eitaa logo
در مسیر اجتهاد
8هزار دنبال‌کننده
410 عکس
34 ویدیو
31 فایل
🔹مطالب کاربردی #فقهی ، #اصولی ، #رجالی و #فلسفی 🔸 قابل استفاده اساتید و طلاب #حوزه علمیه 📣 این کانال توسط مدیریت سطوح عالی مدرسه #شهیدین (رهما) قم اداره می‌شود 🔻 کپی مطالب کانال تنها با ذکر #لینک بلامانع است. 🔺 ارتباط با مدیر و ارسال مطالب @Smousavi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مواردی که می‌توان الغاء خصوصیت کرد: 🔹 قدرت «اصالة الموضوعیة» بیشتر از قدرت الغاء خصوصیت است. لذا این است که خود کلمه حکم است و مشیر به‌‌ مورد دیگری نیست. بنابراین نمی‌توان خصوصیت وارد شده در عنوان و لفظ را نادیده گرفت و آن لفظ را بر معنای دیگر حمل کرد. 🔸 برای نمونه، اگر در لسان شارع آمد: «أکرم العالم»، عالم ـ بماهو عالم ـ مراد است؛ نه عالم از جهت «انسان» بودن. این اصل مهمی است که در اصول فقه ثابت شده و کاربرد فراوانی دارد. 🔻 این اصل حاکم است؛ مگر در سه مورد: 1️⃣ در جایی که حکم در دلیل بیان شده باشد؛ 2️⃣ در جایی که علت حکم به‌صراحت در کلام بیان نشده، اما لفظی به‌کار رفته که تعلیل است و عرفاً جایگزین تعلیل به شمار می‌رود. 3️⃣ در جایی که فهم الغای خصوصیت را ممکن بداند. 🔺 در این سه مورد می‌توان از «اصالة الموضوعیة» دست برداشت و الغاء خصوصیت کرد. 📚 مطرح شده در درس خارج فقه استاد (دام عزه) 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 مرجعیت عرف در تعیین مفاهیم یا تطبیق مفاهیم؟ 1️⃣ مبنای اول: مدرسه آیت الله بروجردی (آیت الله زنجانی) و آیت الله نائینی (آیات عظام خویی و تبریزی و وحید) حتی در ادله عقلی هم مرجع در تطبیق مفاهیم را، عرف می‌دانند. طبق این مبنا در احکام حکومتی و روایات عرفانی، برداشت های - و لو اینکه در لفظ نباشد- ملاک خواهد بود. 2️⃣ مبنای دوم: مدرسه محقق خراسانی مرجعیت عرف را در تطبیق از اساس قبول ندارند و ملاک را دقت عقلی می‌داند. 🔻نکته حاشیه ای امام خمینی: الف) تسامح و دقت عرفی دو گونه است. 🔹 گاهی «لو تفطّن بالمطلب العقلی لم ُیقرّ» و همچنان به تسامح عرفی خود ادامه می‌دهد؛ مثل رنگ خون و جرم خون؛ که عرض و جوهر اند و عرض از جوهر جدا نیست و لذا عقلا رنگ خون، خون به شمار می‌رود، ولی عرف آن را خون نمی داند. 🔸 و گاهی «لو تَفطن بالمطّلب العقلی یقر و یرجع عن التسامح» مثل در اوزان و مسافت شرعی و... 👈 مرجعيت تنها در قسم اول، است و در قسم دوم تسامح پذیرفته نخواهد شد. ب) مطلق انکار مرجعیت عرف در صحیح نیست؛ همانطور که همه اصولیون در استصحاب، وحدت موضوع عرفی را قبول دارند؛ چرا که احراز بقاء موضوع، تطبیق «لا تنقض الیقین بالشک» است نه مفاهیم. 🔺سخن درست، است؛ یعنی در ادله لفظیه که بحث ظهور است عرف در تطبیق مفاهیم، با همان تفسیر مذکور مرجع است و در سایر ادله مثل ادله عقلی عرف در تطبیق مفاهیم مرجع نیست. 📚 برای مطالعه بیشتر ر.ک: کفایۀ، ج1، ص 109، مقدمه سیزدهم بحث مشتق، موخره پنجم، کیفیۀ قیام المبادی بالذات. 📌 ارسالی از استاد (از اساتید کفایه مدرسه شهیدین) 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 استناد به عمومات و اطلاقات قرآنی: 🔹در مورد «عقد» و «تجارت» موجود در آیات شریفه «أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» و «تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ» برای اثبات مشروعیت عقود جدید (مثل بورس، و....) چند احتمال وجود دارد: 1️⃣ احتمال اول: عقد و تجارت بودن در نظر در این وجه، همین که مشتری و بایع که قرارداد انجام می دهند، این معامله را عقد و تجارت می دانند، کافی است که عمومات شامل معامله شود. 2️⃣ احتمال دوم: عقد و تجارت بودن در نزد در این وجه، شرعیت معامله مبتنی بر عرفی و عقلایی بودن آن معاملات است. 3️⃣ احتمال سوم: عقد و تجارت بودن در نزد در این وجه، موارد جدید شبهه عمومات خواهد بود، که تمسک به عام در شبهات مصداقیه جایز نیست. 🔸 به نظر می‌رسد احتمال ، احتمال صحیح است و مقصود، عقد و تجارت است. 📚 برگرفته از درس خارج فقه معاصر (فقه بورس) استاد آیة الله علی همدانی (دام ظله) 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 مناسبات حکم و موضوع سبب انصراف: 🔹گاهی خطاب مطلقی که از جانب شارع می‌رسد نسبت به ارتکاز عرفی مقید می‌شود. به عنوان مثال در"الماء مُطهّر"، مطهریت حکمی است که یک منشأ دارد و آن هم این است که ماء مد نظر نباید نجس باشد و از باب مناسبت حکم و موضوع می‌فهمیم که مقصود از ماء مطهر، ماء طاهر است که تطهیر می‌کند و برای ذهن انصراف حاصل می‌شود که این جا اطلاق ماء منصرف به ماء طاهر است. 🔸 یا وقتی شارع گوید «وامسحوا برؤوسکم» عرف در این جا توسط دست، آن هم با کف آن مسح می‌کند. پس آیه همان مسح عرفی را می‌گوید. 🔹 این که از مناسبات حکم و موضوع است، حجت و هادم مقدمات حکمت است. به این دلیل که جزو مقیدات لبيه متصله است و معیت با دلیل دارد و در ظهور تصدیقی دخیل است. وقتی این ظهور تمام شد اطلاق مقید می‌شود. 📚ر.ک: بحوث في علم الاصول، شهید محمدباقر 7: 529 (تقریرات حسن عبدالساتر) 📌 ارسالی از حجت الإسلام محمودپور (از طلاب محترم پایه هفتم شهیدین) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم