eitaa logo
در مسیر اجتهاد
8هزار دنبال‌کننده
410 عکس
34 ویدیو
31 فایل
🔹مطالب کاربردی #فقهی ، #اصولی ، #رجالی و #فلسفی 🔸 قابل استفاده اساتید و طلاب #حوزه علمیه 📣 این کانال توسط مدیریت سطوح عالی مدرسه #شهیدین (رهما) قم اداره می‌شود 🔻 کپی مطالب کانال تنها با ذکر #لینک بلامانع است. 🔺 ارتباط با مدیر و ارسال مطالب @Smousavi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 ضرورت فراگیری علوم از دیدگاه علامه طباطبایی: 🔹 احتياج انسان به تشخيص مقدمات حقه از مقدمات باطله و سپس تمسك كردن‏ به آنچه كه حق است، عيناً مثل احتياجى است كه انسان به تشخيص و اخبار محكمه از آيات و اخبار متشابه و سپس تمسك به آنچه محكم است، دارد، 🔸 و نيز مثل احتياجى است كه انسان به تشخيص صحيح از اخبار جعلى دارد. 📚 الميزان في تفسير القرآن، ج‏5، ص 259 🔰 مدرسه عالی فقه و اصول شهیدین قم 🆔 @Dar_masire_ejtehad
💠 فرایند روش : 1️⃣ در آغاز، فقیه با یک روبه‌رو می‌شود و فرایند پژوهش آغاز می‌شود 2️⃣ فقیه به تعیین و تعریف می‌پردازد و گستره‌های مفهومی آن را روشن می‌کند. عرف و کارشناسی در شناخت مفاهیم و موضوع‌های عرفی، نقش بسزایی دارد 3️⃣ سپس فقیه با هدف تعیین و حکم فقهی، پیشینه بحث و دیدگاه‌های موجود را بررسی می‌کند و سپس به جستجوی ادله خاص قرآنی، روایی و عقلی می‌پردازد 4️⃣ براساس قواعد و قوانین استنباطی به بررسی آنها می‌پردازد 🔹 ادله : با استفاده از قواعد لغوی، اصول لفظی و قرائن تاریخی و تفسیری به کشف مدلول آیات می‌پردازد 🔸 ادله ، پس از بررسی سندی روایت و بررسی دلالی، به مدلول و لایه‌های معنایی آن دست می‌یابد. به این منظور، از قواعد ، اصول و قراین تاریخی عصر صدور روایت نیز باید استفاده شود 🔹 ادله به‌دست‌آمده، تنها کار مهم، تشخیص کبرای قاعده عقلی و بررسی تطبیق آن بر موضوع است. هرچند در مواردی نیز صرف‌ نظر از دقت در صغرای دلیل عقلی، باید در درستی کبرای قاعده عقلی نیز تشکیک کرد 5️⃣ در صورتی که ادله خاصی در منابع یافت نشود، باید به عمومی فقه مراجعه کرد 6️⃣ در صورتی که هیچ قاعده عمومی هم پیدا نشود، برای تعیین تکلیف و برطرف کردن حیرت مکلفان در موقعیت‌های عملی، به مراجعه کرده، با کمک آنها، حکمی تعیین می‌شود. 📚برگرفته از درس خارج آیت الله 🔰 مدرسه عالی فقه و اصول شهیدین قم 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 👉 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
💠 رابطه عقل و عرف در مسیر اجتهاد: 🔹 فقیهی که عرفیت خودش را از دست بدهد، دیگر فقیه نیست. بعضی که شرط کرده‌اند که فقیه نباید خیلی سراغ علوم عقلی برود برای حراست از این مطلب است که فهم عرفی را از دست ندهد؛ زیرا علوم ، برهانی و دقیق است و از اذهان عرفی خارج است. کسی که در آنجا به این شکل بحث می‌کند ممکن است که حالت عرفی خودش را از دست بدهد و دیگر روایات را به شکلی که عرف می‌فهمد، نفهمد. 🔸 کما اینکه آدمی که فکر می‌کند نمی‌تواند به برهان برود و آنجا را خراب می‌کند، زیرا در برهان هیچ احتمال خلافی نباید داده بشود. مگر کسی خدا این توفیق را به او بدهد که در هر مقامی بتواند شرایط را تحفظ کند و افراد اندکی موفق به این کار هستند. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1396 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 جایگاه ذهن عرفی و عقلی در اجتهاد 🔹 هر چند ممکن است برهان صدّیقین از آیه‌ شریفه‌ «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُو» (آل عمران: 18) استفاده ‌شود؛ اما مدتها باید بگذرد تا یک ملاصدرایی پیدا شود و آن برهان صدیقین را درک کند. یعنی این سخن عقلی را از آن آیه استخراج کند، که آفتاب آمد دلیل آفتاب. 🔸 اما در باب فروعات فقهی و امثال این‌ها که شامل کارهای روزمره‌ و وظایف مردم است، تنها حجت است. لذا فقیهی که در اثر مزاوله‌ علوم عقلیه‌دقیقه، خاصیت فهم عرفی‌اش را از دست داده باشد، فقاهت و از او محل اشکال واقع می‌شود. 🔹 همانطور که فقیهی که عرفی شده‌ ــ که البته بسیار هم خوب است ــ اگر بخواهد در یک برهان اشکال‌ کند، ممکن است آنجا را خراب کند؛ چون در براهین عقلی اشکالات دقیقی وجود دارد، که فقیه عرفی در اثر آن ذهن خیلی صاف و عرفی خودش توجه به آن مناقشات نمی‌کند و مغالطه‌ها را کشف نمی‌کند. 👈🏻 لذا فقیهی که خداوند متعال روزی‌اش کرده که ذوالریاستین و جامع بین هر دو باشد، اگر در مسائل عقلی وارد شود، مثل یک فیلسوف دقیق و عقلی وارد خواهد شد و اگر در فقه وارد شود، یک فهم عرفی صحیح خواهد داشت. البته این افراد نادر هستند، اما هستند کسانی که این دو مقام را با همدیگر می‌توانند جمع کنند. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1397 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 گزاره‌های علم اصول، اعتباری یا حقیقی؟ 🔹عده‌ای از محققان معتقدند: بحث‌های ربطی به بحث‌های برهانی ندارد و اعتباری است. اما این سخن، حرفی نادرست و برداشتی ناصحیح است و ظاهرا اصول با فقه شده است. ممکن است فقه اعتباری باشد از این جهت که محمولات مسائل آن وجوب و حرمت و طهارت و نجاست است که این محمولات اعتباری‌اند، ولی اصول اینگونه نیست. 🔸 بخشی از علم اصول استظهارات است که مثلا مدلول هیأت امر چیست؛ اما ظهور یک لفظی در یک معنایی، اعتباری نیست. نباید با بحث وضع خلط شود، که اگر وضع اعتباری باشد، سرجای خودش است. ظهور یعنی از سماع لفظ، معنا به ذهن بیاید که امری است و اعتباری نیست. بنابراین اگر در علم اصول بحث می‌کنیم که مدلول هیات امر، آیا بعث است یا خیر و بعث آن مشترک است بین استحباب و وجوب یا خیر، بحثی کاملا واقعی است و هیچ چیز در آن اعتباری نیست. 🔹در حجج هم یک حجیت عقلیه داریم، یعنی موضوع استحقاق عقاب است عند المخالفة؛ یعنی همان تنجیز و تعذیر. تنجیز و تعذیر است و اعتباری نیست. 🔸 البته در بحث ملازمات، بحث دشوارتر است. ملازمات به نحو طبیعی، واقعی‌‌اند. اگر گفتیم بین وجوب مقدمه و ذی‌المقدمه تلازم است، مثل بحث مقدمه واجب، ملازمه امری است. 👈 نتیجه اینکه این ادعا که همه گزاره‌های علم اصول اعتباری است، سخن صحیحی نیست. و اگر هم اعتباری باشد، ممکن است ملازمات واقعی داشته باشد. 📚 برگرفته از درس خارج اصول آیت‌الله (حفظه الله) 📌 ارسالی از حجت‌الاسلام محمودپور 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم