eitaa logo
قرآن و حدیث در زندگی - احیاء
1.4هزار دنبال‌کننده
167 عکس
52 ویدیو
71 فایل
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ بازخورد دادن نسبت به پیام‌های کانال: @masoudi_admin ارتباط با احمد میرزایی: 📧 @chmail.ir" rel="nofollow" target="_blank">ahmadmy1370@chmail.ir ۰۹۱۵۶۴۹۲۳۳۷ از طریق پیام‌رسان ایتا(در بازه دو هفته ان شاء الله پاسخ داده خواهد شد) سایت دین‌شناسی احیاء: 🌐www.dinshenasi.com
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ ویژگی اول دنیا: هر لحظه در حال گذر و زوال و نابودی 📜 فَإِنَّ الدُّنْيَا رَنِقٌ مَشْرَبُهَا: پس همانا دنیا آبشخوری کدر و ناصاف است 📜 رَدِغٌ مَشْرَعُهَا: شریعه(محل برداشتن آب از چشمه)اش پر از گِل(در نتیجه آلوده و لغزنده) است 📜 يُونِقُ مَنْظَرُهَا وَ يُوبِقُ مَخْبَرُهَا: جلوه و ظاهرش انسان را به عُجب می‌آورد(زیبا و فریبنده است) و تجربه کردنش انسان را هلاک می‌کند. 📜 غُرُورٌ حَائِلٌ وَ ضَوْءٌ آفِلٌ وَ ظِلٌّ زَائِلٌ وَ سِنَادٌ مَائِلٌ: فریبی گذرنده و نوری پنهان‌شونده و تکیه‌گاهی رو به افتادن است 📜 حَتَّى إِذَا أَنِسَ نَافِرُهَا وَ اطْمَأَنَّ نَاكِرُهَا: تا اینکه درست در زمانی که کسی که فرارکننده از آن بود با آن مأنوس شود و کسی که به آن بدبین بود(منکر آن بود و آن را بد می‌پنداشت) به آن اطمینان پیدا کرد... 📜 قَمَصَتْ بِأَرْجُلِهَا وَ قَنَصَتْ بِأَحْبُلِهَا وَ أَقْصَدَتْ بِأَسْهُمِهَا: ... پس به ناگاه (همچون اسب سرکش) دو پایش را از زمین بلند می‌کند(رم می‌کند) و (مانند شکارچی) او را با دام‌هایش صید می‌کند و با تیرهایش می‌کشد! 📜 وَ أَعْلَقَتِ الْمَرْءَ أَوْهَاقَ الْمَنِيَّةِ قَائِدَةً لَهُ إِلَى ضَنْكِ الْمَضْجَعِ وَ وَحْشَةِ الْمَرْجِعِ وَ مُعَايَنَةِ الْمَحَلِّ وَ ثَوَابِ الْعَمَلِ: و به گردنش طناب‌های مرگ را می‌بندد در حالی که او را به سوی تنگی قبر و وحشت بازگشت‌گاه و مشاهده‌ی محل(قیامت) و ثواب عمل می‌کشاند! 📜 وَ كَذَلِكَ الْخَلَفُ بِعَقْبِ السَّلَفِ: و به همین صورت آیندگان گذشتگان را پشت سر خود می‌گذارند(و همین داستان برایشان تکرار می‌شود) 📜 لَا تُقْلِعُ الْمَنِيَّةُ اخْتِرَاماً وَ لَا يَرْعَوِي الْبَاقُونَ اجْتِرَاماً: نه مرگ دست از کشتن ناگهانی آن‌ها بر می‌دارد و نه باقی‌ماندگان از جرم و گناه خویش دست می‌کشند. 📜 يَحْتَذُونَ مِثَالًا وَ يَمْضُونَ أَرْسَالًا إِلَى غَايَةِ الِانْتِهَاءِ وَ صَيُّورِ الْفَنَاء: تبعیت می‌کنند به مانند (گذشتگان خویش) و گروه گروه پس از دیگری به سوی غایت نهایی و نابودی می‌گذرند. 📙نهج البلاغه(صبحی صالح)، بخشی از خطبه‌ی غراء(۸۳) ،ص ۱۰۸ 🖋پ.ن: در این خطبه حضرت، داستان زندگی ما انسان‌ها را بیان می‌کنند که با تمام ذوق و شوق به دنیا دل می‌بندیم و درست زمانی که احساس امنیت می‌کنیم، به ناگاه مرگ فرا می‌رسد و همه‌ی داشته‌های خود را باید دمِ درِ قبر بگذاریم و با کفنی یا حتی بدون کفنی، به خانه دو متری جدید خویش وارد شویم. جالب اینکه این داستان را قرن‌ها مشاهده کردیم و روزانه در اطرافیان خود می‌بینیم ولی گویا مرگ برای ما نیست. دلبسته‌ی چیزی می‌شویم که گذراست و در حالی که به آن تکیه کرده‌ایم از دستش خواهیم داد. @mirzaei_ehya
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ ویژگی اول دنیا: هر لحظه در حال گذر و زوال و نابودی 📜 أَلَا وَ إِنَّ هَذِهِ الدُّنْيَا الَّتِي أَصْبَحْتُمْ تَتَمَنَّوْنَهَا وَ تَرْغَبُونَ فِيهَا وَ أَصْبَحَتْ تُغْضِبُكُمْ وَ تُرْضِيكُمْ لَيْسَتْ بِدَارِكُمْ وَ لَا مَنْزِلِكُمُ الَّذِي خُلِقْتُمْ لَهُ وَ لَا الَّذِي دُعِيتُمْ إِلَيْهِ: آگاه باشید که این دنیایی که شما صبح می‌کنید در حالی که آن را آرزو می‌کنید و در آن رغبت می‌کنید در حالی که دنیا صبح می‌کند در حالی که شما را عصبانی و راضی می‌کند، خانه‌ی شما نیست و منزلگاهی که برای آن خلق شده‌اید نیست و نه آن چیزی است که به سوی آن دعوت شده‌اید. 📜 أَلَا وَ إِنَّهَا لَيْسَتْ بِبَاقِيَةٍ لَكُمْ وَ لَا تَبْقَوْنَ عَلَيْهَا: آگاه باشید که (دنیا) برای شما باقی نمی‌ماند و شما هم بر آن باقی نمی‌مانید! 📜 وَ هِيَ وَ إِنْ غَرَّتْكُمْ مِنْهَا فَقَدْ حَذَّرَتْكُمْ شَرَّهَا فَدَعُوا غُرُورَهَا لِتَحْذِيرِهَا وَ أَطْمَاعَهَا لِتَخْوِيفِهَا: و دنیا اگرچه شما را گول زده است ولی به تحقیق شما را از شر خود نیز بر حذر داشته است، پس غرور و فریبندگی آن را رها کنید به خاطر ترساندن‌هایش و طمع‌هایش را رها کنید به خاطر ترساندنش. 📜 وَ سَابِقُوا فِيهَا إِلَى الدَّارِ الَّتِي دُعِيتُمْ إِلَيْهَا وَ انْصَرِفُوا بِقُلُوبِكُمْ عَنْهَا: و پیشی بگیرید به سوی آن خانه‌ای که به سوی آن فراخوانده شده‌اید و دل‌هایتان را به سوی آن سرا، بگردانید.(قلب‌هایتان را متوجه آخرت کنید و از دنیا رو بگردانید) 📜 وَ لَا يَخِنَّنَّ أَحَدُكُمْ خَنِينَ الْأَمَةِ عَلَى مَا زُوِيَ عَنْهُ مِنْهَا: هیچ یک از شما نباید به خاطر چیزی که از دنیا که از او گرفته شده است مانند کنیزکان گریه کند! 📜 وَ اسْتَتِمُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ‏ وَ الْمُحَافَظَةِ عَلَى مَا اسْتَحْفَظَكُمْ مِنْ كِتَابِهِ: تتمیم نعمت خدا بر خود را با صبر بر طاعت خدا و محافظت بر آنچه که خدا در کتابش از شما طلب مراقب بر آن را کرده است، طلب کنید. 📜 أَلَا وَ إِنَّهُ لَا يَضُرُّكُمْ تَضْيِيعُ شَيْ‏ءٍ مِنْ دُنْيَاكُمْ بَعْدَ حِفْظِكُمْ قَائِمَةَ دِينِكُمْ: آگاه باشید که (اگر) به خاطر حفظ دین خودتان چیزی از دنیایتان ضایع کنید، چنین کاری به شما ضرر نمی‌زند. 📜 أَلَا وَ إِنَّهُ لَا يَنْفَعُكُمْ بَعْدَ تَضْيِيعِ دِينِكُمْ شَيْ‏ءٌ حَافَظْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَمْرِ دُنْيَاكُمْ: آگاه باشید که (اگر) به خاطر حفظ دنیایتان، چیزی از دینتان را ضایع کنید، چنین کاری به شما سودی نمی‌رساند. 📜 أَخَذَ اللَّهُ بِقُلُوبِنَا وَ قُلُوبِكُمْ إِلَى الْحَقِّ وَ أَلْهَمَنَا وَ إِيَّاكُمُ الصَّبْر: خدا قلب‌های ما و قلب‌های شما را به سوی حق بگرداند و به ما و شما صبر الهام کند. 🖋پ.ن ۱: حضرت در این بیان به مسأله‌ی مهمی تذکر می‌دهند که اگرچه عیان و آشکار است ولی متأسفانه معمولا در بزنگاه امتحان، افراد شکست می‌خورند! دنیا ۷۰ _ ۸۰ سالی باشد و بعد تمام می‌شود! آخرت بی‌نهایت است! اگر کسی به خاطر سودی چند روزه، بی‌نهایت را از دست بدهد، جاهل است! ولی معمولا افراد این اشتباه را مرتکب می‌شوند. به خاطر سادگی چند روزه، آخرتی نامتناهی را رها می‌کنند! حضرت می‌فرماید اگر دنیا گول‌زننده و فریبنده است، از سوی دیگر نشانه‌های آشکاری در آن هست که سبب می‌شود انسان عاقل بفهمد که نباید به آن دل ببندد! مگر در این دنیا ندیدیم کسانی را که در اوج لذت، از همه‌ی لذت‌ها محروم شده‌اند! مگر ندیدیم کسانی را که خانه ساختند ولی خود در آن ساکن نشدند! پس چرا یک‌سره به فکر ساختن دنیای خود هستیم و نه آخرت خود؟! معمولا اگر ببینند، کسی برای سود بیش‌تر اخروی، دنیایش کمی تحت شعاع قرار گرفته است، معمولا او را سرزنش می‌کنند! خودشان که نمی‌خواهند از دنیایشان هزینه کنند، دیگران را هم به راه خود دعوت می‌کنند! افسوس... خواهشی که دارم، این مسائل را به گناهان بزرگ تطبیق نکنید. اول از همه خود من و بعد همه‌ی شما عزیزان، در زندگیمان، پر است از این آخرت‌فروشی‌ها! فقط کافی است کمی تأمل کنیم. 🖋پ.ن ۲: برخی از قسمت‌ها برای روان‌تر شدن فهم فارسی عبارت، از ترجمه‌ی دقیق خودداری کردیم. @mirzaei_ehya
دفترچه راهنمای سفینه ملکوتی انسان-نسخه 6.pdf
1.65M
بسم الله الرحمن الرحیم 🖋 این نسخه از دفترچه راهنمای سفینه‌ی ملکوتی انسان با نسخه‌های قبلی تفاوت‌های چشمگیری دارد خصوصا در انتهای نوشتار. 📚 برخی از اصلاحات نسخه‌ی اخیر: ۱. اصلاح عمده‌ی غلط‌های نگارشی. ۲. شرح بیش‌تر و دقیق‌تر زندگی اسمائی ۳. اضافه شدن بحث دعا ۴. راهکار عملیاتی برای تهیه‌ی فهرست عمل به دانسته‌ها ۵. اصلاح غلط‌های محتوایی جزئی در بحث رجاء و ... پی‌نوشت: ان شاء الله در نسخه‌ی ۷، انتهای نوشتار بخشی که در آن دعاهایی زیبا از اهل بیت علیهم السلام جمع شده باشد، اضافه خواهد شد. فعلا در جمع آوری ادعیه هستم. در ضمن در حال تنظیم نوشتاری داستانی هستم که ایده‌ی همین نوشتار در قالب یک داستان جذاب بیان شود. التماس دعای بسیار دارم @mirzaei_ehya
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ ویژگی دوم دنیا: زود گذری دنیا 📜 وَ أُوصِيكُمْ بِذِكْرِ الْمَوْتِ وَ إِقْلَالِ الْغَفْلَةِ عَنْهُ: شما را به یاد مرگ و کمی غفلت از آن توصیه می‌کنم 📜 وَ كَيْفَ غَفْلَتُكُمْ عَمَّا لَيْسَ يُغْفِلُكُمْ وَ طَمَعُكُمْ فِيمَنْ لَيْسَ يُمْهِلُكُمْ: و چگونه است غفلت شما از آنچه که از شما غافل نمی‌شود! و چگونه است طمع شما در چیزی که به شما مهلت نمی‌دهد؟! 📜 فَكَفَى وَاعِظاً بِمَوْتَى عَايَنْتُمُوهُمْ حُمِلُوا إِلَى قُبُورِهِمْ غَيْرَ رَاكِبينَ وَ أُنْزِلُوا فِيهَا غَيْرَ نَازِلِينَ: پس مردگانی که مشاهده شان می‌کنید برای موعظه‌ی شما کافی است! به سوی قبرهایشان حمل شدند در حالی که سواره(به سوی قبر) نبودند! و نازل شدند در آن قبرها در حالی که نزول کننده(به سوی آن قبرها) نبودند!(یعنی آن‌ها داشتند مسیر عادی زندگی خودشان را طی می‌کردند که ناگهان مرگ آمد و مسیر آن‌ها را به سوی قبر تغییر داد) 📜 فَكَأَنَّهُمْ [كَأَنَّهُمْ‏] لَمْ يَكُونُوا لِلدُّنْيَا عُمَّاراً وَ كَأَنَّ الْآخِرَةَ لَمْ تَزَلْ لَهُمْ دَاراً: پس گویا که آن‌ها هرگز ساکن(و آباد کننده) دنیا نبودند و گویا که آخرت همواره سرای آن ها بوده است!(یعنی الآن که مرده‌اند وقتی نگاه می‌کنیم، گویا هیچ گاه در دنیا نبوده‌اند! تقریبا هیچ اثری از آن‌ها نیست. مردم بدون آن‌ها دارند زندگیشان را می‌کنند!) 📜 أَوْحَشُوا مَا كَانُوا يُوطِنُونَ وَ أَوْطَنُوا مَا كَانُوا يُوحِشُونَ وَ اشْتَغَلُوا بِمَا فَارَقُوا وَ أَضَاعُوا مَا إِلَيْهِ انْتَقَلُوا: وحشت داشتند از آنچه که آن را به عنوان وطن خود برگزدند و (سرانجام) سکنی گزیدند در آنچه که از آن می‌ترسیدند! مشغول چیزی شدند که از آن جدا شدند و ضایع کردند آنچه که به سوی آن منتقل شدند! 📜 لَا عَنْ قَبِيحٍ يَسْتَطِيعُونَ انْتِقَالًا وَ لَا فِي حَسَنٍ يَسْتَطِيعُونَ ازْدِيَاداً: (الآن که مرده‌اند) نه از ناخوشی می‌توانند منتقل شوند و نه می‌توانند خوبی و نیکی و خوشی را بیافزایند. 📜 أَنِسُوا بِالدُّنْيَا فَغَرَّتْهُمْ وَ وَثِقُوا بِهَا فَصَرَعَتْهُمْ‏: به دنیا انیس شدند پس آن‌ها را فریفت به آن اطمینان پیدا کردند پس آن‌ها را زمین زد! 📜 فَسَابِقُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ إِلَى مَنَازِلِكُمُ الَّتِي أُمِرْتُمْ أَنْ تَعْمُرُوهَا وَ الَّتِي رَغِبْتُمْ فِيهَا وَ دُعِيتُمْ إِلَيْهَا: پس پیشی بگیرید -خدا شما را رحمت کند- به سوی منازلی که به آباد کردن آن امر شده‌اید و آن منازلی که در آن رغبت کردید و به سوی آن دعوت شده‌اید. 📜 وَ اسْتَتِمُّوا نِعَمَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ عَلَى طَاعَتِهِ وَ الْمُجَانَبَةِ لِمَعْصِيَتِهِ: و تمام و کامل شدن نعمت‌های الله را با صبر با طاعت او و دوری از معصیت او، بجویید(بطلبید). 📜 فَإِنَّ غَداً مِنَ الْيَوْمِ قَرِيبٌ مَا أَسْرَعَ السَّاعَاتِ فِي الْيَوْمِ وَ أَسْرَعَ الْأَيَّامَ فِي الشَّهْرِ وَ أَسْرَعَ الشُّهُورَ فِي السَّنَةِ وَ أَسْرَعَ السِّنِينَ فِي الْعُمُر: زیرا که فردا به امروز نزدیک است! چه سریع می‌گذرد ساعات یک روز! و روزهای یک ماه چه سریع می‌گذرد! و روزهای ماه در یک سال چه سریع می‌گذرد! و سال‌ها در عمر چه سریع می‌گذرد! (پس مرگ خیلی نزدیک است و دنیا خیلی زود می‌گذرد.) @mirzaei_ehya
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ نگاهی متفاوت به خانواده‌ی مهدوی (۷ جلسه مجموعا ۲۹۱ دقیقه) در مورد خانواده و جایگاه آن در اسلام و نگاه صحیح به آن، خیلی صحبت‌ها شده است ولی احساس می‌کردم که برخی از مباحث اساسی وجود دارد که کم‌تر مورد توجه قرار می‌گیرد و حتی مشاورانی که رویکرد اسلامی دارند نیز، چندان به آن مباحث نمی‌پردازند در حالی که بسیار کاربردی و مهم و اساسی هستند… بر همین اساس تصمیم گرفتم که در مورد این موضوع برای جمعی دانشجویی که مخاطب این صحبت‌ها بودند و نیاز اصلی آن‌ها به این حوزه‌ها مربوط بود، تحت عنوان بالا مطالبی را بیان کنم. 🎙جلسه‌ی اول (حدود ۳۸ دقیقه): چیستی و معیار خانواده‌ی مهدوی 🖇 پیوست صوت اول: 🔹️https://www.dinshenasi.com/5951/%D9%81%D9%87%D9%85-%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D8%AD-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B0%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%B2%D9%86/ 🔹️ https://www.dinshenasi.com/6745/دفترچه-راهنمای-سفینه-ملکوتی-انسان/ 🎙جلسه‌ی دوم (حدود ۴۰ دقیقه): معیار انتخاب همسر و تشکیل زندگی – نیاز مؤمنانه در تشکیل خانواده 🎙جلسه‌ی سوم (حدود ۳۷ دقیقه): معیار انتخاب همسر و تشکیل زندگی – وظیفه‌محوری و مسأله‌ی معیار انتخاب همسر 🎙جلسه‌ی چهارم (حدود ۴۰ دقیقه): معیار انتخاب همسر و تشکیل زندگی – قوانین هستی و مسأله‌ی معیار انتخاب 🎙جلسه‌ی پنجم (حدود ۴۲ دقیقه): وظیفه‌محوری در بستر خانواده – هزینه‌ها و فوائد وظیفه‌محور عمل کردن یا نکردن 🎙جلسه‌ی ششم (حدود ۵۱ دقیقه): وظیفه‌محوری در بستر خانواده – نقش مادری و خانه‌داری 🖇 پیوست صوت ششم: 🔹️ https://www.aparat.com/v/CXv4f 🔹️ https://www.dinshenasi.com/category/%d8%a7%d8%ae%d8%a8%d8%a7%d8%b1-%d8%aa%d8%a8%d9%84%db%8c%d8%ba%db%8c/%d9%85%d8%af%db%8c%d9%86%d9%87-%d9%81%d8%a7%d8%b6%d9%84%d9%87-%d8%ba%d8%b1%d8%a8/ 🎙جلسه‌ی هفتم (حدود ۴۲ دقیقه): وظیفه‌محوری در بستر خانواده – مغز تربیت فرزند 🖇 پیوست صوت هفتم: 🔹️ https://www.dinshenasi.com/category/%D9%85%D8%AD%D8%B5%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AA/%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%87/ 🔹️ https://www.dinshenasi.com/6604/%D8%AD%D8%AF-%D9%88-%D8%AD%D8%AF%D9%88%D8%AF-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF/ 🔹️ https://www.dinshenasi.com/5821/%D8%A7%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D8%B6%D8%B1%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C/ @mirzaei_ehya
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ نگاهی متفاوت به خانواده‌ی مهدوی (۷ جلسه مجموعا ۲۹۱ دقیقه) در مورد خانواده و جایگاه آن در اسلام و نگاه صحیح به آن، خیلی صحبت‌ها شده است ولی احساس می‌کردم که برخی از مباحث اساسی وجود دارد که کم‌تر مورد توجه قرار می‌گیرد و حتی مشاورانی که رویکرد اسلامی دارند نیز، چندان به آن مباحث نمی‌پردازند در حالی که بسیار کاربردی و مهم و اساسی هستند… بر همین اساس تصمیم گرفتم که در مورد این موضوع برای جمعی دانشجویی که مخاطب این صحبت‌ها بودند و نیاز اصلی آن‌ها به این حوزه‌ها مربوط بود، تحت عنوان بالا مطالبی را بیان کنم. https://www.dinshenasi.com/6817/%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%af%d9%87-%d9%85%d9%87%d8%af%d9%88%db%8c-%d8%aa%d8%b1%d8%a8%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%db%8c/ آدرس کوتاه: yun.ir/8elow9 @mirzaei_ehya
قرآن و حدیث در زندگی - احیاء
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ نگاهی متفاوت به خانواده‌ی مهدوی (۷ جلسه مجموعا ۲۹۱ دقیقه) در مورد خانو
جلسه-8.mp3
9.53M
بسم الله الرحمن الرحیم به ذهنم رسید که این مجموعه‌ی صوت‌ها برای تکمیل، حداقل یک جلسه‌ی دیگر هم نیاز دارد که توصیه می‌کنم این جلسه را از دست ندهید: 🎙جلسه‌ی هشتم (حدودا ۴۰ دقیقه) : صداقت تشکیلاتی در بستر تشکیلات خانواده – راه حل بسیاری از مشکلات بزرگ خانوادگی @mirzaei_ehya
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ ویژگی سوم دنیا: سرای خوب برای کسی که به آن راضی نشود! 📜و حَقّاً أَقُولُ مَا الدُّنْيَا غَرَّتْكَ وَ لَكِنْ بِهَا اغْتَرَرْت: و به حق می‌گویم که دنیا تو را گول نزده است بلکه تو خود گول‌خورده‌ی آن هستی! 📜 و لَقَدْ كَاشَفَتْكَ الْعِظَاتِ وَ آذَنَتْكَ عَلَى سَوَاءٍ: به تحقیق دنیا موعظه‌ها را برای تو آشکار کرده است و به خوبی تو را آگاه کرده است. 📜 و لَهِيَ بِمَا تَعِدُكَ مِنْ نُزُولِ الْبَلَاءِ بِجِسْمِكَ وَ [النَّقْضِ‏] النَّقْصِ فِي قُوَّتِكَ أَصْدَقُ وَ أَوْفَى مِنْ أَنْ تَكْذِبَكَ أَوْ تَغُرَّكَ: و به تحقیق دنیا با آنچه از فرو فرستادن بلا به جسم تو و نیز با کاستی در قوت تو، تهدید می‌کند، صادق‌تر و وفادارتر است از اینکه به تو دروغ بگوید یا تو را گول بزند! (دنیا با بلاهایی که مسلما برای هر کس با پیری و مرگ می‌فرستد، افراد را صادقانه موعظه کرده است.) 📜 و لَرُبَّ نَاصِحٍ لَهَا عِنْدَكَ مُتَّهَمٌ وَ صَادِقٍ مِنْ خَبَرِهَا مُكَذَّبٌ: و چه بسا کسی که خیرخواه تو باشد ولی نزد تو متهم باشد و چه بسیار راستگویی که به خاطر خبرش تکذیب شود! (و دنیا هم چنین است! اگرچه به خوبی به تو هشدار داده است ولی تو طوری رفتار می‌کنی که گویا مرگ و پیری را دروغین می‌دانی) 📜 و لَئِنْ تَعَرَّفْتَهَا فِي الدِّيَارِ الْخَاوِيَةِ وَ الرُّبُوعِ الْخَالِيَةِ لَتَجِدَنَّهَا مِنْ حُسْنِ تَذْكِيرِكَ وَ بَلَاغِ مَوْعِظَتِكَ بِمَحَلَّةِ الشَّفِيقِ عَلَيْكَ وَ الشَّحِيحِ بِكَ: و به تحقیق اگرشناخت دنیا را در خانه‌های سقوط‌کرده و خانه‌های خالی طلب کنی، به تحقیق دنیا را به خاطر یادآوری خوب و به خاطر خوب رساندن موعظه به خودت، به مانند دلسوزی بر خودت که بر هدایت تو حرص می‌ورزد خواهی یافت! 📜 و لَنِعْمَ دَارُ مَنْ لَمْ يَرْضَ بِهَا دَاراً وَ مَحَلُّ مَنْ لَمْ يُوَطِّنْهَا مَحَلًّا: و دنیا چه خوب خانه‌ای است برای کسی که به آن به عنوان خانه راضی نشد! و چه خوبی محلی است برای کسی که آن محل را برای سکونت انتخاب نکرد! 📜 و إِنَّ السُّعَدَاءَ بِالدُّنْيَا غَداً هُمُ الْهَارِبُونَ مِنْهَا الْيَوْم‏: و همانا رستگاران به سبب دنیا در آینده، همان کسی هستند که امروز از آن فرارکننده هستند. پ.ن: دنیا به خوبی ما را نصیحت می‌کند! این ما هستیم که غافل از آن هستیم. دنیا لذتی ندارد مگر اینکه آمیخته با سختی است. دنیا فریاد می‌زند که در حال فنا و نابودی است. اما ما هستیم که مشتاقانه چشمان خود را به حقایق می‌بندیم. دنیا گول نمی‌زند! این ما هستیم که خود را گول می‌زنیم! عاشق چیزهایی می‌شویم که ما را از خدا غافل می‌کند! دنیا برای کسانی خوب است که بزرگتر از آن باشند و به آن راضی نشوند! @mirzaei_ehya
بسم الله الرحمن الرحیم ۱ 🖋 دیروز منزل یکی از بستگان بودم. درخت گردوی بزرگی داشتند. سن درخت را پرسیدم. گفتند نزدیک به ۳۰ سال عمر کرده است. گفتم چرا درخت را کناره‌ی باغچه کاشته‌اید؟ معمولا گردو را وسط می‌کارند! خانم خانه گفت، ۲۷ سال پیش، نهال گردویی خریدیم. روزی که نهال را به خانه آوردند، من برای اینکه تا شوهرم آن را می‌کارد، خشک نشود، در کنار باغچه کاشتم! وقتی شوهرم آمد به او گفتم که آن را وسط باغچه بکار! شوهرم گفت: می‌گویند کسی که درخت گردو بکارد، خودش از آن نخواهد خورد!(کنایه از اینکه قبل از به بار نشستن گردو که حدود ۱۰ سال است، خواهد مُرد) به همین جهت، درخت را دست نزد و همان گوشه ماند! از قضا درخت رشد کرد و امروز به این وضع رسیده است! در ادامه خانم خانه گفت: اما خدا رحمت کند، شوهرم به میوه‌ی آن نرسید و زودتر فوت شد ولی من که آن درخت را کاشتم سال‌هاست که از محصول آن می‌خورم! گفتم: چند سالگی محصول داد؟ گفتند: تا ۱۶ سال محصول نداد. گفتند قطعش کنید! من هم مشورت کردم! کسی گفت: میوه ندارد، سایه که دارد! من هم که دل از گردوها کندم، به امید سایه‌ درخت را نگه داشتم! وقتی دخترم را داماد کردم، دامادم آمد و همه‌ی شاخه‌های پایینی را که دستش می‌رسید برید! (عملا درختی که من دیدم با وجود بزرگی، سایه نداشت!) از آن سال درخت محصول داد و سال به سال محصولش بیش‌تر شد! . . . 🔍 من با خودم چندین سنت الهی را در این داستان مرور کردم. 👈 اول اینکه «کسی که گردو بکارد از میوه‌ی آن نخواهد خورد». این سنتی است که بر اثر دلبستگی‌ها در مورد مؤمنین در شرایط خاصی تحقق پیدا می‌کند. در روایاتی آمده است که: خدا به تحقیق وعده کرده است که امید مؤمنین به غیر خودش را به ناامیدی تبدیل کند.(برای نمونه امالی شیخ طوسی، ۵۸۴) 👈 دوم اینکه این ضرب‌المثل روحش همان ناامیدی و دل‌نبستن است. اما شوهر آن خانم به جای اینکه به باطن آن ضرب‌المثل توجه کند، به ظاهر آن توجه کرده بود. او به عمر دراز خود دل بسته بود ولی به درخت گردو نه! همان چیزی هم که دل به آن بسته بود به ناامیدی تبدیل شد. 👈 سوم اینکه آن خانم، دل به میوه بست ولی به درخت نه. از قضا درخت رشد کرد ولی میوه نداد! وقتی هم که به سایه امید بست ولی به میوه نه، از قضا میوه آمد ولی با کندن شاخه‌های بسیار درخت، سایه از بین رفت. 🔺تذکر: سنت‌های الهی دارای سلسله‌ مراتب هستند. سلسله‌مراتب داشتن سبب می‌شود که مثلا گاهی ما به چیزی دل ببندیم ولی به دلیل سنت الهی دیگر که مقدم است، این سنت اجرا نشود. @mirzaei_ehya
بسم الله الرحمن الرحیم ۲ 🖋 چند روز پیش در جلسه‌ای که با عزیزانی از مرتبطین مؤسسه‌ی کتاب‌پردازان بابت مقدمات تأسیس سازمان گفتمان‌سازی سبک زندگی اسلامی داشتیم، در وسط جلسه یکی از اعضای اصلی مجموعه که البته در جلسه شرکت نداشت، در بین جلسه چای آورد. بعد از جلسه من با یکی از اعضای حاضر در جلسه که طلبه‌ای با سابقه و مجتهد بود کار داشتم. یک لحظه که به خودم آمدم، دیدم که ایشان غیبش زد! از این اتاق به آن اتاق، دنبال ایشان بودم که بالاخره ایشان را در آبدارخانه پیدا کردم! دیدم خیلی سریع و پنهانی، لیوان‌ها را جمع کرده است و سریع در حال شست‌وشوی آن‌هاست. خیلی به هم ریختم. 💡او با خودش فکر کرده بود که «وقتی ما درجلسه چای می‌خوریم یکی در بیرون جلسه باید جور آن را بکشد! حداقل وقتی چای می‌خوریم خودمان هم زحمت شست‌وشوی لیوان را بکشیم!» خیلی به هم ریختم! 😔 🔍 چرا من باید از این مسأله غافل باشم ولی او به این مسأله توجه داشته باشد. کمک بعدی من به ایشان، هیچ فائده‌ای ندارد. غفلت من از شستن لیوان‌ها نشانه‌ی بی‌توجهی من به دیگران است. نشانه‌ی خودمحوری من است. نشان از این دارد که من در جلسه این و آن را نمی‌بینم. عوامل قبل و بعد را کم توجه می‌کنم. 🔺بزرگی انسان‌ها را از دغدغه‌هایشان می‌توان شناخت. وقتی من فقط به فکر خودم هستم، یعنی هنوز حقیرم. وقتی من از رنج‌های دیگران غافل می‌شوم و رفاه خودم را بر اضطرار دیگران ترجیح می‌دهم، یعنی هنوز حقیرم. 👈 شخصیت بزرگ است که از خودش رد شده است و وسعت وجود پیدا کرده است. 👈کسانی سراغ مسئولیت‌ها و تکالیف می‌روند که حقیقتا از دنیا بزرگتر شده باشند. @mirzaei_ehya
⭕️ تقریبا ۵ سال پیش این ایده به سرم زد که اگر ریز سؤالات پژوهشی را که اصولیین در مسیر تفکر برای خود حل می‌کنند و به پاسخی برای مسائل خود می‌رسند، برای طلاب تبیین کنیم، خود طلاب می‌توانند به همان نظریات برسند و علم اصول برای طلاب بسیار شیرین‌تر و کاربردی‌تر تبیین خواهد شد. ⭕️تقریبا کل اصول به جز مباحث اصول عملیه را در همان سال نوشتم و امسال فرصت کردم بخش‌های مهم اصول عملیه را هم به آن اضافه کنم. البته حوصله‌ی پیگیری چاپ و مجوز آن را نداشتم، خصوصا که محتواهای منتشر شده در سایت ما، دارای حقوق ناشرین مجازی است و عملا درگیرشدن در فرآیند چاپ کتاب، فایده خاصی نداشت. 🌈در این کتاب سعی شده است، مجموعه مبانی اصلی فقه شواهدی در مقابل فقه صناعتی به صورت کامل تبیین شود. همچنین در مسائل مستحدثه پارادایم فقه ولائی به عنوان بدیل مراجعه به اصول عملیه مطرح شده است. ☄️لذا در این کتاب علاوه بر تسلط بر مبانی و زیربناهای نظریات اصولیین معروف با بیان عمیق و روان، با اصلی‌ترین مبانی فقه شواهدی و نظام فقه ولائی نیز آشنا خواهید شد. 🌐دریافت و توضیحات بیش‌تر در اینجا: https://plink.ir/yBCOO @mirzaei_ehya
بسم الله الرحمن الرحیم ۳ 🖋 یکی از اساتید، خاطره‌ی جالبی داشتند! می‌گفتند: پدرم برخی اوقات، کارهای خاصی می‌کردند! یک بار زمانی که من دانشجو بودم، خود را برای امتحان یک درس خیلی مهم رشته‌ی تحصیلی آماده کرده بودم! خیلی خوانده بودم و آماده بودم که بروم و نمره خوبی بگیرم! یک ساعت به امتحان مانده بود که کم کم داشتم برای رفتن به دانشگاه حاضر می‌شدم! به پدرم گفتم: پدرجان کاری ندارید؟! من دارم می‌روم دانشگاه! امتحان مهمی دارم! پدرم فرمودند: نمی‌خواهد بروی دانشگاه!!! من یک لحظه به فکر فرو رفتم و جدی نگرفتم و چند دقیقه‌ای رفتم داخل اتاق و بعد از ده دقیقه، دوباره آمدم که از منزل بیرون بروم! به پدرم گفتم: پدر جان کاری ندارید؟! پدرم فرمودند: الکی سؤال می‌پرسی؟! می‌گویم نمی‌خواهد بروی دانشگاه! نمی‌دانستم چه کنم! آن زمان، موبایل نبود! رفتم داخل اتاق و با تلفن به منزل یکی از رفقای طلبه‌ام زنگ زدم و ماجرا را تعریف کردم! گفتم چه کنم؟! رفیقم گفت: اول مطمئن شو که پدرت حالش خوب است و این حرفی که می‌زند جدی است! من گوشی را گذاشتم و دوباره سراغ پدرم آمدم. ایشان بدون اینکه من چیزی بگویم فرمودند: قلم و کاغذ بیاور! من آوردم. ایشان نوشتند: اینجانب فلانی در کمال صحت و سلامت و با تمام جدیت به پسرم امر کردم که امتحان درس فلانش را شرکت نکند!!!!! گوش‌های پدرم سنگین بود و بسیار بعید بود که گفتگوی من و رفیق طلبه‌ام را شنیده باشد ولی دقیقا چیزی نوشت که حجت بر من تمام شود! به رفیقم دوباره زنگ زدم! رفیقم گفت: نباید بروی امتحان بدهی! البته من بودم، می‌رفتم ولی حکم شرعی این است که نروی!!!! من تنها شدم و خدای خودم! چه کنم؟! این می‌گوید حکم خدا این است ولی خودش می‌گوید من اگر جای تو بودم، عمل نمی‌کردم! استرس امتحان هم از یک طرف! این داستان هم روی آن! چه کنم! این همه زحمت کشیدم و درس به این سختی را آماده کرده‌ام! بی‌خیال شدم! صفر گرفتم. آن زمان اگر یک برگه مریضی با شرایط خاص می‌آوردیم، آن درس حذف می‌شد ولی اگر این کار را نمی‌کردیم مشروط می‌شدم! من هم به بدبختی رفتم و یک برگه بیماری یرقان حاد گرفتم و به سمت آموزش دانشگاه راه افتادم! در راه با خودم گفتم: احمق! تو به خاطر امر خدا، به حرف پدرت گوش ندادی و حالا داری راست راست، برگه دروغی به دانشگاه تحویل می‌دهی؟! برگه را پاره کردم و به آموزش رفتم! در برگه‌ای که بابت علت عدم حضور در جلسه امتحان در آموزش به من دادند، نوشتم: اینجانب فلانی، در روز جلسه یک ساعت قبل از امتحان با وجود درس خواندن از چند روز قبل، به دلیل امر جدی پدرم که در کاغذی نوشتند که راضی نیستند من به امتحان بیایم، بعد از پرسش از حکم شرعی این مسأله از آقای فلان با شماره‌ی تلفن فلان، از خروج از منزل خودداری کردم و با وجود اینکه برگه فلان را با هزار زحمت از درمانگاه فلان گرفته بودم ولی به دلیل صداقت، آن برگه را در راه پاره کردم و ... خلاصه کل ماجرا را با جزئیات تعریف کردم! مسئول آموزش بعد از خواندن نامه، من را خواست و با وجود اینکه قانون چیز دیگری بود، درسم را حذف کرد تا مشروط نشوم! بعد از چند وقت، یک قانونی به دلیل شرایط جبهه و جنگ آمد که اگر کسی حداکثر تا ۶۹ واحد تا تاریخ فلان گذرانده باشد و یک سری شرایط دیگر، ۲۴ واحد را می‌تواند غیر حضوری کند. من هم حساب کردم و دیدم با حذف آن ۳ واحد، ۶۹ واحد می‌شوم و شرایط استفاده از آن ۲۴ واحد را دارم. بعدا از مسئول این داستان، پرسیدم و گفت که در کل دانشگاه ما، فقط شما یک نفر شرایط استفاده از این قانون را داشتی! احساس می‌کردم خدا یک شکلات برای شخص من فرستاده است تا ۲۱ واحد(یعنی ۲۴ منهای ۳) واحد جلو بیفتم! به خاطر رعایت امر او! آری! فقط من دانستم که چه شد ولی این قانون هستی که «هر کس هوای خدا را داشته باشد، خدا برای او گشایش قرار می‌دهد» برای من به طور ملموس تجربه شد! @mirzaei_ehya