eitaa logo
در مسیر اجتهاد
8هزار دنبال‌کننده
411 عکس
35 ویدیو
31 فایل
🔹مطالب کاربردی #فقهی ، #اصولی ، #رجالی و #فلسفی 🔸 قابل استفاده اساتید و طلاب #حوزه علمیه 📣 این کانال توسط مدیریت سطوح عالی مدرسه #شهیدین (رهما) قم اداره می‌شود 🔻 کپی مطالب کانال تنها با ذکر #لینک بلامانع است. 🔺 ارتباط با مدیر و ارسال مطالب @Smousavi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 یا از جمع ما بیرون برو یا از این کارت دست بردار! 🔹 در کتاب «امالی» مرحوم شیخ طوسی با سند بلند و بالایی نقل شده است: 🔸 «عَنْ هِشَامٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ ع قَالَ: لَوْ أَنَّكُمْ إِذَا بَلَغَكُمْ عَنِ الرَّجُلِ شَيْ‏ءٌ مَشَيْتُمْ إِلَيْهِ فَقُلْتُمْ: يَا هَذَا إِمَّا أَنْ تَعْتَزِلَنَا وَتَجْتَنِبَنَا أَوْ تَكُفَّ عَن هذا. فَإِنْ فَعَلَ وَإِلَّا فَاجْتَنِبُوهُ». (أمالی طوسی، ص 661) 🔹 وقتی یک کار بدی از یک مردی به شما می‌رسد، بروید و به او بگویید یا از جمع ما برو بیرون یا از این کارت دست بردار اگر قبول کرد که خیلی خوب، اما اگر قبول نکرد از او اجتناب کنید. 🔸 استاد ما آیت الله (ره) نقل می‌کردند: زمانی که امام خمینی (ره) مرجعیت نداشتند و از رجال علمی حوزه بودند، به اطلاع شان رسیده بود طلبه‌ای درب مدرسه خان کلام ناپسندی ــ که البته حرام نبود ــ را به کسی گفته بود. ایشان هم فرموده بودند چنین فردی باید از قم برود! چون به کیان حوزه ضربه زده است. بسیاری از افراد پیش ایشان شفاعت می‌کنند که او طلبه خوبی است و نادراً خطایی از او سر زده، اما ایشان مصرّ بودند که باید قم از برود. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه (امر به معروف) 1395 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 انواع احتیاط واجب: 1️⃣ گاهی مجتهد احتیاط واجب را مطرح می‌کند؛ چون به دلیل نداشتن فرصت یا ابزار استفراغ وسع، حکم برای خود او روشن نیست. 👈 مثلا ایام ذی الحجّه می‌رسد و استفتائی در مورد حجّ می‌شود که پاسخ دادن آن به دو هفته فرصت احتیاج دارد و فرصت عمل می‌گذرد. 2️⃣ گاهی حکم برای مجتهد روشن است، ولی او به دلیل مصالحی حکم را اظهار نمی‌کند. در اینجا مقلّدان باید احتیاط کنند؛ چون مجتهد ابراز رأی نکرده و مورد برای آن‌ها شبهه حکمیه قبل از فحص است. و در شبهات حکمیه قبل از فحص، عقل حکم می‌کند که وظیفه، احتیاط است. 👈 مثلا مجتهد از ادله استفاده نکرده حلق لحیه حرام است، اما چون یک ارتکاز متشرّعی بر حرمت وجود دارد و او احتمال می‌دهد این ارتکاز معاصر با معصوم (علیه السلام) بوده، فتوای به حلیّت نمی‌دهد. یا مثلا ادله مساله تمام است اما مجتهد چون تفرّد دارد، دغدغه دارد که ممکن است اشتباه کرده و حکم خدا چیز دیگری باشد. 3️⃣ گاهی هم خود عقل حکم به احتیاط می‌کند، مانند اطراف علم اجمالی. البته اینجا مجتهد فتوا به احتیاط می‌دهد. 👈 مثلا می‌گوید اگر مکلّف نمی‌داند نمازش قصر یا تمام است، باید بین قصر و تمام جمع کند. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه (امر به معروف) 1396 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 مدیریت سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 تفکیک در حجیت در چند بخش از یک روایت 🔹 روایات دو گونه هستند: 1️⃣ گاهی در یک روایت تمام فقرات یک جمله به هم پیوسته هستند، یعنی هیچ فقره‌ای معنای مستقلی ندارد مگر با سایر اجزاء. در این نوع از روایات در حجیت امکان‌پذیر نیست. 2️⃣ گاهی فقراتی که روایت را تشکیل داده‌اند جمله‌هایی هستند که هر کدام معنای خاص و مستقل خودشان را دارند؛ یعنی هر جزء کامل است و می‌شود سایر اجزاء را حذف کرد. در این نوع از روایات در حجیت امکان دارد. 🔸 با توجه به اینکه ادله حجیت، هستند و شامل تک تک اجزاء می‌شوند، پس شارع می‌تواند بفرماید نسبت به آن بخش کلام تو را متعبّد نمی‌کنم، اما نسبت به این بخش متعبّد می‌کنم. 🔹 علما در روایتی که مشتمل بر بعضی از احکام خلاف اجماع یا ضرورت است، فقط قسمتی که مخالفت دارد را کنار گذاشته‌اند و به بخش‌های دیگر عمل کرده‌اند. 🔸 به عنوان مثال در روایت «سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ كَذَبَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ؟ فَقَالَ: قَدْ أَفْطَرَ وَعَلَيْهِ قَضَاؤُهُ وَهُوَ صَائِمٌ يَقْضِي صَوْمَهُ وَوُضُوءَهُ إِذَا تَعَمَّدَ» (تهذیب الأحکام، ج4، ص 203) فقها نقض وضو را نپذیرفته‌اند چون خلاف ضرورت است؛ اما به نقض صوم فتوا می‌دهند با اینکه کلمه «یقضی» هم تکرار نشده است. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه (امر به معروف) 1397 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 آیت الله آشیخ عبدالکریم حائری (ره) از غصه از دنیا رفتند! 🔹 قالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ يَذُوبُ فِيهِ قَلْبُ الْمُؤْمِنِ فِي جَوْفِهِ كَمَا يَذُوبُ الْآنُكُ فِي النَّارِ يَعْنِي الرَّصَاصَ وَ مَا ذَاكَ إِلَّا لِمَا يَرَى مِنَ الْبَلَاءِ وَ الْأَحْدَاثِ فِي دِينِهِمْ وَ لَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُ غَيْراً». (وسائل الشیعة 16: 140) 🔸 امام رضا (ع) از آبای گرامی شان نقل فرمودند که رسول خدا (ص) فرمودند: بر اين مردم زمانى مى‌رسد كه در آن قلب مؤمن در سينه‌اش آب مى‌شود چنان‌كه سرب در آتش آب مى‌شود، كه او در دين مردم آفت و بدعت مى‌بيند و نمى‌تواند در آن تغييرى دهد. 🔹 یعنی آن قدر کار مشکل می‌شود و بلاها و بدعت‌هایی كه در دين گذاشته می‌شود و قدرت بر تغيير آنها ندارند که قلبش در سینه‌اش آب می‌شود. 🔸 مرحوم امام در ماجرای تصویب لایحه کاپیتولاسیون فرمود: «قلب من در فشار است». (صحیفه امام 1 :‌ 415). 🔹 مرحوم آيت‌الله العظمی آقای نیز در اثر کارهای دوران پهلوی همچون منع عزاداری سید الشهداء (ع)، بی حجابی اجباری، تعطیلی حوزه‌های علمیه و غیره از شدت غصه، کردند. ايشان وضعیت را می‌دیدند و قدرت بر تغییر هم نداشتند. از این رو از غصه، درس را تعطیل کردند و شاید به جهت اعتراض، نماز جماعت هم نمی‌رفتند. مردم هم در آن زمان مثل الآن نبودند و دفاع و همراهی نمی کردند. آقای شیخ عبد الکریم حائری به همين از دنيا رفتند. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1397 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
15 💠 وقوع راوی در اسناد کتاب عیون أخبار الرضا (ع) شیخ صدوق 🔹مرحوم شیخ صدوق روایتی را در عیون نقل کرده است: «حَدَّثَنَا أَبِي وَمُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالا حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْمِسْمَعِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْمِيثَمِيُّ أَنَّهُ سُئِلَ الرِّضَا ع يَوْماً وَ قَدِ اجْتَمَعَ عِنْدَهُ قَوْمٌ مِنْ أَصْحَابِهِ وَقَدْ كَانُوا يَتَنَازَعُونَ فِي الْحَدِيثَيْنِ الْمُخْتَلِفَيْنِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي الشَّيْ‏ءِ الْوَاحِدِ؟ فَقَالَ ع: ... إِذَا وَرَدَ عَلَيْكُمْ عَنَّا فِيهِ الْخَبَرَانِ بِاتِّفَاقٍ يَرْوِيهِ مَنْ يَرْوِيهِ فِي النَّهْيِ وَلَا يُنْكِرُهُ وَكَانَ الْخَبَرَانِ صَحِيحَيْنِ مَعْرُوفَيْنِ بِاتِّفَاقِ النَّاقِلَةِ فِيهِمَا يَجِبُ الْأَخْذُ بِأَحَدِهِمَا أَوْ بِهِمَا جَمِيعاً أَوْ بِأَيِّهِمَا شِئْتَ وَ أَحْبَبْتَ مُوَسَّعٌ ذَلِكَ لَكَ مِنْ بَابِ التَّسْلِيمِ لِرَسُولِ اللَّهِ ص». (عیون اخبار الرضا 2: 20) 🔸 بعد از پایان حدیث هم فرموده‌اند: «قال مصنّف هذا الكتاب (رضي الله عنه) كان شيخنا محمّد بن الحسن بن أحمد بن الوليد (رضي الله عنه) سيّئَ الرأي في محمّد بن عبد الله المِسمَعي راوي هذا الحديثِ و إنّما أخرجتُ‏ هذا الخبر في هذا الكتاب لأنّه كان في كتاب الرحمة و قد قرأتُه عليه فلم يُنكره ورواه لي‏‏». (عیون اخبار الرضا 2: 21) یعنی اعتذار جسته‌اند که کسی برای نقل این روایت اشکال نکند؛ چون من «کتاب الرحمة» را پیش استادم ابن ولید خواندم و ایشان این حدیث را روایت کردند و منکر نشدند. 🔹 از این کلام استفاده می‌شود که ایشان بنا داشته در کتاب «عیون اخبار الرضا» حتی با واسطه هم از راویان غیر قابل اعتماد نقل مطلب نکند؛ چون اگر بنایشان بر این نبوده وجهی نداشته برای یک بار نقل با واسطه از مسمعی اعتذار بجوید. پس معلوم می‌شود در این‌ روایت وثاقت خبری وجود دارد و وثاقت مخبری وجود ندارد. بنابراین در جاهای دیگر از کتاب که این حرف را نمی‌زند معلوم می‌شود وجود دارد. 🔸 پس می‌خواهیم از این کلام صدوق (قدس سره) استفاده بکنیم که سندهای دیگر کتاب، مشکل نداشته، لذا حرفی نزده است؛ اما این‌جا مشکل سندی داشته، لذا آمده عذر خودش را بیان کرده است. چنانکه مقداری که تتبّع کردیم، دیدیم بعضی از جاها هم باز در سند اشکال می‌کند و مثلا می‌گوید این سند مرسل است، با این که ظاهر آن ارسال نیست، چون ارسال خفی دارد می‌گوید این مرسل است. گویا اگر جایی اشکال در سند باشد، بیان می‌کند. 🔹 بنابراین تمام کسانی که در اسناد کتاب «عیون اخبار الرضا» واقع شده‌اند، افراد و مورد اعتماد هستند. البته اثبات این مطلب احتیاج به تتبّع وسیع و دقیقی دارد. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1396 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 یکی از علل اختلاف نسخه در کتب 🔹 بعضی از کتب دارای نسخ متعددی است که یکسان نیستند و نسبت به هم اضافه و نقیصه دارند، مثل جناب برقی که نجاشی و شیخ طوسی درباره‌ی آن می‌گویند: «قد زید في المحاسن ونقص». (رجال نجاشی، ص 76؛ فهرست شیخ طوسی، ص 52) 🔸 مقصود از این عبارت این نیست که دیگران در آن دخل و تصرف کرده‌اند، بلکه به این معناست که مؤلف در ابتدا این کتاب را تالیف می‌کند و مورد استنساخ هم واقع می‌شود. بعد از مدتی به روایات دیگری دست می‌یابد و آن را به کتابش می‌کند و باز توسط اشخاص دیگر مورد استنساخ واقع می‌شود. این اضافه کردنِ مطالب به مرور زمان و استنساخ‌های متعدد طی این زمان‌ها موجب می‌شود که نسخه‌های این کتاب دارای زیاده و نقیصه شوند. 🔹 یا بعضی از مستنسخان فقط ابواب مورد نیاز خود را استنساخ می‌کرده‌اند، مثلا فقیهِ مستنسخ، روایات مربوط به و زیارات را استنساخ نمی‌کرده‌ است و این امر موجب حصول زیاده و نقیصه در نُسخ یک کتاب می‌شده‌ است. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1396 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 دوران امر بین زیاده و نقیصه 🔹 در جایی که دو نقل از یک روایت داریم، که یکی مشتمل بر عبارتی بیشتر است، کدام نقل مقدم می‌شود؟ 1️⃣ مرحوم خویی (ره): اصل عدم زیاده است و لذا باید نقل مشتمل بر زیاده را مقدّم کرد. 👈🏻 دلیل: انسان در اثر سهو و نسیان معمولا چیزی را فراموش می‌کند که بگوید، نه اینکه چیزی را از ذهنش اضافه کند، اضافه کردن اتفاق نادری است. لذا ناقل نقیصه، آن زیادی را فراموش کرده و اینگونه نیست که شهادت سلبی بدهد و بگوید حضرت (ع) مطلب اضافی را نفرموده‌اند. بعید است که ثقه ای چیزی را فراموش کند و از خودش اضافه کند، اما فراموش و حذف مطالب چنین مئونه‌ای ندارد. لذا عقلا در این موارد قول مشتمل بر زیاده را ترجیح می‌دهند. (موسوعة مرحوم خویی 3: 99، مصباح الهدی 2: 200) 2️⃣ مرحوم نائینی (ره): اصل عدم زیاده است، الا در یک مورد 👈🏻 یعنی اگر آن زیاده از چیزهایی است که به دلیل وجود اشباه و نظایر، خود به خود به زبان می آید، مثل قید «في الإسلام» در حدیث «لا ضرر» که گفته می‌شود ممکن است به خاطر وجود ترکیب‎های مشابه فراوان از قبیل «لَا رَهْبَانِيَّةَ فِي الْإِسْلَام‏»، «لَا صَرُورَةَ فِي الْإِسْلَام‏» یا «لَا حِلْفَ فِي الْإِسْلَام‏» به ذهن راوی آمده باشد، اصل جاری نیست؛ اما اگر زیاده چنین ویژگی نداشته باشد، باید بنا را بر عدم زیاده گذاشت. (منیة الطالب 2: 192) 🔸اشکال به نظریه اول و دوم (امام خمینی): این استدلال نهایتا باعث ایجاد ظنّ می‌شود و در امور مهمی مانند دادگاه‌ها چنین سیره‌ای ندارند. به همین دلیل اگر دو دسته ثقه شهادت بدهند میّت اموال خاصی از خودش را در زمان حیاتش وقف کرده، اما دسته دیگر بگوید علاوه بر آن اموال، چیزهای دیگری هم جزء موقوفات بوده، دادگاه قبول نمی‌کند. 3️⃣ امام خمینی (ره): هیچ یک از اصل عدم زیاده و اصل عدم نقیصه مقدم نمی‌شود. (الخلل في الصلاة، ص 226) ✅ نظر مختار نظریه است؛ زیرا عقلایی بودن این قاعده در موارد احتجاجات ثابت نیست و محرز نیست عقلاء در چنین مواردی به اصل عدم زیاده رکون کنند و همانطور که امکان دارد جملاتی کم شده باشد، احتمال دارد به اشتباه جملاتی توسط نساخ تکرار و اضافه شده باشد. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1397 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 جایگاه ذهن عرفی و عقلی در اجتهاد 🔹 هر چند ممکن است برهان صدّیقین از آیه‌ شریفه‌ «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُو» (آل عمران: 18) استفاده ‌شود؛ اما مدتها باید بگذرد تا یک ملاصدرایی پیدا شود و آن برهان صدیقین را درک کند. یعنی این سخن عقلی را از آن آیه استخراج کند، که آفتاب آمد دلیل آفتاب. 🔸 اما در باب فروعات فقهی و امثال این‌ها که شامل کارهای روزمره‌ و وظایف مردم است، تنها حجت است. لذا فقیهی که در اثر مزاوله‌ علوم عقلیه‌دقیقه، خاصیت فهم عرفی‌اش را از دست داده باشد، فقاهت و از او محل اشکال واقع می‌شود. 🔹 همانطور که فقیهی که عرفی شده‌ ــ که البته بسیار هم خوب است ــ اگر بخواهد در یک برهان اشکال‌ کند، ممکن است آنجا را خراب کند؛ چون در براهین عقلی اشکالات دقیقی وجود دارد، که فقیه عرفی در اثر آن ذهن خیلی صاف و عرفی خودش توجه به آن مناقشات نمی‌کند و مغالطه‌ها را کشف نمی‌کند. 👈🏻 لذا فقیهی که خداوند متعال روزی‌اش کرده که ذوالریاستین و جامع بین هر دو باشد، اگر در مسائل عقلی وارد شود، مثل یک فیلسوف دقیق و عقلی وارد خواهد شد و اگر در فقه وارد شود، یک فهم عرفی صحیح خواهد داشت. البته این افراد نادر هستند، اما هستند کسانی که این دو مقام را با همدیگر می‌توانند جمع کنند. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1397 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 انقلاب در وصف و تفاوت آن با انقلاب نسبت 🔹 در انقلاب نسبت، آنچیزی که تغییر می کند، نسبت بین دو روایت است؛ مثلا وقتی دو روایت با هم تباین کلی دارند به واسطه دلیل سومی، نسبتشان تغییر پیدا می‌کند. یعنی یکی از آنها تخصیص می‌خورد و بعد از تخصیص، أخص مطلق از دیگری می‌شود. 🔸 اما در انقلاب وصف، صرفاً جایگاه‌ها روشن می‌شود و نسبت‌ها تغییری نمی‌کنند و شبیه شاهد جمع است. 👈🏻 به عنوان مثال: در بحث امر به معروف یک طایفه می گوید رفق و مدارا داشته باشید و طایفه دیگر روایات می گوید با شدت و حدت برخورد کنید. اگر این دو طایفه ابتداءً درگیری داشته باشند، به برکت روایات طایفه سوم که مفسّر و حاکم هستند تعارضشان با انقلاب وصف بر طرف می‌شود، طایفه سوم می‌گوید: «آنجایی که گفتم رفق به خرج بده نظر به مواردی داشتم که نیاز به خشونت ندارند، آنجایی که گفتم اعمال شدت بکن هم مقصودم مواضعی بوده که مراتب قبلی موثر نیستند و راهکار منحصر در ضرب و جرح و قطع و امثال آن‌ها است». 🔹 این اتفاق نظیر است، شاهد جمع می‌گوید: آن حرف مرتبط به فلان حوزه است و این حرف مربوط به حوزه‌ای دیگر، بنابراین با هم درگیری و تهافتی ندارند. یعنی روایت ثالثی می‌آید و جایگاه هر یک از دو روایت را مشخص می‌کند. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1397 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 متد شریعت در قراین منفصل 🔹برخی تعبیرات همچون حرام یا ملعون یا ... در روایات وارد شده است، که ممکن است سائل در بدو امر از این تعبیرات، استفاده نکند، چرا که این الفاظ ظهور در دارند، اما در ادامه وقتی با قرینه‌های دال بر کراهت برخورد می‌کند، متوجه می شود که برداشت اولیه او اشتباه بوده است. 🔸 مشابه این مطلب در مورد تعبیر «اغسل للجمعة» وجود دارد، که چه بسا اگر امام (ع) این مطلب را به یک فرد بیان بفرماید، آن فرد از کلام امام برداشت وجوب خواهد داشت، اما بعدا روایت دیگری به صورت منفصل مشاهده می کند که در آن به استحباب غسل جمعه اشاره شده است. به همین خاطر متوجه می‌شود برداشت اولیه او اشتباه بوده است. 🔹 این روش در ادله شرعی یک است و چه بسا متشرعه سالها در مورد یک عمل، تصور وجوب داشته اند، اما پس از سالیان متمادی، با قرینه‌ای مواجه می شوند که دلالت بر عدم وجوب می‌کند. در چنین مواردی مشکلی وجود نخواهد داشت؛ چون اگر چه تأخیر بیان از وقت حاجت نسبت به برخی از مکلفین رخ داده است، اما بودن احکام دارای مصلحتی است که قبح تأخیر بیان از وقت حاجت را از بین می‌برد. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1398 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 قبول ندارم کسی طلبه باشد و معمم نشود 🔹 همین جا عرض می‌کنم که بالاخره طلبه باید شود و بنده قبول ندارم کسی طلبه باشد و معمم نشود. حالا تا مدتی عیبی ندارد، ولی بالاخره باید معمم شد و این معمم شدن هم خیلی مهم است. شواهدی است که حضرت بقیة الله (أرواحنا‎فداه) این را می‌خواهند و می‎پسندند. 🔸 یکی از همان عده‌ای که جناب آیت‌الله این‎ها را برای تحصیل اموری به کانادا فرستادند، در بحث ما می‌آمد و با ما آشنا بود. ایشان خیلی جوان خوبی بود. یک بار حضرت (سلام‌الله‎علیه) را خواب دیدم که فرمودند: «فلانی معمم شده است». من خبر نداشتم که او معمم شده‌ است. بعد هم به ایشان گفتم که این عمامه گذاشتن شما یا خیلی با اخلاص بوده یا بجا بوده که حضرت (سلام‌الله‎علیه) فرمودند فلانی معمم شده است. 🔹 وقتی که طلبه معمم شد، مردم خیلی روی او حساب باز می‌کنند. باید توجه داشت که عزت و احترام و نفوذ کلمه‌ی جامعه‌ روحانیت، یکی مربوط به فرد است و یکی مربوط به جمع است. لذا باید مواظب برخی سلوک‌ها و رفتارها باشیم که سبب نشود وقار و ابهت آن متانت و ادب روحانیت بین برود. مردم همیشه و در همه‎ زمان‎ها پشتیبانی خود را از روحانیت داشته‎اند. 📚 ر.ک: کتاب پندهای سعادت (فرمایشات استاد )، ج1، ص 45. @pand_saadat 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 آیا مجتهد باید در مقدّمات اجتهاد (علم لغت و...) هم صاحب نظر و مجتهد باشد؟ 🔹 در این مسأله سه مسلک وجود دارد: 1️⃣ مجتهد باید در تمام مبادی هم مجتهد باشد، البته بعضی مسائل از واضحات و ضروریات هستند، اما آنجایی که اختلاف ایجاد می‌شود باید بود. 2️⃣ نظر دیگر که به آن «اجتهاد متوسط» می‌گویند، این است که مجتهد می‌تواند در تمام مبادی حتی علم اصول کند. 3️⃣ تقلید در مبادی برای خود مجتهد مشکلی ندارد و فتوایی که از این راه به دست می‌آید در حق خودش حجّت است، اما دیگران نمی‌توانند در این فتوا از او تقلید کنند. مرحوم آیت‌الله (ره) در حاشیه عروه این نظر را پذیرفته‌اند. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1397 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین