eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
883 دنبال‌کننده
395 عکس
52 ویدیو
17 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار.
مشاهده در ایتا
دانلود
| 🟥 در ادامه روایت قبل، سراغ رفته‌ایم. پیر خردمند دادپیشه‌ای که معلوم نیست چند سال منتظر نشست؛ زبان در کام و شمشیر در نیام گرفت تا مردمان روزگارش به لازم برای و تمنای حکومت عدل برسند. در نخستین لحظه‌ی تولدش، چیزی که طلب کرد، زمام‌داری عادلانه بود. در وایت هشتم (پست بعدی 📎) از سلسله یادداشت‌های را به دیاکو دادگر اختصاص داده‌ایم. ......
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 در ادامه روایت قبل، سراغ #دیاکو رفته‌ایم. پیر خردمند دادپیشه‌ای که معلوم نیست چند سال منتظر نشس
| 2️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 🔸 حکیم ایرانی که قدرت خردمندی‌اش قبایل پراکنده‌ی را گرد او جمع می‌کرد، نام داشت؛ یونانیان او را در متون‌شان، دیوکیس (Deioces) می‌نامیدند. کارآمدی و گره‌گشایی تدابیر دیاکو روشن‌تر و واضح‌تر و مورد نیازتر از آن بود که کسی چشم بر آن بپوشاند و در لحظه‌ی تاریخی‌ای که ایران بیش‌ازهرزمان به قبله‌ای برای اتحاد و ائتلاف نیاز داشت، آن را نادیده بگیرد. افراد دهکده‌ای که دیاکو در آن زندگی می‌کرد، وقتی به مشکلی برمی‌خوردند، او را برای قضاوت و داوری برمی‌گزیدند؛ نتیجه‌ی قضاوت چنان بود که همواره طرفین از این قضا به خانه برمی‌گشتند. 🔹 لحظه‌ی درخشانی در تاریخ ایران‌زمین بود وقتی برای نخستین‌بار، به‌جای افراد دهکده‌ای کوچک در دشت‌های جنوبی ، سران قبایل ماد به اتفاق نظر رسیدند که سر و سرنوشت قبیله‌ی خود را به ریاست دیاکو بسپارند. آن‌ها با اسرار و التماس او را راضی کردند که هر را هم‌چون عضوی از روستای خویش فرض نماید و میان ایشان، به دادگری فرمان‌روایی کند. 🔸 هم آسیب‌های ناشی از پراکندگی برای قبایل پراکنده‌ی ماد یک اضطرار عینی خلق کرده و دست و مهاجمان را به تجاوز نسبت به خاک و دام و ساکنان باز گذاشته بود؛ هم حکمت و خرد و دادگری دیاکو، قدرتی عینی را به نمایش گذاشته و رجوع به او را برای ایشان غیرقابل‌اغماض کرده بود. آن‌ها با این دو اضطرار عینی، در یک لحظه‌ی تاریخی، از جمعیتی پراکنده به یک ملت متحد تبدیل شدند و نخستین و را در صحنه‌ی تاریخ این سرزمین به نمایش گذاشتند. 🔹 تبعا نمی‌توان با قاطعیت درباره‌ی الهی‌بودن شخصیت دیاکو سخن گفت؛ اما همین‌مقدار می‌توان ادعا کرد که در که در روزگار ماد میان و شکل‌گرفته بود، آموزه‌های انبیا در قلعه‌ی ، امن و امان و ایمنی بیش‌تری داشتند تا در جلگه‌های و . شاید به‌خاطر همین امن و امان و ایمنی بیش‌تر بود که تنی چند از انبیاء سرشناس ترجیح دادند ایمان خود را به دوش کشند و در فلات ایران رحل اقامت بیافکنند، تا در باشند و ایمان خود را کتمان کنند. 🔸 جناب ، یار غار علیه‌السلام، شایسته‌تر دید که پس از تقسیم کنعان میان اسباط، راهی ایران شود و ادامه‌ی عمر خود را به‌جای و ، در دشت‌های پیرامون ، در و در نزدیکی به سرآورد. حتی برخی از راویان جنگ 100ساله‌ی مادها با آشوری‌ها، انبیا بنی‌اسرائیل بودند و ماوقع این تنازع تمدنی را در صفحات خود ثبت کردند. حضور این انبیا در دامن فلات ایران، هم محیط و فضای را پررنگ‌تر می‌کرد، هم «ایران-بین‌النهرین» را به‌نفع این سرزمین سنگین‌تر می‌نمود. 🪔 این مطلب هم‌چنان ادامه دارد... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥 روایت نهم، سر سخن با اقتضائات جغرافیا و بهینه‌بودن برخی مناطق برای برخی گونه‌های زندگی است. زمین، صاف و مسطح نیست؛ پستی و بلندی‌هایی دارد؛ گرمی و خشکی دارد؛ چشمه و رود و رودخانه و دریا دارد؛ بیابان و صحرا دارد و ... هر کدام از این دارایی‌ها، برای گونه‌هایی از تمایلات انسانی، مناسب‌ترند. هم ویژگی‌هایی داشته و دارد. پرسش این است: ایران و خصوصیات ژئوپلیتیکی آن، برای کدامین گونه از آدم‌ها مناسب و بهینه بود؟ روایت نهم 📎 از سلسله یادداشت‌های را به این پرسش اختصاص داده‌ایم.
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 روایت نهم، سر سخن با اقتضائات جغرافیا و بهینه‌بودن برخی مناطق برای برخی گونه‌های زندگی است. زمی
| 3️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 🔸 مناطق مختلف جغرافیایی، بهینگی‌های متفاوتی دارند. شاید جلگه برای رفاه، و کوهستان برای گریز و فرار، مناسب‌تر و مساعدتر و باشد. زندگی در جلگه‌های ، زمین تا آسمان فرق می‌کند با زیستن در کوه و بیابان . برای درک بهتر این مدعا، مقایسه کنید حمله‌‎ی به را با حمله‌اش به . حتی شوروی هم که همسایه‌ی دیواربه‌دیوار افغانستان بود، سال‌ها تلاش و تقلا کرد که لشگر خود را از کوهستان‌های افغانستان عبور دهد؛ اما نشد که نشد. 🔹 بی‌شک با ابزارهای سه هزار سال پیش، گذر از کوهستان و فتح سکونت‌گاه‌های آن، به‌مراتب سخت‌تر از امروز بود. با این مقدمه، بیایید کمی دقیق‌تر روی این پرسش وقت بگذاریم و بیاندیشیم که: ❓ ایران ما، ایران محصور در ، ایران گرم و خشک، برای کدامین مهاجران بهینه بوده است؟ ❓ چرا مهاجرانی که نخستین بار در این فلات رحل اقامت افکندند، این سرزمین را گزینه‌ی برتری برای ماندن، در مقایسه با یافتند؟ ❓ اساسا چه شد که ماندند و سودای سفر از سر بیرون کردند و به جست‌وجوی خود پایان بخشیدند؟ 🔸 وقتی به روایت غرب از مراجعه می‌کنیم، گویا انسان دغدغه‌ای جز شکار و تکثیر مثل نداشته است. انسان خلاصه می‌شد در شکم و مادونش. آیا انسان ذی‌شعوری که تشخیص می‌داد کجا به شکار بیش‌تر می‌تواند برسد، مغزی برای اندیشیدن و قلبی برای تعلقات و تمنیات شدید نداشته است؟ آیا همان‌گونه‌که بهره‌مندی بیش‌تر از شیر گاو و گوشت گوسفند و خوش‌رکابی اسب می‌توانسته قبایل را در سرزمین‌ها به حرکت وادارد، «امنیت برای اندیشه» و «ایمنی برای ایمان» نمی‌توانسته گروه‌هایی -هرچند اندک- را به و سفر بکشاند؟ این محرک در روایت غرب از سفر جغرافیایی بشر غایب است. به این پرسش پاسخ می‌دهد. 🔹 چه‌بسی بتوان فرض کرد: اقوامی که به‌جای جلگه‌های سرسبز ترجیح دادند در حصار کوهستان زندگی کنند، گرانی چشم‌شان را گرفته باشد. به‌طور طبیعی، فلات ایران، برای کسانی که از بیم و امثالش باید هر روز دست به عصا در بین‌النهرین زندگی می‌کردند، بهینه بوده است. 🔸 همین‌قدر می‌توان فرض کرد که: جایی که بین‌النهرین، گهواره‌ی خوش آب و هوای برای برخورداری از مواهب زمین بهینه بوده، فلات ایران هم برای گروهی بوده است که به‌خاطر حفظ و تداوم در اندیشه‌ی هجرت بودند و نزدیک‌ترین منطقه را می‌دانستند. آن‌ها روزی بار سفر بستند؛ هم‌چون خروج و گذر از ، دل به صخره‌های زاگرس زدند. اگرچه وهم‌انگیز بود و می‌توانست پایانی نداشته باشد، اما بالاخره ایران را یافتند و احساس کردند می‌شود برای در آن خانه ساخت. ماندند؛ چه‌بسی کنار کسانی ماندند که، شکار بیش‌تر بهانه‌ی ایشان برای ماندن در این سرزمین بود. 🔹 در فلات ایرانی، رودی بود و هست به نام ؛ جایی که کوهستان داشت و هنوز هم دارد، برای فرار. دشت داشت و هنوز هم دارد برای کشت و کار. وقت زمستان آنقدر سرد می‌شد و هنوز می‌شود که کسی خیال گذر از آن به سرش نزند؛ وقت تابستان آن‌قدر گرم می‌شد و هنوز می‌شود که بتوان خوشه و توشه برای روزهای بوران و طوفان کنار گذاشت. کنار قزل‌اوزن جای مناسبی برای گریز و پناه بود. نه تعقیب در آن‌جا ارزان بود؛ نه زمین آن‌قدر نامهربان. در آن ایام دور، آن مهاجران، روزی که قصد کردند ایرانی شوند، در کنار قزل‌اوزن هم یکی از جاهایی بود که بار از دوش زمین بگذارند. قبیله‌ای شدند برای خودشان، در کنار صدها قبیله‌ی پراکنده و خودفرمان . 🪔 این مطلب هم‌چنان ادامه دارد... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥 روایت دهم از . روایتی که می‌خواهد قدری بیش‌تر از تصویرسازی کند و هنر او و کار کارستان ایرانیان را برجسته‌تر سازد. این تصویرسازی قصد دارد یک مقوله‌ی مهم از جنس را در تاریخ ایران در دوره‌ی فرمانروایی مورد توجه قرار دهد. این امر درتاریخ تحلیلی ایران باستان کم‌تر جلب توجه کرده است. 1️⃣: روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 2️⃣: روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 3️⃣: روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 4️⃣: روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 روایت دهم از #روایت_ایران. روایتی که می‌خواهد قدری بیش‌تر از #دیاکو تصویرسازی کند و هنر او و
| 4️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 🔸 در کنار مردی زندگی می‌کرد، دیاکو نام؛ ساکن یکی از روستاهای همان حوالی. شاید نزدیک ؛ شاید نزدیک ؛ شاید قدری به کردستان نزدیک‌تر؛ شاید هم به . چه فرقی می‌کند، در جایی بود همان اطراف، شبیه یکی از این‌جاها. ایرانیان با دیاکو، کاری کردند کارستان. آن‌ها شدند؛ آن‌هم نه به‌خاطر امکانات زمین؛ بلکه به‌خاطر خصوصیات یک انسان؛ به‌خاطر خصوصیات دیاکو. 🔹 دیاکو مردی بود خردمند و دادپیشه. او هنگام قضاوت، او را اندک‌اندک زبان‌زد قبیله و قوم‌اش کرده بود. از نظر تعلقات فکری و قلبی، هیچ شباهتی به حاکمان نداشت. نه در کنارش و بود تا ورد بخواند و نرد بر تخته بتاراند؛ نه برای تجمیع قوا، دست به دامان شمشیر و نیزه و اسب شده و قدرت پشت قدرت گذاشته بود. چه کسی می‌داند، شاید او یا یکی از اجدادش از همان کسانی بودند که امان و ایمنی ایمان در ایران برایشان بود. ما چیز دقیقی از دیاکو نمی‌دانیم، ولی همین‌قدر تاریخ برای‌مان نوشته است که دیاکو، پیری خردمند و عدالت‌پیشه بود. او مدت‌ها نشسته و ماه‌ها و سال‌ها انتظار کشیده بود؛ آن‌قدر که مناسب بیداری یک قوم و هزار قبیله باشد. 🔸 تاریخ برای ما نوشته است که روزی انتظار دیاکو به سر آمد. این روز نمی‌دانیم کدامین روز سعد از هفته، یا کدامین ماه از سال و حتی دقیقا کدامین سال از تاریخ ما بوده است. اما آن‌قدر می‌دانیم که این انتظار مسعود برای نخستین‌بار، اتحادی مبارک را در آفرید؛ چنان وفاقی را خلق کرد که قادر بود استقلال و یک سرزمین و ساکنانش را از پادشاهان ستمگر و و بستاند. خطی بکشد میان وارستگی فرمانروا با خودکامگی امپراتور. خطی کشید میان زمام‌داری به‌رسم بین‌النهرینی‌ها و حالا، ایرانی‌ها. اینک، ایران بود که سری میان سرها درمی‌آورد. اینک ایران بود و خروج از عصرش. 🔹 ما از دین و آیین دیاکو و فرزندانش خیلی اخبار دقیقی نداریم؛ اما همین‌قدر می‌دانیم که او، به ظلم و جور و فرمان نراند. همین‌قدر می‌توانیم فرض کنیم حکومتی که به جور و ستم فرمان‌روایی کند، نمی‌تواند مرزهای خود را از دیگر امپراتوری‌های باسابقه‌ی روزگار خود، بیش‌تر بگستراند. همین‌قدر می‌توانیم نتیجه بگیریم آن‌هایی که با دیاکو متحد شدند، از صمیم قلب دل به با او سپردند، نه به ضرب شمشیر؛ نه به زور دشنه؛ نه به افسون شمن و کاهن. 🔸 ما از جزئیات مرگ دیاکو هم چندان باخبر نیستیم؛ اما همین‌مقدار خبر به ما رسیده است حکومتی که او بنیان گذاشت، توسط فرزندان و نوادگانش به اندازه‌ای وسعت پیدا کرد که در یک‌سو به رود رسید و در سوی دیگر به . در بالادست همسایه شد و هم‌نشین و ؛ در پایین‌دست نیز دوشادوش . 🔹 ما از دیاکو همین‌قدر می‌‌دانیم که نخستین را در تاریخ مکتوب بشر رقم زده است. قبایل ماد، حول ویژگی‌های شخصیتی و فکری و اعتقادی دیاکو با او متحد شدند؛ پای زور و خودکامگی در میان نبود. در این اتحاد، آن‌چه اولویت داشت و بهانه بود، نعمات و برکات جغرافیای قزل‌اوزن نبودند. جغرافیا، آن‌چه برای به ارمغان آورده بود، خدادادی‌اش بود و گرانی به‌تبع . این نخستین بود که حول ویژگی‌های یک حاکم، به طیب خاطر و و تمنای فرمان‌برداران شکل می‌گرفت. این نخستین بود که در تاریخ و رقم می‌خورد؛ نخستین تجربه‌ی عینی امکان گذر از و امکان برپایی . 🔸 این نخستین لحظه‌ی کشف در ایران بود. در قلب این اراده، انسان نشسته بود و رد پایی از آیین نیکان در آن دلربایی می‌کرد. بهانه‌ی این و ، نه دام بود و نه خوراک. اراده‌ی بزرگی شکل گرفته بود، علیه رسم پادشاهی ستمگر و . این شد که نخستین گذر از به ، به دست ایران در تاریخ مکتوب بشر به ثبت رسید و این افتخار باشکوه به‌نام اراده_ایرانی سند خورد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
هدایت شده از یک ذره بیشتر از صفر
🔴 خبر انتشار و پخش کتاب 📮 کتاب «یک ذره بیش‌تر از صفر» منتشر شد. به اطلاع عزیزان می‌رساند که کتاب : ناشناختگی خلاق انقلاب اسلامی با تاکید بر اندیشه‌ی سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای، توسط منتشر گردید. 📩 این کتاب به بررسی آسیب‌شناسانه‌ی ساحت نظری انقلاب اسلامی پرداخته و خلاء نظری در تشکیل دولت مطلوب اسلامی را به بحث و بررسی گذاشته است. کتاب مذکور به‌همت «اندیشکده مطلالعات راهبردی بینات» و با همکاری نشر معارف، به چاپ رسید و در فروشگاه‌های متعلق به این انتشارات توزیع گردید. برای تهیه این کتاب با تخفیف 20% می‌توانید با شماره تلفن 09035548335 تماس گرفته یا درخواست خود را به آی‌دی @yek_zarreh در پیام‌رسان ایتا ارسال فرمایید. https://eitaa.com/yekzarreh
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
🔴 پساسیاست ایرانی 🔸 سیاست خارجی، بیش از آن‌که یک تصمیم برآمده از سازمان باشد، پیامد است. ، محیط تحول و تکامل ملی، جهت مناسب‌سازی فضای پیرامونی برای دستیابی به امکانات بیش‌تر و بهره‌مندی گسترده‌تر از امکانات مغفول در یک سرزمین است. 🔹 رد پای تغییرات سیاست خارجی را پیش‌ازهرچیزی باید در تغییرات جست‌وجو کرد. به‌نظر می‌رسد تصمیم ملی تازه‌ای در ایران در حال تولد است که شاید بتوان آن را نشانه‌ی گذار یا دست‌کم اهتمام ایرانی به مناسبات دانست؛ اگر این گمانه درست باشد، باید کنش‌گری‌های پزشکیان را در این راستا تفسیر کرد. 🔸 گفت‌گوی ویژه رئیس جمهور در شبی که گذشت، پر بود از نشانگان این و تغییر. البته او با رفتار و گفتار و لحن ساختارشکنانه‌اش پیش‌تر نیز نشان داده بود چندان اعتباری به چارچوب‌های سیاست مسطلح قائل نیست. حتی تصریح و تاکید کرده بود که قصد اصلی وی و دال مرکزی گفتمان سیاسی‌اش، سپردن تصمیم به کارشناسان است؛ اشارتی که به‌نوبه‌ی خود، یکی از مهم‌ترین مشخصات پساسیاست محسوب می‌شود. اما شب گذشته، با بیان این مطلب که قصدش در انتخاب مقصد نخستین سفر خارجی، زیارت مضجع شریف امیرالمومنین علی علیه‌السلام است و دیدارهای رسمی دیپاماتیک جنبه‌ی ناگزیر این سفر هستند، نشانه‌ی مهم دیگری از تمایل پشت صحنه را مبنی بر عزم جدی ایشان برای بازی در زمین صادر کرد و حتی با این اشارت‌ها صاحبان دولت جدید را نیز معرفی نمود. 🔹 اگر این گمانه درست باشد، بیش از آن‌که را در مرکز سیاست قرار داده و او را تحلیل کنیم، باید مخاطرات گذار به پساسیاست را جدی گرفت. دغدغه‌مندان باید بیش و پیش از آن‌که مشغول یا نگران تغییر جناح حاکم بر قوه‌ی مجریه باشند، باید به شیوه‌ی آماده‌سازی کشور برای بهره‌مندی از امکانات پساسیاست بیاندیشند و فرصت‌های آن را برای را دریابند. 🔸 بی‌شک این گذار، آسان و بی‌مخاطره نخواهد بود. مهم‌ترین نگرانی این است که آیا در ایران آمادگی حراست از مرزهای هویت ملی را دارد؟ آیا جهت‌داری دانش و گریزپایی نظرات کارشناسان توسط نظام کارشناسی این کشور می‌تواند مهار شود و در خدمت اهداف و منافع ملی درآید؟ دریک‌سوی این گذار، با غربال‌های سیاسی در داخل و مناقشات و رویارویی‌های احتمالی در طرفیم؛ و درسمت دیگرش، با امکان و استعداد خلق حرکت‌های عمومی تازه‌نفس در داخل و اتحادهای جدید منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای شکل‌دادن به در قطب انرژی و و سه قاره‌ی ، و . فعلا این صحنه و چیدمان پرنشانه را به تماشا نشسته‌ایم. 📮 پی‌نوشت: پساسیاست 📎، پارادایم نوظهوری در علم سیاست است که بر شکستن انگاره‌های معدود و محدود از تاکید دارد؛ بر بازآفرینی مفاهیم فرهنگی و تبدیل ارزش‌های ملی به آرای عمومی اصرار می‌ورزد و قدرت‌های اجتماعی را به‌مثابه منبعی غنی برای خلق قدرت سیاسی مورد مراجعه و توجه قرار می‌دهد. بازی Madman (ترامپ در امریکا، جانسون در انگلیس)، بازی Wackyman (بایدن در امریکا)، Romanticman ( در امریکا) و اینک کاراکتر خاص ایرانی که پزشکیان در حال نمایندگی آن است، می‌توانند به‌مثابه نمونه‌هایی از مکانیزم‌های ابداعی کشورها برای گذار به پساسیاست مورد تحلیل قرار گیرند. ادبیات پساسیاست، استعداد بالایی برای فرارفتن از مرزهای سرزمینی و جلب فرهنگ‌های مشابه و جست‌وجوگران درمان دردهای مشترک جهانی را دارد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔸 مرکز جمعیتی مادها بعد از تشکیل اتحادیه و تاسیس حکومت، مثلثی در بود که در یک گوشه‌ی آن (راگا)، گوشه‌ی دیگرش (اسپادانا) و نهایتا در زاویه‌ی سوم (اکباتانا) قرار داشت؛ از این سه ضلعی به «مثلث مادی» یاد می‌شود. اساسا کلمه‌ی نیز به‌معنای مرکز است. این سه شهر، مراکز قدرت سلسله‌ی ماد بود. مغ‌های ایرانی که نقش بسیار مهمی در انتشار آیین داشتند، عمدتا در ری مستقر بودند؛ همدان نیز محل تمرکز جمعیت جنگاور بود. بنابر مستندات تاریخی، مردمان این مثلث که در متون آشوری «اومان‌ماندا» نامیده شده‌اند، دشمنان بین‌النهرینی‌ها محسوب می‌شدند. 🔹 اصلاح قومی-جغرافیایی که در متون باستانی بین‌النهرین، از 3هزار تا هزار سال پیش از میلاد درج شده است، به مردمان جنگاور و کوهستان‌نشینی اشاره دارد که دشمن خطرناک حکومت‌های بوده‌اند. برخی از باستان‌شناسان، اومان‌ماندا را بر تطبیق داده‌اند که از اقوام کهن ایرانی به‌حساب می‌آید. در آثار خود از این قوم یاد کرده و آن‌ها را دورترین مردمی دانسته است که در جغرافیایی شمالی‌تر در مقایسه با زندگی می‌کنند. 🔸 کیمریان یا سیمری‌ها مردمانی کوچ‌نشین و سوارکار و جنگجو بودند. توده‌های جمعیتی پراکنده‌ی آن‌ها در یک دوره‌ی تاریخی، فاقد حاکم و پادشاه بود؛ یعنی ترجیح داده بودند که در وضعیت بی‌سروری (آنارشیک) زندگی کنند. اقامت‌گاه آنان استحکامات کیمری بود؛ در از این منطقه تحت‌عنوان «کوه کیمری» یاد شده است. قریب به اتفاق تحلیل‌گران، این استحکامات را بر کوهستان‌های تطبیق داده‌اند. 🔹 توجه‌دادن به این تصویر در ، ترسیم‌کننده‌ی یک تقابل تمدنی میان مردمان و ، به‌طور مشخص در بین‌النهرین و ایران است. این تصویر و ترسیم کمک می‌کند تا بتوان فرضیه‌ی و را صورت‌بندی کرده و از این مفاهیم در تحلیل و تفسیر فراز یا نشیب قدرت و شکل‌گیری روزهای پرشکوه یا روبه‌انحطاط ملت‌ها بهره گرفت. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔸 تامل از منظر الهیات جغرافیا به مساله‌های (شکل‌گیری فرهنگ‌های مختلف در بستر جغرافیا) واجد این پرسش مهم است که چرا دانش‌های انسانی موجود اصرار دارند انتشار بشر در زمین را به حاشیه‌ی شمالی و مناطق یخ‌زده‌ی اوراسیا به‌ویژه منطقه (Yamna) گره بزنند؟ چرا با وجود شواهد زمین‌شناختی و قرائن تاریخی ، که هم مورد تصریح منابع دینی و هم مورد پذیرش نگارندگان کتاب‌های تاریخ تمدن است، شکل‌گیری موج انتشار از این ناحیه، به‌ویژه جلگه‌ی جدی گرفته نمی‌شود؟ 🔹 به‌نظر می‌رسد که کارکرد روایت غالب از فرآیند انتشار، دفاع از و خوانش الحادی از حضور انسان در زمین است. ستون فقرات این روایت با ترسیم تصویر (Hunter-gatherer) و قامت راست کرده است. اگر در مرکزیت انگاره‌ی را قرار بدهیم، قرارگرفتن در قله‌ی نیازهای آدمی را به‌طور ضمنی پذیرفته‌ایم. این انسان، دیگر انسان نیست؛ تداوم میمون است و اهل کوچ. قراردادن انسان شکارچی در مناطق سردسیر نیز این روایت را معقول‌تر و گیراتر جلوه می‌دهد. 🔸 این منطقه‌ی سردسیر نباید آن‌قدر از دور باشد که در راه به گهواره‌ی تمدن (یعنی بین‌النهرین) تلف شود؛ نه‌آن‌قدر به این مدار نزدیک باشد که به‌دلیل وفور غذا، اعتبار انگاره‌ی شکار زیر سوال رفته و ساقط گردد. تطبیق این اوصاف ما را به مختصات جغرافیایی مناطق شمالی دریای سیاه خواهد رساند. 🔹 در ، هم با انسان متفاوتی روبه‌رو هستیم و هم با خدایی مهربان و حکیم. خدایی که کشتی علیه‌السلام را نه در یخ‌بندان و کمبود غذایی، بلکه در سرزمینی چهارفصل و در وفور نعمت و تنوع غذا، یعنی در مدار33درجه‌ی بین‌النهرین فرود می‌آورد. 🔸 در روایتی که کتب دینی از انتشار بشر در به تصویر می‌کشند، دسترسی به را نمی‌توان بهانه‌ی تشکیل کانون‌های جمعیتی در خارج از بین‌النهرین دانست و جمعیت‌ها را به جست‌وجوگران علوفه و شیر و گوشت فروکاست. آدمی برای خروج از بین‌النهرین نیاز والاتری دارد که رنج در راه آن را می‌کند. این خروج، نه برای و شکار، بلکه برای نام دارد. 🔹 این اقدام جغرافیایی آن‌قدر ارزشمند است که شمرده می‌شود و در ردیف نخستین و مهم‌ترین افعال و سیره‌ی انبیای اولوالعزم قرار می‌گیرد. علیه‌السلام به نجف، علیه‌السلام به و و علیه‌السلام به می‌رود؛ علیه‌السلام سرتاسر را برای تبلیغ زیر پا می‌گذارد؛ و آخرین اولوالعزم الهی حضرت صل‌الله‌علیه‌وآله با هجرت از مکه به ، دولت و جامعه‌ای نو بنیان می‌گذارد. 🔸 عطف به تاریخ پیدایش و اهمیت در شکوفایی فرهنگی بشر، قراردادن در مرکز تفسیرهای و اهمیت فوق‌العاده‌ای پیدا می‌کند؛ عجیب آن‌که با تاریخ تمدن‌های تدوین‌شده نیز سازگاری بیش‌تری دارد و می‌توان ناف نیاز به شواهد عینی را از افسانه‌سرایی جدا کرد. 🔹 آغاز روایت انسان از نجف، نقطه‌ی عزیمت مناسبی برای صورت‌بندی است. ایجاد و برای در این روایت، معنای ملموس‌تر و معقول‌تری دارد. آموزه‌ی نیز به‌مثابه مکانیزمی از سوی متالهان برای رقم‌زدن (تقلا برای خروج از و ایجاد ) تعریف می‌شود. 🔸 یکی از دستاوردهای الهیات جغرافیا، صورت‌بندی تعریفی ژئوکالچر از به‌تبع موقعیت ژئوپلیتیکی استثنائی آن است. از دل تفسیری که شکل‌گیری دو حکومت کاملا متفاوت در بین‌النهرین و ایران را توضیح می‌دهد، نظریه‌ی کاملا نویی نیز قابلیت تئوریزه‌شدن پیدا می‌کند. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
🔴 خبر انتشار و پخش کتاب 📮 کتاب «یک ذره بیش‌تر از صفر» منتشر شد. به اطلاع عزیزان می‌رساند که کتاب : ناشناختگی خلاق انقلاب اسلامی با تاکید بر اندیشه‌ی سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای، توسط منتشر گردید. 📩 این کتاب به بررسی آسیب‌شناسانه‌ی ساحت نظری انقلاب اسلامی پرداخته و خلاء نظری در تشکیل دولت مطلوب اسلامی را به بحث و بررسی گذاشته است. کتاب مذکور به‌همت «اندیشکده مطلالعات راهبردی بینات» و با همکاری نشر معارف، به چاپ رسید و در فروشگاه‌های متعلق به این انتشارات توزیع گردید. 📩 برای تهیه این کتاب، علاوه بر فروشگاه‌های نشر معارف، می‌توانید جهت بهره‌مندی از تخفیف ۱۵% با شماره تلفن ۰۹۰۱۳۰۳۰۷۱۵ تماس گرفته یا درخواست خود را به آی‌دی @ahs_tafreshi در پیام‌رسان ایتا ارسال فرمایید. https://eitaa.com/yekzarreh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| 🔸 اگر منطق حاکم بر نبردهای جبهه‌ی حق به درستی تشخیص داده نشود، تحلیل‌های فاجعه‌بار از ، به غرورها و یأس‌هایی خواهد انجامید که هیچ نسبتی به خط ممتد مبارزه و جهاد انبیاء ندارند. 🔸 تمسخر به‌بهانه شهادت سید مقاومت، حتی اگر از سر غیرت و تعصب هم بوده باشد، با منطق این شهید بزرگوار و خط و راه او سازگاری ندارد. آیا فراموش کرده‌ایم روزی را که سید فرمود: هدف ما در این مرحله نیست! 🔸 این روزهای غم‌بار، لحظه‌هایی کم‌تکرار برای آموختن درس‌های بزرگ است؛ درس‌هایی که جبهه‌ی مقاومت بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارد. باید اشک فراق را از پیش چشم شست تا مبادا مسیر غبارآلود شود. ما به بیش از هر زمان دیگر نیاز داریم. 🔸 چهره‌ی دیگری است که در پس این مصیبت باید به تماشای آن نشست. این است که ، نزدیک‌ترین نقطه به نزول نصرت باشد: «حَتَّي إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جاءَهُمْ نَصْرُنا فَنُجِّيَ مَنْ نَشاءُ وَ لا يُرَدُّ بَأْسُنا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمينَ» (یوسف، 110). 🔸 در فقدان فهم‌های عمیقی که از برمی‌خیزند، بیم آن می‌رود که جان‌های غم‌زده هیزم آتش فتنه‌هایی شوند که _خدای نکرده_ در درون این جبهه امکان شعله‌ورشدن آن به وجود آمده است. 🔸 فراموش نکنیم که قله‌هایی که به نزدیکی آن‌ها رسیده‌ایم، از تلخی صبرهایی به ثمر نشسته است که رهبران مدبر و حکیم این جبهه، در لحظه‌های سخت و یأس‌آور، آن را بر خود گوارا کردند. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid
-.mp3
779K
گاهی دل از غم مالامال می‌شود... عزم و اراده باید راسخ بماند... گام باید محکم برداشته شود... راه را باید ادامه داد.
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 1️⃣ از 4️⃣ ایران؛ فرصت ساخت تصمیم بزرگ 🔸 اسرائیل پاسبان در منطقه‌ی راهبردی از پس از جنگ جهانی دوم تا به امروز بوده است. حضور آن به‌معنای تداوم ، تزلزل آن نشانه‌ی رو به اضمحلال بودن این چیدمان، و برچیده‌شدنش لازمه‌ی ایجاد در منطقه و جهان است. سرنوشت این بختک 77 ساله امروز به ملت رشید ایران گره خورده است. این روزها یکی پس از دیگری می‌روند تا این تصمیم و عزم را به بخش طلایی و درخشان در گذار به مبدل سازند. 🔹 پایان و ترسیم مرز دولت-ملت‌های جدید، آغاز رسالت در محافظت از هژمونی قدرت‌های پیروز، در منطقه‌ی غرب آسیا بود. 29 نوامبر 1947میلادی، نطفه‌ی این طفل شوم بسته شد و باطل، باری دیگر لباسی از جنس جغرافیا به تن کرد. اگرچه مخالفت کشورهای عربی این آغاز را قریب به یک سال به تاخیر انداخت، اما 14 می 1948میلادی، پرچم از تا ، در شرق به اهتزار درآمد؛ عبادتگاه علیه‌السلام نیز به جولانگاه ابلیس بدل شد. 🔸 از آن روز تا به امروز، اسرائیل نماد شوم طفیلی‌شدن در برابر بوده است؛ نماد چیرگی بر ملت‌های متعلق به . تاریخ گواهی می‌دهد که تداوم این رسالت و اهتزاز این پوستین، تنها با پیروزی تصورناپذیر به چالش کشیده شده است؛ چالشی که اینک می‌رود تا به بازی مرگ یا زندگی تغییر وضعیت دهد. ادامه دارد.... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 2️⃣ از 4️⃣ ایران؛ فرصت ساخت تصمیم بزرگ 🔸 پنجمین موج تحول‌خواهی در با انقلاب اسلامی رقم خورد. رهبران برخلاف رهبران پیشین معتقد بودند که حل چالش‌های اساسی نیازمند بازتعریف منطقه‌ی غرب آسیا در معادلات جهانی است. زیرا وضعیت کشورهای این منطقه تابع رژیم‌های امنیتیِ تعریف‌شده برای این نقطه از جهان است؛ این رژیم‌ها تعریف می‌شوند تا دوام و تداوم ناموازنه‌ی حاکم بر روندهای به‌نفع حفظ شود و پایدار بماند. 🔹 رهبران انقلاب به این نکته پی بردند که حل نخواهند شد، مگر این‌که مساله‌های کشورهای حل بشوند. در این نگاه فراملی و تمدنی، مساله‌ی کشورهای مسلمان و مساله‌های منطقه‌ی غرب آسیا همانند فرض شده است؛ به‌طوری‌که تحولی کوچک در یکی از این ظرف‌ها، لاجرم به‌شکل طبیعی تحول در کلیه‌ی ظروف‌های مرتبطه را در پی دارد. استعاره‌‎ی «ظروف مرتبطه» به‌نحو ضمنی بر بنیان نظریه‌ی استوار شده است؛ این نظریه را می‌توان به منطقه‌ای با وسعت سند تا نیل تطبیق کرد. 🔸 شواهد و تجربه‌های تاریخی گواهی می‌دهند که آرامش و صلح جهانی، تابع آرامش و صلح در و پیرامون آن - - بوده است. این منطقه به‌طور طبیعی واجد یک جغرافیای مشترک است که تبعات خاصی را بر آن بار می‌کند. برای مثال؛ هرگاه تعادل و تعاملی در این جغرافیای مشترک به راه بیافتد، به‌هم‌پیوستگی طبیعی آن می‌تواند ضامن صلح و ثبات و آرامش در گستره‌های فراتر از و آن‌سوتر از باشد. به‌عبارت‌دیگر، به‌مدد مندرج در منطقه، سرنوشت جمعیت‌های مستقر در این شعاع را به هم دوخته و ایشان را کرده است. با این اوصاف، این‌منطقه را می‌توان سرزمین نامید. 🔹 ملت‌هایی که در غرب آسیا زندگی می‌کنند، خواه یا ناخواه به‌دلیل به‌هم‌وابسته‌شان، سرنوشت مشترکی را نیز در تاریخ دنبال کرده و می‌کنند. حتی نیز آن را تحت‌عنوان کژتابانه‌ی می‌شناسد؛ آمریکا کل این منطقه را ذیل فرماندهی واحد کنترل می‌کند؛ علوّ در گرو آشفتگی این منطقه است. هم‌سرنوشتان این منطقه هرگاه از این پیوستگی‌شان غفلت ورزیده‌اند، تقلای ایشان برای تحول و تغییر و پیشرفت، به یک چرخه‌ی باطل پرهزینه و کم‌ثمر تبدیل شده است. دقیقا ملهم از این نگاه بود که مساله‌ی در نوک پیکان اندیشه‌ی سیاست خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته؛ این سیاست تا به امروز تداوم یافته؛ اکنون نیز به نقطه‌ی سرنوشت‌ساز خود رسیده است. 🔸 ذیل همین نگاه راهبردی در سال 1982میلادی، با حمایت آشکار و قاطع جمهوری اسلامی در بیخ گوش رژیم اشغال‌گر تاسیس شد. تاسیس این نهادِ نیک‌پی نشانه‌ی واضحی بود از عزم برای درافتادن با ، پایان‌بخشیدن به در غرب آسیا، بنای رژیم جدید منطقه‌ای جهت ایجاد ، و بنیان‌گذاری . 🔹 تداوم این سیاست به‌مرور زمان به تولد انجامیده و منطق ویژه‌ی خود را به‌عنوان یکی از مولفه‌های تاثیرگذار بر نظم جدیدی که در حال شکل‌گیری است، بر جهان در حال گذار تحمیل کرده است. جبهه‌ی مقاومت را می‌توان نخستین فرزند دانست. ظهور این قدرت منطقه‌ای یکی از نشانه‌های انکارناپذیر نزدیکی به قله‌های آرمانی است. جمهوری اسلامی با حمایت‌های علنی خود از جبهه‌ی مقاومت، اعتقاد راسخ خود به هم‌سرنوشتی ملت‌های غرب آسیا را تا به امروز فریاد زده است. شنیدن این صدای رسا و نجات‌بخش، بخش مهمی از در گذار به است. شنیدن این صدا کمک می‌کند تا در ساختن قدم‌های مستحکمی را برداریم. ادامه دارد.... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| اگر روندی که از یک سال گذشته در سرزمین آغاز شده، با همین دست‌فرمان ادامه پیدا کند، محتمل است که یک دیدار زمستانی با داشته باشیم. عکس‌هایی که از این مکان مقدس در خاطر داریم، عمدتا فضای تابستانی را به تصویر کشیده‌اند. با خودم گفتم بد نیست تصویری از دیدار زمستانی با قدس سفیدپوش نیز داشته باشیم. شما چه تصویری از روز پس از آزادی قدس دارید؟ 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| یک پرسش... اگر این روند شتاب گرفت و دیدارمان با شریف به پاییز خورد، چه کار کنیم؟! هرچقدر گشتم، تصاویر پاییزی خوبی از قدس وجود نداشت. جز همین چندتا عکس، چیز بیش‌تری نبود. زحمت عکاسان بعد از روز فتح بیش‌تر از دیگران خواهد بود. عکاس عزیز! دوربینت را آماده کن تا به جهان، تصاویر زیبای قدس در پاییز را نشان دهی. شما چه تصویری از روز پس از آزادی قدس دارید؟ 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid