#کرسیهاینظریهپردازی
#انتظارموعود
خانه > دانشنامه > کرسی های نظریه پردازی > انتظار موعود
دانشنامه, کرسی های نظریه پردازی
انتظار موعود
5 دقیقه خواندن
111
انتظار موعود
انتظار موعود دانشنامه عبدالحمید واسطی
فهرست مطالب
موضوع بحث
مسأله بحث
پیش فرض ها
فرضیه بحث
تبیین بحث
نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث
موضوع بحث
« انتظار موعود » چیست؟ چرا؟ و چگونه؟ (اسلاید بحث + انتقال به کارگاه نگرشی دیگر به مهدویت)
مسأله بحث
در زمان عدم دسترسی به «ولی الله» که منبع آگاهی برتر است، برای زندگی طبق نظر خداوند، چه باید کرد؟ آیا صِرف مراجعه به فقیه دینشناس کفایت میکند؟
پیش فرض ها
فرضیه بحث
۱. تفکر «مهدویت» = نظریه اسلام در مورد پایان تاریخ بشری = برپایی جامعه بینالمللی آرمانی بشر که همه نفوس در آن بتوانند رو به کمال و سعادت حرکت کنند (زمینه، فرصتها، منابع، برنامه، ابزارها، راهنما، برای این حرکت مهیا باشد.)
۲. انتظار صحيح و فعال = تلاش برای ملموس كردن برتری نظام فکری، قانونی و فرهنگی ارائه شده توسط دين در برابر سيستمهای بشری و غير دينی.
۳. ملموس شدن ضعف رقيب از سویی و كمال سيستم مورد نظر از سوی دیگر، و قابل دسترس بودن آن، متقابلا سبب فوران حس انتظار موعود میشود و نفوس را به سوی او راهبری میكند و جامعه را برای پذيرش او مهيا میسازد.
تبیین بحث
آموزه “انتظار موعود” ازمؤلفههای اساسی زندگی دينی است و از مؤثرترين راهها برای موفقيت در زندگی و تحقق عبوديت و رضای خداوند شمرده شده است. “هويت انتظار” چيست؟
“انتظار”، حالتی روحی و احساسی درونی است كه در اثر مؤلفههای چهارگانه زير پديد میآيد:
۱. احساس نياز به چيزی
۲. تشخيص امكانات و قابليتهای رفع آن نياز در چيز ديگر
۳. قابل دسترس بودن موضوعِ رفعكننده نياز
۴. تلاش برای زمينهسازی و تدارك شرايط تحقق موضوع
اين چهار مؤلفه حالت كشش و گرايش به سوی موضوع و انتظارِ تحقق موضوع را ايجاد میكنند. اگر مؤلفه چهارم را حذف كنيم، فقط حالت طلب و كشش روحی ايجاد میشود و احساسی به نام “انتظار” تحقق نخواهد يافت. هر چه بيشتر زمينهها و شرايط لازم برای تحقق موضوع تدارك شود، حال انتظار شديدتر و قویتر میگردد.
آنچه وعده داده شده است زندگی جهانی مبتنی بر خدامحوری است كه رشد دنيا و آخرت را به دنبال دارد، زندگيای كه تمام قابليتهای مادی و معنوی در مسير رشد و تكامل خود قرار گيرند. چنين وعدهای مبتنی بر ظهور موعودی است كه معماری اين زندگی جهانی را به عهده دارد و ظهور چنين موعودی مبتنی بر تحقق شرايط و تدارك زمينههايی است كه توجه و طلب نفوس از مهمترين آنهاست. برای جلب نفوس و توجه جهانی به سوی اسلام، ارائه تفكرهای آرمانخواه اسلام لازم است ولی كافی نيست. آنچه نفوس را به سوی كمال و برتری اسلام حركت خواهد داد، لمس و احساس فضای زندگی الهی و عادلانه و رشديافته اسلامی است. احساس نياز و نقص وناهنجاری در وضعيت موجود بدون ترسيم ملموس كمالِ مطلوب، سردرگمی و تحير را به دنبال خواهد داشت؛ دستيابی به مدلها و سيستمهای زندگی جهانی براساس نظام معرفتی، قانونی و فرهنگی اسلام است كه فضا را برای لمس و حسّ زندگی مطلوب فراهم میكند.
فردِ منتظر، پيوسته به دنبال فراهمسازی زمينه و شرايط موعودِ خويش است، اين موعود در نگرش شيعه، معمار تمدن اسلام است، تحقق تمدن اسلام، هويتّی انفجاری ندارد كه به يكباره گسترده شود بلكه بمانند ديگر معادلات هستی، تدريجی و با زمينهسازی و تهيه شرايط است.
براي تمدنسازي، نياز به نگرشسازی، قانونسازی و فرهنگسازی است و در هر سه فضا در صورتی بشريت به آستان حقايقِ اسلام رو خواهد آورد كه توان مطالعه و مقايسه نظريات اسلام با ديگر رقبا را داشته باشد و برتری اسلام را حس كند. اين زمينه رقابتی در صورتی كه آموزههای اسلام به صورت مدلها و سيستمهای به همپيوسته ارائه شوند بسيار كاراتر و مؤثرتر عمل خواهد كرد.
فردِ منتظر، با تلاش برای ارائه مدلها و سيستمها و نظامهای اسلام برای زندگی جهانی، انتظار خود را عينيت میبخشد، فعال و مقتدرانه مینمايد. چنين اقتداری طنين «انتم الاعلون ان كنتم مومنين» را بلند میكند و قلوب جهانيان را به سوی اسلام میكشاند.
آموزه “انتظار”، نفوس را به سوی تدارك شرايط ظهور میكشاند. توجه بشريت به تمدنی جهانی بر اساس عدالت و معنويت، آماده شدن فكری و قلبی و عملی عدهای برای همراهی با منُجی از شرايط اوليه و ضروری ظهور است. حركت به سوی ارائه حقايق اسلام به صورت مدلها و سيستمهای عينی زندگی، اين دو مؤلفه را به بهترين نحوه فعال خواهد ساخت.
از سوی ديگر با لمس و احساس برتری سيستمها و نظامهای اسلام، شوق به تحقق تمدن جهانی افزايش میيابد و احساس”انتظار” را تشديد میكند.
اين حركت دوسويه منجر به فوران حس مطالبه موعود و تكميل شدن زمينه عينی تحقق كامل شبكه تمدنی اسلام میگردد و شرايط ديگرِ جهانی كه فشار ظلم و تجاوزهاست موانع اقدام عملی را مرتفع میسازد و نقطه عطف ظهور محقق میگردد.
نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث
نگرش اسلام در مورد پايان تاريخ، برقراری تمدّن يكپارچه جهانی براساس آموزههای اسلام است. از آنجائی كه هويّت تمدن، زندگی جمعی در سيستمهای به همپيوسته است، برای تمدنسازی نياز به سيستمسازی است و هر انديشه تمدنسازی برای تحقق تمدنِ موردنظرش چارهای جز طراحی و اجرای نظامها و سيستمهای به جريان اندازنده ابعاد مختلف زندگی ندارد. سيستمهای آموزشی، رسانهای، فرهنگ عمومی، امنيتی، غذائی، دادگستری، اقتصادی، مديريتی، حكومتی، خانوادگی، توليد و ابزارسازی، خدماتی، معماری و شهری و … كه براساس فرآيندها و معادلات ارتباطی تعريف شده از طرف دين و گزارههای دينی فعال شده باشند میتوانند با به همپيوستگی خود، تجلیدهنده تمدن اسلام شوند.
از سوی ديگر، فرآيند تمدنسازی فرآيندی تدريجی و نيازمند بسترسازیهای درازمدت است و تا نگرش نخبگان و ديد عمومی به ضرورت سيستمسازی، و در سيستمسازی به ضرورت فرآيندسازی، و در تعريف فرآيندها به اهميت دادههای دين معطوف نشود، فضای حركت به سوی تمدن اسلام شكل نخواهد گرفت.
با حركت به سوی نظامسازی و سيستمسازی، احساس انتظار موعود فعال شده، تقويت میگردد؛ چرا كه حس انتظار برآيند چهار عاملِ: تشخيص نياز، تشخيص كمال، قابل دسترس بودن كمال مورد نظر، و تلاش برای تدارك شرايط تحقق آن است.
بدون مؤلفه چهارم يعنی تلاش برای زمينهسازی شرايط تحقق كمال مطلوب، حس انتظار حاصل نميشود و فقط حس طلب و گرايش به وجود میآيد. ظهور تمدن موعود اسلام،نيازمند حركت به سوی سيستمسازی براساس دين است؛ پس:
منتظر واقعی نهضت سيستمسازی ونظامسازی دينی را به جِدّ پيگير خواهد بود.
از سوی ديگر نيز با تلاش برای طراحی سيستمهای زندگی براساس گزارههای دين، حس انتظار تشديد ميگردد و نفوس با اشتياق بيشتر به مطالبه سيستمها و نظامهای دينی رو میآورند و نهضت فكری زمينهساز برای ظهور و تحقق حكومت جهانی مهدوی گامی فراخ به پيش میگذارد.
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث
تمدن مهدوی، مهدویت، موعودگرایی، انتظار سازنده، سیستمهای دینی
برچسب #انتظار سازنده #انتظار فعال #تمدن مهدوی #سیستمهای دینی #مفهوم انتظار #مهدویت #موعودگرایی
دانشنامه, کرسی های نظریه پردازی
May 11