eitaa logo
در مسیر اجتهاد
6.6هزار دنبال‌کننده
275 عکس
20 ویدیو
23 فایل
🔹مطالب کاربردی #فقهی ، #اصولی ، #رجالی و #فلسفی 🔸 قابل استفاده اساتید و طلاب #حوزه علمیه 📣 این کانال توسط معاونت سطوح عالی مدرسه #شهیدین (رهما) قم اداره می‌شود 🔻 کپی مطالب کانال تنها با ذکر #لینک بلامانع است. 🔺 ارتباط با مدیر و ارسال مطالب @Smousavi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تفاوت حکومت و ورود در قالب مثال 🔹 در بعد از آمدن دلیل وارد و تعبد به آن، یک واقعیت تکوینی (الحاق یا اخراج) به وجود می‌آید. 👈 به طور مثال دلیلی که خبر واحد را حجت می‌داند، وارد بر دلیلِ «خذ بالحجة» است، زیرا با متعبد شدن به حجیت خبر واحد، حقیقتا خبر واحد حجت و ملحق به دلیلِ «خذ بالحجة» می‌شود؛ یعنی مصداق حقیقی برای آن می‌شود. دلیل حجیت خبر واحد بر دلیل «قبح عقاب بلابیان» نیز وارد است، زیرا با پذیرش حجیت خبر واحد، موردی که خبر واحد از او خبر می‌دهد تکوینا از عدم البیان خارج و دارای بیان می‌گردد. 🔹 اما در با آمدن دلیل حاکم یک واقعیت تکوینی رخ نمی‌دهد و تنها یک تعبد وجود دارد. 👈 به طور مثال با آمدن دلیل «ولد العالم عالم» یا «الطواف بالبیت صلاة» و تعبد به آن دو، حقیقتا فرزند عالم، عالم یا طواف، نماز نمی‌شود. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1395 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 تفاوت‌‏هاى اطلاق لفظى و اطلاق مقامى‏: 1️⃣اطلاق لفظى يكى از اصول لفظيّه به حساب می‌آيد، ولى اطلاق مقامى ربطى به لفظ ندارد. 2️⃣در اطلاق لفظى، مولا در مقام بيان حكم است، يعنى مولا جمله انشائيه (یا اخباریه در مقام انشاء) صادر می‌‏كند. امّا در اطلاق مقامى، شارع به عنوان انشاءكننده مطرح نيست، بلكه به عنوان مخبر صادق و شخص مطّلع بر واقعيات مطرح است. 3️⃣در باب مطلق و مقيّد، اولین شرط تمسّك به اطلاق لفظى (مقدّمات حكمت)، اين است كه مولا در مقام بيان باشد نه در مقام اهمال و اجمال. 👈 وقتی مولا می‌‏گويد: «(أقيموا الصلاة)، سه حالت وجود دارد: 🔹الف: گاهی از خارج احراز كرده‌‏ايم مولا در مقام بيان است. 🔸ب: گاهی از خارج احراز كرده‏‌ايم مولا در مقام بيان نيست، بلكه می‌‏خواهد به نحو اجمال روى وجوب اقامه صلاة تكيه كند. 🔹ج: گاهى ما شك می‌كنيم آيا مولا در مقام بيان است يا نه؟ در اين صورت، عقلاء بنا می‏‌گذارند بر اينكه مولا در مقام بيان بوده است. 🔻لذا از سه صورت فوق، تنها در يك صورت (صورت دوم) مقدمات حكمت تمام نيست ولى در دو صورت ديگر، مقدّمات حكمت تمام است. امّا در اطلاق مقامى، تنها در يك صورت (صورت اول) می‌‏توان به اطلاق مقامى تمسك كرد. 🔺بنابراين يك فرق مهم اطلاق لفظى و اطلاق مقامى در صورت شك، در اين است كه آيا مولا در مقام بيان است يا نه؟ در اطلاق لفظى، قاعده عقلائيه بر وجود بيان است، ولى در اطلاق مقامى چنين قاعده‌‏اى وجود ندارد. 📌 ارسالی از آقای محمود پور (از طلاب پایه هفتم شهیدین) 📚ر.ک: اصول فقه شیعه، آیت‌الله فاضل 3: 377 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید.
هدایت شده از در مسیر اجتهاد
💠 در کانال «در مسیر اجتهاد» می‌توانید مطالب زیر 👇را دنبال کنید: 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔺 برای مشاهده مطالب در هر یک از موضوعات فوق 👆 کلیدواژه مدنظر را لمس کنید. 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 مناسبات حکم و موضوع سبب انصراف: 🔹گاهی خطاب مطلقی که از جانب شارع می‌رسد نسبت به ارتکاز عرفی مقید می‌شود. به عنوان مثال در"الماء مُطهّر"، مطهریت حکمی است که یک منشأ دارد و آن هم این است که ماء مد نظر نباید نجس باشد و از باب مناسبت حکم و موضوع می‌فهمیم که مقصود از ماء مطهر، ماء طاهر است که تطهیر می‌کند و برای ذهن انصراف حاصل می‌شود که این جا اطلاق ماء منصرف به ماء طاهر است. 🔸 یا وقتی شارع گوید «وامسحوا برؤوسکم» عرف در این جا توسط دست، آن هم با کف آن مسح می‌کند. پس آیه همان مسح عرفی را می‌گوید. 🔹 این که از مناسبات حکم و موضوع است، حجت و هادم مقدمات حکمت است. به این دلیل که جزو مقیدات لبيه متصله است و معیت با دلیل دارد و در ظهور تصدیقی دخیل است. وقتی این ظهور تمام شد اطلاق مقید می‌شود. 📚ر.ک: بحوث في علم الاصول، شهید محمدباقر 7: 529 (تقریرات حسن عبدالساتر) 📌 ارسالی از حجت الإسلام محمودپور (از طلاب محترم پایه هفتم شهیدین) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 تأویل خطابات و ادله توسط قرینه قطعیه 🔸از مهمترین موارد در فهم مراد جدی خطابات و ادله، توجه به قرائن قطعیه می‌باشد. به طور مثال منکرین خبر واحد در اثبات مدعای خود به روایاتی متواتر تمسک کرده اند؛ مثل «ما جاءک من رواية من برّ او فاجر يخالف کتاب الله فلا تاخذ به». 🔹 در جواب گفته شده دلیل شما اخص از مدعاست؛ چرا که در خیلی از موارد قرآن سکوت کرده و دلیل شما آن موارد را شامل نمی‌شود. 🔸در مقابل منکرین پاسخ می‌دهند که عمومات و اطلاقات قرآنی تمام جزئیات را شامل می‌شود و نیاز به تصریح جزئیات نیست؛ چنانچه آیه «لارطب و لا يابس إلّا في کتاب مبين» مؤيد این ادعاست. ❇️ اما باید گفت اخبار داله بر طرح روایات مخالف کتاب، به دو دلیل شامل روایات مخالف با عمومات و اطلاقات قرآنی شامل نمی‌شود: الف) روایات مخالف با عمومات و اطلاقات قرآن، از اهل‌بیت (ع) در موارد متعدد، صادر شده است. در حالی که خودشان فرموده اند «لاتقبلوا علینا خلاف القرآن» یا «ما خالف کتاب الله فلیس من حدیثی او لم أقله» و این جملات اباء از تخصیص دارد. ب) در برخی از اخبار، عدم وجود حکم در قرآن و سنت مفروض گرفته شده است که در این صورت باید آن روایات را به خود اهل بیت (ع) ارجاع داد؛ مثل روایت میثمی [عیون اخبار الرضا (ع)، ج 2، ص 21] 👈 با توجه به این قرائن، باید گفت مراد از مخالفت با کتاب، مخالفت با عمومات و اطلاقات نمی‌تواند باشد، بلکه مخالفت با خود حکم مذکور در قرآن می باشد. 📚 ر.ک: تقریرات درس فرائد الاصول استاد زید عزه در مدرسه شهیدین توسط طلبه گرامی آقای محمود پور 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 ردع از سیره توسط شارع 🔹 گاهی مقصود شارع این است که سیره‌ای را براندازد، در اینجا با یک بار و دو بار گفتن غرض حاصل نمی‌شود و استمرار می‌خواهد و به قول معروف باید در مقابل یک ، سدّ بزرگی احداث کرد. لذا ردع سیره نیازمند تصریح و تکرار است و با یا نمی‌توان از سیره ردع کرد. 🔸 اما گاهی قصد شارع این است که فقط در مقابل یک سیره اعلام موقف بکند أعمّ از اینکه نمی‌خواهد یا نمی‌تواند آن سیره را براندازد، اینجا مولا می‌تواند با اطلاقات و عمومات هم اعلام موضع کند. 🔹 اولین کسی که چنین تفصیل متینی را مطرح فرمود، مرحوم خمینی است. 📚 ر.ک: تحریرات في الأصول، شهید سید مصطفی ، ج6، ص 502 ـ 503. 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 مبانی مختلف در حجیت تعبدی خبر واحد 1️⃣ تعبد عقلایی: وقتی ثقه خبری را نقل کرد عقلاء قبول می‌کنند و این ربطی به دین و مذهب آنها ندارد. شارع مقدس هم این را قبول کرده است. آیت الله خویی این مبنا را تقویت کرده‌اند، ولی می‌گویند مگر اینکه تسالم بر عدم پذیرش خبر باشد که تسالم در کلمات ایشان معنای مصرحی ندارد. علاوه بر اینکه ایشان شهرت را نیز قبول ندارند. 2️⃣ تعبد دینی: تعبد به خبر واحد به خاطر اینکه دین این را به ما اجازه داده است؛ چرا که آیه نباء دلالت می‌کند که خبر عادل نیاز به تبيّن ندارد و مورد پذیرش است. در این جا عدالت مد نظر است. اهل سنت قائل به این مبنا هستند. اگر هم کسی ثقه بود ولی انحراف مذهبی داشت عادل نیست ولی با شواهدی خبر او را قبول می‌کنند. 3️⃣ تعبد مذهبی: معروف بین اخباری‌ها همین تعبد است؛ چرا که در روایات آمده روایتی که در کتب مشهور اصحاب هست را اخذ کنید. منظورشان هم کتب اربعه نیست بلکه اولا منظور کتابی است که انتسابش به مصنف مشهور باشد (نه مثل فقه الرضا و دعائم) ثانیا نسخ فراوان داشته باشد. با این شروط تعبداً اخبار را می‌پذیرند. 🔹به طور کلی يعنی شاخص داریم، اگر خبر شاخص را داشت حجت است و اگر نداشت حجت نیست. 🔸 در مقابل کسانی که تعبد را قبول نکرده‌اند می‌گویند شاخص‌های مطرح شده در مبانی تعبد برای ما شواهد هستند. به طور مثال خبر ثقه شاهدی است که می توان از آن برای علم به صدور خبر استفاده کرد، نه این که شاخص باشد. 📚 ر.ک: تقریرات درس «نقد متن حدیث» استاد آیت الله (زید عزه) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 دوران امر بین «سالبة بانتفاء الموضوع» و «سالبة بانتفاء المحمول» 🔹 یکی از ادله حجیت خبر واحد آیه نباء است، که از دو جهت مفهوم وصف و مفهوم شرط برای حجیت خبر واحد مورد استناد قرار گرفته است. 🔸بسیاری از اصولیون استناد به مفهوم شرط آیه را قبول نکرده‌اند و آن را از باب «إن رزقت ولدا فاختنه» يا از باب سالبه به انتفاء موضوع می‌دانند. 🔹در مقابل برخی این چنین پاسخ داده‌اند که مفهوم آیه، مشکوک بین «سالبة بانتفاء الموضوع» و «سالبة بانتفاء المحمول» است. یعنی مفهوم آیه [اگر فاسق خبر نیاورد، تبین واجب نیست] امرش دائر است بین اینکه اصلا خبری نیامده است و عدم وجوب تبین از باب سالبه بانتفاء الموضوع باشد و یا اینکه خبر آمده باشد ولی فاسق آن را نیاورده باشد. 🔸 در این مورد، اصل عقلایی این است که آن را حمل بر سالبه بانتفاء المحمول می‌کنند؛ مثلا اگر کسی بگوید لپه فلان مغازه خوب نیست؛ عقلا اگر شک داشته باشند بین اینکه لپه دارد ولی خوب نیست و یا اینکه اصلا لپه ندارد، آن را حمل بر این می کنند که لپه دارد ولی خوب نیست. در محل بحث نیز مفهوم آیه حمل بر سالبه بانتفاء المحمول می شود، در نتیجه آیه دلالت بر حجیت خبر عادل خواهد داشت. ✅ اما جناب شیخ (رضوان الله علیه) در پاسخ می‌فرماید: اینگونه مفهوم‌گیری مخالف ظهور عرفی است؛ چرا که شرط مفهوم‌گیری در جملات شرطیه، بقاء موضوع است و صرفا کیف قضیه باید عوض شود و لذا مفهوم شرط را به «انتفاء عند الانتفاء» تعریف کرده‌اند . پس وقتی آیه می‌فرماید اگر فاسق خبر آورد، تبین کنید، مفهومش این می شود که اگر فاسق خبر نیاورد، تبین لازم نیست. در نتیجه حکم خبر عادل به هیچ وجه از آیه شریفه استفاده نمی‌شود. 📚 برگرفته از تقریرات درس رسائل (ج1، ص 258) استاد (زید عزه) در مدرسه امام کاظم (علیه السلام) 📌 ارسالی از طرف طلبه گرامی جناب آقای محمود پور 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 حجیت قطع، ذاتی يا ضروری؟ 🔹 ذاتی در منطق و فلسفه به ذاتی باب ایساغوجی و ذاتی باب برهان تقسیم می‌شود. 1️⃣ ذاتی باب ایساغوجی: جنس و فصل ماهیت را ذاتی باب ایساغوجی گویند. حال آیا حجیت که به معنای جری و حرکت طبق علم و حالت نفسانی یقینی است، در ماهيت قطع اخذ شده یا خیر؟ در جواب می‌گوییم خیر، جری و عمل در ماهیت قطع که علم و حالت نفسانی است اخذ نشده است. پس حجیت برای قطع (باب ایساغوجی) نیست. 2️⃣ ذاتی باب برهان: الخارج المحمول من صمیمه را ذاتی باب برهان گویند. يعنی وقتی شيء را تحلیل می‌کنیم، به آن ذاتی پی می‌بریم. مثلا عالَم را که تحلیل کنیم به مفهوم امکان می‌رسیم. حال آیا اگر قطع را تحلیل کنیم به حجیت می‌رسیم؟ می‌بینیم که جری در ذات علم و حالت نفسانی لحاظ نشده به این معنا که لزومی ندارد هر جا قطع باشد جری و حرکت و عمل هم باشد. پس حجیت قطع، (باب برهان) هم نیست. 🔸 به نظر ما خلط شده بین ذاتی و ضروری. بزرگانی مثل شیخ و آخوند (رحمهما الله) می‌خواهند بگویند حجیت برای قطع و بدیهی است، ولی اشتباها از استفاده کرده‌اند. حجیت برای قطع ضروری و بدیهی است، نه نظری و اکتسابی؛ چون اگر نظری و اکتسابی باشد یا دور می‌شود یا تسلسل که این دو باطل اند پس حجیت قطع است. 📚 ر.ک: تقریرات درس خارج اصول استاد (حفظه الله) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 دوران امر بین زیاده و نقیصه 🔹 در جایی که دو نقل از یک روایت داریم، که یکی مشتمل بر عبارتی بیشتر است، کدام نقل مقدم می‌شود؟ 1️⃣ مرحوم خویی (ره): اصل عدم زیاده است و لذا باید نقل مشتمل بر زیاده را مقدّم کرد. 👈🏻 دلیل: انسان در اثر سهو و نسیان معمولا چیزی را فراموش می‌کند که بگوید، نه اینکه چیزی را از ذهنش اضافه کند، اضافه کردن اتفاق نادری است. لذا ناقل نقیصه، آن زیادی را فراموش کرده و اینگونه نیست که شهادت سلبی بدهد و بگوید حضرت (ع) مطلب اضافی را نفرموده‌اند. بعید است که ثقه ای چیزی را فراموش کند و از خودش اضافه کند، اما فراموش و حذف مطالب چنین مئونه‌ای ندارد. لذا عقلا در این موارد قول مشتمل بر زیاده را ترجیح می‌دهند. (موسوعة مرحوم خویی 3: 99، مصباح الهدی 2: 200) 2️⃣ مرحوم نائینی (ره): اصل عدم زیاده است، الا در یک مورد 👈🏻 یعنی اگر آن زیاده از چیزهایی است که به دلیل وجود اشباه و نظایر، خود به خود به زبان می آید، مثل قید «في الإسلام» در حدیث «لا ضرر» که گفته می‌شود ممکن است به خاطر وجود ترکیب‎های مشابه فراوان از قبیل «لَا رَهْبَانِيَّةَ فِي الْإِسْلَام‏»، «لَا صَرُورَةَ فِي الْإِسْلَام‏» یا «لَا حِلْفَ فِي الْإِسْلَام‏» به ذهن راوی آمده باشد، اصل جاری نیست؛ اما اگر زیاده چنین ویژگی نداشته باشد، باید بنا را بر عدم زیاده گذاشت. (منیة الطالب 2: 192) 🔸اشکال به نظریه اول و دوم (امام خمینی): این استدلال نهایتا باعث ایجاد ظنّ می‌شود و در امور مهمی مانند دادگاه‌ها چنین سیره‌ای ندارند. به همین دلیل اگر دو دسته ثقه شهادت بدهند میّت اموال خاصی از خودش را در زمان حیاتش وقف کرده، اما دسته دیگر بگوید علاوه بر آن اموال، چیزهای دیگری هم جزء موقوفات بوده، دادگاه قبول نمی‌کند. 3️⃣ امام خمینی (ره): هیچ یک از اصل عدم زیاده و اصل عدم نقیصه مقدم نمی‌شود. (الخلل في الصلاة، ص 226) ✅ نظر مختار نظریه است؛ زیرا عقلایی بودن این قاعده در موارد احتجاجات ثابت نیست و محرز نیست عقلاء در چنین مواردی به اصل عدم زیاده رکون کنند و همانطور که امکان دارد جملاتی کم شده باشد، احتمال دارد به اشتباه جملاتی توسط نساخ تکرار و اضافه شده باشد. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1397 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 چرا شیخ در مکاسب طبق اجماع منقول و شهرت فتوا داده است؟ 🔹 پاسخ آیت الله العظمی شبیری زنجانی (حفظه الله): ✅ با اینکه مرحوم شیخ انصاری (ره) قائل به حجیت اجماع منقول و شهرت نبوده، اما طبق آن فتوا داده است. دلیل این امر یکی از دو احتمال است: 1️⃣ درست است که شهرت یا اجماع منقول بما هو هو حجت نیست، ولی اگر شهرت ادعا شده یا اجماع منقول به حدی زیاد باشد که تراکم نقل ها باعث ایجاد ظن بسیار قوی شود، از باب یک ظن خاص مثل اطمینان حجت است. 2️⃣ مرحوم شیخ، شهرت و اجماع منقول را از باب ظن خاص مثل خبر واحد حجت نمی‌دانسته، ولی به خاطر انسداد از باب حجیت مطلق ظن حجت دانسته و در فقه به آن‌ها عمل کرده است. 👈🏻 لذا ما ابتدا فکر می‌کردیم که نظر مرحوم شیخ بر است؛ ولی ظاهرا مرحوم آشتیانی در حاشیه خود نقل می‌کند که مرحوم شیخ انصاری تصریح کرده که نظرش بر انفتاح است. (بحر الفوائد، ج۱، ص۱۹۰) 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله العظمی شبیری (دام ظله) در جلسات علمی فقه ــ 1398/9/19 (شبکه اجتهاد) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین