eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
3.8هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‎⊰⃟𖠇🌹࿐ྀུ🌹༅࿇༅═‎┅─ این عشق آتشین زدلم پاڪ نمی شود🌹 مجنون به غیر خانه‌ی لیلا نمی شود🌹 بالای تخت یوسف ڪنعان نوشته‌اند هر یوسفی ڪه یوسف زهرا سلام الله علیها نمی شود🌹 سلام بر منتظران مهدی عجل الله یوسف فاطمه زهرا سلام الله علیه ‌جانم به فدایت مولا🌼🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ارتش رژیم صهیونیستی در حال تخلیه یکی از پایگاه‌های هوایی خود در مناطق جنوبی پس از نزدیک شدن مبارزان گردان‌های قسام به آن. اخبار مقاومت
┄┅─✵💝✵─┅┄ بنام و با توکل به اسم اعظمت میگشاییم دفتر امروزمان را ان شاالله در پایان روز مُهر تایید بندگی زینت دفترمان باشد 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @hedye110
ای که روشن شود از نور تو هر صبح جهان روشنــای دل مــن حضرت خورشـید سـلام 💚🕊 🔸حمیدبیرانوند فرج مولا صلواتـــــــ @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
🪴 🌿﷽🌿 .محبوب جان، بايد بروم دنبال مادرم - :باز دلم گرفت و گفتم .خوب، خودشان خواستند بروند - كجا برود؟ جايي كه ندارد برود. حتما رفته ورامين خانه پسر خاله. يك روز، دو روز، سه روز مهمان مي شوند. - .هميشه كه نمي شود آن جا بماند. بايد بروم بيارمش :ساكت ماندم. در كنارم نشست و گفت ناراحت مي شوي؟ - .وقتي در كنار او بودم از هيچ چيز ناراحت نمي شدم. وقتي كه مهربان بود .نه، چه ناراحتي؟ برو بياورشان - دوباره پاي آن زن به خانه ما باز شد. به خودم مي گفتم، خوب تقصير از خودم بود. نگذاشتم غذاي راحت از گلويشان پايين برود. بي خود بهانه گيري مي كردم. رحيم راست مي گفت، پول پدرم را به رخش كشيدم. راست مي گويد، .مردي گفتند، زني گفتند. او را جلوي مادرش خيلي سبك كردم :ناگهان دلم براي رحيم سوخت. از رفتار خودم شرمنده شدم. همان شب هنگامي كه كنارش دراز كشيده بودم گفتم .رحيم جان، تقصير از من بود. بايد مرا ببخشي - .و او خنديد و دوباره مرا جادو كرد :باز سر برج بود. دايه آمد. مادرشوهرم براي خريد رفته بود. دايه ام تا مرا ديد، گفت مادر، خيلي رنگت پريده. چي شده؟ - .هيچ دايه جان - ديگر به من دروغ نگو. من تو را نشناسم براي لاي جرز خوب هستم. با رحيم آقا حرفت شده؟ - .نه به جان آقا جانم :حالا كه به جان پدرم قسم خورده بودم بايد راستش را مي گفتم خوب، دعوايمان كه شده. ولي مال خيلي وقت پيش است. تو را به خدا به خانم جان نگويي ها! اين آخري ها - .رحيم يك كمي بد اخلاق شده :دايه به اعتراض گفت باز مي گويد به خانم جانم نگو. مگر من عقلم كم شده دختر؟ ولي آخر تو خودت هم تقصير داري. اين چه - ريختي است براي خودت درست كرده اي؟ دستي به سر و زلفت بكش. يكي دو دست لباس براي خودت بخر. تو .هنوز همان لباس هايي را مي پوشي كه از خانه پدرت آورده اي آخر كجا را دارم بروم دايه جان؟ - .مگر بايد جايي بروي؟ شوهرت جوان است. برو رو دارد. براي شوهرت بپوش - :مدتي مرا نصيحت كرد و بعد من موضوع را عوض كردم و پرسيدم تازه چه خبر دايه جان؟ - !خبر خوب - .چه خبري زود بگو .منصور آقا عروسي كرده - :گفتم !هان؟ - :گفت آره، منصور آقا. بپرس با كي؟ - خوب با كي؟ - :باز خاري در سينه ام فرو رفت. مطمئنا منصور را نمي خواستم. پس اگر اين خار از حسد نبود، از چه بود؟ دايه گفت .با دختر آقاي گيتي آرا - اسم گيتي آرا را شنيده بودم. از حسن شهرت و مقام او آگاه بودم. از اين كه انتخاب منصور اين قدر به جا و عالي بوده وا رفتم. كسل شدم. نمي دانم چرا، ولي مشتاق بودم كه همسر او نامتناسب و ناشايست از آب در آيد. به زور، :براي اين كه دايه متوجه حالم نشود، گفتم آهان، همان كه باغشان ديوار به ديوار باغ عموجان است؟ همان كه اديب و شاعر خوش ذوقي است؟ - بعله ... آقا جانت مي گويند نصف خانه اش پر از كتاب است. مي گويند مرد وارسته اي است. آدم شريفي است. .خدا مي داند چه قدر براي او احترام قائل هستند :با نخوت و بي اعتنايي گفتم .خوب، اين كه از فضل و كمال پدرش. از خود دختر هم چيزي بگو. اين ها كه نشد حسن دختر - حسد دست از گريبانم برنمي داشت. مي خواستم گيتي آرا را بكوبم تا دلم خنك شود، نمي شد. هر چه دنبال عيب و بهانه اي مي گشتم، پيدا نمي كردم. گيتي آرا مردي دانشمند محترم بود. در اين كه شكي نبود. از آن جا كه همسرش نيز از شازده ها بود و شازده ها معمولا خوشگل و خوش بر و رو بودند، بايد منصور هم صاحب همسري زيبا شده .باشد. ديگر شكي برايم باقي نمانده بود كه حسادت مي كنم البته چشمم به دنبال منصور نبود ولي نمي دانم چرا در گوشه اي از دلم اميد داشتم كه او عاقبت به خير نشود. كه هميشه چشمش به دنبال من باشد. كه حسرت مرا بكشد. كه از من سعادتمند تر نشود. دلم مالش مي رفت. به خود مي گفتم چه انتظاري داشتي؟ دلت مي خواست منصور تا آخر عمر بنشيند و به خاطر از دست دادن تو آبغوره :بگيرد؟ بله، مثل اين كه ته دلم واقعا همين را مي خواستم. دايه افزود .والله، من كه سرم نمي شود ولي مي گويند دختره هم خيلي عالم است. مثل اين كه شعر هم مي گويد - :مي دانستم كه خود منصور نيز اهل ذوق است، تار زدن او را ديده بودم. گفتم .پس البد منصور با دمش گردو مي شكند - .نه بابا، اين خبرها هم نيست - :پرسيدم تو عروس را ديده اي؟ خوشگل است؟ - خوشگل كه چه عرض كنم، ولي مي گويند خانم نازنيني است. مي گويند پدرش همه همتش را صرف تعليم و - تربيت او كرده است. مي گويند با همه اين كه دختر است، از فضل و هنر از برادرهايش سر است. مي گويند پدرش وصيت كرده كه بعد از خودش كتابخانه اش را به او بدهند. گفته پسر و دختر ندارد. اگر دختر عزيزتر از پسرهايم نباشد، كمتر از آن ها هم نيست. اين كه يك دختر يك طرف و خواهر و برادرهايش طرف ديگر. من فقط يك دفعه .او را ديدم. روز
پاتختي اش بود. رويش را سفت و محكم گرفته بود. فقط چشم و ابرويش را بيرون گذاشته بود :با هيجان پرسيدم چه طور بود؟ بد نبود. چشم و ابروي شازده اي است ديگر. مي گويند مادربزرگ پدريش از اهالي گرجستان بوده. گرجي ها - .هم كه ديگر خوشگليشان معروف است. رنگ چشم هايش انگار به سبزي مي زد 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدیه به حبیب و حبیبه خداوند حضرت رسول اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) و حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها و سلامتی و فرج پاره تنشان حضرت صاحب الامر و الزمان عج eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 ○●○●○
❌ امام خامنه ای :قضیه فلسطین کلید رمزآلود گشوده شدن درهای فرج به روی امت اسلام است... eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 ○●○●○
💠اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود و بیت المقدس مال مسلمین و قبله اول مسلمین است. 📅 امام خمینی(ره) | ۱۷ شهریور ۱۳۶۱ انتقام هفتاد سال قتلُ عام انتقام هفتاد سال تجاوز انتقام هفتاد سال برده داری انتقام هفتاد سال تحقیر انتقام هفتاد سال شرمساری انتقام هفتاد سال داغدار بودن🔥 eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 ○●○●○
امام خمینی ره اکنون یهود مهاجر به فلسطین با یهود در سایر کشورها فرق دارد. مهاجران یهودی در فلسطین با هر خصوصیتی اعم از مسلح و غیر مسلح و دولتی و غیر دولتی همگی غاصب و دشمن هستند. eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 ○●○●○
📿 ذکر هنگام انتقال از این عالم 📿 📌 انسان باید عادت به ذکری داشته باشد که در مواقع حساس مرگ و انتقال از این عالم بتواند طبق عادت همیشگی آن ذکر را بگوید .👌 🍃آیت الله کوهستانی🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 ○●○●○
غم و شادی ۸_1.m4a
11.74M
وشادی 💫 قسمت (هشتم ) حمله شیطان🍂 حاجیه خانم رستمی فر @delneveshte_hadis110
1_898400391.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍 ❤️ با صدای استاد : 👤فرهمند 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 @delneveshte_hadis110 <====🍃🦋💖🦋🍃====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸 بــِســْم اللــّهِ الـرَّحـْمـَن الـرَّحـيم🍃🌸 پناه بر تو که بی واژه مرا میشنوی... پناه بر تو که لالی و گنگی دلم را معنی تویی. پناه بر تو ز عالم زِ خویش خسته ی خود.. @hedye110
امام زمان عج الله: هر یک از شما باید کاری کند که با آن به محبت ما نزدیک شود.   @hedye110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به امام حسن مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🦋 يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، يَا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الشَّهِيدُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ، اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
🪴 🌿﷽🌿 :دوباره بي حوصله شدم. پرسيدم اسمش چيست؟ - .نيمتاج - :دايه صدايش را پايين آورد و انگار از موضوع محرمانه اي صحبت مي كند آهسته افزود ولي مي گويند دو سه سالي از منصور آقا بزرگ تر است. پير دختر بوده. نزديك سي و سه چهار سال سن دارد. - از اول با منصور آقا شرط كرده، گفته من اهل برو و بيا و مهماني رفتن نيستم. ولي مانع شما هم نمي شوم. شما خودتان تنها برويد. گفته من آزاد، شما آزاد. من دوست دارم شب و روزم به عبادت و خانه داري بگذرد. شما هم .برويد پي كار خودتان. هر كار كه دوست داريد :با لحني كه نيمي شوخي و نيمي ريشخند و تمسخر بود گفتم .چرا؟ شايد عارش مي آيد به هر جا برود. شايد خيلي جا سنگين است - :دايه دست خود را به علامت تمسخر تكان داد و لبخند زنان گفت نه بابا، تو هم باور كردي؟ مهماني نرفتن فاطي از بي تنباني است. دختره آبله رو است. مي خواهد كسي صورتش - .را نبيند با شگفتي دريافتم كه قند توي دلم آب مي شود. چه ذات جلبي دارم! پس منصور هم چندان عاقبت به خير نشده. بي دليل خوشحال شدم. مثل اين كه كسي در دلم مرتب مي گفت حقش همين بود. ولي به روي خودم نمي آوردم. حالا كه حقيقت را فهميده بودم، حالا كه ته و توي قضيه را در آورده بودم، حالا كه دنيا به كام من شده بود، دلم براي .منصور مي سوخت « اي بيچاره! پس چرا منصور او را گرفته؟ يك دختر پير آبله رو را؟ » عمه جانت كه مي گويند براي پول. ولي من باور نمي كنم. وضعشان بد نيست ولي آن خبرها هم نيست كه چشم :جواني مثل منصور را كور كند. مي گويند يك بار يكي از زن هاي بد زبان فاميل خودشان به طعنه به دختره گفته وقتي كه من ته ديگ عدس پلو را مي بينم ياد تو مي افتم. پدرش به جاي او جواب داده و گفته: دختر من در » عوض جمال آن قدر كمال دارد كه صورتش در چشم اهل فضل از قلم چيني صاف تر باشد. اي برادر سيرت نيكو « .بيار و همين هم شده. منصور يك خانم مي گويد و صد تا از دهانش مي ريزد. چنان با عزت و احترامي به او مي گذارد - .كه بيا و ببين :پرسيدم عمو جان چه نظري دارد؟ - .عمو جانت از بس منصور آقا را دوست دارند هر چه را او بگويد، قبول مي كنند - :گفتم بد نشد دايه جان. دلم مي خواهد ببينم زن عمو كه پشت سر همه لغز مي خواند، براي عروسي كه آورده چه بهانه - اي دارد؟ هيچ. كي جرئت دارد بگويد بالاي چشمش ابروست؟ شيره و شيردان همه را مي كشد بيرون. روز پاتختي آن قدر - به مادر عروس و به خود نيمتاج، شازه ده خانم و شازده خانم كرد كه همه ذله شدند. آخر خود دختر برگشت و :گفت « .خانم، مادر من شازده است، من كه نيستم! من زن آقا منصور هستم. شما همان اسم مرا صدا كنيد » .پس زن بدي نيست - نه والله. من كه گفتم، همه خيلي تعريفش را مي كنند. مي گويند واقعا خانم است! اصالت دارد. نه اين كه فك و - فاميلش بگويندها! از غريبه ها بگير تا نوكر و كلفت همه دوستش دارند. مي گويند وقتي مي خواسته با خودش كلفتي، چيزي به خانه شوهرش ببرد آدم هايشان با هم دعوا داشته اند. هر كدام مي گفته اند من بايد با خانم بروم. :مي گويند بس كه خوب است. عموجانتان باغ شميران را به اسم منصور كرده. دختر هم به آقا منصور گفته شما يك ساختمان براي من توي همين باغ شميران درست بكنيد، من همان جا زندگي مي كنم. هر چه منصور آقا » گفته: آخر دور است، زمستان ها سرد است. گفته نه. من كه اهل رفت و آمد نيستم. اگر شما راحتي مرا مي خواهيد، « .بگذاريد همان جا باشم. منصور آقا هم گفته: اي به چشم 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>