eitaa logo
در مسیر اجتهاد
7هزار دنبال‌کننده
341 عکس
23 ویدیو
25 فایل
🔹مطالب کاربردی #فقهی ، #اصولی ، #رجالی و #فلسفی 🔸 قابل استفاده اساتید و طلاب #حوزه علمیه 📣 این کانال توسط مدیریت سطوح عالی مدرسه #شهیدین (رهما) قم اداره می‌شود 🔻 کپی مطالب کانال تنها با ذکر #لینک بلامانع است. 🔺 ارتباط با مدیر و ارسال مطالب @Smousavi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تفاوت میان حکم، موضوع و متعلق: 🔻 گاهی در علم اصول در مورد قضایای شرعیه، تعبیر به ، و می شود که می‌بایست تفاوت میان آنها روشن شود: 🔷 حکم: آنچه شارع آن‌ را جعل کرده باشد؛ چه حکم تکلیفى (مانند وجوب) و چه حکم وضعى (مانند طهارت) 🔶 موضوع حکم: آن چیزی که حکم روی آن رفته است، که گاهی به آن «متعلق المتعلق» نیز اطلاق می‌شود. البته گاهی به «مکلف» نیز موضوع حکم گفته می‌شود، که اصطلاح دوم خارج از محل بحث است. 🔷 متعلق حکم: فعل اختیاری مکلف که مولی انجام یا ترک آن را ازمکلف خواسته است. به همین جهت متعلق حکم مختص احکام تکلیفیه است، ولی در احکام وضعیه -که بر افعال اختیاری عبد تعلق نمی گیرد- متعلق حکم وجود ندارد. 🔶 متعلق موضوع: وصف یا قیدی که مربوط به موضوع حکم است. 💯مثال اول: در جمله «اکرم العالم العادل»: که از فعل امر «اکرم» فهمیده می‌شود، «حکم» است. کردن که فعل مکلف است، «متعلق حکم» می‌باشد. که وجوب اکرام روی آن رفته است، موضوع حکم است و که قید موضوع است، متعلق موضوع می‌باشد. 💯مثال دوم: «الخمر نجس». که حکم وضعی است، «حکم» است و که نجاست روی آن رفته، موضوع حکم است. اما از آنجائی که نجاست خمر، حکم وضعی است، متعلق حکم در اینجا وجود ندارد و از آنجایی که خمر قیدی ندارد، متعلق موضوع نیز وجود ندارد. 📚 برای مطالعه بیشتر ر.ک به: محقق نائینی، فوائد الاصول، ج 1، ص 145؛ شهید صدر، دروس فی علم الاصول، 121 الی 126؛ شرح اصول مظفر محمدی، ج 1، ص 223. 🔰 مدرسه عالی فقه و اصول شهیدین قم 🆔 @Dar_masire_ejtehad
💠 محل جریان قاعده ارشاد جاهل: ✅ شخصی که جاهل است، یا جهل به موضوع دارد (مثل اینکه نمی‌داند این شیء خمر است) و یا جهل به حکم دارد (مثل اینکه نمی‌داند خوردن خمر حرام است) 1️⃣ حکم جهل به : 🔻 دو حالت دارد: 🔹 الف. موضوع از موضوعاتی است که شارع مقدس به آن اهتمام ویژه دارد (بحث دماء و اعراض و اموال) 👈 مثال: جهل به موضوع موجب خطرات جانی و یا مالی شود؛ مثلا شکارچی به سمت انسانی به خیال اینکه حیوان است در حال تیر اندازی است؛ در این صورت قطعا ارشاد جاهل است. 🔸ب. موضوع از موارد فوق نیست. 👈 مثال: پاکی و نجاست اشیاء یا اشتباه در تشخیص قبله و...؛ که در این صورت ارشاد جاهل واجب نیست، بلکه راجح هم نیست. 2️⃣ حکم جهل به : 🔻 سه حالت دارد، که تنها در یک حالت بحث ارشاد جاهل مطرح است: 🔹 الف. گاهی شخص مسأله را می‌داند، ولی عمداً خطا می‌کند، در اینجا ارشاد او از باب «» واجب است. 🔸 ب. گاهی شخص مسأله را می‌داند، ولی از روی غفلت خطا می‌کند، در اینجا ارشاد او از باب «» واجب است. 🔹 ج. گاهی شخص مسأله را نمی‌داند، در این صورت ارشاد او از باب «» واجب است. 📚 ر.ک: مکاسب، شیخ انصاری، ج1، ص76؛ مستمسک، مرحوم حکیم، ج1، ص523؛ مصباح الهدی، ج2، ص42. 🔰 مدرسه عالی فقه و اصول شهیدین قم 🆔 @Dar_masire_ejtehad
💠 فرایند روش : 1️⃣ در آغاز، فقیه با یک روبه‌رو می‌شود و فرایند پژوهش آغاز می‌شود 2️⃣ فقیه به تعیین و تعریف می‌پردازد و گستره‌های مفهومی آن را روشن می‌کند. عرف و کارشناسی در شناخت مفاهیم و موضوع‌های عرفی، نقش بسزایی دارد 3️⃣ سپس فقیه با هدف تعیین و حکم فقهی، پیشینه بحث و دیدگاه‌های موجود را بررسی می‌کند و سپس به جستجوی ادله خاص قرآنی، روایی و عقلی می‌پردازد 4️⃣ براساس قواعد و قوانین استنباطی به بررسی آنها می‌پردازد 🔹 ادله : با استفاده از قواعد لغوی، اصول لفظی و قرائن تاریخی و تفسیری به کشف مدلول آیات می‌پردازد 🔸 ادله ، پس از بررسی سندی روایت و بررسی دلالی، به مدلول و لایه‌های معنایی آن دست می‌یابد. به این منظور، از قواعد ، اصول و قراین تاریخی عصر صدور روایت نیز باید استفاده شود 🔹 ادله به‌دست‌آمده، تنها کار مهم، تشخیص کبرای قاعده عقلی و بررسی تطبیق آن بر موضوع است. هرچند در مواردی نیز صرف‌ نظر از دقت در صغرای دلیل عقلی، باید در درستی کبرای قاعده عقلی نیز تشکیک کرد 5️⃣ در صورتی که ادله خاصی در منابع یافت نشود، باید به عمومی فقه مراجعه کرد 6️⃣ در صورتی که هیچ قاعده عمومی هم پیدا نشود، برای تعیین تکلیف و برطرف کردن حیرت مکلفان در موقعیت‌های عملی، به مراجعه کرده، با کمک آنها، حکمی تعیین می‌شود. 📚برگرفته از درس خارج آیت الله 🔰 مدرسه عالی فقه و اصول شهیدین قم 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 👉 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
💠 مبادی تصوریه علوم: 🔹 محور هر علمى را آن دانش که جامع بين موضوعات مسائل آن علم است، تشكيل مى‏دهد و هنگامى كه وجود چنين موضوعى بديهى نباشد، احتياج به اثبات خواهد داشت و اثبات آن در قلمرو مسائل همان علم نيست؛ زيرا مسائل هر علم منحصر در قضايايى است كه نمايانگر احوال و عوارض موضوع است نه وجود آن. 🔸 از سوى ديگر در پاره‏اى از موارد، اثبات موضوع به وسيله روش تحقيق آن علم ميسر نيست؛ مانند علوم طبيعى كه روش آنها است، ولى وجود حقيقى موضوعات آنها بايد با روش تعقلى اثبات گردد. در چنين مواردى تنها اولى است كه مى‏تواند به اين علوم كمك كند و موضوعات آنها را با براهين عقلى اثبات نمايد. 🔹همچنین همه دانش های بشر و اساساً اندیشه بشری در چارچوب اصول و قوانین کلی و فراگیری شکل می‌گیرد و به رشد و بالندگی می‌رسد. كلى‏ترين اصول مورد نياز همه علوم حقيقى در فلسفه اولى مورد بحث واقع مى‏شود، که مهمترين آنها اصل عليت و قوانين فرعى آن است که محور همه تلاشهاى علمى، كشف رابطه على و معلولى و سبب و مسببى بين اشياء و پديده‏هاست. 📚 آموزش فلسفه، آیت الله یزدی، ج1، درس9 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 مواردی که می‌توان الغاء خصوصیت کرد: 🔹 قدرت «اصالة الموضوعیة» بیشتر از قدرت الغاء خصوصیت است. لذا این است که خود کلمه حکم است و مشیر به‌‌ مورد دیگری نیست. بنابراین نمی‌توان خصوصیت وارد شده در عنوان و لفظ را نادیده گرفت و آن لفظ را بر معنای دیگر حمل کرد. 🔸 برای نمونه، اگر در لسان شارع آمد: «أکرم العالم»، عالم ـ بماهو عالم ـ مراد است؛ نه عالم از جهت «انسان» بودن. این اصل مهمی است که در اصول فقه ثابت شده و کاربرد فراوانی دارد. 🔻 این اصل حاکم است؛ مگر در سه مورد: 1️⃣ در جایی که حکم در دلیل بیان شده باشد؛ 2️⃣ در جایی که علت حکم به‌صراحت در کلام بیان نشده، اما لفظی به‌کار رفته که تعلیل است و عرفاً جایگزین تعلیل به شمار می‌رود. 3️⃣ در جایی که فهم الغای خصوصیت را ممکن بداند. 🔺 در این سه مورد می‌توان از «اصالة الموضوعیة» دست برداشت و الغاء خصوصیت کرد. 📚 مطرح شده در درس خارج فقه استاد (دام عزه) 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 موضوع شناسی، وظیفه چه کسی است؟ 🔹یکی از شبهاتی که در بحث مطرح می‌شود، این است که موضوع شناسی وظیفه فقیه نیست و فقها نباید در این حیطه ورود کنند. 🔸 باید جواب داد که هر چند اصل این مطلب صحیح است، ولی باید در ضمن پذیرش این مطلب به چند نکته توجه داشت: 1️⃣ اینکه گفته می‌شود موضوع شناسی وظیفه نیست، به این معنا نمی‌باشد که فقیه نیازی به شناخت موضوعات احکام ندارد، بلکه باید فقیه برای اینکه حکم صحیح را در موضوعات مختلف مخصوصاً موضوعات بیان کند، باید بسیار دقیق و از جهات مختلف، موضوع را شناخته باشد و با توجه به گستردگی علوم و موضوعات از یک طرف، و از طرف دیگر عدم تخصّص فقیه در بسیاری از موضوعات، لازم است فقیه برای شناخت موضوعات از نظرات و متخصّصان مرتبط با آن موضوع استفاده کند و با توجه به شناختی که از موضوع پیدا می‌کند، حکم آن موضوع را بیان کند. 2️⃣ اینکه گفته می‌شود موضوع شناسی وظیفه فقیه نیست, به این معناست که وقتی فقیه موضوعی را شناخت و حکم متناسب آن را بیان نمود، آن موضوع بر مصادیق وظیفه فقیه نیست و در موارد اشتباه در تطبیق، فقیه مؤاخذه نمی‌شود. لذا اگر فقیه به این نتیجه رسید که با توجه به خصوصیّات فرد مبتلا به مرگ مغزی، او محکوم به احکام میّت است و چنین فتوایی صادر کرد، ولی اگر شخصی که پزشکان در مورد او تشخیص مرگ مغزی داده بودند و می‌خواستند او را دفن کنند، زنده شود، اعتراضی به فقیه وارد نیست که چرا شما حکم به دفن این شخص زنده داده‌اید؟ زیرا او بر اساس نظرات متخصّصان که مرگ مغزی را غیر قابل برگشت می‌دانستند، چنین فتوایی داده است و مسئول تشخیص اشتباه برخی متخصّصین در این مورد نمی‌باشد. 3️⃣ پس از اینکه فقیه توسط متخصّصین امر، شناخت کافی نسبت به پیدا کرد، انتظاری که از فقیه در این مورد وجود دارد و وظیفه فقیه می‌باشد، دو مطلب است: 🔹 الف) حکم متناسب آن موضوع را از جهات مختلف بیان کند؛ مثل اینکه آیا ازاله حیات شخص مبتلا به مرگ مغزی، قتل محسوب می‌شود؟ 🔸 ب) اگر ثقه، خبر از تحقّق آن موضوع در موردی داد، آیا این خبر ثقه حجّت است و برای حجیّت آن چه شرایطی وجود دارد؟ در این مرحله وقتی که فقیه حجیّت این خبر را پذیرفت به این معنا می‌باشد که حتّی در صورت اشتباه سهوی این ثقه، خبر او حجّت است و مجتهد و مقلّد، معذور می‌باشند. 📚 فقه پزشکی، آیت الله محمد ، ص 170 👈 نکات بیشتر: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم