eitaa logo
بنیاد دعبل
389 دنبال‌کننده
969 عکس
113 ویدیو
28 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
حاجیان حج خون، دست الهی یارتان حیف! آخر مکه شد محروم از دیدارتان سعی‌تان از مکه تا صحرای خونین بلا طوف‌تان در خون تپیدن حجتان ایثارتان حج‌تان مقبول بادا سعی‌تان مشکور باد وعدۀ دیدارتان با خالق دادارتان حلۀ احرامتان خون گلوتان می‌شود خونتان تا صبح محشر آبروتان می‌شود درمسیرحجِ خون چون یاد پیغمبر کنید اشک ریزید و تماشای علی‌اکبر کنید آبرو دارید اما باز کسب آبرو درحضور یار از خون علی‌اصغر کنید حاجیان خود در منا سر می‌تراشند و شما موی خودرنگین زخون سازیدوترک سرکنید پای بفشارید ای اصحاب و انصار حسین بوسه بردارید از دست علمدار حسین ای همای بخت، حسرت برده بر اقبال‌تان خوش برون رفتیدازمکه خوشا بر حال‌تان زخم شمشیرست فردا مرهم زخم شما مقتل خون است تنها کعبۀ آمال‌تان اشک ختم الانبیا سازد شمارا بدرقه فاطمه در کربلا آید به استقبال‌تان خاک گردد خلعت اندام عریان شما بحر نوشد آب از لب‌های عطشان شما ازحسین امشب سفرکردید با هم تا حسین هر نفس در قلب‌تان گردیده ذکر یاحسین تابه خون خویشتن گیریددراین حج وضو راه بسپارید ای چابک‌سواران با حسین در مسیر کعبۀ خون ذکرتان باشد همین واحسینا واحسینا واحسینا واحسین روز را ازدودآه خویش همچون شب کنید لحظه‌لحظه گریه بر تنهایی زینب کنید ای زمین کربلا! بر آل عصمت یار باش میهمان،روازحجازآورده مهمان‌دارباش بر عزیز فاطمه آغوش جان را باز کن مهربان با خاندان احمد مختار باش خارهایت را زپای لاله‌ها بیرون بکش عصرعاشورابر آن آوارگان غمخوار باش بر تن بی‌تاب اولاد پیمبر تاب ده سرشک چشم «میثم» تشنگان را آب ده 🔷@deabel
ازحریم کعبه آهنگ سفر داریم ما مقصدی بالاتر از این در نظر داریم ما رهسپاریم از حریم کعبه سوی کربلا این چنین حکم از خدای دادگر داریم ما چون خداخواهدببیندجسم ماراغرقه خون نی زمرگ اندیشه،نی خوف ازخطرداریم ما از سر قبر پیمبر گرچه هجرت می کنیم گوش جان بر گفتۀ خیرالبشر داریم ما تا کنیم اتمام حجّ ناتمام خویش را اندر آن میقات، سعی بیشتر داریم ما مانع ازاین ره نخواهدگشت مارا هیچ چیز کز ازل شور شهادت را به سر داریم ما گر چه در ظاهر برای اخذ بیعت می رویم در ره ترویج دین قصدی دگر داریم ما گام نگذاریم نادانسته اندر این طریق بر سر ما زآنچه می آید خبر داریم ما دشمن دین گر به روی ما ببندد آب را آب و نان از اشک و از لخت جگر داریم ما دین حق گر جز به قتل ما نگردد جاودان پیش تیروتیغ دشمن دست و سر داریم ما پیش نامردان بر افرازیم قامت مثل سرو تا ز عالم رسم استبداد برداریم ما از مرام ما هر آن کاو چون "مؤید" دم زند خدمتش را هر چه باشد در نظر داریم ما 🔹@deabel
ما ز کعبه رو به سوی کربلا خواهیم کرد کربلا را قبلۀ اهل ولا خواهیم کرد از منای کعبه گر امروز رخ برتافتیم وعده گاه کربلا را چون منا خواهیم کرد گر وداع از زمزم و رکن و صفا بنموده ایم کربلا را رکن ایمان از صفا خواهیم کرد تا که بشناسند مخلوق جهان خلّاق را خویش را آیینۀداور نما خواهیم کرد از پی درمان درد جهل ابنای بشر نینوای خویش را دارالشفا خواهیم کرد از پی آزادی نوع بشر تا روز حشر پرچم آزاد مردی را بپا خواهیم کرد ظلم را معدوم میسازیم و پس مظلوم را با شهادت از کف ظالم رها خواهیم کرد کاخ استبداد را با خاک یکسان میکنیم پس بنای عدل را از نو بنا خواهیم کرد خویش را در آتش کرب و بلا می افکنیم کربلا را وادی کرب و بلا خواهیم کرد مازصدق دل زخون دل وضوخواهیم ساخت سجده بر درگاه ذات کبریا خواهیم کرد حق پرستان را به دین خود کنیم امیدوار مردمان را از جدائیها جدا خواهیم کرد انقلاب مذهبی تا درجهان آید پدید ازندای حق جهان راپرصداخواهیم کرد بر نوای قل هوالله احد در نای حق در زمین نینوا چون نی نوا خواهیم کرد با فنای خویشتن اندر ره ابقای دین دین خودرادرره سبحان ادا خواهیم کرد «سرویا»تاکعبۀ دل در جهان بنیان کنیم ما زکعبه رو بسوی کربلا خواهیم کرد 🔹@deabel
سینه مشعر،دل حرم، میدان دید ما مناست گرببندی لب زحرف غیر،هرحرفت دعاست غم مخورگرگم شدی یاخیمه را گم کرده‌ای سیر کن تا بنگری گم‌گشتۀ زهرا کجاست لحظه‌ای آرام منشین هرکه رادیدی بپرس یارسوی مکه رفته،یا به صحرای مناست؟ حیف یاران درمنی رفتم ندیدم روی او عیب ازآن رخسارزیبانیست،عیب ازچشم ماست حاجیان جمعنددور هم به صحرای منا حاجی مادربیابان درمسیرکربلاست حاجیان کردنددل راخوش به ذبح گوسفند حاجی ما ذبح طفلش پیش پیکان بلاست حاجیان سرمی‌تراشندازپی تقصیرشان حاجی ماهم چهل منزل سرش برنیزه‌هاست حاجیان دست دعاشان برسماگردد بلند حاجی ماازبدن دست علمدارش جداست حاجیان راهست یک قربانی آن هم گوسفند حاجی ماهم ذبیحش جمله تقدیم خداست حاجیان را از هجوم زائرین بر تن فشار حاجی ماسینه‌اش از سم اسبان توتیاست خوش بوَد«میثم»همیشه سوگواری برحسین حاجی آن باشدکه اشکش هست جاری برحسین 🔹@deabel
مسلمان نه! بگو دنیا پرستند که در بین حرم حُرمت شکستند به قصد خونت ای خون خداوند همه زیر عبا شمشیر بستند چه شامی سیرت و کوفی مرام‌اند که در مکه به فکر انتقام‌اند طواف کعبه تنها یک بهانه‌ست ببین که تشنهٔ خون امام‌اند به غیر از حب دنیا در میان نیست که در این مردم از غیرت نشان نیست همه در این حرم آسوده خاطر ولی جان حسینم در امان نیست خروش ناله‌ها تا آسمان رفت در اوج غربت آخر کاروان رفت غریبانه در آن تاریکی شب خداوندا ز جسم کعبه جان رفت 🔹@deabel
از شرف، کعبه اگر قبلۀ ارباب صفاست وادی کرببلا، مهبط انوار خداست فخربرکعبه کندگر زشرف،نیست غریب بارگاهی که دراو،نورخدا،جلوه‌نماست به ‌سوی کعبه بُوَد عالمیان را گر روی کعبه راروی ارادت به‌ سوی کرببلاست کرد در دشت بلا، حجّ خود آن شاه تمام تا تو آگاه شوی، کعبۀ مقصود این جاست بیم از قتل نبودش که برون شد ز حرم لیک هتکِ حرمِ محترم کعبه نخواست کعبه،«بیت ا‌للَّه»واین،مطلع انوارحق ست بین که دراین دوتفاوت زکجاتابه کجاست خون خاصان خداریخته شد درآن خاک چه ‌توان گفت؟که آمیخته باخون خداست وه! که کردند دریغ آب فرات از شاهی کز شرف، خاک رهش، آبروی آب بقاست خون نبارد اگر از ماتم او، از چه هنوز ازشفق صبح ومسا،چرخ برین سرخ قباست هر عزایی رَود از یاد، پس از روزی چند این عزایی‌ ست که تاصبح قیامت برپاست بهر هر درد،دوایی ست به عالم،مخصوص به جز ازتربت این شه که به هردرد،دواست جهد کن تا که در آن وادی ایمن برسی فرصت ازدست مده زآنکه فلک،حادثه‌زاست کوششی کن که در آن خاک، سپاری جان را هر که خوابید در آن خاک، بهشتش مأواست نه همین دیدۀ«فایض»زغمش،گریان ست درعزای شه لب‌تشنه،جهان نوحه‌سراست 🔹@deabel
کعبه محروم شد ز دیدارت یابن زهرا خدا نگهدارت کربلا می‌روی و یا کوفه؟ یا به شام اوفتد سر و کارت؟ چه شود ای امام جود و کرم یک نگاه دگر کنی به حرم ای ز جام بلا شده سرمست دست ودل شسته از هرآنچه‌ که ‌هست چه شتابان روی به دیدنِ دوست جای گل سر گرفته‌ای سر دست از حریمت برون شدی مولا عازم حج خون شدی مولا هشتِ ذیحجه مردم عالم همه رو آورند سوی حرم تو دل شب ز بیت امن خدا سر به صحرا نهی قدم به قدم کعبه تا صبح ناله سر می‌کرد پسر فاطمه مرو برگرد کعبه با سوز و اشک و ناله و آه بر نمی‌دارد از تو چشم نگاه سفر تیر و نیزه و عطش است طفل شش ماهه را مبر همراه از سفیدی حنجرش پیداست این پسر ذبح سیدالشهداست نظری کن به غنچه یاست ثمر سرخ باغ احساست اصغرت را بگیر از مادر بسپارش به دست عباست چون صدایت زند جوابش ده از سرشک دو دیده آبش ده ناله‌ای بر لب سلاله توست که شبیه صدای ناله توست ساربان را بگو که تند مرو آخر این کودک سه ساله توست قدری آرام ای هدی‌خوانان! کمی آهسته ای شتربانان! ناقه‌ها ذکر یا حسین به لب کوه‌ها ناله می‌زنند امشب نخل‌ها خم شدند و می‌گویند السلام علیک یا زینب غم مخور ای فدای چشم ترت! هیجده محرمند دور سرت کاش خورشید واژگون می‌شد از تن کعبه جان برون می‌شد کاش از اشک دیده حجّاج آب زمزم تمام خون می‌شد کعبه ساکت مباش واویلا گریه کن بهر لاله لیلا ای سکینه دگر چه غم داری؟ اشک از دیدگان مکن جاری که محوّل شده است بر عباس مشک سقایی و علمداری بر سماعش دو دست بالا کن هر چه دانی دعا به سقا کن ناله دیگر به‌سر نمی‌گردد این شبِ غم، سحر نمی‌گردد این مسافر که دل به همره اوست می‌رود، لیک برنمی‌گردد عالمی گشته محو اجلالش چشم «میثم» بوَد به دنبالش 🔹@deabel