eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.3هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
31 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۰۲۰ من در سال ۸۶، تو سن ۲۰ سالگی ازدواج کردم و بعد از دوسال عقد، رفتیم سر خونه زندگی خودمون. از اونجایی که اون موقع تازه شاغل شده بودم تصمیم گرفتیم که تا دوسال بچه دار نشیم، دو ماه بعد از عروسی به پزشک زنان مراجعه کردم تا تحت نظرش باشم و این دوسال مشکلی پیش نیاد که بهم گفت بدلیل تخمدان پلی کیستیک احتمال بارداریت فقط ۳۰ درصد هستش و خیال منو راحت کرد که براحتی باردار نمیشی و ماه بعد من با جواب آزمایش مثبت تو مطبش نشسته بودم😁 ۲۳ ساله بودم که پسر اولم رو با سزارین اختیاری😔 بدنیا آوردم. ولی سر بارداری دومم حرفاش عملی شد و بعد از دوسال دوا و درمون بالاخره باردار شدم و پسر دومم رو بدنیا آوردم. تو اتاق عمل دکتر بهم گفت بخاطر سزارین دیواری رحمت نازک شده، حواست باشه دیگه باردار نشی، همونجا زدم زیر گریه که من بازم بچه می‌خوام، دوست دارم دختر دار شم😢 پسر دومم ۲/۵ ساله بود که فهمیدم دچار بیماری MS شدم. سه چهار سالی گذشت تا به شرایط مناسب برسم و بیماریم تقریبا سرکوب بشه... دوباره فیل م یاد هندوستان کردو بعد از فرمایشات رهبری مبنی بر جهاد فرزندآوری حس کردم باید هم آرزوی چندساله ام رو عملی کنم و هم به فرمان رهبرم لبیک بگم. خیلی به همسرم اصرار کردم تا بالاخره پذیرفت و وقتی پسر دومم ۷ ساله بود در سن ۳۷ سالگی باردار شدم. وقتی فهمیدم تو راهی من دختره، انگار دنیا رو بهم دادن و وقتی پزشکم در هفته ۱۸ بارداری بهم گفت بدلیل نازک شدن محل سزارین قبلی و احتمال پارگی رحم باید ختم بارداری بدیم دنیا رو سرم خرااااب شد.😭 یاد حرف دکتر سر سزارین دومم افتادم که بهم گفت دیگه باردار نشو. ولی من دخترمو میخواستم، کلی آرزوی داشتنش رو داشتم، زنده بود و من حرکاتش رو حس میکردم. 😔 اون شب تو بیمارستان بستری شدم تا صبح برام تو کمیسیون پزشکی تصمیم گیری کنند. چه شب سختی بود من و مادرم یه لحظه چشم رو هم نذاشتیم و کار من شده بود گریه و کار مادرم دعا و توسل، دست به دامن حضرت زهرا س شدم و دخترمو از ایشون خواستم. تا صبح نذر و نیاز و دعا و درخواست معجزه... و بالاخره صبح بعد از انجام سونو گرافی مجدد معجزه ای که منتظرش بودیم رخ داد و پزشک کمیسیون گفت یه مقدار ضخامت دیواره رحمم از چیری که پزشکم گفته (۱میلی متر) بالاتره (۳میلی متره) و با این حساب بارداری رو میشه تا هفته ۲۴-۲۶ ادامه داد. انگار دنیا رو بهم داده بودن، از هفته ۱۸تا هفته ۲۴ لحظه شماری کردم و دستم رو از دامن اهل بیت و شهدا نکشیدم و مطمئن بودم حضرت زهرا هدیه ش رو از من پس نمیگیره😌 هفته ها گذشت و در کمال ناباوریِ پزشکان، با رحمی که بافتش از بین رفته و محدود به لایه نازک سروز شده بود من به هفته ۳۱ بارداری رسیدم و دخترم ۳۱ هفته، یعنی ۷ماهه بدنیا اومد. ریحانه زهرای من معجزه ی حضرت زهرا ست... خدا رو شکر که لطفش رو شامل حالم کردو این لیاقت رو بهم داد تا بار دیگه مادر شدن رو تجربه کنم و یه نفر رو به شیعیان امیرالمومنین اضافه کنم دخترم و دو تا پسرام فدایی صاحب الزمان ان شاالله ❤️ "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هر چه قرآن بگوید... در زندگی مشترک، نباید سعی افراد در نکته گیری و دقت و کنجکاوی زیاد باشد. البته در این که کسی حق کسی را ضایع نکند ، باید دقت وجود داشته باشد. امّا اگر دقّت کند که مثلاًَ من اگر این دفعه جواب ندادم کلاه سرم می رود و باید گربه را در حجله سر برید، این درست حرف شیطان است. طرفین باید نسبت به یکدیگر گذشت داشته باشند . این شیطان است که می گوید: اگر تو گذشت کردی می گویند ترسیدی. تو این دفعه گذشت نکن تا سر آن ها به سنگ بخورد و برای همیشه راحت شوی. اینها توطئه و دستور شیطان است. هر چه قرآن می گوید همان درست است. قرآن می گوید: نه، این عقیده شیطان است. تو عفو کن ، خدا هم کریم است و خود او به یک صورتی اجرش را خواهد داد. از این جهت است که می گوید:« وَاَعفُوا وَاَصفَحُوا» گذشت کنید و صرف نظر نمائید، دائماً چیز های کوچک را به رخ نکشید. مو شکافی نکنید. زود قضایا را تمام کنید. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁉️چکار کنیم تا بتونیم بدون ناراحتی و تنش، جوونامون رو توی تصمیمای مهم زندگی‌شون همراهی کنیم؟ 1⃣ برا این که بتونید تو مسائلی مثل ازدواج با فرزندتون همراه بشین، سعی کنید به جای استفاده از جایگاه پدرانه یا مادرانه، از رابطۀ دوستی و رفاقت استفاده کنید. 2⃣ تلاش کنید توی مسأله‌ای مثل ازدواج، علاوه بر توجه به رابطۀ رفاقتی، مانند یه مشاور کنار فرزندتون قرار بگیرید. 3⃣ بین انتخاب اشتباه و اختلاف سلیقه فرق بذارید. گاهی فرزندتون به دلایلی، چشمش رو به روی همۀ واقعیتای ازدواج بسته و می‌خواد انتخاب خطرناکی رو انجام بده. ولی گاهی هم صرفاً سلیقۀ اون با شما متفاوته. 4⃣ در مواردی که احساس می‌کنین فرزندتون انتخاب خطرناکی انجام داده، با سیاستِ رفاقت و مشورت می‌تونید اون رو وارد مسیر ارتباط با یه مشاور باتجربه کنید. 5⃣ اگه به هر دلیلی نتونستید از انتخاب خطرناک فرزندتون جلوگیری کنید، بعد از ازدواجش، از اون فاصله نگیرید. قطعاً فرزند شما پس از ازدواج نیاز بیشتری به شما داره. باز هم سیاستِ رفاقت و مشورت رو در پیش بگیرید، چون در این صورت اگه مشکلی هم تو زندگی‌شون اتفاق بیافته، شما می‌تونید روزنۀ امیدی برا حلّ مشکلاتش باشید. 📚 تا ساحل آرامش "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
آخرین جنین های فریز شده شون بوده...😍 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
شیوه ی مدیریت زندگی... در زمان حال زندگی کردن، یکی از مهمترین شیوه‌های مدیریت زندگی است. انسان موفق باید از گذشته تجربه کسب کرده، بر زمان حال تمرکز داشته و برای آینده هدف‌گذاری کند. 📚محرمانه‌های مردانه "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰۲۱ من خودم یکماه بعد از تولد یک‌سالگی پسرم فهمیدم که باردارم و به شدت شوکه شده بودم و اصلا نمیتونستم تصور کنم که با یه بچه‌ی کوچیک چطوری میشه باردار بود اونم درست زمانی که اثاث کشی در پیش داشتیم. تو یه لحظه همه‌ی سختیا از ذهنم گذشت، اینکه پسرم هنوز داره شیر میخوره گناه داره، اینکه جواب حرف مردمو چی بدم، اینکه چطور از پس یه بچه‌ی کوچیک بربیام و.... وقتی دکتر رفتم سونو، چیزی تو رحمم نشون نداد و دکتر گفت احتمالا خارج از رحمه، بماند که ته دلم خوشحال شدم که حداقل قرار نیست ۹ ماه بارداری رو تحمل کنم اما بعدش پشیمون شدم و سپردم به خدا... یکی دو روز قبل از عاشورا بود که رفتیم مشهد، اونجا از امام رضا خواستم که اگه قراره این بچه بمونه خودشون کمک کنن و توانشو بهم بدن... البته اینم بگم که خداروشکر با دور کاری همسرم موافقت شد و کارشونو آوردن خونه و حسابی کمک حالم بودن... ۹ ماه بارداری با همه‌ی سختیهاش و با این نگرانی که پسرمو کجا بذارم برم بیمارستان گذشت(چون مادر وخواهرم شرایط نگه داشتن پسرمو نداشتن) روز زایمان رسید و من سراسر استرس بودم، چون این‌بار میدونستم که قراره چه سختی هایی بکشم. بعد از زایمان فقط یه نظر پسرمو دیدم و بعدش بردن ان‌ ای سیو بخاطر افت اکسیژن... دلتنگی برای پسر اولم و حال بد و درد شدید و بستری شدن نی‌نی همه دست به دست هم دادن که من یه دل سیر گریه کنم😁😂 خلاصه سرتونو درد نیارم الان نی‌نی ۶ ماهشه و تو بغلمه وپسر اولم دوسال ودوماهشه و درحال بدو بدو کردن و پایین بالا پریدن😂 اگه از سختی‌ها بخوام بگم که کم نیست، مثلا یکیش اینکه نمیشه با خیال راحت نی‌نی رو زمین گذاشت چون امکان داره مورد ضرب و شتم قرار بگیره😁 یا اینکه داداشش میاد میشینه روش🤕 مورد بعدی اینکه وقتی مامان مریض میشه متاسفانه با تمام حال بد و مریضی باید دوتا بچه کوچیک‌و مدیریت کنه و هرکدوم یه سری نیازها دارن😣 مورد بعدی اینکه ممکنه بچه اول حسادت کنه به بغل کردن و محبت کردن به نی‌نی و امکان داره رفتارهایی نشون بده که از نظر بقیه خوشایند نیاد. مورد بعدی اینکه یه مدت باید کلا قید مسافرت رفتن و مهمونی رفتن رو بزنید چون بالاخره شرایط با یدونه بچه داشتن فرق میکنه و سختی‌ها دوبرابر شدن ... و مورد آخر که خودم خیلی اذیت شدم بابتش، نی‌نی ما تا ۳ ماهگی کولیک شدید داشت و از ساعت ۸ شب به بعد دل درداش شروع می‌شد و فقط جیغ میزد، مسلما تو این شرایط باید مادر خونسرد باشه و با آرامش این چند ساعت‌ رو بگذرونه ولی خب با وجود یه بچه‌ی بازیگوش که دقیقا تو همون لحظات یسری درخواست‌ها داره یکم اوضاع سخت میشه😫 همه‌ی این سختی‌ها هست ولی خب لحظات بامزه هم دارن 🥰 مثلا وقتی داداش بزرگه میاد نی‌نی رو بغل میکنه و بوسش میکنه و با زبون خودش میگه عدییییدم🤪خیلی لحظه‌ی شیرین و دلچسبیه برای مادر... در آخر امیدوارم هرکس که آرزوی مادر شدن داره خدا دامنش رو سبز کنه و هر کس که این شرایط رو داره خدا ان‌شاءالله کمکش کنه که راحت‌تر عبور کنه 🤲 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
نمک خالص که میگن، منظور ایشونه😍 👌این شیرینی تمام شدنی نیست... "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
ذخیره بندناف... من قبلا مدتی در یکی از بانک های بندناف خصوصی کار کردم، پروسه ش اینه که شما تو بارداری مراجعه می‌کنید به بانک مدنظرتون، یه سری آزمایش براتون می‌نويسن که اونارو میدید (آزمایش هایی مثل هپاتیت و.. ) اگر مشکلی نبود و امکان ذخیره وجود داشت، با یک فرد هماهنگ میشه که زمان زایمان رو بهش اطلاع میدید و میاد خون بندناف رو تو اتاق زایمان میگیره و میبره بانک برای ذخیره. شما هم اولش یه هزینه ای میدید و بعد هم سالانه یه مبلغی رو به عنوان شارژ پرداخت می‌کنید. اما بانک های بند ناف دو دسته هستن، خصوصی و عمومی. تو بانک بندناف خصوصی هزینه نگهداری پرداخت می‌کنید و نمونه شما فقط برای خودتون ذخیره میشه. اما در بانک عمومی پولی نمی‌دید و سلول ها برای هرکس که نیاز پیدا کنه و تطابق داشته باشه استفاده میشه. اما اگر شما به عنوان یکی از اهدا کننده ها بهش نیاز داشته باشید در اولویت قرار میگیرید. کاربرد سلول های بنیادی این خون در درمان بیماری هایی مثل سرطان خون و لنفوم و بعضی انواع اختلالات خونی و دیابت نوع 1، پارکینسون و لوپوسه. اما باید دقت داشته باشید که تعداد سلول های بندناف افراد مختلف متفاوته. بنابراین احتمالش خیلی زیاده که حتی در صورت ابتلا به یکی از این بیماری ها مخصوصا در سنین بالاتر (که وزن بدن بیشتره) این تعداد سلول ذخیره شده کافی نباشه و در هرصورت لازم باشه از یک یا چند واحد دیگه خون بندناف افراد دیگه هم استفاده بشه. یا کلا سلول از منابع دیگه ای مثل مغز استخوان گرفته بشه. ضمنا برای بیماری کم خونی داسی شکل عملا خون خود فرد مناسب نیست و "باید" سلول های فرد دیگه ای استفاده بشه. بنابراین من پیشنهاد میکنم اگر تمایل به ذخیره خون بندناف دارید، سراغ اهدای عمومی برید. اینجوری هم هزینه نمی‌دید و هم اگه هیچ وقت نیازتون نشد، به بقیه افراد کمک کردید. حقیقتش بانک های خصوصی بندناف بیشتر به منبع درآمد تبدیل شدن و اونقدرا که تبلیغ میشه کارایی ندارن چون عملا تعداد بسیاااار کمی از افراد هستن که ذخیره کردن به اون خون نیاز پیدا میکنن و همون میزان براشون کافیه. (مگر اینکه خودتون یا فرزندان دیگه تون همین الان مبتلا هستن و به خاطر اونها میخواید خون بندناف رو بگیرید که در این صورت بانک خصوصی براتون بهتره.) "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075