eitaa logo
دلکده متن(پرسش‌وپاسخ)^_^❤️🍃
38.6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
5 فایل
و تو خدای بعیدهایی❤️ #کپی‌از‌سرگذشت‌ها‌حرام‌است‌دوست‌عزیز نکات همسرداری ویژه، سرگذشت های واقعی✔️👌
مشاهده در ایتا
دانلود
📌مردان کوتاه قد بهترین انتخاب برای ازدواج زندگی‌هایی که در آن مردان کوتاه‌ترن، بادوام‌تر است ‏دانشمندان در تحقیقی 40 ساله از هزاران زوج دریافتند طلاق در زوجهای که قد مرد کوتاه‌تر از زن است بسیار کمتر از دیگر حالتهاست. این مردان 40% بیشتر در کار خانه کمک می‌کنند و ضعف ظاهری‌شان رو با خرج بیشتر برای خانواده، مهربانی باهمسر و وفاداری جبران میکنن! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣              ⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣ @delkade_matn
ادامه ..... 🤝♥️ گفت: یه خواهر داشتم که چند سالی ازم بزرگتر بود، بعد شاهرخ ‌و قبل من به دنیا اومده بود، عین مادر بود برام!به همون اندازه هم دوستش داشتم، ازم بزرگتر بود اما همبازیم بود، عین یه مادر بهم می‌رسید و بهم غذا میداد، شبا کنار اون میخوابیدم، شبو روزمو باهاش میگذروندم؛ خیلی بهش وابسته بودم... آهی کشید و ادامه داد: یه چیزی همیشه اذیتم میکرد...مریض بود و بعضی وقتا ناخوش احوال میشد، آقام میاوردش شهر ولی میگفتن دوا درمون نداره...راستم میگفتن، دردش بی درمون بود... آروم گفتم: چه مریضی داشت مگه؟ -وقتی سراغش میومد تمام تنش به رعشه میوفتاد، سفیدی چشماش بیرون میوفتاد و... نفس عمیقی کشید و گفت: یادمه اون موقع میگفتن دختر خان جن زده شده، تنش میلرزه و کف بالا میاره! آقام چند وقتی اوردش شهر که دور باشه از مردم... یاد خودم افتادم همیشه دور بودم که کمتر جلو چشم مردم باشم و از طالع نحسم بشنوم! لبخند تلخی زد و ادامه داد: کاش نمیومد، اومد پی درمان و شد آخرین روزای نفس کشیدنش، خلاصه بگم که تو همین اومدن و رفتنا عاشق یه پسر تو همین محلا شد، اومد خواستگاریش، منی که وابسته اش بودم و حتی تو اون روزا هم ازش جدا نشدم تو عالم بچگی با قهر و غذا نخوردن مخالفت میکردم اما خب فایده نداشت، دلش رفته بود واسه یکی دیگه... چشماش از اشک برق می‌زد، دستم رو ول کرد و گفت دستش رو کشید رو صورتش و عرق نشسته رو پیشونیش رو پاک کرد و گفت: وقتی از مریضیش به پسره گفت، ولش کرد، همه چیو بهم زد و رفت، احمق ترسیده بود... پوزخند زد:فردا صبح که رفتم واسه صبحانه صداش کنم با جسد غرق خونش رو به رو شدم...نیمه شب تموم کرده بود، یادم نمیره چطور گریه میکردم و جیغ می‌کشیدم، بعد رفتنش هر شب دعا میکردم منم با خودش ببره! اما من موندگار شدم و اون برای همیشه رفت، تو تهران موندگار شدم از مردمی که باعث شدن خواهرم به این روز بیوفته بیزار بودم، همونجا مدرسه رفتم و با افشار دوست شدم، خیلی ساله باهم دوستیم و برام عین شاهرخ عزیزه، گذشت تا به سن دانشگاه رسیدیم، میدونستم افشار خواهر داره... تو اون چند سالی که ایران بودم چند باری به خونه اشون سر زدم، افشار رو میبینی همیشه خدا میخنده؛ بعضی وقتا زیادی غمگین میشه... یه شب نشست و از خواهرش گفت از اینکه مریضه هر چی می‌گفت بیشتر یادم میومد که خواهر منم اینطور بود، اصلا یه نمونه زنده از خواهرم بود. در موردش کنجکاو شدم! میرفتم و میومدم انقدری که حس کردم نگاهش و رفتارش عوض شده، مثل خواهرم شده بود...
👈هنگامی که زنی بداند فقط اوست که راه به قلب شریک زندگیش دارد، در عرش سیر خواهد کرد. 👌یک زن هرگز مشکلاتش را دسته بندی نمیکند، در صورتی که زمانی که غمگین و ناراحت باشد تمامی مشکلاتش از کوچک و بزرگ به دلش هجوم می.آورند. 👈یک زن هنگامی سکوت می کند که دردهای نهفته در دلش بسیار عمیق است و یا اینکه به مرد مقابلش آنقدر اعتماد ندارد که سخن دل با او بگوید. 👈وقتی مردی با دلسوزی و توجه به مشکلات زن گوش می سپارد و از ارائه راه حل می پرهیزد، احساس عشق و بلوغ را در او دو چندان میکند. 👈مردان و زنان در برابر فشارهای عصبی واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند. در اینگونه مواقع زن نیازمند نزدیکی و درک طرف مقابلش می باشد، در صورتی که مرد به تنهایی احتیاج دارد. 👈هنگامی که اظهارات و اعمال زنی بیهوده تلقی می گردد، او برای مطرح شدن شروع به ابراز نظریات مخالف و عدم توافق میکند. 👈به جرات می توان گفت به جز در موارد انگشت شماری، هیچ چیز بیش از سخن گفتن بر علیه یک زن به او آسیب نمی رساند. ‌‌‌ ‌ @delkade_matn
دلکده متن(پرسش‌وپاسخ)^_^❤️🍃
پدر و مادرم بعد از سی سال قصد داشتن از هم جدا بشن، مادرم ایرانی و پدرم فرانسوی بود، تصمیم گرفتم با م
پدر و مادرم بعد از سی سال قصد داشتن از هم جدا بشن، مادرم ایرانی و پدرم فرانسوی بود، تصمیم گرفتم با مادرم به سرزمین مادریش یعنی ایران برم. بعد از اون همه کشمکش و بحث دعوای مادرم سر جدایی که من رو حسابی کلافه کرده بود تا به پارتی و مهمونی و هرچی خلاف هست رو بیارم، با مادرم به ایران رفتیم، حتی فکرشم نمی کردم که یه دختر ایرانی بخواد من و این همه تغییر بده... اون حجاب و صلابتش، اون چشمای معصومش قلب من و نشونه رفته بود. پسر بی بند و باری بودم ولی اون دختر ایرانی شد همه ی وجودم😍... فکر می کردم ساده به دستش میارم ولی اون واسم شرط داشت، یه شرط... سرگذشت‌کارن👇 @delkade_matn
لبخند کجی زد و سرشو برام تکون داد، با این که هنوز قصد نداشت ولم کنه، خودم و بیرون کشیدم و دیگه نگاش نکردم و سریع به سمت در رفتم، کارن همون پشت ستون مخفی شد، ستون بزرگ بود و یه نفر و کامل پوشش می داد، همونطور که حدس می زدم احسان بود، قبل این که در و باز کنم گفت: - وایسا ببینم! به سمتش برگشتم، نزدیکم شد. - کجا بودی؟ فرار که کردی اومدی سمت ویلا! حتما کارن حرف احسان و شنید، نمی خواستم برای خودم یه ماجرای دیگه درست کنم، خوب فهمیده بودم که کارن از احسان بدش میاد و به هرطریقی می خواد حالشو بگیره، هروقتم احسان دور و بر من بود، من بدبخت و گیر مینداخت تا ببینه اون عوضی بهم چی گفته، جوابشو ندادم و در و باز کردم، واقعا احمق بود که بعد از اون ماجرا بازم دنبالم می اومد! وارد که شدم عمه به سمتم اومد. - حلیم واست نگه داشتم عزیزم، زود از سر سفره پا شدی! - ممنونم عمه، ولی من سیر شدم! بعدش بدو بالا رفتم، فردا این مسافرت لعنتی تموم می شد و خلاص می شدم، نگران بودم، کاش کارن دیگه کاری بهم نداشته باشه، بدنم از استرس سرد شده بود. ساعت ها توی اتاق موندم، این اتاق تا حدودی برام امنیت داشت، این جا رو ترجیح می دادم، اتاق که تاریک شد، چراغ و روشن کردم و مشغول جمع کردن وسیله هام شدم، همین حین به در اتاق ضربه خورد، پشت در ایستادم و گفتم: - کیه؟ آروم‌گفت: - کارنم باز کن! استرس مهمون قلبم شد، دستم و روی قلبم گذاشتم. - الان نمی تونم، برو! غرید. - میگم باز کن! زود باش. شالم و روی سرم مرتب کردم، زمزمه کردم" زورگوی عوضی" بعدش در و باز کردم، نگام کرد،بعدش برگشت و پله هارو دید، وقتی دید خبری نیست، اومد تو و در اتاق و بست، بی اختیار ازش فاصله گرفتم. - باز چی شده؟ پوزخندی زد. - نمی دونی برای چی اینجام؟ پشت ستون و یادت رفته؟ که قبول کردی... توی دلم لعنتی نثارش کردم،عین چی پشیمون بودم، اگر قبول نمی کردم ولم نمی کرد که حالا اینطوری گیرم انداخته بود. این آدم جز عذاب برای من چیزی نداشت. چراغ و خاموش کرد، چندبار پلک زدم تا چشمام به تاریکی عادت کرد و تونستم صورتشو ببینم. - چرا چراغ و خاموش کردی؟! - این طوری راحت ترم! می خواستم بگم من ناراحتم و اینجا اتاق منه، ولی دهنمو بستم تا ببینم ازم چی میخواد تا از این بدتر نکنه، من از تنهایی باهاش خیلی می ترسیدم چون اون به هیچی معتقد نبود.
خوشبختى سراغ کسانى میرود که بلدند بخندند. این زندگى نیست که زیباست. این ما هستیم که زندگى را زیبا یا زشت مى بینیم. دنبال رسیدن به یک خوشبختى بى نقص نباشید. از چیزهاى کوچک زندگى لذت ببرید. اگر آن ها را کنار هم بگذارید، مى توانید کل مسیر را با خوشحالى طى کنید. 📗 ✍🏻 _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ @delkade_matn
13.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥چجوری دخالت اطرافیان رو تو زندگیم کم کنم؟👌👌👌 ❤️ @delkade_matn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚫 نکاتی که در کودکی به ما یاد ندادن... 🚫 به ما یاد ندادن کسی که بچه داره، حتما پدر نیست!! @delkade_matn
چیکار کنم دوســــــ😊ــتم داشته باشه؟! 1⃣ در خوشي ھا و شرايط سخت نشان دھيد كه به او اھميت مي دھيد؛ يكی از كليدھاي قفل قلــــ❤️ـــب خانم ھا اين است كه وقتي كه به شما نياز دارند در كنار آنھا باشيد. 🔻 وقتي ھمسر شما در شرايط سختي است او را درك كنيد. 👌فراموش نكنيد براي شما ھم شرايط بد پيش خواھد آمد و در آن ھنگام ھيچكس مانند ھمسر شما نيست.👉 ‌ @delkade_matn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ خطر بچه‌مثبت‌های ضعیف! ⭕️ والدین مراقب باشند بچه‌هاشون رو اینجوری بار نیارند! 🔰 @delkade_matn
دلکده متن(پرسش‌وپاسخ)^_^❤️🍃
من پری_ام به خاطر مشکل مادرزادی که داشتم کل مردم از من فراری بودن. حتی مادر خودم! هروقت منو می دیدن
من پری_ام به خاطر مشکل مادرزادی که داشتم کل مردم از من فراری بودن. حتی مادر خودم! هروقت منو می دیدن بسم الله می گفتن و جوری فرار می کردن که انگار جن دیده باشن! تا این که یه روز یه مرد جذاب من و دید و عاشقم شد و.... شروع سرگذشت واقعی پری👇👇 @delkade_matn
درد پام کاملا از بین رفته بود و میتونستم راحت پام رو تکون بدم زیر کرسی دراز کشیدم و به حرفهای ننه ملوک فکر می کردم ! بلند پرسیدم : ننه ملوک شما بچه ندارید ؟؟ ننه ملوک خیلی از سوالم ناراحت شد و نیم نگاهی با اخم بهم کرد و سرش رو پایین انداخت . انگار که حرف خیلی بدی زده بودم. بی بی از زیر کرسی به پام کوبید و آروم گفت فضولی نکن دختر جان !! شونه ای بالا انداختم و زیر کرسی دراز کشیدم و چشم هام رو بستم صبح زود با صدای باز شدن در اتاق از خواب بیدار شدم . ننه ملوک که آروم از اتاق بیرون میرفت . بی بی با لبخند گفت : بیدار شدی عزیز جان؟! پاشو زود راه بیفتیم که تا شب نشده جایی رو پیدا کنیم تا تو برف و سرما نمونیم ! لبخندی به بی بی زدم و گفتم : چشم بی بی خاتون هر طور شما دستور بدین ! و از جا بلند شدم گفتم : خدارو شکر که خوب خوبم. بی بی خنده ی کوتاهی کرد و شال پشمیش رو دورش پیچید و بقچه های لباس رو روی دوشش انداخت . دنبال بی بی راه افتادم تا از اتاق بیرون بریم که ننه ملوک در رو باز کرد و با سینی صبحونه وارد اتاق شد و با دیدن من گفت میبینم که حالت خوبه و سرپا شدی؟! با لبخند گفتم : از صدقه سر شماست ننه ملوک خانم !!! ننه ملوک لبخند مرده ای زد و گفت : بی بی خاتون ، خیر باشه شال و کلاه سر کردی ؟! بی بی سرش رو پایین انداخت و گفت: زحمت بسه دیگه انشاالله که عمری باشه و این محبتت رو جبران کنم !!! ننه ملوک رو به من کرد و گفت : بر و بر وایستی ما رو نگاه میکنی ، این سینی رو از دستم بگیر ، دستم برید!! زود سینی رو از دست ننه ملوک گرفتم و روی کرسی گذاشتم . ننه ملوک به بی بی گفت حالا اون بقچه ها رو بزار زمین و بیا یه صبحونه ای بخوریم، بعد با هم حرف میزنیم . بی بی با تعجب به من نگاه کرد و به سمت کرسی اومد . بعد از صبحونه ظرفها رو برداشتم تا ببرم که ننه ملوک اجازه نداد و گفت : بشین کارتون دارم ! ننه ملوک رو به بی کرد و گفت : من نمیخوام براتون تصمیم بگیرم و این حرفا اما خودت داری میبینی الان همه جا برف و سرماست . اگه صلاح میبینی میتونید تا بهار کنار من بمونید ، همون طور که میدونید من تنها زندگی می کنم و اگه نخواستین با من تو یه اتاق باشین، اتاق اضافی دارم که بهتون بدم. بی بی که با تعجب به حرفهای ننه ملوک گوش میکرد ، گفت : اما ننه ملوک ، خان و خانم بزرگ ما رو از این ده بیرون کردن اگه ما اینجا بمونیم برای شما دردسر میشه !! ننه ملوک ادامه داد : کسی قرار نیست خبردار بشه که شما تو خونه ی من هستین.
🟢12 محصول طبیعی و ارگانیک برای جوان سازی پوست: ✔گوجه فرنگی ✔سیب زمینی ✔لیمو ✔آلوورا ✔خیار ✔جوش شیرین ✔عسل ✔روغن نارگیل ✔روغن زیتون ✔ویتامین E ✔روغن نسترن @delkade_matn
دکتر انوشه چقدر قشنگ میگه برای رسیدن به آرامش کافیه به خودت قول بدی🤛🏼🤜🏼: -قول بده نزاری آدمی که لیاقت نداره، ارامشتو بهم بریزه. -قول بده اولویت زندگی خودت باشی؛ اول به خودت کمک کنی بعد اگر تونستی به بقیه کمک کنی. -قول بده بخاطر احترام به خودت، از همه‌ی خاطراتی که بهت آسیب زدن بگذری. -قول بده از این به بعد هرکسی هر چیزی گفت و هر کاری کرد، نتونه روت تأثیر منفی بزاره. -قول بده از این به بعد بیشتر از توانت، برای کسی تلاش نکنی؛خوبی زیاد تبدیل به وظیفه میشه.👌 @delkade_matn
یه خانوم عاقل ودانا خانومیه که با رفتارای درست و با اعتماد به نفسش باعث میشه که شوهرش هیچ وقت فکر اینکه یکی بهتر از اون میتونه داشته باشه یا فکر اینکه اونو از دست بده توی ذهنش نیاد،اگه یه زن واقعا خودشو بهترین واسه شوهرش بدونه و واقعا هم همینطور باشه و واسه ارامش زندگیش تلاش کنه بایدمطمئن باشه این حسو به همسرش هم انتقال میده،دیدین بعضی زنا همش انگار منتظر خیانت از طرف شوهرشون هستن و... اینا یعنی خودشون هم خودشونو قبول ندارن دیگه چه برسه به شوهرشون!!! پس لطفا ازین دسته نباشید @delkade_matn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕 آنچه مردان در بارداری همسرشان باید بدانند! 🔹تغذیه مادر یا اصطلاحا ویار! 🔹 حضور شوهر و آرامش خانم‌ها 🔹 حمایت‌های روحی و معنوی خانم دربارداری @delkade_matn
❌جملاتی که را سرد و غیر صمیمی می کند😒☹️ کم اهمیت جلوه دادن احساستش مثل: 🔸آرام باش 🔹سخت نگیر 🔸دوباره داری جوش میاری 🔹احساساتی شدی 🔸به اعصابت باش جملاتی برای از صحبت کردن مثل: 🔸دوباره شروع کردی 🔹چقدر دیگه میخوای ادامه بدی 🔸دوست ندارم درباره آن صحبت کنم جملاتی برای توقف حرف زدن مثل: 🔸حق با توست 🔹من اشتباه کردم حالا راضی شدی؟ 🔸فراموشش کن 🔹متاسفم که چنین داری فرار از تعهد و پایبندی مثل: 🔸یه کاریش میکنیم 🔹من هم همینطور جملاتی که مثل پتک هستند مثل: 🔸داری مثل مادرت میشی؟ 🔹کاری میکنی ازهم جدا بشیم 🔸خیلی لاغرشدی!خیلی چاق شدی! 🔹نیاز به نفس کشیدن دارم زدنتان_باش @delkade_matn
به گمانم بزرگترین دارایی ِ زندگی ِ آدمیزاد، همین انسانهای اطرافش، همین کسانی که برایت پیغام می گذارند که اعلام می کنند حواس شان به تو هست همین کسانی که با دو سه خط پیغام نشان می دهند چقدر دل شان پی ِ تو، دل ِ تو و درد ِ توست... که چقدر خوب تو را می خوانند همین افرادی که پیگیرند...که نباشی دلگیرند... همین آدم هایی که دلتنگ ات می شوند و بی مقدمه برایت می نویسند وقت هایی دو سه خط شعر می فرستند که بدانی خودت... وجودت... خوب بودن حال و احوالت برای کسی مهم است... آدمیزاد چه دلخوش می شود گاهی، با همین دو سه خط نوشته...دو سه خط پیغام، از کسی حتی آن سر ِ دنیا... حس ِ شیرینی ست که بدانی بودن ات برای کسی اهمیت دارد، نبودن ات کسی را غمگین می کند... وقت هایی هست که می فهمی حتی اگر دلت پُر درد است، باید بخندی و شاد باشی، تا آدم هایی که دوستت دارند را، غمگین نکنی... خواستم بگویم که چقدر این دارایی های زندگی ام، این انسانها، برایم پُر ارزش ند... که چقدر خوب است داریمشان. @delkade_matn
❤️🍃❤️ 📳 اگر بین همسر و فرزندتان مشکلی پیش آمد 🔖 هرگز❌❌❌ در دعوای انها دخالت نکنید که دخالت در دعوای دیگران سبب کینه شدید انها از هم و کینه انها نسبت به شما می شود 🔖 حتی اگی حق با یکی از انها باشد چرا زن باید خودش را بی ارزش و پست کند که اگر چنین کند هر بی احترامی به زن تقصیر خودش است مگر شما موجود پست و بی ارزشی هستید که در دعوای دیگران دخالت کنید⁉️⁉️ ‌‌‌ ‌ @delkade_matn
🌸🪴🌸🪴🌸🪴 🔴 💠 مردی از خانه‌اش راضی نبود، نزد دوستش در بنگاه املاک رفت و از او خواست کمکش کند تا خانه را بفروشد. دوستش برای بازدید به خانه‌اش آمد و بر اساس مشاهداتش، یک آگهی فروش نوشت و آنرا برای صاحبخانه خواند. متن آگهی این بود: 👇 💠 خانه‌ای زیبا که در باغی بزرگ و آرام قرار دارد، تراس بزرگ مشرف به کوهستان دارد، دارای اتاق‌های دلباز و پذیرایی و ناهار خوری وسیع، کاملاً دلخواه برای خانواده‌های پرجمعیت، دارای نور کافی، نزدیک به بازار و ... 💠 صاحب‌خانه به دوستش گفت: دوباره بخوان!  دوستش متن آگهی را دوباره خواند. صاحب‌خانه گفت: آقا این خانه دیگر‌ فروشی نیست!!! دوستش علت را پرسید، آن مرد گفت: در تمام مدت عمرم می‌خواستم جایی مثل این خانه که تعریف کردی داشته باشم، ولی تا وقتی که تو آگهی را نخوانده بودی نمی‌دانستم که چنین جایی دارم. 💠 خیلی وقت‌ها نعمت‌هایی را که در اختیار داریم نمی‌بینیم چون به بودن با آنها عادت کرده‌ایم، مثل سلامتی، مثل نفس کشیدن، مثل محبّت دیدن، مثل پدر، مادر، خواهر و برادر، فرزند، دوستان و همسر خوب و خیلی چیزهای دیگر که به آنها عادت کرده‌ایم و چشمانمان برای دیدنشان توقّف نمی‌کند. قدر داشته‌های خود را بدانیم ⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣‌‌‌ ‌ @delkade_matn
اگر فرزندتان را دوست دارید؛ به همسرتان احترام بگذارید! و ؛ چه در خفا و چه آشکارا باید به هم عشق بورزند و به همدیگر احترام بگذارند. شما خواسته یا ناخواسته، الگوی فرزندتان هستید. او از رفتار و گفتار شما می‌آموزد که چطور با جنس موافق و مخالفش رفتار کند. 🔖این بابات همیشه جورابهاش اینجا ریخته!! 🔖این مامانت همیشه دیر می‌کنه !! با این حرفها: 🔸🔹کودک احساس می‌کند که مقصر است. 🔹🔸همچنین شما با همین حرفهای ساده، جایگاه همسرتان را تخریب کردید. 🔸🔹ذهن کودک درگیر میشود. 🏷اگر با همسرتان مسئله‌ای دارید، بدون حضور کودک با هم صحبت کنید ( نه مقصریابی) و یا برای حل آن به روانشناس یا مشاور مراجعه کنید. و مدام مسائل گذشته را جلوی کودک ورق نزنید و بیان نکنید. 🔸🔹 برای کودک، پدر و مادر دو نیمه بدنش هستند، پس با گله از همسرتان آرامش و شادی او را نگیرید. @delkade_matn
«اصل 10 به 90 چيست؟» لطفاً اين نوشته را با دقت بخوانيد: این اصل می‌گوید، ۱۰ درصد زندگی خارج از کنترل، ولی ۹۰ درصد آن تحت کنترل ماست و خوب یا بد بودن آن به عکس العمل ما مربوط می‌شود. تأخیر ساعت پرواز هواپیما، خراب شدن ماشین یا فوت یکی از نزدیکان‌مان دست ما نیست، ما روی این ۱۰ درصد کنترلی نداریم ولی ۹۰ درصد باقی متفاوت است! با يك مثال توضيح مي‌دهيم: سر میز صبحانه نشسته‌اید که یکدفعه دست دختر کوچکتان به لیوان چای می‌خورد و محتویات آن روی لباس شما می‌ریزد. چیزی که اتفاق افتاده ابداً تحت کنترل شما نبوده است. اما کاری که شما بعد از افتادن این اتفاق می‌کنید همه چیز را مشخص می‌کند؛ شما عصبانی می‌شوید و سر دخترتان داد می‌زنید. او شروع به گریه کردن می‌کند. حالا با خشم، همسرتان را به خاطر گذاشتن لیوان چای روی لبه میز دعوا می‌کنید و با عجله می‌روید بالا و لباستان را عوض می‌کنید و بر می‌گردید پایین. اما می‌بینید دخترتان به خاطر گریه کردن نتوانسته صبحانه‌اش را تمام کند و برای مدرسه رفتن آماده شود. سرویس دخترتان می‌رود! همسرتان باید سریع برود سر کار، شما ماشین را بر می‌دارید تا دخترتان را به مدرسه برسانید. چون عجله دارید جایی که باید با سرعت ۶۰ کیلومتر در ساعت حرکت کنید با سرعت ۹۰ کیلومتر رانندگی می‌کنید. شما بعد از هدر دادن ۳۵ هزار تومان برای جریمه سرعت غیرمجاز با ۱۵ دقیقه تأخیر به مدرسه می‌رسید. دخترتان با عجله بدون خداحافظی به طرف در می‌دود. شما نیز با نیم ساعت تأخیر به محل کارتان می‌رسید، اما می‌بینید کیفتان را فراموش کرده‌اید! روز شما خراب می‌شود و همینطور خراب‌تر. بالاخره با خستگی بر می‌گردید خانه و بدیهی است که جو خانه مثل هر روز نیست و همسر و دخترتان از شما دلخور هستند و هرسه شما روز بدی داشته‌اید. چرا؟ چرا شما روز افتضاحی داشتید؟ الف تقصیر چای بود؟ ب تقصیر دخترتان بود؟ پ تقصیر پلیس بود؟ ت تقصیر خودتان بود؟ جواب قطعاً «ت» است. به خاطر عکس العمل شما هنگام صبحانه خوردن. ریختن چای تقصیر شما نبود اما عکس العمل شما به ریختن چای تنها در همان ۵ ثانیه، روز شما را خراب کرد. تنها با نشان دادن عكس العملي متفاوت به اين اتفاق مي توانست كل روز شما متفاوت باشد. به همين سادگي! @delkade_matn
💕خطرناک ترین جمله من همینم که هستم ! گفته می شود خطرناک ترین جمله این است: «من همینم که هستم.» در این جمله کوتاه می توانیم غرور، لجاجت، خودرایی، خودخواهی، درجا زدن و به تدریج راندن آدم ها از اطراف خود را حس کنیم. اگر من و شما هم به طور غیرمستقیم یا ناخواسته این جمله در ذهن مان نقشی دارد، باید بسیار مراقب باشیم که از دام رکود، سکون و فسیل شدن رهایی یابیم انسان های بزرگ حتی از کودکان هم درس می گیرند. 🔘 اساتید خبره و باتجربه بیشتر از واژه «نمی دانم» استفاده می کنند. دانشمندان توانمند در بسیاری از موارد می گویند: «در تخصص من نیست» و انسان های وارسته بیشتر اوقات سکوت می کنند و می گویند: «نظر شما چیست؟» @delkade_matn
📌مهمترین عوامل بروز اختلافات زناشویی در اوایل ازدواج یکی از موضوعاتی که تازه عروس و دامادها را نگران می‌کند، دعواها و مشاجرات سال‌های اول زندگی مشترک است که آنها را از آرامش دور می‌کند برخی از مشکلات ابتدای ازدواج به این دلایل ایجاد می‌شود: ■ بر سر رفت و آمد با خانواده‌های خود جنگ می‌کنند. ■ تمایل دارند یکدیگر را تغییر دهند. انتظار دارند زندگی مانند داستان‌های عاشقانه کتاب‌ها باشد ■ زندگی خود را با دیگران مقایسه می‌کنند ■ عجله دارند رابطه‌شان بسرعت بهبود یابد و شبیه هم رفتار کنند. ■ در مشاجرات، تحت تاثیر احساسات قرار می‌گیرند و هیجانی برخورد می‌کنند ■ در مورد مسائل ساده و پیش پا افتاده بحث می‌کنند. ■به رابطه همسر خود با خانواده شان حسادت می‌کنند ■ دلتنگ زندگی در خانواده خود می‌شوند. ■ مانند دوران تجرد رفتار می‌کنند و هنوز زندگی مشترک را نپذیرفته‌اند. ■ پس از مشاجره از عذرخواهی استفاده نمی‌کنند ■ زمان کمی را کنار یکدیگر سپری می‌کنند. ■ فرصت خطا برای یکدیگر قائل نمی‌شوند ⁣ ‍‌‌‎‌‎‌‎@delkade_matn
❌هیچ زن و شوهری حق ندارن درباره زندگی زناشویی شون با هیچ کس ، هیچ وقت ، هیچ حرفی بزنن ، هیچ وقت ! 👈برای اینکه این راز همسر شماست. سرّ همسر شماست. زندگی همسر شماست. و شما حق این کار رو ندارید ! 👌مگر اینکه او اجازه بده. آگاه و باخبر باشه، موافق باشه ، از شما بخواد برید صحبت کنید. ( مشاور و روانشناس ) @delkade_matn
🌈✨🌈✨🌈✨ مهم‌ نیست چه چیز به یک زن بدهی، هر چه بدهی آنرا بهتر می‌سازد. نطفه‌ای به او بده فرزندی به تو خواهد. بخشید. خانه‌ای به او بده، از آن کاشانه‌ای خواهد. ساخت. لبخندی به او بده، قلبش را به تو خواهد. بخشید. پس به او عشق بده تا هر دو دنیا را به تو ببخشد! ‌‌‌ ‌ @delkade_matn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستانی در مورد خدا 🤍✨ … خداوند در سوره ضحی آیه ۳ و ۵ بهت قول داده و کلام حق خداوند هیچ وقت باطل نخواهد شد✨این آیه تو روزای سخت زندگیت یادت بمونه 🫂 . . . @delkade_matn