#مفاهیمکلیدی
#نگرشقانونوفرهنگدین
خانه > دانشنامه > مفاهیم کلیدی > نگرش، قانون و فرهنگ دین
دانشنامه, مفاهیم کلیدی
نگرش، قانون و فرهنگ دین
4 دقیقه خواندن
120
نگرش، قانون و فرهنگ دین
موضوع بحث:
تحلیل مفهوم نگرش، قانون، اخلاق و فرهنگ اسلام
مساله بحث:
«نقشه کلان محتوای دین» چیست؟ محورهای کلان محتوایی – نگرش، قانون، اخلاق و فرهنگ
پیش فرض ها:
فرضیه بحث:
الف. مجموعه آیات و روایات در یک تقسیمبندی کلان، قابل تقسیم به گزارههای سه گانه زیر هستند:
گزارههای نگرشساز (توصیفکننده پدیدهها ، بیان چیستیها، تبیین چراییها و چگونگیها)
گزارههای حقوقی و قانونی (بیان بایدها و نبایدها، جرم و مجازاتها، حقوق و فقه)
گزارههای اخلاقی و فرهنگی (بیان خوبها و بدها، اخلاقیات)
ب. ماموریت حوزههای علمیه طراحی ساختارها و فرآیندهای تمدنی براساس نگرش، قانون، اخلاق و فرهنگ اسلام است
تبیین بحث:
کل محتوای دین، در دید ظاهری اولیه، قابل محوربندی به موارد زیر است:
توصیفهایی از تکوین (خلقت هستی و خصوصیات آسمان و زمین و مخلوقات و تناسب آنها با یکدیگر و با انسان)
توصیفهایی از انسان (خلقت انسان، خصوصیات جسمی، خصوصیات روحی روانی، ظرفیتها و قابلیتها)
توصیفهایی از زندگی انسان در دنیا(مبدء و مقصد او در هستی، روابط او با پدیدهها، رابطه با عوالم فوقانی، زندگی اجتماعی و قوانین آن، معادلات حاکم بر تاریخ زندگی انسانها، داستان زندگی انسانهای مثبت و منفی)
توصیفهایی از عالم ملکوت و بعد از مرگ (خصوصیات آن عوالم، خصوصیات برخی موجودات ملکوتی و غیرانسانی، نحوه ربط آنها با دنیا، موقعیت انسان در آنها، سرنوشت انسان در دو فضای مثبت و منفی)
توصیف بسیاری از مفاهیم (تقوی، نیکی، روح، ایمان، ….)
توصیف خوب و بد و توصیههای اخلاقی براساس آنها
تکلیفها و قوانین فردی و جمعی، عبادی و ارتباطی جمعی (اصل قانون و شرایط تحقق آن و آثار و لوازم آن)
توصیف پاداشها و مجازاتها (تشویقها و هشدارها)
براساس روایت شریفه «انما العلم ثلاثه، آیه محکمه، فریضه عادله، سنه قائمه» که راهبردی در تقسیم علوم و معارف هستند، و به معنی سه فضای «اندیشهها و معارف و عقائد» ، «قوانین و حقوق» ، «اخلاق و فرهنگ» تفسیر شدهاند، میتوان کلیه موارد فوق، را دستهبندی کرد:
گزارههای نگرشساز (توصیفها، عقائد= آیه محکمه)، گزارههای قانونساز (تکالیف، فقه= فریضه عادله)، گزارههای فرهنگساز (اخلاق = سنه قائمه)
این سه محور، سه اَبَرفرآیند هستند که در کلیه نظامها و سیستمهای زندگی بشر و در کلیه پدیدهها جریان دارند؛ به عبارت دیگر درباره هر پدیده و هر فرآیندی در هستی، نیاز به نگرشسازی و تعیین هویت و چیستی آن وجود دارد، همچنین نیاز به تعیین ضوابط و چهارچوبهای اصلی و مرزهاست که سبب بقاء و پایداری پدیده در حداقلهای لازم میشوند که این ضوابط ، قانون حاکم بر آن پدیده یا آن فرآیند هستند؛ و همچنین نیاز به تعیین مسیر و شاخصهای رشد و تکامل و بهینهشدن است که فرهنگ و اخلاق حاکم بر آن پدیده یا آن فرآیند هستند.
مثلا در سیستم بهداشتی، باید هم توصیف بهداشت و فرآیندهای آن ارائه شود هم قوانین حاکم بر فرآیندهای بهداشتی و هم فرهنگ و اخلاق حاکم بر فرآیندهای بهداشتی.
هر کدام از سه محور فوق، هم در مقیاس کلان و هم در مقیاس خُرد عرضه شدهاند. (توصیفهای خرد و کلان، قوانین خرد و کلان، اخلاقیات خرد و کلان) اما با توجه به هویت راهبردی دین ، تمام گزارهها دارای ظرفیت معنایی برنامهای هستند و با عبور از مصداق ذکر شده در آنها باید به روح معنایی و فرآیند حاکم بر آن مصداق رسید و راهبرد مورد نظر دین که در ضمن آیه یا روایت مطرح شده است را استخراج کرد. (این عملیات که تعمیم در موضوع یا تعمیم در محمول گزارهها است، باید طبق ضوابط کشف میدان معنایی و اخذ قدرجامع (در تعمیم موضوعات) و طبق ضوابط تنقیح مناط (در تعمیم محمولها) صورت پذیرد و استحسانی و تخمینی نیست.
هر کدام از محورهای فوق، دارای مراتب درونی نیز هستند:
گزارههای نگرشساز، یا تعریف میکنند یا توصیف یا تبیین یا تفسیر یا تمثیل؛ و تمام این موارد بعلاوه گزارههای قانونی و فرهنگی، میتوانند مربوط به ورودی یک فرآیند باشند یا خروجی یا تعیین نقطه شروع یا مراحل فرآیند یا مرکز ثقل آن یا نقاط بحران فرآیند و جریان فرآیند.
#مفاهیمکلیدی
#شبکهموضوعاتومسائل
خانه > دانشنامه > مفاهیم کلیدی > شبکه موضوعات و مسائل
دانشنامه, مفاهیم کلیدی
شبکه موضوعات و مسائل
24 دقیقه خواندن
143
شبکه موضوعات و مسائل
موضوع بحث:
« شبکه موضوعات و مسائل زندگی چیست؟ چرا؟ چگونه؟ »
مساله بحث:
یک تمدن کامل، برای چه موضوعات و مسائلی باید برنامهریزی کند؟
پیشفرضهای بحث:
شبکه موضوعات = نقشهای منظم از موضوعات مرتبط با موضوع اصلی که بررسی رابطه اثرگذاری و اثرپذیری آنها بر موضوع اصلی، سبب دستیابی به هدف تحقیق میشود.
·
شبکه مسائل = مجموعه مسائلی که از تحلیل ابعاد و روابط مختلف یک موضوع، بهدست میآید که با پاسخگویی به آنها میتوان دید حداکثری به موضوع پیدا کرد.
موضوعشناسی = تولید شبکه مسائل یک موضوع
فرضیه بحث:
براساس پیشفرضهای فوق میتوان شبکه موضوعات و مسائل زندگی را چنین تعریف کرد:
·
)چیستی): نقشه جامع موضوعات و مسائل خُرد و کلانی که انسانها در زندگی خود بهطور معمول، باید نسبت به آنها واکنش داشته باشند و اثرگذار در حرکت او هستند. (با دستهبندی و اولویتبندی و تعیین رابطه دستههای مختلف و سطوح متفاوت با یکدیگر)
·
(چرایی): بدون نقشه موضوعات و مسائل زندگی، مدیریت زندگی بالخصوص مسیر آینده آن با چالشهای جدی از طرف نیروهای منفی و موانع دیدهنشده مواجه میشود و یا در حیطهای کوچک و بدون گسترش باقی خواهد ماند.
·
(چگونگی): از دو طریق میتوان به فهرستی جامع از موضوعات و مسائل زندگی بشر رسید: روش قیاسی و روش استقرایی:
o
در روش قیاسی با تحلیل مفهومی «زندگی»، «هستی»، «انسان» و «جامعه» و تحلیل فلسفی آنها به ابعاد وجودیشان، محورهای اصلی موضوعات و مسائلی که میتوانند در مسیر زندگی انسان اثرگذار باشند بهدست میآید.
o
در روش استقرایی با رصد تمام موقعیتهایی که نیازهای انسان در آنها بروز و ظهور کرده است میتوان به فهرستی اولیه و سپس دستهبندی شده رسید مانند فهرست علوم، فهرست مشاغل، فهرست برنامه توسعه و …
تبیین بحث:
(تبیین براساس روش تحلیل مفهومی و اصل موضوعی)
انسان براساس حس نیاز حرکت میکند + پدیدههایی که انسان با آنها ارتباط دارد در نگرش، احساس و رفتار انسان تاثیر میگذارند + حرکت انسان در زندگی برآیندی است و مجبور است نسبت به پدیدههای مرتبط با حرکت او اثرگذاری یا اثرپذیری داشته باشد و این فعلوانفعال را تنظیم و مدیریت کند تا بتواند برآیند نیروها را بهسوی هدفش قرار دهد. بنابراین:
اگر انسان، موضوعات و مسائل مرتبط با زندگی را رصد و محاسبه نکند نمیتواند حرکت مطلوب را در زندگی داشته باشد.
تفسیری در چگونگی تولید نقشه موضوعات و مسائل:
موارد زیر برای دستیابی به این نقشه باید مورد بررسی قرار گیرند:
ابعاد زندگی،ابعاد انسان و مراتب و لایههای وجودی او، ابعاد جامعه و لایههای آن، نقشه شبکه هستی؛ مدل نیازهای انسان، مدل طبقهبندی علوم، شبکه مسائل علوم انسانی، فهرست دائرهالمعارفها، فهرست مشاغل، محورهای برنامههای توسعه در کشورها، محورهای قوانین اساسی، کمیسیونهای مجالس قانونگذاری، فهرست وزارتخانهها و ماموریتهای آنها، محورها و مفاد آگهیها و نیازمندیها، شاخصهای انسان سالم، خانواده سالم، جامعه سالم، شاخصهای استاندارد در پدیدههای مختلف؛ مدل ابواب فقه، نقشه اسماءالله، نقشه موضوعی قرآن و روایات؛ فهرست بحرانها، مشکلات، پرسشوپاسخها، اختلالها، و….(فهرست جامع)
نمونهای از نتایج:
۱. جدول استخراج نیاز از علوم انسانی:
علم مورد نظر
مساله اصلی
نیاز
انسان شناسی
نقشه وجودی انسان چگونه است ؟
دستیابی به ابعاد و لایههای انسان و سرآغاز و سرانجام او
معرفت شناسی و ذهن شناسی
چگونه می توان حقایق را شناسایی و توهمات را برطرف کرد ؟ چگونه می توان توسعه معرفت را مدیریت کرد ؟
حقیقتیابی و ایجاد تمایز با توهمات
دستیابی به روش تفکر و خلاقیت
روان شناسی
چگونه می توان روانی سالم داشت ؟
روان سالم و دوری از بحرانهای روانی
زبان و ادبیات
چگونه می توان اسلوب های ادبی فرهنگ زا تولید کرد ؟
اسلوب های ادبی فرهنگ زا
جامعه شناسی
چگونه می توان روابط اجتماعی مطلوب تولید کرد ؟
روابط اجتماعی مطلوب
علوم تربیتی
چگونه می توان برای فرآیند رشد فکری، اخلاقی و مهارتی برنامه ریزی کرد ؟
فرآیندهای رشد مطلوب
اخلاق حرفه ای
چگونه می توان رفتار شهروندی ، سازمانی و خدماتی مطلوب تولید کرد ؟
رفتار شهروندی ، اداری و خدماتی مطلوب
حقوق
#مفاهیمکلیدی
#شبکهنیازها
خانه > دانشنامه > مفاهیم کلیدی > شبکه نیازها
دانشنامه, مفاهیم کلیدی
شبکه نیازها
17 دقیقه خواندن
145
شبکه نیازها
موضوع بحث:
تحلیل مفهوم نیاز و مدل نیازها
مساله بحث:
نقشه راهنما برای تعیین محورهای برنامههای پیشرفت و توسعه اجتماعی کجاست؟ و چگونه است
پیش فرض ها:
فرضیههای بحث:
۱. نياز، كشش روح به سوي يافتن چيزي در خودش است. (اتحاد وجودی)
۲. هر احساسِ نيازي منشاء پیدایشی دارد که باید کشف شود تا قابل مدیریت شود.
۳. نیازها دارای انواع صادق و کاذب، ضعیف و قوی، خودآگاه و ناخودآگاه، موقت و دائم، ساده و ترکیبی، جسمی و روحی، اولیه و متعالی هستند.
۴. نیازها دارای نقشه و مدل هستند.
۵. توسعه و پیشرفت و تمدنسازی = تلاش برای پوشش بهینة و پایدار کلیه نیازهای انسان در تمام سطوح و حیطهها
۶. اسلام مدلی را برای شبکه نیازهای انسان تعریف کرده است.
تبیین بحث:
جدول زیر نمونهای از تعاریف تحلیلی در مورد «نیاز» است:
ردیف
تعریف
منبع
۱.
ضرورت حیاتی
تنشی که در جست و جوی رضایتی است که بازگشت به تعادل همراه خواهد داشت.
طبقه خاص موضوعهای ارضا کننده که تنش به سمت آنها هدایت شده است.
انگیزش و هیجان (موکیل،الکس) ص۲۶
۲.
به نیروی ذهنی اطلاق میشود که موجب انگیزش و سرزدن رفتار خاصی از آدمی میگردد تا نیاز بیدار شده ارضا شود.
انگیزه، خواست، تمایل، آرزو را مترادف نیاز دانستهاند.۱- احساس کمبود، ۲- تصور نامشخص از چاره، ۳- کشاکش ۴- تشخیص جهت، ۵- تشخیص شئ مطلوب.
نیازسنجی اطلاعات (بابایی،محمود) ص۳
۳.
تمایلات نسبتاً ثابتی در افراد که میتواند رفتار آنها را در جهتی خاص موجب گردد.
حالتی است اختصاصی برای هر شخص و مرکزی که سایر مفاهیم یا عوامل تحریکی ناشی از آن هستند.
حالتی است که باعث حرکت شخص یعنی باعث عمل اومی شود،
۱- ایجاد تنیدگی میکند. ۲- ارزشهای نسبی را به نظر می آورد. ۳- سبب به کار افتادن فشار میگردد.
واژه نیاز احساس کمبود، همراه با کوشش در جهت برطرف کردن آن است
نیاز فاصله و خلاء بین واقعیت موجود و شرایط مطلوب که با توجه به ارزشهای جامعه امکان ظهور می یابد.
نیازها را کشاکش بین دو ادراک میدانند، ادراک شخصی از یک وسیله ارضا و ادراک او از آن که نمیتواند همان موقع آن وسیله را به دست آورد.
نیاز از یک خواست که باعث رها شدن انرژی میگردد ونیرویی ایجاد می کند که برای نیل به هدف خاصی رفتار ویژهای را موجب می شود.
نیاز فطری هست و ظهور هر نیاز ایجاد تنیدگی یا ناراحتی می کند،
حرکت و فعلی را موجب می گردد و چون زاده نارضایی است آدمی را به سوی هدف رضایت بخش متوجه میسازد
یک انگیزه درونی است، انگیزه مهم آدمیان نیازهای آنهاست
تئوریهای نیاز ص۱۰
تئوریهای نیاز ص۴۲
تئوریهای نیاز ص۹
تئوریهای نیاز
تئوریهای نیاز ص۱۸
تئوریهای نیاز ص۶
۴.
خواستههای افراد
فقدان یا ضرورت چیزی است؛ عبارت است از چیزها یا وسعیتهایی که وجود ندارند اما ضروری است که زمینه حضور آنها فراهم گردد و چیزی نباز محسوب می شود که در باره آن محرومیت و جود داشته باشد
نیازسنجی آموزشی، الگوها و فنون ص۷
(کورش فتحی واجارگاه) ص۱۲
۵.
شیوه تفکر و رفتار شخص حکایت از نیازها و هدفها میکند
تصوری که شخص از خود دارد موجب می شود که بعضی نیازها و هدفها در او اهمیت پیدا کند بخصوص نیازها و هدفهایی که به حرمت ذات شخص مربوط میشود
فرد در اجتماع (کراچلید بلافکی فصل انگیزش و شناخت)
۶.
عبارت است از به هم خوردن تعادل و کمبودی که هنگام محرومیت از یک چیز رخ دهد.
مراد از نیاز محرومیت فیزیولوژیابی بافتهاست و منظوراز سایق پیامدهای روانی این نیاز است
نیاز: انگیزشی پیشین، سایق، غریزه مترادف هستند
سایق تجلی یک نیاز زیستی زیربنایی است که رفتار را میانگیزد تا شی را بیابد که بتواند کمبود بدن را برطرف کند و بدن دوباره به حالت تعادل برگردد.
دیدگاهای روان شناختی (آیتالله مصباح یزدی) ص۶۶
۷.
فقدان و عدم در برابر وجدان و وجود. فقر، نداری. آرزو و خواست در برابر امکان و واقعیت
نیاز یک حس و یک واقعیت خاستگاه آن درون آدمی است
نیاز سنجی آموزشی با رویکرد پودمانی ص۲۵
۸.
مشوق یک موقعیتی که میتواند نیازی را برطرف کند یا در نفس خود جالب باشد
روان شناسی عمومی (اسپینزا راتوس)
۹.
مفهوم نیاز مفهومی نسبی است و متاثر از ارزشها، نگرشها و دستور العمل است
نیاز سنجی آموزشی در شرکت پژوهش وفناوری پتروشیمی دی ماه ۱۳۸۶
۱۰.
#مفاهیمکلیدی
#الگوریتم
خانه > دانشنامه > مفاهیم کلیدی > الگوریتم
دانشنامه, مفاهیم کلیدی
8 دقیقه خواندن
135
♻️موضوع بحث:
« #الگوریتم » چیست؟ چرا؟ و چگونه؟
✳️مسأله بحث:
چگونه میتوانیم فرآیند انجام یک کار یا حل یک مساله را #قدمبهقدم تدوین کنیم بهطوریکه اگر به یک #روبات داده شود (عملکننده بدون هوش) بتواند از نقطه شروع به نتیجه برسد؟
✳️پیش فرض ها:
✳️فرضیه بحث:
⏪۱.#الگوریتم = روند قدمبهقدم حل مسأله (#تشخيصنياز + #تشخيصقوانين و #امكاناتموجود + #ايجادارتباط بين امكانات و نيازها)
⏮۲.فلوچارت = #نمودار جریان حل یک مساله و انجام یک فرآیند از ابتدا تا انتها (تصویر کردن یک الگوریتم در قالب #اشکالهندسی)
⏮۳.#الگوریتمها، روشی برای #دقیقسازی و #شفافسازی فرآیندها هستند.
⏮۴.#الگوریتمها، از حلقههای ارتباطی میان #مبانیفکری و تبدیل آنها به #محصولاتعینی هستند؛ همچنین #الگوریتمها برقرارکننده ارتباط میان #نیازهای ما و #منابع و #ساختارها و #فرآیندها هستند.
♻️تبیین بحث:
#الگوريتم، يك روش منطقي براي حل مسائل است. روش #الگوريتمسازي را #خوارزمي رياضي دان مسلمان ايراني براي حل مسائل پيشنهاد كرده بود. #الگوريتم مجموعه دستورالعملهايي است كه اجراي آنها با ترتيب تعيين شده و #مرحلهبهمرحله، منجر به انجام يك كار ميشود.
✳️#ويژگيهايالگوريتم كه سبب ايجاد چنين اثري ميشوند عبارتنداز :
⏪ ۱.تعداد #دستورالعملهامشخص باشد.
⏪ ۲.ابتدا وانتهاي دستورالعملها براي انجام دهنده #تعريف شده باشد.
⏪ ۳.در فهم واجراي دستورالعملها تنها يك حالت ممكن باشد و برداشتهاي متعدد نشود.
⏪ ۴.هريك ازدستورالعملها خود به تنهايي قابل فهم و اجرا باشد.
⏪۵. ترتيب دستورالعملها ما را به يك هدف مشخص برساند.
تعيين دقيق جزئيات و ترتيب مراحل و نحوهٔ به پايان رسيدن فعاليتها مشخصههاي يك فعاليت الگوريتمي هستند.
✳️یک نمونه:
تلفن زنگ ميزند، شما گوشي را برميداريد، پاسخ ميدهيد و گوشي را ميگذاريد. آيا ميتوانيد تعداد #فعلوانفعالاتي راكه در اين حركت عادي روزمره در ذهن شما رخ ميدهد فهرست كنيد؟
🔻راهنمايي:
با توجّه به موقعيتهاي زير به سؤال فوق پاسخ دهيد :
🔹چرا برخي اوقات با وجود اينكه تلفن زنگ ميزند و شما ميشنويد گوشي را برنميداريد؟
🔹چرا برخي اوقات با اشتياق گوشي را برميداريد؟
🔹چرا گاهي صداي مخاطب را ميشنويد و گوشي را ميگذاريد؟ و …
نمودار زیر تحليل قسمتی از اتفاقي است كه در ذهن ما در يكي از موقعيتهاي خاص نسبت به برداشتن گوشي تلفن ميافتد:
اگر دقّت كنيد در هر يك از موقعيتهاي ” آري، خير”محاسبات بسياري در ذهن ميگذرد كه مبتني بر #تجربهمااززندگي و #قوانينجاريخلقت است. مثلا يك مورد از آنها را بررسي كنيم:
قسمتِ «آيا موقعيت پاسخ به تلفن را دارم يا نه؟» :
در اين قسمت، وضعيت موجود با قوانيني كه انسان در ذهن دارد مقايسه ميشود و نتيجه صادر ميگردد. مثلاً #وضعيتموجود، “خواب بودن” است و قانوني كه در ذهن جاي گرفته اين است كه “ وقتي خواب هستي به تلفن پاسخ نده “.
سوال: چرا بسياري از افراد حتي در موقع خواب و استراحت هم مقيد هستند كه به تلفن جواب بدهند؟
پاسخ: معادلاتي كه در ذهن آنها جاي گرفته است با كسي كه اينكار را انجام نميدهد فرق ميكند. مثلاً كساني كه به احتمالات ضعيف هم اعتنا ميكنند با اين فكر كه شايد تلفن مربوطي باشد گوشي را برميدارند. در همين مرحله نيز بسته به افكار و روحياتي كه دارند مبناي عملكردشان با يكديگر فرق ميكند. كسي كه طمعكار است با احتمال اينكه شايد اين تلفن منفعتي براي او داشته باشد گوشي را برميدارد ولي كسيكه روحيه ايثار دارد با احتمال اينكه شايد اين تلفن منفعتي براي ديگري داشته باشد گوشي را برميدارد. و البته شدت و ضعف اين روحيه به تجربيات و آموزشهاي قبلي افراد بستگي دارد. مثلاً اگر احتمال دارد تلفني كه در حال خواب به صدا درآمد از طرف مادر انسان باشد، بسته به ميزان اهميتي كه براي مادر قائل هستيم به اين احتمال توجّه ميكنيم.
تك تك تصميمگيريهاي ما برخواسته از انبوهي از محاسبات ذهني است كه بسته به ميزان تجربه و شناخت ما از واقعيات، تصميمي صحيح يا غلط از آب درميآيد. براي كسي كه طمعكاراست حكايتهايي از سرانجام طمعكاري ميگويند زيرا يقين دارند كه او زيانهاي طمعكاري را نميداند.
در یکی از دائرهالمعارفها در مورد «الگوریتم» چنین آمده است: (از ویکیپدیا با استناد به منابع پاورقی ۱)
#مفاهیمکلیدی
#عدالت
خانه > دانشنامه > مفاهیم کلیدی > عدالت
دانشنامه, مفاهیم کلیدی
عدالت
5 دقیقه خواندن
126
عدالت
موضوع بحث:
« عدالت » چیست؟ و چگونه؟ (انتقال به مقاله منتخب)
مساله بحث:
چگونه میتوان حق هر موجودی را به او داد؟
پیشفرض بحث:
۱. «حق» در اصطلاح فلسفه = آنچه وجودش تابع اراده و تمایلات انسان یا دیگر مخلوقات نیست. (الواقع الثابت فی نفسه)
۲. حقایق هستی، شبکهای هستند و با یکدیگر ارتباط برآیندی دارند. (انتقال به بحث تفصیلی)
۳. «حق» در اصطلاح حقوق، فقه و اخلاق = مفهومی که از «کشش ذاتی و طبیعی یک موجود به سوی دستیافتن به اثری که سبب رفع نیاز و حرکت او به سوی کمال میشود» انتزاع میگردد. لازمه این مفهوم، ضرورت تنظیم ارادههای موثر بر «متعلق حق» است بهطوری که ذیحق بتواند به آن دسترسی پیدا کند؛ و لازمه این ضرورت، «اعتبار تکلیف» است. (یعنی تولید امر و نهی و مسئولیت در قبال آن حق)
۴. براساس صادق یا کاذب بودن نیازی که در فرد احساس میشود تا چیزی را داشته باشد تا رفع نیازش شود و همچنین براساس واقعی یا توهمی بودن «اثری که از آن موضوع انتظار میرود» ، مفاهیمی مانند «حق واقعی» و «حق توهمی = باطل» ، «انتظار بجا» و «انتظار نابجا» بهوجود میآید.
۵. براساس رابطه «حق» با خصوصیات وجودی پدیدههاست که «تشریع» باید مطابق «تکوین» باشد و جملاتی مانند «اوامر و نواهی شرعیه تابع مصالح و مفاسد واقعیه هستند» و «الواجبات الشرعیه، الطاف فی الواجبات العقلیه» معنادار میشوند.
(یعنی اوامر و نواهی شرعی، استخراج شده از عمق حقایق تکوینی هستند و دستیابی به احکام شرعی، سبب نفوذ و دستیابی به ساختارهای تکوینی است که عقل کاشف از آنهاست و اینکه انجام وظایف شرعی، سبب تعمیق آگاهی و ارتباط نفس با حقایق تکوینی میشود که با عقل نسبت به آنها آگاهی مییابد. ر.ک. نهایهالدرایه، محقق اصفهانی ج ۲ص۳۲۹))
فرضیه بحث:
۱. عدل = نسبت ميان امكانات و نيازها و هزينهها كه سبب شود همة عناصر مرتبط با موضوع بتوانند بهسوي كمال طبيعي خود حركت كنند (اِعطَاءُ كُلِْ ذِيحَقّ حَقَّه).
۲. برای تحقق عدالت باید طبق «عدل شبکهای» عمل شود. (برآیند مطلوبیت در پنج محور)
تبیین بحث:
تعاريف و ديدگاههاي مختلفي در مورد عدل ارائه شده است، مرحوم علامه طباطبايى رضوان الله تعالى عليه چنين نوشتهاند:
«حقيقت عدل برپاداشتن مساوات است و برقرارى موازنه بين امور، به طورى كه هر چيزى سهم مورد استحقاق خويش را داشته باشد و همه امور، در جاىگاه مستحق خويش قرارگيرند. پس عدل در اعتقاد، آن است كه به حق ايمان آورد و عدل در افعال فردى، آن است كه به آنچه سعادت او را تامين مىكند، عمل كند و از آنچه كه موجب تيرهروزى اواست، اجتناب نمايد. عدل در ميان مردم آن است كه هر شخصى را در جاىگاه مورد استحقاق عقلى، شرعى و عرفى آن قرار دهد.(ر.ك. به تفسير الميزان، ج۱۲، ص۳۵۳).
ارسطو نيز در كتاب سياست، مفهوم برابرى مطلق را در مقابل واژه عدالت نمىپذيرد، ومىنويسد: همه مردميان به هر تقدير تصورى از دادگرى دارند، ولى تصورشان كامل نيست و از بيان كامل چگونگى دادگرى مطلق ناتوانند، مثلا گروهى برآنند كه دادگرى همان برابرى است و به راستى همچنين است، ولى برابرى نه براى همه، بلكه براى كسانى كه با يكديگر برابر باشند، دادگرى است. گروه ديگر عقيده دارند كه دادگرى در نابرابرى است و باز اين سخن درست است ولى نابرابرى نه براى همه، بلكه براى مردمِ نابرابر، عين عدل است… مفهوم دادگرى نسبى است و نسبت به اشخاص فرق مىكند و توزيع چيزها وقتى دادگرانه است كه ارزش همه چيز متناسب با ارزش كسى باشد كه آن را دارا شده است.(ر.ك. به سياست، ارسطو، ترجمه حميد عنايت، نشر نيل۱۳۳۷ ص۱۲۱)؛
در برخي نظرياتي كه بهجهت تئوريسازي براي عدالت ارائه شده است، از شاخصة “فرصتسازي برابر” بهعنوان جوهرة عدالت ياد ميشود، اين تئوري حداقل براي يك سوال بايد پاسخي منطقي داشته باشد تا انسجام آن از بين نرود، سوال اين است كه:براي كساني كه از نظر توانايي و امكانات، ضعيفتر از بقيه هستند، در فضاي فرصتهاي برابر چه بهره و نصيبي وجود دارد؟
تعریف پیشنهادی و مختار عبارتست از:
عدل، نسبتي ميان امكانات و نيازها وهزينههاست كه سبب شود همة عناصر مرتبط با موضوع بتوانند بهسوي كمال طبيعي خودحركت كنند(اِعطَاءُ كُلِْ ذِيحَقّ حَقَّه). اين تعريف حاوي موارد زير است: