⭕️ مهندسیپذیری رفتار انسان در #عرصه_عمومی
جورج کاتلین، از اندیشمندان سیاسی رفتارگراست و معتقد است که سیاست میتواند پیشبینیپذیر باشد. اگرچه توانایی مطالعات انسانی در پیشبینی #اختیار و #اراده آدمی یکی از چالشهای بزرگ در این حوزه از دانش است، اما رفتارگرایان به نوع خاصی از پیشبینیپذیری باور دارند. تعریف کاتلین از سیاست از این رو حائز اهمیت است.
کاتلین در توضیح قابل پیشبینیبودن رفتار انسان، به زمینهها و ساختهایی اشاره میکند که وقوع یک فعل و رفتار در آدمی را محتملتر میکنند. وی مینویسد:
علوم سیاسی نه با رفتار، آنگونهکه باید باشد؛ و نه با رفتار، آنگونهکه به تصادف رخ میدهد؛ بلکه با رفتار، آنگونهکه پس از احراز شرایط باید بهوقوع بپیوندد، سروکار دارد.
Catlin, georg (1964). The science and method of politics.
درواقع اگر رفتار انسان را به سه دسته تقسیم کنیم:
1. رفتارهای هنجاری و جبری
2. رفتارهای تصادفی
3. رفتارهای مهندسیشده
سیاست، عرصه رفتارهای مهندسیپذیر است. اکنون این پرسش مطرح است که چه مقدار از رفتارهای انسان را میتوان ساخت و آن را معماری و مهندسی نمود؟ آیا توان و ظرفیت و کارآمدی مکاتب مختلف سیاسی در معماری و مهندسی رفتار انسان یکسان است؟ چه چیزی قدرت بیشتری را برای رفتارسازی به یک مکتب سیاسی میدهد؟ در سیاست ایرانی و اسلامی کدام دسته از رفتارها مهندسیپذیر هستند؟
و یک سوال اساسیتر:
آیا ما مجازیم که رفتار افراد جامعه را مهندسی کنیم؟
استدلال افرادی که پاسخ مثبتی به پرسش فوق دادهاند، چیست؟
استدلال ما در رد یا قبول این امکان چیست؟
#سیاست_ما
#سیاست_به_زبان_ساده
https://www.instagram.com/mh.taheri1980/
https://virgool.io/@mhtaheri
⭕️ شهر چیست؟ شهر کجاست؟
فهم سیاست و تحول در بنیانهای آن بدون فهم شهر ممکن نیست. علم سیاست از دیرباز به دانش و مهارت ادارهی شهر شهرت دارد؛ اما شهر چیست؟ شهر کجاست؟ شهر از کی و کجا و چگونه پدید آمد؟ این پرسش اگرچه سوال از یک مفهوم بدیهی بهنظر میرسد، اما بسیاری از گرههای دانش سیاست به همین مفهوم برمیگردد. ما گمان میکنیم در شهر زندگی میکنیم، چون ساکن روستا نیستیم؛ اما واقعیت شاید چیز دیگری باشد! آیا مطمئن هستید که زندگی شما در شهر رقم میخورد؟ اگر شما در شهر زندگی میکنید، خواسته یا ناخواسته به مهندسیشدن در یک فضا تن داده و قرارداد نانوشتهای را امضا کردهاید.
کنکاش در این باره را با تعریف سازمان ملل از شهر آغاز میکنیم:
«شهر، مکانی با تراکم بالای جمعیت و مرکزیت سیاسی، اداری و تاریخی است که در آن، فعالیت اصلی مردم، غیر از کشاورزی است و دارای مختصاتی است که از طریق دولتی محلی، اداره میشود». شاخصهای تفکیک شهر از روستا، عبارت است از: وسعت، وضعیت و نوع فعالیت اقتصادی، درجه قشربندی اجتماعی، درجهی درجه پیچیدگی روابط و مناسبات، چگونگی بهرهگیری از نهادهای اجتماعی و میزان و ترکیب جمعیت.
دو مطلب مهم در تعریف شهر نهفته است: «درجهی پیچیدگی مناسبات انسانی» و «درجهی قشربندی اجتماعی یا طبقات شهر». چنین به نظر میرسد که پیچیدگی مناسبات انسانی در شهر به قشربندی و طرحریزی طبقات شهر برمیگردد.
فهم سیاست و تحول در بنیانهای آن بدون فهم شهر ممکن نیست.
این مطلب ادامه خواهد داشت...
#سیاست_ما
#سیاست_به_زبان_ساده
https://www.instagram.com/mh.taheri1980/
https://virgool.io/@mhtaheri
⭕️ یوتوپیااندیشی برای تحول در سیاست
#انقلاب_اجتماعی یعنی تحول در نظم حاکم بر جامعه؛ یعنی آهنگ خروج از نظم مألوف به هوای نظم مطلوب؛ نظمی که لاجرم در #شهر، خودش را متجسد میکند و هرگونه زیستگاهی، تجسد رویایی از #نظم است. انقلاب اجتماعی یعنی سیاستورزیای تازه و ناگزیر، یعنی برآوردن و پردازش زیستگاهی بدیع. تبعا چنین نگاهی را میتوان با برچسب رادیکال به حاشیه راند یا آن را یک فانتزی آرمانگرایانه نامید؛ اما سخن من در این مجال، از جنس تقلا برای طراحی آرمانشهر و ترسیم یک خیال و #رویای_اجتماعی است. قصد ندارم نخی از دامن اندیشهام را به سیاست عملی گره بزنم. در قامت یک اتوپیست میخواهم در افق رویاهایی که در تاریخ ساختهاند به پرواز درآیم و خیال جدیدی بسازم که همگی با هم بهواسطه آن خیال به هم گره بخوریم. در یوتوپیاسازی میخواهیم مرزهای تفکر سیاسی بشر را توسعه دهیم، بدون آنکه متنعم از خوانی باشیم یا وجیزهگوی سلطانی. بگذریم...
مطلوب یک انقلاب اجتماعی، بهصرف تعویض و جایگزینشدن حاکمان و کارگزاران بهدست نمیآید. این را در انقلاب اجتماعی خودمان، یعنی #انقلاب_اسلامی میتوانیم شاهدش باشیم. بقا و دوام دوگانههای پرمخاطرهای همچون: «تعهد یا تخصص»، «انقلابی یا محافظهکار»، «عملگرایی یا نظرزدگی»، «اسلام یا مدرنیته» و ... همگی نشان میدهند که هنوز با گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب سیاسی اسلامی، بستر حرکت برای تحول اجتماعی و معماری جامعهی جدید ایرانی-اسلامی همچنان نامساعد است و آگاهی مناسب و افق روشنی در رگ و جان این حرکت هنوز نضج نگرفته است.
انقلاب اجتماعی یعنی تحول در الگوی زیست جمعی؛ یعنی برانداختن آسودگی ناخوشایند و دلسپردن به تقلایی برای ساختن یک خیال سیاسی. یعنی تغییر صورت شهر یعنی ساختن یک یوتوپیا.
همچنانکه #اور را نمیتوان #پولیس دانست، پولیس هم «کامیونیتی» نیست؛ کامیونیتی هم غیر از «بورگ» است و بورگ غیر از «سیویتاس» و سیویتاس غیر از «مدینه»؛ زیستگاهی که میخواهیم غیر از همه اینهاست. زیستگاه ما چیست؟ زیستگاه ما چه تمایزی با این صورتهای تجربهشدهی تاریخی دارد؟ آیا میتوان در سیویتاس زیست و از تمدنی نو سخن گفت؟ غرب جدید به پولیس اندیشید، اما سیویتاس را ساخت؛ امروز که ما به #مدینه و #ساتراپ میاندیشیم، چهچیزی را میخواهیم بسازیم؟
#سیاست_ما
#سیاست_به_زبان_ساده
https://www.instagram.com/mh.taheri1980/
https://virgool.io/@mhtaheri
برای مطالعه بیشتر در مورد سیویتاس، می تونین به سایتشون سر بزنین
https://civitas.ir/