eitaa logo
در مسیر اجتهاد
7.4هزار دنبال‌کننده
362 عکس
27 ویدیو
28 فایل
🔹مطالب کاربردی #فقهی ، #اصولی ، #رجالی و #فلسفی 🔸 قابل استفاده اساتید و طلاب #حوزه علمیه 📣 این کانال توسط مدیریت سطوح عالی مدرسه #شهیدین (رهما) قم اداره می‌شود 🔻 کپی مطالب کانال تنها با ذکر #لینک بلامانع است. 🔺 ارتباط با مدیر و ارسال مطالب @Smousavi
مشاهده در ایتا
دانلود
1 💠 جزو اصحاب امام صادق ع بودن: ✅ یکی از وجوه عامه اثبات وثاقت راویانی که توثیق خاص ندارند، این است که جزو اصحاب امام صادق ع باشند؛ به این بیان: 🔹 مقدمه اول: ابن شهرآشوب در المناقب و در الارشاد آورده اند که: اصحاب حدیث 4000 نفر از روات از امام صادق ع را با اینکه از مذاهب مختلف بوده‌اند، از ثقات شمرده‌اند. (مناقب آل ابی طالب، ج4، ص247؛ الارشاد، ج2، ص179) 🔸 مقدمه دوم: در ادامه می‌فرماید: اسامی این افراد ثقه را جمع‌آوری کرده است: «ينقل عنه من العلوم ما لا ينقل عن أحد و قد جمع أصحاب الحديث أسماء الرواة من الثقات على اختلافهم في الآراء و المقالات و كانوا أربعة آلاف رجل. بيان ذلك أن ابن عقده مصنف كتاب الرجال لأبي عبد الله ع عددهم فيه». 🔹 مقدمه سوم: مرحوم شیخ طوسی در مقدمه رجال‌شان می‌فرمایند: من در کتاب رجالم تمام کسانی که ابن عقده ذکر کرده، بیان می‌کنم و سپس اگر موردی مانده بود، ذکر می‌کنم: «و لم أجد لأصحابنا كتابا جامعا في هذا المعنى إلا مختصرات قد ذكر كل إنسان طرفا منها، إلا ما ذكره ابن عقدة من رجال الصادق عليه السلام، فإنه قد بلغ الغاية في ذلك، و لم يذكر رجال باقي الأئمة عليهم السلام. و أنا أذكر ما ذكره و أورد من بعد ذلك من لم يورده (يذكره)». (رجال طوسی، ص17) 🔸 مقدمه چهارم: رجال امام صادق ع دو قسم است: قسم مرتب: وقتی مثلاً در حرف میم به موسی می‌رسد حدود 30 موسی را بیان می‌کند و سپس سراغ مثلاً میثم می‌رود و در آنجا هم مثلاً 20 تا میثم نقل می‌کند و همین طور. قسم غیر مرتب: در آخر که افراد میم را به ترتیب گفت، دو مرتبه یکسری افرادی را به صورت غیر مرتب ذکر می‌کند که در آن‌ها موسی و میثم ها و... نیز وجود دارند. آن افراد غیرمرتب، نوشته شده‌ خود شیخ می‌باشد، ولی آن افراد مرتب طبق گفته‌ خود شیخ در مقدمه رجالش از کتاب ابن عقده استخراج شده است؛ زیرا در آن‌جا گفته است که ابتدا اصحاب امام صادق ع را از کتاب ابن عقده ذکر می‌کنم و سپس «اورد ما لم اذکره» یعنی بعد از این که مطالب کتاب ابن عقده را ذکر کردم، مواردی را که او ذکر نکرده است، بیان می‌کنم. پس قسمت‌های مرتب از کتاب ابن عقده می‌باشد. 🔺 بنابراین وقتی راوی در قسم مرتب از طوسی جزو اصحاب امام صادق ع باشد، او اثبات می شود. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی (زید عزه) در مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 👉 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰مدرسه عالی فقه و اصول شهیدین
2 💠 مروی عنه جعفر بن بشیر و محمد بن اسماعیل زعفرانی 🔹 در ترجمه «محمد بن اسماعیل الزعفرانی» و «جعفر بن بشیر» (رجال نجاشی ص 119 و 345) می‌فرماید: «روا عن الثّقات و رَوَوا عنه» یعنی هم شاگردانش و هم اساتید او ثقه می‌باشند. 🔸 اگر یک راوی جزو یکی از این دو راوی باشد، او اثبات می شود؛ زیرا در مورد اساتید مبتلا به شبهه مصداقیه نیستیم؛ بخلاف شاگردان که نوعاً مبتلا به شبهه مصداقیه می‌شویم که آیا واقعاً شاگرد جعفر بن بشیر بوده است یا اینکه به دروغ حدیث جعل کرده است و گفته است که من شاگرد او هستم و از او روایت نقل می‌کنم. 🔻 اشکال: مرحوم خویی: این جمله دلالت بر وثاقت تمام اساتید و شاگردان ایشان ندارد، بلکه همانند جمله ای که در مورد بعضی گفته شده است که «یروی کثیراً عن الضعفاء»، جمله‌ «روا عن الثّقات و رَوَوا عنه» نیز یعنی از شاگردان و اساتید او ثقه بوده‌اند. مؤید این مطلب اینکه ما می‌دانیم تمامی شاگردان ائمه «علیهم السلام» ثقه نبوده‌اند. پس چطور در مورد شاگردان جعفر بن بشیر که مقامش از ائمه «علیهم السلام» به مراتب کمتر است، می‌توان ادعا کرد که تمامی شاگردان او ثقه بوده‌اند!! 🔹 جواب اول: ائمه «علیهم السلام» احکام را برای همه مردم چه ثقه و چه کذّاب و چه وضّاع و... نقل می‌کرده‌اند و مردمی که می‌شنیده‌اند برای سایر افراد نقل می‌کرد‌ه‌اند؛ ولی این مطلب منافاتی ندارد با اینکه یک راوی بگوید من برای هر کسی روایت نقل نمی‌کنم، بلکه فقط برای شاگردان خصوصی‌ام روایت نقل می‌کنم و اغراضی از این کار داشته باشد؛ مثل اینکه روایات به دست به ضعفاء نیافتد و در معرض اضافه و کم شدن نباشد و یا از استادی که ضعیف باشد، روایت نقل نکند، این موارد برای غیر معصومین اشکالی ندارد. البته این مطالب فضیلت و امتیازی محسوب نمی‌شود، بلکه نظرات مختلفی که در این‌جا راویان داشته‌اند در تصمیمات‌شان تأثیرگذار بوده است؛ مثل اینکه شخصی معتقد بوده که تنها باید روایاتی که حجت است را نقل کند. لذا فقط از اساتید ثقه حدیث نقل می‌کرده است، ولی شخص دیگر اعتقاد داشته‌ که هر روایتی را باید نقل کرد تا روایات از بین نرود و شاید روزی با استفاضه همین روایات به‌کار بیایند. لذا از اساتید غیرثقه نیز روایت نقل می‌کند. پس هیچ یک امتیاز بر دیگری ندارد. لذا نمی‌توان گفت که چون ائمه «علیهم السلام» شاگردان غیر ثقه داشته‌اند، پس کسی نمی‌تواند ادعا کند که همه شاگردان من ثقه‌اند و اگر چنین ادعایی کرد آن را حمل بر کثیر کنیم، بلکه چنین امری ممکن است. 🔸 جواب دوم: در هیچ موردی و نجاشی چنین تعبیری ندارند که کلی بگویند ولی مقصودشان موارد کثیر باشد، نه همه موارد، بلکه هرکجا که مقصودشان موارد کثیر بوده است تصریح به آن کرده‌اند مثلاً گفته‌اند: فلان شخص یروی عن الضعفاء کثیراً. لذا این تعبیر که «روا عن الثّقات و رَوَوا عنه» یک تعبیر خاص می‌باشد که مربوط به دو نفر است و حمل آن بر اینکه کثیراً به این صورت بوده‌است بسیار بعید است و ظاهر این عبارت این است که تمام مشایخ و شاگردان این دو نفر ثقه می‌باشند. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی (زید عزه) در مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 👉 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰مدرسه عالی فقه و اصول شهیدین
3 💠 وثاقت همه روات بعد از زمان مرحوم : 🔻مرحوم در کتاب «الرعایة فی علم الدرایة» این مطلب را فرموده و صاحب وسائل نیز در خاتمه وسائل آن را نقل کرده است: 🔹 شهید ثانی معتقد است تنها برای کسانی نیاز به اثبات وثاقت است که عدالت آنها نباشد، اما کسانی که شان مشهور است، بالاتر از وثاقت هستند و نیاز به اثبات وثاقت ندارند. 🔸 سپس فرموده است: از زمان مرحوم کلینی تا زمان ما، همه مشایخ مشهور، مشهور به عدالت هستند. 🔹 نکته مهم اینکه شهید ثانی نفرموده است: من توثیق یا تعدیل می‌کنم، بلکه می‌فرماید که مشهور به عدالت هستند. مثل اینکه گفته شود که شیخ انصاری یا صاحب جواهر یا علامه حلی و ... مشهور به وثاقت‌اند که این‌ها، گزارش هایی حسی است و ما سینه به سینه شنیده‌ایم. 🔺 با این وجه وثاقت روات مشهور واقع در قرن چهارم به بعد (همچون شیخ طوسی و نجاشی و شیخ صدوق) اثبات می‌شود. 📚 ر.ک: الرعایة فی علم الدرایة 1: 192؛ وسائل الشیعة 30: 238. 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 👉 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰مدرسه عالی فقه و اصول شهیدین
4 💠 واسطه بین و کتب بودن 🔻آیت الله وحید خراسانی: «مرحوم نجاشی در مقدمه کتاب خود مطلبی دارد که از آن استفاده می‌شود واسطه‌های نجاشی در رجال او، همه جزو هستند؛ زیرا نجاشی کتابش را در جواب بر حرف اهل سنت، برای این نوشته است که اثبات کند شیعه دارای مصنفات و سلف ریشه‌داری است. پس اگر طرق به کتاب‌هایی که ایشان نقل کرده،تمام نباشد و راویان آن ثقه نباشند، کتاب ثابت نمی‌شود و اگر اثبات نشود، جواب اهل سنت داده نمی‌شود». 🔹 اشکال: معنای جمله‌ای که نجاشی در مقدمه فرموده،این نیست که همه واسطه‌ها ثقات هستند. این ادعا هم جواب نقضی و هم جواب حلی دارد: 1️⃣ جواب نقضی: در موارد متعددی مشاهده می‌کنیم که طریق نجاشی به کتب، مشتمل بر افراد است و در برخی موارد خود نجاشی تصریح می‌کند که فلانی کتاب دارد، ولی من خودم آن را ندیده‌ام و کسی برای من آن را نقل نکرده است. 2️⃣ جواب حلی: ادعای نجاشی این است که هر کس با انصاف باشد و حدود دو سه هزار کتابی که او از سلف نقل کرده است را ببیند، می‌فهمد که لااقل مقداری از این کتاب‌ها واقعیت دارد و اساساً مرحوم نجاشی دنبال اثبات تک تک کتاب‌ها نبوده است وگرنه اهل سنت که به توثیق نجاشی اعتماد نمی‌کنند، بلکه می‌گویند همه راویان شما ضعیف‌اند و یا اینکه شیعه و رافضی کذّاب است. بنابراین با استناد به این وجه نمی‌توان وثاقت واسطه‌ها را اثبات کرد. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی (زید عزه) 📌 ارسالی از حجت الاسلام علی (مقرر محترم درس خارج فقه بورس) 💎 برای دسترسی به کلیه فایل‌های درس فقه به سایت مدرسه شهیدین مراجعه فرمایید: 🌐 https://shahidain.ir/fa/jurisprudence-methodology/extracurricular/777-2019-11-23-08-03-46 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 در تقسیم حدیث باید به سه عنصر توجه کنیم: 1️⃣ وثاقت (صداقت و ضبط) 2️⃣ مذهب 3️⃣ مسند بودن (اتصال و پیوستگی راویان به هم -بحث طبقه) 🔻 نکته: عنصر مشترک بین سه دستۀ از روایات (صحیحه و موثقه و حسنه) اتصال و پیوستگیِ راویان است. 🔹 : حدیث مسندی که تمام راویانش و صحیح المذهب باشند (نمی‌گوییم 12 امامی چون در زمان هر امام، فرد اگر تا آن امام را قبول داشته باشد کافی است و هیچ دلیل کلامی نداریم که مثلاً زراره باید تا امام دوازدهم را قبول داشته باشد). 🔸: حدیث مسندی که بعض راویانش و غیر صحیح المذهب باشند (این عنوان شامل امامی غیر صحیح المذهب هم می‌شود، مثل فطحی‌ها و همچنین شامل عامه هم می‌شود). 🔹: حدیث مسندی که بعض راویانش (با الفاظی که نه صریح و نه ظاهر در توثیق باشد بلکه فقط تعریف کرده‌اند از او مثل عالم، فاضل) و باشند. 📚برگرفته از کلاس رجال استاد حسینی شیرازی (زید عزه) در مدرسه شهیدین 📌 ارسالی از حجت الاسلام حسین موحدی 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
5 💠 اصحاب : 🔻 مرحوم کشی در سه قسمت از کتاب خود، در مورد 18 نفر از اصحاب، عبارتی به این مضمون نقل کرده است: «أَجْمَعَتِ الْعِصَابَةُ عَلَى تَصْحِيحِ مَا يَصِحُّ مِنْ هَؤُلَاءِ وَتَصْدِيقِهِمْ لِمَا يَقُولُونَ، وَأَقَرُّوا لَهُمْ بِالْفِقْهِ» (رجال کشی، ص238، 375 و 556) که در مورد معنای آن چند احتمال وجود دارد: 1️⃣ تنها وثاقت -بلاواسطه بعد از این افراد (مروی عنه اصحاب اجماع) اثبات می‌شود. 2️⃣ هر کجا خبر به یکی از این اصحاب اجماع رسید، بقیه روات می‌شوند. طبق این مبنا، وثاقت روات بعدی ـ هر چند مروی عنه از اصحاب اجماع باشند ـ اثبات می‌شود. 3️⃣ هرگاه خبر به این افراد می‌رسد، وثاقت روات اثبات نمی‌شود، لکن خود خبر حجت و می‌شود. (-الصدور) 4️⃣ جمله کشّی ارتباطی به توثیق افراد یا اثبات اعتبار روایت ندارد، بلکه ظاهر در این معناست که خود این افراد فقیه و عالم و مورد اعتماد علما بوده‌اند و در مورد این 18 نفر، در میان بزرگان اتفاق نظر وجود داشته است. (نظر ) 📚 ر.ک: فقه بورس و اوراق بهادار، استاد ، ج1، ص 54 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 مراد از «مشایخ ثلاثة»: 1️⃣ در علم حدیث: اگر در کتب روایی و فقهی گفته شود که این حدیث را «مشایخ ثلاثة» روایت کرده‌اند، مراد صاحبان کتب اربعه است: 🔸 شیخ کلینی 🔹 شیخ صدوق 🔸 شیخ طوسی 2️⃣ در علم فقه: اگر در کتب فقهی گفته شود که این فتوا را «مشایخ ثلاثة» داده‌اند، مراد این اشخاص است: 🔸 شیخ مفید 🔹 سید مرتضی 🔸 شیخ طوسی 3️⃣ در میان رجالیون: اگر بگویند «مشایخ ثلاثة» فلان راوی را توثیق کرده‌اند، مراد این سه تن است: 🔸 شیخ طوسی 🔹 مرحوم نجاشی 🔸 مرحوم کشی 4️⃣ در علم رجال: در کتب رجال و فقه هم گاهی گفته می‌شود «مشایخ ثلاثة» از فلان راوی روایت کرده‌اند و نقل مشایخ ثلاثة از او موجب وثاقت راوی می‌شود. در این صورت مراد این سه تن است: 🔸 محمد بن ابی عمیر 🔹 احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی 🔸 صفوان بن یحیی 📚 کافی شناسی، استاد محمد حسن بیرجندی، ص۵و۶. 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اضول شهیدین قم
💠 عوامل جعل حديث و راه مبارزه علمای شیعه با این مشکل: ✅ در آن دوره (نیمه اول قرن دوم) عوامل حديث فراوان بود: 1️⃣ اولا ارزش و وزنى كه محدثان و حاملان حديث در اجتماع داشتند، عده‏اى بى‏مايه و شهرت‏طلب را براى ورود در جرگه بدين كار وادار مى‏ساخت. 2️⃣ ثانيا اغراض و فرقه‏اى نيز هر يك عامل مهم و مستقلى در اين مورد به شمار مى‏رفت و در نتيجه احاديث فراوان از زبان منابع حديث به رسول اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلم) يا در حوزه تشيع به ائمه اهل بيت (سلام الله علیهم) نسبت داده مى‏شد. 🔺 اين موضوع كه در بسيارى از بيانات ائمه (سلام الله علیهم) يا روات منعكس است، موجب شد كه فن براى تشخيص حديث صحيح از سقيم به ذكر نام راويان و تمييز ممدوح از مذموم بپردازند و بدين ترتيب كتابهايى در اين رشته فراهم آيد. 📚 ر.ک: چهار كتاب اصلى علم رجال (مقام معظم رهبری) ص۱۸. 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
6 💠 وقوع در اسناد روایات کتاب کامل الزیارات: 🔹 مرحوم ابن قولویه در مقدمه کتاب خود بر وثاقت وسائط اسناد کامل الزیارات (از خودشان تا امام ع) شهادت داده است. ابن قولویه اقدم از شیخ طوسی است. پس توثیق او حجت است. 🔸 «ولم أخرج فيه حديثا روي عن غيرهم إذا كان فيما روينا عنهم من حديثهم كفاية عن حديث غيرهم و قد علمنا أنا لا نحيط بجميع ما روي عنهم في هذا المعنى و لا في غيره لكن ما وقع لنا من جهة الثقات من أصحابنا رحمهم الله برحمته» (کامل الزیارات، ص4) 🔻 اشکال: ما هم قرينه داخليه و هم قرينه خارجيه داريم كه بيان ابن قولويه بر توثيق تمام روات مذکور در کتاب دلالت نمی کند. 1️⃣ قرينه خارجيه: افرادي امثال عايشه در اسناد كتاب واقع شده اند. (كامل الزيارات، باب8، ص31، باب 22، ص68.) 2️⃣ قرينه داخليه: عبارت خود ايشان در مقدمه كتاب است: «… ولم اخرج فيه حديثاً روي عن غيرهم (ائمه عليهم السلام). اذ كان فيما روينا عنهم من حديثهم كفاية عن حديث غيرهم و قد علمنا انا لانحيط بجميع ما روي عنهم في هذا المعني و في غيره و لكن ما وقع لنا من جهة الثقات من اصحابنا». (كامل الزیارات، ص4) 🔹 دقت در خود مقدمه مدّعای ما را ثابت می کند؛ زیرا معناي اين جمله آن است كه من بر همه احاطه ندارم. به همین خاطر هم می فرماید: از آنجا که من به تمام روایات احاطه نداشتم و احاطه من به روایات تنها به مقداری بود که اساتیدم - که همه هستند- آنها را برایم نقل کرده اند، من نیز به همان مقدار اکتفا می کنم. 🔸 اگر معنای این عبارت تمام واسطه ها و روات موجود در کتاب باشد، لازمه اش کذب کلام ابن قولویه است؛ چون قطعاً ایشان به تمام روایات روات موجود در کتاب احاطه نداشته است. 🔺 بنابراین با توجه به مقدمه کتاب تمام اساتید بلاواسطه ابن قولویه ـ چه در کامل الزیارات و چه در غیر آن ـ هستند. 👈 مرحوم (رحمه الله) در ابتدا معتقد بودند همه روات کتاب ثقه هستند، ولی در اواخر عمر شریفشان تنها وثاقت روات بلاواسطه را پذیرفتند. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی (دام عزه) در مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر را در این کانال ببینید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
7 💠 اساتید و شاگردان جعفر بن بشیر و محمد بن اسماعیل زعفرانی 🔹 تقریب استدلال: مرحوم نجاشی در مورد دو تن از روات (جعفر بن بشیر و محمد بن اسماعیل زعفرانی) می‌نویسد: «روی عن الثقات و رووا عنه» (شماره 304 و 933) یعنی او از ثقات روایت کرده و ثقات هم از او. یعنی تمام مشایخ و تمام شاگردان این دو نفر ثقه هستند. 🔸 البته مشخص است که در مورد شاگردان و راویانی که از این دو بزرگوار روایت کرده‌اند نمی‌توان این قاعده را پذیرفت؛ زیرا از حیث صغروی قابل اثبات نیست. یعنی اینکه فلانی شاگرد یکی از این دو بزرگوار است اول کلام است و قابل اثبات نیست؛ چون شاید دورغ می‌گوید و اثبات وثاقت با این وجه دوری می‌شود. اما نسبت به مشایخ و مروی عنه های جعفر بن بشیر و محمد بن اسماعیل زعفرانی به طور عام می‌توان گفت تمام مشایخ این دو بزرگوار ثقه هستند. 1️⃣ اشکال اول (محقق خویی): منظور از این عبارت «روی عن الثقات کثیراً» است. به قرینه اینکه از امام معصوم ع ضعفا نقل روایت می‌کردند، چه برسد به روات معمولی. 🔺جواب: اولاً نقل از ثقه فضیلت نیست که با امام ع مقایسه شود. ثانیاً هر کسی از امام ع سوال می کرد امام ع پاسخ می فرمود. یعنی وظیفه امام بیان احکام است حتی برای فساق؛ بر خلاف این افراد که می‌توانند بگویند: من از غیر روایت نمی کنم و به غیر ثقه هم روایت نقل روایت نمی‌کنم. 2️⃣ اشکال دوم: با توجه به عبارت «یروی عن الضعفاء» نجاشی در مورد ابن خالد برقی که قطعاً به معنای این است که کثیراً از روایت می‌کرده، ولی مروی عنه ثقه هم دارد، احتمالاً «روی عن الثقات» نیز به معنای کثیراً باشد، که در این صورت در میان مروی عنه های این افراد، روات ضعیف هم خواهد بود. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی (دام عزه) در مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر را در این کانال ببینید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 در مورد اعتبار روایات، سه کلی وجود دارد: 1️⃣ منهج اول: روش قدما 👈 محور 🔺غالب ، نگاه راوی شناسانه به روایات نداشته‌اند، بلکه نگاه‌شان کلی بوده و حدیث را به صحیح و ضعیف تقسیم می‌کردند. قدما نسبت به روایات می‌گفتند: اگر صدور روایت از معصوم شد، حکم به اعتبار آن خواهد شد؛ لذا نگاه قدما به راوی شناسی، کبروی بوده است. 2️⃣ منهج دوم: روش متأخرین (علامه حلی به بعد) 👈 محور 🔺مرحوم علامه در خلاصه الاقوال سبکی جدید را ارائه داده است و این سبک (اعتماد به اسناد) از زمان علامه حلی باب شد و تا دوره شیخ بهایی، حرکت فقها به همین روش بود که بودند. 3️⃣ منهج سوم: روش متأخری المتأخرین 👈 اعتماد به کتاب، سند و 🔺 مرحوم شیخ منهجی را تأسیس کرد که به در توثیق روات اعتماد کند و همزمان مرحوم استر آبادی هم سه کتاب رجالی نوشت که مبسوط آن منهج المقال است. ایشان نیز قرائن را در اعتبار حدیث دخیل‌ می‌دانست. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد محمدحسن بیرجندی در نشست «روش شناسی اعتبار سنجی محتوایی حدیث با تاکید بر توقیعات» 👈 نکات بیشتر را در این کانال ببینید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 اسباب اشتراک راویان: 🔸 يكى از امور و اسبابى كه موجب به وجود آمدن اشتباه و ميان رُوات براى متأخرين شده، اين است كه گاهى افراد، سندى را از كتابى نقل مى‌كنند بدون اين كه به قرائن و شواهدى كه در آن كتاب براى تشخيص و روات آن سند ذكر شده، توجّه كنند. 🔹 مثلاً فرض كنيد كه كلينى در كافى، ۵ روايت كه در سند آن‌ها «محمد بن يحيى» وجود دارد، به ترتيب و پشت سر هم ذكر كرده است. وليكن او در سند روايت اول، مشخصه‌اى هم براى «محمد بن يحيى» ذكر كرده است. مثلاً محمد بن يحيى العطار. و بعد با اتكا و اعتماد به اين مشخصه، در چهار روايت بعدى، تنها نام «محمد بن يحيى» را آورده و طبعاً مراد او همان محمد بن يحيى العطار است. حال ممكن است كسى بدون توجه به اين قرينه در كلام كلينى، چون فقط به حديث سوم نياز دارد، آن را نقل كند و از اينكه مراد از محمد بن يحيى در سند حديث سوم - به طور مطلق نيست، بلكه مراد محمد بن يحيى العطار است، غفلت شود. 📚 ر.ک: مقالات (پرسش هایی از آیة الله زنجاني ـ حفظه الله) 👈 نکات بیشتر: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اضول مدرسه شهیدین قم