eitaa logo
فرهنگ هزار موضوعی داستان، طنز،لطيفه ها و خاطرات آموزنده
90 دنبال‌کننده
13 عکس
1 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰شرط 🌷امام صادق (ع ) فرمود: مردى در بنى اسرائيل سه سال دعا كرد كه خدا به او پسرى عنايت كند، ولى دعايش مستجاب نشد. وقتى كه دريافت خداوند دعايش را مستجاب نمى كند، گفت : (( خدايا آيا من از تو دورم كه صدايم را نمى شنوى و يا تو نزديك هستى ولى جواب مرا نمى دهى ؟)) شخصى در عالم خواب نزدش آمد و به او گفت : ((انّك تدعواللّه عزّ و جلّ بلسان بذىّ و قلب عات غير تقىّ، ونيّة غير صادق ...)) ((تو سه سال است خداى متعال را مى خوانى ولى با و سركش ‍ و ناپاك و نادرست ، بنابراين هرزه گوئى را ترك كن و و خود را پاك گردان تا دعايت مستجاب گردد، او چنين كرد و سپس دعا نمود، خداوند دعايش را مستجاب كرد و پسرى به او داد)). https://eitaa.com/dastan_latifeh
🔰 نگرش نگهدارى 🔰 نماز 🌷اهميت نماز در روایتی آمده است: در زمان رسول خدا حضرت محمد (ص)، مردی خدمت آن حضرت آمد و از تنگ دستی شکایت کرد. حضرت به او فرمودند: شاید نمی خوانی؟ مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا نمازهای پنجگانه را به جماعت و در پشت سر شما بجا می آورم. حضرت فرمودند: شاید کسی در منزلت نماز نمی خواند؟ آن مرد عرض کرد: همه نماز می خوانند و تا آن ها را به خواندن نماز واندارم، از خانه خارج نمی گردم. پیامبر (ص) فرمودند: شاید در همسایگی تو کسی می باشد که نماز نمی خواند؟ مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا تمامی آن ها نماز می خوانند. پس در آن لحظه جبرئیل نازل شد و عرض کرد: ای رسول خدا؛ در فلان بیابان فرد بی_نمازی از دنیا رفته است و کلاغی استخوان کوچکی از آن فردِ بی نماز و تارک الصلاة را به منقار گرفته و آورده در میان درختی که در خانه ی این مرد است قرار داده است، پس به او بگو آن استخوان را بردارد تا وسعتِ رزق و روزی پیدا نماید. 📙 تفسیر عیاشی، ج1: 25. 🌷برکات نماز https://eitaa.com/dastan_latifeh/34 🌷توفيق توبه در اثر نماز https://eitaa.com/dastan_latifeh/189 🌷نکته ای در شناخت نماز https://eitaa.com/dastan_latifeh/120 🌹نکته ای در باره توجه به نماز https://eitaa.com/danestanyhaybozorgan/192 نمامى نمونه نوشته نوشيدن نوميدى نويد نهاد نهى از منكر نياز نيايش نيت 🔰قلب و نیت 📚 👌بخونین قشنگه♥️ دو برادر به نام اسماعیل و ابراهیم در یکی از روستاها، پدرشان یک تپه کوچکی بود که یکی در یک سمت و دیگری در سمت دیگر تپه گندم دیم می کاشتند. اسماعیل همیشه زمین اش باران کافی داشت و محصول برداشت می کرد ولی ابراهیم قبل از پر شدن خوشه ها گندم هایش از تشنگی می سوختند و یا دچار شده و خوراک دام می شدند و یا خوشه های خالی داشتند. ابراهیم گفت: بیا زمین هایمان را عوض کنیم، زمین تو مرغوب است. اسماعیل عوض کرد، ولی ابراهیم باز محصول اش همان شد. زمان گندم پاشی زمین در آذرماه، ابراهیم کنار اسماعیل بود و دید که اسماعیل کار خاصی نمی کند و همان کاری می کند که او می کرد و همان بذری را می پاشد که او می پاشید. در راز این کار ماند. اسماعیل گفت: من زمانی که گندم بر زمین می ریزم در دلم در این فصل سرما ،پرندگان گرسنه راکه چیزی نیست بخورند، آنها را هم نیت می کنم و گندم بر زمین می ریزم که از این گندم ها بخورند و لی تو می کنی پرنده ای از آن نخورد تا محصولت زیاد تر شود. دوم این که تو می کنی محصول من کمتر از حاصل تو شود در حالی که من آرزو دارم محصول تو از من بیشتر شود. پس بدان انسان ها نان و میوه دل خود را می خورند. نه نان بازو و فکرشان را .برو قلب و خود را درست کن و یقین بدان در این حالت ، همه هستی و جهان دست به دست هم خواهند داد تا امورات و کارهای تو را درست کنند. شبيه اين داستان سر زمين يونجه سعيد آباد گلپايگان مشاهده شد. علت آن هم مردی اهل عبادت و ديگری بی موالات. 🔰نيرنگ نيكوكاران نيكوكارى . 🔰نيكى 🌷عاقبت نيکی و بدی https://eitaa.com/dastan_latifeh/341 https://eitaa.com/dastan_latifeh/66 https://eitaa.com/dastan_latifeh