث مقدماتی (معنای عرَض)
👈🏻 عرَض ذاتی که گفته شده در علم باید از آن بحث شود، به معنای عرَض منطقی است. کلمه عرَض در عرفان، فلسفه، کلام و منطق استعمال میشود و در هر علمی معنای خود را دارد. در عرفان، عرض به معنای جسم مادی است. در فلسفه، عرض به معنای مقولات تسعه مثل زمان، مکان، جده و… است. در کلام، عرض یعنی هر چیزی که ثبات و قرار ندارد. در منطق، عرض یعنی مفاهیم در مقابل ذات یک شیء.
🔹اقوال:
در مورد موضوع علم اصول چهار نظر وجود دارد:
1️⃣ میرزای قمی: ادله اربعه بما هی ادله.
2️⃣ صاحب فصول: ذات ادله اربعه بما هي هي.
3️⃣ آخوند خراسانی: موضوع علم اصول کلی طبیعی است که با موضوعات مسائل علم اصول متحد است؛ اگر چه اسمش را نمیدانیم. مثل آنکه قدر مشترک بین انسانها را نمیتوان بیان کرد ولی میدانیم که انسانها دارای قدر مشترک هستند.
4️⃣ آیتﷲ بروجردی: الحجة فی الفقه.
👈 قول صحيح : به نظر ما فرمایش آیتﷲ بروجردی درست است که موضوع علم اصول، عبارت است از الحجة فی الفقه. حجت به معنای حجت قریبه است نه حجت بعیده. علم رجال، درایه و ادبیات هم حجت هستند اما حجت بعیده هستند. حجت، عنوان و مفهوم است و اگر موضوع آن (ذی الحجة) تحلیل شود، عوارض معلوم میشوند. حجت در فقه، عرض به معنای منطقی است.
📚 برگرفته از درس خارج اصول آیت الله حاج احمد #عابدی (حفظه الله)
👈 نکات #اصولی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
#نکات_اصولی
💠 گزارههای علم اصول، اعتباری یا حقیقی؟
🔹عدهای از محققان معتقدند: بحثهای #اصولی ربطی به بحثهای برهانی ندارد و اعتباری است. اما این سخن، حرفی نادرست و برداشتی ناصحیح است و ظاهرا اصول با فقه #خلط شده است. ممکن است فقه اعتباری باشد از این جهت که محمولات مسائل آن وجوب و حرمت و طهارت و نجاست است که این محمولات اعتباریاند، ولی اصول اینگونه نیست.
🔸 بخشی از علم اصول استظهارات است که مثلا مدلول هیأت امر چیست؛ اما ظهور یک لفظی در یک معنایی، اعتباری نیست. نباید با بحث وضع خلط شود، که اگر وضع اعتباری باشد، سرجای خودش است. ظهور یعنی از سماع لفظ، معنا به ذهن بیاید که امری #واقعی است و اعتباری نیست. بنابراین اگر در علم اصول بحث میکنیم که مدلول هیات امر، آیا بعث است یا خیر و بعث آن مشترک است بین استحباب و وجوب یا خیر، بحثی کاملا واقعی است و هیچ چیز در آن اعتباری نیست.
🔹در حجج هم یک حجیت عقلیه داریم، یعنی موضوع استحقاق عقاب است عند المخالفة؛ یعنی همان تنجیز و تعذیر. تنجیز و تعذیر #عقلی است و اعتباری نیست.
🔸 البته در بحث ملازمات، بحث دشوارتر است. ملازمات به نحو طبیعی، واقعیاند. اگر گفتیم بین وجوب مقدمه و ذیالمقدمه تلازم است، مثل بحث مقدمه واجب، ملازمه امری #واقعی است.
👈 نتیجه اینکه این ادعا که همه گزارههای علم اصول اعتباری است، سخن صحیحی نیست. و اگر هم اعتباری باشد، ممکن است ملازمات واقعی داشته باشد.
📚 برگرفته از درس خارج اصول آیتالله #لاریجانی (حفظه الله)
📌 ارسالی از حجتالاسلام محمودپور
👈 نکات #اصولی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم